(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


چهارشنبه 24 شهريور 1389- شماره 19741

كارنامه سياه يك رئيس جمهور
مرد شماره يك كاخ اليزه در چالش با رسوايي مالي ، اخلاقي و بحران اقتصادي



كارنامه سياه يك رئيس جمهور
مرد شماره يك كاخ اليزه در چالش با رسوايي مالي ، اخلاقي و بحران اقتصادي

بابك اسماعيلي
اشاره:
اين روزها ديگر مرد شماره يك كاخ اليزه لبخندهاي هميشگي را بر لب ندارد. او ديگر حتي در برنامه ها و گفتگوهاي تلويزيوني نيز با چهره اي گرفته و ظاهري نسبتاً خشن حاضر مي شود كه هيچ شباهتي به مردي كه در سال 2007 ميلادي از طريق همين تلويزيون توانسته بود وارد كاخ اليزه شود و «سگولن رويال» را در يك مناظره تاريخي شكست دهد، ندارد. ساركوزي در آن زمان در اوج محبوبيت بود، اما امروز كمتر از 20 درصد راي دهندگان فرانسوي حاضرند تا دوباره پاي صندوق ها به او راي دهند.
اوضاع فرانسه اين روزها به شدت بحراني است. فرانسوي ها هر اندازه هم كه صبور باشند نمي توانند آمار بيكاري شديد، فقر روزافزون، افزايش خشونت و تبعيض نژادي و فساد اخلاقي دنباله دار رئيس جمهور و معشوقه بوالهوس ايتاليايي الاصل وي را كه در افكار عمومي فرانسه سمبل خيانت به همسر به حساب مي آيد ناديده بگيرند. شايد به همين دليل باشد كه اغلب تحليلگران معتقدند كه ساركوزي نمي تواند تا پايان مهلت دوره رياست جمهوري اش در برابر اين فشارها مقاومت كند و دير يا زود مجبور به استعفا خواهد شد.
رسوايي اورئال - بتانكور يا ساركوگيت كه رسانه هاي فرانسوي آن را با ماجراي واترگيت كه نيكسون رئيس جمهوري وقت ايالات متحده را مجبور به استعفا كرد مقايسه مي كنند، افزايش سن بازنشستگي، رشد بيكاري، رشد خارجي ستيزي، اعتصابات گسترده و عمومي و رسوايي هاي اخلاقي «كارلابروني»، مرد 165 سانتي متري اليزه را گرفتار كلاف در هم پيچيده اي ازبحران ها كرده است. رئيس جمهور فرانسه وهمسر بدكاره اش كه در هفته هاي اخير جنجال زيادي را بر سر موضوع زن ايراني مرتكب زناي محصنه و قتل همسرش ايجاد كرده بودند، با تظاهرات گسترده مردم فرانسه در اعتراض به بي توجهي به مشكلات كشور خود متهم هستند.
جمهوري فرانسه يكي از اعضاي مؤسس اتحاديه اروپا، عضو گروه G8 و از اعضاي دائم شوراي امنيت سازمان ملل متحد و داراي حق وتو است.
فرانسه بزرگترين كشور منطقه اروپاي غربي است و با كشورهاي بلژيك، لوكزامبورگ، آلمان، سوئيس، ايتاليا، موناكو، آندورا و اسپانيا مرز زميني مشترك دارد. اين كشور در هر دو جنگ جهاني اول و دوم بخش زيادي از ثروت و قدرت خود را از دست داد. با اين حال امروز فرانسه ششمين كشور صنعتي جهان به حساب مي آيد. اما فرانسه كشوري كه در آن برگزاري اعتصاب و تظاهرات خياباني در اعتراض به خط مشي هاي دولت هاي حاكم بر اين كشور به يك سنت سياسي و اجتماعي تبديل شده است، اين روزها صحنه حركت اعتراضي اقشار مختلف مردم از كاركنان بخش هاي حمل و نقل زميني (راه آهن، مترو و اتوبوس) تا معلمان و بازنشستگان و حقوق بگيران دولتي و حتي هنرمندان اين كشور برضد دولت «نيكولاي ساركوزي» است.
هم اكنون با توجه به عملكرد اجتماعي و اقتصادي دولت راستگراي حاكم بر فرانسه، اگر چه شرايط اين كشور را نمي توان به طور كامل با بحران اجتماعي سال 1995 ميلادي مقايسه كرد، اما بايد گفت كه وضعيت آنچنان هم بر مراد «نيكولاي ساركوزي» و تيم وي نيست.
رسوايي مالي و اخلاقي رئيس جمهوري فرانسه و همچنين وضعيت بد اقتصادي حاكم در اين كشور موجب شده كه راي دهندگان فرانسوي از همين حالا تصميم خود را درباره انتخابات بعدي بگيرند. آنها مي خواهند بار ديگر سوسياليست ها را به قدرت بازگردانند. اما به راستي در اين سه سال چه اتفاقي افتاده است كه كاسه صبر فرانسويان كه در عرف جهاني به صبوري شهره اند را لبريز كرده است؟
¤ افزايش 8 درصدي بيكاري ظرف مدت يكسال
بنابر اعلام دولت فرانسه، در ادامه رشد روزافزون معضل بيكاري در فرانسه، نرخ بيكاري در اين كشور ظرف مدت يكسال 1/8 درصد افزايش داشته است.
به گزارش روزنامه فرانسوي چلنج، طبق آمار و ارقام منتشر شده از سوي دولت فرانسه، شمار بيكاران فاقد هرگونه شغل در فرانسه (گروه A) در ماه ژوئيه گذشته 5/0 درصد يعني چيزي حدود 14 هزار و 400 نفر كاهش يافته است و اين در حالي است كه نرخ بيكاري در اين كشور ظرف مدت يكسال گذشته 4/5 درصد افزايش يافته است.
براساس اين آمار، در ماه ژوئيه گذشته حدود 14 هزار و 400نفر به شمار بيكاران فرانسوي اضافه شده است كه البته چنانچه در آمار بيكاران فرانسوي، شمار افراد داراي مشاغل نيمه وقت بلند (گروهB) يا نيمه وقت كوتاه مدت (گروهC) را نيز به جمع بيكاران فاقد شغل اضافه كنيم، شمار بيكاران فرانسه در مجموع به 3ميليون و 900هزار نفر خواهد رسيد كه اين آمار از افزايش 5هزار و330نفري بيكاران در مقايسه با ماه ژوئن و افزايش 1/8درصدي اين افراد ظرف مدت يكسال گذشته حكايت دارد.
در همين حال كميسيون اروپايي نيز پيش بيني كرده است كه نرخ بيكاري در فرانسه در سال 2010 به 7/10درصد برسد. بنابر اطلاعات و آمار منتشره از سوي وزارت اقتصاد و مؤسسه اشتغال زايي فرانسه موسوم به Pole employ، بيكاري در فرانسه از زمان آغاز خود همچنان روند رو به رشدي را در پيش گرفته و در ماه هاي آينده به يك معضل تبديل خواهدشد.
¤ تغيير قانون بازنشستگي
در فرانسه اصلاحات در نظام بازنشستگي اين كشور از دهه 80 ميلادي در دستور كار قرار گرفت و تغيير در نحوه محاسبه و پرداخت مستمري بازنشستگي پيكره اصلي اين اصلاحات را تشكيل مي داد. از اواخر دهه80 ميلادي در فرانسه نگراني ها درمورد تأمين مالي مستمري بازنشستگي به اوج خود رسيد و دولت هاي چپ گرا و راست گرا كه در اين دوران پي درپي تغيير كرده و جاي خود را به يكديگر مي دادند، برغم اوج گيري نگراني ها و به دليل فشارهاي سياسي و برخلاف ميل خود اجراي اصلاحات را به دفع الوقت سپرده و از آن طفره مي رفتند.
در سال 1993 دولت راست گراي فرانسه بالاخره ناچار شد كه اصلاحات در نظام بازنشستگي را به هر ترتيب كه شده و هر نتيجه كه به بار مي آورد، اجرا كند. مهمترين نتايج اجراي اصلاحات در نظام بازنشستگي فرانسه تغيير محاسبه مستمري بازنشستگي از بهترين 10سال به بهترين 25سال و تأسيس صندوق همبستگي سالمندان است.
شوراي وزيران فرانسه روز سيزدهم ژوئيه گذشته لايحه اي را تحت عنوان لايحه اصلاحات در نظام بازنشستگي تصويب كرد كه مقرر شد اين لايحه هفتم سپتامبر در مجمع ملي فرانسه بررسي شود. براساس اين لايحه، سن بازنشستگي در اين كشور، هر سال 4ماه اضافه مي شود و تا سال 2018 به 62سال خواهد رسيد.
«نيكلاي ساركوزي» رئيس جمهوري فرانسه در اين خصوص اعتقاد دارد باتوجه به اينكه اكنون طول متوسط عمر افزايش يافته و شمار افراد سالخورده در فرانسه درحال افزايش است، دولت ناچار است براي تأمين هزينه هاي خود، سن بازنشستگي را افزايش دهد. علاوه بر اين محاسبه حقوق بازنشستگي نيز تغييراتي اساسي خواهد كرد.
اگرچه با دو سال افزايش سن بازنشستگي، باز هم سن بازنشستگي فرانسوي ها اعم از مرد و زن، كمتر از حد متوسط اين سن در كشورهاي عضو اتحاديه اروپا خواهد بود، ولي در كشوري كه مردم به شدت مي خواهند شيوه و كيفيت زندگي خود را حفظ كنند، دو سال افزايش سن بازنشستگي بسيار زياد به نظر مي رسد.
دولت فرانسه به منظور كاهش اثرات مخرب بحران مالي كه گريبانگير اقتصاد اين كشور شده است، درنظر دارد كه طي مدت 3سال آينده 100ميليارد يورو صرفه جويي كند. اين برنامه مستلزم بيكار كردن عده زيادي از كارمندان از جمله 7هزار نفر در وزارت آموزش وپرورش است.
¤ ساركوگيت يا رسوايي اورئال- بتانكور
يكي از بزرگترين رسوايي هاي مالي در دوره نيكولاي ساركوزي، از ناحيه شركت لوازم آرايشي اورئال و خانم «ليليان بتانكور» مدير اين شركت مطرح شده است. رسوايي اورئال- بتانكور يا «ساركوگيت» به اندازه اي داراي اهميت است كه رسانه هاي فرانسوي آن را با ماجراي واترگيت كه نيكسون رئيس جمهوري وقت ايالات متحده را مجبور به استعفا كرد مقايسه مي كنند.
پرونده مالي مربوط به شركت اورئال كه ابتدا گريبانگير «اريك ورت»، وزير كار فرانسه شد، اما اكنون پاي كل دولت فرانسه را به دادگاه باز كرده و محبوبيت ساركوزي را در سطح ملي تا 26درصد پايين آورده است.
بحران موسوم به اورئال- بتانكور يا «ساركوگيت» هنگامي شروع شد كه «كلر تيبو»، حسابدار سابق شركت محصولات آرايشي اورئال فاش كرد كه او به طور مرتب اموالي در قالب بذل و بخشش هاي غيرقانوني سياسي براي افراد مختلف ارسال مي كرده و اين امور به دستور «پاتريس دوماستر» مدير امور مالي شركت بتانكور صورت مي گرفته است.
مدير حسابداري اورئال، «اريك فرت» وزير كار دولت ساركوزي را متهم ساخت كه در سال 2007 ميلادي، از اين شركت مبلغ 150هزار يورو براي مبارزات انتخاباتي به سود ساركوزي دريافت كرده است.
وي مي گويد كه تقريبا همه رهبران سياسي فرانسه به ويلاي بتانكور رفت و آمد مي كردند تا از او وجه نقد بگيرند. طبق اين ادعا ساركوزي نيز زماني كه شهردار بود، بارها به ويلاي بتانكور در حومه پاريس رفته است.
«اريك ورت» وزيركار فرانسه در زماني كه وزير بودجه و دارايي اين كشور بوده به «ليليان بتانكور» ثروتمندترين زن اين كشور و وارث ميلياردر كمپاني اورئال كمك كرده بود تا از پرداخت ماليات طفره رود. اتهام وارده به او اين است كه دولت فرانسه در چارچوب قانون موسوم به سپر مالياتي كه براي افراد ثروتمند پيش بيني شده بود، درسال2008 مبلغي معادل 30 ميليون يورو به «ليليان بتانكور» پس داده و اين اقدام با توافق كامل «اريك ورت» وزير وقت بودجه و دارايي فرانسه صورت گرفته است.
سايت مدياپارت به نقل از «كلر تيبو» حسابدار سابق اورئال نوشت تابستان سال2007 كه «اريك ورت» مسئول امور مالي كميته تبليغات ساركوزي در زمان انتخابات بود، مبلغ 150 هزار يورو وجه نقد از كمپاني اورئال دريافت كرده است. اگر چه تيبو توضيح داده كه قادر به ارائه هيچ مدرك قابل قبولي براي اثبات ادعاهاي خويش نيست و تنها تاريخ اين برداشت را كه 26ماه مارس سال 2007 بوده به ياد داشته است. اظهارات او با تكذيب شديد همكاران و دستياران رئيس جمهور فرانسه مواجه شد. اما اين افشاگري بعد از هفته ها بحث و جدل و مشخص شدن حقايق تازه در مورد گردش هاي پولي مخفيانه و تماس هاي مشكوك ميان گروهي از سياستمداران و افراد وابسته به بتانكور، بحراني جدي را براي دولت اين كشور درست كرد و باعث استعفاي دو وزير شد.
پس از افشاگري ها، نوارهاي صوتي خانم بتانكور موجب شد كه جنجال بيشتري ايجاد شود. اين ماجرا در ابتدا صرفا يك موضوع خانوادگي قلمداد مي شد. زيرا «فرانسواز بتانكور» دختر ليليان عليه «فرانسوا ماري» روزنامه نگار معروف به دليل باج خواهي و سوءاستفاده هاي مالي از مادر 87 ساله اش اقامه دعوا كرد. فرانسواز براي اينكه بتواند باج خواهي را ثابت كند، به مستخدم ويژه مادرش دستور مي دهد كه مكالمات را ضبط كند تا بتواند آن را به پليس ارائه كند.
كنترل مكالمات سبب شد تا به قول روزنامه هاي فرانسوي، درهاي جهنم به روي «اريك فرت» وزير كار دولت ساركوزي گشوده شود. در آن مكالمات مشخص شد كه خانم بتانكور در بانكهاي سوئيس و بانكهاي ديگر كشورها حساب باز كرده است. بتانكور همه چيز را اعتراف مي كند و اين اعترافات سبب مي شود تا «اريك ورت» بيشتر از گذشته در مظان اتهام قرار بگيرد. بعدها وزارت دادگستري فرانسه ثابت مي كند كه ورت آگاهانه از دريافت ماليات از خانم بتانكور چشم پوشي كرده است. دومين اتهام كه ازطريق كنترل مكالمات روشن شد اين بود كه وزير كار دولت ساركوزي از وضعيت بوجودآمده بهره برداري كرده و توانسته زنش را به عنوان مدير يكي از شركت هاي «ليليان بتانكور» استخدام كند. سومين اتهام نيزاين بود كه براي مبارزه انتخاباتي نيكولاي ساركوزي، مبلغ 150هزار يورو از حساب خانم بتانكور برداشت شده است. اين درحالي است كه قانون فرانسه در زمينه كمك به احزاب از حساب هاي اشخاص حقيقي، مبلغ 7500 يورو را تعيين كرده است.
ورت اواخر ژوئن گذشته مجبورشد استعفاي همسرش از سمت خودرا بطور رسمي اعلام كند و بعد از آن خاطرنشان كرد كه هرگز مانع هيچ نوع كنترل مالياتي در مورد بتانكور نشده است.
حسابدار شركت اورئال، كه درسال 2008 از كار بركنار شده است، افزايش فساد و سخت ترشدن زندگي مردم فرانسه را دليل افشاگري و شكستن سكوت خود عنوان كرده است. ايجاد اين شرايط بحراني نيكولاي ساركوزي را مجبور كرد تا در يك برنامه تلويزيوني با مردم فرانسه صحبت كرده و ادعاهاي مربوط به سوءاستفاده مالي درجريان انتخابات و دريافت پول از بتانكور را تكذيب كند. ساركوزي دراين برنامه تلويزيوني مطالبي را عنوان ساخت. مخالفان و مطبوعات انتظار داشتند كه وي در مورد «اريك ورت» مطالبي را بيان كند، اما ساركوزي در دقايقي بسيار اندك به اين موضوع پرداخت و طي آن اعتماد مجدد خود را به ورت اعلام كرد و دست داشتن او را دراين رسوايي منكر شد.
ساركوزي درجريان مصاحبه يك ساعته تلويزيوني با كانال2 تلويزيون فرانسه گفت كه اتهامات وارده بخشي از برنامه گسترده اي است كه با هدف بدنام كردن او و ايجاد اختلال در اصلاحات دولتش در زمينه بازنشستگي صورت مي گيرد، براي اينكه اصلاحات او براي دشمنانش آزاردهنده هستند!!! ساركوزي ضمن حمايت از ورت اعلام كرد كه به او پيشنهاد كرده از سمت رياست امور مالي حزبش كناره گيري كند. رسوايي بتانكور، موضوع جنجال برانگيز پيرامون «دومينيك دوويلپن» درسال 2007 درجريان بانك كلراسترم را به يادها مي آورد. «نيكولاي ساركوزي» در آن زمان با بهره برداري از آن ماجرا توانست رقيب را از صحنه به طور كامل دور كند و خود به تنهايي به يكه تازي بپردازد. ساركوزي در آن زمان با بهره برداري از ماجراي بانك كلراستريم توانست رقيب را از صحنه به طور كامل دورسازد و خود به تنهايي به يكه تازي بپردازد.
ماجراي كلراستريم اين بود كه نام برخي از مسئولان فرانسوي درحساب هاي بانك كلراستريم كه معامله هاي شبهه برانگيزي داشت مطرح شد كه ساركوزي از آن جمله بود. ساركوزي كه در رأس دستگاه پليس قرار داشت دوويلپن را متهم ساخت كه نام او را آگاهانه درآن فهرست قرار داده تا او را از مبارزه انتخاباتي دور سازد. دومينيك دوويلپن به همين اتهام به دادگاه معرفي شد و اين چنين بود كه او از شركت در مبارزه انتخاباتي به طور كلي دور شد. دادگاه پس از آن دوويلپن را از اتهام ها تبرئه ساخت و او بلافاصله حزبي تشكيل داد و اكنون خود را براي ورود به مبارزه انتخاباتي در سال 2012 و انتقام از ساركوزي آماده مي سازد.
بدين ترتيب اپيزودي كه به ظاهر يك كمك ساده براي فرار از پرداخت ماليات به نظر مي رسيد، با گذشت زمان و با افشاگري سايت مدياپارت رشد و توسعه پيدا كرد تا جايي كه بخشي از رسانه هاي فرانسوي آن را با ماجراي واترگيت كه نيكسون رئيس جمهوري وقت ايالات متحده را به استعفا مجبور كرده بود، مقايسه مي كنند. ساركوزي در آن گفت وگوي تلويزيوني همان سناريويي را اجرا كرد كه همه انتظار داشتند. او به تكرار واژه هاي صداقت، شفافيت و درستكاري ادامه داد و با همه وجود ازورت حمايت كرد؛ اقدامي كه در واقع تناقض در رفتار و گفتار او را ثابت مي كرد.
رسوايي بتانكور و ديگر رسوايي هاي مالي مي تواند آرزوي ساركوزي براي تجديد دوران رياست جمهوري را بر باد دهد؛ خصوصا اينكه نظرسنجي ها روشن ساخته كه محبوبيت ساركوزي به 38 درصد رسيده است كه اين رقم از زمان آغاز رياست جمهوري اش درسال 2007 پايين تر رقم است.
¤ فقر فرانسويان و هواپيماي 185 ميليون يورويي ساركوزي
درحالي كه دامنه فقر در فرانسه طي سه سال اخير به شدت افزايش يافته و اين موضوع سبب شده تا دامنه نارضايتي فرانسويان از دولت ساركوزي به بالاترين ميزان برسد و اين كشور را در آستانه يك بحران اجتماعي قرار دهد، محافل رسانه اي فرانسه، از تدارك يك هواپيماي 185 ميليون يورويي براي ساركوزي و همسرش خبر مي دهند.
براساس گزارش محافل رسانه اي فرانسوي، هواپيماي كهنه و قديمي ايرباس 319 اس او به زودي با يك هواپيماي بهتر كه هم اندازه آرزوهاي ساركوزي است، عوض مي شود. ساركوزي، اين هواپيماي اختصاصي جديد را كه از نوع ايرباس اي 330 است و مخالفان به كنايه نام ايرساركو وان را بر آن گذاشته اند سفارش داده است كه حدود 150 ميليون پوند ارزش دارد و مجهز به اتاق خواب و حمام و سيستم فيلتر هوا مي باشد تا وي بتواند در طول پرواز سيگار بكشد. به اين ترتيب روياي وي براي داشتن هواپيماي اختصاصي مانند هواپيماي اختصاصي رياست جمهوري ايالات متحده كه ايرفورس 1 نام دارد، به حقيقت نزديك شده است.
بودجه خريد و تجهيز اين هواپيما چند روز پيش بي سروصدا و دور از چشم رسانه هاي فرانسه تصويب شد. با وجود مخالفت اعضاي حزب سوسياليست با اين بودجه، هزينه 185 ميليون يورويي اين هواپيما توسط نمايندگان پارلمان تصويب شد. قرار است بودجه خريد و نوسازي و تجهيز اين هواپيما از بخش بودجه دفاعي كشور تامين شود. اين موضوع باعث اعتراض جدي مخالفان دولت شده است.
اين ايرباس A330-200 سفارشي به تازگي اولين پرواز آزمايشي خود را بر فراز بوردو، جنوب غربي فرانسه پشت سر گذاشته و انتظار مي رود كه تا ماه اكتبر به صورت كامل به بهره برداري رسد. اين هواپيما همچنين داراي يك اتاق كنفرانس 12 نفره، 50 صندلي پرواز بيزينس، سيستمهاي مخابراتي بسيار پيشرفته، بدنه تقويت شده و سيستم گمراه كننده موشك مي باشد. به تقاضاي وي همچنين ناوگاني از جتهاي كوچكتر از جمله فالكون 7XS جايگزين ناوگان فعلي هوايي اين كشور كه شامل فالكونهاي 50 و 900 هستند خواهند شد.
پيشتر قراربود كه اين هواپيما به نام همسر ساركوزي، «ايركارلا وان» نامگذاري شود. اين هواپيما وقتي آماده شد، به وسيله شخصي لوكس مسافرت ساركوزي و همسرش تبديل مي شود. دراين هواپيما همچنين سيستم ارتباطات پيشرفته اي وجود دارد كه رئيس جمهور را قادر مي كند درباره موضوعات محرمانه با مشاورانش گفت وگو كند.
گفته مي شود ساركوزي به پروازهاي لوكسي كه باراك اوباما با بوئينگ B200-747 خود انجام مي داده حسودي مي كرده و هميشه ايرباسهاي كوچكتر خود را كه به گفته وي داراي شرايط لازم براي پروازهاي رياست جمهوري نيستند را مورد سرزنش قرار مي داده است.
ساركوزي كه مي گويند نسبت به اوباما نوعي حسادت بروز مي دهد، مدت هاست كه به دنبال هواپيمايي شبيه هواپيماي شخصي رئيس جمهور آمريكا موسوم به ايرفورس وان بوده است؛ به همين دليل از مدت ها پيش پيشنهاد تعويض هواپيماي قديمي كاخ اليزه را مطرح كرده بود.
در اجلاس سران گروه 8 درسال 2007، ساركوزي براي نخستين بار مقايسه اي ميان هواپيماي كاخ اليزه و هواپيماي رئيس جمهور آمريكا انجام داد. هواپيماي ايرفورس وان رياست جمهوري آمريكا كه آن زمان جورج بوش را به اجلاس آورده بود، يك بوئينگ 747 است.
اتفاقا در همان سفر بود كه هواپيماي ايرباس 319اس رئيس جمهور فرانسه دچار نقص فني شد. هواپيماي جديد كه لقب قصر پرنده را به آن داده اند، اگرچه هنوز درحد و انداز ايرفورس وان نيست اما يكي از بزرگ ترين هواپيماهايي است كه سران اروپا، تاكنون داشته اند و با آن سفر كرده اند. اين هواپيما 60 متر طول و 17 متر بلندي دارد و باك ذخيره چشمگيري هم دارد.
كاخ اليزه تاكيد كرده كه هدف از خريد اين هواپيماي جديد لوكس گرايي نبوده بلكه كارآمد كردن سفرهاي رئيس جمهور بوده است اما مخالفان مي گويند كه اين كار غيرضروري بوده است. آنها مي گويند ساركوزي براي جبران برخي نواقص خود دست به اين خريد كلان و ديگر هزينه هاي هنگفت زده است. آنها مي گويند پولي كه از بخش بودجه دفاعي براي خريد اين هواپيما هزينه شده بايد صرف موارد ضروري تري چون تجهيز نظامي ارتش مي شد.
همچنين گزارش شده است كه ساركوزي خواستار قرار گرفتن يك وان حمام بزرگ در اين هواپيما شده بود، اما به وي گفته شده است كه ممكن است در اثر شرايط هوايي متلاطم، آب اين وان سرريز شود و با نشت به قسمت هاي حساس هواپيما، باعث اتصالي شود. به رئيس جمهور فرانسه گفته شده است كه بايد به يك وان كوچك ضدسرريز شدن رضايت دهد.
خريد اين هواپيما و اختصاصي بودن آن باعث تعجب همگان شده است، زيرا موج «زهدپيشگي» اروپا را فرا گرفته و ديگر رهبران اروپايي در حال كنترل اختيارات خود هستند. ساركوزي به خاطر خريد اين هواپيماي جديد تحت انتقادات شديد قرار گرفته اما دولت ساركوزي برخي اتهامات را مبني بر اينكه خريد اين هواپيماي جديد براي رياست جمهوري يك ولخرجي است، رد كرده است.
شكسته شدن ركورد تظاهرات مردمي عليه دولت فرانسه
با فراخوان اتحاديه هاي كارگري، كارمندي و اصناف فرانسه بعدازظهر سه شنبه 7سپتامبر 2010 (16شهريور) به وقت محلي، بيش از 5/2 ميليون نفر از اقشار مختلف مردم اين كشور، در اعتراض به سياست هاي اقتصادي ساركوزي و افزايش سن بازنشستگي از 60 سال به 62 سال به خيابان ها ريختند.
با حضور اين تعداد تظاهركننده در خيابان هاي حدود 200شهر فرانسه، ركورد شمار تظاهركنندگان سالهاي اخير در مخالفت با سياست هاي دولت اين كشور شكسته شد. اعتراض به تغيير قانون بازنشستگي و برنامه هاي صرفه جويي دولت، موضوع اصلي اين تظاهرات بود كه از ماه پيش اعلام شده بود. آموزگاران فرانسوي نيز از روز قبل با دست زدن به اعتصاب، بار ديگر اعتراض خود را نسبت به كاهش پست ها و نگراني ناشي از بيكار شدن نشان دادند. حضور اين دسته در تظاهرات 7سپتامبر سبب گسترده شدن اعتراضات شد.
در همين حال دامنه اعتصابات به سامانه حمل و نقل ريلي فرانسه نيز رسيد و با اعتصاب كاركنان خطوط اصلي قطارهاي درون شهري، برون شهري و بين شهري، رفت و آمد در اين كشور به شدت مختل شد. در همين حال بازنشستگان فرانسوي نيز در اعتراض به كاهش قدرت خريد خود در اين كشور به مردم پيوستند. تظاهرات بازنشستگان فرانسوي بنا به فراخوان كنفدراسيون دموكراتيك كار (CFDT)، كنفدراسيون عمومي كادرها (CGC)، كنفدراسيون عمومي كار (CGT)، اتحاديه ملي سنديكاهاي خودمختار (Unsa) و فدراسيون عمومي بازنشستگان مشاغل دولتي صورت گرفت. بنا بر اعلام كنفدراسيون عمومي كار تنها حدود 2هزار نفر در تظاهرات بازنشستگان در مارسي فرانسه حضور داشتند. اين در حالي است كه پليس مارسي شمار تظاهركنندگان اين شهر را 350 نفر اعلام كرده است! تظاهركنندگان طي اين تظاهرات پرچم هايي را كه روي آن عبارت هايي نظير «300يورو براي هر نفر به منظور خروج از بحران» يا «سلامتي و بهداشت در طول زندگي، حق قانوني هر كس است» نوشته شده بود، در دست داشتند.
علاوه بر تظاهرات در مارسي تظاهرات ديگري نيز عصر همان روز در شهرهاي پاريس و ليون صورت گرفت. شركت كنندگان در اين تظاهرات از دولت فرانسه مي خواستند كه براي قدرت خريد آنها كه به واسطه افزايش سرسام آور قيمت ها در سال 2008، كاهش يافته فكري بينديشد.
اعتصابات عمومي در فرانسه، آغازگر يك فصل اعتصاب در اروپا
اتحاديه هاي كار عمده فرانسه عموما از پايگاه هاي شناخته شده احزاب و تشكلات سياسي و اجتماعي دست چپي فرانسه به شمار مي روند و بيشترين هواداران خود را در ميان كاركنان بخش هاي خدمات دولتي و همچنين محافل دانشگاهي اين كشور دارند.
اعتصاب روزهاي اخير از نظر زماني مي تواند نقطه آغازي بر مخالفت هاي گسترده تر مردمي در اين كشور باشد در صورتي كه كاركنان بخش هاي حمل و نقل زميني فرانسه موفق شوند تا زمان برپايي حركت اعتراض آميز ديگر بخش هاي دانشگاهي و خدماتي ديگر كشور در اين هفته اعتصاب خود را ادامه دهند، شايد بتوانند روزهاي سخت و دشوارتري را براي دولتمردان راستگراي حاكم بر فرانسه رقم بزنند.
خدمات گسترده راه آهن و بخش هاي حمل و نقل شهري در فرانسه به عنوان يكي از مهمترين شريان هاي هرگونه فعاليت اجتماعي در اين كشور قلمداد مي شود، به گونه اي كه روزانه بيش از 10ميليون نفر از شهروندان فرانسوي در نقاط مختلف اين كشور و به ويژه شهرهاي بزرگ با راه آهن جابجا مي شوند. بديهي است كه هرگونه اخلال در فعاليت اين شبكه بسيار گسترده حمل و نقل عمومي، زندگي اجتماعي در شهرهاي بزرگ فرانسه را به طور جدي تحت تاثير خود قرار خواهد داد. از سوي ديگر اين اعتصابات را مي توان مقدمه اي براي آغاز يك فصل اعتصاب در اروپا از اسپانيا تا جمهوري چك خواند. مردم فرانسه با حمل پرچم هايي در شهرهاي مختلف اين كشور، خواستار متحد شدن تمام كشورهاي اروپايي شده اند و اين زنگ خطري براي اين كشورهاست.
¤62 درصد فرانسويان از ساركوزي و اقداماتش ناراضي هستند.
براساس نتايج تازه ترين نظرسنجي در فرانسه، 62درصد فرانسويان با اقدامات و عملكرد رئيس جمهور كشورشان مخالف و به شدت از وي ناراضي اند.
نتايج تازه ترين نظرسنجي مؤسسه «ايفوپ» نشان مي دهد، محبوبيت مردمي «نيكلا ساركوزي» نزد مردم كشورش در حال حاضر به 38 درصد رسيده است و 62درصد مردم فرانسه اعلام كرده اند كه با اقدامات وي مخالفند و ساركوزي هيچ محبوبيتي نزد آنها ندارد.
اين نظرسنجي كه طي روزهاي دوم و سوم سپتامبر جاري طي پرسشي تلفني بر روي 957 فرانسوي بالاي 18سال انجام شد. طبق نظرسنجي هاي پي درپي مؤسسات مختلف در فرانسه هيچگونه افزايشي در محبوبيت ساركوزي ديده نشده و تمامي اين نظرسنجي ها بر بالا بودن ميزان نارضايتي مردمي از رئيس جمهور فرانسه نزد مردم اين كشور صحه گذاشته و آن را تأييد كرده اند.
شهروندان فرانسه سياست هاي ساركوزي در مقابله با بي عدالتي، بيكاري و ناامني در جامعه ظرف سه سال اخير را «بسيار بد»مي دانند و كارنامه وي را سياه ارزيابي مي كنند. عواملي چون بهبود نيافتن قدرت خريد فرانسويان، كاهش تراز مبادلات خارجي و خط مشي هاي اصلاحي تند ساركوزي در عرصه مسايل اجتماعي و حتي برخي اوقات سياست گذاري هاي نامأنوس وي در عرصه روابط خارجي به عنوان عوامل نارضايتي مردمي از رئيس جمهوري فرانسه و دولتمردان منتصب وي عنوان مي شود.
¤انتقاد شديد دادگستري اروپا از سياستهاي فرانسه درباره روماها
«در اتحاديه هيچ شهروندي نبايد به علت تعلق به اقليتي قومي يا تابعيتش هدف اقدامات سركوبگرانه قرار گيرد.»
اين سخنان بخشي از اظهارات «ويويان ردينگ» كميسر دادگستري اروپاست كه روز سه شنبه 7سپتامبر (16شهريور) در مقر پارلمان اروپا در استراسبورگ خطاب به دولت فرانسه ايراد شد و از مقامات فرانسوي خواست درباره تخريب اقامتگاههاي روماها (كولي ها) در تابستان و اخراج ساكنان آنها به روماني و بلغارستان توضيح بيشتري دهند.
دولت فرانسه در اقداماتي تحت عنوان مقابله با جرم، حدود هزار كولي را به كشورهاي روماني و بلغارستان بازگرداند. بسياري از نمايندگان پارلمان اروپا نيز در نخستين جلسه پارلمان پس از تعطيلات تابستاني، از سياستهاي امنيتي ساركوزي انتقاد كردند.
همچنين اين پارلمان به عنوان نهاد قانون گذاري اتحاديه اروپا با صدور يك قطعنامه كه با اكثريت آرا تصويب شد خواستار تعليق فوري اخراج كولي ها از فرانسه شد.
كشورهاي عضو اتحاديه اروپا در نشست روز پنجشنبه 9سپتامبر 2010 با صدور قطعنامه شديد الحني اقدام پاريس در اخراج صدها كولي رومانيايي به كشورشان را محكوم كردند. اين قطعنامه كه از سوي نمايندگان احزاب سوسياليست، ليبرال و كمونيست هاي پارلمان اروپا ارائه شده بود، با 337رأي موافق و 245رأي مخالف به تصويب رسيد. در اين قطعنامه تأكيد شده است كه پارلمان اروپا نگراني شديد خود از اقدامات دولت فرانسه و ديگر كشورهاي اروپايي در مقابله با كولي هاي رومانيايي كه اين كشورها اخراج آنها را در برنامه خود دارند، اعلام مي دارد و خواستار تعليق هر نوع اقدام در اين زمينه است.
در همين حال رهبر كولي هاي روماني، به دنبال اخراج صدها كولي رومانيايي از فرانسه «نيكلاي ساروكوزي» را با آدولف هيتلر رهبر حزب نژادپرست نازي در جنگ جهاني دوم مقايسه كرد. «يوليان رادولسكو» گفت، اين كولي ها به طور ناعادلانه اي از فرانسه اخراج و تبعيد مي شوند، رادولسكو اين اقدام را قابل مقايسه با كشتار و اخراج 11هزار كولي در جنگ جهاني دوم دانست.
فرانسه تاكنون به اعتراض هاي اروپايي و بين المللي با اين سياست خود كه يك سياست نژادپرستانه، غيرانساني و برخلاف مقررات اتحاديه اروپا و شنگن توصيف مي شود، توجهي نشان نداده است.
¤ساركوزي بازنده انتخابات 2012 است.
«آلن ژوپه» نخست وزير سابق فرانسه، معتقد است كه ساركوزي و تيم وي مدتهاست اعتماد مردم فرانسه را از دست داده اند.
وي در گفتگو با روزنامه فرانسوي «فيگارو» اعلام كرد: «نيكلاي ساركوزي، رئيس جمهوري فرانسه و دولت اين كشور اعتماد رأي دهندگان خود را از دست داده اند و مردم ديگر به آنها اعتماد ندارند.»
«آلن ژوپه» افزود: «در ساختار، روش و نقشه راه دولت فرانسه بايد تغييرات عميقي صورت گيرد.» در همين حال روزنامه فرانسوي «لوپوئن» در گزارشي با اشاره به انتخابات رياست جمهوري سال 2012 فرانسه به وضعيت «نيكلاي ساركوزي» رئيس جمهور اين كشور كه قرار است خود را براي دور دوم رياست جمهوري نامزد كند پرداخت و تحليلي از نتايج سياست هاي وي تاكنون ارائه داد. به نوشته اين روزنامه در حال حاضر افكار عمومي فرانسه نسبت به ساركوزي نگاه منفي دارد و روزي نيست كه در آن ساركوزي از «بريس هورتفو» وزير كشور خود نخواهد كه اقدامات امنيتي شديدتري را اتخاذ كند.
لوپوئن افزود: شرايط او در نظرسنجي ها به حدي نامطلوب است كه 62 درصد مردم تصور نمي كنند او بخواهد خود را براي دور دوم رياست جمهوري نامزد كند و 57 درصد فرانسويان نيز بر اين اعتقادند كه ساركوزي حتي در صورت نامزد شدن راي نخواهد آورد.
¤ سرنوشت بوش در انتظار مركل و ساركوزي
نزديك به دو سال از پايان رياست جمهوري جورج بوش در آمريكا مي گذرد، سرنوشت او و بدنامي هايي كه وي در زمان رياست جمهوري اش براي ايالات متحده به بار آورد، همچنان از ياد جهان نرفته است. تحليل گران سرنوشت وي و جنايتكاراني نظير وي را به عنوان هشداري براي رهبران جهان گوشزد مي كنند و اظهار مي دارند كه بدنامي رهبراني از اين دست معياري است براي سنجش دوران كاري رهبران بدنام جهان.
اين روزها «نيكولاي ساركوزي» نيز در وضعيتي مشابه با بوش به سرمي برد و نظرسنجي ها از كاهش روزانه محبوبيت وي در نزد افكار عمومي فرانسه خبر مي دهند. نخستين دليل كاهش محبوبيت ساركوزي اين است كه دولت وي در خلال بحران اقتصادي بيش از آنكه به داخل كشور خود توجه كنند، نگاهي فراملي و اروپايي داشته است.مردم فرانسه ساركوزي را سرزنش مي كنند كه چرا در طرح هايي نظير تغيير در سن بازنشستگي و سياست هاي صرفه جويي در بودجه از برلين تقليد مي كند و به جاي پرداختن به مشكلات كشور خود، نسبت به حكم قانوني قصاص «سكينه. الف» زن ايراني كه مرتكب زناي محصنه و قتل دلخراش همسرش شده است، جنجال به پا مي كند.
در نهايت به نظر مي رسد اگر ساركوزي نتواند به نيازهاي داخلي مردم فرانسه توجه كافي داشته باشد، چه بسا آسياب سياست بچرخد و رهبري اين كشور مهم اروپايي را به كساني بسپارد كه بتوانند توجه كافي به نيازهاي مردمشان داشته باشند.

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14