(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


چهارشنبه 24 شهريور 1389- شماره 19741

نسبي گرايي ارزشي در غرب
بنيان هاي نظري فرهنگ غرب در بوته نقد
دروغ پردازي شاه بيت تئوري كودتا
دست هاي نامرئي -23

E-mail:shayanfar@kayhannews.ir




نسبي گرايي ارزشي در غرب
بنيان هاي نظري فرهنگ غرب در بوته نقد

نوشته : مهدي جمشيدي
روشن است كه شناخت هر يك از افراد يك نوع، زماني ممكن است كه ميان آن ها، تفاوت ها و تمايزهايي وجود داشته باشد، در غير اين صورت، همساني مانع شناخت افراد از يكديگر مي شود.
قرآن در عين پذيرش اين اصل تكويني، آن را به عنوان معياري براي «كرامت و شرافت» انسان ها و جوامع نسبت به يكديگر رد مي كند و تنها معيار فضيلت در ميان انسان ها را، «تقوا و عبوديت» معرفي مي نمايد. بدين ترتيب، تعلق به گروه هاي نژادي يا مرزهاي جغرافيايي، نمي تواند مبناي ارزشگذاري تلقي شود؛ بلكه اين «ايمان و عمل صالح» است كه مي تواند و مي بايد به عنوان بنيان فضيلت و كرامت درنظر گرفته شود.1
تعريف و تلقي مدرن از هويت جمعي كه مليت خوانده مي شود و معطوف به حاكميت سياسي و محدوده جغرافيايي واحد است، نيز چنين حكمي دارد؛ يعني از نظر اسلام، اين نوع تقسيم بندي و تفاوت گذاري ميان انسان ها، فاقد اصالت تكويني و حيثيت ارزشي است و تنها از اعتباريات محض مي باشد.
در فرهنگ سياسي اسلام، به جاي تأكيد بر مليت و قوميت، از مفهوم «امت اسلامي» سخن به ميان آمده كه معيار آن «وحدت ايماني و اعتقادي» است، چنان كه علامه جعفري(ره) مي نويسد:
«منظور از امت اسلامي، مردم جوامعي هستند كه دين اسلام را به عنوان آئين و دين سعادت بخش در قلمرو مادي و معنوي پذيرفته اند.»2
نسبي گرايي
حوزه حكمت عملي (علومي كه در باره «بايدها» و «نبايدها» بحث مي كنند) را مي توان به سه گروه تقسيم كرد: فلسفه اخلاق، فلسفه حقوق و فلسفه سياست. اخلاق علمي است كه در مورد صفات رفتاري مطلوب و مذموم بحث مي كند،3 اما فلسفه اخلاق به مباني و معيارهاي فضيلت (ارزش) يا رذيلت(ضدارزش) بودن افعال انسان از منظر عقلي و فلسفي مي پردازد. به عبارت ديگر، فلسفه اخلاق (فرا اخلاق) به بحث و بررسي درباره مبادي تصوري و تصديقي علم اخلاق مي پردازد. بدين ترتيب، موضوع فلسفه اخلاق، علم اخلاق است چرا كه معطوف به تبيين اصول و مباني و مبادي آن است.4
يكي از مسائل مهم در فلسفه اخلاق، مسئله «نسبي يا مطلق بودن ارزش هاي اخلاقي است كه تاكنون بسيار مناقشه برانگيز بوده است. معاصرترين و برجسته ترين مكتب مدافع نسبيت اخلاق و ارزش ها، مكتب «پوزيتيويسم اخلاقي» است. پوزيتيويسم اخلاقي، گرايش نظري غالب در ميان فلاسفه اخلاق كنوني غرب است.
از ديدگاه گرايش پوزيتيويسم اخلاقي:
اول، لفظي معنا دارد كه داراي «مصداق خارجي» باشد. بر اين اساس، مفاهيمي از قبيل «خوب» يا «بد» معنادار نيستند و تنها حكايتگر احساس و پسند شخصي يا جمعي انسان ها هستند.
دوم، چون ارزش ها تابع خواست ها و سلايق هستند و ملاك خوب و بد و حق و باطل، گرايش فرد يا اعتبار جامعه است؛ ارزش ها و گزاره هاي اخلاقي «استدلال پذير و عقلاني» نيستند.
سوم، ارزش ها با تغيير گرايش ها دگرگون مي شوند و تحول مي يابند.
چهارم، ارزش ها به تعداد خواسته ها و علايق افراد و جوامع، متنوع و گوناگون هستند؛ يعني «پلوراليسم اخلاقي و ارزشي» منطقي است. در نتيجه، نسبيت گرايي فرهنگي و ارزشي به پلوراليسم فرهنگي و ارزشي منجر مي شود. در جامعه اي كه پلوراليسم فرهنگي و ارزشي حاكم گرديده، هنجارهاي فرهنگي و الگوهاي ارزشي گوناگوني به رسميت شناخته مي شوند.5 از سوي ديگر، در مقايسه جوامع بشري با يكديگر نيز چنين واقعيتي را مي يابيم؛ چرا كه جوامع، از فرهنگ ها و ارزش هاي مختلفي برخوردارند.
چالش و نقد:
1-نقد برهاني نسبيت گرايي فرهنگي و ارزشي از زاويه نگاه كلام و انسان شناسي اسلامي بدين شرح است:
الف، هدايت ها و گرايش هاي عالي مشترك و ثابتي كه خداوند در نهاد و سرشت نوع انسان قرار داده و قرآن از آن به عنوان «فطرت» ياد كرده، اساسي ترين معيار و ملاك وحدت نوعي انسان است.6 قرآن كريم مي فرمايد:
«فاقم وجهك للدين حنيفاً فطرت الله التي فطر الناس عليها لاتبديل لخلق الله ذلك الدين القيم»7
«پس تو مستقيم روي به جانب آئين پاك اسلام آور در حالي كه از همه كيش ها روي به خدا آري و پيوسته از طريقه دين خدا كه فطرت خلق را بر آن آفريده است، پيروي كن كه هيچ تغييري در خلقت خدا نبايد داد، اين است آيين محكم و استوار.»
علامه طباطبايي در توصيف گونه اي از هدايت الهي با عنوان «هدايت فطري» مي نويسند:
«خداوند بشر را به نوعي خلقت آفريده و هستيش را به الهامي معجزه كرده كه با آن الهام، اعتقاد حق و عمل صالح را تشخيص مي دهد، همچنان كه در جاي ديگر فرمود: «ونفس و ماسويها فالهمها فجورها و تقويها».8 و از اين آيه شريفه، وسيع تر و عمومي تر آيه زير است كه مي فرمايد: «فاقم وجهك للدين حنيفا فطرت الله التي فطر الناس عليها لاتبديل لخلق الله ذلك الدين القيم.»9
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- سيدمحمدحسين طباطبايي، تفسيرالميزان، جلد هجدهم، ترجمه محمدباقر موسوي همداني، قم: دفتر انتشارات اسلامي، ]بي تا[، ص .489
2- محمدتقي جعفري، ترجمه و تفسير نهج البلاغه، جلد بيست و دوم، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامي، چاپ هشتم، 1386، ص .13
3- محمدتقي مصباح يزدي، فلسفه اخلاق، تهران: شركت چاپ و نشر بين الملل سازمان تبليغات اسلامي، چاپ اول، 1381، ص.18
4- همان، صص 25-.24
5- گرگور مك لنان، پلوراليسم، ترجمه جهانگير معيني، تهران: انتشارات آشتيان، 1381، صص 15-.14
6- سيدمحمد حسين طباطبايي، تفسيرالميزان، جلد شانزدهم، ترجمه محمد باقر موسوي همداني، قم: دفتر نشر انتشارات اسلامي، ]بي تا[، ص .268
7- سوره روم. آيه .30
8- سوره شمس، آيات 8-7.
9- تفسير الميزان، جلد بيستم، ص .196
پاورقي

 



دروغ پردازي شاه بيت تئوري كودتا
دست هاي نامرئي -23

نويسنده: محمد عبدالهي
موسوي در بيانيه هاي متعددي در راستاي دامن زدن به اين اخبار دروغ نوشت:
«تجمع عظيم و بي سابقه ي شما در روز 25 خرداد كه در دفاع از حق صيانت از رأي تان و دفاع از جمهوريت و اسلاميت نظام انجام گرفت اصحاب دروغ را آن چنان به خشم آورد كه تحمل نياوردند و كوشيدند شيريني اين همايش پرشكوه را با برخوردهاي سبعانه به كام دوستداران ايران عزيز تلخ كنند. اينجانب ضمن محكوم نمودن اقدامات وحشيانه در كشتار مردمي كه صرفاً خواستار احقاق حق خود هستند لازم مي دانم نكاتي را درباره ي اين رخداد و تحولات مربوط به آن به آگاهي مردم برسانم؛
اينجانب با ابراز همدردي عميق با خانواده هاي شهيدان و مصدومان از ابتكار دلسوزاني كه صميمانه با خانواده هاي اين عزيزان همدردي و همراهي كرده اند سپاس گزاري مي كنم و اين سنت حسنه را برآمده از عواطف پاك ديني و انساني آنان مي دانم.»220
«خبر دلخراش شهادت گروهي ديگر از معترضان به وقوع تقلب گسترده در انتخابات اخير، جامعه ي ما را در بهت و سوگ فرو برده است. تيراندازي به مردم، پادگاني شدن فضاي شهر، ارعاب، تحريك و قدرت نمايي، همگي نامشروع و قانون گريزي شديدي است كه در معرض آن قرار داريم و عجبا كه بانيان چنين شرايطي ديگران را به اين خطا متهم مي كنند.»221
«به همه ي مردم شريف كشورمان، چه آن ها كه به اينجانب رأي دادند و چه آن هايي كه به اينجانب رأي ندادند، به ويژه كساني كه در حوادث ناگوار هفته هاي اخير صدمه ديدند درود مي فرستم. هم چنين مقام شهيداني را كه به جرم حق خواهي و آزادي طلبي در خون خود غلتيدند را ارج مي نهم و از خداوند بزرگ براي خانواده هاي عزيز آنان طلب صبر و اجر دارم.»222
در اين رابطه به موارد ديگري نيز مي توان اشاره نمود:
عليرضا بهشتي، عضو كميته ي پيگيري امور زندانيان و كشته شدگان اعلام كرد:
«تعداد كشته شدگان پس از انتخابات به 72 نفر رسيده است.»223
بعدها و درپي كشف و انهدام شبكه ي جاسوسان سايبري توسط مركز بررسي جرايم سازمان يافته ي سپاه، اسنادي به دست آمدند كه نشان مي دادند خبر مربوط به كشته شدن 72 تن را سازمان منافقين با واسطه ي « احمد باطبي» و «محسن مخملباف» به عليرضا بهشتي رسانيده اند.
همچنين سايت هاي خبري وايسته به اصلاح طلبان از پيداشدن گور دسته جمعي كشته شدگان حوادث پس از انتخابات خبر دادند ؛ دراين رابطه پارلمان نيوز نوشت:
« اولين سند دفن دسته جمعي كشته شدگان حوادث بعد از انتخابات منتشر شد.»224
همچنين سايت نوروز، ارگان جبهه ي مشاركت اعلام كرد:
« با پيگيرهاي خبرنگار نوروز ازيكي از پرسنل بهشت زهراي تهران، روز بيست و يكم تيرماه از بين جوازهاي دفن صادر شده در آن قبرستان، 28 جواز بدون ذكر نام و نام خانوادگي صادر شده و همگي در قطعه 302 به خاك سپرده شده اند. 24 تيرماه نيز 16 جواز دفن با شرايط فوق صادر شده است . »225
3-3-6 مانور وسيع روي غيرقانوني بودن بازداشت عوامل اغتشاشات
تأكيد گسترده بر غيرقانوني و غير اخلاقي بودن بازداشت سران اصلاحات به عنوان طراحان اصلي اغتشاشات تز ديگري بود كه اصلاح طلبان سعي كردند با تمسك به آن دولت را كودتاچي و در نتيجه بي اعتبار جلوه دهند و خصوصاً زماني كه دستگيري ها از سطح عوامل ميداني فراتر رفت و عناصر سياسي كه خط دهندگان و برنامه ريزان اصلي آشوب بودند، بازداشت شدند. بلافاصله اين خط رسانه اي ابداع و به شدت تعقيب شد كه نظام درصدد حذف يك جناح و خلاصه كردن جامعه سياسي كشور است. چنانچه موسوي در بيانيه ي شماره ي 12 خود نوشت:
»خبر دستگيري برادران عزيز آقايان دكتر سيد عليرضا بهشتي و مهندس مرتضي الويري مسئولان كميته پيگيري امور آسيب ديدگان حوادث اخير و سردار مقدم مسئول كميته ايثار گران ستاد انتخاباتي اينجانب موجي از شگفتي و ابهام در دلبستگان به نظام اسلامي ايجاد كرده است. آنان به بند كشيده شده اند در حالي كه جرمي به جز پيروي از راه انقلاب و دفاع از اجراي عدالت در مورد خون هاي به ناحق ريخته شده و كمك به خانواده بي گناهاني كه پس از انتخابات به زندان افتاده اند ندارند. آنان اينك در زندان به سر مي برند در حالي كه عاملان فجايع اخير آزادند و مسئولان ادعا مي كنند حتماً به جناياتي كه رخ داده است رسيدگي خواهند كرد. آيا با از بين بردن اسناد جنايات و دربند كردن كساني كه حقوق قربانيان را پيگيري مي كردند اين كار را انجام مي دهيد؟
كاملاً پيداست كه تلاش هاي شما براي باز گرداندن آرامش به جامعه قرار نيست با پاسخي خردمندانه روبرو شود. روزهايي خطير در پيش رو قرار گرفته است. دستگيري كساني چون دكتربهشتي يك نشانه است كه از حوادث سهمگين تر خبر مي دهد. اما باطل رفتني است و آن چيزي كه به مردم سود مي رساند باقي مي ماند.و اما »ما ينفع الناس فيمكث في الارض «. آرامش و هوشياري خود را حفظ كنيد. سلسله حوادث جديدي كه آغاز شده است به مانند ديگر تحركات كور اين ايام براي مخالفان شما جز خسارت باقي نخواهد گذاشت. مراقب باشيد كه آنها شما را تحريك نكنند و به هنگام نابود كردن خود به كاشانه و كشورتان لطمه نزنند.»226
علاوه بر اين اصلاح طلبان تصميم گرفتند برخورد با عوامل ناامني را به معناي برخورد با همه ي 13 ميليوني كه به موسوي راي داده بودند جلوه بدهند تا به اين ترتيب هزينه برخورد با عوامل اصلي اغتشاشات براي نظام بالا برود و ضمناً بهانه هاي جديدي براي به هيجان آوردن مردم عادي فراهم شده و آشوب هاي خياباني همچنان ادامه پيدا كند. در مرحله بعد اصلاح طلبان سعي كردند همان طوركه نتيجه انتخابات را پيشاپيش زير سوال برده بودند اعترافات متهمان را هم مخدوش جلوه دهند. به همين دليل جعل و انتشار حجم وسيعي از اخبار دروغ كه حكايت از شكنجه شديد زندانيان داشت آغاز شد و از اخبار جعلي خود نتيجه گرفتند كه اعترافات احتمالي همه سران اصلاحات در آينده هم تحت فشار بوده و در نتيجه فاقد اعتبار است.
چنانچه مجمع نمايندگان ادوار مجلس شوراي اسلامي طي نامه اي به رياست مجلس خبرگان رهبري اعلام كرد:
«بازداشت گسترده ي اهل قلم وفعالان سياسي ونخبگان ومردم عادي وا عمال وحشيانه ترين رفتارها نسبت به آن ها ونمايشگاه دادگاه صد نفري كه يادآور محاكمات استالين است دل هر انسان آزاده اي را به درد مي آورد. چگونه مي شود باور كرد كه داستان شكنجه ها ورنج ها وآزارهاي بازداشت شدگان كهريزك رنج بارتر وغم انگيزتر از گوانتانامو وابوغريب تحت تصدي اشغالگران امريكايي باشد؟»227
همچنين ستاد 88(ستاد ملي جوانان حامي خاتمي و موسوي) در بيانيه اي نوشت:
«ما از شيوه هاي اعتراض رئيس جمهوري منتخب، ميرحسين موسوي و كانديداي باثبات، مهدي كروبي و همچنين اعتراضات رئيس جمهوري پيشين، سيد محمد خاتمي، حمايت مي كنيم و به اسباب اعتراف گيري كه اين روزها بنا را بر شيوه هاي زندان استاليني قرار داده اند هشدار مي دهيم كه آنچه مخالفان پيغمبر بر محمد مصطفي ميكردند، حيله و نيرنگي بود كه در نهايت دامان خودشان را آلوده كرد و خداوند مكر آنان را بر خودشان بازگرداند.»228
استفاده از اين روش علاوه بر اين كه به زعم اصلاح طلبان مي توانست اعترافات دوستانشان را بي اعتبار كند، اين فايده را هم داشت كه آنان در جامعه مظلوم قلمداد مي شدند و اين امكان مانور و مصونيت بيشتري به آن ها مي داد و همراهي بيشتري را هم با آنان جلب مي كرد.
4-3-6 زير سوال بردن همه اقدامات و تصميمات دولت از حيث مشروعيت
زير سوال بردن همه اقدامات و تصميمات دولت از حيث مشروعيت، محور بعدي اين استراتژي است. بر اين مبنا عوامل اجراي انقلاب مخملي تصور مي كردند اگر بتوانند مراحل قبلي اعتبارزدايي از دولت را با موفقيت اجرا كنند آن وقت قادر خواهند بود تمام اقدامات و تصميمات دولت در 4 سال آينده از ريز و درشت و داخلي و خارجي را از حيث مشروعيت زير سوال ببرند و تأكيد كنند اين دولت از آن جا كه نماينده واقعي مردم نيست اساساً در جايگاهي نبوده و اجازه نداشته چنين تصميماتي بگيرد. اين روش اولاً به تدريج دولت را كاملاً ضربه پذير و ضعيف مي كند و ثانياً - مهم تر از اين - زمينه و مقدمه رواني لازم در ذهن مردم براي نافرماني از تصميمات دولت را فراهم مي آورد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
220 . موسوي، بيانيه ي شماره ي 4 ، سايت كلمه، 27/3/88
221 . موسوي، بيانيه ي شماره ي 6 ،سايت كلمه، 31/3/88
222 . موسوي، بيانيه ي شماره ي 9 ، سايت كلمه، 10/4/88
223wwwradiofardacom/content/f4_Beheshti_new/1813239html
224http://wwwparlemannewsir/?n=2860
225 . سايت نوروز، 24/4/88
226 . موسوي، بيانيه ي شماره ي 12 ، سايت كلمه، 18/6/88
227 . سايت نوروز،22/5/88
228 . بيانيه شماره 3 ستاد 88 در اعتراض به نتايج انتخابات، سايت نوروز،21/3/88
پاورقي

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14