اميدهاي تازه براي درمان آسيب هاي نخاعي

دانشمندان به روشي براي استفاده از سلول هاي بنيادي دست پيدا كردند كه مي تواند اميدها را براي درمان فلج هاي ناشي از آسيب هاي ستون فقرات افزايش دهد.
محققان كشف كردند سلول هاي بنيادي كه از مغز گرفته شده است مي تواند براي بازگرداندن حركت به بيماران فلج كمك كند.
كارشناسان معتقدند اين كشف مي تواند راه را براي ساخت مجموعه سلول هاي يدكي هموار كند كه براي درمان اين آسيب ها به كار خواهند رفت.
يكي از شايع ترين دلايل فلج در جوانان آسيب هاي نخاعي است كه معمولا در نتيجه تصادفات رانندگي، افتادن ارتفاع و حوادث ورزشي به وجود مي آيد. هر ساله بيش از هزار نفر در بريتانيا دچار آسيب هاي جدي در گردن و ستون فقرات مي شوند كه باعث فلج ها و ناتواني هاي دائمي مي شوند. كه در حال حاضر هيچ روش اثبات شده اي براي درمان اين مشكل وجود ندارد.
اما موسسه فن آوري نارا در ژاپن سلول هاي بنيادي عصبي را به موش هايي كه دچار آسيب هاي ستون فقرات بسيار جدي بودند، پيوند زدند. آن ها درنهايت به دارويي به نام اسيد والپرويك رسيدند كه در درمان بيماري صرع مورد استفاده قرار مي گيرد دست يافتند. اين اسيد باعث تحريك سلول هاي پيوند زده شده به توليد سلول هاي عصبي مي شود. اين تيم در گزارش خود اعلام كردند درمان هاي تركيبي با اين روش در بازگرداندن عملكرد اعضاي فلج شده نقش بسيار مهمي داشته اند.
به گفته پروفسور كرينچي ناكاشيما كه اين تحقيقات را انجام داده است توانايي بدن براي بازگرداندن عملكرد اعضاي آسيب ديده به حالت اول بسيار محدود است. البته برخي درمان ها مي تواند براي التيام بخشيدن به آسيب هاي ستون فقرات موثر باشد، اما بازگرداندن قابليت هاي حركتي بدن با اين روش ها معمولا نتايج خوبي به همراه نداشته است. اما شايد اين كشف جديد بتواند درصد افراد آسيب ديده نخاعي را كاهش دهد.

گفت و گو با دكتر گورابي رئيس پژوهشكده رويان
«رويان» چگونه متولد شد ؟

چندين سال است كه در ماه رمضان، استادان، نخبگان و دانشجويان كشورمان، مهمان سفره افطاري رهبر انقلاب هستند؛ ديدارهايي صميمي، پرحاشيه و صريح كه نخبگان در آن به بيان انتقادها، پيشنهادها و درد دل هاي خود مي پردازند؛ اما رهبر انقلاب در همه اين ديدارها، يك تكليف مهم و حياتي را گوشزد مي كنند؛ جهاد علمي و تلاش براي ارتقاي سطح علمي جمهوري اسلامي ايران.
يكي از رويش هاي علمي انقلاب اسلامي، پژوهشكده رويان است كه با همت مرحوم دكتر كاظمي و همكاران و نيز حمايت ها و پيگيري هاي رهبر انقلاب به ثمر نشست:
به بهانه ديدار دانشگاهيان با معظم له به سراغ رئيس اين پژوهشكده، دكتر گورابي رفتيم تا از روند راه اندازي رويان و حمايت هاي رهبري برايمان بگويد:
از هنگامي كه انگيزه تشكل «رويان» در ميان چند دانشجوي جهاد دانشگاهي شكل گرفت، به روش هاي گوناگون و با وجود مشكلات فراوان، تلاش كرديم ملزومات و امكانات كار را فراهم كنيم.
سرانجام، مقدمات اوليه و لوازم اصلي كه فراهم شد، موضوع ساختمان مطرح شد. هر چه فكر كرديم كه از چه راهي مي توانيم مشكل مكان را حل كنيم، به نتيجه اي نرسيديم، مكان نسبتاً وسيعي براي اين كار لازم بود كه بايد شرايط خاصي هم مي داشت. پس از بحث و بررسي هاي فراوان، تنها فكري كه به نظرمان رسيد، همان دوست مشترك مرحوم دكتر كاظمي و رهبر معظم انقلاب بود. ايشان موضوع را به گونه اي به رهبر معظم انقلاب منتقل كرد و گفت كه اين جوانان مي خواهند اين كار را در جهاد دانشگاهي انجام بدهند و امكاناتي در اختيارشان نيست.
سرانجام رهبر معظم انقلاب بنياد مستضعفان را موظف كردند كه مكاني را در اختيار اين مجموعه بگذارد. همچنين ايشان پرسيده بودند كه چقدر كمك مالي مي خواهيد؟ ما هم مبلغ شش ميليون تومان را اعلام و با كمك ايشان، كار را آغاز كرديم، وقتي معاونت وقت محرومان بنياد مستضعفان دستور مستقيم آقا را ديد، كمك هاي بسياري كرد. البته با توجه به اينكه آن معاونت هم شناختي از كار نداشت، شرط كرد كه اگر ديديم ظرف
يك سال به نتيجه اي نرسيديم و در جا مي زنيم، بايد ساختمان را تخليه كنيم.
افتتاح رويان
سرانجام خرداد سال 1370 با هر مشكلي كه بود و با همه سختي ها، ساختمان مجهز شد و وزير بهداشت آن زمان، آقاي دكتر ملك زاده مجموعه را افتتاح كرد. همه چيز حياط آن ساختمان را ما خودمان ساخته بوديم. يك چهار ديواري در يك طرف حياط با موزاييك و نبشي ساخته بوديم و به گروه پژوهش اختصاص داديم؛ بنابراين، توانستيم از فضاي ساختمان خيلي بيشتر استفاده كنيم. آخر هم پول داديم و آن ساختمان را خريديم و آن طور نبود كه به ما هديه داده شود.
چيزي كه باعث شد آن موقع و به واسطه آن، رويان با انرژي پيش برود، اين بود كه فهميديم رهبري كشور به خوبي متوجه كاري هستند كه جمعي از دانشجويان مي كنند؛ يعني در كشور و در اين حد بالا به يك عده جوان اطمينان مي كنند و مي گويند كه «شما مي توانيد اين كار را انجام دهيد.»
وقتي در همان سال ها، نخستين موفقيت ها حاصل شد، زماني كه خدمت رهبري رسيدند، ايشان تصريح كرده بودند كه «من مي دانستم كه شما موفق مي شويد و اين موفقيت براي كشور خوب است. خوبي اش اين است كه به دست شما انجام شده و كساني هم اين كار را انجام دادند كه روي آن تأكيد داشتند.»
اين انرژي كه رهبري به مجموعه جوان ما مي دادند، خيلي مهم بود. حتي اين بيت معروف را كه «باش تا صبح دولتت بدمد/ كاين هنوز از نتايج سحر است.» در آن جلسه خوانده و تأكيد كرده بودند كه: «اين هنوز اول كارتان هست؛ بنابراين افق را خيلي وسيع تر ببينيد. شما با اين روحيه اي كه داريد و با اين كار حتماً مي توانيد موفقيت هاي بيشتري كسب كنيد.» اين واقعا موجب دلگرمي ما بود.
استفتاء
در دي ماه سال 1381 توضيحاتي درباره سلول هاي بنيادي، كاربردهايش و شبيه سازي و غيره خدمت ايشان ارايه كرديم. موارد استفاده را توضيح داديم و اجازه گرفتيم تا وارد اين عرصه بشويم. مي دانيد كه سلول هاي بنيادي جنيني يك طرفش جنين انسان هست كه بايد از جنين انسان استفاده بشود. بايد جنين انسان از بين برود تا سلول هاي بنيادي ساخته شود.
بنابراين با توجه به نظرات اخلاقي و مذهبي متفاوت در اين زمينه در دنيا بايد پرسيده مي شد كه آيا ما مجاز هستيم در اين زمينه، جنين هاي بدون استفاده را از بين ببريم و اين سلول ها را به دست بياوريم؟ ايشان گفتند كه «به اين دوستان بگوييد با همت و پشتكار هدف هاي بزرگ اين تحقيقات را دنبال كنند و اين ثروت هنگفت انساني را براي خود و كشور محقق نمايند.» البته يك جمله ديگر هم گفتند كه «بايد مواظب باشند كه ساختن قطعات يدكي انسان به ساختن خود انسان منتهي نشود»؛ يعني به نوعي شبيه سازي انسان را اين جا منع كردند. اين چيزي بود كه زنده ياد دكتر كاظمي مداركي برايش پيدا كرده بود و ايشان هم اين پاسخ را داده بودند كه فقط به اين شكل مي توانيد وارد اين كار تحقيقاتي شويم.
بازديد از رويان
در زمان حيات دكتر كاظمي، هر ازگاهي ملاقاتي صورت مي گرفت تا انرژي و روحيه اي تازه بگيريم. واقعاً دكتر وقتي به ملاقات آقا مي رفت و مي آمد، يك انرژي غيرقابل مهار مي گرفت. البته بايد تصريح كنم كه گزارش مستمري هم در اين مدت خدمت آقا ارائه مي شد، چرا كه دكتركاظمي هميشه مي گفت آقا دوست دارند يك بازديدي از رويان داشته باشند و هميشه دوست داشتيم اين موضوع اتفاق بيفتد كه متأسفانه در زمان حيات مرحوم دكتر كاظمي به وقوع نپيوست.
ما تلاش كرديم كارهاي نيمه كاره را به انجام برسانيم. خوشبختانه اين امر با پايان كار ساختمان فعلي مان همزمان شد. دقيقاً تيرماه 1386 زماني كه داشتيم به اين ساختمان جابه جا مي شديم، آقا لطف كردند و در همان ابتدا تشريف آوردند. در آن زمان ما حين اسباب كشي بوديم. براي جابه جايي، يكسري از كارهايمان را سرعت داده بوديم و سرانجام روز 25 تيرماه بود كه اين بازديد صورت گرفت.
بازديد ايشان بسيار موشكافانه و به مثابه يك محقق كهنه كار بود. البته اين مسئله سابقه داشت. نخستين بار هم كه براي ارايه گزارش درباره همين سلول هاي بنيادي به محضرشان رفتيم، وقتي توضيحات استادان و محققان رويان در مورد سلول هاي بنيادي با نمايش اسلايد انجام گرفت، آقا از همراهانشان كه چند پزشك بودند، پرسيدند كه شما سؤالي نداريد؟ آنها سؤالي نداشتند. بعد خودشان شروع كردند به پرسيدن سؤالاتي واقعاً اساسي و بنيادين.
در آن بازديد هم همين طور بود. در هر بخشي كه حضور پيدا مي كردند، از جنبه هاي گوناگون پرسش هايي مطرح مي كردند. بعضي جاها از ديدگاه علمي كه موضوع چه هست و... راجع به هر موضوع موشكافانه سؤال مي كردند. گاهي احساس مي كرديم كه احياناً ايشان به لحاظ اينكه مرجع هستند و مي خواهند راجع به يك موضوعي اظهارنظر كنند يا فتوايي بدهند، پرسش هايي در زمينه هايي مانند رحم اجاره اي پرسيدند يا درباره رحم جايگزيني كه در كلوني حيوان استفاده شده و نيز درباره تاثيراتش بر حيواني كه به دنيا مي آيد، ارتباطاتي كه وجود دارد، وجود يا نبود ارتباطات روحي عاطفي، ارتباطات ژنتيكي كه اتفاق مي افتد و يكسري سؤال هايي به اين شكل، احساس مي شد ايشان مي خواهند درباره جايگزيني و رابطه فرزندي كه به دنيا مي آيد با اين مادر اظهارنظر كنند.
اغلب سؤال هايي كه مطرح كردند، بسيار موشكافانه بود. ما سال پيش، پيش از اينكه براي گزارش «حيوان ترنس ژن» به محضرشان برويم، مطابق معمول و پيش از ملاقات، يك گزارش كارشناسي فرستاديم. معمولاً وقتي گزارش كارشناسي در اين سيستم هاي اداري مي افتد، خيلي روي آن دقت نمي شود و شايد بعضاً خوانده هم نشود، ولي وقتي خدمت ايشان رسيديم، ديديم تمام مطالب را با دقت خوانده بودند، به گونه اي كه مي دانستند ما در آن نوشته ايم كه ايران چندمين كشور است كه در اين زمينه كار مي كند و تاكنون در چه زمينه هايي به نتيجه رسيده است. حتي آقا پرسيدند كه اگر مثلاً پروتئيني كه حاصل اين ژن خاص است و وارد بدن اين حيوان شده، يك پروتئين انعقادي است؟ بايد خونش منعقد بشود؟ يك سؤالاتي كه نشان دهنده دقت نظر ايشان در اين زمينه ها بود. نظم و ترتيب اداري و تشكيلاتي كه ايشان دارد، از مواردي است كه همه بايد از آن درس بگيريم؛ اين كه يك گزارش كارشناسي را بخوانند و بعد در جلسه حضور يابند.
مردم نتايج را زودتر ببينند
در سال 1383 دوستان دوباره خدمت آقا رسيدند و توضيحاتي درباره كارها دادند. رهبر انقلاب تأكيد كردند كه كاري كنيد تا نتايج اين تحقيقات سريعتر در دسترس مردم قرار بگيرد؛ يعني تا زماني كه تحقيقات ما براي مردم ملموس نشده، راضي نيستند. درست است كه بعضي بخش ها به صورت پايه است و پايه علم را قوي كرده و مرزهاي دانش راگسترش مي دهد، ولي يك بخشي از آن را بايد حتماً به نوعي به كاربرد برسانيم. مردم زماني رضايت خواهند داشت كه نتيجه را ببينند و بدانند اين هزينه اي كه شده، در زندگي شان تأثير مثبتي گذاشته است.
سال هاي اخير هم بحثي را در پيام نوروزي شان داشتند كه حتماً مردم به گونه اي شهد شيرين اين دستاوردهاي پژوهشي را بچشند. پيش از آن هم ما اين موارد را از ايشان شنيده بوديم كه بايد اين گونه عمل شود. به همين خاطر ما اين را مدنظر قرار داديم كه علم و كاربرد علم دوشادوش هم جلو برود و به ترتيبي باشد كه خواسته ايشان برآورده شود.
بهترين خاطره
نخستين بار پس از مسئوليتم و به همراه جمع پنج شش نفره اي خدمت ايشان رسيديم. در آن ديدار كمي راجع به مشكلات موجود صحبت كرديم؛ اينكه بعضي كارها تكراري است. فكر مي كرديم برخي از كارهاي تحقيقاتي كه قبلاً در رويان انجام شده، در دانشگاه ها يا در سطح دنيا تكرار مي شود و ما ابزار و امكانات دانشگاه ها را نداشتيم و گلايه هاي اينچنيني مي كرديم. ايشان اما با ديد خوبي كه دارند، گفتند كه «فكر نكنيد كه كار تكراري است. اين ها باز شروع كار است و مملكت ما اين قدر در زمينه هاي گوناگون عقب نگه داشته شده كه اين كارهاي تكراري هم مي تواند به نوعي مفيد و مؤثر واقع شود براي انجام كارها و براي مراحل بعد.» هشدار دادند كه بايد باز دست روي زانوي خودتان بزنيد و از جا بلند شويد. دنبال اين نباشيد كه چرا اين دانشگاه اين كار را نكرد. چرا آن كار را نكرد. كار بايد با همان تلاش زمان دكتر كاظمي و به همان شكل ادامه پيدا كند و جلو برود؛ با همان همت خاصي كه بود. اين جلسه خيلي به ما انرژي داد و ياد و راه دكتر كاظمي را زنده كرد.
منبع : wwwkhameneiir

مغز حرف مي زند

دانشمندان طي مطالعه اي كه مي تواند به سخن گفتن افراد كاملا فلج با كمك افكارشان منجر شود اعلام كردند موفق به يافتن شواهدي شده اند كه نشان مي دهد مغز انسان حرف مي زند.
محققان دانشگاه يوتا در مطالعه اي توانستند سيگنالهاي مغز را با استفاده از دو شبكه متشكل از 16 ميكروالكترود كه در زير جمجمه و روي مغز كار گذاشته شده بودند به واژه ها ترجمه كنند.
بردلي گرگر از محققان اين دانشگاه مي گويد: ما توانستيم با استفاده از ابزاري خاص كه اميد مي رود براي مدتي طولاني بتوان از آن در برقراري ارتباط با افراد فلج كه توانايي حرف زدن را ندارند استفاده كرد، سخنان گفته شده را رمزگشايي كنيم.
به دليل اينكه اين شيوه نيازمند بهبود است و براي اجراي آن بايد الكترودهايي بر روي مغز نصب شوند، دانشمندان اعلام كردند تا آغاز دوره آزمايش هاي باليني اين شيوه بر روي افرادي كه قدرت سخن گفتن ندارند و در كما به سر مي برند، راه درازي در پيش است.
براساس گزارش زي نيوز، دانشمندان در اين مطالعات توانسته اند امكان پذير بودن ترجمه سيگنالهاي مغزي به واژه هاي قابل درك رايانه اي را به اثبات برسانند.

دستگاهي كه پلاستيك را به نفت تبديل مي كند

يك شركت ژاپني دستگاهي را اختراع كرده است كه مي تواند زباله هاي پلاستيكي را دوباره به نفت تبديل كند.
ساخت پلاستيك، سالانه 7تا 8درصد از توليد جهاني نفت را به خود اختصاص مي دهد اين درحالي است كه تبديل پلاستيك به مواد اصلي تشكيل دهنده آن فرايند بسيار دشواري است.
اكنون شركت ژاپني «بلست» دستگاهي را اختراع كرده است كه مي تواند با يك كيلوگرم پلاستيك و يك كيلووات برق تقريباً يك ليتر نفت سوخت به دست آورد.
مزيت اين دستگاه در اين است كه در اين فرايند هيچ دي اكسيدكربني در اتمسفر منتشر نمي شود. هرچند بايد انتشار دي اكسيدكربن مرتبط با توليد برق را درنظر گرفت.
تمام اين فرايند در مخزن گرمي انجام مي شود و خروجي فرايند، نفت سوخت است. از نفت سوختي كه از پلاستيك مشتق شده است مي توان بنزين و گازوئيل به دست آورد.
براساس گزارش سافت پديا، اين دستگاه با تبديل دوباره پلاستيك به نفت تنها مي تواند پلي اتيلن و پلي پروپلين را به دست آورد درحالي كه نمي تواند پلي اتيلن ترفنات را كه به طور معمول براي توليد بطريهاي پلاستيك آب و نوشابه استفاده مي شود، توليد كند.
مقامات شركت بلست، اين دستگاه نوآورانه را راه حل آينده مبارزه با آلودگيهاي زيست محيطي ناشي از پلاستيك دانسته و اظهار داشتند: «آشپزخانه هاي ما حوضچه نفتي آينده خواهند بود.»

شادي 75 هزار دلار مي ارزد!

شايد بتوان شادي را با پول خريد اما بابت آن بايد هزينه اي گزاف برابر 75 هزار دلار پرداخت كرد زيرا محققان ثابت كرده اند كه ميزان شادي با افزايش درآمد افراد تا سرحد معيني افزايش پيدا مي كند.
«دانيل كانمان» روانشناس دانشگاه پرينستون و برنده نوبل اقتصاد سال 2002 معتقد است پول نمي تواند براي شما عشق بخرد اما در صورتي كه درآمد چندان بالايي نداشته باشيد مي تواند شما را شادتر كند. تحقيقات روي هزار آمريكايي نشان داده است كه ميزان افزايش شادي با سطح درآمد افراد در خطي موازي قرار دارند اما تنها در صورتي كه فرد سالي 75 هزار دلار درآمده داشته باشد.
درآمد بيشتر از اين سقف هيچ تأثيري بر ميزان شادي افراد ندارد. كانمان به همراه همكارش به بررسي نتايج 450 هزار پاسخ تحقيقات روزانه سال هاي 2008 و 2009 گالوپ درباره ميزان شادي و رضايت از زندگي پرداخت. در اين تحقيقات از افراد خواسته مي شد هر روز ميزان شادي خود را براساس تجربه احساسات مختلف رضايت، ناراحتي، نگراني و لذت تعيين كنند. سپس هر فرد بايد براساس ميزان رضايت خود از زندگي امتيازي از صفر تا 10 را به خود اختصاص مي داد.
محققان دريافتند ميزان رضايت از زندگي به طور ثابتي با افزايش درآمد افراد افزايش مي يابد. شادي با افزايش درآمد نيز بيشتر مي شود اما تنها در صورتي كه اين درآمد از سالي 75 هزار دلار بيشتر يا كمتر نباشد. براي افرادي كه بيش از اين درآمد دارند ميزان شاد بود به عوامل ديگري بستگي دارد.به گفته محققان شايد 75 هزار دلار خط مرزي باشد كه فراتر از آن توانايي انجام كارهايي كه مي تواند منجر به شادي افراد شود مانند سپري كردن زمان با افرادي كه دوستشان دارد، استفاده از اوقات فراغت و جلوگيري از درد و بيماري بدن را از آنها مي گيرد.
براساس گزارش تلگراف، محققان اخطار دادند كه بحران هاي عاطفي ناشي از تجربيات منفي مانند طلاق يا ابتلا به بيماري در كنار فقر تشديد خواهند شد. به بياني ديگر شايد پول زيادي نتواند شادي را براي فرد به ارمغان آورد اما بي پولي به طور قطع با دردها و بحران هاي عاطفي در ارتباط است.

اجداد اروپايي ها آدمخوار بودند

دانشمندان اسپانيايي در تحقيقات خود به اين نتيجه رسيدند كه غذاي روزانه غارنشينان نخستين اروپايي، گوشت انسان بوده است.
به گزارش نشريه علمي «انسان شناسي معاصر»، بررسي هاي محققان روي فسيل استخوان هاي به دست آمده در غارهاي اسپانيا نشان داد، آدمخواري شيوه معمولي و روزانه ساكنان اين منطقه در حدود 800هزار سال پيش بوده است.
اين استخوان ها متعلق به حيوانات و ده ها كودك و بزرگسال بود كه آثاري از برش توسط ابزارآلات سنگي روي آنها ديده مي شد. به گفته باستان شناسان شكل ظاهري استخوان ها نشان مي داد كه قطعه قطعه شده و جمجمه ها نيز شكسته و مغز داخل آنها خالي شده بود.
خوزه ماريا از مركز مطالعات تكامل انساني دانشگاه بورگوس اسپانيا معتقد است: ساكنان نخستين اروپا احتمالا جمجمه ها را براي خارج كردن مغز داخل آن برش مي دادند. براي آنها مغز لذيذترين غذا به شمار مي رفت.
وي افزود: از آنجايي كه استخوان انسان ها در كنار استخوان حيوانات قرار گرفته بود، پس مي توان فهميد كه هيچ گونه مراسم مذهبي يا قرباني در كار نبوده است.
دانشمندان به اين نتيجه رسيدند كه انسان هاي نخستين، افراد قبايل دشمن خود را هم براي مسائل استراتژيكي و هم براي تغذيه، مي خوردند.
از اينرو به گفته برخي باستان شناسان غني بودن منابع غذايي در كناره غارها علت اصلي جنگ بين قبايل همسايه بوده و در اين بين كودكان سهل الوصول ترين اهداف بودند.

سفر با اتومبيل بيش از هواپيما جهان را گرم مي كند

برخلاف تصور عمومي در مورد شدت آلودگي هواپيما در مقايسه با اتومبيل هاي مسافرتي، تحقيقات اخير دانشمندان نشان داده است كه سفر با اتومبيل در درازمدت به مراتب بيش از هواپيما سبب آلودگي هوا و گرمايش زمين مي شود.
به گزارش ساينس ديلي و براساس بررسي هاي جديدي كه توسط تيمي از محققان نروژي و اتريشي در مجله علوم زيست محيطي و تكنولوژي منتشر شده، اين دانشمندان براي نخستين بار با استفاده از مدل هاي شيميايي آب و هوايي در بررسي تأثيرهاي آب و هوايي از نظر انتشار گازها و تركيبات داخل جو و آثار آن بر ابرها و نه صرفاً با تمركز بر دي اكسيدكربن دريافتند كه ميزان آلودگي ناشي از اتومبيل در سفرهاي طولاني در مقايسه با سفرهاي طولاني با هواپيما بيشتر است اما اين افزايش آثار در درازمدت رخ مي دهد.
طبق همين بررسي ها ميانگين افزايش دماي هواي جهاني كه در درازمدت از سفر با اتومبيل در مسافت مشخصي ايجاد مي شود به مراتب بيشتر از افزايش دماي هواي ناشي از سفر با هواپيما در همان ميزان مسافت است.
طبق همين بررسي ها مسافران قطارها به ميزان چهار تا پنج بار كمتر از مسافران با اتومبيل در هر كيلومتر ايجاد گرما مي كنند.
به گفته دكتر «چين بوركن كليفيلد» سرپرست اين تيم پژوهشي؛ «با توجه به اينكه هواپيماها در ارتفاعات بالاپرواز مي كنند، آثار و عوارض آن بر لايه هاي ازون و توده هاي ابر تقريبا بيشتر است اما اين اثر در كوتاه مدت رخ مي دهد و در واقع هر چند ميزان و شدت آن به طور دقيق روشن نيست اما اثر شبكه اي آن بسيار قوي است كه در كوتاه مدت اين اثر شبكه اي باعث افزايش دما مي شود.»
وي افزود: «سفر با اتومبيل نسبت به سفر هوايي دي اكسيد بيشتري ايجاد مي كند، اما از آنجا كه ماندگاري دي اكسيد كربن در اتمسفر زمين از ساير گازها بيشتر است، سفر با اتومبيل از نظر تأثير بر تغييرات آب و هوايي در درازمدت بسيار خطرناك تر از هواپيماست.»
اين بررسي ها همچنين نشان داد كه حمل و نقل كالاها با هواپيما نيز از 7تا 35بار بيشتر از حمل همان مقدار كالا در همان مسير مشخص با كاميون سبب افزايش گرماي جهاني مي شود.
نقش كشتي ها نيز در آلودگي و افزايش دماي هوا به دليل انتشار دي اكسيد كربن و دود نيز بسيار زياد است كه در حال حاضر سبب توليد مقادير بالايي از ذرات سولفور در جو زمين مي شود.
اين تحقيقات نتيجه گرفته است كه با توجه به عوارض گوناگون تغييرات آب و هوايي در مقياس هاي مختلف، اين مسئله بسيار حائز اهميت است كه با اتخاذ سياست هاي جدي براي كاهش آلاينده هاي هوا هم در زمينه حمل و نقل هوايي و هم در زمينه حمل و نقل زميني و دريايي اقدام شود. اعمال سياست جامعي كه بتواند با كاهش تقاضا براي تجارت كالاها و مسافر بر خطر ناشي از افزايش تغييرات آب و هوايي غلبه كند.

كاهش ابتلا به ديابت با اسفناج و كلم

دانشمندان متوجه شدند خوردن بيشتر كلم و اسفناج مي تواند خطر ابتلا به ديابت نوع دوم را كاهش دهد.
محققان دانشگاه ليسستر متوجه شدند رژيم غذايي سرشار از اين گياهان مي تواند خطر ابتلا به اين بيماري ها را تا 14 درصد كاهش دهد.
ديابت نوع دوم يكي از بيماري هاي معمول در جهان است و تقريبا 2 ميليون نفر در بريتانيا به اين بيماري دچار هستند.
يك رژيم غذايي سرشار ازميوه و سبزي معمولا مي تواند احتمال ابتلا به سرطان و بيماري هاي قلبي را كاهش دهد، اما در مورد تاثير اين رژيم هاي غذايي در پيشگيري از ديابت براي دانشمندان مشخص نشده بود.
پاتريس كارتر متخصص تغذيه از اين دانشگاه كه اين تحقيقات را انجام داده است در اين باره گفت: درسال 2000، دو ميليون و 600 هزار نفر در سراسر جهان به دليل مصرف پايين ميوه و سبزي جان خود را از دست داده اند.
اين تيم براي انجام اين تحقيقات، 6 مطالعه را كه روي بيش از 220 هزار نفر انجام شده بود بازبيني كردند.
در نهايت محققان متوجه شدند مصرف اين سبزيجات مانند كلم و كاهو به ميزان 122 گرم در روز مي تواند تا 14 درصد از احتمال ابتلا به ديابت نوع دوم پيشگيري كند.
بنابراين بهتر است افرادي كه نسبت به خوردن سبزيجات توجه كافي ندارند براي تغيير اين عادت نادرست غذايي خود دقت بيشتري داشته باشند. ميوه ها، ويتامين ها و موادغذايي بسيار مفيد و ضروري را براي بدن فراهم مي كنند كه نمي توان آن را با خوردن ديگر مواد غذايي جبران كرد.
به گفته دكتر يان فريم مدير تحقيقاتي سازمان خيريه ديابت انگلستان قبلا هم تحقيقات فوايد بسيار زياد خوردن ميوه و سبزيجات را براي بدن نشان داده بود، اما اين اولين، بار است كه محققان متوجه فوايد خوردن اين موادغذايي در پيشگيري از ديابت نوع دوم شدند.