(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


شنبه 27 شهريور 1389- شماره 19743

نوبل از آن جنگ افروزان اسكار براي برهنگان!
واكاوي اهداف پشت پرده اهداي جوايز بين المللي به مخالفان جمهوري اسلامي (بخش پاياني)



نوبل از آن جنگ افروزان اسكار براي برهنگان!
واكاوي اهداف پشت پرده اهداي جوايز بين المللي به مخالفان جمهوري اسلامي (بخش پاياني)

پريسا جلالي
مظلوم و بي پناه نشان دادن زن بيگناهي كه همه كوشش خود را بر حفظ زندگي مشترك زناشويي و جلوگيري از آوارگي كودكانش به كار بسته و در مقابل تلاش همسرش كه دلباخته دختر ثروتمندي شده و قصد دارد به نوعي همسر اولش را از سر خود باز كند و حال بهترين راه را تن دادن به سنگسار در عين بي گناهي مي داند. در نهايت هم صدور حكم از سوي روحاني روستا با تاكيد بر آيات قرآن! علي رغم آگاهي از بي گناهي زن پايان بخش زندگي اي مي شود كه با زيركي خاص و اطلاع فيلمساز غربي از احساسات مخاطبان به رفتار نظام جمهوري اسلامي ايران تعميم داده مي شود تا به خيال واهي با اين گونه فيلم هاي هاليوودي افكار عمومي جهان عليه نظام اسلامي برانگيخته شود.
همه تلاش هاليوود طي سال هاي اخير براي محكوم كردن نظام جمهوري اسلامي و اخلاق و ارزش و آرمان هايي است كه سال ها ملت ايران براي آن مبارزه كرده اند درحالي كه تاكنون هيچ ملتي در طول تاريخ در مقابل بي اخلاقي بي تفاوت نبوده است و البته اين امتياز بزرگي براي كشور و مردم آن تلقي مي شود.
اعطاي جايزه بهترين فيلم جشنواره لس آنجلس از نگاه تماشاگران به فيلم ضدايراني «سنگسار ثريا» گواه ديگري براي اثبات رويكرد ضدايراني سينماي آمريكا و تلاش هاليوود براي استفاده از سينما به عنوان يك ابزار سياسي است كه دقيقا اين رويكرد را مي توان در راستاي سياست هاي ضدايراني هاليوود به منظور تخريب چهره ايران در غرب توصيف كرد .
فيلمسازي مستمسكي براي جنگ نرم
نمايش فيلم هاي ضدايراني 300، پرسپوليس ، كشتي گير و تحريف تاريخ باستان ايران در فيلم اسكندر و توليد فيلم السيد توسط كارگرداني يهودي كه در جريان جنگ صليبي سعي دارد مسلمانان را قومي مهاجم و مسيحيان را قهرمان جلوه دهد موجي از اعتراض ايراني هاي داخل و خارج از كشور را طي سال هاي اخير برانگيخته است.
جالب تر اينكه فيلم «سنگسار ثريا» و امثال آن به شدت توسط BBC فارسي و VOAحمايت شد و هنگام اكران اين فيلم، اين دو رسانه بيشترين سهم را در تبليغات فيلم مذكور به عهده داشتند.
جواد اردكاني فيلمساز، امكانات آن سوي مرزها را عامل موثري براي حضور در آن كشورها و توليد آثار هنري مي داند. اما در توضيح بيشتر به گزارشگر كيهان مي گويد: وفور امكانات اگرچه موثر است و فيلمساز به راحتي آثارش را مي سازد اما نبايد فرصتي براي سوء استفاده باشد.
اردكاني معتقد است: رفتار غربي ها كاملا طبيعي است و نبايد از اين اقدامات متعجب شويم بلكه آنها بدنبال اهداف و استراتژي هاي خاص خود عليه انقلاب اسلامي هستند. ما بايد زمينه هاي رشد متناسب را فراهم و با رفع خلأ ها مشوق هاي جذب نخبگان را در هر رشته اي مهيا كنيم. مثلا سينماي ارزشي ما به جز حمايت هاي نيم بند دولتي از جهات ديگر با كمبود مواجه است و از عقبه رسانه اي تهي و مشكل مخاطب دارد.
وي ادامه مي دهد: ريزش مخاطب و پرداخت كمتر به موضوعات ارزشي عده اي را جذب سينماي روشنفكري و گيشه مي كند بايد براي اين ها فكري كرد تا كمتر مخاطبان را از دست بدهيم و كمتر شاهد جذب به سوي غرب باشيم. اينكه سينماگر حاضر مي شود عليه كشور و مردمش فيلم بسازد از ابتدا با يك شيب ملايم و با هزينه هاي مادي ومعنوي مردم جذب شده و حال كاملا در خدمت آنها قرار گرفته است.
اين فيلمساز ارزشي مسئوليت دولت و متوليان فرهنگي را دقت در اين موارد و جلوگيري از هرز رفتن استعدادهايي مي داند كه ممكن است طي سال هاي آتي امثال هنرمنداني شوند كه امروز روي فرش هاي قرمز شعارهاي منفي سرمي دهند.
متاسفانه برخي رسانه هاي داخل از جمله يكي از سايتهاي دوم خرداد در اقدامي تامل برانگيز، ضمن انتشار خبر اعطاي جايزه به بازيگر بهائي چنين فيلم هايي به تجليل از وي مي پردازند.
همانطور كه صدور احكامي از جمله اعدام و سنگسار و غيره از سوي برخي محافل داخلي وابسته به خارج محكوم مي شود و كمپين هايي براي حمايت از زندانيان سابقه دار و مجرمان و اوباش در داخل و خارج تشكيل مي شود.
امان نامه اي براي داخلي ها!
دعوت از فيلمسازان و هنرمندان، نويسندگان و نخبگان براي فعاليت عليه نظام جمهوري اسلامي ايران و توليد آثاري در اين راستا اگرچه از سوي برخي مخالفان كه پس از انتخابات رياست جمهوري دهم تغيير چهره دادند و در اردوگاه هاي مقابل نظام چادر زدند نوعي مخالفت مسلم با همه ارزش هايي بود كه در حال حاضر هم مورد پذيرش تمامي مردم است.
جواد درويش، عضو بسيج دانشجويي اعطاي جوايز بين المللي به چنين آثاري كه متاسفانه توسط ايرانيان عليه ايرانيان توليد مي شود را معادله اي ساده در دنياي پيچيده سياست مي داند و در ادامه به گزارشگر كيهان مي گويد: هدف از جذب چنين افرادي در هر صنف هنري، علمي و غيره جذب متحداني از داخل ايران و هدف، كاهش محبوبيت جمهوري اسلامي ايران است.
وي در ادامه تاكيد مي كند: البته در يك برآورد ساده و نگاه واقع بينانه مشخص است كه هدف علاقه به برخي از اصلاح طلبان يا آثار مخالفان نظام نيست بلكه در حال حاضر به جاي سرمايه گذاري هنگفت نظامي و سلطه طلبي سرد، اهداي جايزه بين المللي و اعطاي نشان هاي هنري و ادبي و علمي بستر موثرتري در پيشبرد اهداف جنگ نرم است.
اين دانشجوي دانشگاه صنعتي شريف ايالات متحده آمريكا را مخالف پذيرش دين در ساختار حكومت قلمداد مي كند كه دين ستيزي به علت تقابل با ليبراليسم به عنوان درون مايه در اين نظام سياسي نهادينه شده است.
وي در توضيح بيشترمي گويد: حوادث تاريخ اسلام مملو از عبرت است كه متاسفانه از سوي برخي مورد توجه قرار نمي گيرد. اعطاي جايزه صلح نوبل يا جوايز هنري و ادبي بين المللي مصداق حادثه تاريخي ارسال امان نامه براي حضرت عباس(س) در جريان عاشورا است و پاسخ كوبنده آن حضرت بايد درس عبرت باشد.
همانطور كه مك فارلين هدايايي اواخر جنگ تحميلي براي ايران آورد تا جريان جنگ را به نفع غرب رقم بزند اما از سوي ايران پذيرفته نشد.
جوايز داخلي هم عجيب بود
به اعتقاد برخي از كارشناسان بايد بسترهاي جذب هنرمندان و اديبان و نخبگان در داخل ايران به طور كامل فراهم شود تا هيچ منفذي براي سرمايه گذاري خارجي روي اين اشخاص صورت نگيرد.
البته اين موضوع بهانه اي نيست تا نشان هاي هنري و درجه دكتري به افرادي اختصاص يابد كه مدت ها است عليه مباني جمهوري اسلامي ايران فعاليت مي كنند و يا مانند مريم زندي نسبت به جايزه نشان هنري وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي بي توجه و حتي اعلام مي كند به علت مخالفت با جمهوري اسلامي حاضر به دريافت جايزه نيست.
حكايت اهداي نشان هنري به غريب پور هم بحث ديگري است كه به قول دكتر فاطمه رهبر نايب دوم كميسيون فرهنگي مجلس شوراي اسلامي باعث پذيرش اشتباه وزارت ارشاد اسلامي از سوي وزير ارشاد شد.
اين نماينده مجلس در گفت و گو با خبرنگار سرويس گزارش كيهان مي گويد: اين جايزه در مراسم و جرايد نشان هنري اعلام شد كه اعتراض اعضاي كميسيون فرهنگي در نشستي با دكتر حسيني مطرح شد و ايشان اين اشتباه وزارت ارشاد را پذيرفتند البته به اين موضوع تاكيد داشتند كه غريب پور آثار ارزشي زيادي هم داشته است اما بنابر نظر اعضاي كميسيون اين موضوع نمي توانست بهانه اي براي اعطاي نشان باشد چرا كه مركزيت فتنه در خانه هنرمندان شكل گرفته بود و غريب پور نقش موثري داشت.
فاطمه رهبر همچنين ضمن اشاره به اعطاي جوايز خارجي به مخالفان نظام اظهار مي دارد: امروز اغلب جوايز بين المللي به افرادي كه با جمهوري اسلامي ضديت دارند داده مي شود كه برگرفته از خط فكري سياسي اهداف آنها است.
جواد درويش هم اهداي جايزه به اين دو شخص را از سوي وزارت ارشاد مغاير با سخنان كوبنده رييس جمهور و جهت گيري كلي دولت در مقابله با دشمنان نظام مي داند و مي گويد: اين موضوعي است كه نبايد از كنار آن ساده عبور كرد و بايد دقتي بيش از اينها داشت.
طبيعي است در چنين فضايي كه غرب به زعم خود قصد دارد ايران را در مواجهه با چالش هاي بين المللي فلج كند، فردي كه در مخالفت و مغايرت با نظام جمهوري اسلامي ايران فعاليت مي كند مفتخر به دريافت نشان هنري شود آن هم از سوي مسئولان فرهنگي كشور كه مسئوليت پاسداري از ارزش ها همواره بر دوششان سنگيني مي كند.
صلح جوها به تعبير كميته صلح نوبل
هنوز فراموش نكرديم كه روزنامه انگليسي تايمز چه ناباورانه از اعطاي جايزه نوبل سال 2009 به اوباما خبر داد و در گزارش خود نوشت كه اهداي اين جايزه اعتراض جهاني به مقياس هاي ناعادلانه براي اعطاي اين نشان را برانگيخته است در حالي كه كميته صلح نوبل اعلام كرد به دليل تلاش هاي فوق العاده اوباما براي توسعه ديپلماسي بين المللي و همكاري بين مردم اين جايزه را به اوباما داده است.
دريافت اين نشان كه تعجب رييس جمهور آمريكا را هم بدنبال داشت و شايد اگر آلفرد برنارد نوبل شيمي دان و مبتكر سوئدي هم امروز بود از اعطاي آن به كسي كه هيچ تصميم موثري براي پايان بخشيدن به فعاليت زندان هاي ابوغريب و گوانتانامو و فجايع افغانستان و عراق اتخاذ نكرد، غمگين مي شد.
با بررسي اسامي افرادي كه صاحب جايزه شدند مي توان ادعا كرد اهداي اين جايزه براي سرپوش گذاشتن بر اقدامات جنگ افروزان و يا شيرين عبادي هايي است كه حقوق بشر را مستمسك اهداف اربابان صهيونيستي كرده اند.
واقعا جاي اين پرسش است كه به قول حسين شريعتمداري، مديرمسئول كيهان: امروز حق داريم به نمايندگي از آن مردان و زنان و كودكان به خون غلتيده كه خويشان حقيقي ما هستند و به پيروي از مراد و مقتدايمان حضرت امام خميني(ره) از شما دادخواهي كنيم كه چرا يك ملت مسلمان را كه خواستار رهايي از چنگال استعمار آمريكا و انگليس و رژيم دست نشانده پهلوي بود، عامل اجنبي خوانديد و چرا انقلاب اسلامي آنان را آشوب طلبي ناميديد؟ و طرفه آن كه خود را مدافع حقوق زنان و كودكان نيز جا مي زنيد؟! مگر قتل عام هزاران زن و كودك مظلوم اين مرز و بوم، تجاوز به حقوق زنان و كودكان نبود؟ و اگر بود- كه بود- چرا از آن قتل عام وحشيانه حمايت كرديد؟! و چرا امروز هم پشت به همين ملت، سر سفره اربابان آمريكايي تان نشسته ايد و همچنان از اراذل و اوباش واقعي كه همجنس بازان و بهائيان و روسپيان و تروريست ها و اشرار خياباني و بياباني هستند، دفاع مي كنيد؟...
سيد محمد ظريفي ، فعال سياسي و دانشجوي كارشناسي ارشد مديريت مي گويد: حضور
هنرپيشه ها يا فيلمسازان و يا ديگر هنرمندان در جشنواره هاي كن يا تلاش آنها براي دريافت نوبل در برخي مواقع خارج از شئون اسلامي و مخالف عرف اجتماعي است. هر چند كه برخي از اين افراد به دنبال اغراض سياسي هستند غافل از اينكه دنياي بي رحم غرب با تمام شدن تاريخ مصرف اينان، رهايشان مي كنند.
وي سياست خريد و فروش افراد را امر متداولي قلمداد مي كند كه هر از گاهي به شكل جديد جلوه مي كند.
ظريفي ادامه مي دهد: گاهي جذب افراد از طريق اعطاي جايزه، در برخي موارد با دادن پست و مقام و پول، در شرايطي هم با ديدار روساي جمهور آمريكا و سران صهيونيستي صورت مي گيرد و در اين سه دهه گذشته از هيچ تلاشي فروگذار نكرده اند در حالي كه زمان اين نوع فريب ها و حيله ها به پايان رسيده و مردم به خوبي از ماهيت موضوع مطلعند.
گزارش روز

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14