(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


شنبه 27 شهريور 1389- شماره 19743

جذاب ترين رشته ها براي پسران ودختران
براي اولين بار يارانه اقلام غذايي دانشجويان به صورت نقدي به دانشگاه ها پرداخت مي شود
معاون علمي و پژوهشي معاونت علمي و فناوري خبر داد؛
افزايش حمايت از انجمن هاي علمي دانشجويي درسال تحصيلي جديد
وزارت دانش و علوم انساني
پاسخ به مقاله «خاتمي در كدام پازل نقش بازي مي كند»
حميد رحيمي نژاد - دانشجوي حقوق دانشگاه سمنان
جوابيه حسينيه ارشاد و توضيحات كيهان
اسلامي شدن دانشگاهها با جذب اساتيد متعهد



جذاب ترين رشته ها براي پسران ودختران

معاون ارتباطات دبيرخانه شوراي عالي انقلاب فرهنگي گفت: بيشترين تعداد دانشجويان پسر در گروه هاي برق و عمران و دختران در گروه هاي حسابداري، علوم تربيتي و مشاوره تحصيل مي كنند.
بابك نگاهداري معاون ارتباطات دبيرخانه شوراي عالي انقلاب فرهنگي در گفت و گو با فارس با اعلام اين مطلب افزود: براساس اطلاعات حاصل از اطلس ملي آموزش كشور كه توسط دبيرخانه شوراي عالي انقلاب فرهنگي و با همكاري وزارتين علوم و بهداشت تهيه شده، بيش از يك سوم دانشجويان كل كشور در شش گروه حسابداري، كامپيوتر، برق، حقوق، عمران و علوم تربيتي و مشاوره مشغول تحصيل اند.
وي ادامه داد: در اين گروه ها به همراه شش گروه آموزشي مكانيك، مديريت بازرگاني، الهيات و معارف اسلامي، زبان و ادبيات فارسي، روانشناسي و رياضي بيش از نيمي از دانشجويان كشور تحصيل مي كنند.
ناظر علمي طرح اطلس ملي آموزش كشور گفت: در اطلس ملي آموزش كشور تمامي رشته هاي تحصيلي در 72 گروه عمده آموزشي دسته بندي و تفكيك شده اند. 10 گروه اول آموزشي بيش از 44 درصد از كل دانشجويان را پوشش داده است. 20 گروه اول حدود دو سوم يعني 166. درصد از كل دانشجويان كشور را تحت پوشش دارد.
نگاهداري تصريح كرد: در اين بين گروه آموزشي حسابداري با تعداد دانشجوي 283 هزار و 248 معادل 3/8 درصد كل دانشجويان كشور از نظر تعداد دانشجو حائز رتبه اول در بين تمامي گروه هاي آموزشي است. گروه آموزشي كامپيوتر با تعداد دانشجوي 212 هزار و 471 نفر معادل 1/6 درصد كل دانشجويان كشور و گروه آموزشي برق با تعداد دانشجوي 173 هزار و 675 معادل 5 درصد كل دانشجويان كشور به ترتيب در جايگاه دوم و سوم از نظر تعداد دانشجو قرار دارند.
وي افزود: براساس اطلاعات اطلس ملي آموزش كشور گروه هاي آموزشي الهيات و معارف اسلامي، علوم تربيتي و مشاوره و حسابداري از نظر توزيع در گستره سرزميني در بيش از چهار پنجم شهرستان هاي كشور دانشجو دارند. مديريت بازرگاني و حقوق دو گروه آموزشي بعدي هستند كه گستره سرزميني آنها بيش از 3 چهارم شهرستان هاي كشور را شامل مي شود.
وي ادامه داد: كامپيوتر، زبان و ادبيات فارسي، رياضي، علوم اقتصادي و روانشناسي پنج گروه بعدي هستند كه گستره سرزميني آنها بيش از دو سوم شهرستان هاي كشور است. در بيش از يك دوم شهرستان هاي كشور نيز گروه هاي آموزشي عمران، مديريت و علوم اداري به جز دولتي و بازرگاني، علوم اجتماعي، مديريت دولتي، فناوري اطلاعات و ارتباطات، زبان انگليسي و برق آموزش داده مي شود.
نگاهداري تصريح كرد: علايق مردان و زنان در انتخاب گروه هاي آموزشي متفاوت است. به طوري كه نيمي از مردان در گروه هاي عمده آموزشي برق، عمران، حسابداري، كامپيوتر، مكانيك، حقوق، مديريت بازرگاني، معماري و مديريت غير از دولتي و بازرگاني تحصيل مي كنند. در حالي كه اولويت هاي انتخابي زنان اندكي متفاوت است و بيش از نيمي از زنان به ترتيب در گروه هاي حسابداري، علوم تربيتي و مشاوره، كامپيوتر، روانشناسي، حقوق، الهيات و معارف اسلامي، زبان و ادبيات فارسي، زبان انگليسي، مديريت بازرگاني،زيست شناسي و رياضي مشغول به تحصيل هستند.
وي افزود:به جز تفاوت در تعداد دانشجويان گروههاي آموزشي، تفاوت هاي قابل توجهي نيز در پراكندگي سرزميني دانشجويان در سطح كشور وجود دارد. عدم توجه به مختصات و قابليت هاي سرزميني در توزيع نابه جاي برخي گروه هاي آموزشي نيز ديده مي شود. به طور مثال اين موضوع در مورد رشته هايي نظير معدن و ساير گروه هاي آموزشي كه به قابليت سرزمين وابسته اند، صادق است.
نگاهداري گفت: اميدواريم كه با استفاده از نتايج تلاش دبيرخانه شوراي عالي انقلاب فرهنگي در تهيه طرح اطلس ملي آموزش كشور شاهد طراحي هر چه بهتر توسعه متوازن علم و فناوري در نقشه جامع علمي كشور براساس اولويت هاي علم و فناوري، مزيت هاي بومي و فرصت هاي منطقه اي باشيم.

 



براي اولين بار يارانه اقلام غذايي دانشجويان به صورت نقدي به دانشگاه ها پرداخت مي شود

مسئول امور رفاهي حوزه معاونت دانشجويي فرهنگي وزارت بهداشت گفت: امسال براي اولين بار يارانه اقلام غذايي دانشجويان به صورت نقدي به دانشگاه ها پرداخت مي شود.
به گزارش برنا، علي زيني وند مسئول امور رفاهي حوزه معاونت دانشجويي فرهنگي وزارت بهداشت در نشست خبري با موضوع «آغاز سال تحصيلي جديد و لزوم اطلاع رساني فعاليت هاي صورت پذيرفته و پيش رو» گفت: تمام برنامه هايي كه درچند سال اخير جهت بهبود شرايط رفاهي دانشجويان و بهينه سازي خوابگاه هاي دانشجويي اجرا مي شده، امسال هم ادامه دارد.
وي ادامه داد: شرايط رفاهي دانشجويان روند رو به بهبودي داشته اما هنوز در تعدادي از خوابگاه ها كمبود فضاي فيزيكي و كمبود خوابگاه دانشجويي وجود دارد.
زيني وند اضافه كرد: درسال جاري جهت تكميل برنامه هايمان مواردي در دستور كار وزارت بهداشت و دانشگاه ها پيش بيني شده است؛ تطبيق شرايط موجود رفاهي دردانشگاهها در سه محور تغذيه،اياب و ذهاب و خوابگاه پيگيري دستورالعمل مقاوم سازي و ايمن سازي خوابگاه ها كه اين كار با شروع تحصيلي جديد درتمام دانشگاه ها اجرايي خواهد شد.
مسئول امور رفاهي حوزه معاونت دانشجويي فرهنگي وزارت بهداشت تصريح كرد: همچنين امسال براي اولين بار يارانه اقلام غذايي دانشجويان به صورت نقدي به دانشگاه ها پرداخت خواهد شد، درسال گذشته اين طرح مورد تصويب هيئت دولت قرار گرفت كه درهمان سال بخشي از اين اعتبار به صورت نقدي و بخش ديگري به صورت سهميه دراختيار دانشگاهها قرارگرفت. چون هميشه از كيفيت غذاي دانشجويي گلايه وجود داشت كه علت اصلي آن نامرغوب بودن مواد اوليه غذايي اعلام مي شد، اما طرح پرداخت نقدي يارانه هاي اقلام غذايي دانشجو يان به منظور تامين نظر دانشجويان، افزايش رضايتمندي آنها، بهبود تغذيه در دانشگاه ها و افزايش قدرت انتخاب و كاهش تصدي گري است.
وي يادآور شد: درسال جاري 240 ميليارد ريال اعتبار براي تامين اقلام غذايي دانشگاههاي تحت پوشش وزارت بهداشت درنظرگرفته شده است. كه با موفقيت معاونت برنامه ريزي و راهبردي رياست جمهوري اين اعتبار بين دانشگاه توزيع خواهد شد.
زيني وند تصريح كرد: يكي ديگر از برنامه هاي ما براي سال جاري بازديد هدفمند و دوره اي براساس شاخص هاست و براين اساس از 16دانشگاه علوم پزشكي كشور ديدن خواهيم كرد. برنامه ديگر ما پوشش بيمه اي همه دانشجويان گروه هاي علوم پزشكي براي سال جديد است.

 



معاون علمي و پژوهشي معاونت علمي و فناوري خبر داد؛
افزايش حمايت از انجمن هاي علمي دانشجويي درسال تحصيلي جديد

معاون علمي و پژوهشي معاونت علمي و فناوري رياست جمهوري اعلام كرد: درسال تحصيلي 89-88 حمايت هاي اين معاونت از انجمن هاي علمي دانشجويي بيشتر مي شود.
سيدمهدي سيدي در گفت وگو با برنا تصريح كرد: سال گذشته معاونت علمي و فناوري رياست جمهوري از انجمن هاي علمي دانشجويي حمايت هدفمند انجام داد.
وي افزود: 150 انجمن علمي فعال در كشور و دو هزار و 600 انجمن علمي دانشجويي از 93 دانشگاه و مؤسسه آموزش عالي با اعتباري بالغ بر 25 ميليارد ريال مورد حمايت قرارگرفتند.
معاون علمي و پژوهشي معاونت علمي و فناوري رياست جمهوري اضافه كرد: درسال 89 هم معاونت علمي و فناوري حمايت از انجمن هاي علمي دانشجويي را افزايش خواهد داد.
وي ادامه داد: اين معاونت از نشريات علمي و پژوهشي به منظور افزايش ارتقاي علمي اين مجلات و برخط شدن (آنلاين) شدن آنها، حمايت خواهدكرد.
سيدي افزود: همچنين معاونت در تلاش است براي ايجاد روحيه نشاط و برقراري ارتباط ميان صنعت و دانشگاه و سوق دادن فعاليت هاي دانشجويي به مباحث فناورانه، مسابقات علمي و فناوري را در دانشگاهها طراحي و برگزار نمايد. از اين رو درسال88 شاهد برگزاري پنج مسابقه علمي و فناوري ازطريق دستگاهها و ستادهاي فناوري راهبردي در دانشگاهها خواهيم بود.

 



وزارت دانش و علوم انساني

ابراهيم فياض
نخستين علايم ورود علوم انساني غيربومي به ايران، عملا از دوران شاه عباس صفوي آغاز شد. متأسفانه هم زمان با آن دوران، نخستين نشانه هاي غرب زدگي در ايران نيز مشاهده شد كه عبارت بود از آمدن اخباري ها و بازتوليد مكتب تجربه گرا و حس گراي انگليسي در ايران، در اين دوران نقش افرادي مانند برادران شرلي بسيار مخفي است. بحث تجربه گرايي آنگلو ساكسوني، از همان دوران شاه عباس به ايران وارد شد و بازتوليد آن هم به صورت مكتب اخباري گري درآمد.
غرب گرايي و اخباري گري
هر چند در دوران فتحعلي شاه، اصول گرايي پيروز شد و اخباري گري به شكست انجاميد، اما عملا و به طور كلي تأثير خود را گذاشت و متأسفانه در دوران مشروطه نيز خود را به خوبي نشان داد. در واقع غرب گرايي اصلي در ايران از اين دوران آغاز شد. از اين هنگام بود كه به قولي از زير يوغ روس ها بيرون آمديم و كاملا انگليسي شديم. زيرا كه مشروطه از سفارت انگليس آغاز شد و به سفارت انگليس هم بازگشت و نتيجه آن نيز رضاخان انگليسي بود. اين وابستگي و مشكلات تاكنون نيز ادامه يافته است. به طوري كه در رويدادهاي پس از برگزاري دهمين دوره انتخابات رياست جمهوري، دسيسه هاي انگليس در ضديت با حكومت اسلامي و به منظور سرنگوني و براندازي نظام جمهوري اسلامي كاملا محسوس و ملموس شد.
به هر حال علوم انساني به معني اصطلاحي خود در ايران وجود ندارد. اين علوم در اختيار جوامعي است كه سياست گذاري كلان دارند. در واقع طرح اداره كلان كشور را اصطلاحاً علوم انساني مي نامند. بر اين اساس و به علت نبود يك طراحي كلي در زمينه علوم انساني، و غرب زدگي ايران پس از دوران مشروطيت، علوم انساني به معني واقعي در كشور وجود ندارد. آن چيزي هم كه به عنوان علوم انساني تلقي مي شود، بسيار سطحي، تقليدي و وارداتي است كه به صورت جزيي و ناقص از كشورهاي غربي وارد ايران شده و نام علوم انساني را به خود گرفته است.
در مقابل، علوم انساني در غرب جايگاه بسيار رفيع و ويژه اي دارد. به طوري كه افراد هوشمند و مستعد در غرب، تحصيلات خود را در زمينه علوم انساني ادامه مي دهند، زيرا علوم انساني در قياس با علوم فني، مهندسي و پزشكي، منزلت و جايگاه والاتري در جامعه دارد. همچنين از آنجا كه بودجه هاي هنگفتي را به اين رشته تخصيص مي دهند و شاغلان و فارغ التحصيلان علوم انساني دستمزدهاي كلاني دريافت مي كنند، اين شاخه از دانش از نظر اقتصادي نيز شأن و جايگاه مناسب تري در قياس با ديگر علوم دارد.
سياست گذاري ها و طرح هاي كلان در غرب با بهره گيري از علوم انساني است كه به سرانجام مي رسد. سياست مداران غربي بدون به كارگيري علوم انساني، توانايي سياست گذاري هاي كلان داخلي و خارجي را ندارند. مثلا كشورهاي غربي براي تعريف سياست هاي اقتصادي خود در منطقه اي از جهان، به علوم انساني متوسل مي شوند، زيرا طرح هاي كلان همواره مهم تر و حياتي تر از طرح هاي خردي است كه در علوم تجربي، فني، مهندسي و پزشكي وجود دارد. در آغاز هر كاري وجود طرح كلان و نقشه راه ضروري و لازم است و پس از آن است كه طرح هاي خرد مهندسي و فني و پزشكي وارد صحنه مي شوند.
برنامه ريزي كليشه اي
در دوره اي كه علوم وارداتي غربي جاي خود را در ايران باز كرد، علوم انساني كه در گروه علوم كلان طبقه بندي مي شود، به ايران وارد نشد، تاكنون نيز تمام طرح هاي توسعه اي در ايران در سطح علوم انساني بسيار عقب مانده و كليشه اي برنامه ريزي و پياده سازي شده است. اين علوم انساني نه فقط نقشي در پيشرفت و توسعه ايران ايفا نكرد، بلكه موجب عقب ماندگي آن نيز شد. از اين رو تاكنون بهره گيري از دانش بومي عالمان ايراني، در جامعه معاصر محقق نشده است.
در همين راستا بايد تصريح كنيم كه يكي از موانع اصلي توليد علوم انساني ايراني- اسلامي، كمبود بودجه است. براي برطرف كردن اين مانع بايد بودجه هاي تخصيصي به علوم انساني را به شدت تقويت كرد. از سوي ديگر علوم انساني نياز به يك سازماندهي مستقل دارد. يعني بايد براي علوم انساني نهاد ويژه آن را تشكيل داد و تأسيس نمود تا با جدا كردن آن از علوم فني، سياست گذاري هاي خاص خود را داشته باشد.
متأسفانه نوعي غرب گرايي شديد در دوره دوم خرداد در ايران رايج شد. به طوري كه نام آموزش عالي را به وزارت علوم، تحقيقات و فناوري تغيير دادند. يعني اين مجموعه را به طور كامل به يك وزارتخانه فني تبديل كردند و متأسفانه علوم انساني را به شدت در حاشيه قرار دادند؛ مانند دوره مشروطه و رضاخان كه به علوم انساني كم توجهي شد. لازم است وزارتخانه اي با عنوان وزارت دانش و علوم انساني به طور كامل منفك و مجزا از وزارت علوم تأسيس نمود و براي آن بودجه ويژه اي در نظر گرفت. اين وزارتخانه بايد سرمايه گذاري ها و سياست گذاري هاي خاص خود را داشته باشد. سپس حوزه هاي علميه و دانشگاه ها، علوم انساني را زير پوشش خود قرار دهند و با سياست گذاري هاي لازم، بستر مناسب وحدت حوزه و دانشگاه يا وحدت دين و علم را ايجاد كنند.
¤ «عضو گروه مردم شناسي دانشگاه تهران»

 



پاسخ به مقاله «خاتمي در كدام پازل نقش بازي مي كند»
حميد رحيمي نژاد - دانشجوي حقوق دانشگاه سمنان

درمورد مقاله خاتمي در كدام پازل نقش بازي مي كند! لازم ديدم نكاتي را توضيح دهم.
مسلما براي تحليل نحوه عملكرد چهره اي مثل خاتمي بايد بيشتر به سوابق تاريخي وي پرداخت و نمي توان تنها با اشاره به چند سال گذشته و موضع گيري شخص خاتمي به نتيجه گيري درستي درباره وي دست زد.
براي تحليل شخصيت افرادي مثل خاتمي و هم فكران وي بايد روند شكل گيري جريان سياسي اين افراد را در طول تاريخ جمهوري اسلامي بررسي كرد. روند شكل گيري اين نوع از رفتار سياسي در افرادي مانند خاتمي و همفكران را بايد از سال هاي ابتداي انقلاب و پيدايي شكاف چپ - راست بين نيروهاي انقلاب در گروه هاي انقلابي مثل سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي، حزب جمهوري اسلامي و جامعه روحانيت مبارز پيگيري كرد.
اين افراد پس از انشعاب در اين گروه ها (كه قبل از رسمي شدن كاملا وضوح پيدا كرده بود) به عنوان جريان چپ و خط امامي ها شناخته مي شدند كه از نظر رفتار و عقايد سياسي داراي جهت گيري هايي مانند حمايت از مستضعفين، طرفداري از ولايت مطلقه فقيه، اعتقاد به فقه پويا در مقابل فقه سنتي، اعتقاد به دخالت دولت و... بودند كه به دليل گرايش تقريبي (خصوصا در نظريات اقتصادي) به انديشه ماركسيستي به جريان چپ معروف شدند و اين در حالي است در حال حاضر اين افراد داراي عقايدي كاملا متفاوت هستند.
براي يافتن چگونگي اين تغيير در عقايد اين جريان سياسي مي توان سه عامل عمده را بر شمرد كه منجر به ايجاد جريان اصلا ح طلبي شد.
1- فروپاشي شوروي به بلوك شرق:
گرايش فعالين جناح چپ به انديشه هاي ماركسيستي مخصوصا در اقتصاد امري قابل انكار نبود و نمودهاي واضحي مثل عملكرد هشت ساله دولت مهندس ميرحسين موسوي و اظهارات سران جريان سياسي چپ داشت.
با فروپاشي نماد و مدينه فاضله اين نوع طرز تفكر به تدريج نادرست بودن اين شيوه عمل براي اين جريان سياسي به اثبات رسيد. و از آنجايي كه جريان سياسي فوق به جاي آنكه بيشتر در معارف اسلام داشته باشد متاثر از انگاره هاي ماركسيستي بود متعاقبا بعد از فروپاشي ماركسيسم جذب ليبراليسم اقتصادي و فرهنگي شدند كه اين تغيير ايدئولوژي طي چند سال و به تدريج در حلقه هاي فكري كيان و آيين اتفاق افتاد كه نمود ابتدايي آن نظرياتي مانند قبض و بسط تئوريك شريعت دكتر سروش در كيهان فرهنگي (مديريت موسسه كيهان آقاي خاتمي) يا به عبارت بهتر جنبش اصلاح طلبي ديني بود.
2- پايان جنگ تحميلي:
فضاي جنگ تحميلي و فشارهاي جنگ باعث مي شد كه براي اداره كشور دولت به طور گسترده وارد عمل شود تا بتواند كشور را كنترل كند. همچنين وجود دشمن خارجي باعث مي شد كه اختلاف داخلي نمود كمتري پيدا كند و كمتر به آنها پرداخته شود.
3- رحلت امام خميني (ره):
به دليل رهبري كاريزماتيك حضرت امام خميني (ره) و اقبال عمومي مردم به ايشان گروه هاي سياسي كشور همگي سعي داشتند كه خود را تحت نام ايشان تعريف كنند و مشي مخالف ايشان نپيمايند. به همين دليل افرادي در جريان چپ حضور داشتند كه علي رغم مخالفت با نظريات امام به دلايلي كه بيان شد شديدا از نظريات امام دفاع مي كردند و به اصطلاح خط امامي ناميده مي شدند مثال واضح براي افراد امثال كديور است كه مي گويد نظريه ولايت فقيه داراي مشكلاتي بود اما در زمان امام به خاطر رهبري ايشان اين مشكلات بروز پيدا نكرد!
دلايل فوق همگي باعث شد در بين سال هاي 76- 68 كم كم جريان چپ به جريان اصلاح طلب (تجديد نظرطلب) حال حاضر تبديل شود و خاتمي هم تا سال 76 كسي بود كه در بستر اين جريان حركت مي كرد و به عبارت ديگر وي فرد جريان سازي نبود.
در انتخابات سال 76 جريان اصلاح طلب تازه شكل گرفته براي اجراي تغييرات موردنظر خود به دنبال معرفي ميرحسين موسوي به عنوان كانديدا در انتخابات بود اما بدليل عدم استقبال وي از شركت در انتخابات اين جريان با معرفي خاتمي آماده حضور حداقلي در انتخابات شد كه به خاطر مورد توجه قرارگرفتن شعارهايش و نيز تصور مردم از فضاي باز سياسي پس از پيروزي وي در انتخابات به وي راي دادند.
در واقع جريان اصلاحات هدفش اين نبود كه خاتمي را براي كانديد شدن آماده كند بلكه هدفش اين بود كه شخصي در انتخابات پيروز شود كه در راستاي خواسته هاي اين جريان عمل كند و اين طور نبود كه تنها خاتمي خواستار ايجاد تغييرات و اصلاحات ساختار شكنانه در نظام باشد. بلكه اين خواسته كليت جريان تازه شكل گرفته چپ بود كه با خاتمي دنبال شد.

 



جوابيه حسينيه ارشاد و توضيحات كيهان

اشاره
چندي پيش مسئولين موسسه حسينيه ارشاد در پاسخ به مطلبي كه در روزنامه كيهان مورخه 29/4/89 تحت عنوان «شريعتي مريد مطهري بود» جوابيه اي ارسال كردند. ذيلاً متن كامل نامه به همراه توضيحات كيهان در ادامه چاپ مي شود.
گفتني است كه مطلب چاپ شده در روزنامه برگرفته از بخشي از خاطرات مقام معظم رهبري است كه به نقل از كتاب «سرگذشتهاي ويژه از زندگاني استاد شهيد مطهري» مي باشد كه توسط «موسسه تحقيقاتي ذكر» چاپ و به بازار نشر راه يافته است بديهي است، روزنامه كيهان حق پاسخگويي جداگانه را براي افراد حقيقي و حقوقي كه در اين نامه ذكري از آنها به ميان آمده قائل است.
مدير مسئول روزنامه كيهان
موضوع: پاسخگويي به نوشته موسسه نشر و تحقيقات «ذكر»
ص 95 در پاسخ به مقاله، مندرج در جريده محترم كيهان، مورخ بيست و نهم تيرماه 1389 تحت شماره 19696 و متقابلا درخواست قانوني حسينيه ارشاد به مديريت مهدي هادوي و ناصر ميناچي مقدم، چاپ و نشر آن وفق مقررات قانون مطبوعات.
توقيراً استحضار مي دهد، با توجه به آگاهي از سابقه اي كه از نحوه برخورد آن مديريت محترم نسبت به درخواست چاپ و نشر نوشته هاي واصله و مقيد بودن به انجام پاره اي تحقيقات و ريشه يابي موضوع، از طريق مراجع رسمي و دولتي قبل از چاپ و نشر كه اكنون نيز متبادر به ذهن است، چنانكه يكبار هم از عملكرد چنان شيوه اي در جريده كيهان 16541
-6/10/78 مبني بر چاپ و نشر مندرجات لايحه اعتراضيه ناصر ميناچي در پاسخ به چند سطر كوتاه در پاورقي صفحه ويژه «كارگزاران فرهنگ و سياست» روزنامه شماره 16535-30/3/78 حتي به ميزان چندين برابر موضوع نشر يافته مورد اعتراض، باعث گرديد كه مراتب تشكر اعلام شده را تكرار و چه بهتر بود كه در اين مرحله نيز قبل از چاپ و نشر، انجام همان شيوه مطلوب گذشته را انتظار مي كشيديم- تا پيشاپيش تضييع حقي براي حسينيه ارشاد و موسسين آن ايجاد نگردد.
اكنون توقع داريم، قبل از بررسي مستندات قانوني ارسالي پيوست، به ويژه ملاحظه مندرجات كتاب «تاريخچه حسينيه ارشاد» چاپ و منتشر گرديده است، از طريق تماس با دفتر ثبت موسسات غيرانتفاعي واقع در اداره ثبت شركت هاي داخلي به نشاني نبش شمال شرقي ميرداماد و اتوبان مدرس، تلفن رئيس 22251047، تلفن عمومي
9-22265917، يقين حاصل گردد كه موسسه خيريه تعليماتي و تحقيقات علمي و ديني حسينيه ارشاد تحت نام و توسط «محمد همايون-دكتر عبدالحسين علي آبادي و ناصر ميناچي مقدم» به ثبت رسيده و نفر چهارمي ندارد و استاد مرتضي مطهري نقشي در ثبت و تاسيس حسينيه ارشاد نداشته است و اتكاء بعضي از افراد به يك فقره گواهي «عدم سوءپيشينيه» و تائيد «سازمان امنيت كشور و ساواك» درباره صلاحيت امنيتي استاد مطهري در سمت عضويت هيئت مديره، بهيچوجه دليل بر موسس بودن در موسسه حسينيه ارشاد نبوده و قانوناً قابل استناد هم نخواهد بود.
مراجعه به صفحات تاريخچه حسينيه ارشاد، از قبيل صفحات پنجم و ششم و چهل و چهارم و پنجاه و سوم و پنجاه و چهارم و پنجاه و پنجم و پنجاه و ششم و پنجاه و هفتم و پنجاه و هشتم و پنجاه و نهم و يكصد و نوزده الي يكصد و بيست و پنجم «غوغاي ضوابط» و به ويژه صفحات يكصد و بيست و يكصد و بيست و يكم، توصيه مي گردد، تا حقايق امر روشن گردد.
قابل توجه بيشتر آنكه كليه سخنرانان تا آخر سال 1349 كه تعداد آنها 35 نفر بوده، بدون استثناء توسط شخص استاد مطهري دعوت به سخنراني مي شده و جالب آنكه استاد مطهري با استخراج و چاپ نوار هيچيك از آنان كه در بايگاني حسينيه ارشاد مضبوط است، به علت غيرمناسب بودن با حيثيت حسينيه ارشاد، حتي در مورد حجه الاسلام فلسفي، موافق نبودند- اجازه نمي داد و از مجموع تعداد 76 سخنراني خود استاد نيز فقط چهار سخنراني درباره «عدل الهي، خدمات متقابل اسلام و ايران» جاذبه و دافعه حضرت علي«ع» و مسئله حجاب» را مرغوب تشخيص دادند و بقيه سخنراني هاي معظم له جمعاً به راديو و تلويزيون و ورثه محترم استاد تحويل داده شد كه توسط انتشارات صدرا تماماً چاپ و منتشر گرديده است.
و اما در مورد تيترگذاري با حروف برجسته «شريعتي مريد مطهري بود»، لازم به ذكر است كه عالم و آدم، مريد علم و فضيلت استاد مطهري بودند، اما اگر سرنوشت دردناك دكتر شريعتي را در كتاب تاريخچه حسينيه ارشاد- قرائت بفرمائيد، متوجه خواهيد شد كه اين «مريدي و مرادي» در پايان كار، « از آخر سال 1349 به بعد» و پس از تعطيل شدن حسينيه ارشاد توسط عوامل ساواك، و سپس دستور كتبي شاه به تيمسار نصيري رئيس سازمان امنيت توسط سپهبد ايادي پزشك مخصوص شاه، «طي شماره 942092 مورخ
71/01/1352» و امر به اينكه، حسينيه ارشاد و مدير آن به اتهام آنكه خيانت بزرگي به كشور كرده اند، بايستي به شديدترين وجهي تنبيه شوند كه نتيجه آن به دستگيري دكتر شريعتي و ميناچي و زنداني شدن هجده ماهه و شش ماهه در كميته مشترك ضدخرابكاري منجر كه تحمل گرديد و مصيبتي فزون تر، همانا ايجاد حس بدبيني شديد استاد مطهري نسبت به دكتر شريعتي بود و آن نامه اي كه از طرف «استاد»، پس از شهادت دكتر شريعتي با مضمون،... اگر يمكرون و يمكرالله در بين نبود، اين مرد چه بلائي به سر روحانيت و اسلام درمي آورد!!، عيناً به حضور امام راحل در نجف اشرف فرستاده شد كه با خط و امضاي استاد در كتاب «سيري در زندگاني استاد مطهري» چاپ و منتشر گرديده است؛ اين بدبيني استاد كاملاً با نوشته هاي ايشان در صفحه 391 تاريخچه حسينيه ارشاد مباينت دارد و آن شمه اي از تقريرات استاد است كه اصل آن در كتاب سيري در زندگاني استاد تنظيم و منتشر گرديده و عبارت بوده است از، «.2..- اضافه مي كنم الان در شرايط روحي متفاوتي با آن وقت هستم و تجربه هاي خاصي هم دارم كه در آن وقت نداشتم، اما شرايط روحي ام كه ميل ندارم ]مطرح كنم[ و با احدي هم در ميان بگذارم، اين است كه در حال حاضر تمايل شديدي در من پيدا شده به اينكه به روح خود بپردازم و خودم را اصلاح كنم...»،
و با وجود آنكه در دوره فترت و كناره گيري حضرات، معهذا از 43 سخنراني استاد محمدتقي شريعتي و مجموعاً از سخنراني 22 سخنران مكلا و معمم ديگر نيز استفاده شده بود و موجبي هم براي نگراني استاد مطهري نبود و دكتر شريعتي همچنان به تدريس تاريخ اديان و اسلام شناسي- ادامه مي داد و حتي پس از تعطيل شدن حسينيه ارشاد، روزي بنا به دعوت قبلي در منزل مرحوم تحريريان با حضور جمعي از همفكران و دوستان استاد مطهري، كه فقط دو نفر از آنان «آيت الله هاشمي رفسنجاني» و ناصر ميناچي در قيد حيات هستند كه البته درباره فرمايش استاد مطهري در آن جلسه شهادت خواهند داد؛ استاد در آن جلسه فرمودند، حمد خداي را كه حسينيه ارشاد آبروي اسلام را خريد و گذشته مشعشع «حسينيه» مايه خوشحالي است كه البته اگر ما و دوستانمان هم همراهي مي كرديم، شايد ده درصد حاصل بيشتري به دست مي آمد، كه بزرگوارانه سهم خود را در صورت همكاري با حسينيه ارشاد، فقط ده درصد اعلام فرمودند.
معهذا در اواخر و پس از شهادت دكتر شريعتي كه در لندن هم همزمان با سفر استعلاجي مرحوم علامه طباطبائي درحضور جمعي از دوستان، موضوع نامه و مطلب بسيار غيرمأنوس ديگري درباره دكتر شريعتي قرائت گرديد كه مورد اعتراض حاضرين قرار گرفت؛
البته بنا به روايت حجت الاسلام رسول جعفريان در يك مصاحبه چند دقيقه اي در محضر مقام معظم رهبري، همين موضوع نامه فرستاده شده به نجف اشرف مطرح گرديد كه متن مصاحبه در دو بخش است و بخش دوم آن مربوط مي گردد به، «انتقادهاي تند استاد مطهري از شريعتي»:
دومين موضوعي كه در اين كتاب از حاشيه نويسي هاي مقام معظم رهبري منعكس شده است، مربوط به قضاوت تند و همراه با سوءظني است كه نسبت به دكتر شريعتي در نامه استاد شهيد مطهري به حضرت امام خميني در سال 65 آمده است. بسياري از افراد طرح اين مواضع از سوي استاد مطهري را از سر عصبانيت تلقي كرده بودند و برخي نيز آن را به دشمن شناسي ايشان مربوط مي دانند.
در اين زمينه هم نظر مقام معظم رهبري متفاوت است و در هر حال قضاوت درباره شريعتي را نمي پسنديدند، معظم له در اين زمينه مي نويسند:
«نظرات مرحوم شهيد مطهري درباره شريعتي- چه در آغاز آشنائيشان كه تا دو سال از وي به نحو شگفت آوري ستايش مي كرد و چه در سال هاي بعد كه از او به نحو شگفت آوري مذمت مي فرمود- غالباً مبالغه آميز... بود. در همين مطالبي كه ايشان به امام مرقوم داشته، نشانه هاي بزرگ نمائي آشكار است. برخي ديگر از دوستان ما از جمله شهيد بهشتي نيز همين نظر را درباره اظهارات شهيد مطهري داشتند»، (پاورقي صفحه 476 كتاب).
نقل از سايت بازتاب كدخبري 48137 مورخ 32 شهريورماه 1385 «موضوع آخرين جوابيه ميناچي به آقاي سيدهادي خسروشاهيان»؛
با احترام
موسسه حسينيه ارشاد
مهدي هادوي
ناصر ميناچي مقدم

توضيحات كيهان
1- مديران فعلي حسينيه ارشاد تنها اكتفا به يك سند در باب مؤسسين حسينيه ارشاد و رد تمامي اسناد ديگر كرده اند. در اين زمينه مروري به خاطرات چندين نفر از فعالين سابق اين مؤسسه جاي تأمل بسيار دارد. به هر ترتيب تأكيد مديريت فعلي حسينيه ارشاد بر مؤسس بودن خويش و عدم مدخليت شهيد مطهري(ره) در اين مسئله باعث شد تا اندكي بيشتر در اسناد موجود تحقيق و بررسي كنيم. علي الخصوص وقتي با اين نقل قول از شهيد مطهري روبرو مي شويم كه مي گفت:
«قرار بود من جزء هيئت مؤسس باشم با اينكه عملا و واقعا من مؤسس بودم. سهم من، هم از سهم آقاي «همايون» بيشتر است هم از سهم آقاي ميناچي تا چه رسد به دكتر علي آبادي» (سيري در زندگاني استاد مطهري، ص 109)
نقل است استاد مطهري در انتخاب محل مناسب براي حسينيه هم دخيل بود و گفته است:
«روزها به اتفاق جناب آقاي همايون براي انتخاب محل مي رفتيم و از جمله زميني در خيابان آمل و زميني در سيدخندان ديديم و پسنديديم» (استاد شهيد به روايت اسناد، ص 26)
در سندي برگرفته از آرشيو مركز اسناد انقلاب اسلامي به شماره سند 127درباره «حسينيه ارشاد» آمده است:
«درباره شيخ مرتضي مطهري- نامبرده بالا به اتفاق آقايان ناصر ميناچي و محمدهمايون از طريق شهرباني تقاضاي تأسيس مؤسسه خيريه تعليماتي و تحقيقاتي علمي و ديني حسينيه ارشاد را نموده اند، لذا خواهشمند است دستور فرمائيد با توجه به پرونده م-ط/21 كه مربوط به مشاراليه مي باشد، در اين مورد نظريه اعلام فرمائيد. رئيس بخش 321 معيني 72/1/1346» (روح الله حسينيان، چهارده سال رقابت ايدئولوژيك شيعه در ايران، ص 751). گفتني است اصل اين سند نيز در آرشيو دفتر پژوهشهاي موسسه كيهان موجود است.
سند ديگري تحت عنوان تقاضاي تأسيس مؤسسه حسينيه ارشاد از سوي محمد همايون، مرتضي مطهري و ناصر ميناچي مقدم نيز موجود است كه به شهرباني كل كشور جهت اعلام نظر و تحقيقات سوءپيشينه ارسال شده است. (محبوبه جودكي، حسينيه ارشاد به روايت اسناد، ص 59)
علاوه بر موارد مذكور، اسناد ديگري نيز با تقاضاي شخصي شهيد مطهري در باب اعلام نظر سازمان اطلاعات و امنيت كشور در باب تأسيس حسينيه ارشاد به اتفاق محمدهمايون و ناصر ميناچي موجود است كه در جواب آن تقاضا اداره مربوطه بلامانع بودن تأسيس حسينيه ارشاد از سوي شهيدمطهري را اعلام نموده است.(حسينيه ارشاد به روايت اسناد 79 و 69)
2- سوءظن مسئولان فعلي حسينيه ارشاد به دوره اي كه مديريت داخلي مؤسسه بر عهده شهيد مطهري(ره) بود، ما را بر آن داشت تا اندكي به ماجراي اختلافات مديريتي مابين ميناچي و استاد مطهري بپردازيم. در اين رابطه بايد عملكرد برخي از مؤسسين رسمي- كه يكي بازرگان و ديگري وكيل دادگستري بوده اند- را در حين تأسيس حسينيه، حذف عناصر معمم و در نهايت اداره امور حسينيه توسط افراد مكلا و اهداف خاص آنها جستجو كرد، علي الخصوص وقتي بعدها در جريان معضلات مديريتي حسينيه اختلافات بين شهيد مطهري و ناصر ميناچي بالا مي گيرد، استاد مطهري از عضويت هيئت مديره استعفا مي دهد و در نامه اي كه از طريق آقاي هاشمي رفسنجاني به سمع و نظر آقاي همايون مي رساند، خواستار تعويض اعضاي هيئت مؤسس و به طور خاص آقاي ميناچي مي شود.مقام معظم رهبري در خاطرات خويش چنين نقل كرده اند:
«مسئله اين بود آقاي ميناچي كه به عنوان مدير داخلي حسينيه انتخاب شده بود، عملا دست آقاي مطهري و ديگران را از همه كارهاي داخلي حسينيه كوتاه كرده بود ... آقاي مطهري مي گفت: «خب نمي شود ما يك موسسه را به وجود آورده ايم... ما ندانيم اينجا كي سخنراني مي كند؛ يا مثلا چه موقع كتابش مي خواهد چاپ بشود، يا چه مطالبي گفته مي شود.» (سرگذشتهاي ويژه از زندگاني استاد شهيد مطهري به روايت جمعي از فضلا و ياران، ص59)
يا در جايي ديگر از همين خاطرات مي خوانيم:
«يادم مي آيد كه آقاي مطهري به عنوان اعتراض گفتند: «تا وقتي كه ايشان خودسرانه در حسينيه كار بكند، من نمي توانم در حسينيه باشم و من عمداً كناره گيري خودم را از حسينيه اعلام بكنم تا همه بدانند كه من نيستم در حسينيه.» (همان)
مواردي ديگر از اين دست نشان مي دهد كه مشي استاد از همان ابتداي تاسيس با ديگر اعضاي موسس تفاوت آشكار داشته و آنان كه از همان ابتدا چنين تفاوتي را حس كرده بودند، از قيد نام استاد در سند رسمي ثبت احوال طفره رفته تا مبادا بعدها مديريت كامل حسينيه به دست استاد مطهري بيفتد. از سويي ديگر به نظر مي رسد آشنايي بيشتر شخص ميناچي با قوانين به جهت حرفه حقوقي اش باعث شد در اين زمينه از اعتماد استاد مطهري سوءاستفاده كرده و موسسه اي كه از ابتداي تاسيس اش وجود شهيد مطهري(ره) را حس مي كرد، به نفع و نقش خود مصادره كند و بعدها به كرات و در قالب مصاحبه هايي تاسيس و دوام حيات حسينيه را تنها قائم به شخص خويش تلقي كند. تا جايي كه آقاي ميناچي چند سال قبل با هدف ايجاد كارنامه مبارزاتي براي خود در برابر فشار ساواك و عدم همراهي ديگران از جمله شهيد مطهري در مصاحبه اش با روزنامه «مردم سالاري» درباره بسته شدن حسينيه ارشاد گفت:
«روزي كه حسينيه را بستند و ما را گرفتند]،[ چون من حرفه ام وكالت عدليه است و حقوقدانم، به هر حال در حد خودم توانستم جلوي اين ها را با هر تدبيري بگيرم كه آن موقع ما دست اين ها نيفتيم و از بين نرويم ولي بسياري از اعضا استعفا دادند، حتي آقاي مطهري، يعني زير فشار ساواك استعفا دادند(!!) تنها من مقاوم باقي ماندم و استعفا ندادم(!!) و در مقابل همه اين فشارها ايستادگي مي كرديم و همه را به صبر دعوت مي كرديم» (مردم سالاري 82/3/1381)
3- در جاي ديگري كه نويسنده به تيتر «شريعتي مريد مطهري بود» اعتراض و اين مسئله را در لفافه اي از جملات ذم آلود مطرح كرده، توجه مديريت محترم حسينيه ارشاد را به نامه اي كه دكتر شريعتي به عبدالعلي بازرگان در مورد علت پذيرفتن دعوت حسينيه ارشاد را بعد از سوءتفاهمي كه با مسئولين اين موسسه ايجاد شده بود، جلب مي كنيم: «علت پذيرفتن دعوت حسينيه امتثال امر استاد مطهري است كه به ايشان سخت معتقدم» (علي شريعتي، نامه ها، مجموعه آثار، شماره 43، ص04)
4- در عبارات پاياني جوابيه حسينيه ارشاد اندكي به فراز و فرود ارتباط دكتر شريعتي و استاد مطهري پرداخته شده است. متأسفانه به نظر مي رسد مديران فعلي حسينيه ارشاد خواسته يا ناخواسته درصدند تا از ماجراي اختلاف استاد مطهري با شريعتي به عنوان اهرمي در جهت تخريب شخصيت و منش شهيد مطهري بهره گيرند. درحاليكه واقعيت اين است كه ارتباط استاد مطهري با دكتر شريعتي به دو دوره قابل تفكيك است، دوره اول كه با دعوت استاد از دكتر شريعتي براي سخنراني در حسينيه مصادف و يك علاقه دوطرفه مابين ايشان برقرار است كه اين ارتباط به قول مقام معظم رهبري به مريدي و مرادي شبيه است. هم استاد شهيد با دعوت از دكتر شريعتي براي فعاليت در حسينيه ارشاد و ابراز علاقه اش به وي با تعبير «قهرمان ميدان معارف اسلامي» و هم علاقه شريعتي به استاد مطهري كه به ايشان «سخت معتقد است» موجب بوجود آمدن مرحله اول اين ارتباط مي شود.
اما در مقطع دوم كه با استعفاي استاد مطهري از حسينيه همراه است، شريعتي دچار لغزش و انحراف نظري اساسي در حوزه تفسير خود در دين مي شود و با وجود هشدارها و خيرخواهي هاي شهيد مطهري دست از كج انديشي ها و تفسير به رأي هاي خويش نمي شويد. در اين مقطع استاد مطهري با نقد صريح و تند آراي شريعتي بالاخره به اين نتيجه مي رسد كه طي نامه اي تاريخي به امام خميني(ره) در سال 1356 نظر ايشان را در رابطه با ميراث فكري التقاط آلود شريعتي جويا شود.
بر مسئولين حسينيه ارشاد لازم است قدري از نگاه تك ساحتي خويش به مسايل حسينيه دست بردارند و مدام اصرار نداشته باشند اعوان و انصار خود را در متن قرار دهند و باقي فعالين از جمله استاد مطهري و... را به حاشيه برانند. و اين مسئله اي است كه متاسفانه در كتاب تاريخچه حسينيه ارشاد كه به قلم آقاي ميناچي نوشته شده كاملا به چشم مي خورد. از اين رو بر نويسنده كتاب است كه ملاك قضاوت را حق و حقيقت قرار دهد تا با چنين محكي منصفانه هم خطاها و هم صواب ها را به درستي طرح نمايد.
5- در پايان جوابيه، نويسنده نقل قولي از مقام معظم رهبري در مورد قضاوت درباره شريعتي آورده است. در اين زمينه ما هم از خوانندگان دعوت مي كنيم به مطالعه كامل منبع خبر ارجاع داده شده با موضوع «آخرين جوابيه ميناچي به آقاي سيد هادي خسروشاهيان» و همچنين جوابيه آقاي خسروشاهيان ]سيد هادي خسروشاهي[ به ميناچي بپردازند.

 



اسلامي شدن دانشگاهها با جذب اساتيد متعهد

وزير علوم، تحقيقات و فناوري گفت: استانهايي داريم كه بيش از 100 مؤسسه آموزش عالي اعم از دولتي، پيام نور، آزاد و غيرانتفاعي دارند اما باز هم فشار مي آورند چند مؤسسه ديگر تأسيس كنند در حاليكه به دليل كمبود هيئت علمي از افراد غيرهيئت علمي استفاده مي كنند و سطح كيفي آموزش را رعايت نمي كنند.
به گزارش مهر، كامران دانشجو در ديدار با بيش از شصت نفر از نمايندگان و اعضاي فراكسيون دانشگاهيان مجلس شوراي اسلامي در بخشي از سخنان خود با اشاره به اينكه رشد كمي و كيفي آموزش عالي توأمان دنبال مي شود، گفت: از لحاظ رشد كمي معتقد به گسترش آموزش عالي هستم اما هدفمند، نه اينكه منفعلانه و در اثر فشارهايي كه براي تأسيس دانشگاه و رشته تحصيل وارد مي شود اقدام كنيم.
وي اظهار داشت: طرح گسترش آموزش عالي براساس طرح آمايش سرزمين به زودي به مراجع ذيربط ارائه مي شود كه اميدوارم آن را تصويب كنند تا روند تأسيس دانشگاه ها و دانشكده ها براساس برنامه و هدفمند صورت گيرد.
وزير علوم در ارتباط با نظر تعدادي از نمايندگان مبني بر انسجام بودجه تحقيقاتي كشور و جلوگيري از موازي كاري در انجام پروژه ها و پاسخگو بودن وزير علوم افزود: انتظار من از نمايندگان مجلس اين است كه اگر وزارت علوم را در اين راستا پاسخگو مي دانند در برنامه پنجم توسعه تصويب كنند كه اعتبارات پژوهشي دستگاهها و سازمانها با تبادل توافقنامه بين دستگاههاي ذيربط و وزارت علوم عملياتي شود اينكه بودجه تحقيقاتي دستگاهها جداگانه اختصاص داده شود و وزارت علوم پاسخگوي انسجام و عدم موازي كاري و نيز عملكرد آنها باشد، امر درستي نيست حداقل وزارت علوم بايد بتواند نظارت كند و نظرات لازم را در تبادل توافقنامه ها اعمال كند.
وي افزود: مجلس تشكيل شوراي عالي علوم، تحقيقات و فناوري (عتف) را هم با همين فلسفه پيش بيني كرده است اما به دليل اينكه تفاهم نامه ها در جاهاي ديگر بسته مي شود، ايجاد انسجام و جلوگيري ازموازي كاري در كارهاي پژوهشي دشوار شده است كه در صورت عملي شدن اين پيشنهاد شوراي عالي عتف و دبيرخانه آن كه در وزارت علوم مستقر است مي تواند وظيفه خود را بهتر انجام دهد.
دانشجو با اشاره به نياز كشور به استخدام 30 هزار نفر عضو هيئت علمي گفت: يكي از اركان اسلامي شدن دانشگاهها جذب اساتيد متعهد است كه طبق قانون وظيفه جذب اساتيد با هيئت مركزي جذب است و بر همين اساس عمل مي شود و سايتي را نيز طراحي كرديم تا متقاضيان در آن ثبت نام كنند و براساس سوابق علمي تا دو برابر نياز اعلامي هر دانشگاه به همان دانشگاه معرفي شوند و دانشگاه خودش مراحل جذب را انجام دهد.
وزير علوم افزود: در زمينه پذيرش دانشجويان دكتري نيز براي جلوگيري از اعمال سليقه ها آزمون را دو مرحله اي مي كنيم ابتدا افراد در آزمون عمومي شامل زبان خارجي و چند درس شركت كنند قبول شدگان تا دو سه برابر ظرفيت پذيرش به دانشگاهها معرفي مي شوند و دانشگاه با مصاحبه و بررسيهاي علمي دانشجو را پذيرش مي كند.
دانشجو در ادامه به ابلاغ آيين نامه ارتقاي اعضاي هيئت علمي دانشگاه ها تا دو هفته ديگر اشاره كرد و افزود: در اين آيين نامه در دادن امتياز براي تحقيقات بنيادي و كاربردي تعادل ايجاد شده است و فعاليت هاي فرهنگي كه قبلا هم در آيين نامه بوده است پررنگ تر شده است.

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14