(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


یکشنبه 28 شهريور 1389- شماره 19743

اسلام و وحدت جوامع انساني بنيان هاي نظري فرهنگ غرب در بوته نقد
دست هاي نامرئي -26 سناريوهاي آمريكايي براي ايران بعد انتخابات

E-mail:shayanfar@kayhannews.ir




اسلام و وحدت جوامع انساني بنيان هاي نظري فرهنگ غرب در بوته نقد

نوشته : مهدي جمشيدي
ز. اسلام يك «ايدئولوژي انساني» يا «ايدئولوژي عام» است كه نوع انسان (به تعبير قرآن «الناس») را مخاطب خويش قرار داده است؛ دقيقا برخلاف ايدئولوژي هاي گروهي و قومي. توضيح اينكه ايدئولوژي ها دو گونه اند:
اول، «ايدئولوژي انساني» كه مخاطب آنها نوع انسان است نه قوم يا نژاد يا طبقه خاص و داعيه نجات انسان را دارد.
دوم، «ايدئولوژي گروهي» كه مخاطب آن گروه يا طبقه يا قشر خاص است و داعيه رهايي و نجات يا برتري همان گروه را دارد.
ايدئولوژي عام و انساني مانند «ايدئولوژي اسلامي» نوعي شناخت از انسان دارد كه از آن به «فطرت» تعبير مي شود. همانگونه كه بيان شد، از نظر اسلام انسان در جريان خلقت، مقدم بر تأثير عوامل تاريخي و عوامل اجتماعي، داراي بعد وجودي خاصي شده و استعدادهايي والا كه او را از حيوان متمايز مي كند و به او هويت مي بخشد، به او داده شده است. طبق اين نظر، انسان در متن خلقت از نوعي شعور و وجدان نوعي كه در همه انسان ها وجود دارد، بهره مند شده و همان وجدان فطري به او تعين نوعي و صلاحيت دعوت، مخاطب واقع شدن، حركت و جنبش داده است. اين ايدئولوژي ها با تكيه بر وجدان فطري مشخص نوع انسان، دعوت خود را آغاز مي كنند و حركت مي آفرينند. از اين رو، مخاطب اسلام «عموم مردم» (الناس) است، نه طبقه يا گروه خاص. 23 بنابراين، فرهنگ اسلامي، شكننده محدوديت ها و مرزبندي هاي جغرافيايي، زماني، زباني، نژادي و... است و به راستي مي توان آن را «جهان شمول» دانست:
«اسلام به حكم اين كه در جهان بيني خود قائل به فطرت يگانه است؛ هم طرفدار ايدئولوژي يگانه است و هم طرفدار فرهنگ يگانه.»24
افزون بر اين، در آيات و روايت اسلامي، آينده جامعه انساني به صورت «جامعه واحد جهاني تكامل يافته» ترسيم شده و از غلبه نظام فكري و فرهنگي اسلام بر همه آيين ها و نظام هاي ديگر سخن به ميان آمده است25. همچنين جهاني شمردن اسلام و مختص ندانستن آن به قوم يا منطقه خاصي، از ضروريات اين دين الهي معرفي شده است26.
ح. در قرآن كريم مي خوانيم:
«يا ايها الناس انا خلقنكم من ذكر و انثي و جعلنكم شعوبا و قبائل لتعارفوا ان اكرمكم عندالله اتقكم»27
«اي مردم! شما را از مردي و زني آفريديم و شما را ملت ها و قبيله ها قرار داديم تا به اين وسيله يكديگر را بازشناسيد. همانا گرامي ترين شما در نزد خداوند، متقي ترين شماست.»
از اين آيه شريفه، چند نكته استنباط مي شود: 28
اول، انسان ها از اين جهت كه انسان هستند، با يكديگر برابرند و هيچ فضيلتي در بين آنان مطرح نيست؛ زيرا همه آن ها فرزندان يك پدر و مادر هستند.
دوم، اصل گروه بندي هاي قومي در ميان انسان ها، منشأ تكويني دارد و در خلقت انسان ها در نظر گرفته شده است. اما اين تفاوت ها تنها به اين منظور پديد آمده كه انسان ها يكديگر را بشناسند و بتوانند در نظام اجتماعي، مناسبات و ارتباطات انساني - كه لازمه آن وجود تمايز و ناهمگوني ميان افراد است- برقرار كنند. اين نوع تفاوت ها، به هيچ رو، معيار برتري و فضيلت نيستند، بلكه تنها موجب پيدايي شناخت متقابل افراد از يكديگر هستند.
سوم، ملاك حقيقي امتياز و كرامت در ميان انسان ها، تقوا و پرواي از خداست كه سعادت ابدي انسان را در پي دارد؛ نه وابستگي هاي نژادي و قبيله اي و جغرافيايي. از اين رو، «همين معنا باعث شده كه اسلام، اعتبار اينگونه انشعاب ها و چند دستگي و امتيازها را لغو اعلام كند و اجتماع را بر پايه عقيده بنا نهد نه بر پايه جنسيت، قوميت، وطن و امثال آن.»29
بنابراين، وحدت جوامع انساني بر مدار باورها و ارزش هاي اسلامي، از منظر اسلام مطلوبيت دارد و اسلام نگاه تكثرگرايانه به فرهنگ هاي گوناگون جوامع بشري ندارد و همه آنها را به رسميت نمي شناسد. 30 از آيه 13 سوره حجرات نه تنها نمي توان كثرت گرايي فرهنگي را استنباط كرد، بلكه بر مبناي توضيحاتي كه ارائه شد، اين آيه خودسندي ديگر در تأييد وحدت گرايي فرهنگي از ديدگاه قرآن كريم است. نظام ارزشي اسلام تنها يك حقيقت فرهنگي را برمي تابد و آن توحيد و خداپرستي است.
ط. تفاوت هاي فرهنگي در قلمرو جهان بيني و ايدئولوژي، ريشه تكويني و جبري ندارند و قابل اجتناب هستند؛ زيرا عامل اساسي در پديدآمدن اينگونه تفاوت ها، اراده آزاد خود انسان است:
«تفاوت هاي فرهنگي تابع متغيرهاي طبيعي واجتماعي نيست، بلكه زاييده حسن يا سوءاختيار خود انسان هاست. به عبارت ديگر، اگرچه تأثير اعدادي و كمكي عوامل طبيعي و اجتماعي در پيدايش تفاوت هاي فرهنگي مورد انكار نيست؛ ولي تأثير ايجابي و تعيين كننده و جبري آنها مقبول و پذيرفتني نتواند بود. براي مثال، هر انساني، با هر نژاد و رنگ پوست، خون و اصل و نسب، مليت و جنسيت، سن و وضع و حال اقتصادي واجتماعي كه داشته باشد، مي تواند دريابد كه جهان هستي آفريننده اي يگانه و يكتا دارد و مي تواند بپذيرد كه آن آفريدگا را بايد پرستيد از همين روست كه قرآن كريم اختلاف آدمي در امر دين را مستند مي كند به سوءاختيار خود آنان و نه هيچ عامل ديگري.»31
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
23- مرتضي مطهري، مقدمه اي برجهان بيني اسلامي، جلد اول: انسان و ايمان، تهران: انتشارات صدرا، چاپ بيست و ششم، 1384، صص 59-.58
24- همان، ص .61
25- مقدمه اي برجهان بيني اسلامي، جلد پنجم: جامعه و تاريخ، ص .56
26- براي مطالعه تفصيلي به بخش جهاني شدن رجوع كنيد.
27- سوره حجرات، آيه .13
28- تفسير الميزان، جلد هجدهم، ص .489
29- همان، جلدچهارم، ص .198
30- ابعاد ديگري ازاين موضوع در بخش جهاني شدن تبيين شده است.
31- جامعه و تاريخ از ديدگاه قرآن، صص 273-.272

 



دست هاي نامرئي -26 سناريوهاي آمريكايي براي ايران بعد انتخابات

نويسنده: محمد عبدالهي
4- قطعنامه شمارهH.RES.560 كه درتاريخ 18 ژوئن (28 خرداد) توسط «هوارد برمن»، از نمايندگان دموكرات كنگره و رئيس كميته روابط خارجي به مجلس نمايندگان ارايه شد. اين قطعنامه در يك سطر و سه بند، ضمن اعلام حمايت از شهروندان ايراني كه به دنبال ارزش هايي همچون آزادي، حقوق بشر، آزادي هاي مدني، حاكميت قانون و ديگر مقاصدند، كاربرد خشونت بر ضد آنها توسط دولت ايران محكوم و برجهاني بودن اين ارزش ها تاكيد كرده است. قطعنامه مذكور نيز كه براي بررسي بيشتر به كميته روابط خارجي مجلس ارسال شده بود، بلافاصله درتاريخ 29 خرداد در صحن علني مجلس نمايندگان مطرح و با 405 راي موافق در مقابل 1 راي مخالف به تصويب رسيد.
5- قطعنامه شمارهS.RES.193 كه در تاريخ 19 ژوئن 2009 ( 29خرداد 88) از سوي سناتور »مك كين«، نامزد جمهوريخواه و سناتور «جوزف ليبرنت» رييس كميته امنيت داخلي سنا ارائه و بلافاصله به اتفاق آرا به تصويب رسيد. اين قطعنامه ضمن ابراز نگراني از شرايط آزادي بيان، آزادي مطبوعات و ديگر آزادي ها در جمهوري اسلامي ايران، حمايت سنا از شهروندان ايراني براي مبارزه جهت كسب آزادي هاي مورد اشاره را اعلام مي نمايد. همچنين به كارگيري خشونت بر ضدتظاهركنندگان ايراني توسط دولت ايران و شبه نظاميان دولتي محكوم شده و برجهاني بودن ارزش هاي مزبور و انتخابات عادلانه تاكيد گرديده است.
6- قطعنامه شماره S.RES.196 هم در تاريخ 19 ژوئن (29 خرداد) توسط سناتور «كافمن» (دموكرات) و چند نفر ديگر از اعضاي سنا ارايه شد و بلافاصله به اتفاق آرا تصويب گرديد. اين قطعنامه در مقايسه با قطعنامه193، صرفا توضيحات بيشتري در مورد شرايط داخل ايران و محدويت هاي اطلاع رساني و رسانه اي داده است. قطعنامه ضمن ابراز احترام به حاكميت و تاريخ و فرهنگ غني مردم ايران و همچنين احترام به ارزش هاي جهاني، اقدامات دولت ايران در سركوب خواسته هاي مردم؛ سانسور، و بازداشت فعالان سياسي و روزنامه نگاران را محكوم نموده است.
همچنين مركز اطلاع رساني «اطلاعات و تروريسم» وابسته به موساد از ديگر موسسات پي گير تحولات و اخبار پس از انتخابات ايران بود كه آن را در قالب جزواتي به نام ( Spot light on iran ) منتشر مي كرد. اين موسسه در گزارش راهبردي خود در 28 خرداد ماه 88، با مناسب دانستن فرصت پيش آمده در ايران راه كارهايي جهت تشديد ناآرامي در ايران ارائه مي كندكه بخشي از راه كارهاي فوق در تاريخ 30 خرداد 88 در سايت «همدمي» تحت عنوان «سران اسرائيل از خيزش مردمي در ايران حمايت كرده» منتشر گرديد. اين سايت در كنار سرويس هاي اطلاعاتي و رسانه اي رژيم صهيونيستي به فضا سازي ها و خبرپراكني هاي خود ادامه داد. در هنگام سر دادن الله اكبر از سوي طرفداران موسوي در تهران، سايت «همدمي» با استفاده از گزارشات بخش ايران شناسي «دانشگاه تل آويو» و با مقاله ها و پروژه هاي تحقيقاتي مركز «بگين سادات» در خصوص مسائل ايران به انتشار گزارشاتي با عنوان «رويدادهاي امروز ايران وقايع روزهاي پيش از انقلاب را تداعي مي كند» پرداخته و در جريان قتل مشكوك ندا آقا سلطان از گزارشي با عنوان « ندا با خون خود به نماد خيزش مردمي ايران مبدل شد» به نوعي در جهت شهيد سازي در اغتشاشات و ناآرامي هاي داخلي ايران به فضا سازي پرداخت و درگزارشي ديگر ابطال نتايج انتخابات و برگزاري انتخابات جديد را مساوي ابطال كل رژيم دانست.
در تاريخ 23 تيرماه سال جاري (14 ژوئيه 2009) جلسه اي تحت عنوان «ايران امروز» در محل «موسسه صلح بين الملل»259 از موسسات پژوهشي وابسته به سازمان ملل برگزار گرديد. در اين جلسه كه به رياست «وارن هوگ»260 (معاون موسسه) به مدت دوساعت برگزار شد، «راجر كوهن»261، ستون نويس روزنامه نيويورك تايمز كه در مقطع برگزاري انتخابات رياست جمهوري دهم در تهران حضور داشت به توصيف و تحليل حوادث اين مقطع پرداخت و به سؤالات حاضرين پاسخ گفت كه اهم اظهارات وي به شرح زير است:
«1- به برداشت من ايران امروز نسبت به ايران قبل از انتخابات يك تغيير اساسي را تجربه كرده است ليكن پيش بيني ايران فردا بسيار دشوار است. ايران امروز از يك طرف با اختلافات بي سابقه داخلي و از طرف ديگر با مقاومت گسترده نيروهاي اپوزيسيون روبروست. اوج اختلافات داخلي را مي توان در اظهارات آيت الله منتظري، نامه آقاي هاشمي رفسنجاني به رهبر عالي انقلاب و انتقادات جدي آقاي لاريجاني به آقاي احمدي نژاد مشاهده كرد. اظهارات صريح آقاي احمدي نژاد مبني بر فساد مالي آقاي هاشمي و خاشاك ناميدن ميليون ها نفر از طرفداران آقاي موسوي توسط وي، نشانه ديگري از عمق اختلافات داخلي چه در سطح دولت مردان و چه در سطح جامعه است.
قدرت اپوزيسيون هم در چهره شاخص آقاي موسوي تبلور يافته است. موقعيت رهبر عالي ايران تضعيف شده است. موقعيت آقاي احمدي نژاد هم تنزل يافته است.
2- به دلايل مختلف نتايج انتخابات ايران فاقد اعتبار است. اخراج ناظران مهندس موسوي از سرصندوق هاي راي، اعلام زود هنگام پيروزي قاطع آقاي احمدي نژاد در دوساعت اوليه شمارش آرا و عدم تغيير محسوس منحني آرا در طول دوازده ساعت شمارش آن، تأخير ده روزه براي اعلام تفكيكي آراي صندوق هاي مختلف با هدف اعمال مهندسي دلخواه در تركيب آرا، اعتراض آقاي رضايي به كاهش آرايي كه طرفداران وي با ذكر شماره ملي خود به وي داده بودند، نظامي كردن جو جامعه در روزهاي پس از انتخابات و پخش مكرر مارش نظامي از راديو و تلويزيون ايران به طوري كه به مردم احساس كودتاي نظامي دست مي داد از جمله اين دلايل است.
3- نسل جوان ايران به هيچ وجه دنبال انقلاب جديد نيستند. آنها به اندازه كافي صحنه هاي خونريزي را در عراق و افغانستان ديده اند و نمي خواهند اين صحنه ها در ايران اتفاق بيفتند. آنها فقط دنبال اصلاحات هستند. «ندا آقا سلطان» صرفا دنبال آزادي هاي مدني بود. قتل وي توانست به يك نماد پرقدرت اعتراض به رفتار ايران در مقابل معترضين داخلي، در عرصه بين المللي و حتي در كنگره آمريكا تبديل شود.
4- حمايت بي چون و چراي مقامات عالي ايران از پيروزي آقاي احمدي نژاد عجيب به نظر مي رسد. رهبرعالي ايران كه از او انتظار مي رود به عنوان نماينده امام زمان (مورد اعتقاد شيعيان) و نماينده پيامبر اسلام رفتار كند، قاطعانه از آقاي احمدي نژاد حمايت كرد و به آقاي موسوي صريحا هشدار داد كه در صورت ادامه تظاهرات، وي مسئول خون هايي است كه ريخته مي شود.
5- نقش سپاه و بسيج و لباس شخصي ها در حوادث پس از انتخابات ايران كاملاً مشهود بود. اظهارات سردار جعفري و مسئول دفتر سياسي سپاه و آقاي حسين تائب در اين زمينه قابل توجه است. آنها آقاي موسوي را به برگزاري انقلاب مخملي متهم مي كنند.
ارتش در واقع پس از سپاه و به دنبال سپاه ايفاي نقش مي كند و لذا احتمال كودتاي نظامي وجود ندارد.
دو سناريو در خصوص وضعيت ايران در ماه هاي آينده قابل تصور است:
يكي، ادامه فشار به نيروهاي اصلاح طلب توسط بسيج و سپاه و تداوم سياست هاي تند و راديكال توسط آقاي احمدي نژاد؛ دوم، وارد ساختن تعدادي از رهبران اپوزيسون به مجموعه دولت توسط احمدي نژاد كه هر سناريو تبعات خاص خود را دارد.
6- رئيس جمهور اوباما اعتقاد دارد كه ادامه سياست عدم ارتباط با ايران خطرناك است.
استمرار شعار «مرگ بر آمريكا» خدمتي به منافع آمريكا نمي كند. مي توان الگوي برقراري ارتباط با چين در سال 1972 را در مورد ايران نيز بكار گرفت. نفوذ ايران در منطقه خاورميانه به ويژه عراق، افغانستان، لبنان و فلسطين يك امر واقعي است. البته تا زماني كه مردم ايران از حق اعتراض محروم باشند نمي توان به صورت عادي با ايران معامله كرد. آقاي اوباما منتظر است ببيند در دو سه ماه آينده در ايران چه اتفاقي مي افتد تا بتواند تصميم بگيرد. هنوز معتقدم «تعامل» يك ضرورت استراتژيك براي تغيير وضعيت بن بست در مناسبات دو كشور است. البته بايد ديد روند حوادث در ايران در دو سه ماه آينده چگونه شكل مي گيرد.
7- اعتقاد ندارم كه ايران تا اين مقطع و تا دو سال آينده دنبال بمب هسته اي باشد. مذاكره هسته اي با ايران نيز تا زماني كه آقاي جليلي مذاكره كننده ارشد هسته اي ايران باشد بعيد است به نتيجه برسد. از طرفي چنان چه ايران از طرف كشوري از جمله توسط اسرائيل مورد حمله قرار گيرد تبعات ويرانگر و بي ثبات كننده اي را براي كل منطقه و بلكه فراتر از آن خواهد داشت.
8- مردم ايران را نبايد دست كم بگيريد. آنها بسيار باهوش هستند. آنها در اثر انقلاب توانسته اند استقلال خود را به دست بياورند. از ايمان عميقي برخوردارند. موقعيت علمي زنان در جامعه ايران در سي سال اخير بسيار ارتقا يافته است. بعضي از كارهاي انجام شده قابل توجه است. لازم است تاكيد كنم آقاي احمدي نژاد در حومه هاي شهرهاي بزرگ، ميان طبقات محروم و شهرهاي كوچك و روستاها طرفدار دارد.
9- از اينكه رهبر عالي ايران حركت اعتراضي سه ميليون انسان در تهران را به خارج نسبت مي دهد تعجب مي كنم. مي دانم سفارت انگلستان در تهران سال هاست فعاليت مي كند و بالاخره نفوذ دارد ولي آيا مي شود گفت كه سفارت انگليس در ايران سه ميليون نفر (سه ميليون نفري كه به حمايت از آقاي موسوي تظاهرات كردند) جاسوس و اخلالگر دارد؟« 262
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
259 International Peace Institute IPI
260 Warren Hoge
261 Roger Cohen
262 http://wwwipinstorg/events/details/ 145 Columnist Roger Cohen Gives Gripping Account of Protests in Iranhtml

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14