(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


سه شنبه 6 مهر 1389- شماره 19751

مفهوم زهد اسلامي
بنيان هاي نظري فرهنگ غرب در بوته نقد
مديريت رهبر انقلاب در فتنه 88
دست هاي نامرئي -34

E-mail:shayanfar@kayhannews.ir




مفهوم زهد اسلامي
بنيان هاي نظري فرهنگ غرب در بوته نقد

نوشته : مهدي جمشيدي
همانطور كه در روايات آمده است، رابطه انسان با دنيا به منزله رابطه كشاورز با مزرعه است و دنيا، مزرعه آخرت است. بنابراين، مطلوب ترين حالت براي انسان عبارت است از: بهره گيري حداكثر از جهان در راستاي سعادت اخروي. آدمي بايد ارتباط و نسبت خود را با جهان مادي به صورتي تنظيم كند كه در دام تعلق و دلبستگي و اسارت به دنيا و نعمت ها و زينت هاي آن گرفتار نشود و وسيله را جانشين هدف نكند. امام علي(ع) چه زيبا مي فرمايد:
«اي مردم! جز اين نيست كه دنيا گذرگاهي است ناپايدار و آخرت اقامتگاهي است برقرار. از گذرگاه خود بگيريد براي اقامتگاه پايدار. و پاره نكنيد پرده هاي خود را در نزد خداوندي كه اسرار شما را مي داند. و دل هاي خود را از دنيا بيرون كنيد، پيش از آن كه بدن هاي تان از دنيا خارج شود. شما در اين دنيا در عرصه آزمايش قرار گرفته و براي غير اين دنيا آفريده شده ايد.»12
در قرآن كريم در توصيف اهل دوزخ آمده است:
«ان الذين لايرجون لقاءنا و رضوا بالحياه الدنيا و اطمانوا بها والذين هم عن آياتنا غافلون»13
«آنان كه اميد ملاقات ما را ندارند (و از آخرت غافلند) و به زندگي دنيا راضي شده اند و بدان آرام گرفته اند و كساني كه از نشانه هاي ما غافلند.»
«فاعرض عن من تولي عن ذكرنا و لم يرد الا الحياه الدنيا ذلك مبلغهم من العلم»14
«از آنان كه از ياد ما رو گردانده و جز زندگي دنيا، هدف و مقصدي ندارند روي گردان! اين است ميزان علم آنها!»
«فرحوا بالحياه الدنيا و ما الحياه الدنيا في الاخره الا متاع»15
«به زندگي دنيا دلخوش و شادمان شده اند، در حالي كه زندگي دنيا در مقايسه با آخرت، جز متاع ناچيزي نيست!»
روشن است چيزي كه در اين آيات نفي و طرد شده اين است كه انسان، نهايت آرزوهاي خود را در همين دنيا جستجو كند و به لذايذ ناپايدار و سطحي آن بسنده نمايد. قرآن مي گويد كه انسان در عين بهره برداري از نعمت هاي دنيا نبايد در پرتو تمتع از آنها، دچار غفلت و نسيان شود و قلمرو پرواز خود را به همين دنيا محدود سازد. در واقع، اسلام ارزش جهان را تنزل نداده، بلكه ارزش و منزلت انسان را ارتقاء بخشيده است.
تنها وابستگي و تعلقي كه ممدوح و تكامل حقيقي است، عبوديت خداست كه براي انسان مطلوبيت فطري دارد. خداوند، كمال مطلق است و مقصد غايي همه مخلوقات16. «خداپرستي» نوعي ديگرخواهي است كه انسان را در مسير كمال فطري اش قرار مي دهد و به عاليترين مراتبي كه شايسته آنهاست، نايل مي گرداند. «خود واقعي» انسان با گام برداشتن در اين طريق و هدف قراردادن اين مقصد است كه شكوفا مي شود، همچنان كه قرآن كريم مي فرمايد:
«ولا تكونوا كالذين نسوالله فانساهم انفسهم اولئك هم الفاسقون»17
«از آناني نباشيد كه خدا را فراموش كردند، خدا هم آن ها را دچار خود فراموشي كرد! آنان به راستي فاسق اند!»
10- يكي ديگر از آموزه هاي مناقشه برانگيز اسلامي كه مربوط به زندگي دنيوي انسان و استفاده او از نعمت هاست زهد است. واژه «زهد» از نظر معني اصطلاحي در مقابل واژه «رغبت» قرار دارد. «زهد» به معني رويگرداني و بي ميلي، و «رغبت» عبارت است از ميل و كشش. در اخلاق اسلامي، زهد از جمله فضايل و سجاياي ارزشمند اخلاقي شمرده شده و در آيات و روايات، تاكيد فراواني درباره آن شده است. از اين منظر، زاهد يعني انساني كه نگاه و توجه قلبي خود را از زينت ها و لذت هاي مادي و دنيوي (به عنوان نهايت خواسته ها و مطلوب ها) به سوي حقايق و لذت هاي عميق معنوي و الهي معطوف كند و دل از قيد تعلق به هوس هاي دنيا بگسلد، به صورتي كه حضرت علي(ع)، حقيقت زهد را معناي نهفته در اين آيه شريفه معرفي مي فرمايد: 18
«لكيلا تاسوا علي ما فاتكم و لا تفرحوا بما آتاكم»19
«تا هرگز بر آنچه از دست شما رود دلتنگ نشويد و به آنچه به شما رسد دلشاد نگرديد.»
البته زهد تنها يك امر قلبي و كيفيت روحي نيست، بلكه بر عمل و رفتار انسان نيز اثر مي گذارد. زاهد به حداقل برخورداري از نعمت هاي دنيا اكتفا مي كند و از لذت گرايي پرهيز مي كند. از سوي ديگر، وي هرگز از جامعه و مسئوليت هاي اجتماعي نمي گريزد و زندگي خود را در عبادت و معنويت محض، خلاصه نمي كند. با اين توصيف، تفاوت «زهد» با «رهبانيت» كه در اسلام مورد مذمت قرار گرفته است، مشخص مي شود. اگر چه زاهد، ساهد و بي تكلف و در كمال قناعت زندگي مي كند ولي برخلاف اهل رهبانيت و گوشه نشينان، معتقد است كه طريق سعادت اخروي از متن زندگي اجتماعي و تكاليف معطوف به آن و حيات دنيوي مي گذرد.
براي زهد، حكمت هايي را ذكر كرده اند20. يكي از آنها ايثار است، يعني ديگران را بر خود مقدم داشتن و خود را براي آسايش و راحتي ديگران به مشقت و رنج افكندن. زاهد نمي تواند نسبت به دردمندي نيازمندان بي تفاوت باشد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
12- نهج البلاغه، خطبه 203، ص .673
13- سوره يونس، آيه 7.
14- سوره نجم، آيات 30-.29
15- سوره رعد، آيه .26
16- مرتضي مطهري، سيري در نهج البلاغه، تهران: انتشارات صدرا، چاپ سي و چهارم، 1385، ص .305
17- سوره حشر، آيه .19
18- نهج البلاغه، حكمت .439
19- سوره حديد، آيه .23
20- سيري در نهج البلاغه، صص 255-.236
پاورقي

 



مديريت رهبر انقلاب در فتنه 88
دست هاي نامرئي -34

نويسنده: محمد عبدالهي
حوادث سال هاي پس از رحلت امام خميني(ره) - ايام زعامت مقام معظم رهبري- آميخته با دشوارترين حوادثي بود كه به جرات مي توان تدابير هوشمندانه رهبري را تيرخلاصي به همه اين اتفاقات ناگوار دانست.
در دهه اول انقلاب اسلامي بحران هايي چون كودتاي نظامي، تحركات تجزيه طلبانه، ترورهاي كور منافقانه، نفوذ ضد انقلاب در صفوف مسئولين نظام اسلامي، تجاوز نظامي و جنگ تحميلي از جمله حوادثي بود كه هر يك از آنها به تنهايي براي سرنگوني انقلاب كافي بود. اما آن چه در عمل موجب شكست اين اقدامات براندازانه شد هوشياري و مديريت حضرت امام و اعتماد و همراهي ملت با امام بود. در دهه دوم و سوم انقلاب، دشمنان ديرينه اسلام و انقلاب سناريوهاي مختلفي را براي براندازي و ضربه زدن به نظام اسلامي طراحي نمودند كه يكي پس از ديگري با تدبير و درايت رهبر معظم انقلاب اسلامي و همراهي و پشتيباني مسئولين و مردم آگاه ناكام ماند. آخرين سناريوي طراحي شده با هدف براندازي نظام اسلامي، سناريوي كودتاي مخملين بود كه در آستانه انتخابات دهم رياست جمهوري در دستور كار كودتاگران قرار گرفت. رهبر معظم انقلاب اسلامي از آغاز فعاليت هاي انتخاباتي در نيمه دوم سال 87 با تيزبيني و دور انديشي، رهنمودهاي خود را براي هدايت ملت ايراد فرمودند. معظم له در سخنان خود نكات كليدي و بنيادي را مطرح نمودند كه عمل و توجه به آن راه گشاي مردم و جريان ها و گروه هاي سياسي بود.
درايت در رفع توطئه ها، استقامت در مقابل تهديدات داخلي و خارجي، شجاعت در برابر دشمنان، پشتكار در توسعه علمي جامعه، صبر در برابر بعضا نافرماني ها و هوشياري در تحليل شرايط سياسي و فرهنگي و غيره و در نهايت صبر و شكيبايي پدرانه ايشان در مقابله با جريان فتنه و درايت در مبارزه با موج برانداز طي سال اخير مدعاي خوبي براي شايستگي ايشان در قامت ولايت امر و عالي ترين شخصيت نظام جمهوري اسلامي ايران است.
اما هوشياري رهبري معظم به ويژه حين انتخابات دهم رياست جمهوري و حوادث بعد از آن آشكارتر شد چرا كه اين دوران را بايد يكي از پيچيده ترين شرايط سه دهه گذشته انقلاب اسلامي دانست كه به واسطه آن خيلي از ظرفيت ها و واقعيت هاي جمهوري اسلامي محك خورده و مورد آزمون قرار گرفت.
در چنين بستري؛ ظرفيت، كارآمدي و قدرت روزآمدي انديشه ولايت در مواجهه با چالش هاي پيچيده و چند وجهي نمود عيني به خود گرفت و منطق، درايت و دورانديشي خاص رهبري را به نمايش گذارد.
بنابراين انتخابات بهانه اي شد تا نقاب از چهره فتنه كنار رفته و پيش بيني هاي رهبري از فرصت طلبي دشمنان براي اجراي كينه هاي سي ساله كه همچون زهري مهلك كام امت اسلامي را تلخ مي كرد به واقعيت به پيوندد.
غفلت زدگان فتنه گران؛ از آن جا كه براي عملي كردن نقشه هايشان نياز به مهره هايي داشتند، افرادي خودآگاه در اين مسير قرار گرفتند تا عده اي را ناخودآگاه دست آويز خود قرار دهند وآشوبي به پا كنند. آشوبي كه با بهانه انتخابات بستري شد براي اجراي همه آنچه پيش از اين در سينه هايشان محفوظ داشته بودند. مشكل اين افراد به فرموده معظم له بي بصيرتي، غفلت زدگي و يا بي تقواييست .
همانطور كه جريان اصلاحات با حباب اصولگرايي در باب گفتمان انتخابات دم از خط امام مي زد و در اين دوران ماهيت خود را برملا كرد.
اينان در يك فرايند پيچيده، تمامي ابزار و امكانات را به كار گرفتند تا با تلفيق سه دكترين مهار، جنگ رسانه اي و نافرماني مدني نظام جمهوري اسلامي ايران را با چالشي جدي مواجه كنند.
در واقع طراحان و نيروهاي عمل كننده در اين عرصه اگرچه تلاش داشتند با بحران ناميدن اين صحنه و بحراني قلمداد كردن شرايط كشور و ايجاد رعب و وحشت ناشي از آتش زدن اموال دولتي و مردمي و غارت بيت المال همچنين كشاندن مردم به خيابان ها، گام به گام اهداف خود را از ابطال انتخابات تا براندازي پيش ببرند اما ناتوان و مستاصل از ادامه فرايند در تقابل با درايت رهبري ناكام ماندند و تلاش كردند با تشديد فشارهاي بيروني و البته بهره گيري از فرصت شبكه مجازي طراحي شده توسط دشمن، اهداف خود را عملياتي كنند.
اما يكي از هوشمندانه ترين تدابير رهبري، تعريف ميدان و صحنه عمل بود.
مرور شكست هاي پياپي در تمامي لحظه هاي نوروز 88 تا 89 گواه تاريخي يك سال فتنه گري آشكار توسط اهالي فتنه جو و شكست آن با توسل به تدابير رهبري است.
روشنگري براي مردم؛ پايه و مبناي انتخابات
تاكيد بر اهميت انتخابات و حضور مردم در اين آزمون، داشتن تقوي، انصاف و رعايت صحبت كردن براي به طمع نيانداختن دشمن در نامزدها در فهرست منويات مقام رهبري قرار گرفت.
بيش از همه رهبري با عظمت بخشيدن به جايگاه مردم در ايران چند منظور را دنبال كردند.
نظام را به معناي واقعي مردم سالار معرفي كردند نه مردم سالاري غربي كه فريبنده است.
«ارزش مردم سالاري را وقتي مي دانند كه مردم به دنبال عقل باشند. انتخابات در كشور ما يك حركت نمايشي نيست. پايه نظام ما همين انتخابات است. يكي از پايه ها، انتخابات است. مردم سالاري ديني با حرف نمي شود؛ مردم سالاري ديني با شركت مردم، حضور مردم، اراده مردم، ارتباط فكري و عقلاني و عاطفي مردم با تحولات كشور صورت مي گيرد؛ اين هم جز با يك انتخابات صحيح و همگاني و مشاركت وسيع مردم ممكن نيست. اين مردم سالاري، عامل پايداري ملت ايران است.»307
تاكيد ايشان بر حضور حداكثري مردم نيز درخور اهميت بود.
«هرچه انتخابات پرشورتر باشد، عظمت ملت ايران بيشتر در چشم مخالفان و دشمنانش ديده خواهد شد؛ دوستان شما هم در دنيا خوشحال مي شوند. عظمت ملت ايران را حضور مردم در انتخابات نشان مي دهد؛ انتخابات اين است. بنده همواره در درجه اول در انتخابات سعيم بر اين است كه به مردم عرض كنم حضور شما در اين انتخابات مهم است.»308
ايشان نقش مردم را مانع از بازگشت استبداد قلمداد كردند و پيش از اين نيز از خطر بازگشت استبداد و سلطه بيگانگان هشداردادند.
«دولت آمريكا از اول با اين انقلاب با روي عبوس و چهره ترش و با لحن مخالفت روبه رو شد اين چيزي نيست كه بر كسي پوشيده باشد. اولين كاري كه از طرف امريكائي ها انجام گرفت، تحريك مخالفين پراكنده جمهوري اسلامي و كمك به حركتهاي تجزيه طلب و تروريستي در كشور بود؛ از اول اين كار را شروع كردند. متأسفانه اين كار هنوز هم ادامه دارد.»309
«عزيزان من! انتخابات نزديك است؛ امروز يك ماه به روز انتخابات باقي است. انتخابات يكي از آزمونهاي بزرگ ملت ايران در مقابل چشم دشمنان است؛ به همين جهت روي انتخابات ما حساسند. از حدود يك سال پيش، دستگاههاي تبليغاتي دشمنان ملت ايران، با يك شيب ملايمي شروع كردند عليه اين انتخابات حرف زدن و اقدام كردن و مطلب ساختن؛ دستگاههاي امنيتي شان هم مشغول شدند به خبرگيري و گمانه زني و پيشنهاد دادن. روي اين انتخابات حساسند. امروز هم شما وقتي به خبرهاي رسانه هاي گوناگون خارجي - كه بسياري از اينها دل پركينه و پردشمني اي نسبت به ملت ايران دارند - نگاه كنيد، خواهيد ديد نسبت به انتخابات ما بي تفاوت نيستند و سعي مي كنند اغراض خودشان را عمل كنند.»310
اما به راستي اين اغراض چه بود كه رهبر معظم انقلاب يك ماه پيش از انتخابات بدان هشدار دادند و نسبت به آن تاكيد ويژه اي داشتند و در درجه اول، هدف استكبار را تعطيل شدن انتخابات برشمردند تا آنجا كه اشاره فرمودند:
«در يك دوره اي سعي كردند انتخابات مجلس شوراي اسلامي را به انواع و اقسام حيله ها متوقف كنند. خداي متعال نخواست و اراده ي مردان مؤمن نگذاشت.»311
ايشان در درجه بعد، هدف دشمنان نظام جمهوري اسلامي ايران را اينطور برشمردند.
«هدفشان اين است كه انتخابات سبك و سرد برگزار بشود. ميخواهند ملت ايران حضور فعالي در انتخابات نداشته باشد. ملت عزيز ايران! من به شما عرض ميكنم، درست در نقطه ي مقابل خواست دشمنان، همه ي ما بايد در انتخابات حضور فعالي داشته باشيم. انتخابات آبروي ملي ماست؛ انتخابات يكي از شاخصهاي رشد ملي ماست.»312
در فاصله نزديك به انتخابات، حملات شديدتر مي شود. دشمن چند مسير را طي مي كند تا ببيند كدام نامزد برنده مي شود تا بعد ازانتخابات آن سياست متناسب با نامزد را انتخاب كند !
اگر اصلاح طلب برنده شود شروع اغتشاشات و در نهايت حمله به رهبري. كه همين اتفاق هم افتاد.
درست در روزهاي پاياني نزديك به انتخابات شعارهاي تغيير خواهانه اوج گرفت و سبزهاي نمادين، همان جلبك هاي خط گرفته از سران فتنه با راديوهاي بيگانه همراه شدند و شروع كردند به مخدوش كردن چهره انتخابات.
رهبر معظم انقلاب نيز در همين خصوص اشاراتي داشتند:
«از دو سه ماه قبل از اين، راديوهاي بيگانه شروع كردند به بدنام كردن و مخدوش كردن چهره ي انتخابات در كشورمان، براي بدبين كردن مردم. گاهي گفتند: اين انتخابات نيست، انتصابات است . گاهي گفتند: اين يك بازي كنترل شده ي درون حكومت است؛ گفتند: اين كانديداها خودشان دارند بازي مي كنند؛ نامزدهاي مختلف كه مي بينيد با هم اختلاف نظر دارند، اينها همه ظاهرسازي است، بازي است. گاهي گفتند: در انتخابات قطعاً تقلب انجام خواهد گرفت؛ مقصود از همه ي اين تخريبها يك چيز است و او اينكه ميخواهند ملت در انتخابات، مشاركت قوي و نماياني نكند. بدانيد؛ با مردم سالاري شما مخالفند. دشمن با همين حضور شما، با همين انتخاب شما مخالف است. مي خواهند پشتوانه نظام را كه مردم هستند و آراء مردم است، از نظام بگيرند؛ ميفهمند چه كار دارند ميكنند. واي به حال آن كساني كه نادانسته، از روي غفلت، همان حرف آنها را تكرار كنند و همان مقصود آنها را در داخل تحقق ببخشند. آنها دارند اميد را از مردم مي گيرند.»313
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
307 . بيانات در اجتماع بزرگ زائران و مجاوران حرم امام رضا(عليه السلام)، 1/1/88
308 . همان
309 . همان
310 . بيانات در جمع مردم استان كردستان در ميدان آزادي سنندج، 22/2/88
311 . همان
312 . همان
313 . بيانات در بيستمين سالگرد رحلت امام خميني(ره)، 14/3/88
پاورقي

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14