كسي خبر دارد ؟! (يادداشت روز)

روز گذشته خبرگزاريها به نقل از فرزين، سخنگوي كارگروه تحول اقتصادي دولت، از واريز اولين يارانه نقدي در هفته جاري به حساب سرپرستان خانوارها و احتمال اجراي قانون هدفمندي يارانه ها با محوريت بنزين-اصلاح قيمت ها- در هفته آخر مهرماه خبر دادند. پيش از اين نيز از سوي چندين مقام مسئول دولتي تاكيد شده بود كه قانون هدفمندي يارانه ها در ماه جاري اجرا خواهد شد. مجلس شوراي اسلامي نيز بر اجرايي شدن قانون مصوب خود اصرار دارد، به گونه اي كه يكي از اعضاي هيئت رئيسه مجلس تاكيد مي كند؛ در صورت عدم اجراي اين قانون از مهرماه، مجلس با استفاده از ابزارهاي نظارتي خود، موضوع را به صورت جدي پيگيري خواهد كرد.
طرح هدفمندي يارانه ها يكي از 7 نظام طرح تحول اقتصادي است؛ نظام بانكي، نظام گمركي، نظام مالياتي، نظام بهره مندي، نظام پولي، نظام توزيع و توليد و طرح هدفمندي يارانه ها. دولت در ارايه اين طرح يك زمان 3 ساله پيش بيني كرده و معتقد بود ظرف اين مدت و با اجراي اين لايحه مي تواند سالانه 40 هزار ميليارد تومان از منابع را آزاد كند. اما مجلس با بررسي و كارشناسي در كميسيونهاي ويژه اقتصادي به اين جمع بندي رسيد كه اگر بخواهيم اين قانون را طي 3 سال عملياتي كنيم، مي تواند آثار و تبعات نسبتاً سنگيني براي اقشار جامعه داشته باشد. بنابراين مجلس تصميم گرفت طي يك بازه زماني 5 ساله اين كار صورت گرفته و هر سال 20 درصد منابع آزادسازي شود.
براساس قانون هدفمندي يارانه ها قرار است از محل اصلاح قيمت حاملهاي انرژي در سال جاري 20 هزار ميليارد تومان درآمد حاصل شود كه 50 درصد از اين رقم به مردم ( به صورت يارانه نقدي و غيرنقدي)، 30 درصد به توليدكنندگان و 20درصد به دولت به منظور جبران آثار آن بر اعتبارات هزينه اي و تملك دارايي هاي سرمايه اي اختصاص خواهد يافت.
هدفمندي يارانه ها و جراحي اقتصاد كشور يك امر ضروري و لازم الاجرا است. بالاخره بايد براي نجات اقتصاد بيمار ايران، كسي كاري مي كرد. اين شجاعت و تدبير در دولت دهم وجود دارد و رئيس جمهور با همراهي تيم اقتصادي خود قصد دارد دست به تيغ اين جراحي بزرگ و سرنوشت ساز ببرد. در اين ميان اگر نقدي شده و يا حتي مخالفتي صورت مي گيرد، با اصل ماجرا و طرح هدفمندي يارانه ها نبوده بلكه بيشتر به نحوه اجراي آن مربوط مي شود.
حال كه به زمان اجراي اين طرح نزديك مي شويم توجه به چند نكته ضروري مي نمايد؛
1- موضوع هدفمند سازي و جلوگيري از اتلاف سرمايه هاي ملي، سالهاست كه در دستور كار سياست گذاران و متوليان اقتصادي كشور قرار دارد. در ضرورت كاهش اسراف در مصرف انرژي كه عمده ترين اسراف و اتلاف سرمايه حال حاضر جامعه است و اينكه سرمايه هاي زيرزميني متعلق به تمامي نسل هاي كشور بوده و بايد از آن حراست كرد، ترديدي وجود ندارد. اما آيا رساندن قيمت حامل هاي انرژي به سطح واقعي خود، به تنهايي قادر خواهد بود به اصلاح الگوي مصرف منجر شده و جلوي اسراف را بگيرد؟ در يك معناي عام تر آيا نحوه اجراي قانون هدفمندي يارانه ها، توزيع انرژي و بسته هاي حمايتي دولت از توليد و يا صادرات به كاهش سطح مصرف و افزايش بهره وري و كارايي لازم در صنعت و توليد خواهد رسيد؟
چه تضميني وجود دارد كه مجموعه اقدامات اجرايي و حمايتي در بخش هاي مختلف اقتصادي كشور براي رسيدن به اهداف طرح كفايت كند؟ بپذيريم كه بسترهاي اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و سياسي كشور آنقدر در هم تنيده و لازم و ملزوم يكديگر شده اند كه اجراي هر طرحي در هر سطح و زمينه، بايستي با تغيير و هماهنگي بسترهاي ديگر عملياتي شود، تا بتوان به موفقيت آن اميدوار بود.
«اصلاح الگوي مصرف» و اينكه مردم يادبگيرند- و البته عمل كنند- كه اسراف امر پسنديده اي نيست، بيش از جنبه هاي اقتصادي، صاحب مولفه هاي فرهنگي است. قطعاً گران شدن آب، برق، گاز و بنزين در ميزان مصرف مردم تاثيرگذار خواهد بود و آنان را به سمت مصرف بهينه و مقرون به صرفه هدايت خواهد كرد، اما اينكه از اين رهگذر بدون توجه به مختصات فرهنگي و اجتماعي موضوع به يك «الگوي مصرف» برسيم، جاي تأمل بيشتري دارد و دقيقا به همين علت است كه ساير دستگاه ها و اركان نظام بايستي دولت را در عملياتي كردن اين طرح ياري كنند و امكانات لازم را به گونه اي البته قانونمند و حسابشده در اختيارش بگذارند.
2- بدون ترديد مجهولات قانون هدفمندي يارانه ها و راهكارهاي اجرايي آن بر معلوماتش براي مردم و حتي برخي از مسئولان، از جمله نمايندگان مجلس - بنابر گفته خودشان- برتري دارد. بسياري از مردم درباره چگونگي اجراي اين طرح دچار ابهام اند. عدم شفافيت و اطلاع كافي دراين باره، عملاً امكان برنامه ريزي را از آنان سلب مي كند. نگراني از وضعيت پيش رو بيش از همه دامنگير قشر حقوق بگير است. ساير فعالين و بنگاههاي اقتصادي (خرد و كلان) نيز وضع بهتري ندارند. آنان به خاطر عدم امكان پيش بيني شرايط آينده، در عمل نمي دانند به كدام بازار توجه بيشتري نشان دهند. با كدام بنگاه همكاري و با كداميك رقابت داشته باشند. اين «تعليق» ناشي از «بي خبري» است. وقتي نمايندگان ملت از مكانيسم اجراي اين طرح بزرگ اظهار بي اطلاعي مي كنند، طبعاً توقعي نمي رود كه مردم درباره آن، چيز زيادي بدانند.
در اين فضا صحبت از اينكه؛ با اجراي طرح هدفمندي زندگي مردم از همان روز اول بهبود خواهد يافت، خيلي براي مردم جا نمي افتد. مردم- اصطلاحاً- سرانگشتي حساب مي كنند. طبق آخرين اعلام دولت هر نفر بين 24 تا 44 هزار تومان يارانه نقدي دريافت مي كند. ميانگين اين مبلغ، اگر 30 هزار تومان و متوسط خانوار ايراني را 5 نفر محاسبه كنيم، يك خانواده ايراني حدود 150 هزار تومان در ماه يارانه نقدي مي گيرد. آيا افزودن اين مبلغ به جمع درآمدهاي خانواده، تكافوي افزودن قيمت ها را مي دهد؟ ممكن است واقعاً اينچنين باشد و از روز اول مردم طعم شيرين عدالت را بچشند و بهبود زندگي را لمس كنند، اما انتظار مي رود براي مردم در اين باره روشنگري شود و آنها هر آنچه بايد را بصورت شفاف و واضح از سوي دولتمردان بشنوند.
مردم مي دانند كه اجراي اين قانون نياز مبرم كشور است و خود را براي هرگونه همكاري آماده كرده اند، اما ترجيح مي دهند از ابعاد و چگونگي اجراي آن مطلع باشند تا براي زندگي خود برنامه ريزي كنند. بديهي است كه اگر اطلاعات از مجاري طبيعي منتقل نشود، شايعات جاي واقعيات را مي گيرد و طبعاً كار را براي دولتمردان سخت مي كند. هرچه شفافيت مسئولان بيشتر باشد، بر سطح مشاركت و ميزان اعتماد مردم افزوده خواهد شد.
مردم بايد بدانند كه اجراي اين قانون در آغاز با نوعي سختي همراه خواهد بود و در ادامه، شكوفايي اقتصادي و رفاه درخور توجهي به دنبال خواهد داشت. تمام تلاش دولت نيز آن است كه فشار اوليه را به حداقل برساند و اگر در مسير اجرا به نقصي برخورد كرد با همت مردم آن را برطرف نمايد. همان قدر كه نگاه خوش بينانه محض به اين موضوع كار صوابي به نظر نمي آيد، نگاه بدبينانه اي كه اگر طرح اجرايي شود مردم دچار مصيبت شده و شيرازه زندگي آنان مختل مي شود، هم كاري بس غلط و غيرعقلاني است.
همراه سازي مردم يكي از پيش نيازهاي جدي براي اجراي موفقيت آميز طرح هدفمندي است. مسئولان مربوطه بايد علاوه بر خود، عقلاي جامعه و گروههاي مرجع را نيز در توجيه و اقناع افكارعمومي به كار گيرند. اين كار قطعاً هزينه هاي اجراي طرح را كاهش خواهد داد.
حميد اميدي

نتيجه نظرسنجي هاي دانشگاه مريلند و موسسه زاگبي
95 درصد مردم كشورهاي عربي : در مسئله هسته اي كنار ايران ايستاده ايم

سرويس سياسي-
چند نظرسنجي معتبر انجام شده توسط نهادهاي مختلف پژوهشي و دانشگاهي در غرب به صورت هماهنگ در پژوهش هاي اخير خود به اين نتيجه رسيده اند كه حمايت از برنامه هسته اي ايران در جهان اسلام در نقطه اوج تاريخي خود قرار دارد.
يك نظر سنجي كه از جانب بخش افكارسنجي دانشگاه مريلند به همراه موسسه نظرسنجي زاگبي انجام شده نشان مي دهد حمايت از برنامه هسته اي ايران به ويژه تأكيد بر اصل حق ايران در برخورداري از انرژي هسته اي در فاصله سال هاي 2008 تا 2010 از رشدي 20 درصدي برخوردار بوده و به 95 درصد رسيده است.
اين رقم نشان دهنده آن است كه به موازات افزايش فشار طرف هاي غربي بر ايران از سال 2008 به اين سو و همچنين توطئه سرويس هاي اطلاعاتي غربي براي ايجاد ناآرامي در ماه هاي پس از انتخابات حمايت از برنامه هسته اي ايران در جهان اسلام به طور مستمر و با آهنگي پرشتاب رشد كرده و به مرز صددرصد رسيده است.
نتايج اين پژوهش ها كه نسخه اي از آن در اختيار كيهان قرار دارد نشان مي دهد كه جامعه مسلمانان از غرب آسيا و شمال آفريقا تا جنوب شرق آسيا تأكيد دارد كه توانمندي هاي ايران متعلق به جهان اسلام است و در نتيجه هرگونه حمله به اين توانمندي ها يا تلاش براي سلب حقوق ايران در اين حوزه ها، به معناي مبارزه جويي آشكار با كل مسلمانان خواهد بود. برهمين مبناست كه پژوهش هاي اخير انجام شده توسط موسسات معتبر غربي نشان مي دهد مسلمانان در هرگونه رويارويي احتمالي در آينده مستقيماً در كنار ايران خواهند ايستاد و براي دفاع از آن وارد عمل خواهند شد. نتيجه بسيار مهم اين پژوهش ها آن است كه ايران عمق استراتژيك بسيار گسترده اي دارد و در نتيجه قادر خواهد بود با استفاده از اين توانمندي خود استراتژي «دست بلند» و «پاسخ جهاني» به هرگونه تهديد را با استفاده از ظرفيت هاي كل جهان اسلام با سرعت عملياتي سازد.
نقطه اوج حمايت از ايران
در بخش ديگري از اين نظرسنجي 07 درصد مردم جهان اسلام به صراحت گفته اند كه حتي عقيده دارند ايران بايد سلاح هسته اي هم در اختيار داشته باشد. پژوهشگران راهبردي در تهران كه كيهان با آنها سخن گفته عقيده دارند اگرچه سياست راهبردي ايران عدم حركت به سوي برنامه تسليحاتي هسته اي است ولي عدد بالاي 07 درصد در اين پژوهش بيانگر عمق انگيزه مسلمانان جهان براي دفاع از ايران به عنوان خط شكن و پرچمدار دفاع از ارزش هاي اسلامي است. به عبارت ديگر اين ديدگاه نشان مي دهد بخش بزرگي از جهان اسلام كه عمدتاً در حوزه هاي غيردولتي متمركز است آماده است در پرداخت هزينه حفاظت از فناوري هسته اي با ايران شريك شود و براي اين موضوع مرزي هم نمي شناسد.
موازنه با اسرائيل
بخش ديگري از نتايج اين نظرسنجي كه در آن محمود احمدي نژاد رئيس جمهور ايران به عنوان سومين شخصيت محبوب جهان اسلام معرفي شده حاكي از آن است كه عده زيادي از اعراب عقيده دارند برخورداري ايران از فناوري هسته اي به اين دليل اهميت دارد كه نوعي موازنه با سلاح هاي اتمي رژيم صهيونيستي ايجاد خواهد كرد. نتيجه اي كه از اين نوع نگاه به موضوع گرفته مي شود اين است كه اگر اسرائيل يك قدرت هسته اي را روياروي خود ببيند آنگاه با احتياط و محافظه كاري بيشتري در منطقه حركت خواهد كرد و از وجه ديگر جرأت نمي كند ظرف 5 سال 2 جنگ بزرگ را به منطقه تحميل نمايد. اين ديدگاه كه در كشورهاي شاخ آفريقا فراواني بيشتري دارد همچنين استدلال مي كند كه در صورت تثبيت جايگاه ايران به عنوان يك قدرت هسته اي آنگاه مقاومت در مقابل جنايات اسرائيل و تجاوزات آمريكا در منطقه به شكل بسيار قدرتمندانه تري انجام خواهد شد.
نگاه منفي به آمريكا
بخش نهايي اين نظرسنجي حاكي از آن است كه نگاه مثبت اعراب به اوباما به سرعت در حال نزول است و در شرايط فعلي به زير 05 درصد رسيده است. اعراب عقيده دارند امكان آتش بس با رژيم صهيونيستي (نه به رسميت شناختن آن) بسيار اندك است و تازه اگر هم چنين امري اتفاق بيفتد، امكان «همسايگي حزب» با صهيونيست ها چيزي در حد صفر خواهد بود. به عبارت ديگر مردم جهان اسلام عقيده دارند گزينه واقع بينانه در عرض سازش، حفظ وضع فعلي است كه در آن مقاومت عليه اسرائيل پرطرفدارترين گزينه است. نكته بسيار مهم ديگر اين است كه نتايج اين نظرسنجي نشان مي دهد حماس كه طرفدار تداوم سرسختانه مقاومت است برخلاف فتح كه برخي بخش هاي آن به سازشكاري ميل كرده اند، محبوبيت بيشتري در ميان امت اسلام دارد.
نتيجه بسيار خلاصه اين افكارسنجي اين است كه آمريكا در «ملت سازي» در منطقه خاورميانه كاملاً ناموفق بوده و دولت هاي دست نشانده آن هم با بحران اجتماعي مواجه هستند.و در نتيجه حمايت از دموكراسي در منطقه به هيچ وجه به نفع آمريكا نيست؛ يعني همان چيزي كه عملاً هم مشاهده مي شود.

هندوانه (گفت و شنود)

گفت: يك سايت ضد انقلابي و حامي سران فتنه نوشته است؛ «بايد روزي هزار دفعه خودمون رو لعنت كنيم كه دنبال موسوي و كروبي و خاتمي راه افتاديم.»
گفتم: چشمشون كور، دنده هاشون نرم چرا دنبال اونا راه افتادند؟
گفت: اين سايت نوشته كه بدجوري گول خورديم.
گفتم: خب! از قديم و نديم گفته اند آدم بايد مواظب باشه كه هر چيزي رو نخوره.
گفت: منظورش اينه كه سران فتنه با تعريف و تمجيدهاشون اونا رو گول زده اند و حالا كه فهميده اند، ديگه كار از كار گذشته.
گفتم: يارو توي اتوبوس دست هاشو به كمرش زده بود. يكي بهش گفت؛ آقا! چرا اينجوري وايستادي؟ دستها تو بنداز، جا تنگ شده و يارو نگاهي به دستهاش كرد و گفت؛ پس هندونه ها كو؟!

با صدور بيانيه اي اعلام شد
 تاكيد همسران سرداران شهيد وجان بركفان سپاه بر ادامه راه شهدا

همزمان با هفته دفاع مقدس جمعي از همسران سرداران شهيد و جان بركفان سپاه با انتشار بيانيه اي تاكيد كردند: به فضل الهي همواره تا جان در بدن دارند از ولايت فقيه و رهبري نظام دفاع خواهيم كرد.
در اين بيانيه كه 17 تن از همسران سرداران سرفراز شهيد 8 سال دفاع مقدس و جان بركفان سپاه آن را امضا كرده اند آمده است: هفته دفاع مقدس يادآور روزهايي دانسته شده است كه درب هاي آسمان به روي خاكيان فرش نشين گشوده بود و خاصان درگاه حضرت دوست يك به يك برگزيده مي شدند تا هركدام بر تارك آسمان براي ابد بدرخشند. همسران شهدا و جان بركفان دفاع مقدس در ادامه اين بيانيه خطاب به شهدا تصريح كرده اند: اگرچه امروز جسم خاكيتان كنار ما نيست اما همانطور كه شما در زمان حيات مقدس تان يار و ياور ولايت فقيه بوديد ما نيز امروز اعلام مي كنيم كه به فضل و ياري خدا همواره از ولايت فقيه و رهبري دفاع خواهيم كرد.
در ادامه اين بيانيه همچنين بر حمايت از حافظان نظام در هر جايگاهي تاكيد شده و آمده است: اين حمايت همچنين شامل آن دسته از حافظان نظام كه محكم و استوار از مرزهاي اعتقادي تا مرزهاي خاكيان جان بركف دفاع مي كنند، دلاور مردان سپاه پاسداران و باقيمانده شهدا خواهد بود و به فضل الهي تا روزي كه زنده ايم از «فاستقم كما امرت» تبعيت خواهيم كرد.
در بخش پاياني اين بيانيه تاكيد شده است، همانطور كه شهداي ما براي دفاع از اسلام و نظام اسلامي جان خود را فدا كردند ما نيز ادامه راه آنان را در دفاع از دستاوردهاي انقلاب اسلامي يعني ارزش هاي والاي اسلامي، استكبارستيزي و پيروي در تمام امور از رهبري معظم انقلاب اسلامي واجب مي دانيم.
اسامي امضاكنندگان اين بيانيه به شرح زير است:
1- خانم فاطمه بي غم همسر سردار شهيد محمد بروجردي
2- همسر سردار شهيد نورعلي شوشتري
3- خانم ناهيد ايزدي همسر سردار شهيد احمد كاظمي
4- خانم صفيه مدرس همسر شهيد مهدي باكري
5- خانم افسر طلوعي همسر امير شهيد نامجو
6- خانم منيژه ساغرچي همسر سردار شهيد ناصر كاظمي
7- خانم عذرا رستميان همسر سردار شهيد رضا دستواره
8- خانم شهين موحد همسر سردار شهيد غلامرضا يزداني
9- خانم صديقه كاوه خواهر سردار شهيد كاوه
10- خانم صديقه عرب ها همسر سردار شهيد صالحي
11- خانم محبوبه فاضلي دوست همسر سردار شهيد علي قمي كردي
12- خانم حوريه حاج حاتم همسر سردار شهيد حاج حاتم
13- خانم فاطمه هاشمي همسر سردار شهيد ناصر ناصري
14- خانم تهمينه عرفانيان همسر سردار شهيد ولي الله چراغچي
15- خانم بشردوست همسر سردار عزيز جعفري
16- خانم سكينه اصلاني همسر سردار پاسدار محمد كوثري
17- خانم زهرا خليلي همسر سردار پاسدار علي فضلي

سردار جواني: امروز خانواده شهدا مورد هدف دشمن قرار گرفته اند

رئيس اداره سياسي سپاه با بيان اينكه خانواده هاي شهدا همواره پشتيبان ولايت فقيه اند گفت: امروز خانواده هاي شهدا مورد هدف دشمن هستند و متاسفانه در ميان آنها يك يا چند خانواده به دليل بي بصيرتي و يا انگيزه هاي ديگر در پازل رسانه هاي ضدانقلاب بازي كرده اند.
سردار يدالله جواني رئيس اداره سياسي سپاه پاسداران ضمن گراميداشت هفته دفاع مقدس اين ايام را به خانواده هاي شهدا و همه ملت ايران تبريك گفت.
به گزارش خبرگزاري فارس، وي با اشاره به هجوم دشمن به سپاه پاسداران، گفت: از ابتداي تشكيل سپاه، دشمنان انقلاب اسلامي اين نهاد مردمي را مورد هدف قرار دادند به طوري كه در فتنه اخير شاهد اوج هجوم دشمن به سپاه پاسداران بوديم.
جواني با بيان اينكه سپاه پاسداران يك نهاد كاملا مردمي است، علت مخالفت دشمنان را با اين نهاد نظامي فرهنگي كشورمان را اين گونه توصيف كرد: سپاه پاسداران همواره پيرو ولايت فقيه و مردم بوده و همواره از حقوق مسلم مردم دفاع كرده است.
رئيس اداره سياسي سپاه پاسداران با بيان اينكه دشمنان بعد از پروژه ايران هراسي و اسلام هراسي اكنون تئوري سپاه هراسي را دنبال مي كنند به سخنان اخير كلينتون در خصوص فعاليت نظامي ها در كشور اشاره كرد و گفت: خانم كلينتون اخيرا به طور مستقيم به سپاه پاسداران هجمه برده است. ايشان تلاش مي كند تا بين مردم و سپاه پاسداران فاصله بيندازند در حالي كه مردم سپاه را براي خودشان مي دانند.
وي با بيان اينكه آمريكا و ديگر دشمنان انقلاب اسلامي براي هجمه به سپاه از فضاي مجازي كمك گرفته اند، گفت: برخي سايت هاي ضدانقلاب اخبار و اظهاراتي را به فرماندهان سپاه منتسب مي كنند كه اصلا واقعيت ندارد.
جواني با بيان اينكه خانواده هاي شهدا همواره پشتيبان ولايت فقيه بوده و هستند، گفت: امروز وقتي خانواده هاي شهدا مي بينند كه دشمن آنها را هدف قرار داده است در حمايت از ولايت فقيه وارد صحنه مي شوند اما متاسفانه در ميان خانواده هاي معظم شهدا يك يا چند خانواده به دليل بي بصيرتي و يا انگيزه هاي ديگر در پازل رسانه هاي ضدانقلاب بازي كرده اند.
رئيس اداره سياسي سپاه با بيان اينكه بيش از يك سال است كه در جمع طلاب تيپ امام صادق حاضر نشده و سخنراني نكرده است، گفت: سايت ضدانقلاب جرس (متعلق به مهاجراني) اخيرا مطالبي به نقل از من در جمع طلاب تيپ امام صادق (ع) منتشر كرده و مدعي شده است كه معاون سياسي سپاه در خصوص آقاي حسن خميني و برخي از علماي قم اظهاراتي را مطرح كرده است. در حالي كه اين خبر از اساس بي پايه و كذب است.
وي در خصوص مطالب منتسب به وي كه در سايت جرس منتشر شده نيز گفت: اگر در اين مطالب اندكي تامل شود، مشاهده خواهد شد كه نوشته هاي اين سايت ضدانقلاب با ادبيات بنده فاصله بسيار زيادي دارد.
رئيس اداره سياسي سپاه با بيان اينكه اكنون در دوران جنگ نرم به سر مي بريم، گفت: اساس كار دشمنان و سايت هاي ضدانقلاب فتنه انگيزي است.
جواني افزود: سايت هاي ضدانقلاب تلاش مي كنند با منتشر كردن اخبار كذب و منتسب كردن به افراد نظامي و سياسي فضاي كشور را ملتهب كنند كه در اين شرايط لازم است همه مردم بصيرت لازم را به خرج دهند.

مذارات سازش در ICU (خبر ويژه)

رژيم صهيونيستي با به سخره گرفتن مذاكرات سازش، شهرك سازي در كرانه غربي رود اردن را از سر گرفت.رسانه هاي آمريكايي و اروپايي اعلام كردند اين اقدام به معناي شكست و مرگ مذاكرات پا نگرفته صلح است. اين مذاكرات 4 هفته پيش آغاز شد.
جرثقيل ها و بولدوزرهاي رژيم صهيونيستي ويران كردن خانه ها و تسطيح زمين ها در 8 منطقه را از شامگاه روز يكشنبه از سر گرفتند. سياست شهرك سازي به مدت 01 ماه در اين مناطق متوقف بود. گفته مي شود قرار است دست كم دو هزار خانه در اين مناطق اشغالي احداث شود.
با وجود اينكه نتانياهو نخست وزير اسرائيل تظاهر به مخالفت با اين موضوع كرده و از شهرك نشينان خواسته بود دست كم، از سرگيري شهرك سازي را تبديل به مراسم جشن و پايكوبي نكنند، صهيونيست ها از سرگيري شهرك سازي را با جشن و كارناوال همراه كردند. به گزارش رسانه هاي غربي اين اقدام توأم با برگزاري جشن و هوا كردن بادكنك ها بود.
به دنبال انتشار اين خبر تمامي رسانه هاي آمريكايي و غربي از شكست و مرگ زودهنگام مذاكرات سازش خبر دادند. دويچه وله آلمان ضمن گزارشي تصريح كرد: «مذاكرات صلح در آستانه شكست قرار گرفته است». بي بي سي انگليس از تشديد رايزني ها «براي نجات مذاكرات صلح» خبر داد و اعلام كرد «از سرگيري شهرك سازي به منزله شكست مذاكرات است». دويچه وله نيز اعلام كرد تلاش ها براي نجات مذاكرات در جريان است.
راديو فردا و صداي آمريكا هم در گزارش هاي مشابهي تصريح كردند «از سرگيري شهرك سازي در كرانه باختري توسط اسرائيل، مذاكرات را به آستانه شكست كشانده و آمريكا مي كوشد مذاكرات را نجات دهد».
محمود عباس رئيس تشكيلات خودگردان اگرچه تهديد كرده بود در صورت آغاز دوباره احداث شهرك هاي صهيونيست نشين از مذاكرات كنار مي كشد اما فعلاً اعلام كرده عجله نخواهد كرد. وي و تشكيلات غيرقانوني اش تحت فشار شديد دولت مردمي حماس و افكارعمومي فلسطين و جهان اسلام قرار دارند. دولت صهيونيستي مي كوشد از سرگيري شهرك سازي را به عنوان يك امتياز مطرح كرده و توقف احتمالي اين اقدام را به واگذاري امتيازي بزرگ از سوي تشكيلات خودگردان مشروط كند! اين شيوه هميشگي اشغالگران فلسطين در مذاكرات بي سرانجام و فرسايشي سازش بوده است.
سرسختي رژيم صهيونيستي در اقدام گستاخانه اخير به نوعي كار را براي دولت اوباما هم دشوار مي كند چرا كه وي در طول 91 ماه گذشته تلاش داشته چهره اي متفاوت از سياست خارجي صهيونيسم زده آمريكا تصوير كند. روزنامه صهيونيستي معاريو در تحليل اخير خود نوشته است: نتانياهو بايد بين اوباما و جرثقيل ها يكي را انتخاب كند.

جنبش سبز است يا نهضت مادربزرگ ها؟! (خبر ويژه)

تقلاي فراوان و محسوس همسر مهندس موسوي براي مطرح كردن خود و اظهارنظرهاي وي كه اخيراً افزايش يافته است با خشم و عصبانيت اطرافيان موسوي و تعدادي از سران گروه هاي مدعي اصلاحات روبرو شده است. معترضان در جلسات نه چندان خصوصي خود حركات و اظهارات زهرا رهنورد را باعث شرمساري و آبروريزي دانسته و توضيح مي دهند كه بارها نارضايتي خويش را به اطلاع موسوي رسانده اند. يكي از معترضان كه عضو مركزيت حزب مشاركت است بعد از مرخصي از زندان در جمع كساني كه به ديدنش آمده بودند گفت: «بهتر است آقاي موسوي اين پيرزن را به خانه سالمندان بفرستد»! وي در واكنش به خنده حاضران و هشدار يكي از آنها كه جلسه خيلي هم خصوصي نيست- برخي از اقوام شخص مورد نظر هم در جلسه حضور داشتند- گفت؛ «البته خانه سالمندان را شوخي مي كنم ولي واقعا اين پيرزن 70 ساله آبرويي براي جنبش(!!) باقي نگذاشته و طوري حرف مي زند كه انگار همه تلاش ها و هزينه دادن ها و زندان رفتن هاي ما تحت رهبري او بوده است... به مدير سايت كلمه اعتراض مي كند كه چرا خبر فعاليت هاي مرا سانسور مي كنيد؟ براي دويچه وله پيغام فرستاده كه به جاي موسوي بايد با من مصاحبه كنيد... شنيده ام كه موسوي هم دلش از دست او خون است ولي ظاهرا كاري از دستش ساخته نيست». اين عضو مركزيت حزب مشاركت در ادامه با حالتي شوخي و جدي؛ گفته است؛ «بايد نام جنبش سبز(!!) را به «نهضت مادربزرگ ها» تغيير بدهيم».
گفتني است، بعد از مراجعه همسران شهيد ابراهيم همت و شهيد حميد باكري به منزل موسوي كه از حضور آنان ممانعت شد و به دنبال انعكاس اين خبر در سايت جرس، زهرا رهنورد در تماس با عطاءالله مهاجراني با عصبانيت به وي مي گويد؛ همسر همت و باكري براي ملاقات با من آمده بودند، و اعتراض مي كند كه چرا در خبر سايت جرس به اين موضوع اشاره اي نشده است!!

شريك دزد و رفيق قافله (خبر ويژه)

حتما ماجراي شريك دزد و رفيق قافله را شنيده ايد. يكي از عناصر نزديك به گروهك نهضت آزادي ادعا كرد اسلامگرايان تركيه كه اخيرا در رفراندوم تغيير قانون اساسي پيروز شدند، جريان هاي ملي- مذهبي و شبيه همين گروهك ملي- مذهبي در ايران هستند.
تقي رحماني در سايت ضد انقلابي روزنت- يكي از سايت هايي كه مطلقا كنتور نمي اندازد و دروغ گفتن در آن اوپن است- مي نويسد: من به عنوان عضوي از جريان ملي- مذهبي از پيروزي حزب عدالت و توسعه در رفراندوم تغيير قانون اساسي تركيه احساس خوشحالي كردم. گويا رجب طيب اردوغان بعد از پيروزي از زبان من سخن مي گفت. من هم حس پيروزي و كسب دستاورد داشتم. واقعيت اين است كه آنها در نهادسازي از ما جلو افتادند. آنچه حزب عدالت و توسعه انجام مي دهد ايده بازرگان(ملهم از مصدق) بود اما زمانه با بازرگان يار نبود.
وي اسلامگرايان تركيه را همچون گروهك هاي مدعي عنوان ملي- مذهبي در ايران سكولار توصيف كرد.
آنچه در اين تحليل مغالطه آميز- در جهت شارژ روحيه از هم پاشيده افراطيون- تعمدا مغفول مانده اين است كه اسلامگرايان تركيه اتفاقا در مصاف با جريان سكولار وابسته با آمريكا با چنگ و دندان مي جنگند و مواضع صريح ضد صهيونيستي دارند و در مناسبات سياسي هم جزو شركا و متحدان جمهوري اسلامي محسوب مي شوند، برخلاف جريان هاي گروهكي نظير نهضت آزادي كه رسما براي لانه جاسوسي آمريكا جاسوسي كردند و هم اكنون نيز چنان مشي مي كنند كه مورد حمايت هاي آمريكا و رژيم صهيونيستي قرار دارند.
آمريكا تا سالها تلاش كرده بود به كمك جريان سكولار حاكم بر تركيه(جريان حامي آتاتوركيسم) مانع از بالا آمدن اسلامگرايان شود اما اسلامگرايان اين كشور نيز مانند هر كشور ديگر خاورميانه، در نبرد دموكراسي بر جريان آمريكايي- صهيونيستي غلبه كردند.
در آمريكا، از برخي سران نهضت آزادي و گروهك هاي همسو به عنوان كساني كه «به شدت آمريكايي هستند» ياد مي شود.

كريستين ساينس مانيتور: كار از تحريم گذشته است (خبر ويژه)

محافل رسانه اي و سياسي آمريكا با نگراني و نااميدي نسبت به سرانجام تحريم ايران مي نگرند.
روزنامه سانفرانسيسكو كرونيكل ضمن تحليلي نوشت: ايران به درخواست آمريكا براي كاستن از سرعت برنامه هسته اي خود پاسخ رد داده است.
اين روزنامه همچنين از قول ايلان برمن رئيس شوراي سياست خارجي آمريكا نوشت: احتمال وقوع تحول ناچيز است. مسيرتحريم ها يك روند شكست خورده است.
روزنامه كريستين ساينس مانيتور هم در مقاله اي به قلم آلستر كروك مامور سابق سازمان جاسوسي انگليس (MI6) نوشت: ديگر نيازي به تداوم تحريم ها نيست چرا كه بايد ايران هسته اي را پذيرفت.
آلستر كروك تاكيد مي كند: زماني ما با اعمال تحريم مي خواستيم مانع از رسيدن ايران به مرحله غني سازي شويم، ولي اكنون شرايط تغيير كرده است و ايران آمادگي خود را براي مذاكره با روسيه، چين يا هر كشور ديگري از جمله براي همكاري در نيروگاه بوشهر اعلام كرده است؛ اين امر به اروپا و آمريكا نشان مي دهد كه ديگر بايد ايران هسته اي را بپذيرند. وقايع اخير اثبات مي كند كه تحريم ها بي نتيجه بوده و در نتيجه بايد لغو شوند و گزينه هاي ديگري جايگزين آن شوند. آغاز سوخت رساني به نيروگاه بوشهر به غرب بي اثر بودن تحريم ها را نشان داد و آنها را انگشت به دهان كرد.
موسسه آمريكايي «فارين پاليسي اين فوكس» هم در گزارشي اعلام كرد: تحريم ها عليه ايران بي تاثير هستند و مقاومت اين كشور بيش از گذشته شده است.
به گزارش باشگاه خبرنگاران، موسسه «فارين پاليسي اين فوكس» در گزارش خود مي نويسد: به نظر مي رسد كه دور تازه تحريم ها در حدي نيستند كه ايران را به مشكل بياندازد. اين نوع تحريم ها به طور كلي در هيچ زمينه اي كارايي ندارند. در حالي كه ايالات متحده آمريكا تصور مي كند كه سردمدار اين نوع تحريم ها بر عليه ايران مي باشد ولي در واقع باعث شده است تا خشم مردم ايران نسبت به آمريكا و مقاومت در برابر تهديدات بيروني افزايش يابد و حمايت هاي مردم از دولت ايران نيز گسترده تر شود. در حالي كه دولت ايالات متحده مدعي اجراي تحريم هاي هوشمند بر عليه ايران مي باشد كه در واقع اين نوع فشار بر عليه اين كشور به طور يقين بي تاثير است.

ما هم مي خواهيم مثل مريم و مسعود انقلاب ايدئولوژيك كنيم! (خبر ويژه)

نمايش چندماه پيش گروهك تروريستي منافقين در شهر تاورني فرانسه (حاشيه پاريس) به يك افتضاح تشكيلاتي و سياسي بزرگ براي اين گروهك ورشكسته تبديل شده است.
سران اين گروهك خردادماه گذشته تلاش كردند با حمايت نومحافظه كاران آمريكا و دستگاه جاسوسي فرانسه، يك تجمع تبليغاتي راه بيندازند و جريان اپوزيسيون ورشكسته را سرپا نشان دهند اما خبرها حاكي از تنش هاي بزرگ درون اين سازمان بسته و تروريستي پس از بالماسكه تاورني است.
بهزاد عليشاهي عضو اين گروهك كه تا مدت ها مسئوليت خارج كردن اعضاي سازمان از ايران و اعزام آنها به عراق را بر عهده داشت و اكنون ضمن جدايي از سازمان در اروپا زندگي مي كند، در وبلاگ خود ضمن ارائه گزارشي از نمايش تاورني نوشت: در ژوئن گذشته، جمع كردن تعدادي آدم در شهر تاورني براي مجاهدين هزينه هنگفتي به همراه داشت، صحبت از رقم مادي ده ميليون يورويي كه مجاهدين متحمل شدند نيست بحث هزينه هاي هنگفت سياسي و تشكيلاتي است كه بعد از سه ماه از آن تاريخ تمام قد رخ نموده است اكنون با فروكش نمودن تب و تاب تبليغات مجاهدين كابوس تمام عياري از اين گردهمايي مقابل مسئولين سازمان قد برافراشته است، كابوسي در دو بعد تشكيلاتي و سياسي؛ تظاهراتي كه با افراد عمده خوشگذران كه به وعده تفريح مجاني در پاريس آمده بودند شكل گرفته بود؛ يك گردهمايي كه لبريز بود از صحنه هاي عاشقانه زوجهاي جوان كه آمده بودند روزي را بگذرانند بدون اينكه بدانند چه خبر است و صحنه هايي از بدمستي و عشق و دلخوشي؛ چيزي كه سازمان سالهاست از اعضايش دريغ داشته است و همين اعضا و مسئولين، اين صحنه ها را ديدند و خودشان عكس ها را سانسور كردند. خبرهاي رسيده از اورسور و از حكايت از بهم ريختگي مسئولين از اين جريان دارد؛ آنها در خفا و با هم مي گويند اگر اين كارها بد است چرا اينها را به جلسه آورده اند و اگر خوب است چرا براي ما حرام است؛ بطور مضحكي از صدها هزار عكس و ساعتها فيلم فقط تعداد كمي از نظر سازمان قابل استفاده است. اعتراض اعضا بصورت فاكتهايي چهره نشان داده است؛ فاكتهايي مثل اينكه با ديدن تصويري از گردهمايي تاورني دچار لحظه جنسي شدم. اين فاكت ها سران سازمان را مي لرزاند؛ علاوه بر بيدار شدن عشق، خشم اعضا هم بعد از اين گردهمايي بيدار شده است.
وي كه چندي پيش مورد حمله چماقداران سران سازمان در شهر «آرنهم» هلند قرار گرفت، اضافه مي كند: آنها به هم و انقلاب ايدئولوژيك درون سازمان معترضند و مي گويند مگر ما قرار است تا ابد در خانه هاي تيمي و مقرها بمانيم؟ علاوه بر اين هزينه تشكيلاتي؛ سازمان با مشكل ديگري هم مواجه است، حضور جان بولتون سياستمدار آمريكايي كه از نظر احزاب چپ و سوسياليست اروپايي منفور است؛ در اين گردهمايي باعث شده كه اين احزاب مجاهدين را بازيچه و دست ساخته نئوكان ها ديده و تمايل كمتري براي ملاقات با آنها نشان دهند؛ بولتون كه از امضاكنندگان نامه 26 ژانويه 1998 با عنوان پروژه قرن جديد آمريكا مي باشد، از سوي تندروهاي اسرائيلي سفير واقعي اسرائيل در آمريكا ناميده مي شد؛ نظريه پردازي حمله به افغانستان و عراق، جنگي كه تمام كشورهاي اروپايي درصدد خروج از آن و پاك كردن آثار آن از سياستشان هستند از افتخارات جان بولتون است. او امروز باز خواهان جنگ ديگري در خاورميانه است، جنگ با ايران. حتي احزاب راستگراي اروپايي هم امروزه بخاطر بحران اقتصادي دامنگير كه از سويي باعث قد كشيدن آنها هم هست، بيشتر سياستشان معطوف اقتصاد و اسلام و مهاجرت در كشورشان شده تا اينكه مدافع حمله و حتي تحريم كشوري مثل ايران باشند، آنها چه چپ و چه راست امروزه مجاهدين را عروسكهايي مي بينند كه با نخهايي به حركت در مي آيند كه افراطي ترين جنگ طلبان آمريكايي و اسرائيلي در دست گرفته اند و براي همين دستگاه ديپلماسي مجاهدين همچون دستگاه تشكيلاتي اش به گل نشسته است و اما از ديگر هزينه هاي تاورني بايد به بعد استراتژيكي و تاكتيكي آن هم اشاره كرد؛ جمع كردن آدمها در خارج كشور آيا منجر به سقوط جمهوري اسلامي خواهد شد؟ از چه طريق؟ و چرا جنگ آزاديبخش نوين كه استراتژي سازمان بود به شكست انجاميده است؟
يادآور مي شود اين ضد انقلاب خارج نشين از سال 63 جذب منافقين شد و در عمليات موسوم به فروغ جاويدان (مرصاد) مشاركت داشت. و تا سال 84 با اين گروهك در عراق و اروپا همكاري مي كرد.
گروهك منافقين بخشي از نمايش هاي خياباني در اروپا و آمريكا را -كه با خرج كردن پول و گردهم كردن اوباش كلاّش و خوشگذران همراه است- براي ادامه بقاي خود و مزدوري سازمان هاي جاسوسي غرب ضروري مي داند اما در عين حال همين ريخت و پاش ها باعث اعتراض عناصر قرباني و زنجيري در خانه هاي تيمي شده است.

تحريف يك اقدام قابل تقدير در روزنامه شرق (خبر ويژه)

در پي اقدام قابل تقدير معاونت سينمايي مبني بر جلوگيري از فعاليت «اصغر فرهادي» كارگردان سينما، برخي از جريانات سياسي با تحريف و دروغ نسبت به اين اقدام واكنش نشان دادند. در همين رابطه يكي از روزنامه هاي زنجيره اي در حمايت از اين فيلمساز همسو با جريانات ضد انقلاب، دست به تحريف واقعيت و تحريك احساسات مخاطبان خود زد. اين روزنامه، ديروز با چاپ عكس بزرگي از فرهادي در صفحه نخست خود، دليل لغو مجوز فيلم تازه وي را، تنها اين دانست كه فيلمساز ياد شده، در متن جشن سينماي ايران آرزو كرد چند سينماگر به فعاليت سينمايي مشغول شوند!
اين روزنامه به مخاطبان خود توضيح نداد كه اولا: برخي از اين سينماگران، اساسا افرادي هستند كه به سبب اعمال مجرمانه، روي برگشتن به ايران را ندارند. «محسن مخملباف» كسي است كه علنا به خدمت سرويس هاي اطلاعاتي بيگانه درآمده و در بوق هاي استكباري چون راديو فردا- ارگان سيا- ناسزاگويي آنان عليه مردم ايران را نشخوار مي كند و يا گلشيفته فراهاني بازيگري است كه روز 11 سپتامبر همراه با فردي كه به ساحت قرآن كريم هتاكي كرده است، آهنگي را در توجيه تجاوز آمريكا به عراق و افغانستان اجرا كرد كه در آن حمله وحشيانه آمريكا به اين دو كشور مسلمان به بهانه يك حادثه تروريستي موجه قلمداد شده بود!
ثانيا: روزنامه مذكور ننوشت جناب آقاي فيلمساز، در متن يك مراسم رسمي و در حضور خبرنگاران، خواهان تغيير حاكميت جمهوري اسلامي ايران شده است!
بايد از نويسنده شرق پرسيد: آيا نظر فردي با اين خصوصيات و اقدامات ياد شده را مي توان تنها در حد و اندازه بيان يك نظر معمولي معرفي كرد؟