(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


چهارشنبه 21 مهر 1389- شماره 19763

رويارويي با حاكميت هدف نهايي بنياد سورس در ايران
دست هاي نامرئي -46

E-mail:shayanfar@kayhannews.ir




رويارويي با حاكميت هدف نهايي بنياد سورس در ايران
دست هاي نامرئي -46

نويسنده: محمد عبدالهي
همان طور كه در فصل اول اشاره شد، سوروس بخش زيادي از سرمايه خود را به كار تحقيق در كشورهاي مختلف جهان تخصيص داده و به همين منظور مؤسسه هاي تحقيقاتي زيادي را دايرنموده به طوريكه شبكه سازمان هاي سوروس در سراسر جهان و به خصوص در اروپا و جمهوري هاي شوروي سابق ايجاد شده است.
هدف نهايي سوروس تشكيل ائتلاف جوامع باز است تا وظايف سازمان ملل را به خود اختصاص دهد. وي معتقد است سازمان ملل متحد سازماني نيست كه در تشويق جامعه باز موفق باشد.
سوروس با انتقاد از بوروكراسي دولتي، ترجيح مي دهد تا جاي ممكن كمك هاي خود را مستقيماً در اختيار نيازمندان (!) قرار دهد.
لذا اين مؤسسه يكي از ده مؤسسه فعال در خدمت عام المنفعه در اروپاي شرقي و جمهوري هاي تازه استقلال يافته شوروي مي باشد كه در پوشش خدمات خيريه، برنامه ريزي و سازماندهي نهادهاي مدني و غير دولتي را در راستاي تحقق جامعه باز و به زبان ديگر براندازي نرم و انقلاب مخملي در دستور كار دارد.
برنامه هاي اجرايي اين مؤسسه در سراسر دنيا كه معمولاً توسط دفترهاي اصلي آن در «نيويورك»، «واشنگتن دي.سي» و «بوداپست» هدايت و سرپرستي مي شوند، در پي رسيدگي به موضوعات مشخصي نظير اصلاحات اقتصادي، توسعه آموزش در تمامي سطوح جامعه، حقوق بشر، اصلاحات قانوني، مدني و اقتصادي، فرهنگ و هنر، بهداشت عمومي و رسانه هاي ارتباط جمعي مي باشد. اين مؤسسه كه دفاتري در بالتيمور، بروكسل، لندن و پاريس در اختيار دارد، عمدتاً از طريق راه اندازي سازمان هاي غيردولتي و يا دراختيارگذاشتن هداياي مالي براي پروژه هاي مطرح شده توسط افراد و ساير نهادهاي اجتماعي به تقويت امكانات جامعه مدني در بسياري از كشورهاي جهان مي پردازد.519
برخي اخبار و اطلاعات حاكي از اين بود كه بنيادسوروس فعاليت خود را در داخل كشور ايران آغازنموده و موفق گرديده به شكل غيررسمي دفتري را در ايران داير و اهداف خود را از اين طريق دنبال نمايد. لذا با متمركز شدن بر روي موضوع، نماينده آن بنياد در ايران، «يحيي كيان تاجبخش»، شناسايي و دستگيرشد.
كيان تاجبخش، فرزند يكي از درباريان رژيم منحوس پهلوي بوده و از كودكي به خارج از كشور رفته و تحصيلات خود را در انگليس و آمريكا گذرانده است. مشاراليه دوسال قبل از ورود به ايران با بنياد سوروس آشنا شده و طرح اوليه ي خود را در موضوع ايران به آن بنياد ارائه مي دهد.
مبتني بر اسناد كشف شده بنياد سوروس در ايران، اين بنياد استراتژي خود را اين گونه بيان مي كند :
«اكنون استراتژي به روز ما دو عنصر كليدي را در نظر گرفته است :
اول، محيط هاي كليدي معتبري كه در بازيگران محلي احساس نياز به وجود آيد تا تعامل با شبكه سوروس را سودمند بدانند و در آن پايه پروژه ها را توسعه دهند.
دوم، بازيگران محلي معتبري كه در ارزش هاي «جامعه باز» شريك هستند و در تعامل با ما در خصوص برنامه ريزي و بررسي در مورد اين استراتژي مشتاق شده اند.»
در بخش ديگري از اين سند آمده است :
«اهداف خاص اين بنياد در ايران وصل كردن انديشمندان، تحصيل كردگان، حاكمان محلي و NGO هاي ايران به آمريكا و جوامع تحقيقاتي و حقوق بشر بين المللي و توانمندسازي مؤسسات محلي ايران است.»
در ادامه در خصوص ويژگي هاي بورس هاي اين بنياد به نكاتي اشاره مي گردد از جمله :
- اين بورس ها با شبكه هاي سياسي تخصصي و فرصت ها مرتبط مي شوند.
- برنامه ي بورس بر عناويني كه داراي اهميت استراتژيك براي بنياد سوروس مي باشند متمركز مي شوند و تيم هايي از افراد سياسي مجرب در اين موضوعات را انتخاب مي كنند.
- افراد برجسته اي از اروپاي شرقي، براي عضويت در آموزش هاي تكميلي و فرصت هاي تحقيقاتي شامل دوره كوتاه مدت 3 ماهه ي بين المللي بورس علمي سياست عمومي در واشنگتن وابسته به برنامه مطالعات اروپاي شرقي مركز وودرو ويلسون كانديدا مي شوند.
- به افراد كمك خواهد شد تا توسط مشاوران گروهي مجرب، در كارهايشان راهنمايي گردند.
- براي كيفيت بخشي به بورس ها، درخواست ها بايد به يك مؤسسه ي تحقيقاتي يا سياست ساز متناسب با موضوع در كشور آنها، به عنوان مقر اوليه ارايه گردد.
- اين طرح بايد توضيح دهد كه چگونه نتيجه تحقيقات و سفارشات راهبردي در كشورهاي مختلف بهره برداري مي شود.»
در راستاي تحقق استراتژي بنياد مذكور و براي شروع كار جدي تر در ايران، «آنتوني ريچتر»520 مسؤول خاورميانه بنياد سوروس در سال 1383 جهت شناسايي يك نماينده و دفتري كه پروژه هاي بنياد سوروس در ايران را پوشش دهد به ايران سفر كرده و با افراد مختلفي در داخل كشور ملاقات و جلسه داشته است. ريچتر در بين كانديداهاي مورد نظر، نهايتاً كيان تاجبخش را بعنوان نماينده بنياد سوروس در ايران انتخاب و موضوع را با وي در ميان گذاشته مي شود.
پس از قطعي شدن موضوع تصدي نمايندگي بنياد سوروس، قراردادي با وي منعقد و مقرر مي گردد در هر ماه به مدت دو هفته و روزانه مبلغ 350 دلار دريافت نمايد. ضمناً كليه ي هزينه هاي مربوط، از جمله هزينه هاي داخلي و اياب و ذهاب به آمريكا و ساير كشورها توسط بنياد پرداخت گردد.
سال 2004 بنياد سوروس مجوز فعاليت خود در ايران را از دولت آمريكا اخذ، و تاجبخش بعنوان نماينده ايران، براي تمديد مجوز سال هاي 2005 و 2006 شخصاً به اداره مربوطه در وزارت خارجه آمريكا مراجعه و تمديد فوق را اخذ مي نمايد.
باتوجه به قانون «تحريم ايران» در آمريكا هرگونه فعاليت و سرمايه گذاري بنيادها و مؤسسه هاي آمريكايي در ايران بايد با مجوز OFAC از وزارت خارجه آمريكا باشد، لكن در دو جلسه ي ساليانه اي كه كيان تاجبخش، با مسؤولين وزارت خارجه آمريكا جهت تمديد مجوز و براي سرمايه گذاري بنياد سوروس در ايران شركت نموده بود، از وزارت خارجه مدير دفتر برنامه هاي دولتي ايران، كارشناس برنامه ريزي و مطالعات وزارت خارجه آمريكا و مدير دفتر دموكراسي در خاورميانه و خانم «باربارا ليف»521 (مسئول دفتر جديد ايران در وزارت خارجه آمريكا) و از بنياد سوروس آقاي ريچتر (رئيس تاجبخش در بنياد سوروس) حضور داشتند كه تاجبخش گزارشي از پروژه هاي سوروس در داخل ايران ارايه مي دهد و سپس مديران فوق در وزارت خارجه آمريكا در اين زمينه سؤالاتي نموده و به راحتي مجوز صادر مي گردد.
به رغم اختلاف سياسي سوروس با دولت بوش، اين مركز در ترويج دموكراسي مورد نظر آمريكا و دخالت در ايران هيچ مشكلي با آن دولت ندارد و جلسات فوق، كاملاً صوري بوده و براي فعاليت سوروس در ايران مجوز صادر مي شود.
تاجبخش كه هم چنين مدير تعدادي از پروژه هاي بانك جهاني در ايران مي باشد از برخي نهادهاي بين المللي به عنوان شريك ثالث براي پوشش و پيشبرد برنامه هاي بنياد سوروس در ايران استفاده مي كرده است.
هم چنين در پروژه هاي بنياد سوروس در ايران، كيان تاجبخش از متخصصين مجرب در هر موضوع استفاده مي كرده است. نحوه ي گزينش آن ها از طريق شبكه ي مرتبطين خود و نحوه ي جذب آن ها نيز به واسطه وصل بودن سوژه به نهادهاي بين المللي فوق و اعتبار اين نهادها بوده است.
ارتباطات تاجبخش با سازمان ها و نهادهاي مختلف داخل كشور به اعتبار مشاور بانك جهاني، v.n.g و ... بوده و امكان مناسبي براي بهره برداري در راستاي اهداف سوروس در ايران فراهم نموده است.
اهداف كوتاه مدت بنياد سوروس، عمدتاً فعاليت در راستاي تابلوي آشكار آن كه در ظاهر از چهره اي آراسته و زيبنده و كاملاً بشردوستانه برخوردار است، خلاصه مي شود.
اهداف ميان مدت اين بنياد، فرهنگ سازي، نهادسازي و شبكه سازي در كشور است، كه به تدريج به ايجاد يك شبكه ي غيررسمي و مرتبط با آن ها در داخل كشور منجرشده و توسعه و گسترش آن در دستور كار جدي قرار دارد.
هدف غايي و درازمدت بنياد سوروس يا جامعه باز، توانمندسازي اين شبكه در عرصه هاي موردنظر و بهره گيري از آن در زمان معين در رويارويي با حاكميت كشور مي باشد.
شايان ذكر است كه هدف كوتاه مدت بنياد، صرفاً به عنوان ابزاري براي نيل به اهداف ميان مدت و بلندمدت مي باشد و محتواي پروژه براي بنياد اهميتي ندارد. به عنوان مثال كيان تاجبخش مي گويد :
«زماني به يكي از مديران بنياد سوروس، گزارش عدم پيشرفت پروژه ي بهداشت عمومي در ايران (پروژه پوششي بنياد) را ارايه دادم، ايشان پيشنهاد كرد كه فرقي ندارد هر پروژه اي كه مي توانيد سازماندهي نماييد مثلاً در زمينه محيط زيست.»
در ادامه به بخشي از صحبت هاي جرج سوروس كه در جلسه ي بسته ي مديران آن بنياد ايراد گرديده، اشاره مي شود. وي در جلسه مذكور اظهار مي دارد:
«مأموريت ما در اروپاي شرقي به اتمام رسيده و در حال حاضر نوبت به خاورميانه و جهان اسلام رسيده است.»
مبتني بر اين بيان، دو نكته قابل تبيين مي باشد:
1. گذر از ايدئولوژي ماركسيستي با فروپاشي برخي كشورهاي اروپاي شرقي در انقلابات رنگين تحقق يافته است.
2. سوروس با تأسي به تئوري و تفكر كارل پوپر در سياست جامعه باز، ايدئولوژي را ناشي تحقق اهداف خود دانسته و لذا در حال حاضر جهان اسلام داراي ايدئولوژيي است كه بايد براي فروپاشي و گذر از آن نيز مدل جامعي طراحي نمود.522
14- مؤسسه شوراي روابط خارجي523
اين مؤسسه در سال 1921 ميلادي در ايالات متحده آمريكا تأسيس شد. هدف از تأسيس اين شورا ارتقاي شناخت و آگاهي مردم آمريكا نسبت به ملل و اقوام ديگر بوده است، زيرا به اعتقاد مؤسسان آن، آرامش، صلح، كاميابي و رفاه مردم آمريكا در گرو برقراري صلح و امنيت در تمامي نقاط جهان است. از اين رو اين شورا به تحقيق و پژوهش درباره فرهنگ ها، تاريخ، اهداف، آرمان ها، جنگ ها و جاه طلبي ها، آداب و رسوم، سنن و مسائل سياسي، اقتصادي و اجتماعي ديگر كشورها مي پردازد. اهم اهداف شورا شامل، تبيين عقايد و نظريات جديد براي ايجاد جهاني امن تر، ارايه طرح ها و برنامه هاي نوين در مورد سياست خارجي آمريكا، پرورش نسل آينده رهبران، محققان و انديشمندان سياست خارجي و بهره بردن از تخصص ها، مهارت ها و تجارب رهبران جهان مي باشد كه براي تحقق اين اهداف به پژوهش، برگزاري جلسات مباحثه و مناظره، چاپ كتب، نشريات و مقالات و اجراي برنامه هاي تلويزيوني و راديويي با حضور كارشناسان و متخصصان مي پردازد.524
مؤسسه شوراي روابط خارجي برخلاف تمام مؤسسات آمريكايي كه امكان ندارد چنين ريسكي را بكنند، «احمدي نژاد» را در سال هاي اخير دعوت كرده و رييس جمهور نيز نظرات خود را در آنجا مطرح كرده است.
مؤسسه شوراي روابط خارجي در بين مؤسسه هاي موجود واقع گراتر از بقيه مؤسسات است و شايد به خاطر همين است كه برخلاف تمام مؤسسات آمريكايي مشي به ظاهر معتدل تري را دنبال مي كند.
اين مؤسسه به خاطر نزديك بودن به افرادي نظير «برژينسكي»525، «گري سيك»526 و ... جزء طرفداران تعامل با ايران به حساب مي آيد، نكته ديگر آن كه به دليل حضور دموكرات ها در قدرت، اين مؤسسه هم قدرت زيادي پيدا كرده است.
19 ژوئيه 2004، شوراي روابط خارجي گزارشي را در خصوص جمهوري اسلامي با عنوان «ايران؛ زماني براي يك رهيافت نو» منتشر نمود. شوراي روابط خارجي اگرچه ادعا مي كند مؤسسه اي غيرحزبي است اما با سياست مداران ميانه رو حزب جمهوري خواه ارتباط دارد. رئيس اين شورا، «ريچاردهاس»527 است كه در دوره اول رياست جمهوري بوش مسؤول سياست گذاري وزارت امورخارجه آمريكا را برعهده داشت. گزارش ويژه اين شورا در 91 صفحه و با سرپرستي برژينسكي (مشاور سابق امنيت ملي) و «رابرت گيتس» (رئيس سابق سازمان سيا و وزير دفاع كنوني آمريكا) تهيه شده است. اهم ارزيابي هاي اين شورا در خصوص جمهوري اسلامي ايران و مسائل آن با آمريكا را در محورهاي هشت گانه زير مي توان جاي داد:
1- با گذشت بيش از 25 سال از انقلاب اسلامي، ايران هنوز هم يك چالش و در عين حال فرصت براي ايالات متحده محسوب مي شود.
2- گفتگو بين آمريكا و ايران نيازي به هماهنگي كامل بين دو دولت ندارد. واشنگتن در طول تاريخ روابط دوستانه و صميمانه اش را با همه رژيم هايي كه از نظر سياسي و فلسفي با آمريكا تفاوت دارند، حفظ كرده است و بنابراين عاقلانه نيست كه آمريكا رابطه با تهران را تا حل و فصل همه اختلاف ها بين دو دولت به تعويق اندازد.
3- براي شروع هر رابطه جديدي با ايران، بايد انتظارات دوطرف واقع بينانه باشد. از طرف ديگر آمريكا بايد به روشني با ايرانيان رابطه برقرار كند همان طور كه با بازيگران گوناگون رابطه دارد.
4- از آنجا كه موضوعات مورد اختلاف بسيار پيچيده و متعدد مي باشند و چارچوب سياسي داخلي هر دو طرف بسيار انعطاف ناپذير است اين امكان وجود ندارد كه آنها يك شبه به توافق برسند.
5- اين گروه باور دارد كه با وجود دگرگوني هاي سياسي عميق و نارضايتي هاي عمومي، امكان وقوع انقلاب ديگر در ايران وجود ندارد. در حال حاضر نيروهايي كه متعهد به حفظ نظام كنوني ايران هستند، كنترل كاملي بر كشور دارند و تنها نماينده رسمي اين كشور به شمار مي آيند.
6- يكي از مواردي كه ايالات متحده را براي ساليان سال نسبت به فعاليت ها و مقاصد ايران نگران ساخته، موضوع همسايگان جمهوري اسلامي است.
7- در خصوص فعاليت هاي هسته اي ايران، اگرچه اعضاي تيم تحقيق ديدگاه هاي متفاوتي در مورد اين بحث داشتند كه آيا ايران حقيقتاً بدنبال سلاح اتمي است يا خير؟، با اين حال بر اين نكته توافق نظر دارند كه ايران تلاش دارد تا ضمن حفظ همكاري تاكتيكي خود با آژانس بين المللي انرژي اتمي، حيطه فعاليت هسته اي خويش را نيز مخفي نگه دارد تا بتواند از اين انتخاب تا زماني كه امكانش را دارد بهره برداري نمايد.
8- اعضاي گروه پژوهش معتقدند كه به نفع ايالات متحده است تا به شكلي گزينشي با ايران جهت ارتقاي ثبات منطقه، بازداشتن ايران از بدست آوردن سلاح هاي هسته اي، كسب و حفظ منابع قابل اتكاي انرژي، كاستن از خطر ترور و همچنين بيان كاستي هاي دموكراسي كه بر سراسر خاورميانه سايه افكنده، وارد معامله و همكاري شود.
با توجه به چنين ارزيابي هايي شورا پيشنهاددهنده ي يك رهيافت راهبردي نوين در خصوص ايران است. گروه پژوهش اين شورا در خصوص جمهوري اسلامي ايران به اين نتيجه رسيده است كه فقدان تعامل مناسب با ايران در موقعيت زماني كنوني، به منافع آمريكا در خاورميانه به عنوان يكي از مناطق حياتي جهان آسيب رسانده است. لذا پيشنهاد مي شود تا با انجام مذاكره مستقيم با تهران در خصوص برخي حيطه هاي خاص با اهميت براي طرفين، اين نقيصه برطرف گردد.528
15- مؤسسه ايالات متحده براي صلح529
مؤسسه «ايالات متحده براي صلح» روابط نزديكي با CIA از طريق همكاري با مؤسسه ICFJ (مركز بين المللي ژورناليسم)530 داشته است.
مؤسسه ايالات متحده براي صلح نيز مانند بقيه مؤسسات معرفي شده، روابط نزديكي با مراكز امنيتي - اطلاعاتي آمريكا دارد.
البته اين مؤسسه به بخش معقول تر دمكرات ها نزديك است، اما در هر صورت روابط نزديكي با CIA از طريق همكاري با مؤسسه ICFJ (مركز بين المللي ژورناليسم) داشته است.
از جمله كنفرانس «ايران 360 درجه» كه چند سال پيش توسط ICFJ برگزار شد، توسط USIP تأمين مالي شد.
16- مؤسسه دولتي آژانس آمريكائي براي توسعه بين الملل531:
اين مؤسسه به ظاهر فعاليتش براي توسعه و از ميان برداشتن فقر است. اما از شروع جنگ سرد و به خصوص پس از 11 سپتامبر به گونه اي عمل مي كند كه آمريكا را به عنوان يك مركز خيريه معرفي مي نمايد.
اين مؤسسه، بودجه اي معادل 10 ميليون دلار به ايران اختصاص داده كه در يك مناقصه بين مؤسسات غير آمريكايي تقسيم كرده است. اعضاي هيئت مديره اين مؤسسه همگي از دولتي هاي آمريكا مي باشد.532
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
519 . شعيب بهمن، همان، صفحه 206
Antony Richter 520
Barbara Lif 521
522 . جزوه ناتوي فرهنگي، دفتر هنر و ادبيات صرير
523 Council on Foreign Relations Institute
524 . بهزاد احمدي لفوركي و فيروزه ميررضوي، همان، صفحه 91
525 Zbigniew Brzezinski
526 Gary G Sick
Richard N Haass 527
528 . علي عبدالله خاني، رويكردها و طرح هاي آمريكايي درباره ايران، تهران: مؤسسه فرهنگي مطالعات و تحقيقات بين المللي ابرار معاصر تهران، 1385، صفحه هاي 139-134
529 United States Institute Of Peace USIP
International Center for Journalists 530
531 US Agency for International Development
532 . معرفي مؤسسات برانداز - 4خبرگزاري فارس، 20 آذر 1388
پاورقي

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14