(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


پنجشنبه 22 مهر 1389- شماره 19763

مؤسسه رند : حمله به ايران آمريكا را پشيمان مي كند
دست هاي نامرئي -47

E-mail:shayanfar@kayhannews.ir




مؤسسه رند : حمله به ايران آمريكا را پشيمان مي كند
دست هاي نامرئي -47

نويسنده: محمد عبدالهي
17- مؤسسه هادسن533 :
مؤسسه هادسن در سال 1961 در «ايندياناپوليس» آمريكا توسط «هرمان كان»534، «مكس سينگر»535 و «اسكار روبهازن»536 و به منظور تحقيق و پژوهش در زمينه مسائل سياست خارجي، سياست داخلي، امنيت ملي، اقتصاد و امور دفاعي و امنيتي تأسيس شد.اين مركز از بدو تأسيس تاكنون سعي داشته تا به عنوان مركز مادر تحقيقات كاربردي آمريكا، در عرصه چالش هاي سياسي، اقتصادي و امنيتي شناخته شود و در اين راستا به ارايه تحقيقات مستقل و بسيار پيشرفته، ارايه خدمات مشاوره اي و پيشنهاد ايده هاي نوين كاربردي و راهبردي بپردازد. تهيه توصيه نامه ها در زمينه هاي مختلف، انتشار كتاب و مقالات تحقيقي، برگزاري كنفرانس ها و همايش هاي علمي و فعاليت در عرصه اطلاع رساني الكترونيكي در زمينه هاي يادشده از ديگر فعاليت هاي اين مركز تحقيقاتي است. اين مركز داراي چندين شعبه و نيز مراكز ماهواره اي براي نيل به اهداف و گسترش فعاليت هاي خويش است و در زمينه حقوق بشر، مذهب و فرهنگ با ديگر مراكز مطالعاتي همكاري مي كند.537
دكتر «هربرت آي.لاندن:538، رئيس مؤسسه هادسن و دكتر «كنث آر.وينستين»539، معاون و مدير اجرايي آن مي باشند.540
مؤسسه هادسن نزديكي بسياري به جمهوري خواهان آمريكا دارد و عناصر صهيونيستي جدي و سرسختي دارد.
اين مؤسسه در بين ايرانيان به سلطنت طلبان نزديك است. «شهريار آهي»، «رضا پهلوي» و «نازنين انصاري» كه از اعضاي ژورناليست محفل سلطنت طلبان است، از مرتبطين با اين مؤسسه هستند.
«جاناتان پاريس»541 كه اصالتاً يهودي و صهيونيست نيز هست، از جمله افرادي است كه بر روي مسأله ايران در اين مؤسسه تمركز دارد.
مؤسسه هادسن به خاطر حمايت سلطنت طلبان ايراني، طراح پروژه پارلمان در تبعيد است كه سلطنت طلبان قصدداشتند آن را تشكيل دهند و در نهايت نيز شكست خورد.
طي چند سال گذشته اين مؤسسه تلاش كرد تا ائتلافي بين گروه هاي سلطنت طلب راه بيندازد. جالب اينكه برخي از اين افراد داراي سابقه چپ هستند و در زندان شاه شكنجه شده اند، اما پس از انقلاب تصميم گرفتند با شكنجه گران خود عليه نظام اسلامي متحد شوند.
18- موقوفه كارنگي براي صلح بين المللي542 :
مؤسسه «موقوفه كارنگي براي صلح بين المللي» تاحدود زيادي نزديك به دموكرات هاي آمريكايي است.
موقوفه كارنگي براي صلح بين المللي يك مؤسسه غيرانتفاعي خصوصي آمريكايي است كه «اندرو كارنگي»543 ميليونر آمريكايي در سال 1910 براي «گسترش همكاري بين المللي و درگيري فعال آمريكا در امور بين المللي» تأسيس كرد.
از عناصر فعال ايراني اين مؤسسه، «كريم سجادپور» است كه در آمريكا بزرگ شده است، اما مدت 3-4 سال در ايران به عنوان نماينده مؤسسه اي به نام «مركز بحران بين المللي»544 فعال بوده است.
وي رابطه بسيار خوبي با محافل نزديك به كارگزاران داشته است و ظاهراً از اقوام «رامين جهانبگلو» و دوست نزديك «سيامك نمازي» است و با «تريتا پارسي»545 هم به خاطر هم سني مرتبط است.
وي در حال حاضر در آمريكا به سر مي برد و حدود يك سال و نيم پيش هم جزوه اي در خصوص رهبر معظم انقلاب منتشر كرده است546.
19- كميته خطر جاري547
اين مركز، مأموريت خود را حمايت و گسترش دموكراسي از طريق پيروزي در نبردي جهاني عليه تروريسم، نهضت ها و ايدئولوژي هاي محرك آنان، گسترش حكومت قانون، تضمين حقوق اوليه بشر و توسعه ي جوامع مدني اعلام كرده است.
در ميان اعضاي اين كميته نام مقامات بلندپايه سياسي و امنيتي، دانشگاهيان و محققان مؤسسات پژوهشي ايالات متحده و اصولاً كساني به چشم مي خورد كه به جناح محافظه كاران واقع گرا تعلق دارند كه از ميان آن ها مي توان به كساني نظير «جوزف ليبرمن»548 (سناتور يهودي دموكرات)، «جيمز وولسي» (رييس سابق سازمان سيا در دوره كلينتون)، «ايلان برمان»549 (معاون سياست گذاري شوراي سياست خارجي آمريكا)، «مارك پالمر» (سفير سابق آمريكا در مجارستان)، «دانيله پلتكا»550 (معاون مطالعات امور دفاعي و سياست خارجي مؤسسه اينترپرايز)، «اليوت كوهن»551 (مبتكر نظريه جنگ جهاني چهارم در دانشگاه جان هاپكينز)، «فرانك گفني»552 (مدير مركز سياست امنيتي) و «دانيل پايپس»553 (سردبير فصلنامه خاورميانه) اشاره كرد.
اين كميته، اولين بار در سال 1950ميلادي و هم زمان با آغاز جنگ سرد به عنوان تشكيلاتي در راستاي ايجاد اجماع ملي براي مقابله با توسعه طلبي شوروي در عرصه ي سياسي آمريكا ظاهر شد. اين تشكيلات در ميانه ي دهه ي 70 توسط سناتور دموكرات، »هنري اسكرپ جكسون«554، با هدف اتخاذ موضعي قوي تر در قبال روس ها تجديد حيات دوباره يافت. در ژوئن 2004 بار ديگر اين كميته با تشكيل جلسه اي با نام عراق و جنگ عليه تروريسم براي سومين بار در صحنه سياسي ايالات متحده حضور يافت و اين بار مقابله با آنچه دولت هاي ياغي، اسلام گرايان افراطي و تروريسم بين المللي ناميده شد را در دستور كار خود قرار داد.
در اين راستا و در 20 دسامبر 2004، كميته خطر كنوني، گزارش مطالعاتي را به عنوان «ايران، يك رويكرد جديد»555 ارائه نمود. اين كميته ضمن آنكه ايران را مركز تهديد و بزرگ ترين حامي شبكه هاي تروريستي معرفي مي كند، تهديداتي ناشي از جمهوري اسلامي را بيشتر در سطح منطقه اي و پيرامون امنيت رژيم صهيونيستي و منافع منطقه اي آمريكا مورد ارزيابي قرار مي دهد. در فصل بعد به طور مشروح به اين گزارش پرداخته مي شود.
20- بنگاه رند556
جنگ دوم جهاني مسير نويني را در روند پيدايش حوزه آينده پژوهي گشود. ارتش بريتانيا از گروهي پژوهش گر غيرنظامي درخواست كرد كه با مشاهده نمونه هاي مختلف عمليات نظامي، پيشنهادهايي براي بهبود آن ارايه دهند. پژوهش هاي اين گروه به تأسيس رشته اي به نام «تحقيق در عمليات» منجر شد. رشته تحقيق در عمليات توانست ادبيات جديدي را در حوزه استراتژي و تكنولوژي و پيوند اين دو ايجاد كند و مبناي تأسيس سامانه هاي هوايي جديد ارتش بريتانيا شود.
موفقيت هاي گروه هاي علمي در اين عرصه و عرصه هاي مشابه، ايالات متحده را به سوي اتخاذ رويكرد مشابهي براي حل مشكل مديريتي جنگ سوق داد. از آن جاكه اين گروه ها بيشتر در مديريت اجرايي عمليات ها ايفاي نقش مي كردند، در انگليس به گروه هاي تحقيق عملياتي مشهور شدند اما در آمريكا از عناوين مختلفي براي اين حوزه استفاده شد. از جمله مي توان به تحقيق در عمليات و تحليل سيستم ها اشاره كرد.
تا پايان جنگ، اين گروه ها با افزايش سطح اثربخشي عمليات دفاع هوايي، بمباران ها و گونه هاي مختلف عمليات دريايي ارزش خود را به رهبران نظامي و غيرنظامي اثبات كردند. البته بمب هاي اتمي كه همزمان با پايان جنگ بر سر مردم هيروشيما و ناكازاكي ژاپن ريخته شد نيز حاصل تلاش گروه هايي از اين دست بود. «ژنرال آرنولد» فرمانده نظامي آمريكا به منظور گردهم آوردن چند پژوهشگر عملياتي و پژوهشي براي تحقيق درباره فناوري هاي نظامي آينده توافق هايي را بين شركت هواپيمايي داگلاس و يگان هوايي ارتش (نيروي هوايي ارتش امريكا) ترتيب داد كه به شكل گيري پروژه رند انجاميد. پروژه ي رند، در 14مي 1948(م) ـ بعد از جنگ جهاني دوم ـ از شركت «هواپيماسازي داگلاس سانتامونيكاي كاليفرنيا» جدا شده و سازماني مستقل و غيرانتفاعي گرديد. نام اين پروژه از حروف آغازين دو واژه تحقيقات و توسعه
( Research Development) اخذشده است.
اهداف اين نهاد طبق تعريف خود در وب سايت و كتاب هاي منتشره اش عبارت است از:
«اشاعه و ترويج مسايل علمي و آموزشي، انجام امور خيريه و مفيد براي رفاه عمومي و امنيت ايالات متحده ي آمريكا.»
رند در ابتدا تحت عنوان يك پروژه در نيروي هوايي تعريف و بعد از مدتي به يك پژوهشگاه تبديل شد. پروژه رند در ابتدا تحت عنوان تحقيق و توسعه شناخته مي شد، اما چون جنبه تحقيقي آن بر جنبه توسعه اي سبقت گرفت، ساختار فعاليت آن به سمت پژوهش گاه ميل نمود. اين پژوهش گاه در ابتدا تحت عنوان كانون تفكر شناخته مي شد كه به نوعي بيانگر پرآوازگي آن در ميان ساير مراكز تحقيقاتي همزمان با خويش است.
رند همانند ساير مراكز تفكر در آغاز راه مقاله هاي پژوهشي ارايه مي داد. نتايج تلاش هاي اين بنگاه بيشتر به صورت گزارش هاي مكتوب منتشر مي شود. از مهم ترين موضوعات مورد توجه اين مركز مي توان به گزينه هاي سياسي بديل، ارزش گذاري ها، طراحي ها، نظريه ها، پيشنهادها، هشدارها، برنامه هاي بلندمدت، آمار، پيش بيني ها، توصيف روش ها، آزمون ها، تحليل ها و به زبان ساده ايده هاي جديد اشاره كرد. پژوهشگران رند در مورد عمليات ها، راهبردها و فناوري هاي نظامي آينده به پژوهش مي پرداختند. افزون بر اين، آن ها درباره راه هاي محدود كردن نفوذ كمونيسم نيز تحقيق مي كردند.
رند به تدريج پروژه هاي غيرنظامي را نيز در دستور كار خود قرار داد به گونه اي كه تا سال 1970.م اين پروژه ها 35 درصد از فعاليت هاي رند را تشكيل مي دادند.
در حال حاضر بنگاه رند به يكي از اصلي ترين مراكز فكري آمريكا تبديل شده و تمامي محققان در عرصه هاي مختلف به آن رجوع مي كنند تا آخرين دست يافته هاي علمي را در اين مجموعه بجويند.
اين مركز به شكل خصوصي و غيرانتفاعي اداره مي شود و بنا دارد تا با بهبود بخشي روش هاي سياست شناسي و معرفتي تصميم گيران دولتي و خصوصي را در ايجاد تصميم هاي بديل ياري كند و مسير رسيدن به هدف هاي سازمان ها و نهادهاي خصوصي و دولتي را با تحقيقات و پروژه هاي پيچيده علمي هموار نمايد.
اين مركز با داشتن يك ساختار ساده و غيرپيچيده و نيز دفاتري در واشنگتن، پيتسبورگ و بوستون و نيز بخش تحصيلات تكميلي توانسته علمي ترين يا بهتر است بگوييم كاربردي ترين تصميمات را بسازد. موضوعات كلي كه اين مركز تحقيقات خود را مبتني بر آن دسته بندي كرده است عبارتند از:
سياست و ساختار آن؛ عدالت سازي؛ آموزش و پرورش؛ انرژي و محيط زيست؛ بهداشت و درمان بين المللي؛ امنيت ملي؛ جمعيت و پيري؛ امنيت اجتماعي؛ تروريسم و امنيت سرزميني؛ حمل و نقل و زيرساخت؛ علوم و تكنولوژي و نيروي كار و شغل.
همانطور كه پيشتر از اين نيز بيان شد، بنگاه رند با يك مبناي نظامي و فناورانه شروع كرد و در ظرف مدت كوتاهي توانست خود را از نگرش صرفاً نظامي برهاند و موضوعات غيرنظامي را در دستور كار قرار دهد. كه دو دليل مي توان براي آن تصور نمود :
1. وجود انديشمندان خلاق كه نگاهشان محدود به زمان فعلي و مسائل نظامي نبوده است؛
2. برجسته شدن مسائل غيرنظامي در حوزه استراتژيك و راهبردي سياست بين الملل.
بنابراين تحقيقات اين مركز از حالت صرف نظامي و تسليحاتي به حوزه عمومي تكنولوژي تسري يافت و توانست ارايه كننده راهبردهاي مفيد در حيطه رفاه اجتماعي باشد. از سوي ديگر مطالعات استراتژيكي نظامي آن از ادبيات بازدارندگي فاصله گرفت و تمامي ادبيات علوم سياسي را براي راهبردسازي در برگرفت.
نوآوري به ويژه در مورد آفرينش روش هاي نوين و اصلاح بخشي و ترميم روش هاي موجود، ويژگي ديگر فعاليت هاي پژوهشگران رند است كه شامل موارد زير مي شود :
طراحي بازي هاي رايانه اي كه در آن ايفاي نقش صورت مي گيرد؛ شبيه سازي هاي رايانه اي؛ پيمايش افكار عمومي در جهان؛ بهره گيري از فنون رياضي نظير برنامه ريزي خطي و غيرخطي؛ پيش بيني در حوزه فناوري؛ بودجه ريزي برنامه.
مي توان به مراجعه به سايت اين مركز از گزارشات، مقالات، پژوهش ها و آخرين اخبار در رابطه با تازه ترين مسائل جهاني بهره برد. تازه ترين تحقيقات آن عبارتند از:
- نحوه استخدام افراد در شبكه القاعده؛
- ايالات متحده آمريكا بايد حاكمان ايران را براي جاه طلبي هسته اي مجازات كند؛
- 30000 سرباز اضافي در افغانستان و نحوه رسيدن به راهبرد آمريكا؛
- اسرائيل و آينده انرژي گاز؛
- محيط زيست و ناتو و ... .557
موضوعات پيرامون ايران
¤ در گزارش تازه منتشر شده از اين مركز با عنوان «آسيب پذيري هاي سياسي، جمعيتي و اقتصادي ايران»558 تأكيد شده است كه هر گونه حمله به ايران نه تنها باعث سقوط حكومت ايران نمي شود بلكه موقعيت آن را تقويت مي كند.
با اين حال، پروفسور حميد مولانا كه بيش از 4 دهه در آمريكا به فعاليت هاي تحقيقاتي مشغول بوده و مؤسس و عضو هيئت علمي گروه ارتباطات دانشگاه امريكن دي.سي است، در نوشته اي با عنوان «اعتراف هاي جديد و مهم امريكا درباره ايران» به جزئيات اين گزارش پرداخته است.
وي در ابتداي اين نوشته چكيده اي از مهمترين سرفصل هاي اين گزارش 128 صفحه اي را بيان كرده است:
- ايران يكي از دموكراتيك ترين كشورها در خاورميانه (و دنيا) است؛
- ايران در مسير يكي از قدرت هاي هسته اي دنياست؛
- اغلب ايرانيان نظام (جمهوري اسلامي) خود را مشروع مي دانند؛
- نظام (جمهوري اسلامي ايران) را هيچ خطري يا كودتايي تهديد نمي كند؛
- مخالفان نظام كه به صورت دموكراتيك فعاليت دارند توانايي تشكل را ندارند؛
- قوميت ها در ايران وجود دارند ولي تهديدي براي نظام و رهبري به شمار نمي روند؛
- اگر تأسيسات هسته اي ايران بمباران شود حمايت مردم براي پاسخ به اين گونه عمليات بسيار دامنه دار خواهد بود؛
- حمله به ايران نخواهد توانست جلو پيشرفت و توسعه فن آوري انرژي هسته اي اين كشور را بگيرد و دولت بدون مشكل فني ومالي مي تواند بازسازي را انجام دهد؛
- اگر آمريكا به ايران حمله كند، پشيمان خواهد شد؛
- حمله به ايران پرستيژ آمريكا را در دنيا حتي بيش از حال پايين خواهد برد؛
- حمله به ايران به جاي اينكه نظام را تضعيف كند باعث قوي تر شدن آن خواهد شد؛
- محاصره دريايي ايران توسط آمريكا ناموفق است و باعث افزايش فوق العاده و ناگهاني بهاي نفت در بازارهاي دنيا خواهد شد؛
- شرايط براي تعاملات سازنده بين آمريكا و ايران وجوددارد. مردم ايران درباره مردم آمريكا احساس منصفانه اي دارند؛
- آمريكا بايد از شعار براندازي نظام ايران دست بردارد و از تغيير رژيم در ايران ديگر سخن نگويد؛
- آمريكا نبايد در تحريك اقوام و عشاير ايران عليه نظام آن كشور شركت كند زيرا اين عمل خود به تقويت وحدت بيشتر ايران كمك مي كند؛
- آمريكا بايد از همكاري بانك جهاني و صندوق بين المللي پول با ايران پشتيباني كند؛
- آمريكا نبايد از ورود ايران به سازمان تجارت جهاني جلوگيري كند؛
- دولت آمريكا بايد با چشم باز با دولت كنوني براي درازمدت در ارتباط باشد.
مولانا با تأكيد بر اينكه:
«تعجب نكنيد! اينها چكيده گزارش جديد 128 صفحه اي «بنگاه رند» يكي از بزرگترين، قديمي ترين و مهمترين مراكز استراتژيك، پژوهشي و سياستگذاري نظام آمريكا است كه به تقاضا و درخواست «بخش برنامه ريزي راهبردي ستاد نيروي هوايي» ارتش آمريكا (تحت كنترات و قرارداد شماره 0003-سي-01-49642اف، سال 2008) تهيه و اخيراً منتشر شده است»،
مي افزايد:
«اينها همچنين مجموعه اي از ارزيابي، اعترافات، و پيشنهادات اين بنگاه به سياست گذاران آمريكا و قواي اجرايي، سياسي ونظامي ايالات متحده آمريكا، شوراي امنيت ملي، كاخ سفيد، و وزارتخانه هاي مربوطه مانند وزارت خارجه و وزارت دفاع (پنتاگون) و ساير نهادهاي امنيتي-نظامي و مسئولان سياست خارجي ايالات متحده است.»
اين استاد دانشگاه هاي ايران و آمريكا، صراحت سخن و موقعيت زماني تهيه و توزيع اين گزارش در بين نخبگان سياسي و نظامي و دولت مردان و تصميم گيران آمريكا را مايه مهم و جالب بودن گزارش خوانده و اضافه كرده است:
«دقيقاً چند روز قبل بود كه رابرت گيتس وزير دفاع آمريكا با درج مقاله اي در شماره اخير مجله »پاراميترز« (فصلنامه كالج جنگ ارتش امريكا) نسبت به رويارويي نظامي با ايران هشدار داد و اذعان كرد كه جنگ با ايران فاجعه آميز خواهد بود. وزير دفاع آمريكا در اين مقاله اعتراف كرد كه آمريكا در حال حاضر در عراق و افغانستان گرفتار شده است لذا يك جنگ ديگر در خاورميانه آخرين چيزي است كه بايد به آن نياز داشت. دو هفته پيش نيز آمريكا براي اولين بار يكي از عالي رتبه ترين ديپلمات هاي خود يعني معاون وزارت خارجه را براي مذاكره با ايران روانه ژنو كرد.»
مولانا همچنين ادامه مي دهد:
«گزارش حاوي 6 فصل و شامل مطالب توصيفي درباره نظام جمهوري اسلامي ايران و نهادهاي مجريه، مقننه و قضاييه كشور بوده و كوشش كرده است به طور اجمال به وضع سياسي، اقتصادي، جمعيتي، قومي و نژادي و مذهبي ايران پرداخته و تحولات و دگرگوني هاي داخلي را براي خوانندگان خود خلاصه كند. ولي آن چه در اين گزارش عمداً از آن صحبت نشده است توانايي نظامي، دفاعي و تسليحاتي كنوني جمهوري اسلامي ايران در منطقه خاورميانه، خليج فارس و به طور كلي در سطح ملي و داخلي است. جالب تر از همه اين است كه عنوان اين گزارش مفصل «آسيب پذيري هاي سياسي، جمعيتي، و اقتصادي ايران» نام گذاشته شده است ولي آن چه در اين سند مشاهده نمي كنيم، آسيب پذيري ها و نقاط ضعف ايران و در بسياري موارد قوي بودن و مشروعيت و مقبوليت نظام و محبوبيت و حمايت عمومي از مسائلي چون توسعه فن آوري انرژي هسته اي كشور است. گزارش تأكيد مي كند كه بعد از عراق و افغانستان ايران بيش از همه مورد توجه سياست گذاران و سياست گذاري آمريكا است. هدف اين گزارش طبق اظهارمؤلفان آن دو نكته بوده است؛ يكي جستجو و پيدا كردن راه و شيوه هاي مختلف براي نفوذ در تغيير رفتار نظام جمهوري اسلامي ايران و ديگري بررسي و ارزيابي عواقب ضربه يا حمله فرضي نظامي آمريكا به ايران.»
اين استاد دانشگاه درخصوص نتيجه گيري اين گزارش مي نويسد:
«اين گزارش نتيجه گيري كرده كه حمله فرضي آمريكا به ايران عواقب تلخي را براي آمريكا به همراه خواهدداشت. در مورد مؤثرترين روش نفوذ آمريكا در ايران، گزارش بر فعاليت هاي فرهنگي، تبليغاتي، رسانه اي و سياسي اشاره مي كند و تحريم اقتصادي، به ويژه جلوگيري از انتقال فن آوري تبديل گاز خام به گاز مايع را براي فشار مالي به ايران لازم مي شمارد. اين گزارش مهمترين نكات آسيب پذير ايران را مسائلي مربوط به تورم، مسكن، اشتغال، ضعف و فساد اداري و افزايش نارضايتي بين طبقات متوسط و پايين و به ويژه جوانان ذكر مي كند، مسائلي كه اهميت آن ها هم از نظر مردم كه تحت فشارند و هم از نظر مسؤولان نامعلوم نيست.»
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
533 Hudson Institute
534 Herman Kahn
535 Max Singer
536 Oscar Ruebhausen
537 . بهزاد احمدي لفوركي و فيروزه ميررضوي، همان، صفحه هاي 534-533
538 Herbert I London
539 Kenneth R Weinstein
540 .پيشين، همان، صفحه 534
541 Jonathan S Paris
542 Carnegie Endowment for International Peace
543 Andrew Carnegie
544 International Crisis Group ICG
545 Trita Parsi
546 . مقاله »بازخواني خامنه اي: ديدگاه جهاني قدرتمندترين رهبر ايران
The world view Iranزs most powerful leader ز،2008
547 Comittee on the Present Danger CPD
Joseph Liberman 548
Ilan Berman 549
550 Danielle Pletka
551Eliot A Cohen
552 Frank Gaffney
553 Daniel Pipes
Henry S Jackson 554
555 Iran - A New Approach
556 RAND Corporation
557 . سيد احمد نكويي، نگاهي به بنگاه رند و رويكرد آن به مسائل ايران (1)، ماهنامه پيام انقلاب، شماره 32، صص 23-22
558 Iranشs Political Demographic and Economic Vulnerabilities
پاورقي

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14