(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


پنجشنبه 22 مهر 1389- شماره 19763

احساس خود را كنترل كنيم
راه هاي كنترل وزن
سيب + عسل +شير= حافظه قوي



احساس خود را كنترل كنيم

بسياري از جوانان در زندگي ترس ها و نگراني هايي دارند.
حفظ اعتماد به نفس و مثبت انديش بودن پاسخ مناسبي به اين نگراني هاست. اما مضطرب شدن بسياري مواقع گريز ناپذير است .
از نظر روانشناسان اگر اضطراب ناشي از ترس و نگراني، جوان را به يادگيري راه هاي مقابله با معضلات زندگي برانگيزد خوب است. اما اگر اين اضطراب، شديد، طولاني و بي تناسب با موقعيت تهديدكننده به وجود آمده باشد نابهنجار تلقي مي شود به طوري كه به ناتواني مي انجامد.
اين مسئله موجب به وجود آمدن حالت هاي جسمي و روحي خاصي مي شود كه بسياري از آنها عواقب ناگواري در پي دارد.
روانشناسان مي گويند: «نگراني براي مثال دانشجويي كه همواره نگران وضع نمراتش است، ترس از وقوع رويدادهاي بد مثلا كسي كه منتظر شنيدن اتفاقات ناگوار است ، ترس از دست دادن كنترل (پدري كه مي ترسد با از دست دادن كنترل، فرزند خود را بشدت تنبيه كند) و عصبانيت و ناتواني از رسيدن به آرامش (نوجواني كه همواره حالت هاي عصبانيت از خود نشان مي دهد) برخي از حالت هاي رواني ناشي از اضطراب محسوب مي شود. برخي از تغييرات جسماني پس از اضطراب نيز كه از برانگيختگي دستگاه عصبي خود مختار مغز حاصل مي شود، افزايش ضربان قلب و فشار خون، سرخ شدن صورت و غش كردن است.
با توجه به شدت گرفتن جريان زندگي در دهه اخير يك سوم بزرگسالان دچار ناراحتي هاي روان شناسي بويژه اضطراب اند. در اين ميان زنان، سالمندان و افراد كم درآمد از سهم بيشتري از اضطراب و مردها، جوانان و كساني كه در طبقه اقتصادي مرفه هستند از سهم كمتري از آن برخوردارند.
روانشناسان درباره علت و چرايي اين مسأله معتقدند كه با توجه به بافت فرهنگي خاص جوامع معمولاً زنان از موقعيت هاي شغلي پائين تر و درآمد كمتر و
به تبع آن از امنيت اجتماعي كمتر برخوردارند، اين عوامل به خودي خود اضطراب زاست.
سالمندان هم به علت پديده شكاف نسل ها، كم رنگ شدن عقايد و هنجارهاي ارزشي، كم توجهي فرزندان به آنان، كم بودن ميزان احساس امنيت اجتماعي بويژه امنيت اقتصادي و عاطفي و در برخي مواقع نبود حمايت هاي تأمين اجتماعي از بالاترين ميزان اضطراب رنج مي برند.
از همه مهم تر اينكه جوانان با توجه به قدرت ريسك پذيري بالاتر و تكيه بر نيروهاي جواني و كم توجهي به استرس هاي موجود در اطراف خود و برخورداري از اميد به آينده، و اعضاي طبقه بالاي اقتصادي هم به لحاظ دستيابي به امكانات بهتر، تفريح بيشتر، امنيت شغلي و آينده روشن تر به خوبي از اضطراب فاصله مي گيرند.
پيامدها و تبعات ناشي از اضطراب در خانواده، به روشني به چشم مي خورد. اين مشكل حتي در برخي مواقع به از هم پاشيدگي كانون گرم خانواده منتهي مي شود. احساس حالت هاي اضطرابي از جمله تنش، بي قراري، تحريك پذيري، اختلالات خواب، سردرد، زودخسته شدن، دل آشوبه و اشكال در تمركز فكر موجب به مخاطره افتادن شغل مي شود و نگراني از دست دادن شغل، افزايش اضطراب را در پي خواهد داشت. همين امر با شدت بخشيدن به اختلاف هاي خانوادگي به وجود آمده در پي به مخاطره افتادن شغل، حس بدبيني را به وجود مي آورد و همه اين عوامل دست به دست هم مي دهد و در برخي مواقع كانون خانواده را از هم مي پاشد.
- راهكارهاي برون رفت از بن بست
همواره پس از به وجود آمدن مسائل در چارچوب خانواده، اين جوانان هستند كه با تعامل بيشتر و ارتباط نزديك تر مي توانند برخي از موانع را از سر راه بردارند. درباره از بين بردن عوامل به وجود آورنده نيز اين تعامل مي تواند كمك مؤثري باشد.
درباره راهكارهاي روبه رو شدن با اين مسأله و حل آن در محيط خانه و خانواده بايد گفت كه خيلي از مواقع اضطراب در اثر عواملي به وجود مي آيد كه واقعاً به آن اندازه اضطراب زا نيستند. مانند كمي ديرتر رسيدن فرزند از مدرسه يا در اثر عواملي كه بد تفسير مي شوند براي مثال خانمي به تماس هاي تلفني همسرش مشكوك مي شود و اين درحالي است كه همسرش بدون آن كه وي متوجه شود در تدارك جشن تولد براي خانمش است.
اما به هر حال مي توان با چند راهكار ساده بخشي از اين مشكل موجود در خانواده را از ميان برداشت. برطرف كردن سوء تفاهم ها كه به واسطه صحبت كردن ميان اعضاي خانواده و به تبع آن با آگاهي يافتن از نوع تفكر يكديگر رخ مي دهد از عوامل غلبه بر اضطراب است.
مثبت انديشي و آموزش آن به اعضاي خانواده نيز در كاهش اين مسئله نقش كليدي ايفا مي كند.
كساني كه تفكر منفي دارند همواره به دنبال پيداكردن مواردي هستند كه با نوع تفكرشان همخواني دارد يعني به دنبال تأييد فرضيه هاي غلط خود هستند و اين موجب مي شود دنيا را تيره و تار و آينده را مبهم ببينند چيزي كه به وضوح اضطراب را افزايش مي دهد. بنابراين بايد به تفكرات مثبت انديشيد.
به طور يقين خانواده هايي كه از وضع جسماني بهتري برخوردارند، ورزش، تغذيه و خواب مناسب را نيز مدنظر قرار
مي دهند و به اين ترتيب از افزايش انرژي رواني بهره مند مي شوندكه اين امر خود به كاهش اضطراب منتهي مي شود.
همچنين به نظر مي رسد اضطراب مانند بدبيني و افسردگي مسري است، براي مثال مادر داراي حالت هاي اضطراب با نگاه مضطرب خود كه حاكي از نداشتن اعتماد به نفس است، آن را به فرزند خود منتقل مي كند همچنان كه حالت عكس آن صادق است. يعني فردي كه از آرامش رواني برخوردار است اين موج آرميدگي را در خانواده به وجود مي آورد. كساني كه از آميزه هاي ارزشي و اخلاقيات در اين باره به درستي بهره مي برند، احساس خوبي دارند ضمن آن كه اين حس را به ديگران انتقال مي دهند كه به عنوان راهكار پيشگيرانه بروز اضطراب مهم تلقي مي شود.
تعداد زيادي از روان شناسان بويژه رفتارگرايان به شرطي بودن حالت اضطراب (يادگيري) اذعان دارند. به همين علت است كه مي بينيم ظاهراً فرزندمان را جسور و شجاع تربيت كرده ايم ولي او نسبت به عوامل اضطرابي شرطي شده است.
بچه ها با مشاهده رفتارهاي ما آن را ياد مي گيرند و نشان مي دهند. براي مثال مادراني كه از سوسك مي ترسند دخترانشان با ديدن سوسك بشدت مضطرب مي شوند. درحالي كه والدين بايد بدانند كودكان ناخواسته و ناخودآگاه رفتارهاي آنها را مي آموزند.
در اين باره برخي نظريه پردازان معتقدند هر گاه يك جوان احساس كند در موقعيت وحشتناكي قرار گرفته و قادر به تغيير دادن آن نيست اضطراب در او باقي مي ماند و يا اگر عضوي از خانواده احساس كند كه واقعاً درمانده است و نمي تواند تغييري در نظام ارزشي و نگرش هاي اعضاي خانواده به وجود آورد به نگراني و پس از آن اختلال اضطرابي دچار مي شود.
البته ارزيابي يك جوان از موقعيت نيز شدت اضطراب را تعيين مي كند. در خيلي از مواقع افراد به طور ناخودآگاه تمايلي به بهبود وضع بيمار جسماني خود ندارند و با بزرگنمايي آن، خود را بيشتر مورد توجه قرار مي دهند و انتظار لطف و محبت از سوي ديگران را دارند. بنابراين بايد توجه داشت كه مي توان با تغيير نگرش ها و ذهنيت ها، بخشي از اضطراب درون خانواده را كم كرد.
زماني كه اضطراب در دوره كودكي به وجود آمد پس از گذشت زمان آن را يك صفت پايدار تلقي مي كنيم و با زدن برچسب هاي مختلف، با آن زندگي و با پروراندن اين افكار در ذهن خود به افزايش و استمرار اضطراب كمك
مي كنيم. اين باورها علائم جسماني اضطراب را تشديد
مي كند و اجازه برنامه ريزي صحيح و اصولي را از فرد مضطرب مي گيرد و محرك ها را بدتر از آنچه كه واقعاً هستند نشان مي دهد. اين امر به كاهش خودكارآمدي منجر مي شود و برخي مشكلات خانوادگي را پايه ريزي مي كند. بديهي است با اعتقاد به اين كه نمي توانيم از پس تهديد برآييم اضطراب را افزايش مي دهيم.
باور به اين كه مي توان اوضاع را به كنترل درآورد ميزان اضطراب را به طور چشمگيري كاهش
مي دهد. احساس درماندگي خانواده نيز از ديگر عوامل به وجود آورنده اضطراب در خانواده است. براي مثال يكي از اعضاي خانواده با رفتارهاي مستبدانه و مكرر خود و بدون در نظر گرفتن احترام و حقوق ديگر اعضاي آن تمام قوانين نوشته و نانوشته خانواده را زير پا
مي گذارد و ديگران به علل مختلف با او مدارا مي كنند و عملاً حالت هاي تعارض و درماندگي را نشان
مي دهند.
اين امر در درازمدت به بروز اضطراب منجر مي شود. براي رفع اين اضطراب اتفاقاً بايد با موقعيت اضطراب زا روبه رو شد.
مواجهه درماني را به عنوان يكي از روش هاي مقابله با اين مشكل روان شناسان مورد تأكيد قرار مي دهند و معتقدند در مواجهه درماني كه در حالت هاي اضطرابي هراس و وسواس مورد استفاده قرار مي گيرد، عنصر اساسي درمان، برانگيختن فرد مضطرب به حفظ تماس با عامل ايجاد كننده اضطراب است. براي مثال از كسي كه وسواس شستن مداوم دست هايش را دارد خواسته مي شود ساعت ها اصلاً
دست هايش را نشويد و يا حتي به آلودگي فكر كند تا زماني كه به آن عادت كند.
حساسيت زدايي منظم،
غرقه سازي تجسمي و مواجهه عيني بخش هاي مختلف مواجهه درماني است. در حساسيت زدايي رشته محرك هاي ترسناك
درجه بندي شده از خفيف تا شديد مورد استفاده قرار مي گيرد. مثلاً وقتي فردي مضطرب با يك محرك ترس آور به راحتي برخورد كرد محرك شديدتري به او ارائه مي شود. در غرقه سازي، تصور و تجسم موقعيت ترس آور بسيار شديد و پيچيده از سوي درمانگر به درمان شونده ارائه مي شود. در مواجهه عيني نيز موقعيت ترس آور پس از تصور، به كمك درمانگر تجربه و از محرك خفيف تا شديد استفاده مي شود.»
عليرضا سزاوار

 



راه هاي كنترل وزن

چاقي يك بيماري مزمن است كه اضافه وزن غيرطبيعي بدن تعريف مي شود كه اثرات بسيار مخربي بر روي انسان دارد. به كسي چاق گفته مي شود كه شاخص توده بدن او از عدد 30 بالاتر باشد و به فردي داراي اضافه وزن مي گويند كه شاخص توده بدن او از 25 تا 30 باشد.
چاقي بيماري كشنده اي نيست اما با بسياري از بيماري ها چه مستقيم و چه غيرمستقيم ارتباط دارد مانند افزايش فشارخون، آترواسكلروز (سخت شدن جدار رگها)، بيماري هاي كبدي و صفراوي بيشتر سنگ كيسه صفرا، آرتروز، اختلالات تنفسي، واريس، نازايي، مسموميت حاملگي، پرمويي زنان، چربي بالاي خون و از همه مهمتر احساس محروميت اجتماعي و حقارت.
برخي از علل چاقي
فشارهاي دروني، استرس ها و افسردگي ها اختلال تغذيه اي مانند دريافت زياد انرژي و كمي فعاليت مصرف بعضي داروها مثل داروهاي ضدبارداري، ضدافسردگي و ضداضطراب و كورتون ها عوامل ژنتيكي، 30 درصد علت چاقي ها را شامل مي شود.
از تمامي اين عوامل اختلال تغذيه اي و يا اگر بهتر گفته شود عادات بدغذايي از همه مهمتر است، به طوري كه اگر شخصي علاوه بر نياز روزانه اش هر روز يك نان سوخاري (كه بسيار كالري كمي دارد) اضافه بخورد، بعد از 20 سال پانزده كيلوگرم اضافه وزن پيدا خواهد كرد. ذخيره اصلي انرژي بدن، چربي است. اگر انرژي دريافتي بيش از انرژي اي باشد كه به مصرف مي رسد، افزايش بافت چربي، گريزناپذير خواهد بود. بنابراين بر وزن بدن افزوده مي شود.
پيشگيري از چاقي
¤ افزايش ميزان تحرك و داشتن فعاليت فيزيكي منظم
¤ با افزايش سن به دليل كاهش سوخت و ساز چربي ها چاقي اتفاق مي افتد بنابراين افراد بايد در همه سنين ورزش كنند مخصوصا در سنين ميانسالي داشتن يك برنامه ورزشي منظم به تناسب اندام و پيشگيري از
چاق شدن كمك مي كند.
¤ داشتن عادات خوب غذايي از جمله آرام غذا خوردن و خوب جويدن غذا از عواملي است كه در پيشگيري از چاقي موثر است.
¤ استفاده از رژيم هاي غذايي كه از نظر ميوه جات و سبزي جات تازه غني هستند و همچنين نرمش هاي مكرر نه تنها از بروز چاقي جلوگيري مي كنند، بلكه از ابتلا به بيماري هايي نظير سرطان و بيماري هاي قلبي- عروقي نيز پيشگيري مي كنند.
¤ پرهيز از خوردن غذاهاي چرب و پرنمك و غذاهاي حاضري و نوشابه هاي گازدار
¤ حفظ آرامش و پيشگيري از تنش هاي رواني مي تواند در كنترل وزن موثر باشد بسياري از مردم در پاسخ به عواطف منفي مانند ملال، اندوه يا خشم، شروع به خوردن مي كنند.
¤كم كردن مصرف مواد غذايي نشاسته اي، موادي مانند برنج، آرد برنج و غذاهايي كه از آن تهيه مي شود، ذرت، غلات بوداده، ماكاروني، باقلا، سيب زميني، عدس، نخود، لپه، لوبيا ، بيسكويت و كيك.
نكات مهم در كنترل وزن
-چاقي يك بيماري مزمن است و مثل هر بيماري مزمن ديگري نياز به درمان دارد.
-هرگز در درمان چاقي خود از دارو استفاده نكنيد، چرا كه دارو داراي عوارضي مي باشند.
-در درمان چاقي خود هيچگاه عجله نداشته باشيد، يادتان باشد كه رژيم غذايي با كاهش وزن تدريجي علاوه بر اينكه قابل تحملتر است، عوارضي نداشته، تقريبا غيرقابل بازگشت مي باشد.
-مصرف داروهاي ضداشتها براي كوتاه مدت با نظر پزشك مشكل چنداني ندارد. اما اين نوع داروها كمك به تغيير عادت غذايي نمي كند و داشتن عادات غذايي خوب براي داشتن وزن مناسب بسيار حائز اهميت است.
چند توصيه براي اصلاح عادت غذايي غلط
¤ روزانه 6-8 ليوان آب بنوشيد.
¤ در بين غذا از نوشيدن آب بپرهيزيد.
¤ قبل از صرف غذا سالاد ميل كنيد و از صرف نمك اضافه در غذا خودداري كنيد.
¤ سعي كنيد وعده هاي اصلي غذا (صبحانه- نهار- شام) حذف نگردد، زيرا در اين صورت ناچار به ريزه خواري خواهيد شد.
¤ مصرف چاي كمرنگ ولي بدون قند و شكر، دو ساعت بعد از غذا مانعي ندارد.
¤ براي صرف غذا از بشقاب هاي كوچك استفاده كنيد.
¤ صرف غذا بايد در كمال آرامش و صورت گيرد و از عجله خودداري كنيد.
¤ در حالت هاي اضطراب و استرس غذا نخوريد.
¤ وقت خود را به جاي ريزه خواري با فعاليت پر كنيد.
درمان چاقي
درمان هاي چاقي به چهار دسته دارويي، استفاده از وسايل و شيوه هاي مخصوص مانند سونا و ماساژ درماني، جراحي و رژيم درماني تقسيم مي شوند.

 



سيب + عسل +شير= حافظه قوي

مصرف سيب باعسل و شير و همچنين مصرف بادام موجب افزايش حافظه مي شود و به بقاي مغز كمك مي كند.
بادام دانه اي بسيار با ارزش براي افزايش حافظه است و به حفظ و بقاي مغز نيز كمك مي كند.
بهتر است بادام در طول شب خيسانده شده وبعد پوست آن را كنده و با عسل يا شير مصرف كرد. مصرف سيب با عسل و شير نيز موجب افزايش حافظه و قدرت تمركز مي شود.
موز در برخي منابع براي از بين بردن ضعف روحيه توصيه شده است. زيرا داراي برخي اسيدهاي آمينه ضروري براي بدن است. جويدن و آهسته بلعيدن موز براي بهبود روحيه مناسب است.
فسفاتيديل سرين و فسفاتيديل كولين (لستين) موادي هستند كه به توليد ميانجيگر عصبي حافظه به نام استيل كولين كمك مي كنند. در يك مطالعه، افراد مصرف كننده فسفاتيديل سرين در آزمون هاي حافظه و يادگيري 30 درصد امتياز بيشتري داشتند. اين مواد در تخم مرغ به مقدار قابل توجهي وجود دارد.

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14