شنبه اول آبان 1389-
شماره 19770
دانشگاه مركز ثقل هدف گذاري دشمن دست هاي نامرئي -54
|
|
E-mail:shayanfar@kayhannews.ir |
|
دانشگاه مركز ثقل هدف گذاري دشمن دست هاي نامرئي -54
نويسنده: محمد عبدالهي و درون تهي برخي جريان هاي دانشجويي پيوند مي خورد زمينه ساز اقدامات هزينه ساز و شالوده شكنانه اي مي شود كه نقشي خود ويرانگر را براي جنبش دانشجويي رقم مي زند. اين طيف، در حقيقت راهزنان سرمايه هاي انقلابند كه به انبان ذخيره هاي انقلاب يعني دانشگاه هجومي خاموش برده اند. تلاش اغواگرانه عناصر اپوزيسيون در راستاي وا داشتن دانشجويان به رويكردهاي راديكال منشانه و هنجارشكني هاي قانون ستيزانه، از جمله رهنمودهايي است كه از تريبون اين جريان مخالف نظام صادر گرديده است. به اين نمونه ها كه تنها بخشي از گفتارها و نوشتارهاي تحريك آميز القا شده به جريان هاي دانشجويي در سال هاي گذشته است دقت فرماييد: «حتي عده اي گفته اند دانشجويان نبايد به سمت راديكاليسم بروند، مگر دانشجويان چه كرده اند كه يك حركت راديكال بوده است؟ امكان رفتار مسالمت جويانه تري هم وجود دارد؟ ... اگر دانشجو تا اين حد هم از حق خودش دفاع نكند كه ديگر نمي توان او را دانشجو ناميد.627» «دانشجو با حضور در فعاليت هاي اجتماعي و بها دادن به اين گونه فعاليت ها در كنار موضع دفاع و مقاومت در برابر فشارهاي سياسي، در اين دوره كه نمي توان فعاليت هاي گسترده انجام داد، به دور از انفعال پشت سر گذارند.»628 «محكم و قوي باشيد و براي كارهاي عملي مانند تحصن، مكاتبه با مراجع بين المللي و ... برنامه ريزي داشته باشيد. »629 «از استادان و دانشجويان مي خواهم آن گونه كه در گذشته عمل شده يار و ياور هم باشند. همبستگي را در مرحله نخست در درون خود و با مردم حفظ كنند و اعتراض خود را به دستگيري و ستاره دار شدن و فراخواني دانشجويان به حراست و همچنين به اخراج و بازنشسته شدن بي موقع استادان هر چه بيشتر گسترش دهند.»630 «دانشجويان را به ايستادگي در برابر هرگونه تفكر استبدادي چه در سطح دانشگاه و چه در سطح جامعه دعوت مي كنم.»631 «بايد خانه اي نو بنا نهاد و ملت و ملك را از نابودي نجات داد و اين كار سترگ تنها از دست جوان ها و دانشجويان كه معماري و ساختمان اين بناي پوسيده نقشي داشته اند صورت گيرد»632 «انتقاد و اعتراض به اين وضعيت وظيفه ماست»633 «اين جمله ]زندان دانشگاه است» جمله اي كه بر روي ديوار حياط زندان اوين نوشته شده[ از جهاتي درست است زيرا اين دانشجويان بخش پنجم: دانشگاه نقطه كانوني هدف گذاري دشمن من شك ندارم كه در آينده ي نه چندان دور، در بين اسناد محرمانه ي دستگاه هاي جاسوسي - كه بالاخره اين اسناد يك وقت هايي هر جا باشد منتشر مي شود - خواهيد يافت و خواهيد خواند كه عوامل دشمن، روي دانشگاه هاي ما چگونه كارمي كردند، روي فلان دانشگاه چگونه كار مي كردند، روي فلان شخص دانشگاهي چگونه كار مي كردند! الان اين طوري است، دارند كار و فعاليت مي كنند. دشمن خيلي فعال است. چون اهميت دانشگاه را مي داند، هم براي حال، هم براي آينده، دانشگاه اين گونه است. دانشگاه هم براي حال مؤثر است.، هم براي آينده. مقام معظم رهبري (مدظله العالي)، 4/6/88 الف- استراتژي حركت با چراغ خاموش در نزاع هاي سياسي و نظامي، بخشي از سرمايه گذاري نيروهاي مهاجم به يارگيري از درون جبهه حريف معطوف شده و بر پتانسيل اين نيروي نفوذي در راستاي فضا سازي، جاسوسي، ايجاد تفرقه ميان اركان سياسي و ... حساب ويژه اي گشوده مي شود. بخشي از كاركرد جريان هاي نفوذي به عنوان هم مسلكان دشمن بيروني در سطوحي نازل و عمدتاً در بازه هاي زماني كوتاه مدت به اجرا در مي آيند كه در تاريخ انقلاب اسلامي نمونه هاي از اين قبيل بسيارند. عملكرد سازمان مجاهدين خلق در خرابكاري، ترور، بمب گذاري و جاسوسي در اين زمره قرار مي گيرد. اما بخش گسترده اي از معارضه دشمن در قالب پروژه هاي دراز مدت و با بهره گيري از ابزارهاي متفاوت صورت مي پذيرد. در اين ميان برخي جريان هاي سياسي، احزاب، روشنفكران، اساتيد دانشگاه، NGOهاي فعال و ... مهره هاي اصلي تشكيل دهنده پازل نيروهاي دشمن در داخل جبهه حريف هستند. چرا كه اين نوع تهديدات نرم در بازه ي زماني طولاني مدت به بهره وري رسيده و در بسترهاي به دور از خشونت، نظير دانشگاه، قابليت تحقق دارد. در اين رويكرد هدف غايي دشمن، تهي نمودن انبان حريف از ظرفيت هاي اعتقادي براي دفاع است. رفتارشناسي نيروهاي موسوم به اپوزيسيون در برهه هاي مختلف انقلاب اسلامي و بازخواني رويكردها، استراتژي ها و تاكتيك هاي اين جريان ها، طرحي نسبتاً شفاف از عملكرد ايشان را در دوقالب نمايان مي سازد، اول، همساني سياست ها با اهداف دشمنان انقلاب دوم، سرمايه گذاري ويژه بر مراكز حياتي نظام. در ساليان پس از انقلاب، در ميان نيروهاي اپوزيسيون فعال در كشور، نيروهاي موسوم به ملي - مذهبي نقش آفريني گسترده اي را در قامت مجريان پروژه هاي طولاني مدت مطلوب نظر دشمن عهده دار بودند. در اين ميان دانشگاه، نقطه كانوني اهداف همه گروه هاي اپوزيسيون بوده است. ارتباط شاخصين اپوزيسيون با فعالين دانشجويي از اواسط دهه هفتاد رو به گسترش گذاشته و در سال هاي پاياني دوران اصلاحات به نقطه اوج خود رسيد. در آن سال ها تساهل ورزي هاي سياست مداران دوم خردادي و فضاي بي قاعده و تعريف «توسعه سياسي» حاشيه اي امن را براي تردد مخالفين نظام به دانشگاه هاي كشور و حضور در محافل دانشجويي مهيا ساخت، آن چنان كه كمتر همايش و كنفرانسي بدون حضور عناصر ملي - مذهبي به اجرا در مي آمد. البته اين رويداد تنها به عرصه دانشگاه ها محدود و محصور نشد و در قالب ائتلافي عميق ميان اصلاح طلبان و عناصر اپوزيسيون خود را نمايان ساخت. شايد اعتراف عزت الله سحابي؛ از سركردگان گروه هاي ملي - مذهبي در ديدار با بخشي از افراطيون تحكيمي در تاريخ سيزدهم شهريور ماه سال 86، تعبيري از خواب آشفته دشمنان براي دانشگاه هاي كشورمان باشد: «گروه هاي منتقد داخلي بايد به سوي شكل گيري يك ائتلاف ملي حركت كنند.» و يقيناً نهاد دانشگاه به مثابه كانون پرورش نخبگان كشور جايگاه ويژه و اثر بخشي در اين ائتلاف داشت. طرح اين پروژه شوم تنها چند روز پس از سخنان سحابي، در مقاله اي به قلم محمد ملكي626 با عنوان «دانشگاه، سنگر» شفاف تر گرديد، وي در نوشتار خود نقش دانشگاهيان را در براندازي نظام بدين شكل تشريح نمود: «بايد خانه اي نو بنا نهاد و ملت و ملك را از نابودي نجات داد و اين كار سترگ تنها و تنها از دست جوان ها و دانشجويان كه معماري و ساختمان اين بناي پوسيده نقشي نداشته اند صورت مي گيرد و سنگربانان بايد برافراشتن پرچم آزادي و عدالت و آگاهي مردم را با حقوق خود بهتر آشنا كنند تا بار ديگر حراميان نتوانند با فريب مردم دوران ظلم و جنايت و بي عدالتي را طولاني تر كنند.» طرح به ميدان آوردن دانشگاهيان به عنوان پياده نظام دشمن، از جمله آرمان هاي ديرين بيگانه پرستان وطني بوده است و از آن جا كه اين طرح با هماهنگي سرويس هاي امنيتي خارج از كشور طراحي و به اجرا در آمده است رعايت اصول امنيتي در آن از جمله شروط اساسي قلمداد مي شود، از همين روست كه سحابي در شهريور ماه 86 به تحكيميان تأكيد مي كند: «در دوره فعلي بايد با مقابله سياسي و با چراغ خاموش حركت كرد. البته هيچ گاه نبايد موضع اعتراضي و انتقادي را كنار گذاشت.» و متأسفانه هشدارهاي رهبر حكيم انقلاب اسلامي مبني بر حراست از حريم دانشگاه، موضوعي است كه توجه جدي مسئولان امر را به خود معطوف نداشته است. تعرض روز افزون زخم خوردگان انقلاب اسلامي و نمايندگان تابلودار دشمنان نظام به حريم مقدس دانشگاه، شاهدي متقن بر اين ادعاست. قدر متقن اين تحليل ها، شواهد و قراين گسترده اي است كه در لابه لاي گفتارها و نوشتارهاي فعالين اپوزيسيون موج مي زند و اندكي تأمل در آن ها حكايت از خيز حساب شده دشمن براي دانشگاهيان اين مرز و بوم دارد. سال ها قبل، مقام معظم رهبري در خصوص نفوذ هدفمند و برنامه ريزي حساب شده دشمنان در عرصه دانشگاه بيانات عميقي ايراد فرمودند: «من شك ندارم كه در آينده ي نه چندان دور، در بين اسناد محرمانه ي دستگاه هاي جاسوسي - كه بالاخره اين اسناد يك وقت هايي هر جا باشد منتشر مي شود - خواهيد يافت و خواهيد خواند كه عوامل دشمن، روي دانشگاه هاي ما چگونه كار مي كردند، روي فلان دانشگاه چگونه كار مي كردند، روي فلان شخص دانشگاهي چگونه كار مي كردند! الان اين طوري است، دارند كار و فعاليت مي كنند. دشمن خيلي فعال است. چون اهميت دانشگاه را مي داند، هم براي حال، هم براي آينده، دانشگاه اين گونه است. دانشگاه هم براي حال مؤثر است.، هم براي آينده.» بسياري بر اين باورند كه جريان هاي دانشجويي دگرانديش و سكولار مسلك همواره در معرض القائات جريان هاي بيرون از دانشگاه بوده اند، اين نظريات آن گاه نمودي واقعي تر مي يابد كه رويكرد جريان هاي سياسي تأثيرگذار بيرون از دانشگاه مورد تدقيق قرار گيرد. برجسته ترين نكته اي كه از اين گونه بررسي ها به دست مي آيد گستردگي و شدت تمحيدها و تمجيدهايي است كه گروه هاي مخالف نظام از دهه هفتاد تا كنون با هدف جلب اعتماد خطاب با جنبش دانشجويي روا داشته اند. پخته شدن چنين تحليلي آن گاه است كه نقش اپوزيسيون را در قالب حقيقي آن و در نمايه ي چند وجهي ببينيم. حقيقت آن است كه گروه هاي موسوم به اپوزيسيون اصلي ترين و مهم ترين پايگاه آمريكا در كشور ما قلمداد مي شوند، اين جريان نه تنها هم اكنون مولد فكر، ايده و ايدئولوژي نيست بلكه به جرأت مي توان گفت هيچ گاه نقشي فراتر از انعكاس ديدگاه هاي خصمانه آن سوي مرزها به داخل ايران را بر عهده نداشته است. اين گروه ها نقش سرپل ها و كانال هاي چراغ خاموش ارتباط با بيگانه را در كشور بر عهده گرفته و يارگيري از داخل براي دشمنان را در صدر فهرست وظايف خود قرار داده اند. سيطره فكري و مديريتي ايشان بر تمامي احزاب اصلاح طلب موجود نكته اي است از چشمان تيزبين هوشمندان عرصه سياست پنهان نمي ماند. بخشي از اين استيلا نيز به گروه هاي دانشجويي تخصيص يافته و ابتدا با فضا سازي هاي رواني اعتماد ساز براي دانشگاهيان آغاز گرديده است. تمجيدهاي بي محتوا و تحريك آميز گروه هاي مخالف نظام آن گاه كه با مشرب جاهلانه مي توانند درس شهامت، استقامت و حق طلبي را از آن جا بياموزند.»634 «انجمن هاي اسلامي بايد هويت اصلي خود را حفظ كنند و به آن هويت برگردند ... اگر درها به رويشان بسته شد و محدوديت هايي برايشان ايجاد شده از فعاليت نيفتند و حركت خود را ادامه دهند.»635 طي سال هاي گذشته سلسله نشست هاي عناصر اپوزيسيون با دانشجويان، علاوه بر تئوري پردازي هاي نظري، در بردارنده ي راه كارهايي كوتاه مدت براي جنبش دانشجويي بوده است. بخشي از اين راهكارها در قالب مشوق هاي مبارزاتي و بخشي ديگر رهنمودهايي در راستاي ايجاد انسجام تشكيلاتي و دسته اي نيز به شكل رهنمودهاي عملياتي ارائه گرديده است. گروهكي ها در نخستين مرحله اهدافشان، اقداماتي تاكتيكي را مطرح نموده و رهنمودهايي بدين شرح به دانشجويان ارائه نموده اند. نسخه پيچي عناصر گروهكي براي دانشگاهيان در چند بخش قابل دسترسي و مداقه است: 1- تقبل هزينه هاي مبارزاتي 2- القاي فضاي بسته و خفقان آميز در دانشگاه ها و تحريك دانشجويان در جهت بدست آوردن آزادي هاي آكادميك و اتحاد با ساير تشكل ها براي نيل به اين هدف 6- تشويق جنبش دانشجويي به برگزاري جلسات مختلف جهت ارتباط گيري با جامعه دانشجويي 7- تأكيد به آوانگارد بودن دانشگاه از مطالبات اجتماعي و سياسي و تشويق دانشجويان به مقابله و مقاومت 8- سوق دهي تشكل هاي دانشجويي به تعامل با تود? مردم و بازيابي جايگاه اجتماعي 9- تأكيد به دانشجويان جهت حضور در فعاليت هاي اجتماعي و بها دادن به چنين فعاليت هايي دركنار مواضع راديكال خود عليه نظام تاكتيك هاي ميان مدت و بلند مدت فرآيند طولاني مدت استحاله جريان دانشجويي و تبديل آن به جايگاه تقابل گر با نظام اسلامي با اسناد بسياري قابل اثبات است به اين نمونه ها توجه كنيد: با پروژه ها و رويكردهاي زير بار ديگر مي توان حوزه ي عمومي دانشجويي را احيا و بازسازي نمود. بيانيه ي راهبردي جنبش مسلمانان مبارز به مناسبت روز دانشجو / 16 آذر86 «در حال حاضر ما جنبش هايي چون عدالت خواهي، زنان، جوانان، دموكراسي خواهي، ضديت با اعتياد، فساد ستيزي - و جنبش هاي متنوعي از اين دست - را مي توانيم نام ببريم كه گفتار خاتمي، و خاطره ي نزديك حكومت او در مقايسه با گفتار و كردار رقيبان خاتمي، توان باز كردن ميداني براي فعاليت همه ي اين جنبش ها را دارد. البته نسبت يك به يك ميان خاتمي و اين جنبش ها وجود ندارد. اين جنبش ها مي توانند خاتمي را پشت سر بگذارند و از او فاصله بگيرد. يا خاتمي از حركت و گسترش اين جنبش ها جلوگيري كند و از آن ها فاصله بگيرد. اما همچنان اين خاتمي است كه حضورش در انتخابات مي تواند ميداني براي فعاليت اين جنبش ها باز كند، و از آن طرف هم تنها در وضعيتي كه جامعه بستر فعاليت اين جنبش هاي اجتماعي باشد، خاتمي مي تواند جريان دموكراسي ستيزي را كنار بزند.636» «اصولاً برچيده شدن ساختارهاي غير دموكراتيك در شرايط فقدان يك جنبش اجتماعي فراگير كه خواست هاي دموكراتيك را پشتيباني كند الزاماً منجر به استقرار دموكراسي نخواهد شد، از اين رو جنبش هاي اجتماعي در دو مرحله شكستن ساخت دولت مطلقه غير دموكراتيك و پس از آن حركت به سوي ساختارهاي حقيقي و حقوقي دموكراتيك حائز اهميت هستند. در اين بين همبستگي جنبش هاي اجتماعي نيز در تقويت جامعه مدني، فراخ تر كردن عرصه عمومي و فشار بر دولت براي رفع موانع مي تواند بسيار مفيد و مثمر ثمر باشد. در ايران نيز جنبش هايي نظير زنان، كارگران، دانشجويي و قومي وجود دارند. البته در كنار اين ها وجود جنبش سبك هاي مختلف زندگي نيز با خصوصيتي به ظاهر غير سياسي اما در واقع در تعارض با وضع موجود و ايدئولوژي رسمي غير قابل انكار است. به نظر مي رسد حركت اين جنبش ها در بستر جنبش عام دموكراسي خواهي ايرانيان مي تواند زمينه و بستر مناسبي براي گذار به دموكراسي فراهم كند. از اين رو بر مبناي ايده برخي فعالان دانشجويي كه متضمن همبستگي با جنبش هاي اجتماعي و حمايت از خواسته ها و مطالبات ساير جنبش هاي اجتماعي است و در عين حال تحقق آن ها مي تواند به تقويت جنبش دموكراسي خواهي عام نيز بشود، حمايت دانشجويان از مطالبات برابري خواهانه زنان در كنش هاي دانشجويي شان بايستي در اولويت باشد و ضمن حمايت و دفاع شان از جنبش زنان مي تواند با درس آموزي از تجارب جنبش زنان در زمينه حركات اعتراضي و به خصوص كمپين يك ميليون امضاء به جمع آوري امضاء از دانشجويان در دفاع از استقلال و آزادي هاي آكادميك و دفاع از حق آزادانه تحصيل و مقابله با گزينش هاي عقيدتي - ايدئولوژيك بپردازد.»637 «اگر اجماع مورد نظر صورت گيرد ولو با رد صلاحيت نوري مي توان جنبش اجتماعي مورد نظر را احيا و سازماندهي كرد و مترصد فرصت مناسب نشست. در واقع اينجا «احيا و به وجود آوردن يك جنبش اجتماعي قدرتمند» مقدم بر صرف تصرف كاخ رياست جمهوري است. يعني كسب رياست قوه ي مجريه بدون وجود يك جنبش اجتماعي پشتيبان كه بتوان آن موازنه قوا را به هم زد و اصلاحات دموكراتيك را به حاكميت تحميل كرد، نه تنها فايده ي ندارد بلكه در يك نگاه كلان مضر هم هست»638 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 626 . دكتر محمد ملكي در سال 1312 در تهران متولد شد. وي از سال 1330 فعاليت هاي سياسي را آغاز كرد و در جنبش هاي دانشجويي و نهضت مقاومت ملي و جبهه ملي اول حضور داشت. پس از گذراندن مراحل ابتدايي تحصيلات دانشگاهي در دانشگاه تهران، براي گذراندن دوره هاي تخصصي به اتريش و انگلستان رفت. وي در سال 1339 در ارتباط با ورود ريچارد نيكسون و فعاليت هاي دانشجويي دستگير و به زندان ساواك افتاد. در جريان انقلاب، رابط دانشجويي ايران و خارج از كشور در دريافت پيام هاي امام خميني(ره) و تكثير و توزيع آن ها بود. بعد از پيروزي انقلاب با اصرار آيت الله طالقاني و حكم شوراي انقلاب، مسؤوليت رياست دانشگاه تهران را برعهده گرفت. به تدريج زاويه فكري-عقيدتي ملكي با مشي انقلاب اسلامي مشخص شد و وي به روش دوستانش كه از نيروهاي ملي-مذهبي و وابسته به سرويس هاي جاسوسي آمريكا و غرب محسوب مي شدند، به معارضه با نظام اسلامي پرداخت. تحريك دانشجويان از مهم ترين اقدامات ضدنظام ملكي است كه محورهاي اين تحريكات به طور خلاصه عبارتست از: 1- تأكيد بر انجام مبارزات بدون خشونت به تأسي از تئوري پردازان انقلاب هاي مخملي 2- ناكارآمد جلوه دادن حكومت ديني و تخريب دولت نهم و نظام 3- تخريب وجهه دانشجويان بسيجي 4- لزوم محوريت شعارهاي »مرگ بر ديكتاتور« و »زنده باد آزادي« براي دانشجويان 5- تشويق و تحريك دانشجويان به مقاومت و مقابله و انجام اقدامات عملي عليه نظام 6- تأكيد بر لزوم برگزاري رفراندوم و درخواست از سازمان هاي بين المللي براي فشار بر جمهوري اسلامي در اين خصوص 7- پيشنهاد لزوم پيشروبودن دانشجويان در برگزاري رفراندوم 627 . محمد ملكي، ديدار با اعضاي شوراي عمومي تحكيم،31 تير 86 628 . حبيب الله پيمان، نشست دفاع از آزادي هاي آكادميك، 11 خرداد 86 629 . محمد ملكي، ديدار با اعضاي شوراي عمومي تحكيم، 31 تير 86 630 . مقاله محمد ملكي، 13 دي 86 631 . بابك احمدي، نشست فراكسيون مدرن، 29 آبان 86 632 . محمد ملكي، مقاله »دانشگاه سنگر«، وبلاگ پژواك دانشجو، 7 مهر 86 633 . عزت الله سحابي، ديدار با اعضاي شوراي مركزي طيف غير قانوني دفتر تحكيم وحدت، 11 شهريور86 634 . مقاله محسن كديور، 4 مرداد 86 635 . عزت الله سحابي، مراسم افطاري انجمن اسلامي دانشگاه تهران،10 مهر 86 636 . مصاحبه با مسعود پدرام، روز آنلاين، 7/11/87 637 . عبدالله مؤمني، ادوار نيوز، 3/4/87 638 . عبدالله مؤمني، مصاحبه با نشريه مهرگان، پاورقي
|
|
|