(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


یکشنبه 2  آبان 1389- شماره 19771

نگاهي به اثرات و فرآيندهاي سوءسرزنش در تعليم و تربيت
زبان خوش؛ طراوت در كوير سرزنش -بخش پاياني



نگاهي به اثرات و فرآيندهاي سوءسرزنش در تعليم و تربيت
زبان خوش؛ طراوت در كوير سرزنش -بخش پاياني

حسن آقايي
كش وقوس براي حل يك مسئله بين دو ياچند نفر را مي شود طرفين يك معادله تصور كرد كه يك سويش ملامت و تحقير و فشار، طرف ديگرش فرسايش اعصاب براي حصول مطالبه است. در اين ميان، موضوع هرچه باشد هرگز از شأن، آبرو و حفظ سلامت آدمي بالاتر نيست و نخواهد بود.
سعدي مي گويد: آسايش دو گيتي تفسير اين دو حرف است
با دوستان مروت با دشمنان مدارا
سرزنش كردن را شايد بتوان برآمده از تضييع حق، چه مادي و چه معنوي دانست و يا اصلا همين گونه باشد، اما مهم اين است كه نحوه وصول و تحقق مطالبه، زيان رواني و شخصيتي و اجتماعي حتي براي مطالبه كننده يا همان سرزنش كننده نداشته باشد. در غير اين صورت، غفلتا آرامش، اعصاب و سلامت روحي فرد مذكور با آنچه دلخواسته به دست آورده است، معاوضه شده است.
سرزنش گاه از يك آزردگي خاطر كه شايد چندان هم دوام نداشته باشد، شروع مي شود و گاه بين دو نفر خواه جوان، كارمند و كارفرما، پدر و فرزند، زن و شوهر، راننده و مسافر، خريدار و فروشنده و... جروبحث شان بدل به غليان فشار خون و اعصاب و در نتيجه ازحد سرزنش هم بگذرد و به يك خشونت تمام عيار تبديل شود. همه اين اتفاقات ناخرسند و ناخشنود بعضا آبشخور ضعف اراده و تفكر و بيگانگي با اثرات بسيار مفيد و سازنده زبان مهر يار، عدم رعايت مقام انساني يكديگر است. منظور از اشاره به اين موارد هرگز آن نيست كه كسي از حقوق معنوي، شهروندي، انساني و حقيقي خود چشم پوشي كند چون به نظر مي رسد گاه صرف نظر كردن از سرزنش آرام به خاطر موقعيت اجتماعي خود، طرف را دچار خودخواهي بدون منطق كند و او از گذشت هاي كوچك هم كم كم سوءاستفاده كند و به شكل يك خشونتگر حرفه اي و متعارض سرسخت نسبت به ديگران درآيد... به هر حال شايد شما نيز باور داشته باشيد به اين كه به ازاي سرزنش و رفتارهاي آزارنده، پيش از درگير شدن، به فكر اصل سلامت باشيد.
روش هاي منفي و تنبيهي
تأثير موقت دارند
«دكتر باقر غباري بناب»، دانشيار دانشگاه تهران تأثير سرزنش را منوط به وضعيت فكري و روحي فرد و موقعيت زماني مي داند. به گفته او، سرزنش كردن بيشتر مواقع مشكل ميان افراد را حل نمي كند زيرا يك روش منفي است. شايد موقتا تأثير سركوب فرد سرزنش شده را برطرف كند بدين سان كه او درخصوص شخص تنبيه كننده، امر واجب مورد نظرش را انجام مي دهد ولي در فرصت ديگر دوباره آن سرپيچي و كاهلي را ادامه مي دهد. به همين خاطر مي توان گفت تمام روش هاي منفي و تنبيهي تأثير موقت دارند.
از وي مي پرسم: بنابراين ممكن است اين تصور پيش آيد كه سرزنش به خاطر اعمال نادرست هميشه جواب نخواهد داد. اما پاسخ وي روايت گونه اي چنين است: «دانش آموزي به جاي آن كه درس بخواند تنها جلوي تلويزيون نشسته و فيلم تماشا مي كند. پدر يا مادر وارد اتاق مي شود. مي گويد چرا تكاليف مدرسه ات را انجام نمي دهي!، كتابت را نمي خواني!، برو بچه هاي ديگر را نگاه كن اول درسشان را مي خوانند. تو هميشه نشستي تلويزيون تماشا مي كني!... اين سرزنش به بچه اثر نمي گذارد. در اين حال بچه جلوي بزرگتر خود مي رود سراغ تكاليف درسي اش، اما باز فردا در غياب بزرگتر خانواده مثل روز پيش و پيشترها، به جاي درس خواندن، تلويزيون تماشا مي كند. ليكن همين بچه و امثالهم، زماني كه بزرگتر شده و وارد مقطع تحصيلي ديگر مي شوند احتمالا در مقابل سرزنش كردن واكنش منفي نشان خواهند داد.»
تشويق امور تربيتي و فرهنگي
سؤال مي كنم: چگونه مي شود با واكنش ها مواجه نشد؟جواب وي متوجه دست اندركاران امور تربيتي مي شود و اين كه آنان بايد مسائل و رخدادهاي فرهنگي و تشويقي را در جهت درست مطرح كنند. مثلا بچه ها را موقع آماده شدن اقامه نماز تشويق كنند كه خواندن نماز يعني اين كه شما با خداوند يكتاي جهانيان ارتباط برقرار كرده ايد. به آنان نيز تفهيم شود هر زمان كه كار خوبي انجام دهند تشويق مي شوند.
كارمند «علي ستوده» مي گويد: تمام معضلات در زندگي قابل حل است اگر طرفين با رعايت احترام و حفظ حقوق به حق خود، زبان خوش و صداقت عمل داشته باشند. مشكلات، اغلب از اشتباه كاري و به اصطلاح بي گدار به آب زدن به وجود مي آيند. بلندپروازي و سهل انگاري با هر هدف و تلاش، عاقبت خوش ندارد و گرفتاري آناني كه مورد سرزنش قرار مي گيرند برخي توسط خودفريبي و ظاهربيني شان است. با اين واقعيت ها، اما هر مسئله اي با سرپنجه سازش و مدارا حل مي شود و چه بهتر مسائل دوستانه رفع شوند.»
تشويق كنار سرزنش
«نيك» طراح لباس با بيان اين كه: «به نوه 5 ساله ام هميشه محبت مي كنم ولي بچه اين حس و فكر خود را به نوعي نشان مي دهد كه همه مردم بايد به او خوبي كنند، صحبت دوستانه را خيلي بهتر از سرزنش كردن مي داند. او مي گويد: «اصولا انسان در هر سن نياز به تشويق و قدرشناسي دارد چرا كه هر شخص شعور انساني دارد و نمي خواهد روحش از تحقير و سرزنش آزرده شود. بنابراين با توجه به تجارب خودم، مي گويم سرزنش هاي مكرر خشونت بار توسط هر فردي نشان از كم محبتي و يا احتمالا تنگ نظري است. اما برايم ثابت شده است در كنار سرزنش، محبت و تشويق دوستانه هم لازم است.»
سرزنش در جمع آفات زياد دارد
«دكتر غباري»، دانشيار دانشگاه تهران اظهار مي دارد: «سرزنش كردن شخص خردسال و بزرگسال در حضور جمع آفات زيادي دارد از جمله كاهش اعتماد به نفس و پشيماني و خجالت زدگي است.» به گفته او برخي سرزنش كردن ها اگر متداول شوند باعث سبك كردن موقعيت طرف در جمع نيز مي شود. اما برخي ديگر سرزنش ها كه موثر مي باشند درواقع امر تنبيه كردن مناسب طرف است طوري كه در حقيقت فرد پي مي برد راه رفته اش اشتباه است و در درازمدت، خود او زيان خواهد ديد. وي در عين حال با اشاره به اين كه به جاي متنبه كردن شخص مورد سرزنش بايد شناخت درماني كرد و اين نوع سرزنش، شناخت و زبان شناسي افراد از جمله بزرگسال مهم مي باشد، مي افزايد: اصولا سرزنش عامل مفيدي براي نتيجه مطلوب گرفتن نيست چون مشكلات، خود شخص سرزنش كننده را عصبي و سرزنش شونده هم احساس شرمندگي مي كند.
بنابراين تأكيد مي شود همان طور كه اشاره رفت، به جاي سرزنش كردن شخص، از واژه اي مناسب حالات طرف، استفاده و سعي شود به رفتار نامناسب اهميت داده نشود. رفتار مناسب هم تشويق و ترغيب گردد.
ضعف فرهنگ تفاهم
برخي از ناسازگاري هاي ارتباطي مردمي در هر بخش از امور زندگي، برآمده از ضعف شناخت از روحيه، پايبندي به تعهدات انساني و رفتاري و محدود بودن ژرف نگري است.
«ميرزايي» تحصيلكرده امور تربيتي نظر خود را در علل بروز ناهنجاري هاي اجتماعي- بين فردي كه گاهي منجر به سرزنش يكديگر مي شود بيان مي كند. او اين باور را دارد كه عوامل ناسازگاري ها در دادوستد، مشاركت ها، مسائل خانوادگي، نحوه تربيت فرزند، انتخاب محل سكونت و اثاثيه و مبلمان، ميهماني دادن، سفر و... در وهله اول ناشي از عدم شناخت يكديگر است. يا به عبارت ديگر مجموعه علل ها در موارد مذكور، نوعي پس زدن حق انتخاب و بي توجهي به حق ديگران و كم لطفي به اداي احترام تلقي مي شود. حال اگر اين بحث را بخواهيم از زاويه علت بروز طعنه زدن و و تحقير كردن مطرح كنيم، پذيرفتني است كه برآيند چگونگي نگرش و درك هر يك از طرفين افراد يا يك طرف مسئله، همانا ملامت گويي است. در اين بستر، علت هاي ديگر هم موضوع مذكور را تغذيه مي كنند و قوت مي دهند از جمله مسائل تربيتي، رواني، فرهنگي، اقتصادي و باز همانا ضعف مسئوليت هاي انساني مي باشند.»
نقش مسائل اجتماعي
در بروز سرزنش
ادامه صحبت اين كارشناس با توجه به موارد گفته شده در بالا، بيان تكرار و ترويج مسائل اجتماعي است كه در منظر هر شخص قرار مي گيرند كه چه زيبا و چه زشت باشند نقش ظريف و در عين حال تأثير عميق در ذهنيت و روح افراد كم سن تا سنين بالا و بالاتر مي گذارد. نمونه بارز آن، بروز گاه بدگفتاري و خشونت حتي بر سر اين كه فلان راننده تلاش كرده راه راننده ديگر را كه اتفاقا حق تقدم با او است، را مسدود كند. يا رعايت نكردن بهداشت عمومي و همين طور حرمت گذاري به كهنسالان در محيط خانواده. مثلا پدر بر اين نظر است كه بچه هايش ملاحظات اصل و نسب اجدادي خانوادگي را با شكل و شمايل هاي غريب و يا با سرپيچي از نصايح خدشه دار نكنند. حال مي بينيم كه يك فرزند رعايت نمي كند و همين تضاد ضمن حرمت شكني نسبت به بزرگتر، مي تواند نقطه شروع بگومگو و ايراد و درنهايت، سرزنش كردن شود درحالي كه فرزند حقا مي بايد از والدين خود حرف شنوي داشته باشد.»
گزارش روز

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14