(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


چهارشنبه 5  آبان 1389- شماره 19774

ضرورت بررسي جايگاه مطبوعات و چالش هاي پيش رو
دانش و بصيرت ضامن كار حرفه اي -بخش پاياني



ضرورت بررسي جايگاه مطبوعات و چالش هاي پيش رو
دانش و بصيرت ضامن كار حرفه اي -بخش پاياني

گاليا توانگر
بعضي ها روزنامه نگاري را با تجارت، حراج قلم و ارزش هاي حكومت مردم سالاري ديني اشتباه گرفته اند. اين افراد كه اغلب خود را نيز در هزار توي زدوبندها با دشمنان گم كرده اند، مواضع مشخصي ندارند و به اصطلاح نه تنها كوچكترين خوبي ها را نمي بينند، بلكه دائما در نقدهاي خاكستري شان سعي دارند دولت را بكوبند. اين افراد فراموش كرده اند كه روزنامه موفق مردم علاوه بر عنوان دردها بايد راهكارهايي هر چند كوچك ارائه دهد.
متأسفانه اين قبيل مطبوعات نه رسالت حدفاصل قرار گرفتن بين مردم و مسئولان را مبني بر انتقال خواسته ها و نيازها به خوبي انجام مي دهند و نه قادرند با كمك كارشناسان به ارائه راه حلي بپردازند، اين گونه شأن مطبوعات در حد ابزاري در دست دشمنان تنزل كرده و با بي رغبتي مردم در جايگاه مخاطب روبرو مي شوند.
شايسته است تلنگري بر پيكر مطبوعات وارد كرده و آنها را به سمت بحث هاي كارشناسانه، نقدهاي منصفانه و كارايي دوچندان در راستاي خواسته هاي ملت و ارائه راهكار براي حل مشكلات سوق دهيم.
يكي ديگر از چالش هاي جدي اين روزهاي مطبوعات نبود امنيت شغلي است.
اغلب افرادي كه جديدا وارد حوزه خبر و مطبوعات مي شوند، از نبود امنيت شغلي گلايه دارند. اين نقص آنچنان شديد است كه بعضا در يك رسانه نمي توان به خبرنگاران قول داد كه آيا تا آخر سال بر صندلي خود جلوس كرده اند يا خير؟!
وقتي امنيت شغلي نباشد، انگيزه ها براي كار تأثيرگذار كم خواهد شد، بويژه اين كه كارفرمايان نيز معمولا به پرداخت دستمزد اندك عادت دارند. بدون انگيزه كار كردن اكثرا به كار كپي پيس ختم مي شود و كار توليدي به حاشيه مي رود، چون روزنامه نگار نمايان تاجر- كه البته به دليل نبود سرمايه كمي هم حق دارند- مي بينند به جاي ارائه يك خبر توليدي با اين ميزان دستمزد مي توانند چند تا خبر غيرتوليدي تنظيم كنند و اين روش مقرون به صرفه تر است!
پيش به سوي مدينه فاضله مطبوعات
در ابتداي پيروزي شكوهمند انقلاب اسلامي امام(ره) همواره بر مسئوليت روزنامه ها پيرامون الگوسازي، انعكاس حقايق و نيز معرفي زحمتكشان جامعه تاكيد داشتند. يكبار طي سخنراني شان فرمودند: «به جاي عكس من، عكس كشاورزي را كه براي توليد كشور فعاليت دارد، صفحه اول چاپ كنيد!» امروز نيز بارها و بارها رسالت مطبوعات را از زبان مبارك مقام معظم رهبري شنيده ايم، اما با شرايط مطلوب كه گوياي پيگيري كامل اين رهنمودها باشد، فاصله داريم.
كريم باباخانيان خبرنگار فرهنگي روزنامه رسالت توضيح مي دهد: «به نظر مي رسد با شنيدن رهنمودهاي مقام معظم رهبري مبني بر تحول در مطبوعات و سازنده قلم زدن اكثر نشريات در اين خط گام برمي دارند، اگرچه تا مدينه فاضله و سطح مطلوب فاصله داريم. مطبوعات بايد در تحليل هايشان به سراغ كساني بروند كه در جايگاه كارشناس هم درد را مي شناسند و هم قادرند براي درمان زخم ها، مرهمي ارائه دهند. چنانچه به بازگو كردن دردها بسنده كنيم و از ارائه راهكار چشم پوشي داشته باشيم، بوي نامطبوع زخم ها فضا را پر مي كند بي آن كه راهكاري براي بهبود ارائه داده باشيم.
به اين وضع روزنامه نگاري خنثي گفته مي شود كه بعضا با حذف نقدهاي منصفانه و راهكارها به قلم به دستان مغرض و تيره بين تبديل مي شويم. در حالي كه مطبوعات و روزنامه نگاران مي توانند دوشادوش دولت خدمتگزار به فردايي روشن پيوند بخورند.»
وي به بالا بردن ظرفيت انتقادپذيري دستگاه ها اشاره كرده و مي گويد: «سازمان هاي مختلف بايد پتانسيل پذيرش انتقادهاي سازنده از طريق مطبوعات را داشته باشند. آنها بايد بدانند كه پذيرش انتقادهاي منصفانه و سازنده به خير و صلاحشان است و به جاي موضع گيري هاي كوركورانه بايد در مورد بكارگيري راهكارهاي ارائه شده بينديشند.
يك بار عده اي از اصفهان خدمت شهيد بهشتي رسيدند و يك ساعتي به بيان مشكلات پرداختند. وقتي شهيد بزرگوار از آنها پرسيد: راه حلتان چيست؟ پاسخ دادند: هيچ! شهيد با لبخند گفت: پس برويد هر وقت راه حل پيدا كرديد، بازگرديد!»
باباخانيان برگزاري نشست هايي با حضور كارشناسان مختلف براي بحث و ارائه راه حل پيرامون چالش هاي مختلف كشور را ضروري دانسته و مي گويد: «ما در جايگاه پل ارتباطي بين مردم و مسئولين اگرچه خود به تنهايي نمي توانيم راهكاري ارائه دهيم، ولي لااقل مي توانيم طي نشست هايي كه با كارشناسان مختلف برگزار مي كنيم، به بررسي دقيق و اصولي هر مشكلي پرداخته و در نهايت به راهكاري هر چند كوچك برسيم.»
حمايت مالي از مطبوعات ضروري است
حبيب ا... تركاشوند دبير سياسي خبرگزاري ايكنا و عضو تحريريه روزنامه جوان نبود امنيت شغلي را يكي از چالش هاي پيش روي مطبوعات عنوان كرده و مي گويد: «متاسفانه اهالي مطبوعات چشم انداز روشني از كارشان ندارند. برخي مطبوعات به دلايل مختلف بحث بيمه كاري و تضمين كاري خبرنگارانشان را با جديت پيگيري نمي كنند. با توجه به حساسيت هاي شغل روزنامه نگاري انتظار مي رود به بحث امنيت شغلي با جديت بيشتري پرداخته شود. وقتي انگيزه هاي روزنامه نگاران كم شود، معمولا به كار كردن در مطبوعات به عنوان شغل دوم نگريسته مي شود و اين نوع نگرش به كيفيت كار روزنامه نگاري صدمات جبران ناپذيري وارد خواهد كرد.»
وي هشدار مي دهد با توجه به اين كه رسانه هاي ديجيتال روبه رشدند، ممكن است با كاهش حمايت هاي مالي، استقبال روزنامه ها از طرف مردم كمرنگ شود. لذا روزنامه ها نمي توانند هزينه هاي خود را تامين كنند. بايد توجه داشت كه تيراژ كلي روزنامه ها در كشورمان نسبت به بقيه كشورها پايين است، اين در حالي است كه دغدغه اصلي ما دغدغه فرهنگي است.
وي ادامه مي دهد: «يكي ديگر از چالش ها تكثر بيش از حد نشريات در يك يا چند حوزه خاص است. مثلا در يك حوزه 30 نشريه فعال داريم و در يك حوزه ديگر به ندرت نشريه اي تخصصي و تاثيرگذار كار مي كند. براي تامين سليقه مخاطب بايد به تخصصي كاركردن در همه حوزه ها روبياوريم. از سوي ديگر چون بودجه ها اندك است، معمولا افراد در بدو ورود به مطبوعات از آموزش هاي منسجم برخوردار نيستند و نمي توانند تاثيرگذار ظاهر شوند.»
تركاشوند پيشنهاد مي دهد: «بايد بتوانيم در مطبوعات خط اهداف كلي و مسائل جهان اسلام را پيگيري كرده و از درگيري هاي سليقه اي و جناحي دور شويم.»
تازه واردها در پي كسب دانش باشند
ياد روزهايي كه افراد بايد خاك تحريريه مي خوردند تا در كار روزنامه نگاري پخته و آبديده مي شدند، بخير. آن روزها افراد پشتكار و پتانسيل هاي بالايي داشتند. بارها مطلب مي آوردند و مي بردند تا بالاخره كارشان چاپ مي شد. فرشته مرادي دبير سرويس اجتماعي روزنامه عصر ايرانيان ضمن بيان مطالب بالا توضيح مي دهد: «الان متاسفانه تازه واردها به محض ورود انتظار دارند در جايگاه دبير سرويس قرار بگيرند. سلسله مراتب كسب تجربه رعايت نمي شود، بعضا افراد تازه وارد به دليل غرور و نداشتن خضوع عيب كارشان را نمي پذيرند و ادعاهاي زيادي دارند. اين گونه تخصصي نوشتن به حاشيه مي رود و هر كسي به گمان خود متخصص ترين و كاركشته ترين است، در حالي كه تخصص در روزنامه نگاري سال ها زمان مي خواهد و بايد خبرهاي زيادي نوشت و پاره كرد تا آبديده شد.» وي ادامه مي دهد: «كپي پيس بلاي جان كار روزنامه نگاري شده و پاشنه آشيل مطبوعات به حساب مي آيد.
همين دست افراد تازه وارد كه به دنبال يك هيجان مقطعي نه عشق وارد عرصه روزنامه نگاري شده اند، وقتي مي بينند حق التحريريه ها پايين است با چرتكه محاسبه مي كنند كه ارائه چند خبر كپي پيس شده بهتر ازيك كار توليدي مي صرفد. اين گونه كارهاي تاثيرگذار در روزنامه نگاري جايش را به كارهاي سطحي مي دهد.»
مرادي به توجه بر تكنيك هاي كارنيز تاكيد دارد و مي گويد: «مي توان با انتخاب تيترها و سوتيترهاي سنجيده مخاطب را راغب به خواندن روزنامه كرد. متاسفانه ما از نكات تكنيكي كار سرسري مي گذريم و توجه نداريم همين نكات ريز تا چه حد در بهبود كيفي و كمي مطبوعات تاثيرگذار هستند!»
وي گله مندانه مي گويد: «متاسفانه گاه ديده مي شود آناني كه عاشقانه قلم مي زنند مورد بي اعتنايي قرارمي گيرند و آنهايي كه هر روز مثل كارمندان وارد تحريريه مي شوند و در پايان ساعت كاري به سمت منزل مي روند، آنهايي كه بي شوق قلم مي زنند و در پي تاثيرگذاري نيستند بيشتر مورد توجه قرارمي گيرند. هرچه بي انگيزه ترباشيم از آن سو طبيعي است كه ايدئولوژي هم نخواهيم داشت و بازيچه دست مهره گردانان بيگانه قرار خواهيم گرفت.»
مردم را در ارتقا كيفيت روزنامه
سهيم كنيم
زهره يزداني كارشناس ارتباطات نيز به كيفيت آموزش روزنامه نگاري انتقاد كرده و مي گويد: «علاوه بر اين كه آموزش ها معمولا تئوريك صورت مي گيرد و در قالب كارگاهي ارائه نمي شود، متاسفانه درسطح دانشگاه و رشته ارتباطات نيز اين نقص به وضوح ديده مي شود. دانشجويي كه صدها صفحه پيرامون كيفيت خبر مطالبي در حافظه حفظ كرده است، قادر نيست يك خبر كوتاه را به نحو احسن تنظيم كند. اين دانشجو فردا روزي كه جذب مطبوعات مي شود، متاسفانه نه تنها تخصص پيدا نكرده، بلكه تحت آموزش كتاب هاي غيربومي كه در دانشگاه مرورشان شده، بصيرتي نسبت به مسائل حساس روزنامه نگاري بومي ندارد.»
وي ادامه مي دهد: «افرادي هم هستند كه با پشتكار خودشان پس از سالها به صورت تجربي در يك حوزه تخصص پيدا مي كنند. اگرچه ما معتقديم يك روزنامه نگار خوب بايد بتواند همه عرصه ها را تجربه كند و درنهايت متخصص يك و چند حوزه شود، اما متاسفانه به دليل ضعف مديريتي بعضا نيرويي را كه سالهاست در حوزه آموزشي قلم زده يك شبه به حوزه اقتصادي مي كشانيم و اين گونه سرمايه اي را كه صرف آموزش تجربي نيرويمان كرده ايم، بر باد مي دهيم.»
يزداني معتقد است براي ارتقا كيفي مطالب روزنامه ها بايد ارتباط بسيار نزديك با مخاطبين(مردم) برقرار كنيم تا آنها بي واسطه خواسته هايشان را از نشريه خودشان عنوان كنند. وي در تكميل صحبت هايش مي گويد: «معمولا نشريات ستوني براي درج صحبت هاي مردمي طراحي كرده اند، اما بايد ارتباط فيس تو فيس باشد. مي توان قالب هايي نظير برگزاري هرچند مدت يكبار همايش با حضور مخاطبين را براي تحقق اين امر مدنظر گرفت.»
اين كارشناس بر صراحت، سرعت و شفاف سازي در كار خبري تاكيد دارد و مي گويد: «الان بايد خط روزنامه نگاري صلح را كه غربي ها به صورت فانتزي و صرفا نمايشي دنبال مي كنند و داعيه اش را دارند، ما به شكل جدي تري دنبالش كنيم. پايبندي به اخلاق حرفه اي جزء لاينفك روزنامه نگاري صلح است. وقتي اخلاق حرفه اي مبني بر صراحت، سرعت و شفاف سازي دنبال شود، مردم نيز در سايه اعتماد با دقت نظرشان در ارتقا كيفي و كمي مطبوعات سهيم خواهندشد.»
گزارش روز

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14