(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


پنجشنبه 27  آبان 1389- شماره 19792

نگاهي به وضعيت كتاب و كتابخواني كتاب نياز انسان مطالعه نياز كتاب! -بخش پاياني



نگاهي به وضعيت كتاب و كتابخواني كتاب نياز انسان مطالعه نياز كتاب! -بخش پاياني

حسن آقايي
كتاب شايد تنها نسخه ماندگار معنوي حضور فرهيختگان انديش پرور است كه از كودكي تا ديرين سالي مفاهيم لذايذ مجموعه زندگي انسان را مي نمايد
چنانچه متن اش راه كمال انسانيت را نشان دهد. آدم با مطالعه كتاب مفيد به خودباوري مي رسد و از اين طريق با اتكا به نفس شريف خود توان تشخيص سلامت و نيك زيستن را درمي يابد.
اما در غوغاي زمانه از هر قسم و نوآوري ماشيني و تكنولوژي و مشغلات روزمره، كتابخواني در غبار عزلت بي ياوري، سيماي درخشنده اش رنگ باخته است. تنها چند روز اندك و محدود نامش بر سر زبان هاي متوليان فرهنگي و دوستارانش جاري مي شود. ليكن در طول سال هيچ تبليغ، برنامه و حرفي از كتاب و كتابخواني به چشم و گوش جامعه نمي خورد.
تاثير نحوه مطالعه آموزشي
از كودكي تا متن جامعه
«رضا مددي» ،كاشناس ارشد برنامه ريزي آموزشي، مي گويد: «مطالعه در كشور ما باتوجه به مجموعه آمارهاي منتشره از يك تناسب برخوردار نيست. اين به دليل آن است كه پژوهش هاي نرخ مطالعه در كشور معتبر نيستند ولي تحقيقات پراكنده نشان مي دهند نرخ مطالعه پايين است.»
وي مي گويد: «يكي از جاهايي كه مي توان پايين بودن نرخ مطالعه را در آن بررسي كرد وضعيت آموزش و پرورش است. نظام آموزشي ما به نحوي است كه دانش آموزان را با اجبار و اكراه به مطالعه درسي وامي دارد. اين خود اجباري باعث كاهش گرايش به مطالعه درسي در ميان آنها مي شود و سطح مطالعه غيردرسي هم پايين مي آيد. دشواري هاي اجبار همچنين شوق مطالعه از مهدكودك تا دبيرستان را از مخاطبان مي گيرد. از سوي ديگر اين بي رغبتي در دوران 12 سال تحصيل كه بهترين دوران نهادينه كردن مطالعه است سبب كمتر شدن بعد ميل و انگيزه كتابخواني در ميان مردم نيز مي شود و اين در حالي است كه اساساً انگيزه آگاهي از جانب خدا در انسان نهاده شده است ولي نوع آموزش به جاي آن كه كسب آگاهي را ترغيب كند آن را توأم با اجبار كرده و آزادي عمل به دانش آموزان داده نمي شود.»
كتب درسي سنگين و حجيم،
بي ميلي دانش آموزان
وي در نقد كارشناسي آموزشي خود، كتاب هاي كلاسيك را سنگين و حجيم مي خواند، با اين تاكيد كه حفظ كردن آنها ذهن را به سختي و بي ميلي درگير مي كند. در صورتي كه مطالعه بايد از روي ميل باشد نه اجبار. از طرفي يكي ازوظايف نظام آموزش و پرورش گسترش مطالعه اعم از عمومي تا دانش آموز و دانشجو است در حالي كه بسياري از دانش آموزان كتاب هاي درسي را مانع مطالعه غيردرسي مي خوانند. اين وضع سبب شده كتاب هاي مختلف غيردرسي مثل رمان، تاريخي و... تيراژ پايين در جامعه دارند ولي كتاب درسي- كمك درسي- تيراژ بالا دارند.
بازي هاي كامپيوتري به جاي مطالعه كتاب
به گفته دبير يك مدرسه، كتاب چنانچه جذابيت مطالعه نداشته باشد طبعاً كشش و انگيزه براي خواننده ندارد و كتب درسي و غيردرسي جاذبه اي براي خوانش دانش آموزان ندارند.
«عليرضا پيرو شعباني» كه در مقطع راهنمايي تدريس مي كند با اشاره به اين كه كتاب هاي درسي مقاطع ابتدايي و راهنمايي فاقد هيچگونه كشش براي دانش آموزان هستند چرا كه فرم ، شكل و نقاشي مجذوب ندارند، درباره مطالعه آزاد دانش آموزان باتوجه به 2 سال تدريس و تجربه در يك كلاس، مي گويد: «از 30 نفر دانش آموز خود شايد تنها 3 نفر كتاب غيردرسي بخوانند! اكثراً در فرصت هاي آزاد مشغول بازي هاي كامپيوتري هستند.» او در عين حال مي گويد:«با وجود اين كه سي.دي و انواع بازي هاي مذكور در حوزه كتاب و كتابخواني جا باز كرده اند ليكن به هيچ وجه نمي توانند جاي كتاب را بگيرند. كتاب هميشه اعتبار و جايگاه اصيل و پرارزشي دارد و انسان همواره با كتاب ارتباط تنگاتنگ داشته و دارد. با اين واقعيت ولي اين برداشت و فهم عمدتا براي نسل قبل از دهه 60 بوده است. ليكن بچه هاي امروز در دوره فراواني ابزارهاي تكنولوژي و سرگرمي هاي كامپيوتري بسر مي برند.» او مي گويد: «اگر بچه ها در سنين 8-7 سالگي تربيت و برخوردار از انگيزه كتابخواني نشوند در بزرگسالي لازمه كتاب در زندگي را نمي شناسند.»
او كه خود از كلاس چهارم- پنجم ابتدايي هميشه كتاب در دست داشته و انگيزه كتابخواني اش بزرگترها در خانه بوده اند، درخصوص مهمترين علت كم خواندن و يا نخواندن كتاب نزد برخي از مردم مي گويد: «يكي محيط آزاد براي كتابخواني و دروني شدن كتاب خواندن در فرد، بعد فرهنگ سازي در سطح جامعه از طريق ايجاد فضاي مناسب براي تبليغات شفاف صرفا فرهنگي در جهت ترغيب كتابخواني است كه تاكنون چنين تبليغات نبوده است. از سوي ديگر كتاب هاي جديد هر قدر موضوعات شان بيشتر منطبق با زندگي روزمره در جامعه باشد مي توانند ايده و راهكارهاي بهتري براي همگان ارايه دهند.»
«پيرو شعباني» همچنين براين نظر است كه يك كتاب خوب، خواننده اي كه دچار استرس، فشار عصبي و يا كم خوابي است را به آرامش وضعيت طبيعي اش باز مي گرداند.» جمله پاياني صحبت او اين است: «در حوزه كودكان و نوجوانان طراحي و نقاشي كتب بهتر و انگيزه خوبتر ايجاد شده است.»
«مددي» در ادامه اظهار نقطه نظرات خود تلويزيون را عامل صرف ساعت ها وقت بچه ها و از طرف ديگر ديدن فيلم، سي. دي و نبود حد و مرز وسايل ديداري و شنيداري در جامعه را غفلت مردم از كتابخواني و موانع تقريبا جدي مطالعه قلمداد مي كند و مي افزايد: «در تماشاي فيلم، گرايش منفعلي در بيننده به وجود مي آيد حال آن كه مطالعه، شخص را فعال و خشنود مي كند و رابطه اي عاطفي با كتاب برقرار مي شود.»
جامعه اهل مطالعه، عامل پيشرفت كشور
وي در بخش ديگري از صحبت هايش با اين بيان كه مردم اهل مطالعه ضامن پيشرفت و ترقي كشور هستند، اظهار مي دارد: «در آموزه هاي ديني ما، قرآن و اسلام به آموزش علم و آگاهي تاكيد فراوان شده است.از طرف ديگر يونسكو نيز براي كشورها دستورالعمل صادر كرده كه آموزش و يادگيري مادام العمر و مستمر مدنظر قرار داده شود، بنابراين توصيه ها، اما دستورالعمل ها آن گونه كه بايد كاربردي نشده است.
لذا اين سؤال پيش مي آيد كه كدام دستگاه مسئول از اين منابع غني اسلامي و ايراني در جهت توسعه جامع فرهنگ مطالعه استفاده كرده است؟ مع الوصف لازم است مردم مطالعات علمي، تاريخي و... را از منابع اصلي خودمان دنبال كنند و بدانيم ما هرچقدر چشم انتظار به سوي ديگران داشته باشيم خطرناك است.»
فوايد كتابخواني از ديدگاه روان شناسي
اما نشان هاي هميشه مفيد خواندن كتاب خوب، از ديدگاه علم روان شناسي را از «محمد كيوان زاده» كارشناس ارشد روان شناسي پرسش مي كنم.
او پاسخ را با اين جمله شروع مي كند: «درعصر حاضر و پيشرفت سريع ارتباطات، هنوز كتاب به عنوان يكي از وسايل مهم در انتقال ديدگاه ها و تجربيات محسوب شده و جايگاه ويژه خود را حفظ كرده است.» بعد مي گويد: «از آنجا كه كتابخواني از جمله مقولاتي است كه با روح انسان سروكار دارد، در نتيجه بر سلامت رواني تاثير مستقيم مي گذارد. لذا انسان مي تواند از طريق مطالعه روح خود را غناكرده از آن لذت معنوي ببرد. خواندن يك كتاب خوب و مفيد مي تواند فكر انسان را رشد داده و او را به سوي كمال سوق دهد. در دوره نوجواني به دليل آن كه سال هاي شكل گيري شخصيت فرد به حساب مي آيد لذا وي سعي مي كند كه همانندسازي نمايد.
بنابراين، نياز به الگوي مثبتي دارد تا شخصيت خود را شكل دهد. از اين رو الگوهاي برگرفته از كتاب مفيد مي تواند نقش مؤثري در شكل دهي شخصيت او داشته باشد به گونه اي كه خلاقيت و نوآوري اش را افزايش داده و وي را فرد متكي به خود بار آورد. چنين كودك و يا نوجواني داراي ثبات عاطفي و رواني خواهد بود كه در مواجهه با مشكلات زندگي هيچگاه سلامت رواني اش تهديد نخواهد شد و براي حل اين مشكلات شكي به خود راه نمي دهد. علاوه بر اين، مي توان روحيه ديني را با تشويق كودك و نوجوان به مطالعه در وي تقويت كرده و آن را رشد داد. بدين جهت آن سال هاي كودكي و نوجواني از مهمترين سال ها محسوب مي شود. در دوران نوجواني نيز فرد مي تواند با مطالعه كردن، سطح تفكر خود را افزايش داده و ذهن را فعال سازد. به گونه اي كه امكان يادگيري دروس مدرسه برايش بهتر فراهم شود.»
مثلث جمعبندي كتابخواني در جامعه
خلاصه جمعبندي ديدگاه هاي مددي كارشناس ارشد برنامه ريزي آموزشي، پيرامون وضعيت كتاب و كتابخواني، موانع و راهكارهاي توسعه فرهنگ كتابخواني در جامعه را مي خوانيم: 1- وضعيت نظام آموزشي ترغيب كننده مطالعه نيست و زمينه خلاقيت را كاهش مي دهد. براساس يك تحقيق، دانش آموزان در كلاس چهارم ابتدايي خلاقيت شان به شدت كاهش پيدامي كند. علت، نوع آموزش، مدرسه و كتاب نويسي است.
2- هر چيزي به شكل فرهنگ عمومي درآيد مورد استقبال واقع مي شود اما در زمينه فرهنگ جامعه تشويق به مطالعه دنبال نمي شود. در اين ارتباط، صداوسيما، روزنامه ها، ابزارهاي تبليغاتي، نهادهاي مسئول و وزارت ارشاد در امر مطالعه چه نوع برنامه هاي تشويقي دارند؟ در حالي كه كتابخانه هاي عمومي كم و دسترسي مردم به اين كتابخانه ها بسيار اندك است.
3- مطالعه غذاي روح است، لذا بايد مطالعه در جامعه به عنوان ارزش نهادينه شود. خانواده ها يكي از نهادهايي هستند كه در ايجاد عادت به مطالعه در محيط خانوادگي بسيار تأثيرگذارند. بنابراين براي 20 سال آينده بايد مادران با سواد اهل مطالعه داشته باشيم و توجيه شوند زمينه مطالعه براي فرزندان شان از كودكي در محيط خانه فراهم و آنان را تشويق به كتابخواني كنند.
مطالعه؛ تقويت فكر در كهنسالي
«كيوان زاده» در ادامه بيان ديدگاه علمي خود، لزوم و فوايد كتابخواني را از كودكي به بزرگسالي و با پارامترهاي متفاوت گسيل مي دهد. وي مي گويد: «در بزرگسالي باتوجه به دغدغه هاي روزمره زندگي كه سلامت رواني فرد همواره در خطر مي باشد، مطالعه يك كتاب مفيد مي تواند افكار منفي را از وي دور كرده و باعث رشد انگيزه در او شود.»
به گفته اين كارشناس ارشد روان شناسي، فرد بزرگسال با مطالعه قادر مي شود ميزان اضطراب را در خويشتن كاهش داده و آرامش رواني اش را باز يابد. علاوه بر آن، اين دگرگوني روحي سبب افزايش عزت نفس در شخص مي شود.
ادامه نظر وي دلالت مي كند به اين كه در روزگار سالمندي انسان كه دوران ورزيدگي فرد با كوله باري از تجارب محسوب مي شود ولي با اين حال افراد در اين سن با محدوديت هاي فيزيكي مواجه مي شوند كه مي توان با تقويت قدرت فكري از طريق مطالعه اين نقص را جبران كرد. همچنين در اين دوران فرد ممكن است احساس انزوا و تنهايي نموده و در نتيجه دچار افسردگي شود. براي رفع اين مشكل مي توان فرد را به مطالعه تشويق كرد تا از اين طريق روحيه سرزندگي و اميدواري در او زياد شود.»
شگفتي پزشكان در آخرين لحظه ها...
وي در پايان ابراز ديدگاه هاي كارشناسي خود، تمايل دارد اين نكته را يادآوري كند كه: «پروفسور حسابي، هنگامي كه در بستر چشم بستن از اين دنيا بود و پزشكان از او قطع اميد كرده بودند و تمام دستگاه هاي احيا را نيز از او جدا كرده بودند، پزشكان در كمال تعجب ديدند كه وي دست از مطالعه برنداشته و همچنان زنده مي باشد.»
گزارش روز


 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14