بصيرت عمومي مؤثرترين راه مقابله با جنگ نرم

هوشنگ سليماني
مطابق فرمايشات رهبر معظم انقلاب، مقابله با جنگ نرم دشمن، اولويت اصلي كشور است هدف جنگ نرم ايجاد ترديد، اختلاف و بدبيني ميان آحاد مردم است.
امروزه دشمنان قسم خورده ايران اسلامي درصدد هستند كه از طرق مختلف به اين نظام ضربه بزنند، همان طور كه پس از طي 32سال از پيروزي شكوهمند انقلاب اسلامي، با بكارگيري انواع ترفندها به خصوص اوايل انقلاب اسلامي با تحميل جنگ 8ساله و ترور شخصيت هاي بزرگ و ممتاز كشورمان با شكست سختي مواجه شدند و در نهايت با ايجاد تفرقه و بدبيني ميان افراد جامعه به خصوص در جريان فتنه سال 1388 جنگ نرم را در دستور كار خود قرار دادند. در شرايط كنوني كه دشمن از حضور در جبهه نظامي و مبارزه رودررو با ملت مقاوم ايران اسلامي مأيوس و عاجز گشته است، روش مبارزه خود را به حوزه جنگ نرم و تهاجم فرهنگي تغيير داده است.
در جنگ نرم كه از روش القا و اقناع سازي بهره گيري مي شود، هدف تأثيرگذاري بر انتخاب ها، فرآيند تصميم گيري و الگوهاي رفتاري و در نهايت سلب هويت هاي فرهنگي و اشغال ذهن هاست. ولي در جنگ سخت روش اعمال تهديدات، استفاده از زور و اجباري است كه با هدف حذف فيزيكي و تصرف سرزمين صورت مي گيرد. در تهديدات و جنگ نرم به دليل ماهيت غيرعيني و غيرقابل محسوس بودن آن، عملا فاقد عكس العمل است، ولي تهديدات و جنگ سخت محسوس و همراه با عكس العمل مي باشد؛ كه با دقت در اين نكات مي توان دريافت كه استكبار جهاني با راه اندازي جنگ فرهنگي و ناجوانمردانه، قصد دارد در برابر ملت شريفمان صف آرايي نمايد.
از اهداف اساسي و مهم جنگ نرم مي توان به ايجاد تغيير در باورها و اعتقادات جامعه هدف اشاره كرد كه در آن يكي از اصول مهم حركت يك جامعه مورد حمله قرار مي گيرد كه دشمنان با برنامه ريزي بلند مدت و صرف هزينه هاي بسيار درصدد تغيير آن هستند. در اين ميان استكبار جهاني با راه اندازي شبكه هاي راديويي و تلويزيوني، روزنامه ها و خبرگزاري ها سعي دارد كه ارزش هاي ديني جوانان ما را تضعيف و از انقلاب اسلامي روي گردان نمايد، لذا با ايجاد شبكه هاي ماهواره اي قابل دريافت در كشورمان و پخش برنامه هاي مبتذل، ايمان مردم و اعتقاد آنان به نظام را نشانه گرفته اند.
هنگامي كه دشمنان يك ملت بتوانند در باورها و اعتقادات آنان نفوذكنند با ايجاد شك و ترديد و تزلزل در باورها و اعتقادات، زمينه ايجاد تغيير در افكار و انديشه ها را در ابعاد مختلف فراهم مي نمايند كه هدف بعدي دشمنان محسوب مي گردد. بنابراين بديهي است كه با تغيير هر نوع باور و انديشه اي، نمونه هاي رفتاري جديدي بر اساس آنچه كه دشمنان ما مي خواهند در جامعه شكل گرفته و جايگزين نمونه هاي قبلي مي گردد؛ كه در نهايت هدف نهايي استكبار جهاني از جنگ نرم، ايجاد تغيير و دگرگوني در ساختارهاي سياسي جامعه هدف و جايگزين نمودن ساختارهاي جديد خود مي باشد كه با اين طرز تلقي مي خواهد نظام جمهوري اسلامي ايران را ساقط و يك نظام غيرديني را جايگزين آن نمايد؛ كه يكي از راه هاي رسيدن به اين اهداف توسط دشمنان بروز و رشد جريان عرفان هاي انحرافي و ساختگي در ميان عموم مردم است كه در پي انحراف در فكر و ذهن و ضربه زدن به اعتقادات و تفرقه ميان مسلمانان و بي هويت كردن جوانان و نوجوانان است. از علل و عوامل رشد تشكل ها و عرفان هاي انحرافي در جامعه ما مي توان به گسترش تكنولوژي و سرويس هاي اطلاع رساني و امكان دسترسي آسان به اطلاعات اين تشكل ها و افزايش فعاليت فرقه هاي وارداتي و نومعنويت گرايي كه در رأس آن استكبار جهاني قرار دارد، اشاره كرد؛ كه به منظور جلوگيري با اين پديده مي بايست مطابق باطرح مقابله با بروز و رشد جريان عرفان هاي انحرافي (مصوب جلسه 452 مورخ 24/11/1386 شوراي فرهنگ عمومي) راهكارهاي مندرج دراين طرح به خوبي توسط دستگاههاي فرهنگي به اجرا درآيد.
يكي از مهمترين و برجسته ترين ابزار دشمنان در جنگ نرم عليه انقلاب اسلامي استفاده از جريان رسانه اي و خبري نظام سلطه است كه با صرف ميليون ها دلار قصد براندازي نظام اسلامي را دارند. جنگ رسانه اي تنها جنگي است كه حتي در شرايط صلح ميان كشورها به صورت غيررسمي وجود دارد و هركشوري از حداكثر توان خود براي پيشبرد اهداف سياسي از رسانه ها بهره جويي مي كند. اما رسانه هاي عمده در آمريكا كه ادعاي آزادي بيان و واقع گرايي مي كنند، در عمل زيرنفوذ صهيونيست ها قرار دارند تا با بكارگيري روش هايي از جمله پنهان كاري، برچسب زدن و دستكاري در گزارش هاي خبري در پي القاء يأس و نااميدي درميان مخاطبان هدف خود هستند.
استكبارجهاني با سيطره و راه اندازي امپرياليسم رسانه اي و تبليغي قصد دارد كه بر كشورهاي جهان سوم مسلط گشته تا راه پيشرفت آنها را مسدود و بيشتر به خود وابسته نمايد. دراين بين اگر كشوري بخواهد باتكيه بر دانش و حمايت مردمي اش، راه پيشرفت را طي كند، استكبار جهاني با اعمال ترفندهاي گو ناگون، مانع آنها مي شود. همانگونه كه امروزه در كشور عراق و افغانستان به بهانه هاي واهي بدنبال منافع خود بوده و هر روز شاهد ناآرامي ها و كشتار مظلومانه افراد بي گناه هستيم.
از ديگر ابزارهاي استكبارجهاني درجنگ نرم مي توان به عمليات رواني و ايجاد جنگ رواني درجامعه اشاره نماييم كه به منظور سست نمودن اراده عمومي ملت ها طراحي و برنامه ريزي شده است كه يك ملت بدون درگيري فيزيكي تسليم و به زانو درآيد و هدف آن مرعوب كردن ملت هاست. در جنگ رواني، دشمنان بوسيله تكنيك اختلاف افكني و شايعه پراكني همانند ايجاد اختلافات قومي و مذهبي (شيعي و سني) و اختلافات جناحي با كمك برخي از مزدوران داخلي كه مقاصد آنها را دنبال مي كنند، در پي رسيدن به اهداف از قبل طراحي شده شان مي باشند.
از ديگر ترفندهاي جنگ رواني دشمن القاي نااميدي در جامعه به خصوص درميان قشر جوانان، دانشجويان و نخبگان است كه هدف آن بي اعتمادي و بي انگيزه نمودن افراد جامعه است؛ و اينك ملت ها چشم به دست بيگانگان براي نجات خود داشته باشند.
توسل به ترس را مي توان يكي ديگر از ترفندهاي استكبارجهاني در جنگ نرم ياد كرد كه تهديد و ترساندن كه از شيوه هاي قديمي و هميشگي سلطه گران است كه به منظور تضعيف اراده و عزم ملي ملت ها و دست اندازي به منابع آنهاست، صورت مي پذيرد. نمونه بارز اين موضوع را مي توان به حقوق كشورمان در دستيابي به فناوري هاي غيرنظامي هسته اي ذكر كرد كه استكبار جهاني به بهانه هاي مختلف و تهديد و صدور بيانيه هاي غيرحقوقي سعي در ترساندن دولت و ملت ما در رسيدن به حق مسلم مان را دارد كه با اميد و اتكال به خداوند متعال و سعي و كوشش متخصصان و دانشمندان هسته اي كشورمان عملا اين تهديدها به فرصت تبديل شده است.
درنتيجه براي مقابله با جنگ نرم بايد طرح هاي كلي دشمن و انواع تكنيك هاي آنان شناسايي شود و اينكه آنها چه چيزهاي را در سرشان مي پرورانند و سپس با آگاهي كافي در برابر آن دفاع نمود و اين وظيفه نخبگان و خواص جامعه است كه با تشكيل اتاق فكر و شناخت بيشتر ابعاد موضوع، عموم مردم را با اهداف شوم دشمنان آشنا نمايند و مردم عزيز كشورمان نيز با داشتن بصيرت عمومي كه يكي از بهترين و موثرترين راههاي مقابله با جنگ نرم است، استكبارجهاني را در رسيدن به اهداف خود نااميد و مأيوس كنند.

آمار ها مي پرسند بودجه هاي كلان براي تحكيم خانواده كجا هزينه مي شوند؟

آمارهاي ماهانه، فصلي و سالانه سازمان ثبت احوال كشور از روند نگران كننده كاهش پديده ازدواج و افزايش طلاق در كشور خبر مي دهد. اعدادي كه در ازدواج روند نزولي پـيدا مي كنند و در طلاق گوي سبقت را مي ربايند.
براساس گزارش اين سازمان آمار طلاق از سال 1380 به بعد باشتاب بيشتري نسبت به سال هاي گذشته سير صعودي داشته است. آمار طلاق در سال 1380، 9/4 درصد، سال 1381، 10/3 درصد، سال 1382، 10/6 درصد، سال 1383، 10/5 درصد، سال 1384، 10/7 درصد و سال 1385، 1/12 درصد بوده است.
بنابر گزارش خبرگزاري ها، آمارها در حالي از ورود سالانه 11 ميليون پرونده قضايي به دادگاه هاي كشور خبر مي دهند كه بنابه گفته وكلا و قضات، طلاق، كلاهبرداري، خيانت در امانت و چك بلامحل بيشترين تعداد پرونده هاي قضايي را به خود اختصاص داده است.
هر چند به گفته حقوقدانان، ركود بازار، تحريم ها، بيكاري و تورم دليل اصلي افزايش پرونده هاي مرتبط با خانواده و معاملات است، اما نبايد از سقوط بنيان خانواده، كمرنگ شدن تعاملات اجتماعي، ضعف برنامه هاي صدا و سيما، فاصله نسل ها و بي توجهي به شعائر ديني در تعاملات روزمره به سادگي گذشت.
افزايش طلاق يكي از شاخص هاي نامطلوب آسيب هاي اجتماعي است كه بايد براي آن چاره انديشي شود. جامعه شناسان معتقدند براي كنترل پديده اجتماعي طلاق بايد عوامل مختلف آن را در نظر گرفت و به دقت بررسي كرد زيرا تا زماني كه اين پديده ناشناخته باشد، روند افزايش آن همچنان ادامه خواهد يافت.
¤ افزايش 47 درصدي طلاق در كشور
افزايش 47 درصدي طلاق توافقي در طول يك سال گذشته، مسئله اي نيست كه دولتمردان و مسئولان بتوانند از آن به راحتي بگذرند. در كنار تمامي اقداماتي كه براي حفظ بنيان خانواده در كشور انجام مي شود و نيز بودجه هايي كه براي پرداختن به طرح هايي با اين موضوع هزينه مي شود، آمارهاي صعودي طلاق توافقي حكايت از آن دارد كه اين اقدامات كارساز نبوده بلكه آسيب شناسي دقيق و بررسي موشكافانه از سوي نهادهاي ذيربط نيازي فوري و ضروري به نظر مي رسد.
هر چند اقدامات انجام شده از سوي قوه قضائيه و فعاليت هاي پيشگيرانه سازمان بهزيستي در انصراف خانواده ها از جدايي موثر بوده است، اما آمارها نشان مي دهد كه به راحتي نمي توان از كاهش آمار طلاق سخن گفت. نمونه آن را مي توان به مطالعات و آمارهاي سازمان ثبت احوال اشاره كرد.
از هر هفت ازدواج يكي به طلاق انجاميده است
آمارها حاكي از آن است كه تعداد طلاق ثبت شده در سال 1388، 125 هزار و 747 مورد بوده و نسبت طلاق به ازدواج در اين سال 125/14 درصد است، به طوري كه از هر هفت ازدواج يكي به طلاق انجاميده است. بررسي نمودار نسبت طلاق به ازدواج طي سه دهه گذشته نشان مي دهد كه اين نسبت 28 درصد افزايش داشته است. آمار طلاق از سال 1380 به بعد باشتاب بيشتري نسبت به سال هاي گذشته سير صعودي داشته است، آمار طلاق در سال 1380، 94.درصد، سال 1381، 3.10درصد، سال 1382، 10/6 درصد، سال 1383، 10/5 درصد، سال 1384، 10/7درصد و سال 1385، 1/12 درصد بوده است.
نسرين چوبنده داور دادگاه خانواده در رابطه با اين مسئله مي گويد: تاكنون ميانگين سن طلاق بين 25 تا 35 سالگي بود اما در حال حاضر شاهد افزايش طلاق ها در سنين بالاي 45 سال نيز هستيم.
وي يكنواختي زندگي، كم شدن صبر و تحمل مردم و تأثير برنامه هاي ماهواره اي بر زندگي افراد با تبليغ بي بند و باري را از علل بالا رفتن سن طلاق مي داند.
اين داور دادگاه با اشاره به افزايش پرونده هاي طلاق در دادگاه هاي خانواده مي گويد: متأسفانه درصد آشتي و مصالحه بين افرادي كه دادخواست طلاق مي دهند، بسيار كاهش يافته است.
تهران ركورددار طلاق در كشور
طبق آمارها سال 1388 بالاترين نرخ طلاق با 20/8 درصد به استان تهران و پايين ترين آن با 8/3 درصد به استان ايلام تعلق دارد. آمارها حاكي ازآن است كه استان هاي تهران، كردستان، كرمانشاه و خراسان رضوي بيشترين و ايلام، سيستان و بلوچستان، چهارمحال و بختياري و يزد كمترين ميزان طلاق را به خود اختصاص داده اند.
نرخ رشد طلاق در حالي براساس آمار سازمان ثبت احوال كشور از 2 درصد در سال 83 به 13 درصد در سال 88 رسيده كه در سالهاي اخير مسئولان همواره از اختصاص بودجه هاي چشمگير براي اجراي برنامه هايي با محوريت تحكيم خانواده خبر داده اند.
طلاق در ايران هشت برابر كشورهاي توسعه يافته
اگرچه مقايسه آمار ازدواجهاي انجام شده در داخل كشور در مقايسه با دنيا نشان مي دهد كه در وضعيت مطلوبي قرار داريم به طوري كه آمار ازدواج در داخل كشور به ازاي هر هزار، دوازده و دو دهم است در صورتي كه در خارج از كشور شش دهم است.
ولي آمار ارائه شده توسط معاون حقوقي و سجلي ثبت احوال كشور نشان مي دهد كه ميزان طلاق در كشور ما با كشورهاي توسعه يافته فاصله بسياري دارد و بي رقيب مي تازد. اين آمار نشان مي دهد طلاق در ايران به ازاي هر هزار نفر يك و هفت دهم و در خارج از كشور دو دهم است به عبارت ديگر ميزان طلاق ايران هشت برابر كشورهاي ديگر است.
البته بنابر اظهارنظر شهلا كاظمي پور، معاون پژوهشي مركز مطالعات جمعيتي آسيا و اقيانوسيه «بالا بودن ميزان طلاق در ايران به نسبت دنيا به دليل بالا بودن تعداد ازدواجهاي انجام شده در كشور است ولي باز هم مقايسه نشان مي دهد ما از اين جهت وضعيت خوبي در دنيا نداريم.»
طبق آخرين آمار رسمي سازمان ثبت احوال، ميزان طلاق در 6 ماه نخست سال جاري در كل كشور 65 هزار و 505 واقعه بوده كه نسبت به مدت مشابه در سال قبل 2/6 درصد افزايش داشته است. اين در حالي است كه ازدواج در كشور طي 6 ماه گذشته تنها 2/3 درصد افزايش داشته كه در برابر جمعيت بالاي جوانان در سن ازدواج آمار پاييني است.
همچنين بررسي و مقايسه روند طلاق و ازدواج شهري و روستايي نشان مي دهد كه همچنان ميزان ازدواج در روستاها نسبت به شهرها بيشتر و طلاق در آنجا كمتر است اما با اين حال طي شش ماه اخير ميزان طلاق در روستاها نيز با افزايش كمي روبرو بوده است.
از 481 هزار و 148 ازدواج در شش ماه نخست سال جاري، 332 هزار مورد شهري و 149 هزار واقعه روستايي است و در 65 هزار و 505 طلاق در كشور 55هزار مورد شهري و 9 هزار واقعه مربوط به روستاها است.
براساس اعلام سازمان ثبت احوال، بيشترين ازدواج و طلاق با 63 هزار مورد ازدواج و 18 هزار طلاق مربوط به پايتخت نشينان تهراني و كمترين ازدواج با 3 هزار و 398 مورد مربوط به استان سمنان و كمترين طلاق با 191 مورد مربوط به مردم ايلام است.
بيشترين و كمترين ازدواج
استان خراسان رضوي با 41 هزار و 275، سيستان و بلوچستان 38 هزار و 221 و خوزستان با 30 هزار و 661 واقعه ازدواج به ترتيب بيشترين ميزان ازدواج را در نيمه نخست امسال داشته اند.
همچنين استان ايلام با سه هزار و 630، بوشهر 6 هزار و يزد هفت هزار واقعه ازدواج به ترتيب كمترين ميزان ازدواج ها را طي اين مدت داشته اند.
بيشترين و كمترين طلاقها
پس از استان تهران كه بيشترين طلاق را در كشور به خود اختصاص داده، استان خراسان رضوي با 6 هزار و 685 و اصفهان با سه هزار و 907 مورد و فارس با 3 هزار و 685 طلاق به ترتيب بيشترين ميزان طلاق را بين استانهاي كل كشور دارند.
در واقع استان تهران با تفاوت بيش از 11 هزار مورد طلاق با استان خراسان رضوي بيشترين آمار طلاق را در كشور دارد. براساس آمار سازمان ثبت احوال، استان يزد با 539، چهار محال و بختياري با 396 و خراسان جنوبي با 379 كمترين ميزان طلاق در كشور را دارند.
متولي گم شده است
اگرچه بودجه هاي بسياري در كشور براي تحكيم خانواده هزينه مي شود و بسياري از سازمانها و دستگاهها طرحي را در اين زمينه در برنامه هاي خود قرار داده اند اما طلاق همچنان مانند بسياري از معضلات اجتماعي متولي مشخصي ندارد و هيچ سازماني در مقابل روند افزايش آن پاسخگو نيست. در همين رابطه چندي پيش تعدادي از نمايندگان مجلس از دولت و سازمان ملي جوانان به دليل فقدان سياست و برنامه مشخص براي كاهش طلاق در جامعه انتقاد كردند.
مديركل تربيتي سازمان ملي جوانان در اين باره مي گويد كه سازمان در بحث طلاق مسئوليتي ندارد و تنها متولي بحث ازدواج است چرا كه سازمان خاصي در اين حوزه مسئوليت ندارد. در واقع بحث كاهش طلاقها و آسيبهاي ناشي از آن برعهده سازمان بهزيستي است كه در اين زمينه نيز بسيار موثر و فعال عمل مي كند.
از سوي ديگر مركز امور زنان و خانواده هم اعلام مي كند كه اين سازمان در موضوع طلاق آموزشهاي خانواده و پژوهش هايي را در دستور كار دارد ولي نقش اين مركز تنها نظارت و هماهنگي است و نه اجرا.
با اين حال نايب رئيس دوم كميسيون اجتماعي مجلس معتقد است اگر دولت مطابق آنچه كه در برنامه چهارم ديده شده بود عمل مي كرد بسياري از اين ناهنجاريها كاسته مي شد. در اين زمينه ها دولت نتوانسته به تعهدات خود در برنامه چهارم عمل كند و از سوي ديگر بعد نظارتي مجلس نيز براي اجراي آنها قوي نبوده است.
محسني ثاني با تاكيد بر اينكه براي معضلات اجتماعي مانند طلاق نمي توان سازمان و دستگاه مشخصي را مسئول دانست تا نمايندگان از آن سؤال كنند مي گويد: مسائل اجتماعي چند وجهي است و مورد سؤال قرار دادن يك دستگاه خاصي درست نيست. بايد دستگاه مسئولي را در اين زمينه داشته باشيم تا از طريق آن مسائل اجتماعي مديريت شود و در مقابل دستگاههاي نظارتي نيز پاسخگو باشد.
وي با بيان اينكه در تمامي ناهنجاريهاي اجتماعي حداقل 22 دستگاه مسئوليت دارند ادامه مي دهند معمولا سازمانها پاسخگويي در مقابل مسائل را برعهده ديگري مي اندازند. دستگاههايي مانند سازمان ملي جوانان و مركز امور زنان هم در اين زمينه پاسخگو نيستند و در پاسخ به اين مسائل عوامل مختلفي مانند نبود امكانات، نيروي انساني كافي و كمبود اعتبارات را مقصر مي دانند و مسئوليتي نمي پذيرند.
عضو ديگر كميسيون اجتماعي مجلس با بيان اينكه افزايش طلاق در كشور و به ويژه در كلان شهرهايي مانند تهران به يك بحران رسيده به طوري كه در برخي شهرها نرخ طلاق به 26 درصد مي رسد مي گويد: با وضعيت و روند فعلي بايد نگران روند رو به افزايش طلاق در كشور و به دنبال آن افزايش معضلات ديگر باشيم.
كشورهاي ديگر در چند سال اخير بر لزوم ارائه آموزش به زوج هاي جوان توجه بيشتري كرده اند. در ايران، لزوم ارائه چنين آموزش هايي احساس نشده و تنها مشاوره هايي به زوج ها در اين مورد كه چگونه رفتار كنند تا كارشان به طلاق نكشد، ارائه شده است. اين در حالي است كه اصلي مهم در آسيب شناسي اجتماعي مي گويد، اين آسيب ها را نمي توان به كلي از بين برد؛ ولي مي توان پيشگيري كرد. اما آيا همين آموزش ها پاسخگوي زوج هاي جوان بوده است؟ اگر كافي بوده پس علت اين همه طلاق در چيست؟

شرايط يكسان سربازي فرزندان مسئولان

سردار موسي كمالي مشاور معاون نيروي انساني ستاد كل نيروهاي مسلح و مدير سابق مشمولان ستاد كل نيروهاي مسلح در گفتگو با مهر پيرامون مشكلات و مسائل سربازي از جمله نحوه خدمت فرزندان مسئولان دولتي، خريد خدمت، ميزان حقوق سربازان، قانون جديد نظام وظيفه، معافيتهاي رهبر معظم انقلاب و دلايل افزايش غائبان خدمت سربازي توضيحاتي ارائه داده است كه در ادامه به آن مي پردازيم.
- مناطق كشور براي انجام خدمت سربازي به 9 قسمت تقسيم شده اند كه در اعزام به مناطق پنج به بالا هر مشمولي آزاد است اما افرادي كه خواستار خدمت در مناطق پنج به پايين باشند يا بايد جزء خانواده ايثارگران، كميته امداد و سازمان بهزيستي باشند و يا متأهل باشند. اگر سازماني فردي را براي انجام خدمت سربازي درخواست كند بايد تعهد دهد كه آن فرد جزء اقوام درجه يك سببي و نسبي مسئولان سازمان نباشد در غير اين صورت و احراز نسبيت مشمول با مسئولان سازمان علاوه بر اينكه با سازمان مربوطه برخورد و سهميه آنان قطع مي شود سرباز نيز از ادامه سربازي در آن محل منع مي شود. البته منكر آن نمي شويم كه در شرايط فعلي برخي دخل و تصرفها در نحوه خدمت سربازي برخي مشمولان رخ مي دهد كه راهي براي جلوگيري از آن وجود ندارد اما ستاد كل نيروهاي مسلح تمام تلاش خود را براي كاهش اين دخل و تصرفها مي كند به نحوي كه با متمركز كردن اعزام مشمولان به خدمت سربازي در تهران و اعلام مكان و زمان خدمت آنان براساس كد، امكان دخل و تصرفها بسيار كاهش يافته است.
فرزندان رهبر معظم انقلاب، رئيس جمهور و رئيس ستاد مشترك نيروهاي مسلح با همين سيستم وارد خدمت سربازي شدند و برخي از آنان در بدترين شرايط خدمت خود را سپري كردند. هيچ كدام اين افراد در مناطق خاص خدمت نكردند و تفاوتي نيز ميان آنان و ساير مشمولان قائل نشده است.
مدتي پيش برخي از افراد مصوبه اي را از مجلس گرفته بودند تا فرزندان نظاميان، خود محل خدمتشان را تعيين كنند ولي زماني كه اين موضوع به گوش مسئولان نظامي رسيد آن را مسكوت كرده و اجازه ابلاغ اين مصوبه را ندادند.
خريد خدمت براي هميشه مختومه شد
بحث خريد خدمت در خارج از كشور همچنان ادامه دارد و افرادي كه تا پايان سال 82 از كشور خارج شده اند مي توانند طبق قانون بودجه با پرداخت 10 ميليون تومان خدمت سربازي خود را بخرند. اين مبلغ در سال گذشته پنج ميليون بود كه در سال جاري براساس نظر دولت به 10ميليون افزايش يافت. در واقع نمي توان كاري جز دادن اجازه خريد خدمت براي مشمولان خارج از كشور كرد زيرا نه مي توان آنان را دستگير كرده و نه مي توان آنان را از كشور طرد كرد چون در اين صورت جذب نيروهاي ضد انقلاب مي شوند. بر همين اساس براي آنان تمهيداتي اتخاذ شد تا ضمن خريد خدمت سالي يكبار به مدت سه ماه به كشور تردد كنند. همچنين دانشجوياني كه تا پايان سال 85 از كشور خارج شدند مي توانند سالي دو بار به مدت سه ماه به كشور تردد كنند اما در داخل كشور هيچ سياستي براي فروش مجدد سربازي وجود ندارد و پرونده اين موضوع براي هميشه در كشور مختومه شده است.
معافيت هاي رهبري
اين گونه معافيتها به ندرت در كشور اتفاق مي افتد كه اولين آن در سال 75 بود كه شوراي انقلاب متولدين تا سال 34 را از خدمت سربازي معاف كرد. بحث معافيتهاي رهبري براي دومين بار در سال 82 براي متولدين تا سال 55 اعمال شد زيرا افرادي كه به هر دليلي به جبهه نرفتند پس از آن شرايط سختي را در جامعه متحمل شدند بر همين اساس از خدمت سربازي معاف شدند. پس از سال 82 ديگر هيچ تصميمي در كشور براي انجام معافيت رهبري گرفته نشده و مشمولان نيز منتظر برخورداري از چنين معافيتي نباشند زيرا كشور در سالهاي اخير در شرايط عادي بوده و افراد موظف به انجام خدمت سربازي هستند بر همين اساس نيامدن آنان به خدمت سربازي بي حرمتي به افرادي است كه به خدمت سربازي اعزام شده اند.
هزينه هاي يك سرباز در سال
هزينه هر سرباز به طور ميانگين يك ميليون تومان در سال است كه بخشي از اين هزينه به صورت مستقيم و بخشي به صورت غيرمستقيم اعمال مي شود. هزينه هاي مستقيم مربوط به خوراك و پوشاك سربازان است و هزينه هاي غيرمستقيم به حقوق سربازان در دوره خدمت سربازي ارتباط دارد.
افزايش غيبت مشمولان
غائبان خدمت سربازي دو دسته اند: دسته اول افرادي هستند كه حداقل به مدت يك ماه يا حداكثر 6 سال غيبت مي كنند اما نهايتاً براي انجام خدمت سربازي مراجعه مي كنند كه تعداد اين افراد بسيار بالاست و روندي صعودي را در پيش گرفته است اما دسته دوم غائبيني هستند كه اصلا قصد اعزام به خدمت سربازي راندارند كه تعداد اين افراد نسبت به 10 سال گذشته 2/0 افزايش داشته است.
زياد بودن سربازان و عدم برخورد جدي با مشمولان غائب، تصميمات مختلف نيروهاي مسلح در بخشش و كاهش خدمت سربازي، اظهارنظر مسئولان غيرمربوط در زمينه خدمت سربازي و تشديد افكار عمومي از جمله دلايل افزايش غيبت مشمولان خدمت سربازي در سالهاي اخير بوده است.
ميزان حقوق سربازان
در حال حاضر سرباز يكم 42هزار و 700، سرباز دوم 41هزار و 800، سرباز سوم 41هزار و 500، گروهبان يكم 49هزار، گروهبان دوم 47هزار، گروهبان سوم 45هزار و سرجوخه 43هزار و 600، استوار يكم 54هزار، استوار دوم 51هزار، ستوان يكم 69هزار و 600، ستوان دوم 62 هزار و 800، ستوان سوم 58هزار و ستوان يكم پزشك 76هزار و 900 تومان حقوق از ستاد كل نيروهاي مسلح دريافت مي كنند.
ستاد كل نيروهاي مسلح در قانون جديد نظام وظيفه موضوعات پوشاك، بيمه و غذاي سربازان را مدنظر قرار داده اما مجلس به حقوق سربازان پرداخته و آن را 5/ 4 تا 5 درصد افزايش داده كه اين امر موجب افزايش بار مالي طرح و تأخير تصويب آن شده است اما پس از تصويب اين قانون تغييراتي در زمينه حقوق سربازان رخ خواهد داد. بار مالي اين قانون پس از تصويب در مجلس بيش از دو هزار ميليارد ريال در سال برآورد شده در حالي كه برآورد ستاد كل نيروهاي مسلح حدود 600 ميليارد ريال بود.

10 نكته مهم در رابطه با سربازي

بسياري از مردم در طول زندگي خود با مشكلات مربوط به نظام وظيفه و قوانين اعزام به خدمت مقدس سربازي مواجه هستند. اغلب مردم ازقوانين اطلاعي ندارند و از اين رو با مشكلات بسياري مواجه مي شوند از اين رو لازم ديديم كه به اختصار به 10 نكته مهم در ارتباط با اعزام به خدمت سربازي بپردازيم.
1- پس از تحويل مدارك اعزام از سوي مشمول به يكي از دفاتر پليس +10، حداكثر بعد از 20 روز برگه اعزام به خدمت كه تاريخ اعزام در آن مشخص شده از طريق پست به آدرس مشمول ارسال خواهد شد. مشمولان مي بايست در صورت عدم دريافت برگه اعزام در دوره زماني ذكر شده، به اداره وظيفه عمومي محل سكونت خود مراجعه و برگه اعزام را دريافت نمايند.
2- حداقل يك هفته قبل از تاريخ اعزام، برگه اي با عنوان «برگه اعلام محل مراجعه مشمولان» كه كد مركز آموزش در آن درج گرديده از طريق پست به آدرس مشمول ارسال مي شود. مشمولان در صورت عدم دريافت اين برگه مي بايست در ساعت مقرر روز اعزام به همراه برگه اعزام به معاونت وظيفه عمومي استان مربوطه مراجعه و برگه فوق را دريافت نمايند.
3- تمديد و تعجيل در موعد اعزام مشمولان صرفاً برابر ضوابط و از سوي مراكز وظيفه عمومي شهرستان و يا استان محل سكونت مشمول انجام مي شود. بنابراين مشمولان ساكن شهرستانها از مراجعه به سازمان وظيفه عمومي در تهران خودداري نمايند.
4- پس از تعيين كد مركز آموزش و صدور برگه اعلام محل مراجعه مشمولان، امكان تمديد موعد اعزام (به جز در موارد خاص و معاذير قانوني) و تغيير كد محل آموزش وجود ندارد.
5- چنانچه مشمول پس از دريافت برگه اعزام و قبل از موعد اعزام، وضعيت جديدي براي وي ايجاد شود مانند قبولي در دانشگاه و يا واجد شرايط يكي از معافيت ها گردد، مي بايست مراتب را به وظيفه عمومي شهرستان محل سكونت خود اعلام نمايد. بديهي است هرگونه تغيير وضعيت و ثبت درخواست جديد از سوي مشمول، مي بايست با اطلاع و مجوز مراكز وظيفه عمومي صورت پذيرد.
6- مشمولان متقاضي خدمت در دستگاه هاي دولتي در قالب امريه، مي بايست حداقل دو ماه قبل از موعد اعزام، درخواست خود را به سازمان يا نهاد مربوطه ارايه نمايند. اين دسته از مشمولان براي پيگيري درخواست خود و اطلاع از نتيجه انجام كار، صرفاً به سازمانهاي درخواست كننده امريه مراجعه كرده و از مراجعه به مراكز وظيفه عمومي خودداري نمايند.
7- مشمولان پذيرش شده از سوي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در صورت مغايرت كد مركز آموزش با كد ساير نيروهاي مسلح، مراتب را از طريق سپاه استان مربوطه پيگيري نمايند.
8- مشمولاني كه داراي سابقه خدمت قبلي هستند، براي ادامه خدمت به يگان قبلي معرفي مي شوند. بنابراين در صورت هرگونه مغايرت مي بايست مراتب را به وظيفه عمومي شهرستان يا استان محل سكونت خود اعلام نمايند.
9- عدم حضور مشمول در روز اعزام (برابر ساعت، تاريخ و مكان تعيين شده)، به منزله غيبت محسوب شده و مشمول با سه ماه اضافه خدمت در اولين دوره يا دوره هاي بعدي اعزام به خدمت اعزام خواهد شد.
10- تعيين يگان خدمتي سربازان پس از اتمام دوره آموزشي، به عهده نيروهاي مسلح مربوطه مي باشد. بنابراين سربازان از مراجعه به مراكز وظيفه عمومي براي تعيين يگان خدمتي يا جابجايي يگان خودداري نمايند.

با نزديكي فصل زمستان صورت گرفت توصيه هاي پليسي به مردم و رانندگان

كمتر از يك ماه به آغاز فصل زمستان باقي مانده و به همين مناسبت پليس راهور نيروي انتظامي توصيه هايي به مردم و نيز رانندگان دارد.
در ادامه به اين توصيه ها اشاره مي شود.
1- راننده عزيز: رعايت فاصله مناسب از خودروي جلويي، شما را در تصميم گيري بهتر و كنترل وسيله نقليه ياري مي دهد.
2- راننده گرامي: هنگام بارندگي و يا راندن در راه هاي مرطوب و يخ زده با سرعت كم حركت كنيد و از ترمز وسيله نقليه خود كمتر استفاده نمائيد.
3- راننده عزيز: در سفرهاي زمستاني همراه داشتن زنجير چرخ و آشنايي با بستن و باز كردن آن ضروري است.
4- راننده محترم: از لاستيك هاي آج درشت و يا ميخ دار (يخ شكن) در محور متحرك خودرو كه انتقال نيرو به چرخ ها در آنها صورت مي گيرد استفاده نمائيد.
5- هنگام رانندگي در جاده هاي مرطوب و يخ زده سرعت وسيله نقليه خود را كاهش داده و مقدار فاصله با خودروي جلويي را افزايش دهيد.
6- موتور سيكلت سوار عزيز: استفاده از كلاه ايمني، هنگام تصادف سبب جلوگيري از بروز صدمات غيرقابل جبران بر ناحيه سر و صورت شما خواهد بود.
7- موتور سيكلت سوار محترم: پياده رو محل مناسبي جهت تردد يا پارك موتور سيكلت نيست.
8- موتور سيكلت سوار عزيز: در گذرگاه هاي عابر پياده حق تقدم عبور با عابرين است.
9- موتور سيكلت سواران محترم: هنگام رانندگي با موتور سيكلت، همراه داشتن گواهينامه و بيمه شخص ثالث الزامي است.
10- موتور سيكلت سوار محترم: موتور سيكلت براي حمل بار ساخته نشده است اين كار را بايد با وسايل مخصوص آن انجام داد.
11- راننده گرامي: در زمستان و هواي سرد حتما قبل از حركت از سالم بودن برف پاكن ها و گرم كن شيشه و بخاري اتومبيل اطمينان حاصل كنيد.
12- رانندگان عزيز: در صورت ليز خوردن خودرو ضمن حفظ خونسردي فرمان را به جهت ليز خوردن خودرو بچرخانيد و با سنگين كردن دنده خودرو بدون اينكه ترمز بزنيد وسيله نقليه را كنار جاده متوقف كنيد.
چگونه بايد يك مصدوم را بعد از تصادف، از خودرو بيرون كشيد
1- به هيچ عنوان مصدوم را از وسيله نقليه، خارج نكنيد مگر آنكه اجباري در كار باشد مثل احتمال آتش سوزي يا تصادف مجدد.
2- خارج كردن مصدوم از خودرو، حداقل به چهار نفر پزشكيار دوره ديده داراي پروانه و مجوز، نياز دارد كه مخصوص جاده و جزو تشكيلات پليس و يا آتش نشاني باشند.
3- غالبا براي آزاد كردن مصدوم، نياز به وسايلي است كه به وسيله آنها بتوان بدنه خودرو را بريد يا قطع كرد و مصدوم را از خودرو خارج نمود.
4- در مواردي كه احتمال آتش سوزي يا تصادف مجددي وجود دارد بايد سرنشينان با رعايت اصول ايمني ذيل، از خودرو خارج كرد:
حفظ محور سر، گردن و تن، نگهداري سر در حال كشش و راست نگه داشتن آن از جمله نكاتي است كه بايد مورد توجه و مراقبت قرار گيرند. پس از خارج نمودن مصدوم از خودرو، تا رسيدن نيروهاي آموزش ديده، از تكان دادن آن، بايد جدا خودداري كنيد.
وظايف رانندگاني كه با وسايل نقليه فاقد سرنشين تصادف مي نمايند
اين قبيل رانندگان براي حفظ نظم اجتماع و با رعايت و احترام به حقوق ديگران، بايستي در محل وقوع تصادف، صاحب يا راننده وسيله نقليه متوقف و مأموران انتظامي را از هويت و نشاني كامل خود آگاه سازند و در صورت عدم دسترسي به ايشان، نام و نام خانوادگي و نشاني دقيق خويش و شماره و ساير مشخصات وسيله نقليه خود را روي كاغذ بنويسند و در محل قابل رؤيتي، در وسيله نقليه متوقف، الصاق نمايند.
همچنين رانندگاني كه با اشياء يا حيوانات تصادف نموده و باعث خسارت يا اتلاف آنها شده اند، مكلفند كه در محل، مالك يا حافظ اشياء يا حيوانات مورد تصادف را طبق شرايط فوق، مطلع سازند.
رانندگي در شروع بارندگي
شروع بارش باران، خطرناكترين وضعيت را براي جاده و خودرو بوجود مي آورد. زيرا قطرات باران، با گرد و خاك و ساير آثار باقيمانده از لاستيك و روغن و وسايل نقليه موجود در خلل و شكاف آسفالت تركيب شده و سطح لغزنده اي را بوجود مي آورد كه ممكن است به چشم ديده نشود. به همين دليل اصطكاك خودرو با جاده كم مي شود و احتمال سرخوردن خودرو، افزايش مي يابد. بنابراين با شروع بارش باران، ضروري است كه از سرعت خود بكاهيد و تا هنگامي كه آب در سطح جاده جاري نشده، اين حد سرعت را حفظ كنيد. به هر حال، در اين شرايط جوي؛ سرعت خودرو بايد كمتر از سرعت آن در جاده خشك باشد. البته توجه داشته باشيد هنگامي كه آب زيادي در سطح معابر جاري مي شود، چنانچه با سرعت زياد وارد آن شويد، آب موجود، ميان جاده و لاستيك قرار مي گيرد و اصطكاك شما با جاده را به صفر نزديك مي كند. در اين حالت، خودروي شما روي قشري از آب حركت مي كند.
پس با سرعتي يكنواخت حركت كنيد. در پيچ ها از سرعت خودرو بكاهيد و دركم كردن سرعت، از ترمز ناگهاني و برداشتن پا از روي پدال گاز يا فشار دادن آن بطور ناگهاني بپرهيزيد.
آنچه مشخص است اينكه در سطح لغزنده و هنگامي كه سرعت خودرو زياد است، بايد از تغيير دنده (از سبك به سنگين)، پرهيز كرد.
چگونه در يخ و برف، بايد رانندگي كرد
براي جلوگيري از تصادفات، خطرات و مشكلات ناشي از سفرهاي زمستاني و رانندگي در شرايط يخ و برف، بايد به نكات ذيل توجه كامل داشت.
اما قبل از هرگونه سخني، لازم است كه بگوييم: چون يخ و برف باعث سرخوردن و موجب بروز مشكلاتي در رانندگي مي شود، لذابراي ايجاد اصطكاك بيشتر بايد از لاستيك هاي يخ شكن و يا زنجيرچرخ استفاده كرد.
1- با سرعتي كمتر از زماني كه جاده خشك است، حركت كنيد و خودرو را در حركت، ثابت نگه داريد.
2- در پيچ ها با دقت و به آرامي، گردش كنيد.
3- از گردش و انحراف ناگهاني، خودداري نماييد و از ترمز كردن ناگهاني بپرهيزيد.
4- از فشار دادن ناگهاني پا بر روي پدال گاز يا برداشتن فشار از روي آن، خودداري كنيد.
5- از سرعت زياد در معابر يخ زده و هواي برفي بپرهيزيد بخصوص وقتي كه راه داراي دست انداز باشد.
6- از رانندگي در لبه راهها يا شانه هاي راه، خودداري كنيد.
علت سرخوردن خودرو و مقابله با آن
گرچه وضعيت لاستيك هاي خودرو و جاده در لغزيدن آن سهيم است ولي بدون ترديد، عامل اصلي راننده مي باشد. به ياد داشته باشيد در هنگام رانندگي، سه نوع سر خوردن وجود دارد كه به دلايل ذيل اتفاق مي افتد:
1-سرعت بيش از حد خودرو و نامناسب بودن آن با وضعيت جاده و ترافيك.
2-شتاب زياد (گازدادن بيش از حد)، ترمز گرفتن و نيرويي كه درپيچ هايي جاده به لاستيك اعمال مي شود.
3- تركيبي ازدو حالت فوق.
سرخردن چرخهاي عقب دراثر چسبندگي كم آنها به سطح راه اتفاق مي افتد. اين حالت معمولاً در نتيجه سرعت بيش ازاندازه و نيروي گريز از مركز موجود در پيچ ها مي باشد. ممكن است شتاب خودرو و نيروي بيش از معمول ترمز نيز به اين حالت كمك كند. اين نوع لغزيدن، به آساني تشخيص داده مي شود.
با كمي بي دقتي ممكن است خودرو هنگام پيچيدن، كاملاً دور خود بچرخد. براي از بين بردن عوامل لغزش خودرو بالطبع بايد پا را از روي پـدال گاز و ترمز برداريد و حركت خودرو را با فرمان، هماهنگ كنيد. وقتي خودرو درجهت نادرست حركت مي كند، عكس العمل طبيعي شما بايد اين باشد كه با استفاده از فرمان، آن را به مسير صحيح برگردانيد. سر خوردن چرخهاي جلو نيز وقتي اتفاق مي افتد كه چسبندگي آنها كم شده باشد. در اين حالت، كنترل مستقيم خودرو از دست راننده خارج مي شود. توصيه مي شود كه فرمان را درجهت خودرو، هدايت و سعي كنيد كه با تشخيص و با از بين بردن علت؛ به مرور چرخهاي خودرو را به صورت مستقيم برگردانيد و يا فشار روي پدال گاز و ترمز را كاهش دهيد.
چگونه مي توان درهنگام سرخوردن خوددرو، آن را متوقف كرد
1- اعتماد به نفس داشته و به خود مسلط باشيد، چرا كه درغير اين صورت نمي توانيد تصميم درستي بگيريد.
2-از ترمز كردن بپرهيزيد. ضربه زدن به ترمز در روي يخ، چرخها را قفل مي كند و باعث لغزش و سرخوردن بيشترمي شود.
3- درجهتي حركت كنيد كه قسمت عقب خودرو، سر مي خورد (فرمان را به همان طرف بچرخانيد) و هر زمان خودرو به حالت مستقيم درآمد. درجهت دلخواه خود حركت كنيد. خيلي آهسته برروي ترمز فشار دهيد تا از سرعت خودرو كاسته شود و يا آرام برروي پدال گاز فشار دهيد تا خودرو به حركت خود ادامه دهد.
4- از سبقت گرفتن بپرهيزيد. چرخاندن فرمان به مقدار زياد، ضربه اي به عقب خودرو مي زند كه موجب سر خوردن آن مي شود و خودرو درجهت عكس حركت برمي گردد.
5-خودرو را درحالت دنده نگه داريد و از خلاص كردن آن بپرهيزيد. زيرا ماندن دراين حالت به كم شدن سرعت كمك مي كند و حداكثر كنترل را به راننده مي دهد.
6-از برداشتن پاي خود از روي پدال گاز، بطور ناگهان خودداري كنيد. گاز را بايد بطور متعادل نگه داشت تا از سرخوردن خودرو دراين وضعيت جلوگيري بعمل آيد.