(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


پنجشنبه 16 دی 1389- شماره 19833

صفحه (14)

صفحه (3)

صفحه (2)

     
سلام بر ستاره هاي هويزه
تصميم مجلس براي حمايت از حقوق آزادگان
خارج از دستور
ليست دانشمندان هسته اي كه توسط موساد ترور شدند
دود اختلاف مسئولين در چشم سالگرد مكانيك
صالحي در كنفرانس مطبوعاتي مشترك با زيباري در بغداد: بيگانگان هرچه زودتر خاك عراق را ترك كنند
پرويز سروري: قوه قضائيه دادگاه مهدي هاشمي را غيابي برگزاركند
خودكشي فرزند شاه معدوم
لزوم سبقت براي فضيلت طلبي



سلام بر ستاره هاي هويزه

محمد صرفي

تا امروز هويزه قطعه اي خاكي بود در كنار هزاران مختصات جغرافيايي ديگر، مانند كربلا پيش از سال 61 هجري كه جز بياباني تف ديده نبود. اما هر مكاني را موعدي است. بايد حسين(ع) و عاشورا به يكديگر بپيوندند تا آن بيابان سوزان، دشت «كرب» و «بلا» شود.
و هويزه نيز از ازل تا شانزدهم دي ماه يك هزار و سيصد و پنجاه و نه خورشيدي، در انتظار عاشورا و حسين خود بود تا به كربلا اقتدا كند. حماسه حسين علم الهدي و ياران قليلش در دشت هويزه، بار ديگر اين اصل تاريخي عاشقان و منتظران شهادت را به اثبات رساند كه؛ كل يوم عاشورا و كل ارض كربلا.
پرچمدار قافله بسيجيان در كلامي مي فرمايند: »با اين ستاره ها (شهدا) مي توان راه را پيدا كرد«، و امروز، روز ستاره هاي درخشان هويزه است.
همانطور كه گذشت 14 قرن از داستان خونبار كربلا، آن را كهنه و تاريخي نكرده و خون آن مردان حق، سرمشق آزادي خواهان و عدالت طلبان تاريخ شده است، حماسه هويزه و ستارگانش نيز مي توانند چراغي باشند فرا راه جويندگاني كه در بيابان سرگشتگي مدرنيته به دنبال جرعه اي حقيقت ناب هستند، و در كهكشان نوراني هويزه، كدامين ستاره آشناتر از حسين علم الهدي!
گفتن از مرام حسين در اين چند سطر، همچون كشيدن آب دريا با پياله اي است اما چه باك، كه بايد به قدر تشنگي كشيد و به جان نوشيد.
آن روزها كه شيپور جنگ تازه نواخته شده بود، حسين در سپاه اهواز روزانه تعداد زيادي از رزمندگان را سر و سامان داده و به خطوط مورد نياز اعزام مي كرد كه كاري طاقت فرسا و پرمشغله بود اما در عين حال روزي يك ساعت به راديو اهواز رفته و سيره پيامبر اكرم(ص) را در جنگ ها و غزوات صدر اسلام با زباني گيرا و دلنشين مرور و تفسير مي كرد چرا كه معتقد بود ايران روزهاي عاشورايي خود را طي مي كند و از همين رو بود كه در نخستين برنامه خود گفت؛ « امروز يكي از بزرگترين رحمتهاي خدا است كه ما مي توانيم به خوبي ببينيم صحنه هاي نبرد پيامبر و يارانش را امروز ملت ما، رزمندگان ما، پاسداران عزيز و انقلابي ما در ميدان نبرد به راحتي مي توانند پيوند برقرار كنند، مي توانند صحنه هاي پيكار پيامبر و يارانش را با كفار و مشركين در ذهن مجسم كنند و اين تكرار عظيمي است كه مسئوليتش بدوش ماست، ما بار ديگر مي خواهيم حماسه هاي پيامبر را زنده كنيم. در تاريخ انسانيت امروز مناسبترين شرايط براي احياء كردن اين حماسه ها وجود دارد. مسئوليت بزرگي كه بر دوش داريم اين است كه بار ديگر خداوند اين موقعيت را به ما داد تا ابوذرها و تا عمار ياسرها و بلال حبشي ها و اين چهره هاي درخشان مكتب را به صحنه زمان بياوريم تا با صبر خودمان در ميدان جهاد و با مقاومت خودمان در مقابل دشمن و با ياد خدا و نيايش به درگاه او خاطرات شگفت انگيز مسلمانان راستين صدراسلام را زنده كنيم با ياران پيامبر كه مي گفتند « ربنا اغفرلنا ذنوبنا و اسرافنا في امرنا و ثبت اقدامنا و انصرنا علي القوم الكافرين« هم زمزمه شويم، اين دعا و اين نيايشهاي ياران پيامبر(ص) را بار ديگر در ميدان نبرد تكرار بكنيم.»
براي صدها نوجوان و جوان كلاس هاي تاريخ و نهج البلاغه مي گذاشت و حتي در روزهاي گرم خوزستان و با زبان روزه نيز كلاس هايش را تعطيل نمي كرد.
اين روزها مدعيان فعاليت هاي فرهنگي از كمبود بودجه و امكانات و ناهمراهي ارگان هاي دولتي مي نالند، اما حسين در تمام فعاليت هاي فرهنگي خود سعي داشت تا جايي كه مقدور است از امكانات ارگان هاي دولتي استفاده نكند. پس از مدت ها يك موتور گازي خريده بود با آن خود را از اين كلاس به آن ديگري مي رساند.
وقتي فرمانده سپاه هويزه شد، ارتباطي عميق با عشاير و مردم بومي منطقه هويزه و سوسنگرد برقرار كرد و آنقدر به اين در و آن در زد تا بالاخره موفق شد آرزوي آنها را برآورده كند؛ ديدار با حضرت امام.
قطعنامه بيعت عشاير با امام را هم خودش نوشت اما داد كس ديگري بخواند. وقتي شب، تلويزيون ديدار را پخش كرد، همه در قاب بودند جز حسين و وقتي از او سؤال مي شود كه چرا خودت قطعنامه را نخواندي و صحبت نكردي... مي گويد: « اگر در صفحه تلويزيون مي افتادم ممكن بود شيطان بر من چيره شود و نيت من خالصانه و براي خدا نباشد...»
برادرش نقل مي كند كه در نيمه شبي حسين از فرط خستگي روي كتاب خم شده و خوابيده بود.من يك آن چراغ را خاموش كردم. بلافاصله حسين برخاست و چراغ را روشن كرده ، به مطالعه خود ادامه داد به من گفت :« وقتي انسان امتحان سختي دارد مگر نبايد شب تا صبح مطالعه كند؟ چرا! خوب من هم هر روز امتحان دارم و خداوند هر ساعت ممكن است ما را آزمايش كند...»
در كنار تمام اين فعاليت ها، برخي شب ها نيز با ياران همراه شده و به دشمن شبيخون مي زد.
و بالاخره روز موعود فرا رسيد و حسين و يارانش به حسين(ع) اقتدا كردند و تو گويي تاريخ در حال تكرار بود. اين سوي ميدان حسين بود با ياراني اندك، لباني تشنه و دستاني خالي و آن سوي ميدان دريايي پولادين از تانك و ديگر چه حاجت به روايت و روضه است برادر!
ماه ها بعد وقتي پيكرهاي قطعه قطعه شان را يافتند، حسين از روي قرآن اهدايي حضرت امام(ره) كه مزين به خط مباركشان بود، شناسايي شد.
سلام بر پيكرهايي كه زير آفتاب هويزه ستاره شدند.

 



تصميم مجلس براي حمايت از حقوق آزادگان

نمايندگان مجلس شوراي اسلامي در حمايت از حقوق آزادگان تصميم جديدي اتخاذ كردند.
به گزارش خبرنگار امور مجلس كيهان در نشست علني ديروز خانه ملت طرح استفساريه ماده 13 قانون حمايت از آزادگان مصوب 1369 بررسي و تصويب شد: براساس اين مصوبه حقوق و مزاياي دوران اسارت شامل همه آزادگان اعم از شاغل و غيرشاغل مي شود.
متن استفساريه مصوبه فوق بدين شرح است:
ماده واحده- آيا ماده 13 قانون حمايت از آزادگان مصوب 13 آذر ماه 1369 شامل حقوق و مزاياي دوران اسارت همه آزادگان اعم از شاغل و يا غيرشاغل مي شود؟
پاسخ: بلي، شامل حقوق و مزاياي دوران اسارت همه آزادگان اعم از شاغل و غيرشاغل(در قبل و بعد از اسارت) مي شود.
نمايندگان مجلس با 115 راي موافق، 36 راي مخالف و 9 راي ممتنع از 203 نماينده حاضر در صحن علني پارلماني اين طرح را به تصويب رساندند.
مجلسي ها همچنين در ادامه رسيدگي به ايرادات شوراي نگهبان به لايحه برنامه 5 ساله پنجم توسعه كشور، يك ايراد باقيمانده اين شورا را درباره ماده مربوط به استاندارد در لايحه برنامه بررسي و براي تامين نظر اين شورا يك بند الحاقي به ماده مربوط به استاندارد اضافه كردند.
براساس اين بند الحاقي، دولت بايد اقدامات لازم را براي تقويت و توسعه نظام استاندارد ملي در طول اجراي قانون برنامه پنجم انجام دهد.
اين بند الحاقي با 103 راي موافق، 26 راي مخالف و 17 راي ممتنع از 196 نماينده حاضر در صحن علني مصوب شد.
پاسخ وزير نيرو
نماينده مجلس را قانع كرد
پاسخ وزير نيرو به سوال نماينده سنندج وي را قانع كرد.
در بخشي از جلسه ديروز امين شعباني نماينده سنندج، ديواندره و كامياران در سوالي از وزير نيرو پرسيد: چرا روستاها در سطح كشور بخصوص در مناطق غرب كشور در مورد آب شرب روستايي با مشكل روبرو هستند و تا بحال چه اقداماتي انجام شده است؟
وزير نيرو در پاسخ به اين سوال گفت: موضوع آب در كشور ما از اهميت خاصي برخوردار است و تغييرات اقليمي كه در دنيا اتفاق مي افتاد اصلي ترين موضوعي است كه در رسانه ها منعكس مي شود كشور ما هم از اين تغييرات مستثني نبوده است و اين تغييرات اقليمي باعث شده كه خشكسالي هاي ممتد در دهه گذشته ما را به اين باور رسانده كه ما بايد با خشكسالي و با تغييرات اقليمي روبرو شويم و برنامه ريزي كنيم.
وزير نيرو گفت: در برنامه چهارم و پنجم به وزارت نيرو تكليف كردند ما بايد سالي 25 درصد سطح آب زيرزميني كشور را بهبود ببخشيم. در حال حاضر ما 9/7 ميليارد مكعب كاهش داريم كه در آبهاي زيرزميني ايجاد شده و بايد در جهت بهبود اين كار گام برداريم تا بتوانيم وضع را متعادل كنيم.
وزير نيرو افزود: بيش از 94 درصد مردم ما در كل كشور دسترسي به آب شرب سالم در شهر و روستا دارند.
وي افزود: در حال حاضر در 90 روستاي كشور تاسيسات فاضلاب روستايي را در دست اجرا داريم و نزديك به 111 روستاي ديگر هم توسط اعتبارات بانك توسعه اسلامي برنامه ريزي كرديم كه انجام خواهد شد.
پس از اين توضيحات، نماينده سنندج اعلام كرد قانع شده است.
ماجراي تذكر رسايي
حجت الاسلام حميد رسايي نماينده مردم تهران در مجلس شوراي اسلامي ديروز (چهارشنبه) طي نطقي در صحن علني مجلس خطاب به ملت ايران اظهار داشت: سه شنبه در مجلس شوراي اسلامي اتفاقاتي رخ داد كه لازم است در خصوص آن نكاتي را بگويم.
به گزارش فارس در اين هنگام عده اي از نمايندگان در مخالفت با وي فرياد «دو دو» سر دادند كه در اين هنگام ابوترابي فرد از نمايندگان مجلس خواست اين كار را نكنند.
رسايي در اين لحظه گفت كه رهبر انقلاب در ديدار با نمايندگان فرمودند كه نمايندگان اين كار را انجام ندهند ولي اگر كسي مي خواهد «دو دو» كند مي تواند كار خود را انجام دهد.
نماينده مردم تهران اظهار داشت: براساس ماده 77 بنده 10 دقيقه وقت داشتم كه صحبت كنم ولي متاسفانه اجازه صحبت به من داده نشد لذا از اين فرصت استفاده مي كنم و خطاب به آقاي لاريجاني مطالبي را ذكر مي كنم.
رسايي گفت: آقاي لاريجاني كه اجازه نداديد من سخن بگويم اكنون لطف كنيد و سخنان من را بشنويد.
وي افزود: ماده 80 برنامه پنجم كه در رابطه با مجمع عمومي بانك مركزي است، يكي از موارد اختلافي ميان برخي صاحب نظران و كارشناسان و نمايندگان مجلس با دولت بود، كه مصوبه قبلي به دليل اشكال قانون اساسي شوراي نگهبان براي تصويب مجدد به صحن علني آمد و برخي همكاران از جمله رئيس مجلس تمام تلاش خود را كردند تا آنچه مي پسندند در مجلس راي بياورد اما اكثريت نمايندگان اينگونه صلاح نديدند.
رسايي اظهار داشت: آقاي توكلي در جلسه سه شنبه پيشنهادي را مطرح كرد كه راي آورد ولي آقاي لاريجاني كه اصرار داشت مصوبه مطابق ميلش پيش رود لذا به پيشنهاد ديگري اجازه طرح داد، پس از اين اقدام كه در حدود ساعت 15 سه شنبه اتفاق افتاد، بيش از 10 نفر از نمايندگان از جمله آقايان موسي قرباني، زارعي، نادران، كوچك زاده، شهرزاد و برخي ديگر از نمايندگان قصد بيان تذكر نقض آئين نامه داخلي و همچنين اخطار قانون اساسي را داشتند ولي آقاي لاريجاني برخلاف تمام موارد آئين نامه اجازه سخن گفتن به كسي را نداد، چرا كه مي دانست خلاف قانون انجام داده است.
نماينده مردم تهران ادامه داد: از ساعت 15 تا ساعت 17 نمايندگان مجلس بارها و بارها اعلام تذكر كردند كه رئيس مجلس به هيچ كدام از آنها اجازه صحبت نداد، در ساعت 17 و11 دقيقه وقتي بنده تذكراتم را بيان كردم آقاي لاريجاني بارها و بارها ميان سخنانم وارد شد و در نهايت هم به بهانه اتمام وقت كه تمام نشده بود، اجازه بيان اخطار قانون اساسي را به بنده نداد.
رسايي گفت: روز سه شنبه يكي از نمايندگان در تذكري كه بيان كرد، اعلام داشت كه سرباز آقاي لاريجاني است؛ بنده هم وقتي پس از دو ساعت و ربع اجازه سخن گفتن يافتم خطاب به آقاي لاريجاني گفتم كه بنده و عده ديگري از نمايندگان سرباز شما نيستند ولي شما را دوست داريم، با اين حال اين مسئله دليل نمي شود كه ما دو ساعت براي بيان تذكر خود معطل شويم.
نماينده مردم تهران با اشاره به ماده 77 آئين نامه داخلي مجلس اظهار داشت: براساس اين ماده اگر در ضمن مذاكره صريحا يا تلويحا نسبت سوئي به يكي از نمايندگان داده شود، يا عقيده و اظهار او را برخلاف جلوه دهند، نماينده مذكور براي رد آن نسبت در همان جلسه يا جلسه بعد بدون رعايت نوبت تا 10دقيقه اجازه نطق دارد، اما روز گذشته آقاي لاريجاني اين اجازه را به آقاي دلخوش داد در حالي كه من به كسي اهانت نكرده بودم و نه اظهارات او را تحريف كرده بودم و تنها مطلبي كه ذكر كرده بود بيان كردم.
رسايي خطاب به لاريجاني ادامه داد: شما به همان دلايلي كه همه مي دانند پس از سخنان بنده اجازه تذكر ماده 77 به آقاي دلخوش داديد در حالي كه نام وي در ليست ثبت نشده بود.
عضو فراكسيون انقلاب اسلامي مجلس اظهار داشت: آقاي دلخوش در تذكر خود نه تنها تلويحاً بلكه صراحتاً اعلام كرد كه با خونش مي نويسد سرباز شما است و براي بار دوم از پشت تريبون مجلس اعلام كرد كه درباره پرونده دادگاه ويژه رسايي و جريانات روز قدس سخن مي گويد، اين صراحت آنقدر زياد بود كه آقاي لاريجاني خطاب به آقاي دلخوش گفت رسايي تذكر به من داده است، شما چرا اين حرف ها را مي زنيد.
نماينده مردم تهران گفت: امروز آقاي لاريجاني بعد از گذشت يك روز فراموشي گرفته است و اجازه بيان تذكر ماده 77 را به بنده نداد، آقاي لاريجاني به بنده گفتند كه دلخوش در مورد من صحبت نكرده بود و به همين دليل ميكرفون من را خاموش كرد.
رسايي اظهار داشت: دفعه قبل هم كه آقاي دلخوش اتهام مشابهي را از پشت تريبون مجلس در خصوص من بيان كرد، قصد تذكر داشتم كه آقاي ابوترابي وساطت كرد و من به احترام وي چيزي نگفتم، اما تاكي بايد در برابر اين اهانت ها سكوت كرد.
وي تصريح كرد: همانطور كه قبلاً گفته ام به پرونده دادگاه ويژه ام افتخار مي كنم چرا كه يك مفسد اقتصادي و دوستانش به بهانه هاي مختلف از بنده به دليل پيگيري فسادشان شكايت كرده بودند و دادگاه ويژه روحانيت به دلايلي كه فرصت بيانش نيست، در كمال ناباوري بنده را محكوم كرد، در حالي كه فرد شاكي يك سال و نيم زندان قطعي دارد و دو سال و نيم است كه فراري است، ولي روزنامه اي دارد كه در طول دو سال و نيم قبل اين روزنامه منتشر مي شد و هيئت نظارت هم به اين روزنامه حتي يك تذكر هم نداده است و همين موضوع، موضوع سؤالم از وزير ارشاد است كه انشاء الله روزهاي آينده آن را مطرح مي كنم.
نماينده مردم تهران گفت: با پيگيري كه توسط مراكز عالي نظام و مسئولان دادگاه ويژه روحانيت شد، مشخص شد كه حكم صادره براي بنده برخلاف موازين است، لذا اين حكم لغو شد، هر چند كه فرد مجرم همچنان فراري است.
رسايي كه قصد داشت در خصوص موضوع روز قدس نيز سخن بگويد به دليل اتمام وقتش از اين موضوع امتناع كرد و گفت كه من 10 دقيقه اي كه حقم بوده را پشت اين تريبون مي گذارم تا در تاريخ ثبت شود.
وي افزود: سه شنبه شب بنده تا صبح در اتاق آقاي محبي نيا (عضو هيئت رئيسه مجلس) نشستم و وي نسبت به من محبت كرد ولي برخي دوستان در هيئت رئيسه كم لطفي كردند و سي دي مذاكرات را به من ندادند.
راي استمزاجي
براي سي دي مذاكرات
پس از نطق رسايي، ابوترابي فرد نايب رئيس اول مجلس كه رياست صحن علني را در غياب لاريجاني بر عهده داشت در خصوص ارائه سي دي تمام مذاكرات صحن علني به نمايندگان گفت: در هيئت رئيسه در خصوص اين موضوع بحث كرديم كه اگر همكاران مراجعه كردند و خواستار دريافت سي دي مذاكرات جلسات علني مجلس بودند، چگونه عمل كنيم و آيا سي دي مذاكرات خودشان را به آنها ارائه دهيم يا سي دي تمام مذاكرات را؟
وي بر همين اساس يادآور شد: در جلسه هيئت رئيسه به اين نتيجه رسيديم كه ما براي ارائه سي دي مذاكرات ساير همكاران مجوزي نداريم كه سي دي سخنراني آنان را به متقاضيان ارائه كنيم، چون برخي از صحنه هاي مجلس را صدا و سيما پخش مي كند و همين صحنه ها را برخي پيگيري مي كنند كه به عنوان مثال يكي از همكاران در صحن علني خوابيده يا اينكه صحن تمام شده و يك يا 10 نماينده در صحن حضور دارند و اين نقص است.
ابوترابي فرد ادامه داد: در جلسه هيئت رئيسه به اين نتيجه رسيديم كه فقط سي دي سخنان خود افراد را به آنها ارائه دهيم و اگر نماينده اي مجوز ارائه مذاكراتش را به نماينده ديگري بدهد، هيئت رئيسه با موافقت آنها مي تواند سي دي مذاكراتشان را به ساير نمايندگان بدهد.
وي در ادامه از نمايندگان خواست با دادن راي تكليف اين موضوع را روشن كنند و گفت كه اگر راي 4 دهند، يعني مي خواهند كه فقط مذاكرات خود نمايندگان به آنها داده شود و اگر راي 2 (منفي) دهند، يعني مي خواهند كه تمام مذاكرات مجلس در اختيار همه نمايندگان قرار گيرد.
نمايندگان هم با 129راي مثبت، 40 راي منفي و 9 راي ممتنع مصوب كردند كه فقط سي دي مذاكرات خود نمايندگان به آنها ارائه شود.
گفتني است مجلس در هنگام راي گيري فوق حد نصاب لازم را نداشت و كمتر از 194 نماينده در مجلس بودند.

 



خارج از دستور

استقبال مجلسي ها از سرمقاله كيهان
سرمقاله ديروز كيهان در انتقاد از اقدام اخير فراكسيون اقليت در ديدار با خاتمي و پيشنهاد رد صلاحيت نمايندگان ديداركننده با استقبال اصولگرايان مجلس همراه شد.
به گزارش خبرنگار امور مجلس ما، تعدادي از نمايندگان اصولگرا روز گذشته در اقدامي خودجوش سرمقاله كيهان را در تيراژ وسيعي تكثير كرده و در اختيار ساير مجلسيان قرار دادند. همچنين برخي از نمايندگان در گفت وگو با خبرنگار ما با قدرداني از سرمقاله روز چهارشنبه كيهان اعلام كردند پيشنهاد كيهان در رد صلاحيت ديداركنندگان با خاتمي خواسته آحاد ملت است.
دكتر مهدي كوچك زاده نماينده مردم تهران در همين رابطه گفت: به اعتقاد من بايد تمامي اعضاي فراكسيون اقليت رد صلاحيت شوند مگر اينكه رسما بيانيه دهند و اعلام كنند كه در جلسه ديدار با خاتمي نبوده و مرز خود را با سران فتنه كاملا مشخص كنند.
همچنين حجت الاسلام يحيي زاده نماينده تفت و ميبد نيز با گفتن «احسنت احسنت» سرمقاله كيهان را مورد تمجيد قرار داد.
در همين حال مردم نيز در تماس هاي تلفني با دفتر روزنامه از روشنگري هاي اخير كيهان درباره ديدار اقليت با خاتمي قدرداني كرد. يكي از تماس گيرندگان كه از دشتستان تماس گرفته بود ضمن ابراز انزجار از اقدام اقليت اعلام كرد سيدمهدي پورفاطمي كه در ديدار با خاتمي حضور داشته نماينده شهر ما نيست بلكه وي نماينده دشتي و تنگستان است.
گفتني است اعضاي فراكسيون اقليت كه هفته پيش با خاتمي ديدار كردند به شدت از افشاي اسامي شان و واكنش هاي مردمي نگرانند.

 



ليست دانشمندان هسته اي كه توسط موساد ترور شدند

ترور دانشمندان بخصوص دانشمندان هسته اي به عنوان ساده ترين روش جلوگيري از دستيابي كشورهاي منطقه به دانش هسته اي در دستور كار رژيم صهيونيستي قرار دارد.
مشخص شدن نقش موساد در ترور دكتر مجيد شهرياري دانشمند هسته اي ايران كه اسناد آن عمدتا از جانب منابع غربي منتشر شد، اين بحث را بوجود آورده كه سابقه اين قبيل اقدامات سرويس اطلاعاتي اسرائيل كه طبعا همراهي و همكاري انگليس و آمريكا را هم با خود دارد به چه زماني بازمي گردد.
اسامي چند تن از دانشمندان برجسته يا هسته اي جهان عرب را كه نقش موساد در ترور آنها ثابت شده عبارتند از:
1- يحيي امين المشد(دانشمند مصري)
2- سميره موسي (دانشمند هسته اي مصر)
3- سمير نجيب (دكتراي فيزيك هسته اي)
4- نبيل القليني (دكتراي فيزيك هسته اي)
5- نبيل احمد فليفل (دانشمند هسته اي فلسطين)
6- علاوه دكتر مصطفي علي مشرفه (معروف به آينشتاين جهان عرب)
7- دكتر جمال حمدان
8- دكتر سلوي حبيب
9- دكتر سعيد سيدبدير
10- دكتر رمال حسن رمال (فيزيكدان لبناني)
11- حسن كامل صباح (فيزيكدان لبناني، معروف به اديسون امت عرب)
12- دكتر تبعه سعودي

 



دود اختلاف مسئولين در چشم سالگرد مكانيك

حسين قدياني

ديروز صبح ماشين را براي تعمير بردم مكانيكي. دور و بر چهارراه استقلال. شرق تهران. كدام مكانيك؟ چه فرقي مي كند حالا براي شما الا اينكه من خيلي كار داشتم و از «آقاعبدالله» پرسيدم؛ چقدر طول مي كشد؟ خنديد و گفت: اين لگني كه من مي بينم، تا غروب كار دارد. سوئيچ را گذاشتم پيش شاگرد مكانيك و رفتم به كارم برسم. در ايستگاه اتوبوس «خيابان هنگام» اما هرچه منتظر اتوبوس ماندم، نيامند كه نيامد تا اينكه بعد از 20 دقيقه سر و كله يكي از همان درب و داغان هايش كه «چهارشنبه» ما را آورد راهپيمايي، پيدا شد. با اين همه سوارش نشدم به 2 دليل. يكي اينكه در ايستگاه با اينكه به آن معني صف نبود اما خيلي ها از زن بچه بغل بگير تا پيرمرد عصبا به دست، بودند كه از من زودتر آمده بودند و ديگري اينكه اتوبوس جاي سوزن انداز نداشت. هنوز هم مخم سوت مي كشد كه بنده خدا آن زن ميان سال با 2 تا بچه قد و نيم قد، با چه والذارياتي خودش را سوار اتوبوسي كرد كه تا خرخره پر بود. القصه، ديدم اگر براي اتوبوس بعدي هم همين طور بخواهم انتظار بكشم، به كارم نمي رسم. و لابد براي همين بود كه مسافر اولين مسافركشي شدم كه بوق زد برايم. خيلي زود رسيدم به ميدان رسالت. با اينكه ديرم شده بود اما به رسم عادت سركي كشيدم به روزنامه ها و مجلات انبوه دكه روزنامه فروشي و از همه بيشتر جرايدي به چشم آمد كه از كانال شهرداري تغذيه مي شدند. و با چه كيفيت كاغذي و چه تنوع رنگي و چه و چه. از همه جالب تر تيتر روزنامه اي بود بر همين سياق، كه براي بار هزارم گله داشت از «دولت» كه چرا به شهرداري براي خريد اتوبوس و ايضا توسعه مترو و از اين قبيل، پول لازم را نمي دهد و اينكه؛ مردم روي خيابان ها مانده اند و وسيله اي براي حمل و نقل شان نيست. اين وسط نكته اي به ذهنم رسيد. گيرم در اين مورد ميان شهرداري شهر تهران و دولت همه شهراي ايران، اختلاف نظري وجود داشته باشد؛ صرف نظر از كارشناسانه بودن اين اختلاف و يا سياسي بودنش و جداي از اينكه كدام طرف دعوا حرف حق مي زنند، چرا بايد دود اين دعوا و مرافعه واقعاً خسته كننده، به چشم مردم برود؟! چرا؟! مردم چه گناهي كرده اند؟!... و به اين فكر افتادم كه گيرم حق با اين همه روزنامه و مجله اي كه مستقيم و غيرمستقيم، به شهرداري وابسته اند، باشد و اينجا همان طور كه مديران شهري ادعا مي كنند، دولت، مقصر باشد؛ آيا مهمترين وظيفه شهرداري چيست؟! درآوردن اين همه روزنامه و مجله يا پر كردن چاله چوله هاي زندگي شهري، و يكي هم اينكه مردم حمل و نقلي متناسب با حقوق شهروندي داشته باشند؟! باورم هست هزينه اين همه كار فرهنگي و بعضا شبه فرهنگي كه شهرداري انجام مي دهد، اگر خرج امور شهري شود، اگر صرف همين معضل حمل و نقل شود، چه بسيار گره كه از زندگي ساكنين تهران باز مي كند.گيرم زور شهرداري به دولت نمي رسد، (كه البته همچنين هم اين آش شور نيست!) زور مديران محترم شهري به نحوه دخل و خرج خوشان كه مي رسد. وانگهي، مردم از وزارت ارشاد و صداو سيما و ديگر نهادهاي مسئول، توقع كار فرهنگي دارند يا از مديران شهرداري؟! اينكه سهم بيشتر جرايد روي دكه سراسر ايران را شهرداري تهران به خود اختصاص داده، و اينكه صبح تا شب همين جرايد به صد زبان مختلف و با هزار و يك ترفند ژورناليستي، ادعا مي كنند كه «دولت همه ايران» هواي «شهرداري شهر تهران» را ندارد، آيا اين سوال را در افكار عمومي باعث نمي شود كه؛ «اگر مديران شهري واقعاً دل شان براي مشكلات مردم تهران سوخته، چرا يك مقدار كمتر روزنامه و مجله درنمي آورند و كمي كمتر پاي خود را وارد گليم اين و آن نمي كنند و اين هزينه ها را صرف حل مشكلات شهري شهروندان نمي كنند»؟! اين همه كه گفتم نافي خدمات شهرداري نيست، نافي نكته اي بس مهم است و آن نكته، فرو رفتن دود دعواي مديران، در چشم ملت است. نافي اين دود است و الا من يكي هم از اين مسئله ناراحتم كه چرا ارگان مطبوعاتي دولت، خدمات شهرداري را به خوبي پوشش نمي دهد و چرا ارگان مطبوعاتي شهرداري، خدمات دولت را به نحو شايسته منعكس نمي كند؟! اي خوشا روزي كه افتتاح فلان پروژه شهري تيتر يك روزنامه «ايران» باشد و اي خوشا كه «همشهري» تيتر يك كند خدمات دولت را و اي دريغ كه ما بعضاً «جمهوري اسلامي» به اين بزرگي را خلاصه در همين دم و دستگاه و قوه و تشكيلاتي مي كنيم كه مديريتش با ماست... و اي دريغ كه بعضاً به جاي كار خدماتي، كار فرهنگي مي كنيم و به اسم كار فرهنگي، كار سياسي مي كنيم و به اسم اين آخري، «سياسي كاري» مي كنيم ... و لابد همين گونه است كه آن خانم محترم با يك بچه در بغل و يك بچه در دست، هنگام حركت اتوبوس از اتوبوس به زمين مي افتد و اگر خدا رحم نكرده بود، الان اتفاق ديگري رخ داده بود!
¤¤¤
ادامه اين نوشته را دوست دارم مديران محترم نظام با هر گرايش و سليقه اي، خوب بخوانند. غروب كه نه، شباهنگام كه رفتم ماشين را بگيرم، ديدم شاگرد مكانيك نشسته در ماشين من و زار زار دارد گريه مي كند. شيشه ها را هم تا آخر داده بود بالا. زدم به شيشه. متوجه نشد. محكم تر زدم، فايده نكرد. داد زدم، نفهميد تا اينكه با دست زدم روي شيشه جلوي ماشين و بنده خدا مثل فنر از جا بلند شد. پرسيدم؛ داشتي چه كار مي كردي؟ چرا گريه مي كردي؟ گفت: اين كه در ضبط ماشين گذاشتي، عجب صدايي دارد، صداي كيست؟ گفتم: صداي آويني. گفت: من تا الان فقط آن طرف آبي گوش مي دادم. اين كه گفتي «آويني» الان زنده است؟! گفتم: چطور؟ گفت: مي خواهم صورتش را گلويش را صدايش را بوس كنم. اين صدا، صداي يك آدم عادي نيست. گفتم: آويني اما پسر خوب شهيد شده! گفت: در جنگ؟ گفتم: نه، بعد از جنگ. گفت: مگر بعد از جنگ هم آدم شهيد مي شود؟!... اصلاً چرا من تا به حال صداي آويني را در صدا و سيما نديده و نشنيده ام؟! گفتم: چرا اتفاقاً كم و زياد پخش كرده! گفت: من روزي دست كم 5 ساعت تلويزيون نگاه مي كنم، من كه تا به حال نديده بودم! گفتم: تا به حال اسم «آويني» اسمي با اين عنوان «سيد شهيدان اهل قلم» به گوشت خورده بود، گفت: به قرآن، نه! و بعد ادامه داد؛ هر چي به گوش من خورده، هنرپيشه بوده و بازيگر و فوتباليست و خواننده و... گفتم: حالا چرا داشتي گريه مي كردي؟ گفت: باطري ماشينت را كه درست كردم، براي امتحان يكي هم ضبط را روشن كردم، كه صداي اين مرد آمد. مشغول كار خودم بودم كه ديدم اين صدا انگار دارد با دل من حرف مي زند. گفت: يعني تقصير من است كه تا به حال اين شهيد را نمي شناختم؟! گفت: خب، نمي شناختمش ديگر! گفت: گاهي مجله مي خوانم اما چيزي از آويني تا به حال نخوانده بودم! گفت: آويني خواننده بود؟! گفت: يعني مثل آهنگران بود؟! گفت و گفت و پرسيد و پرسيد ... و من گفتم: همين آويني جمله اي دارد كه: «در جمهوري اسلامي آزادي براي همه هست الا حزب اللهي ها.» گفت: آويني بچه حزب اللهي بود؟! گفتم: شديد! گفت: ولي مملكت كه دست شماهاست! گفتم: دير وقت است، با آن بلبرينگ كه عوض كردي، چقدر مي شود؛ حساب كن برويم ! گفت: از آويني جمله ديگري بلدي؟ گفتم: «زمان بادي است كه مي وزد؛ هم هست و هم نيست و آنان را كه ريشه در خاك استوار دارند از طوفان هراسي نيست.»

 



صالحي در كنفرانس مطبوعاتي مشترك با زيباري در بغداد: بيگانگان هرچه زودتر خاك عراق را ترك كنند

سرپرست وزارت امور خارجه كشورمان گفت كشورهاي بيگانه هرچه زودتر خاك مقدس عراق را ترك كنند.
علي اكبر صالحي صبح چهارشنبه در راس هيئتي در راستاي گسترش روابط تهران و بغداد و به منظور تبريك تشكيل دولت جديد عراق، عازم بغداد شد.
صالحي در كنفرانس مطبوعاتي مشترك با «هوشيار زيباري» وزير امور خارجه عراق گفت: عراق امروز در مسير استقلال خود در حال حركت است و استقلال و تماميت اين كشور مي تواند بدون حضور نيروهاي بيگانه تامين شود. وي با اشاره به اين كه در نخستين سفر رسمي خود به عنوان سرپرست وزارت امور خارجه و در چارچوب تحكيم مناسبات دوجانبه به عراق سفر كرده است اظهار داشت: از اين كه در اولين سفر به سرزمين مقدس عراق سفر كردم خوشحالم و اين موضوع نشان از اهميت عراق براي جمهوري اسلامي دارد.
سرپرست وزارت امور خارجه در پاسخ به سوال خبرنگار ايرنا و در ارزيابي خود از چشم انداز روابط تهران و بغداد گفت: جمهوري اسلامي ايران و عراق در امتداد يك فرهنگ هستند و اميدواريم در آينده پيشرفت مناسبات دو كشور در همه زمينه ها از جمله تجاري و فرهنگي را شاهد باشيم.
وي چشم انداز مناسبات دو كشور را روشن توصيف كرد و اظهار داشت: ايران و عراق به عنوان دو كشور همسايه چاره اي جز همكاري براي رفع مشكلات ندارند، همانگونه كه تا به امروز همين طور بوده است.
صالحي با بيان اين كه زمينه گسترش مناسبات تهران-بغداد در حوزه هاي مختلف فراهم است تصريح كرد: توسعه مناسبات دو كشور صرفا يك اراده مي خواهد كه بحمدالله اين اراده هم مهياست.
وزير امور خارجه عراق نيز در اين كنفرانس مطبوعاتي مشترك در پاسخ به سوالي درباره وضعيت گروهك تروريستي منافقين در خاك اين كشور گفت: اين موضوع و نيز مباحث مربوط به گروهك (تروريستي) پژاك در مذاكرات امروز با وزير امور خارجه ايران مورد بحث قرار گرفت.
هوشيار زيباري ابراز اميدواري كرد كه راه حلي براي حل هميشگي اين موضوع پيدا شود.
سرپرست وزارت خارجه كشورمان همچنين در جريان اين سفر با نوري المالكي نخست وزير عراق ديدار و اظهار اميدواري كرد كه امنيت عراق به صورت كامل برقرار شود.
علي اكبر صالحي در اين ديدار ضمن تبريك تشكيل دولت جديد اعلام كرد: عراق براي جمهوري اسلامي ايران از جايگاه ويژه اي برخوردار است و مشاركت و همبستگي گروه هاي مختلف عراقي در دولت جديد را زمينه ساز اقتدار آن مي دانيم. اميدواريم وضعيت امنيت عراق كه نسبت به گذشته بهتر شده در آينده نزديك به صورت كامل برقرار شود.
سرپرست وزارت امورخارجه كشورمان خاطرنشان كرد: ظرفيت هاي زيادي براي همكاري هاي دو كشور وجود دارد و جمهوري اسلامي ايران آمادگي خود را براي مشاركت در طرح هاي بازسازي عراق اعلام مي دارد. وي افزود: همكاري هاي منطقه اي با حضور فعال ايران و عراق را به نفع منطقه مي دانيم و آن را بايد دنبال كنيم. عراق مي تواند در مجموعه كشورهاي عضو اكو نيز نقش فعال و بيشتري داشته باشد.
نوري مالكي نيز در اين ديدار ضمن خوش آمدگويي به هيئت ايراني و تشكر از تبريك تشكيل دولت جديد، بر بازسازي عراق در شرايط فعلي تاكيد كرد و وحدت بين كشورهاي منطقه را حائز اهميت دانست.
نخست وزير عراق اضافه كرد: به دنبال گام هاي بلندي در گسترش روابط با جمهوري اسلامي ايران هستيم.
كميسيون مشترك عالي بين دو كشور نيز به زودي در بغداد تشكيل خواهد شد و همه زمينه هاي همكاري ممكن را بررسي خواهيم كرد.
صالحي در ادامه اين سفر به علاوه با حضور در قصرالسلام، مقر حضور جلال طالباني، با وي ديدار كرد.
گفتني است دولت جديد عراق 30 آذر، پس از 9 ماه تاخير با اكثريت آراء توانست از مجلس اين كشور راي اعتماد بگيرد.

 



پرويز سروري: قوه قضائيه دادگاه مهدي هاشمي را غيابي برگزاركند

نماينده مردم تهران در مجلس خواستار تشكيل دادگاه مهدي هاشمي رفسنجاني به صورت غيابي شد.
پرويز سروري در گفت وگو با فارس با اشاره به اقدامات اخير قوه قضائيه و رياست دستگاه قضا در رابطه با برخورد با اراذل و اوباش، گفت اين اقدامات واقعاً جاي تقدير و تشكر دارد. البته مواضع قاطع مسئولان قضايي درباره برخورد با زمينه سازان فتنه 88 نيز قابل تقدير است.
وي افزود: با توجه به مواضع اخير مسئولان قوه قضائيه و مواضعي كه دادستان تهران در نمازجمعه اتخاذ كرد، مردم منتظر اقدام عملي دستگاه قضا در تحقق وعده هاي مسئولان هستند.
سروري با انتقاد از برخوردي كه يكي از قضات با مديرمسئول روزنامه ايران كرد ادامه داد: قوه قضائيه مي تواند با برخورد جدي با عوامل فتنه تعادل در برخوردها را ايجاد كند؛ تشكيل دادگاه مهدي هاشمي رفسنجاني حتي به صورت غيابي نيز مي تواند به ابهامات موجود در جامعه پاسخ داده و نشان دهد كه دستگاه قضايي به دنبال اعمال عدالت در همه زمينه ها است.
وي افزود: در حال حاضر مطالبه اجتماعي برخورد قاطع تر با عوامل فتنه طلب مي كند و از طرفي با توجه به باز بودن پرونده مهدي هاشمي و سؤالات متعدد در زمينه اقدامات وي، تشكيل دادگاه براي او مي تواند تا حدي در تلطيف فضاي جامعه تاثيرگذار باشد.

 



در آمريكا صورت گرفت
خودكشي فرزند شاه معدوم

عليرضا پهلوي پسر كوچك شاه معدوم در منزلش در بوستون آمريكا خودكشي كرد.
به گزارش سي . ان ان، رضا ربع پهلوي، پسر بزرگ شاه معدوم در پايگاه اينترنتي خود نوشت: برادر چهل و چهارساله اش در شب چهارم ژانويه در منزلش در بوستون مركز ايالت ماساچوست آمريكا به زندگي خود پايان داد. علي رضا پهلوي با گلوله خودكشي كرده است. علي رضا، سومين فرزند محمدرضا پهلوي بود و دومين عضو خاندان پهلوي است كه خودكشي كرده است.
ليلا كوچكترين فرزند محمدرضا نيز در سال 2000 ميلادي، با خوردن 270 قرص خواب آور در لندن خودكشي كرد. نزديكان خانواده پهلوي گفته اند كه عليرضا پهلوي در پي مرگ خواهرش ليلا دچار افسردگي شديدي شده بود و هرگز از آن رهايي نيافت.
با پيروزي انقلاب اسلامي، خاندان پهلوي بسياري از اموال ملت ايران را با خود به آمريكا منتقل كردند و اين اموال را به تاراج بردند. سوءاستفاده هاي اقتصادي و فساد مالي پهلوي كه بايد فساد اخلاقي را هم به آن اضافه كرد تنها به مردان پهلوي محدود نمي شود آنگونه كه مستندات تاريخي و خاطرات اسدالله علم، وزير دربار رژيم پهلوي از جلسه يكي از سران ارتش وقت با وزير دارايي خبر مي دهد كه خواستار كمك مالي به افسران ارتش بوده و گفته بود «اين كار اگر با هزينه هاي فسق و فجور اشرف مقايسه شود مثل قطره اي در اقيانوس است.» ادامه خودكشي پهلوي ها به نوعي نشان دهنده نتيجه فسادهاي متعدد اين خاندان است كه آنان را به پوچي و تباهي كشانده است.

 



لزوم سبقت براي فضيلت طلبي

سيّدالشهداء (ع) آمد تا بگويد: من نيآمدم كه مردم را ( عادل ) كنم ! اين تنه است و ميانه قصّه را گرفتن است؛ من آمدم مردم را «عاقل» كنم ! و اين خون مي خواهد. با موعظه و سخنراني و اينها نمي شود ! با موعظه و سخنراني مي شود مردم را به قسط و عدل دعوت كرد كه بگوئيم شما رشوه نگيريد، رانت خواري نكنيد، از اين حرف ها؛ اينها ممكن است اثر بدهد. امّا آن عقل و علم را نمي شود با موعظه حل كرد! آنجا خون مي خواهد.اين است كه در زيارت أربعين آمده است: و بذل مهجته ف يك ل يستنق ذ ع بادك م ن الجهاله و ح يره الضّلاله(1) خون داد تا مردم عاقل بشوند يعني آدم بشوند. وقتي آدم شدند، ديگر هيچ كسي نمي تواند به اين طمع بكند.
ثمره مجاهدات امام (ره) و شهداء
شما چه بخواهيد، چه نخواهيد؛ تمام تلاش هائي كه در لبنان شده، اوّلين ثواب را در نامه عمل امام و شهداء و رزمندگان اسلامي مي نويسند، بعد درباره آنها و گرنه همين لبنان و سوريه قبلاً هم بود! الآن 50 سال است اينها دارند مبارزه مي كنند. قبل از انقلاب سخن از خلق و وطن و اينها بود، بعد از انقلاب سخن از اسلام و خدا و قيامت شد، اوضاع كلاً برگشت! اوّلين ثواب را در نامه عمل امام و شهداء و رزمنده هاي ايران مي نويسند، بعد درباره آنها. هر گوشه اي يك خدمت بشود، معناي اين ريشه است: و بذل مهجته ف يك، نه ل يقوم النّاس ب الق سط ! اين ل يقوم النّاس ب الق سط مرحله مياني نهضت است. بلكه ل يستنق ذ ع بادك م ن الجهاله و ح يره الضّلاله تا از جهل علمي برهند، عالم بشوند؛ اين هم كافي نيست. از جهالت عملي برهند، عاقل بشوند؛ علم به علاوه عقل، عقل به علاوه علم مي شود ريشه شجره طيّبه. آنوقت اين، هم تنومند مي شود، ساقه خوب دارد؛ هم ميوه خوب دارد.
اين ميوه را در سوره مباركه ابراهيم مشخص كرده؛ فرمود: ما پيامبر نفرستاديم كه مردم عادل بشوند؛ اين هدف مياني است. ما پيامبر فرستاديم تامردم را نوراني بكنيم: ك تاب انزلناه ل يك ل تخر ج النّاس م ن الظّلمات لي النّور(2). آنوقت وقتي آدم نوراني شد، بهشت را مي بيند! آن هدف است؛ اين ل يقوم النّاس ب الق سط اهداف مياني است. اين را نمي گويند ( فارغ التّحصيل )؛ اين تازه از دبيرستان در آمده، يا پيش دانشگاهي است. آن كسي كه در اين دنيا نشسته، بهشت را ببيند؛ آن فارغ التّحصيل اسلام است.
لزوم تأسّي به ائمه (ع) براي نورانيّت جامعه
خداي نكرده خودتان را ارزان نفروشيد، اين اصول و عناصر اوّلي بايد معيار كار شما باشد. ديگري چه مي كند، ديگري چه راهي را مي رود؛ آنها را حضرت فرمود بگذاريد كنار: نّ الغ ني و الفقر بعد العرض علي الله(3). روز حساب معلوم مي شود كه كي برنده است ! و هيچ ممكن نيست كسي از راه حرام يك مالي جمع بكند، بعد بماند؛ اين ممكن نيست ! فرمود: آبرويتان را مواظب باشيد، آبروي نظام را حفظ بكنيد، آبروي جامعه را حفظ بكنيد و خودتان را هم ارزان نفروشيد؛ راه حسين بن علي اين است ! يعني بخواهيد سخنراني بكنيد، كتاب بنويسيد، بخواهيد همايش هاي علمي داشته باشيد، اينها راه مياني است. يعني وقتي ريشه بود، اينها اين درخت را هرس مي كنند. هرس كردن،كار يك باغباني است كه اين محدوده تنه را دارد حفظ مي كند؛ امّا آن هرس كننده آبياري نمي كند! آن كه آبياري مي كند، ريشه را تقويت مي كند.
بنابراين ما يك نقطه آغازين داريم كه علم است و عقل واين مرحله اول است، يك نقطه پاياني داريم كه مرحله سوّم است و آن نوراني شدن و بهشت و جهنّم را ديدن است؛ يك مراحل مياني داريم كه ساقه دادن و رشد كردن و چوب دادن و هيزم دادن و اينهاست. اين مرحله مياني ل يقوم النّاس ب الق سط است، مرحله آغازينش علم و عقل است كه به وسيله خون سيّدالشهداء و يارانش تأمين شده: ل يستنق ذ ع بادك م ن الجهاله و ح يره الضّلاله. مرحله نورانيّت آن هم اين است كه حضرت به خيلي از اصحاب نشان داد؛ چه اينكه بعد از او وجود مبارك امام سجاد در صحنه عرفات به خيلي نشان داد(4)؛ بعد از امام سجاد، وجود مبارك امام باقر (ع) هم در صحنه عرفات به خيلي ها نشان داد (5)، يعني درون خيلي ها را نشان داد. فرمود: اينها كه امام زمانشان را منكرند، اهل ولايت نيستند، باطنشان اين است. اين ما اقلّ الحجيج و اكثر الضّجيج همين است.
لزوم تلاش جهت تحصيل نورانيّت جان
بنابراين مشخص مي شود كه راه چيست ! و اين هم نظير تكاثر نيست كه چيز بدي باشد؛بلكه كوثر طلبي است. در مسائل مالي، مقام خواهي گفتند: تكاثر كار بدي است. آدم مدام مال بيشتر طلب بكند، مقام بيشتر و ميز بيشتر طلب بكند؛ اين خوب نيست، امّا فضيلت خواهي را گفتند هر چه بيشتر، بهتر؛ در دعاي كميلي كه شب هاي جمعه خوانده مي شود، به خدا عرض مي كنيم: خدايا ! بيشترش را به ما بده، ما را مقدّم بدار: اقرب ه م منزلهً م نك و اخصّ ه م زلفهً لديك (6). خدايا ! من را يك قدري جلوتر ببر ... ؛ اين كه مزاحم كسي نيست! فرمودند: مسابقه بدهيد، برنده بشويد؛ ساب قوا (7)، سار عوا (8). انسان در اين ميدان هر چه جلوتر برود، دست ديگران را بهتر مي گيرد؛ اينطور نيست كه مشكلي داشته باشد!
بنابراين اين كوثر است، نه تكاثر؛ ضرري هم ندارد ! بگوئيم: خدايا ! تو دينت را كه حفظ مي كني، توفيق بده دين تو به دست ما حفظ بشود؛ نه اينكه ما در كنار سفره ديگران بنشينيم ! دين را ديگران حفظ بكنند، ما كنار سفره شان مهمان باشيم؛ اين نباشد ! فاجعلن ي م مّن تنتص ر ب ه ل دين ك و لا تستبد ل ب ي غ يري (9). خدايا ! تو كه دينت را حفظ مي كني، آئين را حفظ مي كني؛ توفيق بده به دست من حفظ بشود. نه به دست ديگران حفظ بشود ونه من در كنار سفره آنها بنشينم؛ اين راه است. بنابراين وقتي راه مشخص شد، هدف و مسير مشخص شد؛ مي ماند كه از كي كمك بگيريم، فقط از » خدا ». به بركت قرآن و عترت اين راه رفتني است، چه اينكه خيلي ها اين راه را رفته اند.
بيانات حضرت آيت الله جوادي آملي (دامت بركاته) در جلسه درس اخلاق در ديدار با جمعي از مسئولين، طلاب، دانشجويان و اقشار مختلف مردم ؛ قم ـ اسفند 1382
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(1) تهذيب الأحكام/ 6/ 113ـ ز ياره الأربعين (2) ابراهيم/ 1
(3) نهج البلاغه/ حكمت 452 (4) مستدرك الوسائل/ 10/ 39
(5) المناقب ل ابن شهر آشوب/ 4/ 184 (6) مفاتيح الجنان/ دعاي كميل
(7) حديد/ 21 (8) آل عمران/ 133
(9) الكافي/ 2/ 589
خوان حكمت روزهاي دوشنبه وپنج شنبه منتشر مي شود.

 


صفحه (14)


صفحه (3)


صفحه (2)

     


(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14