(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


سه شنبه 21 دی 1389- شماره 19837
PDF نسخه

طعم آفتاب
جشن زمستاني سينماي ايران كليد خورد
گرما در سرماي اتاق تاريك
روياهاي اتمي محمدرضا شاه
اتاق انتظار
طنز سوم
ساعت 25
برداشت دوم
گردش گودري
بوي بارون
از آب گذشته!
تاثير شمبليله بر بورس و بازار ارز



طعم آفتاب

به سه چيز تكيه نكن، غرور، دروغ و عشق.
آدم با غرور مي تازد، با دروغ مي بازد و با عشق مي ميرد.
اگر تنهاترين تنها شوم باز خدا هست او جانشين همه نداشتن هاست.

دكتر علي شريعتي

 



جشن زمستاني سينماي ايران كليد خورد
گرما در سرماي اتاق تاريك

فرهاد كاوه
سينما براي نسل ما خيلي مهم است؛ هم از اين جهت كه آيينه تمام نماي جامعه در حال حيات ماست و هم به اين دليل كه هنري جذاب، سرگرم كننده و تاثيرگذار است. فارغ از اداهاي روشنفكري و اطوارهاي تئوريك ما در سينماي بعد از انقلاب شديدا با فقر موضوع و استراتژي مواجه بوده ايم و هيچگاه حال و روز اين هنر-صنعت بي نظير و بي همتا، در كشور ما خوب نبوده، هركسي هم ادعا كند حال سينما خوب است، يا حال و احوال بلد نيست يا سينما را نمي شناسد وگرنه فيلم فوق العاده اي چون«عصر روز دهم» نبايد وضعيت فروشش اينچنين باشد. به هر حال براي رصد فرهنگي در اتاق تاريك هنر هفتم هم كه شده، پيش پيش سراغ جشني رفتيم كه قرار است امسال خيلي پروپيمان باشد. يادمان هم باشد كه همه اهالي فرهنگ و هنر از خدايشان است در اين جشنواره حضور داشته باشند و ديده شوند، اگر جايي كسي حرفي زد و چيزي گفت بدانيد و آگاه باشيد «خبري نيست» جاي بهتري پيدا نمي كنند حتي آقاي كيارستمي هم كه هيچوقت در ايران نيست و براي ايران فيلم نمي سازد ولي خيلي ها براي «افتخاراتش» ذوق مي كنند، عاشق ديده شدن در همين جشنواره است. باور نداريد بپرسين.
همه كارگردان هاي يك نسل
امسال بازار جشنواره واقعا داغ است و از كمال تبريزي، رضا ميركريمي، اصغر فرهادي، تهمينه ميلاني و رسول صدرعاملي تا ابراهيم حاتمي كيا و مسعود جعفري جوزاني و احمدرضا درويش، احمدرضا معتمدي، جمال شورجه و كيانوش عياري آثاري براي ارائه در اين دوره از جشنواره دارند؛ جشنواره اي كه به گفته مهدي مسعودشاهي دبير جشنواره امسال از تاريخ 16 تا 26 بهمن ماه برگزار
مي شود. «مهدي فقيه بازيگر و بيژن محتشم طراح چهره پردازي» دو سينماگري هستند كه سال ها تلاش آنان در سينما در جريان جشنواره فيلم فجر مورد تقدير قرار گرفته و بزرگداشت آنان در جشن امسال سينماي ايران برپا خواهد شد. ضمنا علاقمندان بشتابند كه با توجه به تجربه سال گذشته در زمينه فروش اينترنتي بيلت ها امسال نيز
بليت ها به صورت اينترنتي پيش فروش مي شود آنهم از ابتداي بهمن ماه. حالا يك چرخي در فيلم ها بزنيد تا دوباره عرض كنم خدمتتان.
برف روي شيرواني داغ
محمدهادي كريمي
فيلم درباره فردي مشهور است كه با مرگش اثري رازآلود از او به جاي
مي ماند كه پرسش هايي را در ذهن نزديكان او رقم مي زند. تنها راه رسيدن به آرامش قبلي رمزگشايي از اين موضوع است.
«شهاب حسيني، آنا نعمتي، كوروش تهامي» از بازيگران اصلي اين فيلم هستند.
پايان دوم
يعقوب غفاري
داستان فيلم درباره رويا و عشق، عشق و آرمان، آرمان و زمان، زمان و وصل، وصل و هجر، هجر و پايان و پايان و اميد است. خودشان اينطوري گفته اند، رسم است ديگر! از اين چيزها در جشنواره ما زياد است.
«آنا نعمتي، دانيال عبادي و زيبا بروفه» از بازيگران اصلي اين فيلم هستند.
پرنده باز
عطا الله سلمانيان
داستان اين فيلم درباره شخصيتي است كه به مكه مي رود و ... قبلا توضيح دادم كه جشنواره ما اينطوري است كه بعله...
«ماه چهره خليلي، هوشنگ توكلي و حسين ياري» از بازيگران اصلي اين فيلم هستند.
پرنسيب
تهمينه ميلاني
داستان عشق دو آرشيتكت است كه از دو دنياي متفاوت مي آيند و به لحاظ فكري و جهان بيني با هم متفاوت هستند... البته آرشيتكت همان «معمار» است ولي خب بيشتر از معمار كلاس دارد و يك البته ديگر اينكه اسم اين فيلم قرار بود عوض شود و بشود «اصولگرا!»
«بهرام رادان، السا فيروزآذر، آنا نعمتي» از بازيگران اصلي اين فيلم هستند.
پيتزا مخلوط
حسين قاسمي جامي
دو جوان شهرستاني كه از هفت سال پيش براي كسب درآمد به تهران آمده اند، در يك پيتزافروشي مشغول كار هستند تا اينكه بروز ماجراهايي، آن دو را در موقعيت هاي عجيب و جالبي قرار مي دهد.
«مهران غفوريان، ليلا اوتادي، سعيد آقاخاني» از بازيگران اصلي اين فيلم هستند.
چگونه ميلياردر شدم
علي عبدالعلي زاده
فيلم، در واقع داستان رضا شاكري است كه مشكلات عديده اي با خانه و خانواده خود دارد و براي حل آن به شدت درمانده است.
«السا فيروز آذر، فتحعلي اويسي، يوسف صيادي، مريم امير جلالي، محمد شيري و سعيد پيردوست» از بازيگران اصلي اين فيلم هستند.
خانه امن است
ناصر رفايي
در اوج موشك باران شهرها تعدادي نوجوان بين 14 تا 18 سال بنا به شرايطي مجبور به زندگي جمعي با هم مي باشند. زندگي مشترك آنها در مقابل خواسته ها و آرزوهاي متفاوت شان ماجراهايي را رقم مي زند.
«رضا رحمت ايزه، الميرا ژيان فر و رامك مجد» از بازيگران اصلي اين فيلم هستند.
در چشم باد
مسعود جعفري جوزاني
داستان فيلم از سال 1920 تا 1981 روايت مي شود و در آن تاريخ معاصر ايران در قالب داستان زندگي سه نسل از ايرانيان به تصوير كشيده مي شود. همان سريالي كه ديديم، فيلمش!
«پارسا پيروزفر، لاله اسكندري، كامبيز ديرباز و سعيد راد» از بازيگران اصلي اين فيلم هستند.
دوباره پرواز كن
محمدعلي طالبي
داستان فيلم درباره كودكي است كه در دوران جنگ تحميلي بر اثر بمباران، مادر خود را از دست داده و خود نيز بر اثر انفجار كر و لال شده است.
«انيس شكوري، معصومه شكوري، پيام ا ري و زهرا شكوري نژاد» از بازيگران اصلي اين فيلم هستند.
راز موفقيت
عباس مراديان
فيلم داستان پسربچه اي را روايت
مي كند كه براي به دست آوردن دوچرخه مورد علاقه اش بايد وارد تيم فوتبال شود. تم كلي فيلم زياد البته شباهتي به بچه هاي آسمان ندارد!
«رضا ناجي، احمدرضا اسعدي، عليرضا مظفري» از بازيگران اصلي اين فيلم هستند.
زندگي با چشمان بسته
رسول صدرعاملي
داستان خواهر و برادري است كه در محله زندگي شان با مشكلاتي روبرو
مي شوند...جان؟ دنبال باقيش نگردين، برين فيلمو ببينين!
«عزت الله انتظامي، ترانه عليدوستي، حامد بهداد و فرهاد آئيش» از بازيگران اصلي اين فيلم هستند.
ساقيات باحالات (فرش قرمز)
محسن دامادي
حاشيه شهر تهران، زميني بي نشان، در معرض بحران، راهي براي درمان، ايجاد يك قبرستان، خصوصي، غيرانتفاعي، با نيت اخروي و سود كلان... نخير اينها شعر سپيد نبود، خلاصه داستان ارائه شده از سوي تيم سازنده بود، عرض كردم كه اينجا ايران است!
«محمد مطيع و مژگان بيات»از بازيگران اصلي اين فيلم هستند.
سه نفر روي يك خط
خسرو ملكان
روايت زندگي سه جوان است كه به طور مجزا در مقطعي از زمان بدون آگاهي از حضور يكديگر تصميم به انجام كاري مي گيرند.
«بهنوش بختياري، مريم اميرجلالي و فتحعلي اويسي» از بازيگران اصلي اين فيلم هستند.
عروسك (تكخال)
ابراهيم وحيدزاده
زني به نام فرشته كه براي يافتن كار به دفتري مي رود كه بي شباهت به سرزمين عجايب نيست، او در اين دفتر سرنوشتي را تجربه مي كند كه برايش غريب است... براي ما هم غريب است!
«حسام نواب صفوي، بهاره رهنما و ليلا اوتادي» از بازيگران اصلي اين فيلم هستند.
قصه پريا
فريدون جيراني
دختري در لابلاي خاطرات پسر عموي خود با دختر جواني مواجه مي شود و اين فرد زندگي هر دوي آن ها را دستخوش تغيير مي كند و...
«مصطفي زماني، مهناز افشار، باران كوثري، آهو خردمند» از بازيگران اصلي اين فيلم هستند.
مواد
عليرضا داودنژاد
دختري كه در دام اعتياد افتاده ناخواسته با مادربزرگ خود راهي سفري مي شود.
«طناز طباطبايي، رضا دودنژاد» از بازيگران اصلي اين فيلم هستند.
ديو و دلبر
وحيد نيكخواه آزاد
كاري زنده - عروسكي براي كودكان و خانواده ها است كه داستانش درباره دو عروسك به نام هاي دلبر و لوبت است. لوبت كه براي بازي در يك فيلم سينمايي ساخته شده از سر صحنه فرار مي كند و به مدرسه اي كه در ايام تابستان تعطيل است پناه مي برد و ماجراهاي جالبي اتفاق مي افتد.
«بابك حميديان، فرهاد آئيش، بهاره رهنما، نادر سليماني، رامبد جوان» از بازيگران اصلي اين فيلم هستند.
ورود زنده ها ممنوع
جواد مزدآبادي
ذبيح و غلام دو شخصيت محوري اين داستان از طبقات پايين اجتماع هستند كه طي ماجراهايي طنزآميز، اتوموبيل «نعش كش» خود را از دست مي دهند و مجبور مي شوند براي گذران زندگي، با موتور سيكلت جنازه هاي مشتريان خود را جابه جا كنند.
«مجيد صالحي، بهاره رهنما، علي صادقي، بهنوش بختياري، عليرضا خمسه» از بازيگران اصلي اين فيلم هستند.
زمان معكوس
انورا بلوچ
ناظم علي اوف پليس آذربايجاني است كه در كش و قوس زندگي دچار مشكلات كاري مي شود و سعي در بازگشايي گره هاي زندگي خود و پدرش دارد كه در اين راه براي پيگيري مشكلات به ايران سفر مي كند.
«محمدرضا فروتن، همايون ارشادي، مهدي اميني خواه» از بازيگران اصلي اين فيلم هستند.
راه آبي ابريشم
محمد بزرگ نيا
اين فيلم در مقطع زماني قرن چهارم هجري مي گذرد و محور زندگي «سليمان ابن سيراف» از بزرگترين دريانوردان ايراني مي گذرد و اوج تاريخ دريانوردي ايران را به تصوير مي كشد.
«رضا كيانيان، بهرام رادان و عزت الله انتظامي» از بازيگران اصلي اين فيلم هستند.
سيزده و پنجاه و نه
سامان سالور
ساكنان دريا، پس از مدتي ديگر صداي امواج را نمي شوند...چي فكر كردين؟ اين نيم خط براي ايجاد حس تعليق به ما لطف شده است وگرنه همين را هم قرار نبود بگويند.
«پرويز پرستويي، فرهاد اصلاني، صابر ابر» از بازيگران اصلي اين فيلم هستند.
سوت پايان
نيكي كريمي
زوج مستندسازي درگير مشكلات سوژه فيلم خود مي شوند و تا پايان راه او را همراهي مي كنند...
«نيكي كريمي، شهاب حسيني، اشكان خطيبي» از بازيگران اصلي اين فيلم هستند.
جرم
مسعود كيميايي
بيست وهشتمين فيلم كيميايي در فضاي سالهاي پيش از انقلاب مي گذرد و داستان مردي است كه نمي خواهد از عقيده اي كه دارد تخطي كند.
«پولاد كيميايي، نيكي كريمي، حامد بهداد» از بازيگران اصلي اين فيلم هستند.
سعادت آباد (راويولي)
مازيار ميري
ياسي كه در زندگي مشتركش با محسن دچار مشكل شده تصميم مي گيرد براي او جشن تولدي بگيرد. تمام شد، معرفي فيلم همين يك خط بود، نگرد دنبال باقيش!
«ليلا حاتمي، حامد بهداد، هنگامه قاضياني، حسين ياري» از بازيگران اصلي اين فيلم هستند.
مصائب چارلي
عليرضا سعادت نيا
كاكازاد فروشنده دوره گرد نفت و بنزين است كه در منطقه اربيل كردستان زندگي مي كند. او كه عاشق فيلم و سينماست به طور اتفاقي روزي در بازار كهنه فروشي يك آپارات سينما را ديده و خريداري مي كند و...
«مهدي هاشمي، طوفان ابوبكر، سيروان گلي» از بازيگران اصلي اين فيلم هستند.
انتهاي خيابان هشتم
عليرضا اميني
نيلوفر و خانواده اش بايد ظرف سه روز مبلغ سنگيني را جور كند، اما هرچه زمان مي گذرد، نيلوفر متوجه مي شود سرنوشت ديگري پيش روي اوست و...
«ترانه عليدوستي، محمدرضا غفاري، بيتا بيگي» از بازيگران اصلي اين فيلم هستند.
پرتقال خوني
سيروس الوند
اين فيلم روايت داستان مهندس ميانسالي به نام والا است كه در آستانه جدايي از همسرش است. در اين بين دختر جواني به نام ترمه براي طراحي دكور دفتر كارش مي آيد و رفته رفته اين آشنايي به شكل گيري رابطه اي عاطفي مي انجامد.
«فريبرز عرب نيا، نيوشا ضيغمي، حامد بهداد، زيبا بروفه، آهو خردمند و ويشكا آسايش» از بازيگران اصلي اين فيلم هستند.
نسيان (آلزايمر)
احمدرضا معتمدي
مردي طي تصادفي دچار فراموشي مي شود... و همان مي شود كه در فيلم اتفاق مي افتد.
«مهدي هاشمي و مهتاب كرامتي» از بازيگران اصلي اين فيلم هستند.
سيب و سلما
حبيب الله بهمني
فيلم داستان طلبه اي را روايت مي كند كه سيبي را خورده و به دنبال صاحب آن است تا حلاليت بطلبد...
يك حبه قند
رضا ميركريمي
سكوت خانه باغ قديمي و سرسبز با ورود مهماناني در هم مي شكند. چهار دختر اين خانه همراه همسر و فرزندانشان براي عروسي خواهر كوچك ترشان «پسنديده» به ياري مادر شتافتند. اين اقامت براي خواهران و باجناق ها اتفاقاتي را رقم مي زند.
«سعيد پورصميمي، پريوش نظريه، نگار جواهريان» از بازيگران اصلي اين فيلم هستند.
جنوب آسمان
جمال شورجه
فيلم «جنوب آسمان» براساس حوداث مستند و واقعي جنگ33روزه اسراييل عليه لبنان ساخته شد.
«پير داغر، باسم مغنيه، يوسف الخال، كارمن لبوس» از بازيگران اصلي اين فيلم هستند.
روز رستاخيز
احمدرضا درويش
فيلم سينمايي روز رستاخيز روايت سينمايي از حوادث عاشورا است.
«حسن پورشيرازي، فرهاد قائميان، شقايق فراهاني، پرويز پورحسيني» از بازيگران اصلي اين فيلم هستند.
خانه پدري
كيانوش عياري
داستان «خانه پدري» درباره زندگي خانواده اي در شش دهه است، فيلم روايت زندگي محتشم از خردسالي تا زمان پيري است....چيزي شبيه به دكتر قريب.
«مهدي هاشمي، فاطمه معتمدآريا، ناصر هاشمي، مهران رجبي و مهناز افشار» از بازيگران اصلي اين فيلم هستند.
خاك و آتش
مهدي صباغ زاده
اتفاقات مربوط به دفاع مقدس در اين فيلم مطرح مي شود.
«فريبرز عرب نيا، ميترا حجار، سيداحمد نجفي» از بازيگران اصلي اين فيلم هستند.
سبب من
بهرام بهراميان
موضوع اين فيلم اجتماعي است. واقعا خدا را شكر اين نكته را گفتند و خانواده اي را از نگراني در آوردند.
«فرهاد آئيش، مصطفي زماني، طناز طباطبايي، حميد فرخ نژاد، فاطمه معتمد آريا» از بازيگران اصلي اين فيلم هستند.
بانوي شهر ما
ابراهيم حاتمي كيا
فيلم درباره يك آژانس ازدواج است و به نوعي مشكلات جوانان را بررسي
مي كند. ژانر اجتماعي دارد و بيشتر حول محور مسائل اجتماعي كه ممكن است براي هر يك از افراد جامعه اتفاق بيافتد، مي چرخد.
«رويا تيموريان، سيامك صفري، مريلا زارعي» از بازيگران اصلي اين فيلم هستند.
خيابان هاي آرام
كمال تبريزي
خبرنگاري در يك روز كاري خود با حوادثي در سطح شهر روبه رو
مي شود...اين خوراك ما خبرنگارهاست...
«نيكي كريمي، حسن معجوني، محمدرضا فروتن و لعيا زنگه» از بازيگران اصلي اين فيلم هستند.
و اما اصل داستان
فيلم هاي ديگري هم هستند كه به دليل كمبود جا بعدا اگر چيزي داشتند، به شان مي پردازيم منتها چند نكته در همين معرفي فيلم ها جالب توجه است؛ سوژه ها اغلب و ظاهرا اجتماعي است. باز هم اغلب دخترانه است و همچنين به نوعي دختروپسري كه حتما در آن ازدواجي و عشقي و بزن و بكوبي باشد. تيپ
فيلم هاي به ظاهر طنز در اين ليست كم نيست. همان فيلم هايي كه نديد
مي شود گفت، از قبيل افراطي ها ست. رنگين كمان بازيگران فيلم ها هم زياد متنوع نيست و گويا ما واقعا با فقر همه چيز در سينما مواجه شديم، از فيلمنامه و كارگرداني گرفته تا بازيگري و سوژه و ... به هر حال بايد منتظر ماند و ديد چه مي شود و آيا بعد از جشنواره ما با حالتي افسرده آه مي كشيم و يا تقويم سال تحويل سينماي كشورمان را با خرسندي ورق مي زنيم...

 



روياهاي اتمي محمدرضا شاه

تاريخ بهترين قاضي عملكرد انسان هاست و براي همين هم با وجود گذشت 32 سال از انقلاب، پرده هايي از خيانت ها و حماقت هاي رژيم پهلوي هر روز به طريقي مي افتد و گوشه هايي تازه از دوران حكومت پهلوي بر ايران برملا مي شود. اين هم چشمه اي ديگر از شاهكارهاي محمدرضاي پهلوي. البته به همه شاه دوستان و اميدواران به بازگشت اين خاندان ـ زيد خيالاته ـ خودكشي يكي ديگر از بازماندگان شاه خائن را تسليت عرض مي كنيم، اميدواريم داستان ارث و ميراث و حسادت براي خودكشاندن(!) طرف در كار نبوده باشد.
«عباس ميلاني» مورخ، و نويسنده ايراني الاصل ساكن آمريكا است. ميلاني مدير برنامه مطالعات ايراني در دانشگاه استنفورد و استاد دانشكده علوم سياسي است. پس از اخذ مدرك دكترا، او در سالهاي 56- 1354استاد دانشگاه ملي ايران (دانشگاه شهيد بهشتي كنوني) بود تا اين كه در سال 1356 به عنوان زنداني سياسي به زندان رفت. ميلاني، يكي از كساني بود كه زير نظر مستقيم ساواك، با دربار پهلوي همكاري نزديك داشت.
حالا و در آستانه 33سالگي انقلاب اسلامي، كتابي از شرح حال محمد رضا پهلوي نوشته است و در آن فاش مي كند كه شاه چگونه عاشق قدرت بوده و يكي از مظاهر آن دستيابي به سلاح اتمي و اظهار نظرات او بوده است. فارين پاليسي گزارش داده كه ميلاني شخصيت شاه را از نظر شعور اجتماعي و سياسي و اخلاقي فردي ضعيف النفس عنوان مي كند كه زندگي اش پر از تناقض هاي مختلف بود. او در حالي كه در كشورش به ديكتاتوري مقتدر مشهور بود در خارج جلوي كارتر و چرچيل مثل موشي دست و پا بسته بود. ولي در عين حال گربه غربي موش ايران را از سال هاي دور بازي داده است تا هم پنير داشته باشد و هم موش! در بخشي از كتاب مي خوانيم:
«از سه دهه گذشته قبل از انقلاب اسلامي ايران، غرب همواره راهي را جستجو مي كرده تا به كمك آن ايران را از فكر دست يابي به انرژي هسته اي مأيوس كند. افشاگري هاي جديد نشان مي دهد چرا آمريكا همواره جوياي راهي براي نگه داشتن ايران در شرايطي مشخص و ثابت بوده است.
محمدرضا شاه، يار ديرينه اروپا و آمريكا كه هميشه خواهان جلب رضايت دوستان خود بود با وجود اينكه تمايلي ذاتي براي نيل به انرژي هسته اي داشت، دوستي اروپا و آمريكا را ارجح مي ديد و دست از ابراز خواسته خود مي كشيد.
دست يابي به انرژي هسته اي ايران نيز همچون بسياري از حقوق ايرانيان در زمان شاه فداي پا بر جا ماندن رابطه ايران با غرب شد. اما با انقلاب اسلامي ايران در سال 1979، گام اول ايران در جهت ملغي كردن روابط بيهوده و خانمان سوز با غرب برداشته شد و همين گام، راه بي پايان توسعه و دست يابي به حقوق بربادرفته را باز كرد.
برخي روشنفكران غربي با جبهه متفاوت آمريكا در قبال انرژي
هسته اي ايران موافق هستند و گاهي تزوير و رياكاري آمريكا در قبال شاه را نيز تأييد مي كنند چرا كه مداركي صد صفحه اي وجود دارد كه از امتناع تأكيدي آمريكا در مقابل دست يابي ايران به انرژي هسته اي خبر مي دهد گرچه دولت آمريكا همواره در برابر شاه چهره دوگانه اي را ظاهر و حمايت خود از ايران را برابر دست يابي به انرژي هسته اي براي شاه ترسيم مي كرد.
در نتيجه گاهي، واشنگتن آغوش ديپلماتيكي گرمي در خصوص انرژي هسته اي براي شاه مي گشود اما در كنار آن مذاكرات پيچيده اي را پيش روي شاه مي گشود، به گونه اي كه اين نوع سنگ اندازي ها را كتابخانه رياست جمهوري، وزراي دفاع و انرژي و شوراي عالي امنيت ملي مشابه مذاكراتي مي دانند كه امروز آمريكا در مقابل جمهوري اسلامي ايران قرار داده است.
شاه ايران در هر بار مذاكره با آمريكا با فكر هولناك از دست دادن حمايت غرب دست از ادامه مذاكره مي كشيد و بازي را هر بار به نفع آمريكا و غرب به پايان مي رساند.
بر اساس مدارك دولتي آمريكا بعد از كليد خوردن تحقيقات ابتدايي هسته اي در سال 1959 در دانشگاه تهران به پيشنهاد رييس جمهور وقت آمريكا، ديويد آيزنهاور، تمام فعاليت هاي محدود ايران زير نظر كاخ سفيد در سيري كوتاه پيش مي رفت، تا حتي زماني كه آلمان و فرانسه تصميم گرفتند برخي رآكتورهاي سفارش داده شده را به ايران تحويل دهند، دولت آمريكا به آنها گوشزد كرد كه شرايطي را كه آزادي شاه را محدود مي كند، فراموش نكنند.
اندك پيشرفتي در سيستم انرژي هسته اي ايران به ساخت رآكتور بوشهر ختم شد و شاه را به سرعت مدعي اين مسئله كرد كه به صراحت اظهار داشت: ايران به زودي صاحب بمب هسته اي مي شود... اين اظهارات به سرعت با عكس العمل فرانسه و سفير آمريكا در ايران روبرو شد. شاه نيز در پاسخ و براي آرام كردن يار خود دست به اصلاح سخنش زد و گفت: اگر كشوري در منطقه مجهز به سلاح هسته اي شود خواسته هاي منطقه اي آمريكا را تضمين خواهد كرد.
چهره چندگانه شاه در قبال آمريكا يكي از دلايل عمده ترس دولت واشنگتن از دست يابي ايران به سلاح هسته اي بود. در حالي كه در آن زمان شاه بسياري از تعهدنامه ها را مبني بر عدم دست يابي به سلاح هسته اي به امضاء رساند اما همواره مدعي ساخت سلاح هاي هسته اي همچون ساير كشورها بود و آن را علني ابراز مي كرد.
اينگونه خاطره شوم كج فهمي هاي شاه در ذهن آمريكا و غرب حك شد و امروز گاهي اين دولت ها بي آنكه دليل واقعي اصرار خود بر خواسته ديرينه شان را بدانند بر همان سياست هاي 30 سال گذشته خود ادامه مي دهند...
محمد حسنلو

 



اتاق انتظار

اي خداي گنجشك هاي مهربان! به حق بالهاي كبوتراني كه هيچ گاه اسير قفس نبوده اند؛ چشم هاي مرا پر از انجير و آسمان كن و نفس هايم را به نفس هاي پروانه ها پيوند بزن!
اي خداي نان و انگور! سفره مرا از خورشيد و دريا بي نصيب مگذار و باغچه ام را از همنشيني با دختر بهار «تابستان» محروم مخواه!
اي خداي دل هاي عاشق! دامن مرا از عطر روستايي تقوا خوشبو كن و خيابان خاكي عشق مرا به معبدهاي معصوم برسان!
اي خداي گل هاي گمنام! مگذار درشكه اميدم در برف هاي انبوه از حركت باز ماند و قطار نيايشم با تاخير به ايستگاه تو برسد!
من آواز خواندن را از رودخانه ها ياد گرفتم و عشق ورزيدن را از «آدم» اولين كسي كه عاشق تو شد.
اي خداي افسانه هاي شيرين! شاخه هاي درخت روحم را مانند روزهاي كودكي سرشار از سيب هاي سرخ صداقت كن و صدايم را گرفتار مرداب مكن!
همه روياهاي من در دست تو گم شده اند و تو در نزديكي من! كمي آن طرف تر از باران كه روي آيينه ام مي ريزد؛ نشسته اي و مهربانانه به فرشته ها مي گويي جاده اي را كه به سوي تو مي آيد به من نشان بدهند... حالا اين جاده سالهاست در آرزوي يك سوار سپيدپوش است كه نغمه داودي دارد و پرچم نبوي...و دل من سالهاست در امتداد اين جاده هر صبح از خورشيد لبريز مي شود و هر شام با مهتاب به انتهاي شب چشم مي دوزد تا شايد فردايي از راه برسد كه آفتاب پشت آن سوار يكه تار پنهان مي شود و تاب بيرون آمدن ندارد...خداي آب و احساس! اين روزها كه مي گذرد هر روز از آسمان بي پرنده دلم، جمعه طلب مي كنم و مي خواهم همه روزهاي هفته جمعه شود، آنوقت ديگر عاشقانه
دانه هاي تسبيح انتظارم را در ثانيه ثانيه روزها وشب ها بدون
چشم انتظاري براي جمعه موعود، به تماشا مي نشينم...من نمي خواهم آرزو بر دل بمانم، آرزو بر جوانان عيب نيست مي دانم اما اگر پير شديم و همچنان همان آرزوي جواني را داشتيم، چه؟
خداي آرزوهاي بلند و باراني! آرزوي ما رو زودتر از آنكه جواني را از دست بدهيم، برآورده كن!
ميترا محسني

 



طنز سوم

در زمين و زمان آلوده، خسته از جسم و جان آلوده
باز هم ناله مي كنم هر روز: آه از اين آسمان آلوده!
چند سالي ست طنز من جداً مشكلات تنفسي دارد
در هوا پرسه مي زند از بس باز وهم و گمان آلوده!
باز هم سرب داغ نامرئي، شده شليك توي شش هايم
طبع شعرم به من دهد هشدار: دم نزن با دهان آلوده!
ج رم بسته است بال پروازم در هوا موج مي زند دائم
بسكه ذهن و خيال بيهوده بسكه روح و روان آلوده!
كله پاچه فروشي تهران كله تا پاچه عاري از بهداشت
آي انسان ازين دكان سهم تو چشم و مغز و زبان آلوده
در كلان شهرها چه خرد شديم بيل داديم و بيلبرد شديم
در قرنطينه ي مدرنيته مانده خرد و كلان آلوده
دوش ديدم كه پاكبازي رند رفته توي...- گلاب بر روتان!-
جاي پاكي نمانده در اين شهر به جز از اين مكان آلوده
بي خيال هزار و يكشب شو شهرزادا برو بگير بخواب
شهر زاييده زير بار بلا ول كن اين داستان آلوده
سوي ميخانه رفته خواب آلود خرقه تر دامن و شراب آلود
پاك آلوده گشته تا برهد ، روحم از اين جهان آلوده...
سعيد سليمان پور ارومي

 



ساعت 25

هيزم شكن صبح از خواب بيدار شد و ديد تبرش ناپديد شده. شك كرد كه همسايه اش آن را دزديده باشد براي همين تمام روز او را زير نظر گرفت. در كار همسايه دقيق شد، فهميد مشكوك است؛ مثل يك دزد راه
مي رود مثل دزدي كه مي خواهد چيزي را پنهان كند، پچ پچ مي كند و كمي سرگردان است.
آن قدر از شك اش مطمئن شد كه تصميم گرفت به خانه برگردد لباسش را عوض كند و نزد قاضي برود. اما همين كه وارد خانه شد تبرش را پيدا كرد. همسرش آن را جابه جا كرده بود.
مرد از خانه بيرون رفت و دوباره همسايه را زير نظر گرفت و دريافت كه او مثل يك آدم شريف راه مي رود، حرف مي زند و رفتار مي كند...
امام علي(عليه السلام) به مالك اشتر فرمود:
اي مالك!
اگر شب هنگام كسي را در حال گناه ديدي، فردا به آن چشم نگاهش مكن! شايد سحر توبه كرده باشد و تو نداني...

 



برداشت دوم

سال گذشته اعلام شد كه جشنواره صاحب سازماني شده تا همه چيز را بهتر و حساب شده تر پيش ببرند، انصافا اين اتفاق تا حدودي افتاده است و ما كه در آفاق و انفس شهره به گيردادن هستيم ـ و اين البته به خاطر تيزبيني، تيزهوشي، تيزچنگي، تيز قلمي، تيز هرچي ماست ـ بايد اعتراف كنيم، اين سازمان دارد خوب كار مي كند. همه چيز گويا كمي نظم پيدا كرده و داريم به ايده آل برگزاري نزديك
مي شويم، با محتوا كاري نداريم . پوستر جشنواره امسال هم واقعا پوستر قابل تقديري است و نشان از يك مديريت صحيح در طراحي پوستر يك جشن بين المللي، در چند سال گذشته به ندرت پوستري شبيه به پوستر براي اين جشن سينمايي شاهد بوديم اما امسال گمي دلگرم شديم كه گويا دارد اتفاق هايي مي افتد. امسال البته چند فيلم انتخاباتي هم در جشنواره داريم كه اميدواريم هيجاني نباشد و حرفي براي گفتن داشته باشد، نه فضايي براي لودگي باشد
و نه باري به هر جهت براي نشان دادن توانايي بالاي فردي
و زمان شناسي فوق العاده!

 



گردش گودري

وقتي دل زدن حرفي را داري، دل پس نگرفتنش را هم داشته باش.
¤
ديگر نمي گويم گشتم نبود نگرد نيست!
بگذار صادقانه بگويم: گشتيم! اتفاقا بود! فقط مال ما نبود! شما بگرديد لابد مال شماست!
¤
خوشگل ها به مد پناه مي برند. معمولي ها به ادبيات و باقي به فلسفه!
¤
گفتم ز سوز دل فكنم طرح مصرعي
مضمون به داغ غوطه زد و استعاره سوخت
¤
صبور باش بالابلند؛
دنيا غم آخر است!
بگذار اين يكي چند با عشق بگذرد...
¤
در اتاق پشتي پاشويه مي كند
عروسكي را زن نازا
¤
آدم ها دلبسته كسي مي شوند كه بهشان محبت كرده؛ يعني دل ها اسير محبت مي شوند.
¤
ما به ايستگاه ها رفتيم
تا دور شدن را از قطارها ياد بگيريم.

 



بوي بارون

در وا كن و به اين قفس مرده جان بده
ديوارها و فاصله ها را تكان بده
ما را ز دست زندگي بي امان بگير
ما را به دست حادثه هاي ناگهان بده
تا باورت كنند چو فواره اي بلند
خود را به تشنگان تماشا نشان بده
بر هر چه قاب پنجره رو به آفتاب
سهمي ز نور، تكه اي از آسمان بده
«زين خلق پر شكايت گريان شدم ملول»
اين سفره هاي وا شده را آب و نان بده
عبدالجبار كاكايي

 



از آب گذشته!
تاثير شمبليله بر بورس و بازار ارز

يك گروه كارشناسي از پايگاه خبري چرند نيوز، در يكي از روزهاي خدا به بررسي كار نشريات پرداختند، كه اگر نشريه اي بايد درش تيغه شود، يا تذكر بگيرد هرچه سريعتر اقدام كنند!
رفته بوديم دكّه محل، ببينيم اوضاع چطور است كه چشممان به يك تيتر جالب افتاد! نشريه اي در صفحه اول و با خط درشت اين تيتر را زده بود: فلان چيز گران شد! با خودمان گفتيم يعني گران شدن يك قلم جنس ميان اينهمه جنس جور و واجور اينقدر مهم است كه بشود تيتر يك؟
شايدم هست و ما نمي فهميم! به هر حال براي اينكه به نشريه مذكور توهين نشود، و فقط عملش مورد نقد قرار گيرد فرض مي كنيم اسم جنس تيتر شده شمبليله بوده است...
اين خبر را در نظر بگيريد:
شمبليله و پف و فيل گران شد!
و بازخورد داستان اين تيتر:
خبرگزاري شماره 1: هم اكنون كه چند روز از آغاز طرح هدفمندي يارانه ها گذشته است قيمت ها بسيار مناسبند، شمبليله و پف و فيل هم رشد قابل توجهي داشته است و در كل همه چيز عالي پيش مي رود، در ضمن يادآور مي شود كه صدايي كه مي شنويد صداي چهچه بلبل است در كنار گل!
خبرگزاري شماره 2: با گذشت چند روز از طرح بزرگ هدفمندي يارانه ها، همه چيز عادي پيش مي رود، هر چند در بعضي موارد مشكلاتي وجود دارد و برخي مي خواهند عادي پيش نروند، اما اميد است كه با ياري مردم و مسولان به زودي حل شود. در ضمن بازار شمبليله و پف و فيل هم نوساني نسبي دارد كه با تلاش ما از غيرعادي شدنش جلوگيري به عمل آمد.
خبرگزاري 3: شمبليله به بالاترين قيمت خود در 600 سال اخير رسيد! مردم فشار بسيار زيادي را متحمل مي شوند و در كل روزشان به زور شب مي شود. جدول بازار جهاني شمبليله نيز نشان از آن دارد كه ما خيلي بدبختيم و روز به روز داريم بدبخت تر مي شويم. مش قربون نخودزاده، كارشناس ارشد امور شمبليله و غيره به ما گفت: با اين شيب صعودي خطر سقوط ما 120درصد است مگر اينكه يارانه شمبليله بيشتر شود.
خبرگزاري بي بي سي:به گزارش خبرنگار مستقر در ميدان تره بار تهران، مردم ايران در تجمع با شكوهي خواستار پس گرفتن راي خود شدند و اعلام كردند هيچ جا نمي ريم همين جا هستيم! همچنين گزارش ها حاكي از آن است كه حاكميت با زياد كردن قيمت شمبليله قصد فشار بر معترضان را دارد. با اين حال خبرنگار ما از سطح شهر با هزاران نفر مصاحبه كرد كه يكيش را در ادامه مي خوانيد: ما خيلي زياديم، باور كنيد ما همه معترض به افزايش قيمت شمبليله هستيم و اين اصلا بهانه اي نيست براي آتش زدن سطل آشغال. آخر تا كي سكوت؟ تا كي خفقان؟ چرا؟ چطور مگه؟ چي شده حالا؟
خبرگزاري اقتصادي: بورس تهران تا نيم ساعت ديگر ورشكسته مي شود و بازار ارز نيز ورپريده مي گردد. اين اتفاقات از پس لرزه هاي نوسان قيمت شمبليله است.
خبرگزاري جديد التاسيس: هيچ اتفاق تازه اي نيافتاده ولي گويا قرار است 8 نفر عزل شوند، 11 نفر نصب شوند. هنوز از محل عزل و نصب جديد خبري نيست. با اين حال اخبار واصله حاكي از آن است كه افزايش قيمت شمبليله كه كار استكبار جهاني بوده و هست، هيچ تاثيري بر روند عزل و نصب هاي كيلويي ندارد و در روزهاي آينده شاهد درخشش ما در كتاب گينس خواهيد بود.
احمد طحاني از يزد

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14