(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


پنجشنبه 30 دی 1389- شماره 19845

غرش اژدها زيرگوش عموسام
اعتراض ها عليه ممنوعيت حجاب در جمهوري آذربايجان



غرش اژدها زيرگوش عموسام

ترجمه و تنظيم: جعفر بلوري

در زمان هاي قديم مردمان قبيله اي در گوشه اي از دنيا براي شكار ميمون از ظرفي بزرگ با سوراخي كوچك استفاده مي كردند. بدين شكل كه پس از ريختن مقداري غذا داخل ظرف آن را نزديك محل زندگي ميمون ها گذاشته و از دور به انتظار مي نشستند. وقتي ميمون براي به دست آوردن غذا دست خود را داخل سوراخ كرده و خوراكي را به مشت مي گرفت قادر به بيرون آوردن دست خود نمي شد و از آنجايي كه حاضر نبود خوراكي را رها كند به راحتي توسط شكارچي شكار مي شد. ميمون گرفتار به طور طبيعي براي رهايي از بند، به اطرافيان خود چنگ و دندان نشان داده و اگر مي توانست آنها را گاز مي گرفت.
اوضاع امروز آمريكا بي شباهت به وضع ميمون داستان ما نيست. اين واقعيتي است كه آمريكا خود را در وضعي گرفتار كرده كه قادر به نجات خود نيست. به وضعي كه اين كشور در عراق يا افغانستان گرفتار شده توجه كنيد.
و يا به عنوان مثال، اخيرا وقتي مردم آمريكا متوجه شدند كه ديگر بيش از اين نمي توانند از عهده خريد خانه ها و ماشين هاي لوكس و خريدهاي بي ارزش در بازارهاي مصرفي و رقابتي برآيند، به جاي رهانيدن خود از اين عادت بد به سوي خريدهاي اعتباري و نسيه روي آورده اند؛ درست مثل ميمون قصه ما، قادر نيستند خود را از اين وضع رها كنند. مردم از آنچه در مشت دارند سرخوشند.
ايالات متحده آمريكا در اداره امور داخلي خود نيز دچار وضع مشابهي شده است. اين كشور بيش از نيم قرن است در حال مبارزه با قاچاق موادمخدر است با اين وجود اما هيچ دستاوردي عايدش نشده است. برعكس، اين كشور در توليد موادمخدر دستاوردهاي فراواني داشته طوري كه گفته مي شود بخشي از اقتصاد اين كشور از همين صنعت تغذيه مي شود. از اين نوع فعاليت ها در آمريكا فراوان بوده و گويا رهايي از آن براي اين كشور ناممكن شده است.
اين كشور در مسيرهايي كه براي خود برگزيده، يعني قدرت برتر نظامي، قدرت برتر اقتصادي و يا قدرت ديپلماتيك برتر، به خوبي حركت كرده است. اما هرگز نبايد وجود كشور قدرتمندي چون چين را ناديده گرفت. يقين بدانيم آمريكايي ها به زودي درمقابل اين كشور تسليم خواهندشد. دراين مورد نيز كاري از دست ما ساخته نيست و با ادامه اين روند مطمئن باشيد تلاش هاي كاخ سفيد در جهت ورشكستگي سريعتر كشور خواهدبود.
اگر به برنامه هاي فاكس نيوز نگاه كنيد، اگر به فراسوي مرزهاي آمريكا نگاهي بيندازيد، اگر خبرهايي را كه هر روز درگوشه و كنار منتشر مي شود مروري كنيد همه اينها به وضوح ماهيت واقعي آمريكاي امروز را مشخص خواهدكرد.
براساس استانداردهاي موجود در چين، آمريكا كشور كوچكي است كه تنها يك چهارم جمعيت چين را داراست. اقتصاد اين كشور تقريبا از رشدي دو رقمي برخوردار است. آري، ممكن است اين رشد كاهش يابد يا شايد هيچ كاهشي هم نيابد. با بحران هاي احتمالي هم كاري نداريم. مسئله اصلي اين نيست بلكه موضوع اين است كه اقتصاد چين باعث ركود و تضعيف اقتصاد آمريكا خواهدشد.
تمام جهش ها در قدرت، از قدرت اقتصادي نشأت مي گيرد. در كنار آمريكاي در حال حركت به سمت تباهي و سرگرم گرفتاري هاي خودساخته، كشوري مثل چين در حال افزايش سرمايه گذاري هاي خود است. وقتي آمريكا در حال تحريم بخش وسيعي از جمعيت و كشورهاي دنياست، چين در حال انجام تجارت با تمام نقاط دنياست. هيچ مسئله غيراصولي و پيچيده اي وجود ندارد جز اين كه چين در حال انجام يك تجارت هوشمندانه است.
هرگز نبايد چيني ها را دست كم گرفت. من سال ها پيش در تايوان تجربه زندگي با چيني ها را داشته ام. آنها افراد دوست داشتني، منضبط، باهوش، پركار، وطن دوست و از لحاظ نژادي افراد بسيار هوشياري هستند. نه، ما آمريكايي ها فكر نمي كنيم اين خصوصيات، خصوصيات مناسبي باشند. اصلا مهم نيست ما چه فكري مي كنيم. به ياد داشته باشيد كه چين آن دولت كامل و بي نقص را داراست؛ يك حكومت باهوش و علاقه مند به خودكامگي با كشوري بسيار پيشرفته. و اما دولت آمريكا كه تركيبي است از يك سري لابي هاي خودخواه و غارتگران وال استريت. در حالي كه چين توسط مهندسان اداره مي شود آمريكا توسط وكلا كارهاي خود را پيش مي برد.
ايالات متحده در ميانه راه يك خودكشي سخت قرار دارد. اگر كشوري به كار توليد و صنعت نپردازد طبيعتا اقتصادي هم نخواهد داشت. اكنون توليد در جامعه آمريكا با ركود مواجه شده است. اوضاع فعلي كشتي سازي، صنعت فولاد و الكترونيك و حتي راه آهن آمريكا گواه اين ادعاست. شايد فكر كنيد كامپيوتر لپ تاپ HP شما محصول كشور آمريكاست، اما اشتباه مي كنيد، هر محصولي كه اكنون به عنوان كالاي خارجي در اختيار شما شهروند آمريكايي قرار مي گيرد، يا ساخت چين است يا يك كشور خارجي ديگر و يا در تايوان مونتاژ شده است.
اين كشور (آمريكا) گويا به كالاهاي وارداتي چشم دوخته و متوجه اوضاع بد خود نيست؛ متوجه نيست كه چه كارها و فعاليت هايي خارج از مرزهاي اين كشور در حال انجام است.
ايالات متحده آمريكا بدهكارترين كشور دنياست و چين بزرگترين طلبكار دنيا. ما آمريكايي ها احتمالا نخواهيم توانست بدهي هاي خود را پرداخت كنيم. كسي كه نتواند بدهي خود را بپردازد يا بايد در پرداخت بدهي خود قصور كند (بدهي خود را ندهد) يا بهره آن را افزايش دهد. اگر انتخاب ديگري هست من از آن آگاهي ندارم. حال به اين اوضاع اشتهاي سيري ناپذير دولت آمريكا براي هزينه كردن را اضافه كنيد. دولت آمريكا وام مي گيرد و هزينه مي كند و باز هم وام مي گيرد و... در اين بين هيچ كس مسئوليت نمي پذيرد، هيچ كس مراقب نيست. مقصد نهايي تمام اين پول ها نيز جايي نيست جز جيب گشاد سردمداران آمريكايي.
منطقا، بدهكاري بايد باعث كنار گذاشتن تجمل گرايي و خوش گذراني هاي آنچناني شود. اما نه، ايالات متحده همچنان خريدهايي مي كند كه نمي تواند بهاي آن را بپردازد. نقشي را برعهده گرفته كه ديگر قادر به ادامه آن نيست چرا كه اين كشور از غرور ملي بيجا و پوچي رنج مي برد كه قادر به نجات خود نيست. درست مثل ميمون قصه ما.
سنگ آسياب دور گردن آمريكا، پنتاگون است. هزينه هاي مستقيم براي تغذيه مالي پيمانكاران نظامي آمريكا به تنهايي براي فروپاشي اقتصاد اين كشور كفايت مي كند. 720 ميليارد دلار براي سال 2010 بعلاوه يك درخواست 120 ميليارددلاري براي جنگ هاي بي پايان، بعلاوه هزينه برنامه هاي سنگين و سياه نظامي بعلاوه هزينه اداره كهنه سربازان و... مجموعه اين هزينه ها رقمي بالغ بر يك تريليون دلار مي شود. داستان وقتي غم انگيز مي شود كه بدانيد بسياري از اين مبالغ كه صرف مثلا پروژه هاي تحقيقاتي و فني مي شوند، بدون كسب كمترين نتيجه اي حيف و ميل مي شود.
چين، روسيه، كشورهاي اسلامي، آمريكاي لاتين و تمام كشورهايي كه از آمريكا تنفر دارند حتما از تماشاي اين وضع لذت مي برند.
ما براي اينكه ممكن است ارتش كره شمالي به مرزهايمان در آركانزاس حمله كنند نيست كه به كره جنوبي نيرو اعزام كرده و با ارتش اين كشور مانورهاي نظامي برگزار مي كنيم بلكه تصور مي كنيم اين حقي است مسلم و قطعي كه به خاطر حكمراني برجهان به ما داده شده است. در اين توهم نيز مثل ميمون داستان گير كرده ايم. در زمينه نظامي نيز ما دو گزينه پيش رو داريم؛ يا عقب بكشيم و يا به شدت زمين بخوريم. اما گويا قصد عقب نشيني نداريم. وقتي كشوري اقتصاد خود را با هزينه هاي سنگين و بي حاصل تباه مي كند، قطعا راه نجاتي ندارد. احتمالا كاهش شمار نظاميان مستقر در كره جنوبي به 30هزار نفر عاقلانه به نظر مي رسد اما اين حقيقت را نبايد فراموش كرد كه اين لشكركشي ها به راحتي نرخ بيكاري را به طرز خطرناكي افزايش مي دهند. از آنجايي كه اكثر اين نظاميان كار مفيدي در دفاع از آمريكا انجام نمي دهند، هدايت تمام سربازان بي استفاده به سوي بيكاري، احتمالا به وقوع يك شورش مسلحانه ناگهاني منجر مي شود.
از اين بدتر هم وجود دارد. شهرك ها در اطراف پايگاه هاي نظامي بزرگ رشد مي كنند تا نظاميان و خانواده هايشان را تأمين كنند. مردم گاهي نزديك اين پايگاه ها و شهرك ها مي ميرند. نزديكي به اين پايگاه ها گاهي باعث قتل عام هايي همچون آنچه در «فورت هود، جكسون ويلي، فورت براگ، فايتوايل و كيلن» روي داد مي شود. (اشاره به حوادثي است كه طي آن نظاميان آمريكايي بنا به دلايل گوناگون اقدام به كشتار همقطاران و هموطنان خود كرده اند) برخي شركت هاي بزرگ ديگر مانند لاكهيد- مارتين، بخش بزرگي از شركت بوئينگ و ده ها مورد ديگر قادر به رقابت اقتصادي با بخش غيرنظامي نيستند لذا تبديل به توليدكنندگان موظف نظامي مي شوند. با حذف چند برنامه بزرگ، به راحتي ده ها هزار نفر از افرادي كه قادر به فعاليت در بخش هاي غيرنظامي نيستند از كار بيكار مي شوند.
بوروكراسي و تشريفات اداري نيز در جامعه آمريكا وضع مشابهي دارد؛ توليد به اندازه افراد استخدام شده صورت نمي گيرد. سياستمداران مرتب از خواسته هايشان سخن مي گويند مثلا خواستار «دولت كوچكتر»ند. اما چگونه؟ حذف آموزش و پرورش، يا مجلس نمايندگان يا وزارت بازرگاني؟ و در صورت حذف اين ارگان ها، مردم بايد به كجا رجوع كنند؟
ما مي توانيم وانمود كنيم كه اوضاع نابسامان فعلي موقتي است و نشانه تضعيف و مرگ توانگري ما نيست. ما شايد بتوانيم تا مدت كوتاهي در حالي كه ديگران در حال رشد هستند خرج كنيم و كالاهاي آنها را به طور نسيه و با كارت هاي اعتباري خريداري كنيم. اما بايد بپذيريم تا زماني كه همچون ميمون به اهداف متوهم خود چنگ زده و قصد رهايي از آنها را نداشته باشيم، رها نخواهيم شد و در نهايت شكار شكارچياني مثل چين و روسيه و يا هند خواهيم شد.
نويسنده: Fred Reed
منبع: Information clearing House

 



اعتراض ها عليه ممنوعيت حجاب در جمهوري آذربايجان

مسعود احمدي مراد

اين نخستين بار نيست كه اعمال محدوديت، بر مقولات ديني به طور عام، و برخوردهاي جزمي و حذفي با حجاب به طور خاص، در جمهوري آذربايجان مسئله ساز مي شود. شايد مشهورترين موردي كه طي چند سال اخير در اين خصوص مي توان به آن اشاره كرد، ممنوعيتي يك هفته اي بود كه در سال 2007 مانع از حضور دانش آموزان محجبه بر سر كلاس هاي درس در يكي از مدارس شهر سومقائيت اين كشور گرديد كه البته در آن زمان اين مسئله با دخالت اقشار و لايحه اجتماعي حل و مرتفع شد. پس از آن جريان هر از چند گاهي برخي مدارس و مؤسسات آموزشي ظاهرا به طور خودانگيخته اقدام به اعمال اين محدوديت مي كردند كه حتي چندين بار اين قضيه ضمن مواجهه با اعتراضات مدني، با دخالت «ميصير مردان اف» وزير آموزش و پرورش جمهوري آذربايجان فيصليه مي يافت. البته بعيد است كه بتوان اقداماتي از اين دست را خصوصا با توجه به فضاي حاكم بر اين كشور خودخواسته و خودانگيخته دانست. اين احتمال قريب به ذهن تر است كه چنين طرح هايي با خواست و به ابتكار عناصر حكومتي و با هدف سنجيدن آستانه واكنش مردم و جامعه صورت گرفته باشد. البته همانطور كه در ابتدا نيز اشاره شد، سابقه برخورد حكومتي با مقولات ديني به حجاب محدود نمي شود و مسائلي نظير ممانعت از نگه داري سمبل هاي ديني (تصاوير، مهر، تسبيح و...) در ادارات دولتي، تخريب مساجد، منع پخش اذان از گلدسته ها و... چندي است كه علاوه بر قشر ديندار و ملتزم به رعايت شرعيات در جمهوري آذربايجان، اذهان ناظران خارجي را نيز به خود مشغول داشته و هر بار نيز با واكنش هايي گوناگون و غالبا غيرسازمان يافته در اين كشور روبرو شده است. طبيعتا انتظار بروز چنين واكنش هايي از جامعه اي كه هنوز هم با فرا رسيدن سالروز مناسبت هاي ديني و مذهبي به نحوي از انحاء دستخوش تغييراتي بارز هر چند به صورت ظاهري (البته با نگاهي كميته نگر و بدبينانه) مي شود، انتظار بي جايي نيست و به همين خاطر است كه دولت اين كشور سعي مي كند تا به روش هايي مبتني بر آزمون و خطا هم آستانه تحمل مردم را سنجيده و هم با تكرار مداوم اقدامات تحريك آميز و در نتيجه عادي سازي و قبح شكني اين مسئله، آستانه مذكور را پايين و پايين تر بياورد.
با اين وجود آنطور كه سير و روند وقايع در خصوص اتفاقات اخير نشان مي دهد، به نظر مي رسد كه حاكميت جمهوري آذربايجان، اين بار گام را يك مرحله فراتر نهاده و با استنادي خلق الساعه به قانون لزوم پوشيدن لباس هاي متحدالشكل (يونيفورم) توسط دانش آموزان در مدارس، مبارزه با حجاب را همانند تجربه هاي موفقيت آميزي از دست آنچه كه پيش از اين در ارتباط با ممنوعيت محجبه بودن بانوان در عكس هاي مدارك شناسايي دولتي پشت سر گذاشته بود، وارد فاز رسمي و حكومتي نمود.
البته بايستي اذعان داشت كه ميان عملكرد دولت جمهوري آذربايجان در اين خصوص و عقب نشيني دولت «علي اف» درخصوص تخريب مسجد فاطمه الزهرا(س) تناقضي به چشم مي خورد كه بر توضيح آن دو فرض مترتب است: فرض نخست آن است كه مسلمانان جمهوري آذربايجان در ارتباط با احتمال تخريب مسجد عكس العمل شديدتري از خود نشان داده و به همين خاطر در پيش بردن خواسته خود موفق ظاهر شده بودند. قبول اين فرض متضمن قبول اين معنا است كه واكنش مسلمانان در ارتباط با مسئله حجاب كم رنگ تر و حضورشان كم رونق تر بوده كه در نتيجه دولت «علي اف» روي تصميم خود مصرانه ايستاده است. اما اين فرض، هم به حكم منطق و هم به حكم اخبار و تصاوير منتشره در ارتباط با راهپيمايي هاي صورت گرفته در اعتراض به جريانات اخير، مردود نشان مي دهد.
تاكتيك دو بار حمله ، يك بار عقب نشيني
براساس فرضيه دوم، دولت «علي اف» براي فتح سنگرهاي اعتقادي مردم، سياست دو گام به جلو يك گام به پس را در پيش گرفته است. اقداماتي نظير ممنوعيت الصاق عكس هاي زنان به صورت محجبه به مدارك شناسايي و ممنوعيت به همراه داشتن نمادهاي ديني در ادارات دولتي براي كارمندان مصداق بارز گام هاي رو به جلو، و كوتاه آمدن در مورد مسئله تخريب مسجد، نمونه عيني يك گام به پس حاكميت جمهوري آذربايجان است. طبيعتا برآيند حركت هاي صورت گرفته در اين روند، حركتي رو به جلو است و دقيقا همين مسئله است كه ايجاد نگراني مي كند.
شيعيان معتقد جمهوري آذربايجان و لزوم اتخاذ يك راهبرد مؤثر
با توجه به اخبار و گزارش هاي رسيده طبيعتا نمي توان منكر اين مسئله شد كه قاطبه قشر مؤمن جامعه جمهوري آذربايجان از انجام وظيفه شرعي خود در قبال اوضاع جاري اهمال و كوتاهي نكرده اند. در فضايي كه حتي برنامه هاي خبري بسياري از رسانه هاي جمهوري آذربايجان عملا در اين باره سكوت اختيار كرده اند، پوشش خبري هر چند اندك برخي از ديگر رسانه هاي عمدتا كوچك تر و با گرايش هاي اسلامي بيشتر نيز كافي بود كه تصوير جامعي از واكنش دردمندانه زنان و مردان معتقد به حدود شرعي الهي در اين جمهوري به دست داده شود.
گزارش ها حاكي از آن است كه از زمان اظهار تا اوايل هفته گذشته بيش از 25 تجمع مجموعاً در 15 شهر جمهوري آذربايجان برگزار شده است كه از آن ميان مي توان به تجمعات صورت گرفته درباكو (10سپتامبر) و نارداران (18سـپتامبر) اشاره كرد. اما توجه به اين مسئله لازم است كه تا زماني كه مقامات دولت «علي اف» به خود جرأت مي دهند كه با عوام فريبي و با استفاده از دانش اندك جامعه درخصوص مسائل ديني (كه ناشي از اهتمام حاكميت به نسج نگرفتن فرهنگ آموزش احكام و حقايق دين به صورت سراسري است)، دلايلي سخيف و بدون پشتوانه منطقي را در توجيه اين قانون جديد به افكار عمومي عرضه نمايند، چنين تجمعات و اعتراضاتي نمي تواند آنطورها كه بايد اثرگذار واقع شود. اظهارات جسورانه و توهين آميز «ميصير مردان اف» وزير آموزش جمهوري آذربايجان كه در ذيل به نمونه اي از آن ها اشاره شده است، بيش از هرچيز نشان از آماده بودن بستر رسانه اي و اجتماعي جمهوري آذربايجان براي پخش ادعاهايي چنين بلاهت بار و رذيلانه دارد:
¤ ميصير مردان اف، روز پنجشنبه 9 دسامبر(18آذر): همه ما به الله اعتقاد داريم و من هيچ مسئله اي شخصي و غيرطبيعي اي درخصوص منع حجاب نمي بينم. داشتن حجاب در مدارس متوسطه امري غير عادي است. رفتن يك دختر 16ساله به كلاس درس آنهم درحالي كه حجاب به سردارد، واقعاً به چه معني است؟ هر كسي مي تواند بيرون از محوطه مدرسه هرطور كه مي خواهد لباس بپوشد. اما كلاس و مدرسه قوانين خود را دارند. رعايت قوانين مدرسه و منع داشتن حجاب درآن هيچ مغايرتي با اسلام و مسلماني ندارد. ما همه به الله اعتقاد داريم و روي ميزهاي مان قرآن.
¤ ميصير مردان اف، سه شنبه14 دسامبر (23آذر): وضع قانون منع حجاب، به خواست من نبوده است. داشتن حجاب مدرسه با بندهاي 10 و 14 قانون آموزش جمهوري آذربايجان مغايرت دارد. ما بايد با شتاب زياد به سمت آينده روشن حركت كنيم و دراين راه بايد از حكومت هاي پيشرفته الگو بگيريم. پـوشش سر زنان، حاصل و به جاي مانده از گذشته اي تاريك است. اگر به تاريخ نگاه كنيم، مي بينيم كه هنگامي كه غريبه ها به خانه هاي ما مي آمدند، مادر بزرگ هاي ما روسري به سر مي كردند. اعتراضات صورت گرفته در برابر وزارتخانه ها، اعمال تحريك آميزي است كه توسط اشخاصي هدايت و انجام مي شود كه به دنبال از بين بردن ثبات دركشور هستند. اخيراً يك دختر كلاس يازدهمي به ما زنگ زده بود و شكايت داشت كه برخلاف ميلش وي را وادار به پوشيدن روسري مي كنند واگر امتناع نمايد، كتك مي خورد.
همان طور كه ملاحظه شد، با اين اوضاع و شرايط كه متولي امر آموزش يك كشور چنين بي مايه سخن مي گويد (عليرغم چيزي كه جايگاهش ايجاب مي كند) و بسياري از رسانه هاي آن سرزمين يا دولتي اند و يا مجيزگوي دولت و در غير اين صورت ارگان احزابي چون مساوات و جبهه خلق كه از خلوص نيت شان نمي توان مطمئن بود، بر شيعيان مؤمن و آزاده جمهوري آذربايجان لازم است كه منسجم تر و هدفمندتر حركت كرده و از تكروي پرهيز نمايند.
طبيعتا در اين ميان، وظيفه شرعي و عرفي هم كيشان ايراني اين مردم رنجديده نيز ايجاب مي كند كه برادران و خواهران ديني خود را نسبت به حمايت هاي همه جانبه خود مطمئن و دلگرم نمايند. شايد برگزاري تظاهرات اعتراض آميز، به ويژه توسط هموطنان غيور آذري زبان ما در شهرهاي شمالي و غربي كشور، كم ترين و نخستين كاري باشد كه از هر مسلمان و شيعه غيرتمندي كه درد دين دارد ساخته است.
بديهي است كه حمايت هاي مراجع و علماي عظام كه همواره در طول تاريخ پرافتخار اسلام و تشيع در برابر زياده خواهي هاي حاكمان جور و طاغوت پيشه ايستادگي كرده اند نيز در اين ميان راهگشا واقع خواهد شد؛ كه اگر نبود كارشكني ها و بي تفاوتي هاي حاكمان بي لياقت در زمان جنگ هاي ايران و روس، خيزش مردم تحت رهبري علماي وقت هيچگاه اجازه نمي داد كه كار قفقاز و اران به جايي رسد كه يزيديان زمان بخواهند معجر از سر زنان عفيفه اي برگيرند كه حجابشان را از زهرا(س) و زينب كبري به يادگار دارند.
آقاي مردان اف و رؤساي وي نيز كه مدعي «حركت به سمت آينده روشن» و «الگو گرفتن از حكومت هاي پيشرفته» هستند بايد به اين سؤال پاسخ بدهند كه به راستي كدام يك از حكومت هاي پيشرفته مد نظر شما اين جفا با مردمان شان كرده اند كه شما در حق شريف ترين انسان هاي سرزمين خويش روا داشته ايد؟ آقاي علي اف، آقاي مردان اف و ساير آقاياني كه اين روزها مشغول اجرايي كردن منويات اشغالگران قدس در درون سرزمين تان هستيد، نگاهي به امروز تركيه بياندازيد و ببينيد كه چطور روزبه روز پرچم هاي اسلام خواهي بيشتر و بيشتري در آن به اهتزاز درمي آيند. اين حجتي است كه تاريخ بر شما تمام مي كند تا بدانيد در انتها هيچ نمي ماند به جز الله و هر آنچه و هر آن كس كه در پي احياء و زنده نگاه داشتن اين حقيقت سترگ است.

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14