(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


یکشنبه 17 بهمن 1389- شماره 19857

صفحه (14)

صفحه (3)

صفحه (2)

     
قاهره... دو قدم مانده به قدس (يادداشت روز)
ابهام در پاسخ مجدد مجمع به نامه رئيس جمهور
موش كور (گفت و شنود)
كيهان و خوانندگان
تمركز روي ايران، حمايت از مخالفان و تشديد تحريم ها راهكارهاي بنياد هريتج به اوباما
محاكمه اتباع آمريكايي متهم به جاسوسي از امروز آغاز مي شود
آيت الله خاتمي: روح بيانات رهبري عزت و استقلال كشورهاي اسلامي است
فيس بوك «به فرموده» كنار كشيد! (خبر ويژه)
آيا شبكه پورزند احياء شده است؟! (خبر ويژه)
تايمز: سرانجام كابوس اوباما تبديل مصر به ايران دوم است (خبر ويژه)
اسرائيل: آرمان اخوان المسلمين تأسيس حكومت اسلامي است (خبر ويژه)
حمايت سحابي از محمدرضا پهلوي (خبر ويژه)



قاهره... دو قدم مانده به قدس (يادداشت روز)

انتفاضه ملت مسلمان مصر به كجا ختم مي شود؟ و آتشفشاني كه در مصر طغيان كرده، چه نتايج بين المللي در پي خواهد داشت؟ اين دو پرسش آن قدر مهم بود كه به دستور كار چهل وهفتمين كنفرانس امنيتي مونيخ تبديل شد، جايي كه مقامات سياسي و امنيتي ارشد غرب فوريه هر سال در آن جمع مي شوند تا تحولات ژئوپولتيك قدرت را رصد كنند. حضور ايران در اين كنفرانس آن قدر مهم و تعيين كننده مي نمود كه اتحاديه اروپا در تصميمي اورژانسي و فوق العاده اعلام كرد ممنوعيت سفر دكتر صالحي به اروپا را لغو مي كند. اگرچه وزير خارجه ايران ضرورتي به حضور در كنفرانس امسال مونيخ نديد، اما لغو تحريم خودساخته از سوي اتحاديه اروپا واجد معاني فراواني بود.
حضور ايران در كنفرانس امنيتي جهاني چه ضرورت ويژه اي داشت كه اروپا را مجبور كرد از مصوبه پرطمطراق تحريم عقب نشيني كند؟ آيا ايران در مذاكرات مهم اسلامبول، روي خوشي به طرف غربي نشان داده بود كه در جمع بندي هاي خود از آن به عنوان «مذاكرات مايوس كننده» ياد كردند؟ يا بر سر تحولات مصر و تونس و لبنان و فلسطين و عراق و افغانستان كمترين همسويي وجود دارد؟ پاسخ سرراست اين است كه غرب ديگر نمي تواند ايران را ناديده بگيرد و پاي مباحثات و مذاكرات امنيتي در مقياس جهاني بدون حضور جمهوري اسلامي بنشيند. انتفاضه طوفاني مصر در نقطه تلاقي سه قاره آفريقا و آسيا و اروپا، اين ضرورت را دوچندان كرده بود.
درباره 2 پرسش آغازين اين نوشتار پاسخ هاي متنوعي داده مي شود. در حالي كه رسانه هاي اصلي غرب از كابوس و هراس آشكار با مضمون «تبديل مصر به ايران دوم» سخن مي گويند اما رسانه هاي فارسي زبان آنها به انضمام رسانه هاي اقماري و محفلي وابسته به اپوزيسيون، تقلاي كميكي را آغاز كرده اند تا بگويند آنچه در مصر و تونس منفجر شده، «سياه دانه» است نه «باروت»! ابتدا كه مي گفتند انقلاب تويتري و جنبش اقتصادي است. پس از آن كه ديدند شعارها رنگ و بوي اسلامي دارد، حالا مي گويند جنبش مصر در صورت موفقيت تبديل به تركيه يا اندونزي دوم خواهد شد و نه ايران. همين جمعه گذشته در حالي كه خطبه روشنگر رهبر فرزانه انقلاب هنوز به پايان نرسيده بود، شبكه امنيتي پشت صحنه «شبكه عنكبوت» دستپاچگي به خرج داد و بيانيه اي چند سطري به نام «اخوان المسلمين» منتشر كرد تا اصطلاحا ناقه را در مناره پنهان سازد و ادعا كند «قيام مردم مصر، انقلاب اسلامي نيست و اخوان المسلمين نيز نه دنبال كسب قدرت است و نه برنامه اي براي اين كار دارد بلكه فقط خواستار اصلاحات است». راديو فردا و بي بي سي و صداي آمريكا و گويانيوز و جرس و ده ها شبكه به هم زنجير شده نيز بلافاصله همان كاري را كردند كه در جريان جنگ 22 روزه غزه(سال 2008 ميلادي) كرده بودند. آن زمان هم در حالي كه با خيانت مصر، صهيونيست ها مشغول نسل كشي در غزه بودند، خبر مجعولي در صفحه اول گويانيوز قرار گرفت كه از قول يك عضو بي نام حماس ادعا مي كرد در ماجراي عاشورا حق با يزيد بن معاويه بوده است! زبان بسته هاي شبكه عنكبوت آن روز هم به فرموده سيا و موساد قطار شدند.
اما حقيقت ماجرا كدام است؟ انتفاضه مصر به كجا ختم خواهد شد؟ و آتشفشان آن مي تواند چه نتايج بين المللي به دنبال داشته باشد؟
1- ژئوپولتيك قدرت در جهان به هم خورده است. 32 سال است كه جهان شاهد اين دگرگوني پيوسته و پرشتاب است. همين كنفرانس امنيتي مونيخ دست كم 6 سال است كه به عنوان ميزان الحراره و نبض اين جابجايي در ژئوپولتيك قدرت جهاني عمل مي كند. دامنه بحران و بي ثباتي سال به سال به اروپا نزديك تر مي شود. اگر 6 سال پيش موضوع عراق و افغانستان- صدها فرسنگ آن سوتر از اروپا- در دستور كار سياستمداران و مديران امنيتي غرب در مونيخ بود امروز تحولات تونس و مصر و لبنان در ساحل مديترانه و در جوار مرز آبي اروپا، خود را به كنفرانس مونيخ تحميل كرده است. 19 بهمن سال گذشته كه هنوز نه از مصر و تونس و الجزاير و اردن آشوب برخاسته بود، نه دولت دست نشانده حريري در لبنان به زير آمده بود و نه ايران هسته اي در جايگاه قدرت امروز قرار داشت، يك روزنامه آلماني به موقعيت غرب در كنفرانس چهل وششم مونيخ پرداخت. «دي سايت» درباره اين كنفرانس كه به ميزباني وزارت دفاع آلمان در هتل بايريش هوف برگزار شد، نوشت «ما در مونيخ مي توانيم نبض سياست جهاني را احساس كنيم. در بعضي سال ها اين نبض تندتر مي زند اما در سال 2010 وضعيت ديگري حكمفرماست. اتفاقات بسياري در حال پديد آمدن است. به خوبي قابل لمس است كه چگونه وزنه هاي قدرت در دنيا به آرامي جابه جا مي شوند. در مسئله افغانستان و مناقشات اتمي با ايران، غرب به تدريج به درماندگي خود پي مي برد. از طرفي غرب در حل مسائل خاورميانه نيز به بن بست رسيده است».
يك سال بعد- همين پريروز- روزنامه هاآرتص پاي تحليل روزنامه آلماني را امضا مي كند و مي نويسد «دو فرآيند بزرگ يكي افول اقتدار غرب و ديگري انقلاب در كشورهاي عربي در جريان است. 40 سال ثبات مصنوعي در اين كشورها به هم ريخته و ناگهان انتفاضه سر برآورده است. اين صحنه مانند انتفاضه 1987 فلسطينيان است اما فروپاشي رژيم ها، يادآور آغاز زوال شوروي در اروپاي شرقي از دهه 1990 خواهد بود. انتفاضه 2011 حاكماني را به چالش گرفته كه به آمريكا متكي هستند. نظم 60 سال پيش به هم خورده است... اكنون اين اقتدار غرب است كه در ميدان التحرير قاهره به چالش كشيده مي شود.»
2- ناخيك ناوت معاون پيشين سرويس جاسوسي اسرائيل (موساد) است. او سال هاي 1978 و 1979 به ايران آمد تا وضعيت اسرائيلي ها در ايران را بررسي كند. ناوت به تازگي و ضمن تحليلي كه در روزنامه هاي اسرائيل منتشر شده، به آن دو سفر و آثار انقلاب اسلامي اشاره كرده و يادآور مي شود «ماموريت من گردآوري و خارج كردن شمار زيادي از اسرائيلي ها بود كه در ايران به سر مي بردند. 22 ژانويه 1979 در سندي خاطرنشان كردم كه مفهوم به قدرت رسيدن خميني آن است كه حكومت جديد ايران نزاع فلسطيني- اسرائيلي را به عنوان دارايي خود فعال خواهد كرد. من با زحمت و با آخرين پرواز شركت هواپيمايي العال(EL AL) از ايران خارج شدم... ايران زير لواي اسلام بنيادگرا دستاوردهاي بسياري در خاورميانه داشته است. آنها اكنون در زمين لبنان و غزه بازي مي كنند. تا هنگام سقوط شاه، اسرائيل زاويه بالاي يك مثلث راهبردي در منطقه به اتفاق ايران و تركيه بود. امروز مثلث موجود، از ايران و تركيه و سوريه تشكيل شده است. آمريكا امروز ابرقدرتي است كه ضعيف شده و توان اثرگذاري او در منطقه كاهش يافته است. آمريكا اكنون در حال تكرار اشتباه ايران در مصر است.»
مئير جاودانفر ديگر تحليلگر صهيونيست مقيم تل آويو است كه دورنماي تحولات را در گفت وگو با دويچه وله اين گونه توصيف مي كند «برخي محافل در اسرائيل معتقدند حتي اگر گروه هاي سكولار در مصر به قدرت برسند، سياست هاي ضد اسرائيلي اتخاذ خواهند كرد. گروه هاي سكولار هم قبلاً در تظاهرات عليه اسرائيل شركت كرده بودند. رسانه هاي اسرائيل نگران تقويت موضع حماس هستند. حتي گزينه اي مثل البرادعي هم مطلوب اسرائيل نيست و شخصيت سكولاري چون او هم احتمالاً اجازه خواهد داد تا سفارت ايران در قاهره باز شود و تغييراتي در روابط دو جانبه به وجود آيد. شايد مصر تبديل به تركيه دومي شود كه روابطش را با اسرائيل كم و با كشورهاي مسلمان، پررنگ تر كرده است.» همه اين تحليل ها در حالي است كه گيدو وستروله وزير خارجه آلمان به تازگي با همتاي اسرائيلي خود آويگد ور ليبرمن ديدار كرد و سپس گفت: «اسرائيل از اوضاع مصر بسيار نگران است و مي ترسد اسلامگرايان به قدرت برسند.»
اينكه اسلامگراياني نظير اخوان المسلمين، همين امروز بتوانند به حاكميت برسند و حكومت اسلامي در مصر تشكيل شود يا نه، با همه اهميت، مسئله ثانوي است. مسئله اول در اين ميان اين است كه صهيونيسم جهاني يك دهه پيش- و تا همين چند سال گذشته- در عمق خاورميانه و در كشورهايي چون عراق و افغانستان مشغول جنگ و بحران سازي بود و امروز امواج زلزله و بحران را در آستانه دروازه هاي پايتخت خود (اسرائيل) حس مي كند. با اين اوصاف مي توان آينده اي را براي اسرائيل پيش بيني كرد و آن اينكه رژيم اشغالگر قدس، بدون جنگ و معارضه مستقيم از بين خواهد رفت يعني «مرگ شيرين و خاموش»- از نوع گاز گرفتگي!- در انتظار رژيم صهيونيستي است. واقعيت آن است كه اسرائيل در حال آب پز شدن در يك جنگ نرم و بي صداست، به سان قورباغه اي افتاده در ظرف آبي كه به تدريج دماي آن افزايش پيدا مي كند و جان او را مي گيرد. مشابه اين مرگ شيرين به سراغ سلطه بلامنازع آمريكا در خاورميانه رفته است. دقيقاً به اعتبار چنين فهمي از تحولات مصر بود كه رسانه وزارت خارجه اسرائيل روز جمعه اعلام كرد « تشكيل حكومت اسلامي، جزو مرامنامه اخوان المسلمين است. آنها مي گويند مسلمانان طبق وعده قرآن بزودي بر دشمنان غلبه پيدا خواهند كرد.»
3- هر اتفاقي كه در قاهره بيفتد، مصر ديگر به دوره زماني 2010-1978 و به قبل از 2011 بازنخواهد گشت. اين صورت مسئله واقعي انتفاضه مصر است. تحولات مصر جديد به هر فرجامي بينجامد، به مصر مبارك و سادات- حاكميت زير سيطره آمريكا و اسرائيل و دشمن لجوج با جمهوري اسلامي- برنخواهد گشت. انقلاب اسلامي ايران قله انتفاضه اسلامي است كه براي رسيدن به آن بايد راه بسياري پيموده شود اما مهم اين است كه انتفاضه فلسطين و لبنان و مصر و اردن و يمن بر همين مبنا و در مسير هر چه رهاتر شدن و دورتر شدن از بلوك غرب حركت مي كند. اين حقيقت را كه در كابوس سران آمريكا و اسرائيل هويداست نمي توان با غوغاي رسانه اي شبكه هاي مقلد و پيرو سرويس هاي اطلاعاتي غرب پوشاند. مگر تبديل مصر جديد به تركيه- به فرض- كم مصيبتي براي آمريكا و اسرائيل است كه با يك كشتي مرمره، آبرويي براي تل آويو نگذاشت؟ تركيه اسلامگراي امروز، استخوان لاي زخم واشنگتن و تل آويو است يا مايه نگراني جمهوري اسلامي؟! شكستن محاصره غزه و گشايش بيشتر براي حكومت مردمي حماس، مايه ناراحتي جمهوري اسلامي خواهد بود يا اسباب دق مرگ كردن فتنه گراني كه هماهنگ با وزارت خارجه اسرائيل نه غزه نه لبنان را فرياد مي زدند؟ اين حقيقت را كه مهدي عاكف دبيركل پيشين اخوان المسلمين پس از جنگ 33 روزه گفت «الگوي مبارزاتي ما حزب الله لبنان و سيدحسن نصرالله است»، چگونه مي توان كتمان كرد؟ باروت كه با سياه دانه خواندن آن از خاصيت انفجاري و اشتعال سريع ساقط نمي شود، مي شود؟!
آيا مي توان راه رخنه نسيم بيدارگر و جانبخش بهار را با بستن در و پنجره بست؟ يا با رفتن زير گليم، طلوع فجر را انكار كرد؟ اتفاقات مصر را به هر نحو كه تأويل كنند، فرقي در اصل قصه نمي كند. 32 سال پس از بهمن 1357، بهمن انقلاب در مصر عزيز به حركت درآمده است... كمي آن سوتر از بيت المقدس يا به قول اشغالگران، اورشليم. يادش به خير! تابستان 1385 وقتي حزب الله يكي يكي موشك ها را مي نواخت، رسانه ها تيتر مي زدند تل آويو 120كيلومتر... تل آويو 90 كيلومتر! دو سال بعد، حماس بود كه كابوس تل آويو شد و حالا، اين شمارش معكوس از قاهره- دروازه اصلي بيت المقدس و تل آويو- آغاز شده است. اكنون چه كسي مي تواند انكار كند آيت الهي جاري بر زبان سيدحسن نصرالله را كه گفت خانه عنكبوت، سست ترين خانه هاست. امروز كيست كه در زمين انقلاب اسلامي ايران بازي نمي كند؟ آمريكا، اسرائيل يا مبارك؟
محمد ايماني

 



ابهام در پاسخ مجدد مجمع به نامه رئيس جمهور

ديروز در حالي يك متن 6صفحه اي از جانب مجمع تشخيص مصلحت در پاسخ به نامه اخير رييس جمهور خطاب به نمايندگان مجلس منتشر شد كه اين متن نه تنها در سايت رسمي مجمع وجود ندارد بلكه دبير مجمع تشخيص مصلحت نيز از آن بي اطلاعي كرده است.
خبرگزاري فارس به نقل از يك منبع آگاه نزديك به دبير مجمع تشخيص مصلحت گزارش داد كه محسن رضايي از يك صدور جوابيه جديد به نامه احمدي نژاد مطلع نبوده است.
اين منبع آگاه درعين حال خاطرنشان كرد: اطلاعيه اي كه به عنوان پاسخ به اظهارات رئيس جمهور در رسانه ها منتشر شده، توسط روابط عمومي دفتر رئيس مجمع تشخيص مصلحت بوده و دبير مجمع از آن بي اطلاع است.
در بخش هاي متن جديد كه به نام مجمع منتشر شده آمده است: در پي ارجاع موارد اختلافي لايحه برنامه پنجم توسعه كشور ميان مجلس شوراي اسلامي و شوراي نگهبان قانون اساسي به مجمع تشخيص مصلحت نظام، رييس جمهور در نامه اي خطاب به نمايندگان محترم مجلس شوراي اسلامي و روساي محترم قوه مقننه و قضاييه و مجمع تشخيص مصلحت نظام، ايرداتي را به شيوه و محدوده قانون گذاري مجلس شوراي اسلامي گرفت و در سايه آن مجمع تشخيص مصلحت نظام را با همه صراحت هاي قانوني در قانون اساسي جمهوري اسلامي و آيين نامه داخلي مجمع كه به تأييد و تصويب رهبري معظم نظام رسيده، زير سوال برد .
در بخش ديگري از اين اطلاعيه ضمن اشاره به فلسفه وجودي و اهميت مجمع در فرمايشات امام خميني(ره)، مقام معظم رهبري (مدظله العالي) و قانون اساسي و وظايف مجمع تشخيص مصلحت نظام آمده است: «مجمع تشخيص مصلحت نظام از عالي ترين نهادهاي مذكور در قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران است كه اعضاي ثابت و متغير آن بر اساس ذيل اصل 112 توسط مقام معظم رهبري تعيين مي شوند، فلسفه تعيين اعضاي ثابت و متغير مجمع توسط مقام معظم رهبري به اين علت است كه مصلحت انديشي از وظايف ولي فقيه است و مجمع به منزله قائم مقام رهبري و به نمايندگي از ايشان، مصلحت را تشخيص مي دهد. به عبارت ديگر مجمع در اصلي ترين و مهمترين مسئوليت خويش كه تصميم گيري بر اساس مصلحت در مورد مصوبات مجلس شوراي اسلامي به هنگام اختلاف بين مجلس و شوراي نگهبان است، به عنوان نمايندگان رهبر، حكم حكومتي صادر مي نمايد».
اين بيانيه ادامه داده است: «بنابراين شأن مجمع، تشخيص مصلحت نظام است كه از شئون رهبر معظم انقلاب مي باشد و مجمع به عنوان هيأت مستشاري رهبري اين شأن رهبر را بر عهده دارد. در نامه مورخ 27 / 12 / 1375 مقام معظم رهبري به صراحت به اين جايگاه اشاره شده است: «... اين مجمع، در تعيين سياست هاي كلي نظام و نيز حل معضلات عمده كشور و رسيدگي به امور مهمي كه رهبري به آن ارجاع مي كند، نقش مشاور كارآمد و مورد اعتماد رهبري را ايفا مي نمايد. همچنان كه در تشخيص مصلحت در موارد تعارض مصوبه مجلس و شوراي نگهبان، عملاً يكي از معضلات نظام را برطرف مي سازد و لذا با توجه به مجموع وظايف مقرر در قانون اساسي، اين مجمع در جايگاه هيأت مستشاري عالي رهبري در نظام جمهوري اسلامي قرار مي گيرد .»
مجمع تشخيص در اين جوابيه سعي كرده است كه تمام اقدامات خود را منطبق بر اختياراتي كه به واسطه قانون اساسي از جانب رهبري و براي دادن مشاوره به ايشان ، به آن داده شده ،بداند . اين در حالي است كه قبل از جلسه آخر مجمع درباره رسيدگي به اختلاف نظر شوراي نگهبان و مجلس درباره نحوه انتخاب رئيس كل بانك مركزي پيغامي از جانب رهبر معظم انقلاب به مجمع مبني بر اين كه انتخاب رئيس كل بانك مركز ي در حيطه اختيارات رئيس جمهور است داده شد اما متاسفانه اعضاي مجمع نظري خلاف آن را تصويب كردند.
دكتر محمود احمدي نژاد رييس جمهور اوايل بهمن ماه طي نامه اي خطاب به نمايندگان مجلس به موضوع تغييرات لايحه برنامه پنجم توسعه و اختيارات مجمع تشخيص پرداخت .
در بخشي از آن نامه آمده بود:از تلاش ارزشمند شما در تصويب برنامه پنجم صميمانه تقدير مي نمايم. متاسفانه مديريت محترم مجلس شوراي اسلامي در فرايند بررسي و تصويب اين لايحه برخلاف رهنمودهاي راهگشاي مقام معظم رهبري و حتي در مواردي با بي توجهي به آئين نامه داخلي مجلس شوراي اسلامي و بر خلاف صريح قانون اساسي بر لغو اختيارات قانوني قوه مجريه و دخالت در اموري مانند انتخاب و نصب و عزل مقامات اجرايي و اداره اموال دولتي اصرار مي ورزد و بعد از اعلام مغايرت مصوبه يادشده با قانون اساسي و ارجاع موضوع به مجمع تشخيص مصلحت نظام، مديريت مجمع نيز برخلاف وظايف قانوني و حتي آيين نامه داخلي آن مجمع تلاش كرد اختيارات مصرح قوه مجريه را مخدوش نمايد .
تلاش مديريت مجمع و برخي اعضاي آن به ويژه رئيس محترم مجلس و متاسفانه همراهي رئيس محترم قوه قضائيه در دخالت دادن مديريت مجلس و قوه قضائيه در اموري مانند تصميم گيري هاي صندوق توسعه ملي و عزل و نصب رئيس كل بانك مركزي يك بدعت آشكار و متضمن تغيير قانون اساسي و مخدوش كردن روند مديريت كشور است .

 



موش كور (گفت و شنود)

گفت: شيرين عبادي در مصاحبه با راديو فردا- ارگان رسمي سيا- در پاسخ به اين سؤال كه چرا از اعتراضات خياباني در ايران خبري نيست؟ گفته است؛ اعتراضات به شدت ادامه دارد!
گفتم: كجا؟! پس چرا ديده نمي شود؟!
گفت: خانم عبادي گفته است اين اعتراضات به صورت زيرزميني در ايران ادامه دارد و به همين علت است كه ديده نمي شود!
گفتم: خب! ديگه چي؟!
گفت: در همين مصاحبه از مبارك دفاع كرده و انقلاب مردم مصر را نتيجه تحريك ايران دانسته است.
گفتم: خب! وقتي ايران مي تواند چند ميليون مردم مصر را عليه رئيس جمهور ديكتاتور آن كشور به صحنه بياورد، خيلي قدرتمندتر از آن است كه از پس چندتا اراذل و اوباش اجاره اي برنيايد!
گفت: چه عرض كنم، اين پيرزن زبون بسته! خودش هم نمي فهمه چي ميگه؟!
گفتم: به شخصي گفتند اميدواريم موش كور تو را بخورد. پرسيد چرا موش كور؟! گفتند؛ براي اينكه متوجه نشه داره چي مي خوره؟!
 



ساعت 3 تا 6 بعد از ظهر: 33110065
تمام ساعات شبانه روز:33916546
سامانه پیام کوتاه: 30002323

كيهان و خوانندگان
به نظر مي رسد بايد توصيه ها و بيانات امام خميني(ره) و رهبر معظم انقلاب به دست انقلابيون مصري و تونسي برسد تا آن ها با استفاده از تجربيات انقلابيون ايران زودتر به نتيجه برسند.
متقي- شهرضا
¤ خيزش و جنبش جوانان فكور عرب و مسلمان در كشورهاي مصر و تونس و يمن تمام محاسبات 400 ساله انگليسي ها را در اين منطقه به باد داد. به اميد آن روز كه تك تك كشورهاي عربي به پا خيزند و خاورميانه يكپارچه با محوريت اسلامي به طور كامل شكل گيرد.
يك شهروند
¤ يقينا اين موج انقلاب ها و نهضت هاي اسلامي كشورهاي مصر، تونس، يمن و غيره باعث افزايش عظمت دهه فجر امسال و عزت بيش از پيش كشور ما خواهد شد.
يك شهروند
¤ اگر مردم مصر همان موقع كه حضرت امام(ره) به مردم آن كشور توصيه كردند كه قيام كنند قيام مي كردند امروز براي سقوط دولت مبارك اين همه هزينه نمي دادند. اما براي اقامه حق هيچ زمان دير نيست.
عليمرداني
¤تعجب آور است كه به رغم مشاهده انقلاب در كشورهاي مصر، تونس و يمن استكبار و رژيم صهيونيستي همچنان به جنايت هاي خود در فلسطين اشغالي ادامه مي دهند. اين رفتار نشانه ترس شديد صهيونيست ها از نتايج قيام مردم اين كشورهاست.
كاشاني- تهران
¤ جاي تاسف است كه فتنه گران اصلي هنوز آزاد هستند و به راحتي به خانه هاي همديگر مي روند و به طراحي توطئه هاي جديد ولو بي اثر مي پردازند.
يعقوبي- كرج
¤ اخيرا در زيرنويس هاي شبكه 3 سيما هنگام اعلام وقت اذان فرمايش گهرباري از مولاي متقيان حضرت امام علي(ع) نوشته مي شود. ضمن نهايت تشكر از مسئولان محترم ، مصرانه خواهشمند است اين سنت حسنه در كليه شبكه ها به صورت هميشگي برقرار شود.
سليمان بلغار
¤ ضمن تشكر از زحمات نمايندگان محترم مجلس شوراي اسلامي به نظر مي رسد بهتر بود با توجه به شروع اجراي برنامه هدفمند كردن يارانه ها و ثبات تدريجي و شرايط پايان سال درباره استيضاح وزير راه و ترابري كار كارشناسي بيشتري صورت مي گرفت تا دولت در آستانه سال نو با مشكل روبه رو نشود.
محمدي- شاهرود
¤ از سازمان اتوبوسراني اهواز مي خواهيم كه به كيفيت اتوبوس هاي شهري بيشتر رسيدگي كنند.
عليزاده- اهواز
¤ منزل ما در منطقه 11 بافت فرسوده تهران قرار دارد. فرسودگي منزل به حدي است كه در حال ريزش است. مدتي است كه به دنبال مجوز تخريب و نوسازي هستم. به رغم آن كه تاكنون 11 ميليون پول خرج كرده ام اما تا اين لحظه مجوز تخريب به بنده نداده اند. با توجه به اين كه جان خانواده ام در خطر است از شهرداري مي خواهم كه تا دير نشده به اين مشكل بنده رسيدگي كند.
حسين سبحاني
¤ بازنشسته بيمارستان فارابي هستم ولي هنوز اضافه كاري سال 85 را دريافت نكرده ام.
معيني
¤ شركت تعاوني مسكن... از بهمن 86 تاكنون مبلغ 15 ميليارد تومان از اعضا دريافت كرده است اما تاكنون هيچ اقدامي در جهت احداث مسكن به عمل نياورده است. از قوه قضائيه عاجزانه درخواست رسيدگي داريم.
علي احمدي- تهران
كيهان : نام شركت مورد نظر نزد روزنامه محفوظ است.
¤ جانبازي هستم كه بيش از 17 سال است از بنياد كسي احوال ما را نپرسيده اند. از دولت اصولگرا انتظار رسيدگي بيشتري دارم.
1684---0914
¤اگر با دوربين عبادت بر بالاي برج پرهيزگاري بروي ناديدني هاي جهان را مي بيني.
4107---0911

 



براي اعمال قدرت در خاورميانه و مصر توصيه شد
تمركز روي ايران، حمايت از مخالفان و تشديد تحريم ها راهكارهاي بنياد هريتج به اوباما

انديشكده هريتج در ارائه راهكار به دولت اوباما توصيه كرد كه تحريم ها عليه ايران را افزايش دهد و از مخالفان اين كشور حمايت كند .
به گزارش فارس انديشكده «هريتج »، وجود 5 اقدام مهم را در دستور كار اوباما بسيار لازم و ضروري دانست كه شامل تمركز بر مسئله ايران، تعهد به حفظ عراق باثبات و آزاد، تأكيد بر همكاري نزديك استراتژيك با رژيم صهيونيستي، حضور فعال در لبنان و حمايت از ارتش مصر به منظور حفاظت از يك دولت انتقالي در اين كشور مي شود.
هريتج تأكيد كرد كه آمريكا نبايد تمركز بر روي مسئله ايران را از دست دهد زيرا گرچه برخي اشكالات فني موجود، تأخيري در برنامه هسته اي ايران به وجود آورده است اما واشنگتن نمي تواند از اين بابت درباره موضوع هسته اي ايران خشنود باشد.
انديشكده هريتج در ارائه راهكار به دولت اوباما توصيه كرد كه تحريم ها عليه ايران را افزايش دهد و حتي دور جديدي از تحريم ها عليه دولت ايران تعبيه كنند. اين بنياد تصريح كرد كه آمريكا موظف است از مخالفان ايران حمايت كند.
اين انديشكده از آمريكا خواست تا به طور محكم به حفظ يك عراق باثبات و آزاد متعهد باشد. عراق يك كشور آشفته است كه نياز به توجه بسيار بالايي دارد و پيشرفت هاي سياسي بسيار كند بوده است. آمريكا بايد با صبر و حوصله در كنار دولت عراق بماند و از ارتش و پليس اين كشور حمايت كند و خدمات بهتري به مردم عراق ارائه دهد و ميان كردها و اعراب ميانجيگري كند و از نفوذ ايران در كشور عراق جلوگيري كند. آمريكا بايد قوي ترين نيروي نظامي ممكن را تا پايان 2011، زماني كه زمان عقب نشيني آنها فرا رسيد در عراق حفظ كند.
هريتج ضمن تأكيد مجدد بر نياز همكاري نزديك استراتژيكي آمريكا با اسرائيل، گفت كه عدم ثبات سياسي كه در هفته هاي اخير در خاورميانه به وجود آمده است بر اين واقعيت تأكيد دارد كه اسرائيل تنها هم پيماني در خاورميانه است كه آمريكا مي تواند بر روي آن حساب كند.
دولت اوباما بايد به تلاش هاي خود براي احياي مذاكرات سازش ميان رژيم صهيونيستي و فلسطين ادامه دهد اما بايد با لغو ضرب الاجل يك ساله براي رسيدن به توافقنامه صلح و همچنين از اعمال فشار غيرسازنده براي توقف شهرك سازي رژيم صهيونيستي كه تنها تشكيلات خودگردان را ترغيب به عقب نشيني و كناره گيري از مذاكرات با رژيم صهيونيستي مي كند، دست بكشد و به جاي اعمال فشار در خصوص شهرك سازي، واشنگتن بايد اقدامات اعتمادسازي انجام دهد و رفاه فلسطينيان در كرانه باختري را برجسته كند.
انديشكده هريتج به دولت اوباما توصيه كرد كه حضوري فعال در لبنان داشته باشد و آمريكا بايد از مسيحيان و سني ها در مقابل حزب الله حمايت كند و از دادگاه «رفيق حريري » نخست وزير سابق لبنان حمايت كند.
اين انديشكده آمريكايي در پايان توصيه كرد كه آمريكا بايد از ارتش مصر به منظور حفاظت از يك دولت انتقالي در اين كشور حمايت كند.
به گفته اين انديشكده اگر ارتش مصر به حمايت از «حسني مبارك » رئيس جمهوري مصر ادامه دهد، ممكن است در ارتش اين كشور تفرقه به وجود بيايد برخي از اعضاي ارتش مصر به مردم معترض و خشمگين مصر بپيوندند و بهتر است كه حسني مبارك استعفا داده تا جو متشنج سياسي در مصر آرام شده و آمريكا بايد اطمينان حاصل كند كه كمك نظامي ساليانه 1/5 ميليارد دلاري به مصر در جهت حمايت از مردم مصر و آزادي بيان آنها صرف مي شود.

 



محاكمه اتباع آمريكايي متهم به جاسوسي از امروز آغاز مي شود

سرويس سياسي -
محاكمه سه تبعه آمريكايي به نام هاي شين بائر، جاشوافتل و سارا شورد كه متهم به ورود غيرقانوني به خاك كشورمان هستند از امروز در شعبه 15 دادگاه انقلاب اسلامي آغاز مي شود.
پيش تر نيز مقامات قضايي كشورمان زمان محاكمه را 17 بهمن ماه سال جاري اعلام كرده بودند.
سخنگوي قوه قضائيه نيز در نشست خبري خود در دوشنبه گذشته تصريح كرد كه محاكمه سه تبعه آمريكايي در 17 بهمن به تاخير نيفتاده است مگر مورد خاصي پيش بيايد.
در همين ارتباط، ديروز مسعود شفيعي وكيل مدافع اين سه تبعه آمريكايي با بيان اين كه روز يك شنبه - 17 بهمن ماه - به همراه موكلانم «شين بائر» و «جاشوافتل» در جلسه دادگاه حضور مي يابيم، گفت: پرونده را مطالعه كرده و لوايحي نيز براي دفاع تدارك ديده ام.
وي كه با ايسنا گفت وگو مي كرد، در مورد حضور «سارا شورد» كه در جلسه دادگاه نيز گفت: دادگاه «شورد» را از طريق وزارت خارجه احضار كرده است. موكل چه در جلسه دادگاه حاضر شود و چه حضور نيابد، لايحه دفاعيه اي را تهيه و ارسال كرده تا در دادگاه ارايه شود.
شين بائر و جاشوا فتل هر دو با قرار بازداشت موقت در زندان به سر مي برند اما چندي پيش سارا شورد براساس صدور قرار وثيقه و سپردن وثيقه 500 ميليون توماني تهران را ترك كرد.

 



آيت الله خاتمي: روح بيانات رهبري عزت و استقلال كشورهاي اسلامي است

عضو هيئت رئيسه مجلس خبرگان رهبري با اشاره به بيانات ارزشمند رهبرمعظم انقلاب در نمازجمعه هفته گذشته تهران تاكيد كرد كه روح اين بيانات عزت و استقلال كشورهاي اسلامي بود.
آيت الله «سيداحمد خاتمي» در گفت وگو با فارس گفت: خطبه هاي اين هفته نمازجمعه همچون ساير خطابه هاي معظم له بسيار جامع الاطراف بود؛ بنابراين رهنمودهاي ولي امر مسلمين جهان در بخش هاي مختلف فرمايشات ايشان به ويژه در موضوع دهه مبارك فجر و پيروزي انقلاب اسلامي مي تواند سرفصل مباحث جامعه در اين ايام باشد.
وي افزود: رهبرمعظم انقلاب به طور مقايسه اي اسلام ستيزي رژيم شاه و متقابلا گسترش اسلام به وسيله انقلاب اسلامي، وابستگي شديد حكومت پهلوي به بيگانگان و استقلال عمل نظام اسلامي، بي اعتنايي به مردم توسط رژيم منحوس پهلوي و اهتمام به تاثيرگذاري واقعي مردم بعد از پيروزي انقلاب را از پيامدهاي انقلاب اسلامي ذكر كردند.
امام جمعه موقت تهران همچنين تاكيد كرد كه شايسته است خفقان دوران رژيم سياه پهلوي و آزادي امروزه در نظام اسلامي مورد بحث و واكاوي كارشناسي تحليل گران منصف انقلاب قرار گيرد.
آيت الله خاتمي با اشاره به رهنمودهاي رهبرانقلاب درباره ترفندهاي دشمنان براي شكست دادن انقلاب اسلامي، ايجاد درگيري خياباني، جنگ هاي رواني، كودتا، تحميل جنگ هشت ساله، تحريم هاي اقتصادي و سرانجام فتنه 88 را به عنوان آخرين نمايشنامه دشمن براي استحاله نظام اسلامي برشمرد و يادآور شد: به فضل الهي دشمن در تمام اين توطئه ها ناكام مانده است.
وي همچنين با بيان اينكه دهه فجر امسال حال و هواي ديگري دارد، اضافه كرد: عمده ترين عامل تحرك و بيداري مردم مسلمان كشورهاي شمال آفريقا و عرب، اسلام خواهي و عزت طلبي است.
آيت الله خاتمي در پايان خاطر نشان كرد: ايران اسلامي در پي عزت و استقلال كشورهاي اسلامي است و اين مهم در روح بيانات ولي امر مسلمين جهان حضرت آيت الله العظمي خامنه اي كاملا مشهود است.

 



فيس بوك «به فرموده» كنار كشيد! (خبر ويژه)

منابع غربي مي گويند فيس بوك خود را از خدمات دهي به معترضان مصري كنار كشيده است.
بنا به گزارش روزنامه واشينگتن پست، اين سايت اينترنتي كه در دوران فتنه 88 به دستور وزارت خارجه آمريكا تمامي تعميرات برنامه ريزي هاي خود را به حال تعليق درآورد تا به آشوبگران در ايران خدمات بدهد، اكنون علاقه كمي از خود براي حمايت از معترضان مصري نشان مي دهد.
اين روزنامه آمريكايي نوشت: «اين غول شبكه هاي اجتماعي از درگير شدن در حوادث سياسي مصر پرهيز مي كند.»
بنابر آنچه چند منبع غربي نوشته اند بهانه فيس بوك اين است كه خدمات دهي به معترضان مي تواند جان آنها را به خطر بيندازد! واشينگتن پست، ضمن اشاره به اين موضوع ادامه داده است: «يك سخنگوي فيس بوك بدون اشاره به تصميم اين شبكه در مورد آينده كار خود در مصر و كشورهاي مشابه در بيانيه خود گفت كه قطع شبكه اينترنت در مصر موجب نگراني جامعه بين المللي است هر چند در نهايت بايد پذيرفت كه ناآرامي هاي فعلي در مصر امري است مربوط به مردم و حكومت آن كشور.»
اين روزنامه در پايان نوشت: «در نهايت تصميم گيري در مورد اين مسائل در شركت فيس بوك به يك نفر برمي گردد و آن هم «مارك زاكربرگ» بنيانگذار و مديرعامل فيس بوك است كه به ندرت افكار و تمايلات خود را برملا مي كند.»


 



آيا شبكه پورزند احياء شده است؟! (خبر ويژه)

برخي از شواهد و قرائن اين ترديد را پيش مي آورد كه گويي شبكه اطلاعاتي- فرهنگي سازمان جاسوسي CIA كه شاخه اي از آن توسط «سيامك پورزند» در ايران اداره مي شد و با بازداشت و محكوميت وي در سال 1380 منهدم گشت، مجددا به فعاليت در عرصه هنر و سينما روي آورده است. پس از جشن سالانه «انجمن نويسندگان و منتقدان سينمايي ايران» كه در آن با حمايت مالي «شهرداري تهران» از كارگزاران فرهنگي «حزب رستاخيز» و اعضاء اين شبكه تجليل شد، اين بار در «نخستين جشن رسانه هاي سينمايي» كه با حضور مديركل «نظارت و ارزشيابي معاونت سينمايي وزارت ارشاد اسلامي» و مشاركت «حوزه هنري» برگزار شد، مجددا همين اتفاق رخ داد.
«اميد روحاني» دبير سرويس هنري روزنامه «رستاخيز» در رژيم ستم شاهي كه پس از بازداشت پورزند يكي از متهمان اصلي اين پرونده امنيتي بود، در اين جشن جايزه گرفت و از وي به عنوان «پيشكسوت روزنامه نگاري و نقد سينمايي» تجليل شد! روحاني در ساليان گذشته از اصلي ترين مبلغان «سينماي سياه جشنواره اي» بوده و با نشريات زنجيره اي وابسته به فتنه گران همكاري گسترده داشت. همچنين در «نخستين جشن رسانه هاي سينمايي» از «پرويز نوري» كه در رژيم ستم شاهي از عوامل اصلي ساخت فيلم هاي مستهجن و سكسي (مانند فيلم هاي «رشيد» و «يك خوشگل و هزار مشكل») بود و از دهه 1340 با مشاركت «سيامك پورزند» به انتشار مجله مبتذل «ستاره سينما» پرداخت، به عنوان «روزنامه نگار پيشكسوت» تقدير شد.
جالب است كه جايزه وي توسط «مسعود كيميايي» (فيلم فارسي ساز مبتذل و همسر سابق گوگوش كه سال 1380 همراه وي از ايران به كانادا گريخت و وي را علنا در كنسرت هاي خارجي اش همراهي مي كرد) اهداء شد! شب گذشته (جمعه) نيز در افتتاحيه بيست و نهمين «جشنواره فيلم فجر» مراسم «بزرگداشت» كيميايي توسط معاونت سينمايي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي برگزار شد!
اين سلسله اتفاقات تكان دهنده و تجليل از عناصر تابلودار «حزب رستاخيز»، شبكه اطلاعاتي پورزند و هنرمندان مبتذل كه اكنون در جشن هاي به اصطلاح فرهنگي و هنري- آن هم در ايام الله دهه فجر- در حال تكرار است، روند نگران كننده اي را تداعي مي كند.
اما پس از اتفاقات ياد شده، جمعه شب در مراسم افتتاحيه بيست و نهمين جشنواره بين المللي فيلم فجر نيز از مسعود كيميايي تجليل شد.
كيميايي پس از حضور به روي صحنه، ناگهان رو به حضار و در همراهي و هماهنگي با دشمنان خارجي نظام به تعريف و تمجيد از جعفر پناهي- فيلمساز مجرم- پرداخت. اين فيلمساز همان كسي است كه سال گذشته به عنوان مدافع ضدانقلاب و عوامل فتنه پاي در ميدان گذاشت و تصاويري از پياده نظام كودتاي مخملين را در پايان بندي فيلم خود گنجانيد.
يادآور مي شود جعفر پناهي، هنگامي به دست عناصر امنيتي دستگير شد كه به سفارش مديران بيروني فتنه در زيرزمين خانه اش مشغول مستندنمايي ادعاهاي پوچ مهدي كروبي درباره شكنجه عوامل ميداني فتنه 88 بود.
پناهي در خارج از كشور به همراه چند سينماگر صهيونيست و در مصاحبه با رسانه هاي بيگانه عليه مردم ايران به عقده گشايي نشست.
هنوز معلوم نيست گردانندگان جشنواره بين المللي فيلم فجر، چه تناسبي ميان كيميايي و انقلاب و سينماي ناب ايران ديده اند كه در بزرگترين رويداد سينمايي كشور، به تجليل از وي روي آورده اند؟!

 



تايمز: سرانجام كابوس اوباما تبديل مصر به ايران دوم است (خبر ويژه)

«نتيجه كابوس مصر نيز از هم اكنون براي باراك اوباما نوشته شده است؛ ايران دوم».
روزنامه انگليسي تايمز ضمن درج تحليل فوق نوشت: در پي تظاهرات خياباني در قاهره، تاريكي بر فراز كاخ سفيد گسترده مي شود. دولت اوباما در تحركات آشكار، ظاهراً به دنبال حركت مسالمت آميز به سمت انتخابات بيطرفانه در مصر است اما در خلوت از اينكه انتخاب ها و گزينه هاي خوبي در مصر ندارد - و بلكه بعضي گزينه ها خيلي هم بد هستند- هراسان است.
تايمز با پيش بيني آينده يادآور شده است: نتيجه كابوس از هم اكنون براي اوباما نوشته شده است؛ ايران دوم. در اين سناريو، پرزيدنت مبارك فرار مي كند؛ اما- با نگاه آمريكا به قاهره به عنوان مدافع آمريكا تا انتهاي خط- به سمت و سوي اشتباهي از تاريخ فرار مي كند. با آشفتگي ها و هرج و مرج هايي كه بلافاصله اتفاق مي افتد، اخوان المسلمين به عنوان قدرتمندترين بلوك در مصر ظاهر مي شود. اخوان المسلمين، دولتي را تشكيل مي دهد كه قرارداد صلح 1979 مصر با اسرائيل را پس مي گيرد، روند صلح در خاورميانه را تضعيف مي كند و اوباما به عنوان جيمي كارتر جديد، رئيس جمهوري مي شود كه «مصر» را از دست داد. واشنگتن، محمد البرادعي را به عنوان جانشين معتبري براي مردي كه به مدت 30 سال از منافع آمريكا در منطقه حمايت و پشتيباني كرد، نمي بيند. يك دمكرات حرف هاي مطرح شده در ديدارهاي محرمانه را چنين خلاصه كرد «اسبي وجود ندارد كه بشود روي آن شرط بست و رهبر اپوزيسيون وجود ندارد تا بتوان پشت سرش كج دار و مريز حركت نمود».
روزنامه آمريكايي وال استريت ژورنال نيز در تحليل آميخته به تلخي نوشت: واكنش كاخ سفيد به ناآرامي هاي مصر كوته بينانه است و در زمره اشتباهات معمول دولت اوباما در قبال خاورميانه قرار مي گيرد. تا چند روز پيش مبارك متحد قديمي و ارزشمند آمريكا و از كمك سالانه 2 ميليارد دلاري آمريكا برخوردار بود.
كاخ سفيد و وزارت خارجه آمريكا در ابراز نظر نسبت به رفتار مبارك در مباحث حقوق بشر، رويكردي بسيار احتياط آميزي داشتند. اما به فاصله كمتر از يك هفته از آغاز اعتراضات در مصر، ابراز نظرهاي واشنگتن رنگ عوض كرد. آمريكا چندين دهه است كه عين همين رفتار را با حكومت هاي مستبد خاورميانه انجام داده است. معضل پيش روي آمريكا به طور قطع دشوار است اما براي واشنگتن تازگي ندارد. قاعده اين است؛ از يك رژيم ناسالم حمايت كنيد زيرا متحد استراتژي است. در عين حال از همان رژيم ديكتاتور رويگردان شويد زيرا ارزش هاي اساسي آمريكا در قبال آزادي و دموكراسي را زير پا گذاشته است.
وال استريت ژورنال نوشت: رويكرد اول منافع آمريكا را تضمين مي كند كه سردسته اين منافع، ثبات منطقه اي است. اما بهاي اين رويكرد، تيره شدن تصوير آمريكاست اما در مورد رويكرد دوم، منافع كوتاه مدت واشنگتن قرباني بهره برداري ساير بازيگران جهاني از خلاء به وجود آمده خواهد شد. دشوارترين بخش قضيه، به تغيير رويكرد از گزينه اول به گزينه دوم است. واقعيت اين است كه آمريكا هيچگاه اين مانور را در خاورميانه با موفقيت انجام نداده است و تمامي شواهد به نفع اين است كه اين بار هم موفق نشود. بهترين و آشكارترين مثال هم به شكست جيمي كارتر و مديريت مفتضحانه وقايع ايران در سال هاي 1978 و 1979 مربوط مي شود. شاه به مدت چندين دهه آزادي هاي اساسي مردم ايران را زير پا گذاشته بود، اما اين واقعيت اصلا باعث نشد آمريكا از عقد قراردادهاي نفتي و تسليحاتي با اين رژيم صرفنظر كند.
اين روزنامه نوشت: جيمي كارتر رئيس جمهور وقت آمريكا در شام سال نوي 1977 شاه را «جزيره ثبات» منطقه خواند. اما مردم ايران از پائيز 1978 به اعتراض عليه شاه روي آوردند و آقاي كارتر مجبور به انتقاد از شاه شد كه غيرسازنده بود.
وال استريت ژورنال در پايان تاكيد كرده است: حقوق بشر و دموكراسي مسائلي نيستند كه مانند شيرآب، گاهي آن را باز كنيد و گاهي هم ببنديد. سخن گفتن غيرمترقبه از حقوق بشر، كم ارزش و عوام فريبانه و كوته بينانه است.

 



اسرائيل: آرمان اخوان المسلمين تأسيس حكومت اسلامي است (خبر ويژه)

65 درصد صهيونيست هاي ساكن فلسطين اشغالي معتقدند سقوط رژيم مبارك در مصر براي اسرائيل زيانبار است.
به گزارش راديو فرانسه، براساس نتايج يك نظرسنجي كه در اسرائيل و درباره تحولات مصر صورت گرفته، 65 درصد پاسخ دهندگان گفته اند سقوط مبارك داراي آثار زيانبار براي اسرائيل است و فقط 11 درصد اعلام كرده اند كه سقوط رژيم مبارك مي تواند آثار مثبتي براي تل آويو باشد.
همين نظرسنجي نشان مي دهد كه 59 درصد از پرسش شوندگان معتقدند بعد از مبارك يك «رژيم اسلام گرا» برسر كار خواهد آمد و 21 درصد رژيم آينده را «رژيمي لائيك» پيش بيني مي كنند.
مصر اولين كشور عربي بود كه رژيم صهيونيستي را به رسميت شناخت و در تهاجم 22 روز به غزه (سال 2008) به حمايت كامل از اسرائيل پرداخت.
در همين حال و در پي انتشار گزارش هايي مبني بر اينكه اخوان المسلمين قصد حضور در حاكميت و تشكيل حكومت اسلامي را ندارد، وزارت خارجه رژيم صهيونيستي اين موضوع را رد كرد. ارگان اين وزارتخانه در گزارش خود نوشت: مرامنامه اخوان المسلمين كه فعاليت آن در مصر و سوريه ممنوع است نشان مي دهد اين حزب داراي باورهاي مذهبي بسيار متعصبي هستند و خواهان برقراري حكومت اسلامي در همه كشورهاي منطقه و جهان بوده و بر اين باورند كه در صورت لزوم بايد به مبارزه مسلحانه نيز روي آورد و از دادن هيچ قرباني روي گردان نبود. حسن البناء، حزب اخوان المسلمين را در سال 1920 برپا ساخت كه هدف آن برقراري يك حكومت اسلامي جهاني بود و اسلام را يگانه راه حل براي همه مسائل جهان مي دانست. شعار او «اسلام هو الحل»(راه حل اسلام است) بود.
«همدمي» از قول مصطفي ابوحمل تحليلگر مصري كه با سي ان ان مصاحبه كرده بود نوشت: «رويدادهاي مصر را نمي توان با انقلاب ايران كه فردي پرجاذبه به نام ]آيت الله[ خميني حضور داشت مقايسه كرد» اما در تحليل خود يادآور شد: پژوهشگران در اورشليم مي گويند ادعاها در مورد آن كه اخوان المسلمين تغيير كرده و به ميانه روي و عملگرائي روي آورده، با سياست هائي كه در پلاتفرم سياسي آن و اظهارات سرانش آمده، هيچ گونه همخواني ندارد. محمد بديعي كه ژانويه 2010 به عنوان رهبر روحاني اخوان المسلمين برگزيده شد، برنامه اي را به عنوان پلاتفرم سياسي اين گروه ارائه كرد كه براساس ديدگاه هاي سلف او مهدي عاكف تهيه شده بود و شامل شديدترين سياست ها نسبت به «استكبار» است. بديعي در خطبه نماز جمعه 23 سپتامبر سال گذشته، دقيقاً اظهارات سران جمهوري اسلامي ايران را بازگو كرد و گفت «آمريكا در آستانه سقوط قرار دارد و به زودي فرو خواهد پاشيد. سقوط آمريكا از فروپاشي اتحاد شوروي بسيار شديدتر خواهد بود» او همچنين در آن خطبه گفت: «مسلمانان به زودي بر دشمنان خود غلبه خواهند يافت، زيرا اين وعده اي الهي است كه در قرآن كريم آمده است». بديعي معتقد است «قرآن كريم قانون اساسي مصر و همه مسلمانان جهان است.»

 



حمايت سحابي از محمدرضا پهلوي (خبر ويژه)

يك عضو حلقه فسيل هاي نهضت آزادي صريحا به حمايت از شاه معدوم پرداخت و تلاش كرد وي را از اتهام جنايت عليه مردم تبرئه كند.
عزت الله سحابي كه همزمان با ايام الله دهه فجر با ارگان حلقه صهيونيستي جرس گفت وگو مي كرد، جايي در ميانه مصاحبه ناگهان به ياد علائق قديمي اش افتاد و گفت: «شاه باز عمل مي كرد و رك و راست، ولي در عمل خيلي زود و در همان 17 شهريور كه اعتراضات اتفاق افتاد، متوجه خواست مردم شد و برگشت. گرچه دير بود ولي اهل خونريزي و كشتار نبود. منتقدين اين شيوه مانند ارتشبد اويسي اعتراض شان به شاه اين بود كه شاه خيلي زود كوتاه آمد و اگر اجازه مي داد ما مهار مي كرديم. شاه كوتاه آمد ولي حاكميت فعلي كوتاه نمي آيد».
سحابي نگفته است كه اين سخن وي آيا جز ارادت قديمي نهضت آزادي به سلطنت و مقام شامخ همايوني، مستند ديگري هم دارد يا نه؟!
گفتني است حضرت امام(ره) درباره نهضت آزادي فرموده بودند اگر مدتي ديگر بر سر كار بودند، ايران را به آمريكا تحويل مي دادند.
اين هويدا ديگر معما نيست!
«اگر آمريكا و مبارك كه در جريان تظاهرات وسيع مصر غافلگير شده اند نتوانند راه حلي پيدا كنند، ماجراي انقلاب ايران در انتظار مصر خواهد بود.»
عباس ميلاني نويسنده كتاب جانبدارانه معماي هويدا كه با موسسات نومحافظه كار در آمريكا همكاري مي كند، ضمن اشاره به مطلب فوق گفت: احتمال سقوط رژيم مصر به سرعت سقوط رژيم پهلوي وجود دارد.
وي در گفت وگو با صداي آمريكا اظهار داشت: مخالفان در مصر نبايد زير پرچم اسلامي و نيروهاي ايراني بروند. من فكر مي كنم اخوان المسلمين شباهت هاي زيادي به نيروهاي اسلامي در ايران دارد. برخي از نيروهاي مذهبي در انقلاب ايران، با اخوان المسلمين در ارتباط بودند. نواب صفوي كه يكي از شاكله هاي انقلاب ايران بود، با اخوان المسلمين و مهم ترين تئوريسين آن يعني سيدقطب در ارتباط بود و به مصر رفته بود. اخوان المسلمين شبكه دارند. انور سادات را همين ها كشتند.

 


صفحه (14)


صفحه (3)


صفحه (2)

     


(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14