(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


شنبه 30 بهمن 1389- شماره 19868

واكنش دانشگاهيان به حوادث 25 بهمن و شهادت «صانع ژاله» توسط فتنه گران:
مجازات فتنه گران دادخواستي با 75 ميليون امضاء
بررسي سير بازيافت جريان هاي چپ ماركسيستي دانشجويي
در اعماق زباله دان تاريخ



واكنش دانشگاهيان به حوادث 25 بهمن و شهادت «صانع ژاله» توسط فتنه گران:
مجازات فتنه گران دادخواستي با 75 ميليون امضاء

به دنبال آشوب طلبي هاي فتنه گران در 25 بهمن ماه و به شهادت رسيدن دو نفر از جوانان ايران به دست منافقين، آحاد مردم ايران، خصوصا دانشگاهيان و نخبگان به عرصه مطالبه ي مجازات سران فتنه و عاملان اصلي اين آغتشاشات آمده و خواستار رسيدگي سريع تر به اين پرونده قطور شدند. خبرنگار كيهان گزارشي از واكنش هاي نخبگان و تشكل هاي دانشجويي تهيه كرده است:
حجت الاسلام محمديان: حوادث 25 بهمن براي جريان فتنه خفتي ابدي به جا گذاشت
رئيس نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاه هاي سراسر كشور گفت: حوادث روز 25 بهمن ماه خفتي ابدي براي جريان فتنه به جا گذاشت.
حجت الاسلام محمديان امروز در حاشيه مراسم تشييع پيكر شهيد صانع ژاله با اشاره به حوادث 25 بهمن ماه و كشته شدن يك بسيجي دانشجو گفت: غائله 25 بهمن، براي تحت الشعاع قرار دادن حركت بزرگ ملت هاي اسلامي در منطقه بود.
وي با بيان اينكه فضاي رسانه اي دنيا، تلاش كرد خيزش عمومي مردم مسلمان جهان را تحت الشعاع خود قرار دهد، گفت: تجمعات و حوادث 25 بهمن ماه حقيقتاً بعد از راهپيمايي باشكوه مردم در 22 بهمن ماه امسال، خفتي را تا ابد براي جريان فتنه در بر داشت.
رئيس نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاه هاي سراسر كشور در پايان تصريح كرد: مجروح كردن مردم و به شهادت رساندن فرزندان اين انقلاب، از اراده مردم انقلابي ايران در حركت به سمت آرمان هاي امام و شهدا ذره اي كم نمي كند.
خواجه سروي: دستگاه قضا با آشوب آفرينان در هر لباس و منصبي برخورد كند
معاون فرهنگي و اجتماعي وزارت علوم با اشاره به شهادت دانشجوي هنرمند بسيجي در حوادث 25 بهمن ماه گفت: دستگاه قضا با آشوب آفرينان در هر منصب و لباسي بايد برخورد كند.
خواجه سروي در حاشيه مراسم تشييع پيكر شهيد صانع ژاله با اشاره به حوادث 25 بهمن و شهادت دانشجوي بسيجي دانشگاه هنر گفت: در طول يك سال گذشته بعد از شهادت دكتر علي محمدي و دكتر شهرياري اين سومين قرباني است كه دشمن از جامعه دانشگاهي كشور مي گيرد.
وي با بيان اينكه به نظر مي رسد دشمنان اسلام دانشگاه را مورد هدف قرار داده اند، گفت: به دليل حساسيت و اهميت دانشگاه به عنوان مركز علم و توليد فناوري، آنها تلاش مي كنند از اين طريق پيشرفت هاي انقلاب اسلامي را كه طي ساليان گذشته از همين دانشگاه ها برخواسته را متوقف سازند.
معاون فرهنگي و اجتماعي وزارت علوم ضمن اشاره به تحولات اخير كشورهاي آفريقايي و انقلاب مردم مصر و تونس گفت: امروزه منطقه شمال آفريقا و خاورميانه در جهت اهداف اسلامي تحت تاثير انقلاب اسلامي ايران قرار گرفته است.
خواجه سروي افزود: خيزش اسلامي امواج اسلامي در منطقه كه تحت تاثير انقلاب اسلامي قرار گرفته اند، مورد توجه دشمنان انقلاب اسلامي واقع شده است.
وي با بيان اينكه كانون تحولات اسلام خواهي امروز در جهان جمهوري اسلامي ايران است، گفت: دشمنان تلاش مي كنند با ايجاد رعب و وحشت و ناامني در مركز جمهوري اسلامي ايران به اين كانون ضربه بزنند.
معاون فرهنگي و اجتماعي وزارت علوم با بيان اينكه تلاش دشمنان منحرف كردن افكار عمومي است، به حوادث 25 بهمن در تهران اشاره كرد و گفت: يقيناً كساني كه دعوت به تجمع در روز 25 بهمن كردند در راستاي اهداف آمريكا و اسرائيل گام برداشته اند.
رئيس دانشگاه هنر: عاملان شهادت صانع ژاله جان سالم به در نمي برند
رئيس دانشگاه هنر گفت: خون به ناحق ريخته شده شهيد صانع ژاله پايمال نشده و عاملان آن نيز نخواهند توانست جان سالم به در ببرند.
سعيد كشن فلاح در مراسم تشييع پيكر شهيد صانع ژاله گفت: به عنوان يك معلم و كسي كه در كلاس هاي درس با وي هم نفس بودم، تالم خود را اعلام مي كنم.
وي كه از شدت ناراحتي به سختي سخن مي گفت، خاطرنشان كرد: دانشجو فرزند معلم است و براي يك پدر سخت است كه دوري و شهادت فرزندش را تحمل و از آن سخن به ميان آورد.
كشن فلاح تصريح كرد: شهادت اين دانشجوي عزيز را به جامعه دانشگاه هنر، دانشجويان و استاداني كه اين شهيد عزيز را پرورش دادند، تسليت عرض مي كنم.
رئيس دانشگاه هنر تاكيد كرد: اين ضايعه نه تنها براي جامعه دانشگاهي هنر، بلكه براي جامعه هنري كشور نيز ضايعه اي سنگين است.
وي در ادامه اظهار داشت: خون به ناحق ريخته شده شهيد صانع ژاله پايمال نشده و عاملان آن نيز نخواهند توانست جان سالم به در ببرند.
رئيس دانشگاه هنر تهران در پايان خاطرنشان كرد: وزير علوم، تحقيقات و فناوري و معاونان وي در پيام تسليتي شهادت اين دانشجو را به جامعه دانشگاهي كشور تسليت عرض كردند.
اتحاديه انجمن هاي اسلامي دانشجويان در اروپا: زمان محاكمه سران توطئه گر فرارسيده است
اتحاديه انجمن هاي اسلامي دانشجويان در اروپا با محكوم كردن اقدامات اخير منافقين در كشور با صدور بيانيه اي ضمن اعلام برائت از اين گونه حركات آشوبگرانه و محكوم كردن آن خطاب به مسئولان نظام مقدس جمهوري اسلامي اعلام مي داريم كه اكنون زمان محاكمه سران توطئه گر در پيشگاه مردم ايران فرارسيده است.
در بيانيه اتحاديه انجمن هاي اسلامي دانشجويان در اروپا آمده است: اين روزها، جهان اسلام و منطقه خاورميانه بار ديگر هواي دهه 70 قرن بيستم را دارد و شاهد فرياد اسلام خواهي و ظلم ستيزي و عدالت خواهي توده هاي مسلمان است و مردم مسلمان و ملت هاي آزاده با سرمشق گيري از الگوي استكبار ستيز انقلاب ايران، مشغول در انداختن طرحي نو در صحنه ژئوپليتيك منطقه هستند؛ از اين رو سران امپرياليسم با رهبري آمريكا و انگليس و همكاري عامل جعلي شان يعني رژيم صهيونيستي بيش از هر زمان ديگري به فكر فرو رفته اند كه راه
چاره اي براي اين معضل اساسي پيدا كنند، از اين رو تصميم به گرفتن سرچشمه با پيل گرفته اند.
دراين بيانيه تاكيد شده است: مزدوراني كه قريب به دو سال است كه از سعه صدر نظام اسلامي و رافت ولي امر مسلمين جهان حضرت آيت الله خامنه اي سوء استفاده مي كنند، اين بار نيز همچون مگسي كه عرصه سيمرغ را جولانگه خويش مي سازد، هواداران ناچيز خود را براي ايجاد اغتشاش، ناامني و انتقام گيري از مردم به خيابان ها فراخواندند تا بار ديگر عرض خود برده و براي ديگران ايجاد زحمت بدارند.
در بخش ديگري از اين بيانيه آمده است: اين مرحله جديد از توطئه، بار ديگر روسياهي سران فتنه را نشان داد و آنان و اربابان غربي شان را بيش از پيش رسوا ساخت و استانداردهاي دوگانه آنان را فاش نمود. اينان در حالي كه بارها در حيطه نظر و عمل ثابت كرده بودند كه
علي رغم دم زدن آنان از امام راحل، ذره اي به آرمان آن عزيز سفر كرده پايبند نبوده و در راه مخالفت با انديشه ظلم ستيزي و حمايت از مردم مظلوم لبنان و غزه گام برداشته بوده و از شعارهايي همچون
«نه غزه، نه لبنان، جانم فداي ايران» پشتيباني كرده و اغتشاشگران و هتاكان به حريم امام حسين را «مردم خداجو»ناميده بودند، به بهانه حمايت از قيام اسلام خواهانه و اسرائيل ستيزانه مردم مصر، سعي در به خيابان كشاندن عده اي مزدور و هتاك كردند تا نشان دهند كه جريان فتنه و يا به قول خودشان «جنبش سبز» نه مرده است.
نگارندگان اين بيانيه آورده اند: از سوي ديگر، اربابان غربي شان كه بارها از آنان حمايت كرده بودند، اين بار نيز به طرفداري تمام عيار از آنان روي آوردند، به طوري كه وزير خارجه آمريكا عملا اعلام كرد «از آرمانهاي تظاهرات كنندگان در ايران» حمايت كرده و از جمهوري اسلامي خواست تا «همان آزادي هايي را كه براي مردم مصر
مي خواهد، براي شهروندان خود نيز تضمين كند»، مسئول سياست خارجي اتحاديه اروپا و همچنين پارلمان اروپا نيز با صدور بيانيه اي از ايران خواستند كه به حقوق بشر پايبند باشد.
در اين بيانيه تصريح شده است: سئوال اينجاست، اين آرماني كه خانم كلينتون از آن حمايت مي كند، چيست؟ آيا اين آرمان جز حمايت از اشغالگري رژيم اسرائيل و ناديده گرفتن حقوق حقه مردم مظلوم و ستمديده لبنان و فلسطين است، حقوق بشري كه غرب از آن دم مي زند، آيا شامل مردم مظلوم غزه، افغانستان و عراق، كه روزانه بارها مورد حملات تروريستي همين مدعيان حقوق بشر بوده و چندين ميليون نفر از آنان تاكنون به خاك و خون كشيده شده اند؛ نيز مي شوند؟
دفتر تحكيم وحدت: موسوي و كروبي مسئول خون شهداي فتنه بخصوص شهيد صانع ژاله هستند
دفتر تحكيم وحدت با صدور بيانيه اي در خصوص حوادث 25 بهمن عنوان كرد: قطعا علاوه بر مسئوليت منافقين و سركرده هاي خارجي آنها در خون شهيد ژاله، موسوي و كروبي نيز به دليل زمينه سازي براي چنين اتفاقاتي مسئول هستند.
در اين بيانيه آمده است: «امروز ملت هاي مسلمان منطقه خسته از خيانت هاي سران وابسته و فاسد خود و رنجور از حقارت هايي كه چندين دهه بر آنها به نام هاي گوناگون چون سازش بر آنها روا داشته اند، قيام كرده اند و پس از تحولات تونس و سرنگوني مبارك امروز مي رود كه بيداري اسلامي كاخ هاي لرزان و عنكبوتي رژيم هاي فاسد منطقه در اردن، يمن، الجزاير، عربستان و ... را سرنگون نمايد.
مستكبرين و چپاولگران عالم خوب مي دانند كه قيام امروز ملت هاي مسلمان منطقه بر اثر الهام بخشي انقلاب اسلامي ايران مي باشد و آمريكا، انگليس و اسرائيل مي دانند كه مركز هدايت معنوي همه انقلاب هاي منطقه جز انقلاب حضرت امام خميني (ره) نمي باشد.
امروز همه غارتگران عالم متوجه شده اند كه استقامت 33 ساله جمهوري اسلامي بر اصول و آرمان هاي انقلاب اسلامي اين نظام را تبديل به اسوه و الگويي مناسب در پيش چشمان ملت ها نموده است.
پس از انتخابات رياست جمهوري دهم نيز جريان فاسد، وابسته و غرب گرايي كه حاضر به پذيرش جمهوريت و راي مردم نبود با اسم رمز «تقلب » فتنه اي را در اين كشور ايجاد نمود كه يكي از اهداف و نتايج اصلي آن درگير نمودن انقلاب اسلامي به مسايل داخلي و تنزل آن از نقش فعال و الهام بخش در سطح جهان اسلام بود.
در اين بيانيه تصريح شده است: سران فتنه (طلحه و زبير زمانه) امسال نيز همچون فتنه سال 88 با فضاسازي و اقدامات خود زمينه را براي حضور عوامل ضدانقلاب، منحرفين، منافقين و سلطنت طلب ها فراهم نمودند. سال گذشته نيز كه همه عاشقان انقلاب اسلامي در اقصي نقاط جهان سرمست از شيريني حضور چهل و چهار ميليوني ملت انقلابي ايران بودند.
نقشه هاي شوم آمرين خارجي فتنه و دل هاي آكنده از جاه طلبي و قدرت طلبي سران فتنه و پر از حقد و كينه خواص همراه فتنه، طعم شيرين اين پيروزي را در كام طرفداران انقلاب تلخ نمود.
آشوب طلب ها به بهانه حمايت از مردم مصر و تونس و با حمايت رسانه هاي غربي و عربي مدافع مبارك در چند نقطه از شهر تهران اغتشاش ايجاد مي كنند.
افرادي كه بزرگترين جرم و جنايت جمهوري انقلاب اسلامي در اين سال ها را پايبندي به آرمان هاي اصيل امام راحل در دفاع از ملت هاي مظلوم لبنان و فلسطين مي دانستند.ديروز با فراموشي پيشينه و انديشه خود در قالب مدافعين سرسخت ملت مصر و تونس ظاهر شده اند. واعجبا كه در تجمعات چند ده نفري فريب خوردگان منافقين، تنها شعاري كه ديروز به گوش نمي رسيد، حمايت از ملت مصر و تونس بود.
بسيج دانشجويي دانشگاه امام صادق(ع) خطاب به
آيت الله لاريجاني: با محاكمه فوري موسوي و كروبي
مانع فوران خشم انقلابي مردم شويد
بسيج دانشجويي دانشگاه امام صادق(ع) با صدور بيانيه اي خاطرنشان كرد: اميد است تا با اقدام جدي و سريع قوه قضائيه در محاكمه موسوي و كروبي مانع از فوران خشم انقلابي مردم در برخورد با اين دو دست شانده عوامل استكبار بشود.
به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاري فارس، بسيج دانشجويي دانشگاه امام صادق(عليه السلام) با صدور بيانيه اي خواستار محاكمه هر چه سريعتر سران فتنه شد.
در اين بيانيه آمده است: اكنون در حالي وارد سي و سومين بهار انقلاب اسلامي شده ايم كه شاهد رويش جوانه هاي اين انقلاب در ساير بلاد مسلمين هستيم. لبنان، عراق، مصر، تونس تنها بخشي از گواهان اين مدعا هستند كه پيام آزادگي و مقاومت در مقابل طاغوت و استكبار انقلاب اسلامي را به درستي شنيده و درك نموده اند. امروز موج عظيم بيداري اسلامي در سر تا سر بلاد اسلامي حاكم شده است.
چه كنيم كه عده اي افراد مغلوب هوي و هوس هاي نفساني و گرفتار ظلمات دروني نمي توانند اين خروش بيداري منبعث از انقلاب اسلامي را بشنوند. چه كنيم كه برخي از عوامل دشمن مستكبر هميشه در كمين نظام اسلامي ديده بر حقايق عالم بسته اند.
رياست محترم قوه قضائيه؛ ديگر وقت آن رسيده است كه به درخواست ديرين مردم در محاكمه سران ديروزي فتنه و دشمنان امروزي حكومت اسلامي جامه عمل پوشيده و هزاران صفحه مدرك و مستندات موجود در محكوميت اين دو را به دادگاه عدل اسلامي عرضه نماييد.
حضرت آيت الله آملي لاريجاني؛ شما در عملكرد گذشته تان نشان داده ايد كه بر اجراي دقيق قانون و بر هم زنندگان نظم و امنيت عمومي اصرار داريد و به طور قاطع با خاطيان برخورد نموده ايد. اكنون زمان آن فرا رسيده است برخورد عدالت محور و بدون اغماض از اتهامات اين دو متهم بزرگ خسارات بي شمار مادي و معنوي به حكومت اسلامي را عملي كنيد.

 



بررسي سير بازيافت جريان هاي چپ ماركسيستي دانشجويي
در اعماق زباله دان تاريخ

حسين حسيني- بخش نخست
يكي از پديده هاي انحرافي پديدآمده در محيط دانشگاه در فضاي بعد از 18 تير 1378باز توليد گروه هاي جريان چپ ماركسيستي است. اين گروه ها با هسته مركزي وابسته به گروهك هاي ضد انقلاب خارج كشور و برخي ايادي داخلي و لايه پيراموني متشكل از برخي سرخوردگان از سياست هاي فشار از پايين و چانه زني از بالاي مدعيان اصلاح طلبي، در سايه غفلت و بي اعتنايي به قوانين مدعيان سياست هاي تسامح و تساهل برخي مسئولان دانشگاهي عصر اصلاحات در برخي دانشگاه هاي كشور ، مجدداً متولد شده اند. جرياني كه سازماندهان اصلي آن، هدف غايي خود را از چنين اقدامي نه اعمال رفرم در سياست هاي جاري بلكه اعمال تغييرات ساختاري و اساسي در نظام جمهوري اسلامي ايران قرار داده بودند. اسناد موجود نشانگر اين مدعاست كه سازماندهان اصلي اين جريان ، فعاليت هاي آنان را در قالب هايي چون جريان هاي چريكي و نيز نقش آفريني در سازماندهي سنديكاهاي كارگري و در نهايت سازماندهي اغتشاشات خياباني تعريف كرده بودند.
روزنامه كيهان در نظر دارد طي مقالاتي -با استناد به برخي اسناد موجود- به واكاوي اين جريان بپردازد.
با نگاهي به تأثير متقابل عنصر دانشجو و دانشگاه -به عنوان گروه مرجع و تأثيرگذار- در بين مردم در تحولات سياسي اجتماعي ايران اسلامي و تأكيد بر نقش دانشگاه و محيط هاي دانشجويي در فعل و انفعالات فكري در جامعه، كه نشانگر اين واقعيت است كه دانشگاه نمايشگاه سياست ها، آرمانها، مكاتب، و سنت هاي مختلف خلاف جريان و محل رشد و نماي آنها است و نيز تأييد اين واقعيت كه هرگونه اعتراضي در محيط دانشگاه توجه همگان را به خود جلب مي كند؛ مي توان دريافت كه براي احزاب و گروه هاي مخالف نظام، دانشگاه بستر مهمي است كه اين گروه ها در جهت تقابل با نظم سياسي موجود از عناصر تشكيل دهنده آن بهره مي برند. يكي از اين گروه هاي متخاصم با نظام جمهوري اسلامي «جريان چپ ماركسيستي» است. از ديدگاه كمونيست ها، دانشگاه سنگر بسيار مهم مبارزه براي جنگ طبقاتي و برقراري سوسياليسم و حكومت كارگري است كه مي تواند تأثير زيادي بر تناسب قوا ميان دولت و ضد دولت (جنبش سرنگوني) و همچنين طبقه كارگر و طبقه متوسط و مرفه جامعه بگذارد. بنا به ادعاي آنها از آنجاكه روشنفكران و تحصيلكردگان جامعه نقش تعيين كننده اي در تعميق آگاهي ماركسيستي و كمونيستي در طبقه كارگر به عنوان اهرم مورد استفاده در تقابل با ساختار سياسي حاكم بازي مي كنند، دانشگاه سنگر مهمي است كه بايد تصرف شود و در تصرف نگاه داشته شود.
اوايل دهه هشتاد خورشيدي، ميدان فعاليت هاي سياسي-اجتماعي برخي دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالي كشور شاهد تولد پديده چپ ماركسيستي بود.
اين بازتوليد و حضور مجدد جريان چپ ماركسيستي در عرصه سياست اجتماعي ايران در شرايطي صورت مي گرفت كه اولاً پوچ بودن ادعاي «آرمان شهر ماركسيستي» به دنبال اقدامات ضد انساني مدعيان ماركسيستي در اقصي نقاط جهان و نيز در شرايط بعد از شكست اردوگاه ماركسيسم و فروپاشي بلوك شرق، بيش از پيش خود را نمايان ساخته بود . در داخل كشور گروه هاي مختلف ماركسيستي به دنبال خيانت ها و جنايت هاي متعدد در حق مردم مسلمان ايران و كشور خود، با برخوردهاي سهمگين مواجه شده و عملاً صحنه سياسي اجتماعي ايران اسلامي براي فعاليت آنان مناسب نبوده است؛ به همين دليل سران و فعالين اين گروه ها و نيز اكثر بازماندگان آن، به خارج از مرزهاي جغرافيايي ايران اسلامي متواري شده و در خارج از كشور به سازماندهي فعاليت هاي خود پرداختند كه به «عصر چپ كاغذي» مشهور است. عصري كه در آن، تنها نمود عيني گروه هاي چپ ماركسيستي ايراني، در سازماندهي چند وب سايت و صدور چند بيانيه در محكوم كردن اقدامات تخريبي گروه هاي موازي و انشعاب هاي پي در پي در درون گروه هاي خودخوانده تجلي پيدا كرد.
«علي صمد» از تئوريسين هاي سازمان «چريك هاي فدائي خلق» در خصوص بازتوليد چپ ماركسيستي در ايران به ويژه در حوزه دانشجويي در فاصله سال هاي 82 -1381 مي نويسد: «مشخصاً از سال هاي 82-81 دانشجويان و تشكل هاي آنها به عرصه هاي فكري ديگركشيده شدند و گرايش ها و تمايلات چپ دمكرات، چپ راديكال و يا كلاً سوسيال دمكراسي در ميان دانشجويان تقويت شد. اين گرايش ها بر فعاليت هاي سياسي-مطبوعاتي خود افزودند. در واقع انتشار چند هزار نشريه علني و گاه نيمه علني با تيراژهاي متفاوت در عرصه هاي سياسي، اجتماعي، صنفي، علمي و... توسط دانشجويان با گرايش هاي سياسي با تعلقات اجتماعي مختلف در سراسر دانشگاه هاي ايران، باعث تقويت سكولاريسم و جمهوريت و نيز گسترش رابطه و نزديكي جناح هاي مختلف دانشجويي درعرصه فعاليت هاي دانشجويي شد.»
برخي احزاب و گروه هاي چپ ماركسيستي فعال در خارج از كشور در دهه 80 ، با استفاده از برخي شكاف ها و خلأهاي قانوني ناشي از اجراي سياست هاي تسامح و تساهل دولت اصلاحات، توانستند از طريق برخي بازماندگان و فعالين سابق خود در داخل كشور نسبت به سازماندهي و هدايت جريان هاي چپ ماركسيستي در دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالي با هدف سازماندهي آنان در قالب واحدهاي چريكي و يا سازماندهي و تقويت و آگاهي بخشي به سنديكاها و تشكل هاي كارگري وابسته، به منظور براندازي نظام جمهوري اسلامي اقدام كنند.
اين گروه هاي نوپاي ماركسيستي دانشجويي نيز با بهره گيري از امكانات لجستيكي و تشكيلاتي احزاب و گروه هاي ماركسيستي پشتيبان خود، با سياه نمايي و توصيف شرايط داخلي به عنوان «دوران ظهور يك انقلاب ضد طبقاتي» به منظور عينيت بخشيدن به آرمان هاي خود در وقوع تغييرات ساختاري و اساسي در نظام جمهوري اسلامي ايران، سعي داشتند بعد از گسترش دامنه همفكران خود و شبيه سازي الگوهاي تاكتيكي به كار گرفته شده از سوي قدماي اين جريان، سازماندهي تشكيلاتي خود را در دانشگاه و در كل جامعه در رأس برنامه هاي خود قرار دهند.
بررسي هاي به عمل آمده در خصوص نحوه شكل گيري و هدايت اين گروه هاي نوپاي ماركسيستي نشان مي دهد برخي گروه هاي چپ ماركسيستي در خارج از كشور تلاش داشتند با سازماندهي فعاليت اين گروه هاي دانشجويي در دو سطح «فعاليت هاي تشكيلاتي علني»، از جمله استفاده از پايگاه قانوني ساير تشكل هاي دانشجويي، برنامه ريزي براي برگزاري مراسم و تجمعات غيرقانوني مختلف و ايجاد انحراف در تجمعات دانشجويي قانوني؛ و «فعاليت هاي غير علني و مخفيانه» از جمله آرايش سياسي در قالب يك حزب با مختصات ترسيمي از سوي رهبران ماركسيستي و نيز سازماندهي گروه هاي چريكي، سعي نمودند با استفاده ابزاري از اين گروه ها بر پيكره نظام مقدس اسلامي ضربه وارد نمايند.
جريان چپ در دانشگاه ها
جريان چپ ماركسيستي در سال 1379 با انتشار نشريه دانشجويي «دانشگاه و مردم» با محوريت يكي از فرزندان كادرهاي حزب توده، در پوشش فرهنگي و اجتماعي پس از سالها بار ديگر وارد فضاي دانشگاه شد. اين فرد با استفاده از فضاي دانشگاه بعد از 18 تير 1378 توانست جمعي را حول يك گروه مطالعاتي در دانشگاه تهران سازماندهي نمايد. جلسات مطالعاتي وي تا سال 1384 -سال خروج وي از كشور- در دانشكده فني دانشگاه تهران و نيز منزل شخصي وي در اكباتان داير بود و افرادي نظير وي كه داراي وابستگي هايي به برخي از احزاب و گروه هاي چپ ماركسيستي بودند، در آن شركت مي كردند. انتشار نشريه دانشجويي «گون» با محتوي سوسياليستي در دانشگاه هاي تهران و اميركبير، اولين نمود عيني چپ در دانشگاه ها است. همزمان با انتشار نشريه گون در دانشگاه تهران در سال 1382 نسخه اي از بيانيه اعلام موجوديت «سازمان جوانان سوسياليست» در كوي دانشگاه تهران به صورت محدود توزيع شد. از آن پس گروه هايي چون «انجمن جوانان آزادي خواه» و «سازمان سرخ جوانان» در فضاي سايبري اعلام موجوديت كردند كه هركدام از آنان ادعاي فعاليت در فضاي دانشگاه هاي كشور را داشتند. در اواخر سال 1382 نشريه دانشجويي »خاك« به جمع نشريات كمونيستي اضافه شد و همزمان با اين نشريه، نشريه دانشجويي «عصيان» در دانشگاه اميركبير منتشر گرديد.
بررسي هاي به عمل آمده در خصوص «خاستگاه اجتماعي» دانشجويان سازماندهنده گروه دانشجويي «دانشگاه و مردم» و گروه دانشجويي «خاك» نشانگر اين واقعيت است كه خاستگاه اكثريت فعالين سازمان يافته بر محوريت نشريه دانشجويي «خاك» علي رغم وابستگي پيشروانش به گروه هاي چپ ماركسيستي، در طبقه متوسط رو به پايين اجتماع قرار داشته اند و اين در حالي است كه خاستگاه اجتماعي فعالين سازمان يافته در نشريه دانشجويي «دانشگاه و مردم» و «گون»، در طبقه متوسط رو به بالاي جامعه قرار داشته اند.
بررسي هاي به عمل آمده در خصوص «شكل عمومي سازماندهي اوليه» گروه هاي مختلف چپ در دانشگاه ها، نشانگر اين واقعيت است كه گروه هاي چپ ماركسيستي در دانشگاه ها ابتدا در قالب حلقه هاي مطالعاتي وكتابخواني چون بررسي آثار صمد بهرنگي، صادق هدايت و... و در گام بعدي مطالعه آثار ماركس و لنين و ديگر نويسندگان اين نحله فكري، نمود پيدا كرده است.
نشريه «حقيقت» ارگان حزب كمونيست ايران (م.ل.م) در شماره 19 آذر 1383در مصاحبه اي با «سورنا هدايت» سردبير نشريه دانشجويي «بذر» ارگان واحد دانشجويي اين حزب يكي از بسترهاي شكل گيري چپ ماركسيستي در دانشگاه ها را پرورش برخي فعالين در خانواده هاي ماركسيستي عنوان مي كند. وي در اين مصاحبه -به عنوان يك دانشجوي سال سوم يكي ازرشته هاي فني در دانشگاه هاي تهران-، علت اصلي گرايش به انديشه هاي چپ را موقعيت خانوادگي خود دانسته كه سبب گرديد، محفلي را در دانشگاه ها سازمان دهند. وي در ادامه سازماندهي گروه هاي مطالعاتي در گسترش جريان چپ در دانشگاه ها مؤثر مي داند و معتقد است:
جمع ما به اين نتيجه رسيد كه بزرگ ترين وظيفه ما در شرايط موجود آگاهي دادن به ديگر دانشجويان است. طريقي را كه اتخاذ كرديم سازمان دادن كتاب خواني جمعي بود. گزارشاتي از تاريخچه جنبش چپ جهاني و ايران تكثير كرديم. برخي آثار كلاسيك ماركسيستي را هم در دسترس ديگران قرار مي داديم و يا از داستان هاي كوتاه و رمان هاي معني دار از نويسندگان مترقي يا خود بچه هاي دانشجو براي جذب ديگران استفاده مي كرديم. از اين طريق تلاش داشتيم به بازسازي حلقه گمشده بين نسل جوان امروز با تاريخ گذشته جنبش چپ در ايران بپردازيم.»
وي در ادامه اظهارات خود ظهور نشريات ماركسيستي در دانشگاه ها را محصول سازماندهي گروه هاي مطالعاتي مي داند و انتشار اين نشريات در دانشگاه ها را به دو صورت قانوني يعني از طريق صدور مجوز از جانب اعضاي هيئت نظارت بر نشريات دانشجويي و نيز غير قانوني و زيرزميني عنوان مي كند و مي گويد:
تا سال1380 نشريات گوناگوني در دانشگاه هاي مختلف منتشر مي شد. كمتر نشريه اي بود كه خط ماركسيستي داشته باشد. اما در همين لحظه تعدادي از نشريات با خط مشي چپ در دانشگاه هاي مختلف تهران و شهرهاي ديگر وجود دارند. اين نشان دهنده رويكرد بخشي از دانشجويان به گرايشات ماركسيستي در طي سا ل هاي اخير است. كما اينكه در طي سال هاي 76 تا80 -مانند حالا- امكان نشر يك نشريه چپ ماركسيستي براي دانشجويان بود اما اين كار انجام نمي شد. ولي امروزه يك بخش از نشريات دانشجويي به اشاعه تفكرات ماركسيستي مي پردازند. برخي از اين نشريات قانوني اند و برخي غير قانوني چاپ مي شوند.
از نشريات چپ ماركسيستي منتشر شده در بين سال هاي 1379 لغايت 1385 مي توان به نشرياتي چون دانشگاه و مردم، خاك، گوزن ها، پيشاهنگ، رستا،تابوت، پندار، توقيف شد، نما، درفش كاوياني، كار و انديشه ، لوگوس، رود، آتش، ناقوس سبز، نواي نو ، به پيش و اشتراك اشاره كرد. علاوه بر اين نشريات، نشريه هاي متعدد ديگري در دانشگاه هاي مختلف تهران و شهرستان ها به تبليغ و ترويج انديشه هاي منسوخ ماركسيستي مي پرداختند. بررسي هاي به عمل آمده نشانگر اين مدعاست كه اكثريت اعضاي تحريريه اين نشريات را اعضاي ثابت هسته هاي مطالعاتي چپ ماركسيستي در دانشگاه ها تشكيل مي دادند.
در كنار انتشار نشريه هاي دانشجويي، «سازماندهي وبلاگ هاي دانشجويي»، سومين عرصه از فعاليت تشكيلاتي دانشجويان ماركسيست مي باشد. عرصه وبلاگ نويسي، عرصه اي است مجازي كه نويسنده مي تواند تمام افكار و عقايد خويش را به هرترتيبي كه مي خواهد در آن به رشته تحرير در آورد. به دليل اينكه اين فضاي مجازي نيازمند صرف هزينه و زمان اندك است، از سوي برخي عناصر چپ دانشجويي مورد استقبال قرار گرفته است. اين وبلاگ ها از فرمت و شمايل مشابهي نيز برخوردارند كه نشانگر ارتباط ارگانيكي اين افراد باهم مي باشد. وبلاگ هايي چون دانش سرخ، فرداي سرخ، نداي سرخ، 19 بهمن، انفرادي در زمره وبلاگ هاي چپ دانشجويي هستند كه محور فعاليت هاي آنها طرح مباحث فلسفي و ارائه ديدگاه هاي ماترياليستي و ماركسيستي است.
بعد از سازماندهي اوليه دانشجويان چپ در دانشگاه ها در قالب نشريات در بين سال هاي 1382 الي 1383 فعالين دانشجويي چپ با نفوذ در برخي تشكل هاي دانشجويي (چون شوراهاي صنفي دانشجويي، انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه ها و جامعه فرهنگي دانشجويي) و نيز انتشار نشريات دانشجويي، محملي را فراهم ساخته بود تا برخي از مراسم هاي منسوب به اين جريان ها در قالب نشريات و يا تشكل هاي دانشجويي رسمي با اخذ مجوزهاي قانوني از مراجع ذي صلاح به انجام برسد.
در كنار اقدام به نفوذ تشكيلاتي دانشجويان چپ ماركسيست به تشكل هاي دانشجويي قانوني دانشجويان سازماندهي كانون هاي دانشجويي با اخذ مجوز از سازمان هاي ذي صلاح مهم ترين اقدام تشكيلاتي دانشجويان ماركسيست در گسترش فعاليت هاي تشكيلاتي خود مي باشد. از مهم ترين كانون هاي سازمان يافته در اين عصر مي توان به كانون اشتراك، كانون امروز، سازمان فرهنگي ورزشي چيا، گروه رستا، كانون آفتابكاران ، كانون چپ نو اشاره كرد.
همزمان با سازماندهي هاي مقدماتي دانشجويان ماركسيست در دانشگاه ها، عرصه اجتماعي به دليل خلأ ناشي از عدم اجراي قانون از سوي برخي مسئولان سبب شده بود آثار و منابع انديشه چپ به دليل فعاليت برخي بازماندگان گروهك هاي چپ در حوزه نشر، در طيف وسيعي منتشر گردد.
«مزدك طوسي نژاد » از فعالين متواري جريان دانشجويان آزادي خواه و برابري طلب در خصوص چگونگي شكل گيري و رشد جنبش چپ در دانشگاه مي نويسد:
«شرايط سياسي و شرايط اجتماعي آن دوران (سال 80 و 81 ) موجب عروج چپ در دانشگاه و ميدان يافتن فعاليت هاي راديكال شد.
از نظر من مبناي آشنايي ما با ماركسيسم و فعاليت هاي ما در قالب فعالين ماركسيست تا سال 84 ، صرفا دانشگاه نبوده است. ما در جامعه يكديگر را پيدا كرديم ، كانون تأسيس كرديم ، جلسات برگزار كرديم و به هر شكل و نحوي افراد مختلف را از درون جامعه در خودمان جاي داديم و اين روند نتوانست ادامه پيدا كند به اين دليل كه ازسال 84 به بعد امكانات ما براي ادامه كار آرام آرام سلب شد و در عين حال فشارهاي امنيتي افزايش يافت .با اين وصف فضاي سياسي و اجتماعي اواخر دوران خاتمي ، شكست دولت او و پروژه ي اصلاحات و حضور انسانهاي ماركسيست و تشخيص اجتماعي و سياسي درستي كه براي آغاز اين كار داشتند ، شايد جزء مهم ترين عواملي باشد كه بتوان همچنان از آن به عنوان عوامل موثر اجتماعي ياد كرد . اما قطعا تمام اين شرايط ، بدون تمامي حواشي فعاليت هاي چپ راديكال و همچنين افراد خستگي ناپذيرش جوابگو نمي بود.»
«عابد توانچه » يكي از دانشجويان منسوب به جريان چپ ماركسيستي در دانشگاه اميركبير در مصاحبه اي با سايت الكترونيكي «اشتراك» در باب شكل گيري و رشد جنبش چپ در دانشگاه معتقد است:
چپ در سال 79 به طور « علني » در فاز فرهنگي و اجتماعي مجددا وارد فضاي دانشگاه شد و شروع به انتشار نشرياتي در همين زمينه كرد. در سال 81 نسل ديگري از فعالان چپ شروع به فعاليت علني كردند كه معتقد به موضع گيري سياسي در راستاي ايدئولوژي فكري خود بودند. نسل اول با دلايل گوناگوني كه بيشتر رنگ و بوي ملاحظات امنيتي داشت با حركت جدي سياسي چپ دانشجويي مخالفت مي كردند.
كم كم چپ ها در همه ي دانشگاه هاي تهران و چند دانشگاه شهرستان به انواع و اقسام روش ها از انتشار بيانيه و نشريه گرفته تا برگذاري جلسات سخنراني و نمايشگاه كتب چپ و ... اعلام حضور كردند. دانشگاه تهران، پلي تكنيك، سهند، رجايي، شريف، بابلسر، مشهد، اصفهان، كردستان، كرمانشاه و ... همه شاهد فعاليت چپ ها بودند.
الف) گرچه عده اي از فعالان جديد چپ دانشجويي از خانوده هايي بودند كه با درجات كم و زياد نقشي در فعاليت گذشته ي چپ داشتند اما بيشتر اعضاي چپي كه دوباره در دانشگاه جوانه زده بود كساني بودند كه با مطالعات شخصي خود و بدون تأثير خانوده و يا گذشتگان گرايش هاي ماركسيستي پيدا كرده بودند.
ب)كم كم تعدادي از فعالان چپ براي استفاده از امكانات تنها تشكل رسمي دانشگاه وارد شوراي مركزي انجمن ها و تحكيم شدند كه اين اختلافات جديدي را بين نيروهايي كه تنها معتقد به كار فرهنگي بودند و نيروهايي كه معتقد به كار توامان سياسي و فرهنگي بودند ايجاد كرد.
بعد از آن به مرور در دانشگاه هاي بسياري ما شاهد راه اندازي سايت ها و وبلاگهاي شخصي و گروهي ماركسيست ها و انتشار مجلات و سخنراني ها و مراسم پرشمار ديگر چپ ها بوديم. همه فعاليت خوبي مي كردند. ارتباط بين نيروهاي چپ در دانشگاه هر روز بيشتر مي شد. تا كار به جايي كشيد كه سال 85 سال قدرت نمايي چپ ها در دانشگاه بود.
شكست سياست ها و تفكرات اصلاح طلبانه، زمزمه هاي عبور از خاتمي ، جبهه گيري دانشگاه و گروه هاي دوم خردادي روبه روي هم، حمله ي بيرحمانه اصلاح طلبان (در سخنراني ها و روزنامه ها و تلويزيون و ...) به جنبش دانشجويي دانشگاه بعد از آنكه فعالان دانشجويي از سمت
«رأي جمع كن»هاي اصلاح طلبان خسته شدند و استعفا دادند و از همه مهم تر بي توجهي اصلاح طلبان در عرصه قدرت به معيشت طبقه پايين جامعه و روشن شدن اين موضوع براي مردم كه روي كار آمدن محافظه كاران و اصلاح طلبان تفاوتي در وضعيت اقتصادي آنان ايجاد نمي كند بستر مناسبي براي چپ در جامعه و دانشگاه ايجاد كرد.»
در نهايت بايد خاطر نشان ساخت علي رغم سياه نمايي هاي گسترده گروهك هاي ماركسيستي در دانشگاه ها از وضعيت سياسي اجتماعي و اقتصادي حاكم بر كشور و نيز علي رغم بهره گيري از روش هاي مختلف به منظور جذب نيروي انساني در بدنه تشكيلاتي خود، اما سرنوشت رغم خورده براي اين گروهك هاي دانشجويي چيزي جز نابودي نبوده است.
در ادامه اين نوشتار به بررسي سير تحول مهم ترين گروه هاي سازمان يافته دانشجويي خواهيم پرداخت.

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14