(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


شنبه 10 اردیبهشت 1390- شماره 19914

فوايد تدبر در نعمت هاي الهي
پل ولفوويتز : آمريكا با موسوي تماس بگيرد

E-mail:shayanfar@kayhannews.ir




فوايد تدبر در نعمت هاي الهي

آيت الله محمد تقي مصباح يزدي
حضرت مي فرمايند: «و سبوغ آلاء اسداها و تمام منن اولاها. برخي زبانها از نظر غناي واژه و تركيبات بر زبانهاي ديگر برتري دارند. زبان عربي در مقايسه با زبان فارسي از لحاظ غناي واژگان از سطح بالايي برخوردار است؛ لذا گاهي در برابر يك كلمه فارسي چند كلمه عربي وجود دارد كه هر يك ويژگي هاي خاصي دارد. در اين جا دو واژه تقديم و نعمت را داريم. در فارسي هم كلمه تقديم به كار مي رود كه خود عربي است. به سختي مي توان در مقابل آن واژه اي فارسي پيدا كرد كه الآن مستعمل باشد و همين معنا را افاده كند. در زبان فارسي براي بيان معناي نعمت هم تنها واژه نعمت را داريم كه البته آن هم از زبان عربي عاريه گرفته شده است؛ اما در زبان عربي هم «نعمت»، هم «آلا» و هم «منت» گفته مي شود كه جمع آنها به ترتيب «نعم»، «آلاء» و «منن» است و تفاوتهاي ظريفي بين آنها وجود دارد. نعم به همه نعمتها و هر چيزي كه ملايم با طبع باشد اطلاق مي شود و معناي عامي دارد. در مورد آلاء گفته اند: آن نعمتي است كه نياز متنعم را كاملاً برطرف مي كند. قرآن در سوره الرحمن فراوان مي فرمايد: فباي آلاء ربكما تكذبان؛ يا در جاي ديگر مي فرمايد: فاذكروا آلاء الله.1 اينها نعمتهايي است كه در آنها ويژگي مذكور لحاظ شده است. حضرت در كنار اينها واژه منت را به كار مي برد. منت و منن در مورد نعمتهاي خيلي ارزشمند و گرانسنگ بكار مي رود؛ از اين رو در قرآن در موارد خاصي كلمه «من» به جاي «انعم» به كار رفته است؛ لقد من الله علي المؤمنين اذ بعث فيهم رسولا:2 نعمت وجود پيغمبر را با تعبير «من» بيان مي فرمايد؛ يعني انعم بنعمه عظيمه ثمينه .
حضرت زهرا سلام الله عليها اول واژه نعم، سپس واژه آلاء و بعد واژه منن را بكار برده اند؛ يعني واژه هاي بعدي به ترتيب بار معنايي بيشتري دارند. اين از مراتب فصاحت كلام است كه وقتي چند واژه مشابه را به كار مي برند، تدريجاً از ضعيف به قوي سير كنند. اعطاي نعمت هم باز با واژه هاي مختلفي بيان شده است و اين نشان مي دهد كه آن كسي كه اين واژه ها را به كار گرفته چه تسلطي بر كلام، بر لغات و بر تركيبات داشته است!
و سبوغ آلاء اسداها: اين جا از ماده سبوغ استفاده شده است. يعني خدا را ثنا مي گويم به واسطه فراواني نعمتهاي ويژه اي كه ارزاني داشته است. اسبغ عليكم نعمه ؛3 يعني نعمتهاييش را فراوان در اختيار شما گذاشت. و تمام منن اولاها يا والاها، «اولي النعمه » يعني اعطاها. اين واژه معاني متعددي دارد كه يكي از معاني اش «كاري را به انجام رساندن» است. در بعضي از نسخه ها «والاها» است. والا يعني در پي آوردن، اگر والاها باشد، مي توان گفت: نكته ظريفي در آن رعايت شده است و آن اين است كه وقتي خدا نعمتي به كسي مي دهد، به همان مقدار اكتفا نمي كند؛ بلكه به دنبال آن نعمت بزرگتر و سنگين تري مي دهد.«جم عن الاحصاء عددها و ناي عن الجزاء امدها و تفاوت عن الادراك ابدها؛ اين نعمتها به قدري زياد است كه شمارش آنها ميسر نيست و زمان و سرآمد اين نعمتها آن قدر گسترده است كه نمي توان براي آنها جبراني در نظر گرفت و ابديت و هميشگي اين نعمتها باعث مي شود كه از ادراك ما فراتر بروند.» حضرت زهرا سلام الله عليها در اين جا براي نعمتهاي الهي سه ويژگي ذكر كرده اند؛ يكي از لحاظ كميت كه مي فرمايند: عدد آنها فزون تر از شمارش است.دوم از لحاظ كيفيت كه مي فرمايند: پاداش دادن و جبران نيست و سوم از جهت محدوديت كه مي فرمايند: نامتناهي است. در ادامه درباره اين اوصاف توضيحي عرض مي كنيم.
نعم الهي؛ غير قابل شمارش
جم عن الاحصاء عددها؛ اين مسئله كه نعمتهاي خدا قابل شمارش نيست مطلبي است كه در خود قرآن هم روي آن تأكيد شده است؛ «وان تعدوا نعمه الله لا تحصوها؛4 اگر بخواهيد نعمتهاي خدا را به شمارش درآوريد نخواهيد توانست آنها را بشماريد.» در اين كه ما جزئيات نعمتهاي الهي را نمي توانيم بشماريم گمان نمي كنم كسي ترديدي داشته باشد؛ ولي فرق است بين اين كه به طور اجمال و سربسته بگوييم نمي توانيم و بين اين كه مقداري بيازماييم و ببينيم چرا نمي توان نعمتهاي خدا را شمرد. آدمي زاد طوري خلق شده كه تصوراتش وقتي در عمل يا احساس رواني اش بيشتر اثر دارد كه جزئيات آنها را درك و تصور كند. همه ما مي دانيم كه محبت مادر خيلي افسانه اي است و خداوند به مادر محبت فراواني داده است. يك وقت همين طور اجمالي و سربسته مي گوييم: محبت مادر خيلي زياد است و نمي توانيم حقش را ادا كنيم كه البته سخن درستي است؛ اما اگر مقداري جزئيات محبتهاي مادر را در ذهن بياوريم، آن وقت احساس خضوعي كه بايد در مقابل مادر داشته باشيم را بهتر درك مي كنيم. ببينيم يك شب مادر براي بچه اش چه زحمت هايي مي كشد. اگر در جمعي چند مادر با چند بچه خوابيده باشند، وقتي يكي از بچه ها بيدار مي شود و گريه مي كند مادر همان بچه از خواب مي پرد. اگر ببيند بچه مثلا دلش درد مي كند يا پايش سوخته يا ... از جا برمي خيزد و سعي مي كند تحت هر شرايطي بچه اش را آرام كند. اگر شب طولاني زمستان اين بچه تا صبح آرام نشود مادر هم آرام نمي گيرد. از شيردادن، از نوازش كردن، از دلسوزي و مهرباني كردن و... هيچ مضايقه نمي كند. چه كسي حاضر است يك شب تا صبح براي يك بچه اين قدر زحمت بكشد. وقتي انسان يكي يكي اينها را تصور كند ارزش زحمت مادر را طور ديگري درك مي كنيم. مادر چندين سال براي بچه كوچكش اين طور دلسوزي مي كند و زحمت مي كشد.
به جا آوردن شكر خدا ناشي از يك احساس است. اول انسان احساس مي كند كه بدهكار است. يكي از احساسات پاك الهي كه خداوند به صورت فطري در وجود انسان قرار داده است اين است كه در مقابل كسي كه خدمتي به او مي كند خودش را بدهكار مي داند و مي خواهد به يك نحوي جبران كند؛ اقلاً تشكر زباني كند. اين احساس وقتي در ما درست پيدا مي شود كه جزئيات نعمتهاي خدا را درك كنيم. اجمالاً بدانيم خدا به ما سلامتي بدن داده است، كافي نيست. بايد با جزئياتش درك كند كه سلامتي بدن يعني چه؟ چشم آدم از چند بخش و هر بخش از ميليون ها سلول متفاوت تشكيل شده است. اگر يكي از بخشهاي چشم معيوب شود. مثلاً آب سياه بياورد، چه قدر بايد زحمت كشيد و هزينه داد تا آن را معالجه كرد؟ ساير اعضاء هم همين گونه است. اگر يكي از اين استخوان هايي كه خدا در دهان ما براي خرد كردن غذا گذاشته است به نام دندان، بپوسد هر قدر هم انسان هزينه كند ديگر مثل سابق نخواهد شد! حال اينها چه قدر مي ارزند؟! نمي دانيم اينها چه قيمتي دارد!
اينها نعمتهاي موجود است. براي به وجود آمدن هر يك از اينها چه مقدماتي لازم بوده است؟ چه عواملي بايد دست به دست هم دهند تا اين اندام ها به اين صورت شكل بگيرند؟ اگر ما فقط به آن چه در بدن خودمان هست فكر كنيم آن وقت خودمان را در مقابل خدا خيلي بدهكار مي بينيم!
فوايد تدبر در نعم الهي
اين گونه تفكر و تدبر فوايد زيادي براي ما دارد. اولين فايده اش اين است كه آدم مي فهمد چه قدر دارايي دارد. مي فهمد كه يك عضو ساده مثل ناخن يا مو چقدر ارزش دارد؛ تا چه برسد به اعضائي مثل چشم، گوش و... خداوند متعال همه اينها را مجاني به ما عطا كرده است. فايده اول اين دقت ها اين است كه انسان خود را غرق نعمت مي بيند و هيچ گاه خود را فقير نمي داند.
فايده دوم اين است كه انسان با كمي سختي جزع و فزع نمي كند. وقتي توجه نداريم كه خدا چه قدر نعمت به ما داده است با يك سردرد هزار جور ناشكري مي كنيم!
فايده سوم اين است كه وقتي آدم اين نعمتها را ديد، انگيزه شكر پيدا مي كند. آدمي كه فطرتش سالم باشد وقتي كسي چيزي به او مي دهد درصدد قدرداني از او برمي آيد. آيا وقتي انسان بفهمد اين همه خدا به او نعمت داده در مقام شكر برنمي آيد؟!
فايده چهارم اين است كه وقتي شكر كرد نعمتش افزايش پيدا مي كند؛ لئن شكرتم لازيدنكم.5 و بالاخره اين شكر موجب سعادت ابدي او مي شود. نه تنها در دنيا نعمتش افزايش پيدا مي كند؛ بلكه خدا از او راضي مي شود و براي او ثواب مي نويسد. فضيلت عبادتي كه از روي شكر انجام مي گيرد، بسيار بيشتراز عبادتي است كه از روي خوف انجام مي گيرد. امام صادق صلوات الله عليه بعد از اينكه فرمودند: عبادت كنندگان سه دسته اند مي فرمايند: ولكني اعبده شكرا له و در يك روايتي حبا له.6
نعم الهي؛ غيرقابل جبران
و نأي عن الجزاء امدها؛ كيفيت نعمتهاي الهي به گونه اي است كه قابل مقايسه با لطفي كه ديگران در حق انسان مي كنند نيست. اگر كسي به انسان كتابي هديه دهد، مي تواند در مقابل برايش هديه اي بخرد تا لطف او را جبران كند. اما نعمت هاي الهي را چگونه مي توان جبران كرد؟ هرچه هست از آن خداست. با چه چيزي مي توانيم جبران كنيم و بگوييم: ميلياردها نعمت تو به من دادي، من هم يك هديه كوچك به تو تقديم مي كنم؟ از كجامي آوريم؟
نعم الهي؛ غيرقابل تصور
و تفاوت عن الادراك ابدها؛ و بالاخره اين كه نعمتهاي خدا منحصر به اين نعمتهاي محدود و زودگذر دنيا نيست. خدا نعمتهاي ابدي دارد.اما ابدي يعني چه؟ اصلا ما نمي توانيم مفهوم ابديت را درست تصور كنيم. هميشه اين گونه مفاهيم را با يك قيد منفي درك مي كنيم.هرگاه بخواهيم نامتناهي را تصور كنيم اول بايد متناهي را تصور كنيم، بعد يك حرف نفي هم تصور كنيم و به آن بچسبانيم؛ آن وقت مي گوييم: نامتناهي را تصور كرديم! در حالي كه نامتناهي را تصور نكرده ايم؛ بلكه متناهي را تصور كرده ايم و آن را نفي كرده ايم. ذهن ما نمي تواند نامتناهي را درك كند. صفات خدا همه همين طور است. اين كه ما حقيقت صفات خدا را نمي توانيم درك كنيم يك تقريبش اين است كه صفات خدا حد و حصر ندارد.
پروردگارا شمه اي از معرفتي كه به اولياي خودت مرحمت كرده اي به ما هم مرحمت بفرما.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- اعراف، 69 و 47.
2- آل عمران، 461.
3- لقمان، 02.
4- نحل، 81.
5- ابراهيم، 7.
6-بحارالانوار، ج 67 ص 81.
پاورقي

 



پل ولفوويتز : آمريكا با موسوي تماس بگيرد

حميد رضا اسماعيلي
نيكلاس برنز، معاون سياسي وزير سابق امور خارجه آمريكا نيز با تحسين مواضع اوباما در قبال انتخابات ايران گفت: «فكر مي كنم اوباما به تعادل لازم رسيده است. از سويي وي آشكارا از تمجيد اصلاح طلبان حرف زده است و اين كه ما رويدادهاي ايران را با توجه بسيار پيگيري مي كنيم و از سوي ديگر وي به مسئله بسيار مهمي به ويژه پس از سخنراني در قاهره اشاره كرده است؛ اين كه ايراني ها خود بايد تصميم گيري كنند. برنز افزود: «فكر مي كنم در تاريخ روابط ايران و آمريكا چنين موضوعي به اندازه كافي حساسيت دارد براي درك اين موضوع كه اگر اوباما با صراحت بيشتري از اصلاح طلبان حمايت مي كرد و برخورد تهاجمي تري در اين زمينه داشت چنين اقدامي به زيان اصلاح طلبان تمام مي شد.»363
از سوي ديگر، «پل ولفوويتز»، معاون وزير جنگ در دولت بوش كه از نظريه پردازان كليدي نومحافظه كار و از طراحان اصلي جنگ عراق بود در گفت وگو با سي ان ان گفت: «به نظر من لازم است كه آمريكا با موسوي تماس مستقيم بگيرد. البته اگر او مايل به ارتباط نباشد، نبايد ما اصرار كنيم. اما در هر حال بهتر است او بداند كه مي تواند يك خط ارتباط مستقيم با ما داشته باشد.» وي كه به صهيونيست بودن و ارتباط با اپوزيسيون ايراني مقيم خارج مشهور است در تأييد سخنان اوباما گفت: «من اين نگراني را مي فهمم. ما نبايد به گونه اي عمل كنيم كه به مخالفان حكومت ايران برچسب عوامل داخلي [آمريكا در] ايران بخورد. اما مخالفان حكومت به طور كاملاً روشن نشان داده اند كه خواهان حمايت و كمك جهان هستند.» ولفوويتز تأكيد كرد كه آمريكا بايد به اتفاق ديگر كشورهاي غربي و حتي برخي متحدين خود در منطقه يك اعتراض جهاني به اين وضع راه اندازي كرده و از مردم ايران حمايت كند. او همچنين موسوي را «مردي بسيار شجاع» دانست كه «در حال مقاومت است و جان خود را در معرض خطر قرار داده است».364
البته همگام با مواضع دولتمردان آمريكا، كنگره اين كشور نيز به اقداماتي عليه ايران دست زد. درست چند روز پس از انتخابات، دو مجلس كنگره آمريكا قطعنامه هاي شديد اللحني بر ضد ايران و حمايت از آشوبگران صادر كردند. همچنين وزارت خارجه آمريكا نيز در اوج ناآرامي هاي پس از انتخابات در نامه اي به مسئولين سايت توئيتر خواستار به تعويق افتادن عمليات به روزرساني سايت به جهت اهميت اين سايت در انتقال اخبار ايران شد و در اقدامي ديگر كه به شدت مورد حمايت كنگره نيز قرار گرفت به گروه هاي مخالف ايراني فعال در حوزه به اصطلاح توسعه دموكراسي، كمك هاي مالي قابل توجهي تخصيص داد. سناي آمريكا نيز طرحي را به تصويب رساند كه به موجب آن 50 ميليون دلار براي مقابله با سانسور فضاي اينترنت و گسترش فضاي آزاد اطلاع رساني در ايران هزينه شود. در اين قانون كه نام «قربانيان سانسور در ايران» را بر آن گذاشته اند، بودجه اي سي ميليون دلاري براي گسترش فعاليت بخش فارسي راديو اروپايي آزاد (راديو فردا) و شبكه هاي ماهواره اي صداي آمريكا و نيز باز كردن راه هاي اينترنتي از طريق سايت هايي مانند فيس بوك و توئيتر براي معترضان ايراني در نظر گرفته شده است. قرار شد بيست ميليون دلار ديگر اين طرح نيز براي ايجاد راه هاي ارتباطي جديد ايرانيان و رخنه در فضاي سانسور و فيلترينگ فضاي وب در ايران هزينه شود. در اين طرح همچنين پنج ميليون دلار به وزارت امور خارجه اختصاص داده شد تا در زمينه تهيه گزارش از موارد نقض حقوق بشر در ايران به ويژه پس از ناآرامي هاي اخير پس از انتخابات رياست جمهوري هزينه كند. در اين طرح سنا همچنين از اوباما خواسته شده بود تا ليستي از شركت هايي را كه به دولت ايران ابزارهاي كنترل فضاي اينترنت و ديگر ابزارهاي سانسور فضاي اطلاع رساني را فروخته اند تهيه كرده و اين شركت ها را از پروژه هاي دولتي آمريكا كنار بگذارد. قبلاً هم تلاش هاي شديدي براي تحريم شركت هاي نوكيا و زيمنس به دليل آن چه كه فروش تجهيزات جاسوسي و نظارتي بر شبكه هاي ارتباطي به حكومت ايران و برضد مردم معرفي شد، انجام گرفت.365
در بيان مداخله آمريكا در مسئله انتخابات دهم رياست جمهوري ايران و حوادث پس از آن، هفته نامه آمريكايي «امريكن فري پرس» به قلم دكتر «رافائل جانسون» مي نويسد: سيا از زمان كودتاي سال 1953 كه براي سرنگوني دولت مصدق انجام شد در تحركات براي تغيير حكومت ايران مشاركت داشته است. به طوري كه هم اكنون احتمال همكاري برخي حاميان ميرحسين موسوي با سازمان جاسوسي آمريكا و رژيم صهيونيستي وجود دارد. براساس اين گزارش، در انتخابات اخير محمود احمدي نژاد با 63 درصد آرا پيروز شد، اما در شيوه اي قابل پيش بيني مخالفان ادعاي تقلب كردند كه روشي قديمي به شمار مي رود. حزب هايي كه حمايت آمريكا را به دنبال داشته اند در گذشته نيز در كشورهايي چون گرجستان، اوكراين، ازبكستان، بلاروس و صربستان به همين ترتيب عمل كرده اند.366
همين مطلب را «ميدل ايست آن لاين» به قلم «پل كريگ رابرتز» چنين مي آورد: «روشي كه غرب همواره براي كنترل خاورميانه به كار برده جذب و خريد سياستمداراني است كه از قدرت خارج شده اند.» او مي نويسد: «روش غرب در خاورميانه همواره خريد سياستمداران خارج از قدرت و حمايت از آنها براي روي كار آمدن دوباره و سرنگوني دولت هاي غيروابسته است.» اين مقاله با بر شمردن نام برخي سياستمداران ايراني كه به طور مستقيم يا غيرمستقيم در انتخابات رياست جمهوري ايران با ناكامي مواجه شدند، مي افزايد: «يكي از فرض هاي منطقي در خصوص وقايع اخير ايران اين است كه اين افراد در كنار آمريكا هستند تا بتوانند دوباره به قدرت برسند. زيرا هر دوي آنها در انتخابات باخته اند. اگر اين گونه باشد انقلاب براي آنها فقط به معناي كسب قدرت است نه چيز ديگر. البته برخي از آنها انگيزه كافي براي سرنگوني دولت را دارند. رسانه هاي آمريكا بدون وجود اين نامزدهاي شكست خورده (كروبي و موسوي) نمي توانستند انتخابات ايران را با شيوه تقلب مواجه كنند و به دنبال آن فشار براي انزواي دولت ايران را افزايش دهند، يا مقدمات حمله به اين كشور را تسهيل كنند. (يعني همان تهديدي كه چند ماه بعد اوباما براي حمله به تأسيسات هسته اي ايران انجام داد). اكنون غير از آمريكا، اسرائيل هم ايران را تهديد به حمله نظامي مي كند. آمريكا و اسرائيل به دنبال سلطه بر منطقه و تشكيل اسرائيل بزرگ هستند. آمريكا قصد دارد با سلطه جهان، خود تعيين كند كه چه كسي بايد كجا حكومت كند. آيا برخي سياستمداران ايران قصد نابودي و تخريب ايران را دارند؟!»367 اين سياستمدار اسبق آمريكايي همچنين در گزارشي تحليلي كه در پايگاه اينترنتي «كامن دريمز» منتشر كرد به افشاي بخشي از اقدامات دولت آمريكا در طراحي و پيشبرد آشوب هاي پس از انتخابات در ايران پرداخت كه به شدت مورد توجه نشريات انتقادي ايالات متحده قرار گرفت. رابرتز در اين گزارش مي نويسد: «درصد كمي از مردم مي دانند چه كساني در رأس حكومت كشورهايي مانند فرانسه، آلمان و انگلستان قرار دارند. در حالي كه بسياري از آمريكاييان با نام «محمود احمدي نژاد» به عنوان رئيس جمهور كنوني ايران آشنا هستند.»
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
363 . «واكنش ها به موضع اوباما در قبال انتخابات ايران»؛ روزنامه كيهان؛ شنبه 30 خرداد 1388.
364 . «معاون وزير جنگ بوش: با موسوي مستقيماً تماس بگيريم»؛ روزنامه ايران؛ پنجشنبه 4 تير 1388، ش 4244.
365 . جمشيدي، محمد؛ پيشين.
366 . «سيا به دنبال جنگ داخلي در ايران بود»؛ روزنامه ايران؛ پنجشنبه 4 تير 1388.
367 . «دستياران ايراني آمريكا در پروژه القاي تقلب»؛ روزنامه كيهان؛ يكشنبه 4 مرداد 1388.
پاورقي

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14