(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


چهارشنبه 21 اردیبهشت 1390- شماره 19923

نور رسول الله اولين مخلوق عالم
واكاوي مداخلات انگليس در انتخابات ايران

E-mail:shayanfar@kayhannews.ir




نور رسول الله اولين مخلوق عالم

آيت الله محمد تقي مصباح يزدي
همه اهداف براي ما بيان نشده
حضرت زهرا سلام الله عليها در اين چند جمله فلسفه عظيمي براي خلقت را بيان فرموده اند كه ما در چند جلسه به صورت فشرده درباره آن صحبت كرديم. اما بايد به اين نكته هم توجه داشت كه وقتي خدا كاري را انجام مي دهد گاهي با يك تير صد نشان مي زند و صد هدف تحقق پيدا مي كند؛ ولي گاهي يكي از آن هدف هاي كوچكش را براي ما بيان مي كند. براي روشن شدن اين نكته مقدمه اي را عرض مي كنم. ما معمولا وقتي انجام كاري را در نظر مي گيريم و از آن هدفي را دنبال مي كنيم ممكن است لوازم و آثاري داشته باشد كه ما اصلا به آن ها توجهي نداريم. مثلا وقتي غذا مي خوريم هدف مان سير شدن است و اگر كمي عاقل تر باشيم هدف مان اين است كه تجديدقوا كنيم تا بتوانيم عبادت كنيم. حال وقتي غذا مي خوريم و آن را در دهان مي جويم، ماهيچه هاي فك ما هم در اثر حركت تقويت مي شود. اگر كسي مدتي دهانش را ببندد و دهانش هيچ حركتي نكند كم كم ماهيچه هاي اطراف فكش خشك مي شود. غذا خوردن فك ما را نيز تقويت مي كند. اما خيلي از انسان ها از چنين آثاري خبر ندارند و اگر خبر هم داشته باشند به آن ها توجه ندارند. حال اگر ما واقعا مي توانستيم همه اين آثار نافع را بدانيم و واقعا وقتي غذا مي خوريم همه آن ها را لحاظ كنيم اشكالي داشت؟ مسلما هر اثر خيري كه بر چيزي مترتب مي شود اگر آدم بداند و تحت اختيارش باشد و اراده كند كارش كامل تر خواهد بود. خداي متعال وقتي كاري را انجام مي دهد با يك تير گاهي صد نشان مي زند ولي گاهي يكي از آن هدف هاي كوچكش را براي ما بيان مي كند؛ چون مقتضاي صحبت با ما همين است. اهداف ديگر را يا نمي شود بيان كرد، يا اگر بگويد ما نمي فهميم و يا اگر بگويد براي ما اهميتي ندارد. اين آسمان ها و كهكشان ها با اين عظمت و با اين همه زيبايي براي چه خلق شده است؟ گاه فاصله بين دو كهكشان هزاران سال نوري است و در دل هر كدام ميليون ها و ميلياردها ستاره شناور است. به راستي هدف از خلقت اين دستگاه عظيم چيست؟ اگر بخواهند براي ما تمام اهداف خلقت اين كهكشان ها را بيان كنند آيا مي توانيم آن ها را تصور كنيم؟ آن زماني كه بشر گمان مي كرد ستارگان گل ميخ هايي هستند كه در آسمان كوبيده شده اند، اصلا چنين اهدافي را نمي فهميد. الان هم براي ما بگويند ما نمي فهميم. خدا در قرآن مي فرمايد: «و هو الذي جعل لكم النجوم لتهتدوا بها في ظلمات البر و البحر؛1 ما اين ستارگان را خلق كرديم براي اين كه وقتي در بيابان يا در دريا راه را گم مي كنيد با اين ستاره ها راه را پيدا كنيد.» اگر خدا بخواهد همه حكمت هايي كه در اين ها نهفته است را بيان كند عقل ما درك نمي كند. او كه جاهل نيست كه آثارش را نداند؛ بلكه اهدافي كه در قرآن يا در روايات بيان شده به مقتضاي حالي است كه آن آيه نازل شده و آن مخاطبي كه اين را مي شنود و درك مي كند، والا اگر بخواهد همه حقايق را بيان كند هم خيلي طولاني مي شود و هم مخاطب نمي تواند درك كند. وقتي درك نكرد، استفاده اي هم از آن نمي برد. پس ما نبايد گمان كنيم كه اهدافي كه ذكر مي شود اهداف انحصاري است و خدا همه اين كارها را فقط براي اين انجام داده است. اهدافي كه بيان مي شود قسمتي از همه اهداف است و براي ما مي گويند تا ما تربيت شويم و از اين نعمت استفاده كنيم. چون قرآن هدي للناس است و ما بايد با آن هدايت شويم بايد چيزي را بگويد كه بفهميم تا بتواند در ما اثر كند. اين است كه گاهي در ميان اهداف متعدد، هدف كوچكي را ذكر مي كنند تا غرض از بيان آن آيه براي آن مخاطبين تحقق پيدا كند.
مفاهيم اختار، اصطفي و اجتبي
... و اشهدان ابي محمدا عبده و رسوله اختاره قبل ان ارسله و سماه قبل ان اجتباه و اصطفاه قبل آن ابتعثه اذ الخلائق بالغيب مكنونه بستر الاهاويل مصونه و بنهايه العدم مقرونه ؛
حضرت زهرا سلام الله عليها در اين خطبه مبارك بعداز شهادت به توحيد و صفات الهي، شهادت به رسالت را ذكر مي فرمايند. ما با تعابير «ارسل»، «ابتعث» يا «بعث» آشناييم؛ «ارسال» يعني فرستادن و «بعث» يعني برانگيختن؛ ولي اوصاف ديگري هم در قرآن كريم براي انبياء ذكر شده است، از قبيل «اختيار»، «اصطفاء» و «اجتباء» كه به حسب رتبه بر ارسال يا بعث تقدم دارند. قرآن در مورد موسي عليه السلام مي فرمايد: «و انا اخترتك فاستمع لما يوحي؛ 2 من تو را به پيامبري انتخاب كردم». درباره بسياري از انبياء تعبير «اصطفاء» به كار برده شده است، مانند: ان الله اصطفي آدم و نوحا و آل ابراهيم و آل عمران علي العالمين. 3 « اجتبي» هم در مورد انبياء به كار رفته است. در سوره آل عمران مي فرمايد:«ما كان الله ليطلعكم علي الغيب و لكن الله يجتبي من رسله من يشاء؛ 4 معمولا همه اين ها در فارسي به «برگزيدن» معنا مي شود؛ اما نكته هايي كه در عربي در آن ها لحاظ شده مختلف است. «اصطفاء» از «صفو» است؛ يعني صاف و زلال چيزي را گرفتن، تصفيه كردن. «اجتباء» يعني كشيدن، چيزي شبيه عصاره چيزي را كشيدن. «اختيار» هم از ماده «خير» است؛ يعني چيزي را به عنوان خير برگزيدن.
اين اوصاف درباره پيغمبر اكرم صلي الله عليه و آله هم استعمال شده است؛ اما در اين خطبه به نكاتي اشاره دارد كه بايد به آن ها توجه كرد.
حضرت زهرا سلام اله عليها تاكيد مي كنند كه اين اختيار و اصطفاء قبل از ارسال و بعثت است. ابتدا ممكن است به ذهن اين گونه بيايد كه پيغمبر اكرم صلي الله عليه و آله در سن چهل سالگي مبعوث شدند، اما خدا چند سالي قبل از چهل سالگي ايشان را برگزيده بود. جمله هاي بعدي نشان مي دهد كه منظور اين نيست. من عباراتي را كه در ابتدا خواندم ترجمه تحت اللفظي مي كنم و بعد به توضيح آن ها مي پردازم؛
«شهادت مي دهم كه پدرم بنده و فرستاده خداست. خداي متعال او را انتخاب كرد. پيش از آن كه مبعوث به رسالت كند و قبل از آن كه او را برگزيند او را تعيين كرد.» وقتي كسي را براي كاري نامزد و تعيين مي كنند مي گويند: «سماه. و اصطفاء قبل ان ابتعثه؛ «ابتعث» يعني بعثتي كه با دقت و با حساب باشد. دراين عبارت باز مي فرمايند: اصطفاء قبل از بعثت بوده است؛ اما چه مقدار قبل؟ مي فرمايند: «هنگامي كه مخلوقات در عالم غيب مستور و پنهان بودند و پرده هاي بسيار حيرت انگيز آن ها را پوشانده بود و آن ها زير آن پرده ها حفظ مي شدند.» معمولا كساني كه اين خطبه را شرح يا ترجمه كرده اند عبارت «و بنهايه العدم مقرونه » را اين طور معنا كرده اند كه موجودات از ازل معدوم بودند اما اين عدم تا مرز آن وجود امتداد داشت. در آخرين مرحله نبودشان موجود مي شدند. اما احتمال ديگري هم هست كه به نظر بنده قوي تر مي رسد. منظور از نهايت، تاكيد در معدوديت است؛ يعني هيچ چيز نبودند به هرحال حضرت مي فرمايند: «آن وقتي كه مخلوقات در چنين وضعي بودند خداي متعال پيغمبر را انتخاب كرد و برگزيد و براي رسالت نام گذاري كرد و بعد در اين عالم در زمان خاصي او را مبعوث به رسالت كرد.»
نور رسول الله، اولين مخلوق
ما در روايات اين مفاهيم را شنيده ايم كه نور پيغمبر اكرم و ائمه اطهار صلوات الله عليهم اجمعين قبل از اين عالم خلق شده است. در روايتي نقل شده كه جابر از رسول خدا سؤال كرد: اولين مخلوق خدا چه بود؟ پيغمبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم فرمودند: «اول ما خلق الله نور نبيك يا جابر». شايد بتوان گفت:اين مضمون كه قبل از اين عالم محسوس، مخلوقي به نام نور وجود داشته و اين نور با وجود مقدس پيغمبر اكرم و ائمه اطهار عليهم السلام، اتحاد داشته، از حد تواتر هم بيشتر است. و حتي در كتب روايي اهل سنت هم آمده است. اما درك حقيقت اين مطلب بسيار مشكل است. ما تعبدا آن را قبول داريم؛ اما كنه آن را درست نمي فهميم. افراد سطحي نگر گمان مي كنند اين نور چيزي شبيه نور چراغ يا نور خورشيد بوده است؛ ولي وقتي دقت مي كنيم مي بينيم آن نور با اين نورها خيلي تفاوت دارد. آن نوري كه به وجود پيغمبر اكرم و ائمه اطهار نسبت داده شده چيزي است كه از يك پرتو آن بهشت آفريده شده است؛ ملائكه، لوح، قلم و... از آن نور آفريده شده اند! وقتي دشواري مطلب بيش تر مي شود كه مي شنويم اين نور، علمي فوق علومي كه ما تصور مي كنيم داشته است؛ بلكه علوم همه، مخلوقات بعدي از او پديد آمده است و ملائكه تسبيح خدا را از او ياد گرفته اند!
طبعا آن وقت، نه مكاني بوده و نه فضايي و نه زماني؛ زيرا اين نور اولين مخلوق است. اين نور چه نوري است؟ عقل ما درك نمي كند. آن چيزي كه مقداري انسان را آرام مي كند اين است كه خداي متعال خودش را هم نور معرفي كرده است؛ الله نور السماوات و الارض. 6 قطعا مي دانيم كه خدا نور حسي نيست. آن نوري را هم كه از نور خودش آفريده با او سنخيت دارد، نه با اين انوار مادي و حسي. ما نور خدا را از نقايص تنزيه مي كنيم و مي گوييم: خدا نور است، اما نوري كه حجم، زمان و مكان ندارد و محتاج به جوهري نيست كه به آن قائم باشد، و قابل تجزيه نيست، اما كنه آن را نمي فهميم. همين طور حقيقت نور رسول الله را هم نمي فهميم. فقط از طريق روايات اجمالا مي فهميم كه خداوند چنين مخلوقي هم دارد. همين اندازه بايد بگوييم كه آن قدر پاك است كه اگر در اين عالم ماده بخواهيم چيزي شبيه آن را پيدا كنيم، بايد بگوييم: مثل نور است و همان طور كه روشن شدن هر جسمي دراين عالم محتاج به نور است، موجودات اين عالم هم نسبت به آن موجود اين چنين نيازي دارند، او بايد بر اين ها بتابد تا روشن شوند؛ و اشرقت الارض بنور ربها. 7 در روايات آمده كه اين نوري كه خداي متعال به خود استناد مي دهد نور اهل بيت عليهم السلام است. اين ها مطالبي است كه در روايت آمده است و خدا را هزاران بار شكر مي كنيم كه گوش ما با اين معارف آشنا شده است. اين معاني آن قدر بلند است كه صدها فيلسوف و حكيم از درك حقيقت آن قاصرند؛ مگر كساني كه خداي متعال خود آن نور را حضورا به آن ها نشان داده باشد، مانند علي عليه السلام كه پرده ها از جلوي چشمش برداشته شده بود و مي فرمود: «لو كشف الغطاء ما ازددت يقينا. 8
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
5- بحارالانوار، ج 51 ص 42.
6- نور، 53.
7- زمر، 96.
8- غررالحكم، ص 021.
1- انعام، 79.
2- طه، 31.
3- آل عمران، 33.
4- آل عمران، 971.
پاورقي

 



واكاوي مداخلات انگليس در انتخابات ايران

حميد رضا اسماعيلي
در راستاي اين جنگ رواني، تجهيزات شبكه بي بي سي قبل از آغاز تظاهرات عده اي در مقابل سفارت جمهوري اسلامي در لندن (و حتي قبل از حضور پليس) نصب مي شود، اما از ده ها هزار نفري كه در انتخابات شركت كرده بودند تنها چند صد نفر كه چهره بسياري از آنها به عنوان معاندان نظام شناخته شده است، حضور داشتند، اما شبكه هاي بي بي سي لحظه به لحظه در جهت مشوش نشان دادن نتايج انتخابات آن را پررنگ پخش مي كردند.
سياست انگليس در قبال انتخابات ايران وجه مشتركي نيز با سياست اين كشور در قبال لبنان داشت و آن انتقال برخي اتباع اين دو مليت از انگليس به دو كشور ياد شده از طريق هواپيما بود تا سياست هاي دولت انگليس به سهولت بيشتري عملياتي شود. در جريان انتخابات لبنان 4 يا 5 هواپيماي بزرگ چارتر وظيفه انتقال لبناني هاي مقيم انگليس را به بيروت جهت شركت در انتخابات از سوي دولت انگليس بر عهده داشت و سه هفته مانده به 22 خرداد نيز پروازهاي ايران اير با وجود جايگزين شدن پروازهاي بزرگ باز هم با كمبود مواجه مي شوند. البته اين بار سياست انگليس بسيج چهره هايي بود كه مي پنداشتند به عنوان اعضاي اتاق فكر مي توانند در روند رأي گيري مردم مؤثر باشند، ولي عملاً نتيجه اي دربر نداشت. لذا پس از آن به دليل ناكامي در نتيجه انتخابات، سياست دولت انگليس و رسانه هاي اين كشور به اين سمت معطوف شد كه حتي اگر صحنه را واگذار كرده اند بايد از ايران سيمايي مشوش و از دولت چهره اي سركوبگر به خارج منعكس شود. در همين راستا روزنامه تايمز كه مواضعي نزديك به دولت انگليس دارد در 25/3/1388 نوشت: «آنچه كه در ايران رخ داد كودتايي عليه كودتا بوده است.« ميلي بند وزير خارجه اين كشور نيز در
23/3/1388 مي گويد: ايران را بايد همچنان در قبال دل نگراني هاي بين المللي درگير نگه داشت (تحت فشار گذاشت). وي در اظهاراتي مداخله جويانه در امور داخلي ايران گفت: «ملازمات حوادث اخير در ايران را با نگراني جدي دنبال مي كنيم.» به طور كلي بايد گفت تاكتيك انگليس قبل، حين و بعد از انتخابات ايجاد موج نرم عليه حاكميت و نظام اسلامي در جهت استراتژي آنها كه عدم توفيق احمدي نژاد براي دور بعدي رياست جمهوري بود طراحي شد.399
در واقع جسارت و جرأت انگليس براي مداخله نمادين در امور داخلي ايران به صورتي بود كه وزير خارجه اين كشور، ديويد ميلي بند، با راه اندازي وبلاگي درباره انتخابات ايران، آشكارا به تحريك تجمع كنندگان، اغتشاش گران و دخالت در امور داخلي ايران مي پرداخت. وي در نوشته هاي خود با پرداختن به وضع عدم دموكراسي در ايران و سركوب افراد به اصطلاح آزادي خواه، مردم ايران را به ادامه تجمعات غيرقانوني و درگيري هاي خياباني تشويق كرده و از آنها خواسته تا نظرات خود را درباره ديدگاه هاي مداخله جويانه خود اعلام كنند. ميلي بند در اين وبلاگ سعي كرد تا مردم انگليس را به نوعي با موضع ضدايراني خود تحريك و همراه كند و افكار عمومي اين كشور را از بحران مالي و بيكاري متوجه انتخابات ايران كند. نكته جالب اين وبلاگ آن بود كه به منظور تحريك مخالفان نظام جمهوري اسلامي ايران، ايران را به تلاش براي دستيابي به سلاح هسته اي، نبود دموكراسي و آزادي بيان و مخالفت با آزادي خواهان متهم كرد و به افراد مخالف نظام هم قول حمايت آشكار را داد. او از مردم انگليس و ايرانيان خارج از كشور خواست تا با درج نظرات خود درباره موضوعات مطرح شده موج ضدايراني را تقويت و افراد تجمع كننده در داخل ايران را هم تشويق كنند.400
دولت استعماري انگليس همچنين در روزهاي آشوب اعلام كرد به بهانه تحريم عليه برنامه هسته اي ايران، يك ميليارد و ششصد ميليون دلار از دارايي هاي ايران را توقيف مي كند. «ايان پيرسون» مديركل اقتصادي وزارت خزانه داري بريتانيا در بيانيه اي اعلام كرد كه جمع دارايي هاي ضبط شده ايران در بريتانيا، در چارچوب تحريم هاي اتحاديه اروپا و شوراي امنيت سازمان ملل متحد، حدود 976 ميليون و 110 هزار پوند استرلينگ (يك ميليارد و ششصد ميليون دلار) است.401 اما در مجموع سه محور اساسي شكل دهنده به رفتار افراطي دولت انگليس در قبال تحولات انتخاباتي ايران عبارتند از: رسوايي هاي مالي برجسته حزب كارگر و دولت «گوردون براون» در ضمن مشكلات اقتصادي اين كشور در آستانه انتخابات انگليس، ضربات وارد آمده بر انگليس و منافع نامشروع آن در پي غلبه گفتمان اصول گرايي بر سياست خارجي ايران و احتمال ورود ايران و آمريكا به دوره تعامل.
واكنش انگليس به تحولات ايران، سريع تر از كشورهاي ديگر بود. دولت گوردون براون كه در چند ماه اخير به خاطر رسوايي هاي مالي، به شدت تحت فشار افكار عمومي و حزب محافظه كار قرار گرفته بود به منظور انحراف افكار عمومي و تحت الشعاع قرار دادن ناكامي هاي دولت خود در دستيابي به اهداف داخلي و خارجي در دوره بحران اقتصادي و سياسي، مانور شديد در مورد مسئله انتخابات ايران را در اولويت و دستور كار سياست خارجي خود قرار داد و از همان روزهاي اول پس از انتخابات اقدام به برنامه ريزي عملياتي و تهاجم شديد رسانه اي عليه نظام سياسي ايران كرد. با اين حال، همانطور كه گفته شد اهداف انگليس صرفاً معطوف به انگيزه هاي داخلي نبود و هدف گيري توانمندي و قدرت منطقه ايران از راه هاي گوناگون به خصوص تضعيف پشتوانه داخلي سياست خارجي ايران نيز جزو اهداف جدي انگليس بود. لندن در مرحله اول تلاش كرد تا در دو سطح بين المللي و منطقه اي، يك ائتلاف سياسي عليه ايران را سامان دهد. درست سه روز پس از برگزاري انتخابات، دولت انگليس تحرك وسيعي را براي تشكيل يك ائتلاف بين المللي كه هسته اوليه آن در قالب كميته همكاري شكل گرفت شروع و در اين زمينه با طيف وسيعي از كشورهاي اروپايي و عربي مذاكره كرد. در سطح منطقه اي هم سفارت هاي انگليس در كشورهاي عربي، به خصوص در كشورهايي كه از اقليت شيعي برخوردارند، تلاش كردند تا رهبري اين ائتلاف را برعهده گيرند. لندن با اين باور كه بايد به همان شيوه كه انقلاب اسلامي در سال 1979 به پيروزي رسيد، يعني از طريق حضور مردم در خيابان ها و تظاهرات گسترده مردمي، حكومت از دستان نظام اسلامي خارج شود بر مسئله تداوم تظاهرات، تحريك مردم در خيابان ها، تشديد آشوب ها و ناآرامي ها تأكيد فراواني كرد و در همين راستا نقش سفارت انگليس در تهران و تلويزيون فارسي بي بي سي از اهميت ويژه اي برخوردار بود.
اقدامات تعرضي انگليس بر ضد ايران را مي توان در پنج حوزه رسانه اي، سياسي، اجتماعي، اعتقادي و عملياتي تقسيم كرد. در عرصه رسانه اي مهمترين اقدامات تبليغي و رسانه اي صورت گرفته توسط لندن عبارتند از: تخصيص چند صد هزار پوند توسط دولت انگليس براي چاپ و توزيع عكس برخي جان باختگان در جريان آشوب ها، اجاره چند ميليون پوندي صفحات اول روزنامه هاي برجسته انگليس براي پوشش جهت دار اخبار ايران، اختصاص ميليون ها پوند جهت تقويت شبكه بي بي سي فارسي، هماهنگي با شركت گوگل براي افزايش توان ترجمه فوري فارسي به انگليس در جهت اخذ نقطه نظرات شهروندان ايراني و برقراري ارتباط با آنها، ايجاد هزاران عنوان اينترنتي توئيتر براي برقراري ارتباط با شهروندان ايراني و افزايش تعداد ماهواره ها براي پوشش بهتر و كاملتر شبكه بي بي سي فارسي. در عرصه سياسي نيز، اگرچه انگليس از ابتدا تلاش مي كرد تا با ايجاد ائتلاف سياسي بين المللي و منطقه اي، ايران را منزوي كند، اما پس از بروز علايم اوليه ناكامي در پي پاسخ شديد ايران و بازداشت جمعي از كاركنان محلي سفارت انگليس در تهران، لندن تلاش كرد تا با فراخواني سفراي اروپايي از تهران، موجبات تقويت جايگاه رهبري خود و انزواي ايران را فراهم آورد. با اين حال، اين تلاش ناكام ماند و با وجودي كه انگليس راضي شده بود كه اين اقدام به صورت موقتي، چند روزه و سمبليك انجام شود ولي نتوانست كشورهاي اروپايي را با خود همراه كند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
399 . «گزارش خبري- تحليلي كيهان: نقش انگليس در اغتشاشات اخير»؛ روزنامه كيهان؛ چهارشنبه 27 خرداد 1388.
400 . «وزير خارجه انگليس درباره آشوب ها خياباني تهران وبلاگي راه اندازي كرد»؛ خبرگزاري فارس؛ 31 خرداد 1388، كد مطلب 8803310404.
401 . «توقيف 6/1 ميليارد دلار دارايي هاي ايران توسط رژيم انگليس»؛ روزنامه كيهان؛ شنبه 30 خرداد 1399، ص2.
پاورقي

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14