(صفحه(12(صفحه(9(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


چهارشنبه 4 خرداد 1390- شماره 19935

«تقلب» و «مكتب ايراني» دولبه يك قيچي اند



«تقلب» و «مكتب ايراني» دولبه يك قيچي اند

آرش پاك انديش
1- دهمين دوره انتخابات رياست جمهوري ايران در شرايطي به وقوع پيوست كه انقلاب اسلامي سي سالگي خود را جشن مي گرفت و در نگاهي به گذشته خود، ظهور و سقوط جرياناتي را مي ديد كه نتوانستند به آرمان هاي انقلابي خويش وفادار بمانند؛ عده اي تناقض انديشه هايشان را با حكومت اسلامي دريافتند و ترجيح دادند با خروج از حاكميت در نقش اپوزيسيون به انتقاد دائمي از همه چيز و همه كس بپردازند. اما برخي با پذيرش ساختارهاي حكومتي، وارد عرصه خدمت رساني در مناصب اجرايي كشور شدند و آغاز كار خويش را در فضاي گفتماني «امام و انقلاب» رقم زدند.
به عقيده بسياري از آگاهان سياسي، ورود انقلاب اسلامي به دهه چهارم، عصر پوست اندازي انقلاب محسوب مي شود، چه؛ سه سال قبل از آن جمعي به قدرت رسيده بودند كه با برافراشتن بيرق اصولگرايي، تحقق شعارهاي اول انقلاب را وجهه همت قرار دادند. دراين ميان، برخي كه هيجانات انقلابي شان فروكاسته بود و به تعبير «كرين برينتون» مولف كتاب «كالبدشكافي چهار انقلاب» در ساختار بوروكراتيك حاكميت هضم شده بودند در بيم آشكار شدن ماهيت سست انديشگي خويش به تقابلي همه جانبه با انقلابيوني برخاستند كه در عصر ضدانقلاب، بازگشت به آرمان هاي بنيادين و شكل دهنده انقلاب اسلامي را مطالبه مي كردند.
فقدان اعتقاد به مباني گفتمان امام و انقلاب در ميان تجديدنظر طلبان محملي فراهم كرده بود تا به واسطه درك زمان حيات اوليه انقلاب، از اين نمد پوستيني براي خود بدوزند، اما دلباختگان خط امام و رهبري بيش از هر جريان ديگري، در مسير احياي انديشه هاي اصيل انقلابي مي كوشيدند و اين، براي عافيت طلبان عمل گريز، سخت گران بود.
انتخابات رياست جمهوري دهم صرفنظر از آشكار ساختن اعتقاد و باور مردم به جمهوري اسلامي، بستر تميز و تشخيص حركت راستين در مسير آرمان هاي امام و انقلاب را پيشروي ملت نهاد.
با وجود اينكه پيروزي گفتمان عدالت در سوم تير 84 و سلوك رفتاري پرچمدار اين جريان، به گواه بسياري از ناظران سياسي يادآور رويكردهاي كلي بنيانگذار انقلاب اسلامي بود و فصل نويني از احياي ايدئولوژي سياسي- اجتماعي امام خميني(ره) را در سپهر سياست ايران گشود اما اتصال به اين منبع پرخير و بركت دگربار، در مهم ترين رويداد اواخر دهه 80 شمسي مورد توجه قرار گرفت.
دراين ميان؛ يكي خود را نخست وزير دوران امام(ره) معرفي كرد و ديگري نمايندگي ولي فقيه در برخي نهادهاي حكومتي و رياست قوه قانونگذاري كشور در حيات امام(ره) را به رخ مي كشيد غافل از اينكه پير جماران متذكر شده بود: «ملاك حال فعلي افراد است».
ايجاد شبهه در سلامت انتخابات و اصرار بر ابطال انتخاباتي كه در همان چارچوب برگزاري انتخابات در سال هاي پيش انجام گرفته بود و القاي اين شبهه كه نظام به رأي مردم وقعي ننهاده و مسئولانه و قانونمند عمل نمي كند؛ در وهله اول خط بطلاني بر ادعاي دروغين باور به مردمسالاري از سوي مناديان انديشه ليبرال دموكراسي كشيد و سپس، ولايتمداري عده اي را كه پيش از اين بر ضرورت تمكين از منويات ولي فقيه داد سخن مي راندند، زير سؤال برد.
اين همه در شرايطي به وقوع پيوست كه جريان نفاق، ماه ها قبل از انتخابات در حركتي فتنه انگيزانه با تشكيل كميته صيانت از آراء، عدم اعتماد به نهادهاي قانوني برگزار كننده انتخابات و تاييد غيرمستقيم احتمال وقوع تقلب را تدارك ديده و در ميتينگ هاي انتخاباتي خويش اذهان عمومي را در راستاي ايجاد تشنج در جامعه آماده كرده بودند حال آنكه رهبري معظم انقلاب بارها نسبت به شيوع اين شيوه غلط هشدار دادند و پس از آن نيز بر تداوم ادعاي تقلب گسترده در انتخابات بدون ارائه مستندات محكمه پسند و ايجاد التهابات خياباني كه حاصل آن، ظلم مسلم به نظام اسلامي و جرمي بزرگ بود، انتقاد كردند: «در همين مسائل اخير، مسائل را بايد اصلي و فرعي كرد. مسئله اصلي چيست، يك سلسله مسائل فرعي هم پيرامون اوست. نه اينكه آن مسائل فرعي كم اهميت است، اما مسئله اصلي اهميتش بيشتر از آنهاست. مسئله اصلي دراين قضاياي اخير اصل انتخابات بود. زير سؤال بردن اصل انتخابات بزرگ ترين جرمي بود كه انجام گرفت. چرا شما نسبت به اين جرم چشمتان را مي بنديد؟اين همه زحمت كشيده بشود، مردم بيايند، يك شركت به اين عظمت، يك نصاب شكني، يك ركوردشكني در دنيا در مردم سالاري، در دموكراسي اي كه اين قدر ادعايش را مي كنند انجام بگيرد، بعد يك عده مفت و مسلم بيايند بدون استدلال، بدون دليل، همان فرداي انتخابات بگويند: انتخابات دروغ است، اين كار كوچكي است؟ اين جرم كمي است؟» 1
ايشان پيش از اين نيز، در سخنراني خود در جمع زائران حرم رضوي بر صحت انتخابا ت هاي برگزار شده طي سي سال گذشته و نيز دهمين دوره انتخابات رياست جمهوري تاكيد كردند و فرمودند: «كساني كه براي انتخابات خود را نامزد مي كنند، بدانند كه انتخابات يك وسيله اي است براي بالا بردن توان كشور، براي آبرومند كردن ملت؛ انتخابات فقط ابزاري براي قدرت طلبي نيست... انتخابات به فضل الهي و به حول و قوه الهي انتخابات سالمي است. من مي بينم بعضي ها در انتخاباتي كه دو سه ماه ديگر انجام خواهد گرفت، از حالا شروع كرده اند به خدشه كردن. اين چه منطقي است؟ اين چه فكري است؟ اين چه انصافي است؟ اين همه انتخابات در طول اين سي سال انجام گرفته است- در حدود سي انتخابات- مسئولان وقت در هر دوره اي رسماً متعهد شده اند و صحت انتخابات را تضمين كرده اند و انتخابات صحيح بوده است؛ چرا بي خود خدشه مي كنند، مردم را متزلزل مي كنند، ترديد ايجاد مي كنند؟ كه البته در ذهن مردم عزيز ما با اين حرف ها ترديد ايجاد نخواهد شد.»2
در حقيقت، پديده نفاق جديد در شرايطي بروز كردكه هيچ كدام از عناصر شاخص اين جريان در حلقه هاي مختلف از مواضع انحرافي خود عدول نكرده و در مواضع قبلي پابرجا بودند اما براي جلب اعتماد عمومي با توجه به گفتمان حاكم بر فضاي سياسي كشور، شعار دفاع از امام و ارزش هاي انقلاب را سر دادند ولي از آنجا كه اين جريان همه سرمايه هاي مادي و آبروي سياسي خود را براي پيروزي به صحنه آورده بود هر نتيجه اي غير از فتح (به رغم تغيير شعار) به منزله پايان عمر سياسي آن بود بنابراين برنامه ريزي اساسي معطوف به آن شد كه در صورت شكست به جاي حذف از عرصه سياسي، نظام جمهوري اسلامي را قرباني هوس هاي شيطاني سردمداران كانون فتنه نمايند و به همين دليل است كه «تقلب در انتخابات» به «رمز آشوب» تبديل شد.
2- «از مكتب اسلام دريافت هاي متنوعي وجود دارد اما دريافت ما از حقيقت ايران و حقيقت اسلام، مكتب ايران است و ما بايد از اين به بعد مكتب ايران را به دنيا معرفي كنيم»3، «فردوسي نخستين سازمان دهنده و طراح «ناسيوناليسم شيعي» در ايران است. ملي گرايي وي توأم است با ارادت به ائمه اطهار و ولايت پذيري و اشعارش به سبب مقتضيات زمان كه در حجاب داستان هاي كهن ايران پيچيده شده است.»4، «امروز معرفي و بردن نامي از ايران در جهان ذكري الهي است»5، «در مكتب ايران اگر مي خواهي خدا را معرفي كني بايد انسان را معرفي كني»6، «مكتب ايران روشن ترين و زيباترين فردا را به همه انسانها هديه مي كند.»7
با مرور جملات فوق صرفنظر از شخصيت گوينده اين سخنان، لازم است درباره موضوع «مكتب ايران» بدون هيچ گونه پيش قضاوتي از ديدگاه علما و نخبگان عرصه فكر و انديشه مدد جست و سپس با شناخت ابعاد موضوع به تحليل واقع نگرانه اي دست يافت.
شهيد بزرگوار استاد مرتضي مطهري با اشاره به تفكري كه امروزه به «مكتب ايراني» شهرت يافته مي نويسند: «عجبا! مي خواهند با انديشه هايي كه چكيده افكار ماسينيون مستشار وزارت مستعمرات فرانسه در شمال آفريقا و سرپرست مبلغان مسيحي در مصر و افكار گرويچ يهودي ماترياليست و انديشه هاي ژان پل سارتر اگزيستانسياليست ضد خدا و عقايد دوركهايم جامعه شناس ضدمذهب است، اسلام بسازند، پس و علي الاسلام السلام.»
در مجموع استاد شهيدمان علامه مرتضي مطهري بر اين باور است كه «ملاك مليت، خون و نژاد كه امروز محكوم است، نيست؛ ملاك مليت، فرهنگ است و فرهنگ به حكم اينكه زاده تاريخ است نه چيز ديگر، در ملت هاي مختلف، مختلف است؛ فرهنگ هر قوم فرهنگ آن قوم است؛ هر قوم كه فرهنگ مستمر نداشته نابود شده است؛ ما ايرانيان فرهنگ دو هزار و پانصد ساله داريم كه ملاك شخصيت وجودي ما و من واقعي ما و خويشتن اصلي ماست در طول تاريخ حوادثي پيش آمد كه خواست ما را از خود واقعي ما بيگانه كند ولي ما هر نوبت به خود آمديم و به خود واقعي خود بازگشتيم، آن سه جريان عبارت بود از حمله اسكندر، حمله عرب، حمله مغول، در اين ميان بيش از همه درباره حمله عرب بحث كرده و نهضت شعوبيگري را تقديس كرده است، آنگاه گفته اسلام براي ما ايدئولوژي است و نه فرهنگ؛ اسلام نيامده كه فرهنگ ما را عوض و فرهنگ واحدي به وجود آورد، بلكه تعدد فرهنگ ها را به رسميت مي شناسد همان طوري كه تعدد نژادي را يك واقعيت مي داند؛ آيه كريمه «انا خلقناكم من ذكر و انثي و جعلناكم شعوباً و قبائل...» ناظر به اين است كه اختلافات نژادي و اختلافات فرهنگي كه اولي ساخته طبيعت است و دومي تاريخ، بايد به جاي خود محفوظ باشد؛ ادعا كرده است كه ايدئولوژي ما روي فرهنگ ما اثر گذاشته و فرهنگ ما روي ايدئولوژي ما، لهذا ايرانيت اسلامي شده است و اسلام ما اسلام ايراني شده است.»
شهيد مطهري مي افزايد: «اين بيان عملاً و ضمناً، نه صريحاً فرهنگ واحد به نام فرهنگ اسلامي را انكار كرده است و صريحاً شخصيت هايي نظير بوعلي و ابوريحان و خواجه نصيرالدين و ملاصدرا را وابسته به فرهنگ ايراني دانسته است...»8
از سوي ديگر حضرت آيت الله مصباح يزدي كه مقام معظم رهبري ايشان را مطهري زمان ناميدند با اشاره به خطراتي كه امروز اسلام را تهديد مي كند مي فرمايند: «اين حرف هاي ملي گرايانه و مكتب ايراني، آن هم در زماني كه نهضت اسلامي در جهان اسلام درحال شكل گيري است، براي چيست؟ ملي گرايي و دم زدن از مكتب ايراني با چه انگيزه اي مي تواند صورت بگيرد؟»9
«خيانت يعني تغيير در برخي اصول. مثلاً اينكه به جاي اسلام، ايران را مطرح كنيم. اينها مسائل ريشه اي است و مطرح كردن اين مسائل جريان انقلاب را تضعيف مي كند؛ آن هم زماني كه كشورهاي منطقه به بيداري اسلامي رسيده و مي خواهند از انقلاب ما الگوگيري كنند و حالا ما بياييم بگوييم انقلاب ما يك انقلاب ايراني بود.»
علامه مصباح يزدي تأكيد مي كند:« گوينده اين حرف [مكتب ايراني] با هر نيت و از هر كجا الهام گرفته باشد، خيانت كرده و ما بايد خدمت و خيانت را از هم تشخيص دهيم و اينها ربطي به نيت افراد ندارد و بدانيد هر سخني اگر در جهت تضعيف ارزش ها باشد، خيانت است.»10
همچنين در واكنشي از سوي حضرت آيت الله جوادي آملي درباره ناكارآمدي «مكتب ايراني» مي خوانيم: «اسلام به ايران شرف، عظمت، جلال و شكوه داده است و نبايد براي مطامع دنيا به چاه مكتب ايراني بيفتيم»11.
حجت الاسلام والمسلمين احمد سالك سخنگوي جامعه روحانيت مبارز نيز در واكنش به طرح موضوعات انحرافي همچون مكتب ايران خاطر نشان مي سازد: «افتخار ما اين است كه انقلاب اسلامي با پشتوانه تاريخي وسيعي كه در ايران است و در اين نقطه از جهان به رهبري يك روحاني بزرگواري مثل حضرت امام(ره) سازمان يافت. افتخار ايران به اسلام است. اين ايران است كه كلمه اسلام پشت آن مي آيد لرزه بر اندام استكبار جهاني مي اندازد. من يك جمله اي اينجا اضافه كنم، بعد از صحبت هايي كه آقايان كردند، اولين شبكه وهابيت در عربستان سعودي توسط يكي از علماي وهابي استفاده كاملي از اين صحبت ها كرد و فرياد زد كه ما 30 سال است مي گوييم ايران براي ايران دارد كار مي كند سخن از اسلام و شيعه و اينها نيست، يكي از مقامات حكومتي راجع به ايران صحبت كرده و بحث اسلام ندارد و مي گويد از اين پس مكتب ايران مطرح است به جاي مكتب اسلام و اين نكته، نكته نگران كننده اي است، خوراكي شد براي دشمنان اسلام و بايد هر كسي محدوده حركت خود را بشناسد»12.
سرلشگر دكتر فيروزآبادي رئيس ستاد كل نيروهاي مسلح نيز از نگاه امنيت ملي به بحث مكتب ايران پرداخته و انتشار اين گونه سخنان را حركت در جهت اجراي سياست هاي راهبردي ابر سرمايه داري كه اتحادي نبايد بين كشورهاي اسلامي باشد، مي داند.
وي مي افزايد: «ما يك ملتي هستيم با فرهنگ، ادب، تاريخ، پيشينه بسيار قوي كه مركز ارزش هاي جهاني بود، اما همين ايران با همين فرهنگ و تمدن، مكتب اسلام ناب را مرجح دانست و پذيرفت و متعاقب آن به دنبال وحدت اسلامي به دنبال برادري و اتحاد با كشورهاي اسلامي و كشورهاي منطقه پيش رفت.
اما مكتب ايراني، يعني كشورهاي اسلامي، حساب ما از شما جداست، كشورهاي عربي حساب ما از شما جداست اين در جهت تجزيه جهان اسلام است اين حرفها در جهت خنثي كردن خون هاي شهدا و زحمت هايي است كه امام(ره) و رهبري عزيز انقلاب براي اتحاد جهان اسلام كشيده اند. »
فيروزآبادي ضمن توجه دادن قوه قضائيه به اين گونه امور بيان مي دارد: «ورود تئوريسين ها و نظريه پردازان جنگ نرم و جاسوسان سيا به كشور را چه كسي اجازه داده است؟ وزارت اطلاعات، نيروي انتظامي بايد پاسخگو باشند و قوه قضائيه بايستي رسيدگي كند.
چرا قوه قضائيه به اين جرايم رسيدگي نمي كند، اينها جرايم امنيت ملي هستند، اين اظهارات اركان نظام را مورد هدف قرار مي دهند، وقتي كسي مكتب ايراني را در نفي و كنار گذاشتن مكتب اسلام ناب محمدي(ص) اراده مي كند و ايران را در مقابل جمهوري اسلامي ايران بيان مي كند مگر جز ادامه راه فتنه گران است؟
آنها (فتنه گران سال 88) هم مي گفتند جمهوري ايراني، جمهوري ايران دنبال حذف اسلام بود، اين همان راهبرد ابر سرمايه داري است كه بايد هم حذف اسلام و هم انزواي ايران در بين كشورهاي اسلامي صورت گيرد با جدا كردن و تجزيه كشورهاي اسلامي با تكيه بر ملي گرايي. البته بايد بين ملي گرايي و وطن دوستي و حب وطن تفاوت قائل شد. در نزد ما مليت بسيار بزرگ و مقدس است. حضرت امام(ره) روزي به شهيد فلاحي فرمودند ما آن قدر ملي هستيم كه اگر اين دست من روي خاك ايران باشد در مرز و دشمن بخواهد پايش را آنجا بگذار من ترجيح مي دهم دست من قطع بشود و پاي دشمن آنجا گذاشته نشود.»13
با مطالعه دقيق ديدگاه صاحب نظران و بزرگاني همچون استاد مصباح يزدي كه رهبر فرزانه انقلاب ايشان را عقبه تئوريك نظام ناميده اند درباره سلامت گفتار حاميان «مكتب ايران» مي توان به ديده ترديد نگريست. صداي معتمدين نظام و صاحبان كرسي علم و انديشه را براستي بايد در راستاي گوشزد خطر ظهور جرياني كه در راستاي تكميل زنجيره فتنه 88 گام مي نهد و با مهره چيني حساب شده اي براي بقاي خويش ناگزير به سازگاري با عناصر خودفروخته جريان موسوم به اصلاح طلب مي شود و صراحتاً خود را خارج از دايره اصولگرايي معرفي مي كند14 و سعي در القاي وجود حاكميت دوگانه دارد، دانست.
حمايت و ابراز خوشحالي ضدانقلاب از طرح مبحث «مكتب ايران»
طرح مباحث انحرافي و مشغول كردن كشور به موضوعات غيرضرور و بي فايده- اگر نگوييم مضر- آن هم در سالي كه بايد جهاد اقتصادي سرلوحه حرف و عمل همگان باشد، بدون شك با استقبال و روي خوش دشمنان نظام مواجه مي شود.
روزنامه صهيونيستي «هاآرتص» در مورد بحث مكتب ايراني مي نويسد: «بيان مطالبي از اين قبيل كه كشور بر اسلام اولويت دارد و اسلام وابسته به كشور است حتي در كشورهايي كه در مقايسه با ايران كمتر محافظه كار و اصول گرا هستند جرات مي خواهد و هيچ دولت اسلامي جرات بيان صريح آن را ندارد و اين گونه تفكرات بيشتر در كشورهاي غربي ليبرال ديده مي شوند و سنخيتي با كشوري كه انقلاب اسلامي كرده و شعارش صادر كردن اسلام است ندارد.»15
و هوشنگ اميراحمدي مي گويد: «چهار دوره از زندگي جمهوري اسلامي گذشته يا دارد مي گذرد؛ دوره اسلام اسلام در اوايل انقلاب، دوره اسلام ايران كه ايران مهم شده بود ولي اسلام هنوز عمده بود. دوره ايران اسلام و من اعتقاد دارم كه ايران دارد وارد مرحله ايران ايران مي شود. من تقريبا 16 سال پيش مقاله اي نوشتم با نام درآمدي برجامعه مدني و در آن پيشگويي كردم كه وارد مرحله ايران ايران مي شويم. الان كه شما به ايران مي رويد، مي بينيد كه در ايران يك دعواي اساسي بين ايران گرايي و اسلام گرايي وجود دارد و ايران گرايي دارد عمده مي شود. نه فقط بين ايراني هاي سكولار عرفي بلكه حتي بين مذهبي ها!»16
گويا صحنه گردانان موثر در فتنه ها چه آنها كه سران فتنه 88 لقب گرفتند و چه كساني كه با حمايت يك عقبه فكري منحرف به دنبال تئوريزه نمودن مباحثي همچون «مكتب ايران» و «ظهور بسيار نزديك است» بوده و هستند از نقش ممتاز ولايت فقيه درجلوگيري از به انحراف كشيده شدن آرمان هاي انقلاب غافل شده اند.
جماعتي كه هر روز به جلوه اي خود را عرضه مي كنند تا از رهگذر مشاطه گري براي خلقي كه آبرويي برايشان قائل نيستند، توجهي دست و پا كنند و شكست گفتماني خويش را در لواي اين هرزگي ها پنهان دارند، اينك با دستاويز قراردادن مفاهيم ملي گرايانه با القاي وجود حاكميت دوگانه در جمهوري اسلامي مي خواهند ضمن يارگيري از حلقه هاي فكري «جنبش خودخوانده سبزها» در برابر اراده ملت ايستادگي كنند. اين همه در حالي است كه ملت تأكيدات امام را از ياد نبرده و همچنان «پشتيبان ولايت فقيه» هستند تا «آسيبي به مملكت» نرسد و پيوسته نخواهندگذاشت «انقلاب به دست نااهلان» بيفتد. البته يكسان شمردن مجرماني كه ادعاي «تقلب» داشتند با طرح كنندگان مباحث انحرافي نابجاست و هركدام كيفري دارند كه كالبدشكافي آن فرصتي ديگر مي طلبد.
ياد و خاطره آن پير روشن ضمير و جاويدان در يادها بخير كه چه زيبا در وصيت نامه خويش از رخنه «دستهاي ناپاك عمال ابرقدرتها چه عمال خارجي و چه عمال داخلي بدتر از خارجي» هشدار داد و بر لزوم هوشياري امت اسلامي از كيد و حيله «وسواس خناسان معاند» تأكيد كرد.
در پايان ضمن تقدير از تدبير هوشمندانه «فرزند ملت» در ابراز وفاداري به محضر سكان دار انقلاب، اميد مي رود معادلات شيطاني باندهاي زر و زور و تزوير كه صرفا به دنبال ايجاد تنش درفضاي سياسي كشور هستند نقش برآب شده باشد و از اين پس بيش از گذشته شاهد حضور پرنشاط و اميدبخش دولتمردان عدالت محور درعرصه خدمت رساني كشور باشيم.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- بيانات مقام معظم رهبري درجمع نخبگان دانشگاهي 6/8/1389
2- بيانات مقام معظم رهبري درجمع زائران حرم رضوي 1/1/1388
3- سخنراني اسفنديار رحيم مشايي درمراسم اختتاميه همايش ايرانيان مقيم خارج از كشور- خبرگزاري فارس 13/5/89
4-پيام اسفنديار رحيم مشايي به مراسم بزرگداشت يك هزار وصدومين سال تولد فردوسي 25/2/1387
5-سخنان اسفنديار رحيم مشايي درمراسم گشايش نمايشگاه شگفتي هاي گردشگري ايران 21/5/1387
6-سخنراني اسفنديار رحيم مشايي در مراسم همايش ايرانيان مقيم خارج از كشور- خبرگزاري فارس 13/5/89
7- منبع پيشين
8- نامه شهيد مطهري به امام خميني(ره) يك سال قبل از پيروزي انقلاب اسلامي
9-پايگاه اطلاع رساني آثار حضرت آيت الله مصباح يزدي 24/1/1390
10-سخنراني آيت الله مصباح يزدي درهمايش نمايندگي ولي فقيه در سپاه
13/2/1390
11-رجانيوز 30/1/1390
12- ميزگرد برنامه «بدون خط خوردگي» راديو گفتگو- خبرگزاري فارس
20/5/1389
13- خبرگزاري فارس 19/5/1389
14- عباس اميري فر رئيس شوراي فرهنگي و امام جماعت نهاد رياست جمهوري درگفتگو با روزنامه شرق اظهارداشت: اصولگرا نيستيم... اصلاح طلبان درليست انتخاباتي ما هستند... روزنامه شرق 10/2/1390
15-مقاله «ايران فراتر از اسلام» مندرج در روزنامه صهيونيستي «هاآرتص» جهان نيوز 27/5/1389
16- گفتگوي هوشنگ اميراحمدي با شبكه تلويزيوني صداي آمريكا- صراط نيوز 18/5/1389

 

(صفحه(12(صفحه(9(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14