(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


دوشنبه 9 خرداد 1390- شماره 19939

تحليل علمي آثار زكات
نقش رهبري در جلوگيري از استبداد

E-mail:shayanfar@kayhannews.ir




تحليل علمي آثار زكات

آيت الله محمد تقي مصباح يزدي
2- ونماء في الرزق؛
فايده دوم زكات، فايده اي دنيوي است و آن اين است كه با دادن زكات روزيتان هم درهمين عالم وسيع مي شود. اطاعت خدا و رعايت احكام الهي باعث مي شود كه خداي متعال باب رحمتي را به روي انسان باز كند به گونه اي كه خود انسان هم نمي تواند حساب كند. قرآن مي فرمايد: و من يتق الله يجعل له مخرجا و يرزقه من حيث لايحتسب؛ 1 تقوا باعث مي شود كه خدا روزي را وسيع كند. اين پاداشي الهي است كه خدا به انسان باتقوا مي دهد. اين يكي از دلايل زياد شدن روزي به وسيله زكات است.
دليل ديگر راهي است كه مؤمنين با تجربه عملي به آن رسيده اند. بنده يكي از آقايان اهل علم را مي شناسم كه واقعا مظهر سخاوت و كرم است. من نديدم كسي اين قدر راحت بذل و بخشش كند. ايشان مي گفت: هر وقت من اين بخشش ها را داشته باشيم سرمايه ام بي حساب اضافه مي شود. نمونه اش اين است كه امسال صد رأس از ميش هاي من دوقلو زاييدند. اين را همه تجربه كرده ايم كه وقتي زكات مي دهيم بلا دفع مي شود و مالمان بركت پيدا مي كند؛ چرا؟ نمي دانيم.
تحليل علمي آثار زكات
اين معنا را براي كساني كه بيشتر به مسائل علمي توجه دارند و خيلي به مسائل تعبدي توجه نمي كنند، مي توان به روش علمي توضيح داد. اين يك مسئله اقتصادي است كه پيشرفت اقتصادي جامعه مرهون اين است كه مصرف كننده بتواند از توليدات استفاده كند. اگر توليد در جامعه زياد شود، اما خريدار نداشته باشد نفعي براي صاحب سرمايه ايجاد نمي كند. در اقتصاد جهاني وقتي بخواهند اقتصاد رشد كند بايد ابتدا فكر بازار خريد باشند. در كشورهاي سرمايه داري سعي مي كنند- گرچه براي فريب دادن مردم- قدرت خريد توده مردم موقتا هم كه شده بالا برود. مؤسسات اعتباري كه در اين قرن فراوان شده اند به همين منظور وام در اختيار مردم قرار مي دهند. اين تاكتيكي است براي اين كه سرمايه دار هم سود بيشتري ببرد. در اقتصاد جهاني كشورهاي پيشرفته صنعتي به عنوان كمك هاي علمي و اقتصادي و فرهنگي و بانكي و...مؤسسات اقتصادي و اعتباري تأسيس مي كنند و به كشورهاي ديگر وام مي دهند براي اين كه كالايشان به فروش برود. پس يكي از راه هاي رشد اقتصاد جامعه اين است كه به فقرا كمك شود تا قدرت خريد پيدا كنند. اگر قدرت خريد پيدا كنند باز نفعش به توليد كنندگان برمي گردد.
يكي از فايده هاي زكات اين است كه در جامعه براي مستضعفين قدرت خريد ايجاد مي كند. گردش پول باعث رشد اقتصادي مي شود. طبعا آن هايي كه پول بيشتري دارند بايد مقداري از آن را به آن هايي كه كمتر دارند منتقل كنند. پس هم از راه تجربه، هم از راه استدلال علمي و هم از راه بيان قرآني ما مي فهميم كه انفاق كردن باعث بهبود وضع اقتصادي مي شود.

آثار روزه
... والصيام تثبيتا للاخلاص، والحج تشييدا للدين؛2
در ادامه شرح خطبه فدكيه به بخش دوم آن رسيديم كه در آن، حضرت زهرا سلام الله عليها به فلسفه تشريع تعدادي از عناوين احكام و ارزش هاي اسلامي اشاره مي كند. در شب هاي گذشته پيرامون عناوين ايمان، نماز و زكات در حدي كه خداي متعال توفيق داد توضيحاتي عرض كرديم. در ادامه حضرت يكي از حكمت هاي تشريع روزه را مورد تأكيد قرار مي دهند. البته ذكر اين حكمت ها به معناي حكمت انحصاري نيست؛ بلكه به مناسبت مقام، ذكر هركدام كه بيشتر اهميت داشته آن را انتخاب كرده اند. روزه ويژگي برجسته اي دارد كه در ساير عبادات نيست و آن اين است كه چون روزه يك عمل امساكي است و عبادتي است كه قوامش به ترك است، جاي ريا و سمعه ندارد. كسي كه روزه گرفته است به صرف روزه گرفتن نمي تواند رياكاري كند، مگر كسي تعمد داشته باشد كه خودنمايي و اظهار كند و بگويد: من روزه هستم كه آن مسئله ديگري است. خود روزه گرفتن ترك يك سلسله مفطرات است و اين اعم است از اين كه شخص روزه باشد يا به دليل ديگري امساك كند. ساير عبادات اين طور نيست. وقتي كسي نماز مي خواند ظاهر عمل او نشان مي دهد كه مشغول نماز است. وقتي خمس و زكات مي دهد يا انفاق مي كند دست كم كسي كه مال را مي گيرد مي فهمد كه اين مال را اعطا كرد. حج، جهاد و ساير عبادات هم همين طور است؛ ولي روزه اين طور نيست. از اين جهت اين عبادت به اخلاص نزديك تر است. كسي كه يك ماه اين عبادت را انجام مي دهد اين عمل براي او تمرين اخلاص است. وقتي يك ماه انسان عملي را هر روز تكرار كند براي او ملكه مي شود. پس روزه اخلاص را در انسان تثبيت مي كند. اين فايده بر روزه بيش از ساير عبادات مترتب مي شود. از اين جهت مي توان گفت كه: همان طور كه حضرت زهرا سالم الله عليها فرموده اند، حكمت برجسته در روزه «تثبيت اخلاص» است. اما معناي اين سخن اين نيست كه فايده روزه فقط همين است.
روزه و سلامت تن
در روايات فوايد فراواني اعم از فوايد بدني، بهداشتي، اجتماعي و اخلاقي براي روزه ذكر شده است. اين روايت معروف است كه پيامبر صلي الله عليه و آله مي فرمايند: «صوموا تصحوا؛3 روزه بگيريد تا سلامت باشيد.» روزه يكي از بهترين راه ها براي حفظ بهداشت و سلامتي بدن است؛ روزه دستگاه گوارش را تنظيم مي كند، باعث دفع سموم بدن و ذوب شدن چربي هاي زايد بدن مي شود و... امروز در بسياري از مراكز بهداشتي دنيا يكي از بهترين راه هاي بهداشت و حتي معالجه بسياري از امراض را روزه گرفتن مي دانند. در اين زمينه كتاب هاي فراواني نوشته شده كه به فارسي هم ترجمه شده است.
آشنايي ثروتمندان با گرسنگي
از منابع ديگر روزه كه در خود روايات مورد تأكيد قرار گرفته است اين است كه ثروتمندان با روزه گرفتن مزه گرسنگي را مي چشند. آن هايي كه زندگي شان تأمين است عادت كرده اند كه دائماً چيزي بخورند و طبعاً مهلتي به احساس گرسنگي نمي دهند. اين ها درست نمي فهمند گرسنگي يعني چه. خداي متعال يكي از حكمت هايي كه در روزه منظور فرموده اين است كه ثروتمندان معناي گرسنگي را بفهمند و كمي درد فقرا را درك كنند تا به فقرا رسيدگي كند. براي روزه منافع ديگري هم ذكر شده است؛ اما حضرت به اقتضاي مقام، حكمتي را انتخاب و ذكر فرموده اند.
اسرار حج
والحج تشييدا للدين؛ عبادات ذكر شده تا به اين جا و حكمت هاي مورد تأكيد آن ها عمدتاً جنبه شخصي و فردي داشت. از اين جا حضرت آرام آرام به مسائل اجتماعي مي پردازند. ما كمتر درباره مسائل اجتماعي فكر مي كنيم. يكي از بركات انقلاب اسلامي اين بود كه احكام و ارزش هاي اجتماعي را در جامعه ما مطرح كرد و ما را با حكمت بسياري از احكام اجتماعي اسلام و وظايفي كه در اين زمينه داريم آشنا كرد. قبل از انقلاب در مجامع ديني كمتر از اين بحث ها مطرح مي شد. يكي از حقوقي كه امام راحل رضوان الله عليه بر جامعه اسلامي و به خصوص بر ما ايراني ها دارند اين است كه اين بخش از اسلام را در كشور ما زنده كرد.
حج تمرين بندگي
حج عبادتي است كه آثار فردي هم دارد. حاجي در حج عبوديت را تمرين مي كند. حاجي در ايام حج فارغ از امور مادي، گرفتاري هاي خانوادگي و شهري و... فرصتي دارد كه با خدا انس بگيرد و خدا را بندگي كند. شايد يكي از بهترين فوايد حج همين تمرين بندگي باشد.
خيلي خوب است كه انسان در كنار يادگيري احكام، حكمت هاي احكام را هم ياد بگيرد. اين امر باعث تقويت ايمان مي شود و انسان مي فهمد كه احكام خدا گزاف نيست؛ لذا هم خود قرآن و هم پيغمبر اكرم و ائمه اطهار صلوات الله عليهم اجمعين بعضاً اين حكمت ها را بيان كرده اند. در اين جهت بيش از همه از حضرت رضا سلام الله عليه روايت نقل شده است. كتاب علل الشرايع علت هاي احكام را جمع آوري كرده است كه غالب روايات آن از ايشان است؛ اما نبايد تدريجاً اين حالت در انسان پيدا شود كه دستورات خدا را فقط به خاطر منافعش انجام دهد. ما كمتر به اين معنا پرداخته ايم كه ياد بگيريم فرمان خدا را تعبداً اطاعت كنيم و به فوايد آن توجه نداشته باشيم. «تعبد» از «عبد» است؛ يعني بنده وار رفتار كردن. بنده بايد تمرين كند كه به حكم خدا چون حكم خداست عمل كند؛ حتي به خودش تلقين كند كه اگر حكم خدا ضرر هم داشته باشد چون اطاعت خداست انجام مي دهم. بنده بايد مطيع مولا باشد. همه هستي ما مال اوست. وقتي مي گويد: با اين اندامي كه به تو داده ام در اين ساعت اين طور عمل كن! بايد بگويم: چشم! مال توست و هر طور كه بگويي عمل مي كنم.
مرحوم آقاي شيخ علي اكبر تربتي مي فرمود: «حج براي اين است كه اين نقيصه را در ما جبران كند.» در حج ،خدا مي گويد: امشب بايد در اين سرزمين توقف كنيد! اگر بپرسي چرا مگر اين سرزمين چه خصوصيتي دارد؟ تنها جواب اين است كه: حكم خداست و بايد بگويي: چشم! صبح بلافاصله بايد حركت كنيد برويد سرزمين مني نه زودتر و نه ديرتر. بايد دور خانه خدا طواف كنيد و بين صفا و مروه سعي انجام دهيد و... اين اعمال براي چيست؟ جواب يك كلام است: خدا فرموده و بايد بگويي: چشم! مرحوم آقاي تربتي مي فرمود: «بالاترين خصوصيت حج اين است كه تمرين عبوديت و بندگي است.» بهترين نمونه بندگي آمادگي حضرت ابراهيم براي ذبح اسماعيل است و قرباني كردن ما هم به ياد آن داستان است.
حضرت ابراهيم در خوابي وحياني ديد كه مشغول بريدن سر پسرش است. فهميد كه اين وظيفه اي است كه بايد انجام دهد. اين تكليف را با خود اسماعيل در ميان گذاشت و گفت: «يا بني انّي اري في المنام انّي اذبحك؛4 پسرم! در خواب ديدم كه سرت را مي برم.» اين كه خدا اين وظيفه را با وحي كلام به حضرت ابراهيم القا نكرد، يعني جبرئيل نازل نشد بگويد: «يا ابراهيم اذبح ابنك»، بلكه با رؤيا براي او مجسم كرد، شايد سرش اين بود كه اگر مي گفت: «او را ذبح كن» حكم به ذبح تعلق مي گرفت و بايد سرش را مي بريد تا ذبح محقق شود؛ در حالي كه اصل حكم اين نبود؛ اصل حكم اين بود كه كارد را به گلوي اسماعيل بكشد. اين وظيفه به صورت تجسم به او نشان داده شد تا او گمان كند كه تكليفش ذبح حقيقي است؛ لذا وقتي كارد را به گلوي اسماعيل كشيد خطاب شد: «قد صدقت الرويا؛5 خوابي كه ديده بودي تعبير شد و وظيفه ات را انجام دادي.» اين امتحان براي ابراهيم بود تا معلوم شود كه آيا حاضر مي شود فرزندش را به خاطر امر خدا ذبح كند يا نه.
از اين امتحان كمال اسماعيل هم مشخص مي شود. وقتي حضرت ابراهيم از وظيفه اي كه خدا برعهده او گذاشته بود او را با خبر كرد و گفت: «يا ابت افعل ما تومر؛6 پدر جان امر خدا را اطاعت كن!» اسماعيل احساس كرد پدر نگران اين است كه او زير كارد طاقت نياورد؛ لذا اين سخن را اضافه كرد كه: «ستجدني ان شاءالله من الصابرين؛ يعني نگران اين نباش كه من طاقت نياورم؛ ان شاءالله خواهي ديد كه من از صابرين هستم.» اسماعيل فراموش نكرد كه ان شاءالله بگويد؛ يعني من به خودم اطمينان ندارم خدا بايد كمك كند. در همين جمله كوتاه آن قدرت معرفت و ادب موج مي زند كه انسان بعد از هزاران سال، غايبانه عاشق اين جوان مؤدب مي شود!
حضرت ابراهيم مي داند كه تكاليف خدا گزاف نيست؛ ولي نپرسيد: «آخر اين جوان چه گناهي كرده است؟ چرا من بايد سرش را ببرم؟ اگر واجب القتل است كسي ديگر سرش را ببرد.» نه ابراهيم و نه اسماعيل هيچ كدام اصلا اظهار ترديد نكردند. ما بايد به آن سرزميني برويم كه ابراهيم بي چون و چرا اين تكليف خدا را عمل كرد تا اين داستان را به ياد آوريم و بويي از روح عبوديت او به مشام ما هم بخورد. بفهميم كه بنده در مقابل خدا بايد اين گونه باشد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- طلاق، 2 و 3 2. بحارالانوار، ج29 ص .223
3. نهج الفصاحه، ص 547 4. صافات، .102
5. صافات، 105 6. صافات، .102
پاورقي

 



نقش رهبري در جلوگيري از استبداد

حميد رضا اسماعيلي
فصل نهم
نقش رهبري در پيروزي ملت و شكست آنارشيسم مخملي
در انتخابات دهم رياست جمهوري، ائتلافي ضمني و نانوشته و مقطعي و مثلثي شكل ميان «جريان تجديدنظرطلب»، «اپوزيسيون» و «دولت هاي بيگانه» براي انجام انقلاب مخملي در ايران به وجود آمد. اين ائتلاف به بهانه انتخابات در پي تغيير نظام بود اما شكست خورد و به نتيجه نرسيد. در اين ميان موسوي و كروبي و خاتمي و ديگر شخصيت هاي مهم جبهه دوم خرداد، خواسته يا ناخواسته، رفتاري از خود بروز دادند كه به اهداف آنان ياري رساندند. انكار اهداف انقلاب مخملي توسط ائتلاف مذكور، با وجود آن همه شواهد و بيانات صريحي كه اينان بر قلم و زبان جاري ساخته اند، رفتار قاعده مند، واقع بينانه و حساب شده اي به نظر نمي رسد.
دلايل مختلفي را مي توان براي به نتيجه نرسيدن اين انقلاب بي فرجام برشمرد. نخست اين كه ايرانيان به رغم انتقادهايي كه به حكومت و دولت خويش دارند در مجموع به آن اعتماد دارند. اگر در مواقعي هم اعتراض هاي خياباني به دلايل مختلف صورت مي گيرد، اين اعتراض ها در جهان امروز كه نقش رسانه ها حتي در زندگي شخصي افراد پررنگ شده پديده اي طبيعي است. امروز ديگر به دليل انفجار جمعيت و شهرهاي بزرگ و نقش نهادهاي مدني و رسانه ها در كمتر كشوري مي توان سراغ گرفت كه هيچ گاه با تجربه اعتراض هاي خيابان مواجه نشده باشند. اصولاً اعتراض هاي خياباني از تبعات شهرنشيني جديد است كه حذف آن شايد ناممكن باشد. به ويژه در ايران كه مخالفان آن تمركز ويژه اي بر امور فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي و سياسي ايران داشته اند. به هر حال ايرانيان همواره نشان داده اند كه به جمهوري اسلامي اعتماد دارند و آن را به عنوان حكومت خويش پاسدارند. اين موضع را دست كم مي توان در انتخابات و مناسبت هاي سياسي مشاهده كرد.
اما مهم ترين عاملي كه در سه دهه گذشته به تثبيت و نهادينه سازي مردم سالاري در ايران انجاميده و در همين جهت در سال 88 نيز از وقوع انقلاب مخملي و براندازي دولت مردمي جلوگيري كرد، وجود نهاد ولايت فقيه در ساختار سياسي جمهوري اسلامي است. در واقع برخلاف اهداف ائتلاف سه ضلعي فوق براي مقابله با نظام سياسي مبتني بر ولايت فقيه، اين نهاد مركز ثبات و پايداري جمهوري اسلامي محسوب مي شود. تاريخ سه دهه گذشته نشان مي دهد كه جايگاه ولايت فقيه در نظام سياسي كشور هم به ثبات سياسي ياري رسانده است و هم به بازتوليد مردم سالاري و جلوگيري از استبداد انجاميده است. به طور مثال وقتي در آشوب هاي اوايل انقلاب ثبات سياسي كشور به خطر افتاد دقيقاً رهبري ولايت فقيه بود كه كشور را از آن بحران ها نجات داد و همچنين در دوره اي كه برخي جريان هاي سياسي در پي طرح مادام العمر كردن رياست جمهوري بودند ايستادگي ولي فقيه مانع از پايان تجربه دموكراسي در كشور شد. به عبارت ديگر، اگر توسعه سياسي را مبتني بر دو ركن «ثبات سياسي» و «رقابت سياسي» بدانيم، ايرانيان مؤثرترين گام ها را براي دستيابي به توسعه سياسي و رقابت سياسي با رهبري ولايت فقيه برداشته اند. در نمونه آخر آن كه در انتخابات دهم رياست جمهوري رخ داد در واقع رهبري ولي فقيه بود كه از يك سو به ايجاد رقابت سياسي انجاميد و از سوي ديگر از بر هم خوردن ثبات سياسي جلوگيري كرد. در واقع رهبري ايشان بود كه مانع از آن شد آراي اكثريت ايرانيان و اتفاقاً اقشار ضعيف تر جامعه در بازي انقلاب مخملي پامال شود و اشرافيت مدرن به نام دموكراسي با راه اندازي انبوهي از رسانه ها سرنوشت كشور را دست بگيرد. واقعيت اين است كه بدون رهبري مقتدرانه اي كه صورت گرفت تأمين ثبات سياسي و صيانت از آراي عمومي ممكن نبود. لذا در ادامه به چگونگي مواضع و رفتارشناسي رهبر معظم انقلاب در طول انتخابات دهم رياست جمهوري مي پردازيم.
ايشان در سخنراني آغاز سال 88 در صحن حرم امام رضا(ع) در جهت ايجاد رقابت سالم و فضاي اخلاقي حاكم بر آن به مسايلي از تحولات آينده كشور اشاره كردند و انتخابات را يكي از پايه هاي نظام اسلامي برشمردند و افزودند: «مردم سالاري ديني با حرف ايجاد نمي شود بلكه نيازمند شركت و حضور و اراده و ارتباط «فكري عقلاني و عاطفي مردم» با تحولات كشور است و تحقق آن مسئله جز با انتخابات صحيح همگاني و مشاركت وسيع مردم ممكن نيست. انتخابات سرمايه گذاري عظيم و سپرده گذاري ملت براي اراده صحيح كشور و دستيابي به آينده اي روشن است و هر رايي كه به صندوق ريخته مي شود اهميت دارد و به اين سرمايه گذاري ملي مي افزايد.» ايشان خطاب به نامزدهاي انتخاباتي گفتند: «توجه كنيد كه انتخابات فقط ابزاري براي در دست گرفتن قدرت نيست بلكه وسيله اي است براي ارتقاي توان كشور، افزايش اقتدار ملي و آبرومند كردن ملت. بنابراين در تبليغات و رفتار خود به اين مسئله اهميت دهيد و مبادا كسي در فعاليت انتخاباتي خود به گونه اي حرف بزند و رفتار كند كه دشمن را به طمع بيندازد. هر يك از شما حتماً حرفي داريد و طبعاً حرف فرد مقابل را رد مي كنيد اما در اين روند از جاده انصاف خارج نشويد و به كتمان حقايق نپردازيد. نامزدها خود را به مردم عرضه كنند تا مردم با هوشياري هرگونه كه تشخيص مي دهند عمل كنند.» ايشان در اين سخنراني با انتقاد از برخي افراد كه از مدت ها پيش تلاش مي كردند تا انتخابات 22 خرداد را در ذهن مردم خدشه دار كنند افزودند: «تاكنون حدود 30 انتخابات در كشور برگزار شده و مسئولان وقت رسماً سلامت و صحت انتخابات را تضمين كرده اند. بنده نيز به مسئولان تأكيد مي كنم كه حتماً انتخابات را سالم و با امانت داري كامل برگزار كنند و به گونه اي عمل شود كه دست نامزدها باز باشد و مردم نيز با حضور پرشور خود هر كه را خواستند آزادانه انتخابات كنند.» ايشان درباره موضع خويش در انتخابات نيز خاطرنشان كردند: «هميشه گمانه زني ها و شايعاتي در اين زمينه بوده و خواهد بود. اما بنده يك رأي دارم كه در صندوق مي اندازم و به هيچ كس هم نمي گويم كه به چه كسي رأي بدهد يا ندهد چرا كه تشخيص اين مسئله بر عهده خود مردم است. گاهي كه از دولت دفاع و حمايت مي كنم برخي معنايي ناصحيح براي اين مسئله جعل مي كنند، در حالي كه من براساس وظيفه هميشه از دولت ها و خدمت گزاران كشور حمايت كرده ام به خصوص هنگامي كه مي بينيم دولتي بيشتر به محرومان رسيدگي مي كند و در مقابل ظلم و استكبار مي ايستد و مورد تهاجم غيرمنصفانه نيز قرار مي گيرد، اما اين سخنان و رفتار بنده ربطي به انتخابات ندارد و اعلام موضع انتخاباتي نيست.»468
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
468 . «سخنان رهبر معظم انقلاب در اجتماع عظيم زائران حرم رضوي و مردم مشهد»؛ روزنامه جمهوري اسلامي؛ شنبه 15/1/1388؛ ش 8577.
پاورقي

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14