آشنايي در شهر نيست

ديد و بازديدهاي دوستانه و فاميلي ميان مردان در ايران سبك خاص خودش را داشت، عده اي تنها در محيط هاي كاري، بازار و مغازه يك ديگر را ملاقات مي كردند، گروهي در مساجد، قهوه خانه ها، غذاخوري ها و مراكز خاص آن زمان مثل كلوپ هاي شبانه مختلف دور هم جمع مي شدند، معدودي هم بيشتر به شكل جمع هاي مردانه كه كاملا از زنان منفك، و چاي و احياناً ميوه از پشت پرده براي پذيرايي توسط خانم آماده مي شد. خانه ها در همسايگي هم بود و مخصوصاً بعدازظهر در سكوهاي سرمحله يا قهوه خانه ها جمع مي شدند، خانم ها دم در خانه مشغول سبزي پاك كردن، تخمه شكستن و چاي خوردن بودند و با هم صحبت مي كردند و بچه ها در كنارشان مشغول سيم چرخ و ليله و هفت سنگ و... تا غروب، بعد مردها براي نماز جماعت عازم مساجد بودند و زنان براي تهيه شام به خانه برمي گشتند. اغلب مشكلات و اختلافات في مابين در مسجد و با مديريت روحاني يا ريش سفيد محل حل مي شد و بيش تر خواستگاريها، ازدواجها و آشتي كنان در اين محيط ها پا مي گرفت. امروز ما حاضريم ساعتها وقت صرف كنيم و هزاران تومان بپردازيم تا در نزد مشاور يا روانپزشكي فقط و فقط درد دل و مشكلات مان را عنوان كنيم ولي شجاعت يا اعتماد آن را نداريم كه همين حرف هاي روزمره را در نزد دوست و برادر خود طرح كنيم و راهنمايي بگيريم. حتما شنيده ايد كه در آمريكا و كشورهاي اروپايي جوانان دانشجو در قبال گرفتن پول حاضرند ساعاتي را به درددل سالمندان گوش كنند. رفت و آمدهاي گذشته با مقداري تغيير در شكل ادامه دارد ولي كيفيت اين ديدارها كاملا عوض شده. در گذشته اختلافات، دشمني ها، سوءتفاهمات و... بسيار شفاف در برخوردها رد و بدل مي شد و تسويه حساب رو دررو به پايان مي رسيد. اگر چه آداب معاشرت بيش تر رعايت مي شود، و به قول معروف مدني شده ايم، ولي روابط پيچيده تر شده. منكر اين نيستيم كه روند جديد محاسن خاص خود را دارد و مخالفت با استفاده از امكانات حاصل از پيشرفت تكنولوژي در سهولت ارتباطات كار نادرستي است ولي تغييرات فرهنگي حاصل از بسياري از عوامل مثل رسانه هاي متنوع خارجي، كاركرد ضعيف رسانه هاي فرهنگي داخلي و... كيفيت معاشرتها را متأثر كرده يعني به جاي اينكه تكنولوژي را در خدمت راحت سازي و بهبود روابط انساني قراردهيم خودمان بازيچه عصر صنعت شده ايم. و روزبه روز اين واقعه دامنه هاي وسيع تري از زندگي روزمره مان را به خود جذب مي كند. شايد يادمان رفته كه اصولا هدف مان از هر قسمت زندگي چيست؟ به شكل رباتي مناسك را يك به يك به جا مي آوريم و همه مان مانده ايم كه چرا لذتي در كار نيست؟ چرا اين همه از هم دوريم بياييد از عيدمان شروع كنيم كه در عين سادگي حال و هواي خودش را داشت و ديد و بازديدها از خانه پدربزرگ و مادربزرگها شروع و به كوچك ترها ختم مي شد، (هنوز كه هنوز است طعم عيدي گرفتن از آنها دلمان را لبريز شادي مي كند) و روزها طول مي كشيد. بعدها جوان ترهاي متجدد فاميل كه احساس فرنگي بودن كردند عيدها به مسافرت رفتند و از اين آمد و شدها سرباز زدند تا آمديم به خودمان بجنبيم در چند سال اخير ميانسالان و پيرانمان هم انگاري تازه به خود آمده اند كه آقا ما چرا عقب مانده ايم؟ و حوصله پذيرايي نداريم و... ساك را به دست گرفته و دو روز مانده به سال نو از خانه و كاشانه فراري شده اند و توانگار آشنايي را در شهر پيدا نمي كني كه عيد را به او تبريك بگويي. روزها مانده به پايان سال در تكاپوي بهار چه ها كه نمي كنيم و خريدها و نظافت هفته هاي پاياني را از ما مي گيرد و در آخر... چرا اين گونه شده ايم؟ هردوت مي گويد: ايرانيان به كشورهاي اطراف خود احترام زيادتري نسبت به ديگران مي گذارند. آنان زماني كه در كوچه ها به يكديگر مي رسند هم ديگر را مي بوسند.
ويلزسي جي پزشك انگليسي (1866-1881) مي گويد: ايرانيان مستمند با كمك فاميل متمول زندگي مي كنند، نيكي كردن و انسان محوري از نامورترين خصلت هاي ملت ايران است.
اما امروزه در طي سال حاضر نيستيم در خانه مان را برروي دوست، آشنا و حتي فاميل به راحتي باز كنيم. بسياري از ما به جايي رسيده ايم كه حتي پذيراي فرزند يا حتي والدين مان نيستيم و ترجيح مي دهيم اگر مجبور شديم در رستوراني غذايي به طرف بدهيم و با لبخندي پر از انرژي مثبت! از خويش يا دوستمان فرار كنيم كه خداي نكرده اتاق پذيرايي مان نكند لك بردارد و يا كريستالمان لب پرشود و يا چشممان بزنند. اصلا آقا كي وقت داره؟ خانم خسته مي شه، اعصاب ندارم مي آن حرف ببرن و... دهها از اين قبيل حرفها و هر كداممان در تنهايي و بي كسي دست و پا مي زنيم و ناراضي ولي كداممان جرأت مي كنيم اين حصارها را بشكنيم؟ اگر از لحاظ مالي كمبودي حس مي كنيم در چيدمان و دكوراسيون خانه و به خصوص اتاق پذيرايي مان اغراق مي كنيم و به زحمت مي افتيم. راضي نيستيم كسي بيايد و زحماتمان را هدر بدهد و اگر با ارثي و بادي ثروتي هم مي زنيم باز اين هم دليلي است براي نيامدن مهمان كه مي آيند متوقع مي شوند، فاميل ها هم طبقه ما نيستند، جايي درز مي شود و...
اگر مطمئن باشيم طرف مقابل امكان يا وقت آمدن به خانه امان را ندارد با قسم و آيه و خواهش و تمنا او را به داخل دعوت مي كنيم و آن قدر اين عدم صداقت ماهرانه انجام مي شود كه حتي متخصص و روانشناس هم نمي تواند بفهمد بالاخره اين دعوت واقعي است يا تعارف و بارها اتفاق افتاده كه نويسنده از طرف مقابل سؤال مي كند كه دعوتت جدي است و وقت ملاقات داري يا بعداً بيايم تا با هم باشيم.
اگر مهمان مي آيد خسته مي شويم. اگر مهماني مي رويم بازهم خسته ايم.به جاي ايجاد نشاط و درددل كردن و آرامش گرفتن تنش بالا مي رود و كلي حرف و سخن با خودمان حمل مي كنيم و بعد تجزيه و تحليل ها كه ديدي چي گفت؟ و چي شد و چطور شد. بخش جالب كار اين است كه جامعه مدعي ريزبيني خانمهاست ولي دربين مردان اين تحليل ها با رنگ و شكل ديگر رد و بدل مي شود و به شوخي و جدي تمام وجود زندگي طرف از جمله خودش را به مسخره مي گيريم تا شايد اندكي حس حقارت خودمان را آرام كنيم. اين روال در شهرهاي بزرگ كاملا جاافتاده و كم كم به شهرهاي كوچك تر و حتي روستاها سرايت كرده. بدون شك از لحاظ رواني انسان بيشتر از پارك و طبيعت و امثال اين تفريحات به معاشرت انساني نياز دارد. فرزند ما بيش از شهربازي محتاج دوست و مخصوصا فاميل است هيچ كلاس و اسباب بازي اين نياز را برطرف نمي كند به بچه هاي كوچه و خانواده هاي سنتي نگاه كنيد و تفاوت شان را با بچه هاي شهري و مهدكودكي مقايسه كنيد. ما به كجا مي رويم؟ به جمع هاي مردانه اگر توفيقي دست داد و شاهد بوديد، دقت كنيد: يا صحبت از گراني و اقتصاد است و انتقاد از سازمانها و مسئولان مربوطه كه خودمان در اداره خانه اي با سه چهار سر عائله وامانده ايم و يا بحث هاي بي نتيجه، يقه كشي و داد و بيداد و پايان ميهماني، اغلب با خشم و رنجش از يكديگر، خداحافظي و با خودمان عهد مي كنيم كه اين ترددها را محدود كنيم. تازه اين در بهترين حالت است. بيشتر مواقع تلويزيون روشن است و همه به بهانه سريال يا خبرچشم ها را به آن مي دوزيم و زماني به خود مي آييم كه وقت تمام شده و مهماني به آخر رسيده. در خانه هايمان هم اين بيگانگي از هم با وجود ماهواره و تلويزيون و اعتياد به آنها روز به روز دامنه بيش تر مي گردد و وقت بيشتري را از ما مي بلعد.
همه اينها يك طرف اصلا دقت كرده ايد چقدر زودرنج شده ايم برادراني كه گاه تا دوران پيري در يك مغازه يا كارگاه كار مي كردند و در يك خانه با اهل و عيال زندگي مي كردند، يا پسراني كه تا پايان عمر والدين در كنارشان بودند امروز حتي تحمل خود را ندارند. ما حتي اگر از خود هم بيگانه شده ايم در بعضي از خانواده ها فرزند قبل از ازدواج به خانه اي مستقل نقل مكان مي كند، چرا كه حوصله غرغر پدر و مادر امل و قديمي خود را ندارد. ما به كجا رسيده ايم؟ برادراني كه سالهاست از حال هم بي خبرند درجامعه ما كم نيستند. فاميل ها سال به سال شايد در عزايي و اگر وقتي بود و دعوتي درعروسي همديگر را ملاقات مي كنند و از هم ولايتي هاي خودم بگويم كه آنجا هم سعي مي كنند خود را به نديدن بزنند و از كنارت چنان رد شوند كه انگار نه انگار. همه اين ها از سر بغض نه، كه از سر عادتي است كه گريبان مان را گرفته. يادم مي آيد سالها پيش ميانسال عزيزي درمقابل بدگويي همسرش نسبت به خانواده خود گفته بود: اين خواهر و برادران را مادري نيست كه دوباره برايم بزايد، اين ها تنها كسان منند. راستي متوجه شده ايد اين روزها ما حتي با خودمان هم قهريم و سرآشتي نداريم؟
عقيله سلطانپور

دنيا كه به پايان نرسيده

آيا به تازگي به يك رابطه عاطفي پايان داده اي. از بي ملاحظگي همسايه ات دلخور هستي. در خيابان با يك راننده ديگر درگير شده اي. در كارهاي اداري ات با موانعي مواجه شده اي...
چه احساسي داري؟
احساس فرسودگي مي كني؟
چه تصميمي داري؟
ديگر هرگز رابطه جديدي را شروع نمي كني و تصميم داري تا آخر عمر تنها بماني؟
ديگر حتي جواب سلام همسايه هايت را هم نمي دهي و با همه آن ها قطع رابطه خواهي كرد؟
ديگر هرگز دوست نداري در سطح شهر پشت فرمان بنشيني؟
اگر شده از حقت هم بگذري دنبال كارهاي اداري اش نخواهي رفت؟
اين جملات نتيجه اين هستند كه عواطف تو با اين مشكلات درگير شده اند.
زيرا تو انساني و دو بعد داري: منطق و عواطف.
حالا بيا از دو بعد مختلف به قضيه نگاه كنيم.
اپيزود اول:
دانشجو هستي و به تازگي وارد يك شهر جديد شده اي. با يكي از كسبه به خاطر اينكه يك قلم جنس را از قيمت درج شده روي آن 100 تومان گران تر مي دهد بحثت مي شود و تو كه از صبح درگير درس و دانشگاه و مصائب ورود به يك شهر غريب بوده اي خسته و فرسوده به خانه ات مي آيي و دنيايي كه با اين همه تلاش براي خودت ساخته اي را فروريخته مي بيني.
افكار منفي به ذهنت هجوم مي آورند:
دانشگاه به غير از خسته كردن دانشجو هيچ نتيجه اي ندارد و تو مجبوري بخش زيادي از روز را به خاطر يك هدف پوچ كار كني. كار كني و كار كني تا هزينه ماندنت در اين شهر غريب را بپردازي. مردم اين شهر همه كلاه بردارند و تو مجبوري كار كني تا آن ها نتيجه زحماتت را بدزدند و اين چرخه باطل ادامه خواهد داشت و تو هرگز به هدف اصلي كه درس است نخواهي رسيد. تو مدام از برنامه درسي ات عقب هستي و تلاش هايت مذبوحانه و بي نتيجه هستند. تو به بن بست رسيده اي. از اول آمدن اين راه بي نتيجه بود. بهتر است شكست را بپذيري. دير يا زود مجبوري برگردي...
اپيزود دوم:
حالا سعي كن فيلتر احساسات را از جلوي چشمانت براي نگاه كردن به اين موضوع برداري.
تمام آنچه اتفاق افتاده اين است كه يك فروشنده قصد داشته يك قلم جنس را 100 تومان به تو گران تر بفروشد! او خستگي ناشي از مشكلات فراهم آوردن امكانات اوليه زندگي در يك شهر جديد - كه يك بار بيشتر تكرار نخواهد شد - باعث شده كه اين همه افكار منفي به دنبال يكديگر به ذهن تو هجوم بياورند و تمام نكات مثبت زندگي در اين شهر، زيبايي هاي طبيعت آن، دوستان خوب جديدي كه پيدا كرده اي، كمك هاي همسايگان كه تمام آنچه از دستشان بر مي آمده براي يك ميهمان تازه وارد انجام داده اند و حتي توفيقات و پيشرفت هايت را در دانشگاه ناديده بگيري و در نهايت حتي گمان كني به بن بست رسيده اي و شكست خورده اي.
مي بينيد؟ انگار نگاه كردن به يك مشكل از بعد احساسي و عاطفي آن را چندين برابر بزرگتر از آنچه كه هست نمايش مي دهد.
يك انديشه خوب و مثبت، افكاري مانند خودش را به دنبال مي آورد و يك انديشه منفي و مخرب هم نكات منفي مانند خودش را گرد خود جمع مي كند تا جايي كه در تو احساس استيصال و ناتواني پديد بياورد.
و در ميان اين دو انتخاب با توست.
در هنگام بروز مشكلات قدري تمركز كنيد. احساسات خود را با مشكلتان درگير نكنيد و جوانب موضوع را از نظر منطقي بسنجيد. با خود فكر كنيد آيا اين موضوع يك روز، يك هفته يا يك ماه ديگر اين قدر اهميت خواهد داشت؟
به گذشته خود نگاه كنيد خواهيد ديد شايد صدها بار با بروز مشكلي گمان مي كرده ايد اينجا ديگر همان آخر دنياست اما امروز با دور شدن از آن مشكلات و نگاه كردن به دورنماي آن ها مي بينيد كه چه قدر كوچك و ناچيز شده اند. حتي سخت ترين مشكلات هم با گذشت زمان مي توانند به يك خاطره شيرين تبديل شوند!
مليكا بهزادي

راه هايي براي طولاني شدن عمر

پزشكان انستيتو ملي سرطان در آمريكا مي گويند رژيم غذايي سرشار از فيبر خوراكي خطر ابتلا به بيماري هاي قلبي تنفسي و ساير بيماري ها را تا 22 درصد كاهش مي دهد.
مصرف فيبر خوراكي به مقدار كافي همچنين خطر ابتلا به چاقي، ديابت و برخي از انواع سرطان ها را كاهش مي دهد. اين تركيب مهم در مواد غذايي در عين حال به حركات بهتر روده و پايين آمدن ميزان كلسترول خون كمك مي كند.
فيبر خوراكي به عنوان يك بخش مهم از يك رژيم غذايي سالم در بسياري از انواع مواد غذايي يافت مي شود و در شكل مكمل هاي غذايي نيز موجود است. براي دريافت مقدار كافي فيبر به طور روزانه متخصصان توصيه مي كنند كه حداقل 5/4 فنجان ميوه و سبزيجات در روز مصرف كنيد. برخي از سبزي ها و ميوه هايي كه حاوي مقادير بيشتري فيبر خوراكي هستند شامل سيب، پرتقال، توت ها و گلابي، كلم بروكلي، هويج، لوبيا و نخودسبز هستند.
هم چنين مي توانيد از غلات سبوس دار مانند نان جو سبوس دار و يا گندم سبوس دار به جاي نوع تهيه شده از آرد سفيد و بدون سبوس و نيز از برنج قهوه اي سبوس دار به جاي برنج سفيد استفاده كنيد. گندم يا جو سبوس دار منبع مناسبي از فيبر خوراكي هستند. علاوه بر اين لوبياي پخته نيز منبع مناسبي از فيبر خوراكي است.
فيبر خوراكي اعم از محلول يا نا محلول، شامل پلي ساكاريدهاي غيرنشاسته اي و اجزاي گياهي ديگر نظير دكسترين، ليگنين، واكس، كيتين پكتين، بتاگلوكان و اليگوساكاريدها هستند.
فيبر محلول نيز قابل هضم نيست اما در حين عبور از سيستم هاضمه با تبديل با تخمير به وسيله باكتري ها دستخوش تغييرات مي شود. همچنين با جذب آن تبديل به ماده ژلاتيني مي شود كه از مجاري گوارشي بدن عبور مي كند. اما فيبر نامحلول طي عبور از سيستم گوارشي بدون تغيير باقي مي ماند.
مهم ترين منابع فيبر محلول شامل باقلاها از جمله نخودفرنگي، لوبياي سويا و جوي دوسر هستند.
همچنين در ميوه ها و سبزي هايي نظير كلم بروكلي، كاهو و ريشه ها و ساقه هاي زيرزميني نظير سيب زميني و پياز فيبر به مقدار زياد موجود است. از منابع مهم فيبر نامحلول غلات سبوس دار، پوسته ذرت، پوست سيب زميني، لوبيا سبز، پوسته گوجه فرنگي و مغز دانه هاي گياهي هستند.
عملكرد مهم فيبر در هنگام عبور از روده، تكميل فرايند هضم يا خارج سازي آب اضافه از پسماندهاي غذايي است. اگر آب كافي از پسماندهاي غذا در روده جذب نشود، مشكل اسهال پيش مي آيد و اگر آب بيش از حد جذب شود، منجر به يبوست و خشكي روده ها خواهد شد. نقش فيبر به عنوان يك اسفنج اين است كه ميزان جذب آب را در پسماند غذاي درون روده تعديل نموده و مانع يبوست مي شود.

من يك فرد موفقم

همه ما دوست داريم فرد موفقي در زندگي باشيم، اما چه كارهايي ما را مطمئن مي سازد كه موفقيت و كاميابي در زندگي آنقدرها هم كه فكر مي كنيم سخت نيست؟ براي اين كار هيچ رازي وجود ندارد، بلكه فقط بيشتر عقل سليم، افكار مثبت و طرز برخورد و ابتكار عمل به علاوه آگاهي ودرك لازم است. در اين مطلب به چندين نكته براي هدايت شما به سوي موفقيت، اشاره شده است.
1- براي رسيدن به كمال نزاع نكنيد: هرگز سعي نكنيد كه بي عيب و نقص باشيد، زيرا هيچ كس در اين دنيا عالي نيست. براي خود يك استاندارد و هدف را تعيين كنيد و مسئوليتها و يا كارهاي خود را در حد تواناييهايتان به بهترين شكل انجام داده و از آن راضي باشيد. زماني كه اين تلاش را به بهترين نحو انجام داديد، همه چيزهايي كه شما يا هر كس ديگري به دنبال آن بوده ايد را مي توانيد به دست آوريد.
2- خودتان را باور داشته باشيد: خلق راهكارهايي كه شما را بيشتر از خودتان آگاه مي سازد و آنچه شما را قادر به دستيابي به آن مي كند را بالا ببريد. چنانچه به خودباوري برسيد و بتوانيد آن را به دست آوريد، بيشتر به سمت كاميابي در هر آنچه انجام مي دهيد، متمايل خواهيد شد.
3- پشتكار داشته باشيد: پشتكار و اراده چيزهايي هستند كه براي رسيدن به موفقيت ضروري هستند. اگر در اموري كه براي آن تلاش مي كنيد تسليم نشويد، در نتيجه به راحتي مي توانيد جلوي شكست را بگيريد.
4-در زندگي خود تغيير ايجاد كنيد: اگر نسبت به آنچه هم اكنون در زندگي داريد و يا هستيد رضايت كافي نداريد، تنها كسي كه مي تواند موقعيت زندگيتان را تغيير دهد، خود شما هستيد. اين تغييرات ممكن است تغيير چشم انداز در زندگي، تصوير شما از خودتان، برتريها يا فعاليتهاي شما باشد. شما در اين موارد نبايد كسي را به غير از خودتان سرزنش كنيد و اين تنها خود شما هستيد كه قدرت ايجاد تغيير را داريد.
5- هر چه بكاريد همان را درو مي كنيد: هر چقدر براي بدست آوردن اهداف خود در زندگي تلاش كنيد، به همان ميزان به موفقيت مي رسيد. اگر شخصي مفيد، صادق، درستكار و مثبت هستيد، پس به همان ميزان پشتوانه در مسير رسيدن به موفقيت خواهيد داشت كه به خصوص در محل كارتان، به كاميابي دست يابيد.
6- نمي توانيد به تنهايي به كاميابي دست يابيد: همه افراد موفق براي رسيدن به موفقيتهايي كه به دست آورده اند، تا اندازه اي به ديگران تكيه مي كنند. همه انساني مهارتها، استعدادها و تواناييهاي متفاوتي دارند كه وقتي با هم تركيب شوند، به موفقيتي منحصر به فرد تبديل مي شود.
7- روي خودتان تمركز كنيد: همه ما براي تمركز بر خود احتياج به يك روز استراحت داريم تا براي اين كه بتوانيم به آنچه كه دوست داريم به دست آوريم بپردازيم. با اين كار قادر خواهيم شد تا تأثير زيادي در دستيابي به نتايج بهتر در كارها گذاشته شود.
8- اهداف و آرمانها را مشخص كنيد: در نظر گرفتن اهداف و آرمانها براي خودتان، مي تواند شما را در موفقيت براي هر آنچه كه برگزيده ايد، ياري نمايد. اين اهداف مي تواند به صورت روزانه، كوتاه مدت و يا بلند مدت تعيين گردد كه براي آرمانهاي كوتاه مدت يك ماه و براي اهداف بلند مدت حداقل شش ماه زمان درنظر گرفته شود. هميشه اهداف واقع گرايانه داشته باشيد و زمان را براساس رسيدن به آن براي خود تنظيم كنيد. بر اساس اصولي منظم اهداف خود را مورد بررسي قرار دهيد تا مطمئن شويد آنها هميشه قابل دستيابي هستند. بر آنچه كه مي خواهيد به دست آوريد تمركز كنيد- به جاي فكر كردن به مسائل منفي يا آنچه دوست نداري، بر روي چيزهاي مثبت و آنچه كه دوست داريد آنها را داشته باشيد تمركز كنيد. به جاي اين كه دلسرد شويد و تنها مشتاق آنچه كه در پايان كار رخ مي دهد باشيد، همواره به رويدادهايي كه در آينده اتفاق مي افتند نظر كنيد.
نسيبه رجبي

براي هضم سريع غذا تمر هندي بخوريد

اگر مايليد غذايي كه مي خوريد زود هضم شود، مقدار كمي تمر هندي همراه يا بعد از غذا بخوريد.
تمر هندي به دليل آن كه فاقد سديم و سرشار از پتاسيم است فشار خون را پايين مي آورد، جوش و خروش هاي جلدي و التهاب ناشي از آن را كاهش مي دهد، ضمن آن كه برطرف كننده تنگي نفس (از گرمي) هم هست.
اين ميوه داراي ويتامين C و مواد معدني همچون آهن است و براي افراد سيگاري كه ويتامين C بدن آن ها به شدت تحليل مي رود، موثر است، همچنين ويتامين C موجود در اين ميوه خاصيت آنتي اكسيداني دارد و به جذب آهن، ترميم زخم ها و حفظ و نگهداري عروق خوني كمك بسياري مي كند.
تمر هندي از نظر طب قديم ايران سرد و خشك است. خوردن تمر هندي باعث پايين آمدن تب مي شود. به هضم غذا كمك مي كند. تمر هندي خنك كننده بدن است و براي رفع تشنگي مفيد است.
دل به هم خوردگي و تهوع را برطرف مي كند. پوست تمر هندي رفع كننده اسهال است. بهترين طريقه استفاده از تمر هندي اين است كه اين ماده را در آب خيس، سپس آن را صاف كنيد و با نبات بخوريد. دم كرده تمر هندي نيز اثر ملين دارد.
براي تهيه دم كرده يك قاشق غذاخوري تمر هندي را با نيم ليتر آب جوش مخلوط كنيد وبه مدت يك ساعت بگذاريد بماند، سپس اين دم كرده را در طول روز مصرف كنيد.
تمر هندي را بپزيد و ضماد از آن درست كنيد. اين ضماد را روي ورم و قسمت هاي دردناك بدن بگذاريد.
تركيبات شيميايي تمر هندي
قسمت گوشتدار ميوه داراي كمي قند و پكتين و همچنين اسيد سيتريك، اسيد ماليك، تارتارات و اسيد پتاسيم است، در پوست درخت تمر هندي مقداري تانن وجود دارد. سرشاخه هاي جوان وسبز اين درخت داراي مقدار زيادي ويتامين هاي گروه B است.
مضرات
تمر هندي براي ريه و طحال خوب نيست و در اشخاصي كه ريه و طحال ضعيف دارند، خوردن آن موجب بروز عوارضي در بدن مي شود. اين گونه اشخاص بهتر است كه تمر هندي را با كتيرا و يا خشخاش بخورند.

سويا هميشه مفيد نيست

متخصصان در يك مطالعه جديد تأكيد كردند كه افراد مختلف بايد درمصرف سويا دقت كنند چون اين ماده غذايي با وجود خواص زيادي كه دارد، در برخي موارد مضر مي باشد.
دكتر رزا لوپز متخصص تغذيه در دپارتمان بهداشتي نيومكزيك در اين باره خاطرنشان كرده است كه براي زنان مبتلا به سرطان سينه، خوردن سويا موجب تشديد سرطان مي شود.
همچنين كساني كه درمعرض خطر ابتلا به اين سرطان هستند بايد درمصرف آن مراقب باشند. علاوه بر اين برخي از پزشكان معتقدند كه رژيم غذايي حاوي سويا به دليل تأثير در كاهش تعداد اسپرم ها (سلول هاي جنسي نر) بر سيستم توليدمثلي مردانه تأثير منفي دارد.
سويا محتوي تمام اسيدآمينه هاي ضروري براي انسان بوده و منبعي از پروتئين محسوب مي شود و در بهبود و درمان سرطان هاي كولون و پروستات نقش مهمي دارد، با اين وجود در يك تحقيق جديد بر روي موشهاي آزمايشگاهي، متخصصان دريافته اند كه مصرف اين ماده غذايي در مدت طولاني سطح هورمون جنسي مردانه موسوم به تستوسترون را به مقدار قابل توجهي در مقايسه با گروه كنترل كاهش مي دهد. كاهش اين هورمون در مردان موجب كاهش توليد اسپرم ها شده و از اين رو مي تواند تأثير نامناسبي روي توان توليد مثلي مردان داشته باشد.

گروه هاي غذايي براي تغذيه صحيح

تعادل در برنامه غذايي به معني مصرف مقادير كافي از مواد مورد نياز براي حفظ سلامت بدن است و تنوع در برنامه غذايي يعني مصرف انواع مختلف مواد غذايي كه درر 6 گروه غذايي معرفي مي شوند.
بهترين راه براي اينكه اطمينان پيدا كنيد كه تغذيه صحيح داريد اين است كه در غذاي روزانه از 6 گروه غذايي استفاده كنيد. اين 6 گروه غذايي عبارتند از گروه نان و غلات، گروه ميوه ها، گروه سبزيها، گروه شير و فرآورده هاي آن، گروه گوشت، حبوبات، مغزها و تخم مرغ و گروه متفرقه.
راهنماي غذايي مي تواند به شما كمك كند كه انتخاب غذايي درستي داشته باشيد، قرار گرفتن گروه قندها و چربيها در بالاي هرم غذايي به اين معني است كه افراد بزرگسال بايد از اين دسته از مواد غذايي كمتر از بقيه گروههاي غذايي مصرف كنند.
هرچه از بالاي هرم غذايي به سمت پايين نزديك مي شويم به اين معني است كه مقدار مصرف روزانه اين دسته از مواد غذايي بايد بيشتر شود و در هر گروه غذايي، مواد غذايي داراي ارزش غذايي تقريبا يكسان هستند و مي توان از يكي از مواد غذايي به جاي ديگري استفاده كرد. به عنوان مثال در گروه شير و لبنيات مي توان ماست را جايگزين شير يا پنير كرد زيرا هر يك از اينها مواد مغذي اصلي گروه شير و لبنيات را تامين مي كنند.
مواد غذايي در يك گروه غذايي نمي توانند به جاي مواد غذايي گروه هاي ديگر مصرف شوند؛ از اين رو در راهنماي غذايي مقدار مصرف روزانه هر ماده غذايي كاملا مشخص شده است. البته اين مقدار متناسب با افراد بزرگسال سالم است و متناسب با تمام دوران زندگي نيست. به عنوان مثال زنان باردار و شيرده براي تامين نيازهاي بيشتر انرژي، پروتئين، ويتامينها و املاح به مقدار بيشتري از گروه ميوه ها، سبزيها، شير و لبنيات، گوشت و جايگزين هاي آن و گروه نان و غلات احتياج دارند.

حساسيت هاي فصل بهار را با هويج و اسفناج كاهش دهيد

مصرف هويج و اسفناج سيستم ايمني بدن را تقويت و از بروز حساسيت هاي فصل بهار پيشگيري مي كنند.
تقويت سيستم ايمني بدن موجب كاهش حساسيت و آلرژي هاي ايجاد شده در فصل بهار مي شود.
در فصل بهار، گرده افشاني درختان و گل ها موجب بروز حساسيت مي شود كه به صورت آبريزش بيني، اختلالات تنفسي به شكل خس خس، كهير، خارش و اگزماي مخاطي به صورت تورم و التهاب ممكن است، بروز پيدا كند.
مصرف مواد غذايي حاوي آنتي اكسيدان سيستم ايمني بدن را تقويت مي كند و موجب كاهش حساسيت ها در فصل بهار مي شود.
در برخي افراد به طور عادي با مصرف مواد غذايي مانند توت فرنگي، بادام زميني و شير حساسيت و خارش هاي پوستي بروز پيدا مي كند. در فصل بهار اين حساسيت ها افزايش پيدا مي كند كه بايد مراقب باشند و از اين مواد در اين فصل كمتر استفاده كنند.
هويج، اسفناج و ساير سبزي هاي رنگي حاوي بتاكاروتن و آنتي اكسيدان سيستم ايمني بدن را تقويت و از بروز حساسيت هاي فصلي جلوگيري مي كنند.

اگر قصد پدر شدن داريد ويتامينش «د» فراموش نشود

كارشناسان مي گويند مرداني كه قصد پدر شدن دارند و مي خواهند صاحب فرزند شوند بايد زمان بيشتري را در تماس با نور خورشيد باشند چون نتايج يك مطالعه جديد نشان مي دهد كه افزايش ويتامين D در بدن به تقويت كيفيت و كارآيي اسپرم ها (سلول هاي جنسي مردانه) كمك مي كند و در نتيجه توان توليد مثلي مردان را بهبود مي بخشد.
اين كارشناسان با مطالعه روي 340 مرد شركت كننده در اين آزمايشات دريافتند ويتامين D كه در اثر تماس با نور خورشيد در بدن توليد مي شود كيفيت اسپرم ها را بالا مي برد.
قرار گرفتن در معرض نور خورشيد يكي از فاكتورهاي اصلي و اوليه براي توليد ويتامين D در بدن است كه به تنظيم ميزان كلسيم و فسفر براي توليد استخوانهاي سالم كمك مي كند. اين يافته در واقع تاييدي بر مطالعات قبل است كه نشان دادند ويتامين D با توليد اسپرم ها ارتباط مستقيم دارد.