(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


چهارشنبه 11 خرداد 1390- شماره 19941

10 توصيه به پشت ميز نشين ها
باهوش اما گوشه گير
راز خوشبختي
غذاهايي كه شما را پير مي كنند
درمانهاي خانگي براي رفع يبوست
اثرات داروهاي ضدكلسترول



10 توصيه به پشت ميز نشين ها

پژوهشگران آمريكايي مي گويند احتمال بروز چاقي در افرادي كه بيشتر از 7 ساعت از وقت روزانه شان را در پشت ميز مي گذرانند، چهار و نيم برابر بيشتر از سايرين است.
ميز شما مي تواند دشمن جان تان باشد. اين را محققاني مي گويند كه نتايج برخي تحقيقات آنها نشان مي دهد پشت ميزنشيني، يكي از مهم ترين عوامل ابتلا به اضافه وزن و چاقي است.
استرس، بيماري هاي مفصلي و خيلي از بيماري هاي ديگر هم از جمله عوارض پشت ميز نشيني به شمار مي روند. اما اگر در هر صورت به خاطر شغل و حرفه تان مجبوريد ساعات زيادي از روز را پشت ميز كار بگذرانيد، توصيه محققان اين است كه با رعايت 10 نكته زير، بيشتر به فكر سلامت تان باشيد و جلوي بيماري هاي ناشي از پشت ميزنشيني را بگيريد.
در وضعيت مناسبي بنشينيد. اگر بدن شما در حال نشسته يا حتي ايستاده، وضعيت مناسبي نداشته باشد، قطعاً پس از مدت كوتاهي استرس به سراغ تان خواهد آمد. يكي از راه هاي فرار از استرس هم پرخوري است و نتيجه پرخوري هم چيزي نيست، جز چاقي.
از سوي ديگر، وضعيت نامناسب بدن براي مدت طولاني سبب آسيب مفاصل و دردهاي منطقه اي مي شود. بنابراين پژوهشگران آمريكايي بهترين وضعيت بدن را در حالت نشسته براي ساعات طولاني، اين طور عنوان كرده اند:
طول كفي صندلي بايد به اندازه اي باشد كه از نشيمن گاه تا زانوي شما به طور كامل روي آن قرار گيرد.
صندلي تان بايد حتماً تكيه ها داشته باشد تا بتوانيد كمرتان را به آن تكيه دهيد. در غير اين صورت بهتر است صندلي تان را به ديوار بچسبانيد و از ديوار به عنوان تكيه گاه استفاده نماييد.
هنگام كار با كامپيوتر بايد مچ و ساعد دست تان در يك راستا قرار داشته باشند و براي جلوگيري از درد مفاصل مچ دست، نبايد مدام آنها را خم و راست كنيد.
هنگام كار با كامپيوتر بايد سر و گردن تان مستقيم و رو به روي مانيتور قرار داشته باشد. در غير اين صورت و با خم نگه داشتن سر و گردن تان به مدت طولاني به طرفين، دچار گردن درد خواهيد شد.
به منظور پيشگيري از گردن درد، بهتر است هر چند دقيقه يك بار، چند ثانيه ورزش هاي مناسب براي گردن را انجام دهيد و گردن تان را به طرفين بچرخانيد.
هنگام نوشتن يا كار با كامپيوتر، آرنج خودتان را در نزديك ترين حالت به بدن قرار دهيد؛ آن هم در وضعيت 90 يا 120 درجه.
سعي كنيد موقع انجام كار، بازوها و شانه هاي تان را در وضعيتي كاملا راحت قرار دهيد و آنها را خيلي بالاتر يا پايين تر از سطح ميز كارتان نگذاريد.
كف پاهاي تان بايد كاملا چسبيده به زمين باشد و اگر صندلي تان بلند است و پاهاي تان به زمين نمي رسد، بد نيست از يك زيرپايي استفاده كنيد.
بهتر است كه كفي و تكيه گاه صندلي تان فوم دار باشد، نه چوبي يا آهني. اين طوري فشار كمتري به كمرتان وارد مي شود و ديرتر خسته مي شويد.
هر چند دقيقه يك بار، از جاي تان بلند شويد و چرخي بزنيد. براساس نتايج تحقيقاتي كه در مجله مايوكلينيك به چاپ رسيده، بدن هر فرد تنها 20 دقيقه مي تواند تحمل قرار داشتن در يك وضعيت ثابت را داشته باشد.
بنابراين بهتر است كه هر 15 تا 20 دقيقه يك بار، از جاي تان بلند شويد و براي 30 ثانيه كمي قدم بزنيد يا بدن تان را كش و قوس بدهيد.
حركات تكراري انجام ندهيد. تكرار مداوم يك حركت (مانند جواب دادن به تلفن) مي تواند آزاردهنده و استرس آور باشد. به همين خاطر بهتر است كه در صورت امكان و اگر ضرورتي حس نمي كنيد، كارهاي تكراري انجام ندهيد يا نوع كارتان را عوض كنيد.
براي مثال به جاي خم و راست كردن مداوم دست تان براي پاسخ گويي به تلفن ها، از يك هدفون استفاده كنيد و تلفن هاي شخصي تان را به ساعات يا روزهاي خلوت تان اختصاص دهيد.
مانيتور كامپيوتر خودتان را در وضعيت مناسبي قرار دهيد تا چشم يا مفاصل گردن تان اذيت نشوند. وضعيت مناسب يعني اينكه مانيتور درست روبه روي شما به فاصله 50 سانتي متر از چشم تان قرار داشته باشد و رو به پنجره هم نباشد تا انعكاس نور بيرون روي مانيتور، چشم هاي شما را اذيت و خسته نكند.
در ضمن، بد نيست كه براي جلوگيري از خشكي يا سوزش چشم، مدام به صفحه كامپيوتر زل نزنيد و هر 15 دقيقه يك بار، دست از كار با كامپيوتر بكشيد.
به منظور خم شدن كمتر گردن تان هنگام تايپ كردن، بهتر است كه از وسيله اي براي نگهداري كاغذها در كنار صفحه كليد استفاده كنيد.
براي اينكه به آلرژي يا ساير بيماري هاي عفوني مبتلا نشويد، بايد هر روز صفحه كليد، مانيتور، سطح ميز، تلفن يا هر وسيله ديگري كه روي ميزتان قرار دارد را گردگيري كنيد و هفته اي يكبار هم آنها را ضدعفوني نماييد. باكتري هاي روي ميز مي توانند جدي ترين تهديد براي سلامت شما به حساب بيايند.
ميز خود را هميشه مرتب نگه داريد و اجازه ندهيد كه آشفته و درهم برهم شود. شلوغي ميز كار باعث خستگي زودرس و استرس 40درصد از كارمندان آمريكايي است و يكي از عوامل اتلاف وقت كاري، در تمام اداره هاي دنيا به شمار مي رود.
ميز كار خود را تبديل به ميز غذا نكنيد. قرار دادن خوراكي هاي رنگارنگ و پركالري روي ميز كار، اشتهاي شما را به غذا خوردن افزايش مي دهد؛ حتي اگر گرسنه نباشيد. شما مي توانيد براي حفظ سلامت و تناسب اندام خود، به جاي چيپس و پفك و شكلات، كمي ميوه خشك يا انواع مغزها را درون كشوي ميزتان نگهداري كنيد.
ميزتان را زيبا كنيد. زيبا بودن ميز كار يكي از عوامل افزايش دهنده انگيزه كاري و لذت بردن از ساعات كار است. شما مي توانيد با قرار دادن عكس يكي از اعضاي خانواده خود يا حتي يك گلدان كوچك روي ميز، فضاي كاري تان را كاملا عوض كنيد.
وقت ناهار يا زمان برگشتن به خانه، بهترين فرصت براي پياده روي يك فرد پشت ميزنشين است. پس تنبلي را كنار بگذاريد و براي حفظ سلامت و روان تان، كمي پياده روي را به فهرست كارهاي روزانه خود اضافه كنيد.

 



باهوش اما گوشه گير

بيماري اوتيسم نوعي اختلال ذهني است كه بيمار قدرتي براي برقراري ارتباط با ديگر افراد ندارد اين بيماري مي تواند به عقب ماندگي ذهني، رفتارهاي تكراري يا مشكلات گفتاري مانند لالي كامل بينجامد.
اين اختلال طيفي از بيماران ذهني را از عقب مانده تا باهوش در بر مي گيرد. بيمار ممكن است تا پايان عمر لال بماند، يا دائما جملاتي را تكرار كند. خانواده هايي كه اين بيماران را دارند بايد منتظر مشاهده بسياري حركات وسواس آميز يا ناتواني از درك سرما و گرما باشند.
افرادي كه مبتلا به اوتيسم هستند، بيشتر تمايل دارند بي تفاوت و گوشه گير باشند. آنها در برقراري ارتباط عاطفي با ديگران ناتوان اند و برخي از آنها حتي از درك افكار، احساسات و نيازهاي ديگران نيز عاجزند. زبان و هوش اين افراد اغلب تكامل نيافته است و همين امر روابط اجتماعي و برقراري ارتباط را براي آنها با مشكل مواجه مي كند. برخي افراد مبتلا به اوتيسم از رفتارهاي تكراري مانند «ضربه زدن با انگشت» يا دنبال كردن سفت و سخت الگوهاي معمولي در زندگي روزمره شان رنج مي برند و به صدا، بو يا لمس شدن حساسيت دارند.
درباره كودكان مبتلا به اوتيسم بايد گفت آنها از الگوهاي استاندارد در رشد كودك پيروي نمي كنند. حتي در برخي، مشكلاتي كه آنها در بزرگسالي به آن دچار خواهند شد را مي توان از بدو تولد پيش بيني كرد. اگر چه ممكن است برخي كودكان در سنين اوليه با مشكلي مواجه نشوند، اما بين دوره 18 تا 36 ماهگي، رشد آنان متوقف مي شود، ديگر روابط اجتماعي را نمي پذيرند، رفتارهاي عجيب پيدا مي كنند و حتي زبان و استعدادهاي اجتماعي را كه تاكنون كسب كرده اند، از دست مي دهند. اين بيماري در كودكي شكل مي گيرد و يك نفر از هر 1000 نفر ممكن است به آن مبتلا شود كه البته پسرها چهار تا پنج برابر بيشتر از دخترها در معرض ابتلاي به آن هستند. اما علايم شديد بيشتري به علاوه كاهش شديد ضريب هوشي در دخترها ديده مي شود.
مهم ترين علائم اين بيماري عبارتند از:
كمبودهاي اجتماعي: بسياري از كودكان مبتلا به اوتيسم، در برقراري ارتباط روزمره مشكلات جدي دارند. حتي براي نوزادان، كه در بدو تولد تمايل به لمس كردن محيط و افراد پيرامون خود دارند نيز اين مسئله به گونه اي ديگر بروز پيدا مي كند و آنها از برقراري ارتباط چشمي خودداري مي كنند. نوزادان مبتلا به اوتيسم شايد حتي به رفت و آمد والدين شان نيز هيچ واكنشي مانند گريه يا شادي نداشته باشند.
آنها معمولا در فهم نشانه هاي غيرزباني نيز با مشكل مواجه اند. يعني وقتي به آنها بگوييم «بخواب!» آن را به عنوان يك درخواست دوستانه به معناي «وقت خواب» است تعبير نمي كنند، بلكه برداشت آنها يك دستور تهديدآميز است.
فرد مبتلا به اوتيسم ممكن است حتي از درك ديدگاه ها و نظرات ديگران نيز ناتوان باشد و نتواند واكنش ديگران به رفتارهايش را درك يا پيش بيني كند. آنها همچنين شايد رفتارهاي پرخاشگرانه يا غيرقابل كنترل از خود نشان دهند؛ به ويژه زماني كه در يك محيط خسته كننده قرار بگيرند كه در اين صورت شايد به شكستن اشيا، كشيدن موي سر يا صدمه زدن به خود و ديگران رو بياورند.
كمبودهاي زباني: تحقيقات نشان داده اند درحالي كه برخي نوزادان در شش ماهه اول كلماتي را بيان مي كنند، اما نيمي از كودكان مبتلا به اوتيسم شايد در طول زندگي شان لال بمانند. در اين ميان، كودكاني هم كه به اين سرنوشت دچار نمي شوند، قادر نخواهند بود توانايي هاي زباني شان را حداكثر تا 8 سالگي به دست آورند.
اين درحالي است كه كودكان معمولي از دو سالگي شروع به كنار هم گذاشتن جملات و تبعيت از راهنمايي هاي ساده مي كنند. آن دسته از كودكان مبتلا به اوتيسم كه قادر به صحبت كردن هستند نيز شايد تنها بتوانند برخي جملات را دائم تكرار و فقط از كلمات ساده استفاده كنند. وگرنه آنها از مرتب كردن چند كلمه و ساخت يك جمله معنادار عاجزند.
بعضي از اين كودكان تنها مي توانند آنچه شنيده اند را تكرار كنند كه به اين وضعيت در علم پزشكي اگرچه در كودكان معمولي نيز اكولاليا مي گويند. اما اين مرحله براي آنها حداكثر تا سه سالگي پايان مي يابد. افراد مبتلا به اوتيسم حتي در بيان ضماير نيز با مشكل مواجه مي شوند و برداشت آنها از ضماير، يك معناي واحد است. آنها در استفاده از كلماتي مانند «من»، «شما» يا «براي من» دچار سردرگمي مي شوند. براي مثال، اگر پدر يك كودك مبتلا به اوتيسم از او بپرسد «پيراهنم چه رنگي است؟» پاسخ كودك ممكن است رنگ پيراهن خودش باشد. درك مفاهيم «زبان اشاره» يك كودك مبتلا به اوتيسم شايد غيرممكن باشد. چرا كه اشارت و لحن صداي كودك معمولا بندرت با آنچه او مي گويد يا احساس مي كند، همخواني دارد.
وسواس هاي مرتبط با اوتيسم: كودكي كه از اوتيسم رنج مي برد، ممكن است ساعت ها با موي خود بازي كند، پايش را تاب دهد يا بانداژهايي را بر روي بازويش ببندد. بسياري بر روي انگشت هاي شصت شان راه مي روند يا برخي حتي ناگهان جاي خود را عوض مي كنند. متخصصان به اين رفتارها «خودانگيزگي» مي گويند.
درباره بسياري از افراد مبتلا به اوتيسم حتما لازم است تا محيط اطرافشان آن طور كه مي پسندند، باشد. حتي عده اي از آنها شديدا درگير برخي عادت هاي روزمره شان هستند؛ يعني اگر ليوان آنها جايي باشد كه خودشان نگذاشته اند يا بالشت شان در قسمت ديگري از كاناپه باشد، ممكن است عصباني شوند.
داشمندان درحال بررسي نظريه هاي مختلفي هستند: شايد اين رفتارها مرتبط با عملكرد مناسب حس هاي مختلف آنان باشد. كودكي كه مزه همه چيز را مي چشد؛ شايد به دنبال يك حس بويايي خاصي است تا دنياي پيرامونش را كشف كند. شايد هم او قصد برانگيختن حسي را دارد كه كارآيي مناسبي ندارد. نظريه ديگر اين است كه اين رفتارها شايد بتواند سردرگمي حسي فرد مبتلا به اوتيسم را از ميان ببرد.
همين رفتارهاي اجباري مي تواند توانايي كودك را براي بازي كردن محدود كند. درحالي كه بيشتر كودكان معمولي از 2 سالگي به همه اشيا با ديد خلاقانه نگاه مي كنند، اما در مورد كودكان مبتلا به اوتيسم به ندرت چنين است. اگر اسباب بازي به دست آنها بدهيم، اگر چه شايد براي ساعت ها آن را در دست بگيرند، اما مانند يك كودك معمولي نمي توانند از آن بازي بگيرند.
ادراك حسي: ذهن يك كودك مبتلا به اوتيسم از ايجاد تعادل ميان حس هاي مختلف عاجز است. يعني كودك قادر نيست از حواس پنج گانه اش براي درك بهتر دنياي پيرامون خود بهره بگيرد و اين موجب مي شود كه حتي نتواند احساس سرما يا كرختي را د رخود درك كند. در برخي ديگر اين احساس ها به گونه اي ديگر است يعني برخي صداها، تصاوير و يا مزه ممكن است آنها را به شكل آزاردهنده اي تحريك كند.
توانايي هاي ويژه: تقريباً از هر 100كودك مبتلا به اوتيسم، دو نفر دانشمند و نابغه مي شوند. بعضي از اين كودكان قادرند تصاوير سخت سه بعدي را ترسيم كنند. برخي از آنها مي توانند جورچين هاي بسيار دشوار را مرتب كنند. تعدادي ديگر خواندن را از سنين بسيار كم شروع مي كنند. حتي برخي از آنها اين توانايي را دارند تا هر اسمي كه در دفترچه تلفن هست حفظ كنند، ابزارهاي موسيقي اي را كه هرگز چيزي درباره آن نياموخته اند، بنوازند يا حتي شعري را بعد از تنها يك بار شنيدن، بخوانند.
علائم اوتيسم
والدين ممكن است متوجه شوند كه كودكشان از بدو تولد «متفاوت» است، نسبت به اسباب بازي يا مردم بي اعتنا است و شايد براي مدت طولاني به يك شيء خاص خيره مي شود. حتي علايم بيماري اوتيسم ممكن است در كودكاني كه پيش از اين طبيعي بوده اند نيز ديده شود. يعني يك كودك سالم و حساس، ناگهان پرخاشگر مي شود.
شايد سال ها بگذرد تا والدين به دنبال تشخيص علت اين تغييرات بروند. در اين مدت، آنها همه چيز را «روبه راه» تصور مي كنند كه اين امر در اصل رسيدن به درمان مناسب را به تأخير مي اندازد. بايد گفت هيچ آزمايش پزشكي براي تشخيص اوتيسم وجود ندارد. هرچند بيماري هايي هستند كه علايمي مشابه اوتيسم مانند قدرت شنوايي كم، مشكلات زباني، اختلالات ذهني و مشكلات عصبي دارند، اما به محض آن كه اين علايم از بين بروند، والدين بايد كودك شان را به يك متخصص اوتيسم نشان دهند.
پاي ژنتيك در ميان است
باور عموم بر اين است كه اوتيسم به علت برخي نابهنجاري ها در سختار مغز به وجود مي آيد كه ممكن است اين امر با تكامل طبيعي مغز تداخل پيدا كند. سلول ها ممكن است اشتباهاً در جاي ديگر مغز رشد پيدا كنند يا شايد حتي قسمت هايي از شبكه ارتباطي مغز كارايي خود را از دست بدهد.
مطالعات متعدد از نوزادان دوقلو نشان مي دهد كه اوتيسم مي تواند ارثي باشد. احتمال آن كه دوقلو هاي همانند كه ساختار ژنتيكي مشابهي دارند، به اوتيسم دچار شوند، بسيار بيشتر از ساير دوقلو هاست. در اين بين، والديني كه يك كودك مبتلا به اوتيسم دارند در معرض خطر كمتري براي داشتن يك كودك بيمار ديگر هستند.
بارداري ها: در طول زمان بارداري، مغز جنين بزرگتر و پيچيده تر مي شود و هر عاملي كه رشد معمولي مغز را با مشكل مواجه سازد، مي تواند تأثير مادام العمر بر احساسات، رفتارهاي اجتماعي، زبان و روحيات كودك بگذارد. بنابراين، محققان درحال بررسي اين موضوع هستند كه آيا شرايط خاصي مانند بارداري يا ديگر فاكتورهاي محيطي مي تواند در رشد معمولي مغز تأثيرگذار باشد؟ لازم به ذكر است برخي بيماري هاي ويروسي مانند سرخجه، به خصوص در 3ماهه اول بارداري، مي تواند به اوتيسم يا اختلالات ذهني در جنين منجر شود.
اختلالات ذهني شايع ترين مشكلات همراه با اوتيسم است. 75تا 80درصد افراد مبتلا به اين بيماري، تا حدودي از مشكلات ذهني رنج مي برند. 15 تا 20درصد آنان مشكلات ذهني حاد دارند و ضريب هوشي شان زير 35درصد است. اما اوتيسم لزوماً با ناهنجاري هاي ذهني همراه نيست. ضريب هوشي بيش از 10 افراد مبتلا به اوتيسم درحد متوسط يا بالاتر از متوسط است و عجيب آن كه ضريب هوشي برخي از آنها به ميزان استثنايي بالاست. هرچند در اين ميان نمي توان تعريف درستي از نمرات ضريب هوشي ارائه داد. چرا كه بسياري از آزمايش هاي مربوط به ضريب هوشي، اصولاً متناسب با ويژگي هاي افراد مبتلا به اوتيسم طراحي نشده است.
چه بايد كرد؟
برخي اقدامات پيشگيرانه مانند مداخله يا پيشگيري به موقع، آموزش ويژه، حمايت خانوادگي و در برخي موارد تجويز دارو كمك مي كند تا تعداد بيشتري از افراد و كودكان مبتلا به اوتيسم زندگي طولاني تري داشته باشند. در اين ميان، تجويز دارو كمك مي كند تا برخي علايم مخصوص اين بيماري تسكين پيدا كند. كودكي كه آموزش و درمان مؤثري براي او صورت مي گيرد، اميد به زندگي بيشتري مي يابد. حتي آنهايي كه از لحاظ رواني و ذهني دچار اختلالات شديدي مي شوند، مي توانند با برخي توانايي هاي منحصر به فرد مانند آشپزي، بر مشكل شان غلبه كنند.
والدين بايد به اين نكته توجه داشته باشند كه اگر يك كودك مبتلا به اوتيسم هرچه زودتر اين كمك ها را دريافت كند، فرصت بيشتري براي يادگيري خواهد داشت. از سوي ديگر، از آنجايي كه مغز كودك پيوسته درحال شكل گيري است، دانشمندان دانشگاه كلرادو معتقدند كه مداخله هاي به موقع فرصت بسيار مناسبي را براي تكامل كامل مغز به وجود مي آورد. بسياري از اين متخصصان بر اين باورند كه كودكان مبتلا به اوتيسم در شرايط مخصوصي كه براساس توانايي و علايق آنها ساخته و طراحي شده باشد، قدرت يادگيري بيشتري خواهند داشت. برنامه فعاليت هاي ويژه و همچنين استفاده از يك محيط كلاس درس مخصوص، به كودكان مبتلا به اوتيسم براي شناخت خود كمك بسيار مي كند.
ترجمه عليرضا سزاوار

 



راز خوشبختي

آگاهي و به ويژه خودآگاهي كليد شادي و موفقيت شماست. در واقع اگر به كتاب ها و مقالاتي كه در زمينه رشد شخصيتي تاليف شده اند نگاهي بيندازيد درخواهيد يافت كه آگاهي شرط لازم براي تغيير دادن زندگي است.
اما آگاهي چيست؟ صدها سال است كه مقالات و تحقيقات زيادي به اين موضوع اختصاص داده شده است اما متاسفانه بيشتر اين مقالات و تحقيقات، مطالب را با آن كه در اصل بسيار ساده اند چنان پيچيده بيان كرده اند كه موجب سردرگمي مي شود. حتي اگر مطالب عنوان شده به گونه اي نباشد كه سردرگمي ايجاد كند بايد توجه داشت كه تعريف آگاهي از نگاه روانشناسي براي اذهان عمومي تعريفي بيگانه و نامانوس است. به بيان ساده مي توان آگاهي را چنين تعريف كرد: آگاهي وضعيت ايده آل ذهن است. چون شما هرگز آگاهي را تجربه نكرده ايد و معتقديد آگاهي غيرقابل دست يابي است. به منظور كشف آگاهي، اين سوال ساده را از خود بپرسيد: «الان چه احساسي دارم؟» جواب اين سؤال شما را غافلگير و متعجب خواهد كرد و نه تنها به شما يك بصيرت مهم عطا مي كند، بلكه دنيايي پر از فرصت هاي جديد را در برابر شما باز مي كند.
وقتي واقعا متوجه شديد كه چه احساسي داريد آنگاه شما مرحله قدم گذاري به مسير خودآگاهي را پشت سر گذشته ايد. البته براي اين كه واقعا تشخيص دهيد در حال حاضر چه احساسي داريد بايد عميقا فكر كنيد، در اين حالت شما به ارزش ظاهري عواطف خود توجه نمي كنيد بلكه درمي يابيد و تجربه مي كنيد كه وضعيت ذهن شما چگونه بر شما تاثير مي گذارد.
همين الان چند دقيقه وقت بگذاريد و از خود بپرسيد كه الان چه احساسي داريد. ممكن است احساس راحتي، شادي و سلامتي كنيد. همچنين ممكن است شما يك يا چندين احساس زير را داشته باشيد: پريشان، دلخور، عصبي، خسته، زودرنج، هيجان زده، نگران، مضطرب، سردرگم، درمانده، بيمناك و...اين يك واقعيت علمي است كه اگر هر يك از احساسات بالا را داشته باشيد در يك دنياي تلقيني زندگي مي كنيد بدين معني كه ذهن ناخودآگاه شما به شما القا مي كند كه شما چنين احساسي داريد.
يك ذهن معمولي ناآگاه است. به بيان خلاصه مي توان گفت كه ما به چيزي كه در حال حاضر در حال روي دادن است توجهي نداريم و واقعيت زندگي از كنار ما مي گذرد. ذهن ناخودآگاه شما از دانسته هاي ذخيره شده در خودش استفاده مي كند تا آنچه را كه به طور واقعي در حال اتفاق افتادن است را دوباره ارزيابي كند و با اين كار رويدادها را به گونه اي متفاوت جلوه مي دهد. متاسفانه به طور كلي ما دانسته هاي ذخيره شده خود را در كودكي مي آموزيم. نتيجه، آن مي شود كه ديد ما از رويدادهاي جاري، افراد مختلف، چالش هاي زندگي، اضطراب هايي كه با آن روبرو مي شويم و... با واقعيت اين امور متفاوت مي شود و اين درك نادرست ما از وقايع است. شما بايد دريابيد آنچه كه باعث نگراني و اضطراب شما مي شود زندگي واقعي نيست بلكه چيزي است كه ذهن ناخودآگاه شما به شما تلقين مي كند. به بيان ديگر اين واقعيت وجودي شما است كه موجب ايجاد اين مشكل مي شود.
ذهن ناخودآگاه براي شما يك چرخه ايجاد كرده است. در اين چرخه، شما رويدادها را با دانسته هاي قبلي خود مي آميزيد و چيزي مي سازيد كه نه تنها با آن رويداد متفاوت است بلكه تفسير منحرفي از واقعيت است كه شما را وامي دارد تا عكس العمل نشان دهيد و اوضاع را از آنچه مي پنداشتيد بدتر كنيد. شما بايد اين چرخه را بشكنيد. شما بايد آگاه شويد. بهترين راه براي رسيدن به آگاهي اين است كه اين سؤال ساده را از خود بپرسيد: «در حال حاضر چه احساسي دارم؟» با احساسات خود ارتباط عاطفي برقرار كنيد. كشف كنيد كه با بدن خود مي توانيد چه احساساتي را درك كنيد؟ كف دستان خود را روي لباس خود بكشيد، با انگشتانتان موهايتان را لمس كنيد، انگشتان برهنه پاي خود را روي ماسه ها يا چمن ها به هم بفشاريد. گرماي خورشيد را احساس كنيد، نسيم خنك را روي صورتتان حس كنيد، به صداي سوختن تكه هاي چوب در آتش، به صداي نفس هايتان، به صداي امواج، به صداي پرندگان، به صداي همهمه ماشين ها در خيابان گوش كنيد.
چيزي را تفسير نكنيد و به اين عادت كه چيزها را به شكل غيرواقعي تفسير كنيد پايان دهيد. فقط بشنويد.
احساس كنيد و با واقعيت ارتباط برقرار كنيد. اگر چشمان خود را به روي اين حقيقت كه كجا هستيد و در حال حاضر مشغول چه كاري هستيد باز كنيد و آن را با آنچه كه فكر و احساس مي كنيد برخورد دهيد درخواهيد يافت كه دنياي واقعي با آن دنيايي كه در آن زندگي مي كنيد بسيار متفاوت است. در اين حالت هيچ چيز شما را نگران و مضطرب نمي كند زيرا مي دانيد كه اين چيزها نيز مانند ساير چيزها در زندگي گذرا هستند. براي اينكه اين قضيه را اثبات كنيد از خود بپرسيد كه: ديروز، هفته پيش، سال گذشته در مورد چه چيزي نگران بودم؟ اضطراب هاي زندگي مانند جزر و مد درياست گاه افزايش مي يابند و گاه فروكش مي كنند. به جاي اينكه اجازه دهيد امواج زندگي شما را غرق كنند بايد هنر سوار شدن بر امواج زندگي را بياموزيد. از طريق آگاه شدن و درك واقعيت زندگي به راحتي مي توانيد بر امواج زندگي سوار شويد.
هنگامي كه به اين بينش قدرتمند دست يابيد، مسائل را به گونه ديگري خواهيد ديد و درخواهيد يافت كه افكار بيهوده اي كه از ضمير ناخودآگاه شما نشات مي گرفت، شما را كور كرده بود. فردي كه داراي بينش آگاهانه اي است، رويدادهاي زندگي را فرصت مي شمارد. چشمان خود را باز كنيد و خواهيد فهميد كه فرصت ها شما را احاطه كرده اند.
ترجمه: ابوالفضل جعفري نژاد

 



غذاهايي كه شما را پير مي كنند

با وجودي كه تغييرات جسمي و روحي به عنوان بخشي از پروسه پيري، اجتناب ناپذير هستند اما واقعيت اين است كه غذاهايي كه ما مي خوريم يا نمي خوريم در سرعت بخشيدن به اين روند پيري نقش دارند به طوري كه حتي گاهي ممكن است زودتر از رسيدن به سن پيري، دچار علائم سالخوردگي بشويم.
اين پيري زودرس مشخص است؛ چون ما خيلي زياد از غذاهاي فرآوري شده استفاده مي كنيم.
غذاهاي فرآوري شده اغلب حاوي كالري زياد اما مقادير اندكي از ريزمغذي هاي ضروري مثل امگا-3 و ويتامين 12B هستند. بنابراين ما در دريايي از دسترسي ها با جزيره هايي از كمبودها و فقدان ها روبه رو مي شويم.
چهار خطاي تغذيه اي باعث مي شوند انسان زودتر پير شود در حالي كه با مشورت با دكتر مي توان اين خطاها را شناسايي كرده و با تنظيم آنها در رژيم غذايي يا افزودن مكمل ها، جوان تر به نظر رسيد و جواني را احساس كرد.
- خطاي اول: اشتباه اول اين است كه شما از خوردن تمام انواع پروتئين هاي حيواني پرهيز مي كنيد اما چرا اين اشتباه منجر به پيري زودرس مي شود، چون ممكن است با فقدان ويتامين 12B مواجه شويد كه براي توليد انرژي در بدن ضروري است. اين ويتامين فقط در غذايي يافت مي شود كه منشا حيواني دارند و به تنظيم متابوليسم و توليد انرژي كمك مي كند و در ضمن كليد حفظ سلامت مغز و سيستم عصبي است. خستگي يكي از علائم اصلي كمبود ويتامين 12B است و معمولا در افرادي رخ مي دهد كه پروتئين حيواني زيادي استفاده نمي كنند.
جويدن مقادير زيادي از آنتي اسيدها براي تسكين سوزش سردل نيز مي تواند منجر به كمبود ويتامين 12B شود چون آنتي اسيدها جذب اين ويتامين را دچار اختلاف مي كنند.
- راه حل غذايي: مصرف دو نوبت مواد غذايي بدون چربي مثل شير يا ماست بدون چربي و 3 تا 4 اونس پروتئين لخم در روز براي حل اين مشكل مفيد است. بهترين منابع غذايي حاوي ويتامين12B شامل غذاهاي دريايي مثل ماهي، ميگو و صدف ها و همچنين گوشت لخم ماهي و گوساله و همچنين غلات غني شده هستند.
- راه حل مكملي: مصرف 500 تا 1000 ميكروگرم از اين ويتامين به طور روزانه در قالب قرص هاي مكمل، كمبود آن را در بدن جبران مي كند.
- خطاي دوم: خودداري از مصرف مكمل هاست، اما چرا اين خطا موجب پيري زودرس مي شود؟ چون برخي از اين مكمل ها مثل منگنز و مس از بروز دردهاي مفصلي جلوگيري مي كنند اما بسياري از افراد از مصرف اين مكمل ها غفلت مي كنند. به گفته متخصصان منگنز و مس هر دو براي حفظ سلامت غضروف ها و انعطاف پذيري مفاصل مفيد و ضروري هستند. در بسياري از موارد مصرف آنها آسيب هاي مفصلي را بهبود بخشيده و دردهاي اين مناطق از بدن را برطرف مي سازد.
- راه حل غذايي: مغز خشكبار، گوشت بدون چربي و اسفناج منابع غني از اين املاح هستند اما معمولا ما به اندازه كافي از اين خوراكي ها نمي خوريم تا نيازمان به اين املاح برطرف شود بنابراين نياز به مصرف مكمل ها هميشه وجود دارد.
- راه حل مكملي: مصرف روزانه دو ميلي گرم مس و 5 ميلي گرم منگنز در روز ضروري است. ظرف 2 تا 3 ماه پس از مصرف اين مكمل ها درد كمتري را در مفاصل خود احساس خواهيد كرد.
- خطاي سوم: پرهيز از خوردن ماهي و چربي است. ماهي و روغن هاي مفيد مثل روغن زيتون بهترين منبع اسيدهاي چرب امگا-3 و ضروري براي بدن هستند كه معمولا تا حد زيادي مانع از تحليل رفتن حافظه مي شوند. به گفته متخصصان مركز پزشكي دانشگاه آريزونا در آمريكا، اين اسيدهاي چرب در واقع بخشي از عناصر اصلي تشكيل دهنده مغز هستند كه اگر به اندازه كافي در رژيم غذايي ما وجود نداشته باشند ساختار و عملكرد مغز به تدريج ضعيف مي شود و حافظه آسيب مي بيند.
- راه حل غذايي: در ابتدا مصرف غذاهاي تصفيه شده و فرآوري شده را تا حد امكان كاهش دهيد و غذاهاي خود را با روغن هاي طبيعي مثل روغن زيتون طبخ كنيد. سپس در هر هفته مصرف ماهي هاي مفيد مثل ماهي آزاد و ساردين را به رژيم غذايي خود اضافه كنيد. بعلاوه خوردن دانه كتان، غلات سبوس دار و گردو و بادام نيز براي دريافت اين چربي هاي مفيد توصيه مي شود. مصرف يك قاشق غذاخوري گردو 5 روز در هفته و 9 تا 12 عدد بادام، 4 نوبت در هفته كافي است.
- راه حل مكملي: توصيه مي شود كه در روز حداقل 2000 ميلي گرم روغن ماهي مصرف شود و كپسول هاي حاوي اين روغن تركيبي از دو اسيد DHA و EPA را داشته باشند.
- خطاي چهارم: علاقه كلي مردم به غذاهاي بسته بندي شده است. غذاهاي بسته بندي شده در واقع حاوي تركيباتي هستند كه موجب بالا رفتن فشار خون مي شوند. غذاهاي بسته بندي نمك زيادي دارد كه به بدن بويژه به كليه ها آسيب وارد مي كند. در اين وضعيت عدم تعادل بين نمك و پتاسيم به رگ هاي خوني آسيب مي رساند و در نتيجه موجب بالا رفتن فشار خون مي شود.
راه حل غذايي: در روز بيش از 1500 ميلي گرم سديم (نمك) مصرف نكنيد و حداقل هفت تا 9 وعده در روز از ميوه ها و سبزي هاي تازه استفاده كنيد.

 



درمانهاي خانگي براي رفع يبوست

بسياري از افراد مبتلا به يبوست همواره بدون آگاهي از مضرات داروهاي ملين اين داروها را مصرف مي كنند. درحالي كه بهترين راه براي درمان يبوست خوردن غذاها يا استفاده از درمانهاي خانگي است كه موجب تحريكات روده شده و همچنين به پاكسازي روده بزرگ و دستگاه گوارش كمك مي كنند.
درمانهاي خانگي زيادي براي رفع يبوست وجود دارد كه به شرح زير ارائه مي شوند:
¤ روغن كرچك يك ملين طبيعي است. خوردن يك قاشق چايخوري روغن كرچك صبح زود به تحركات روده كمك مي كند.
¤ نوشيدن يك ليوان آب گرم كه با يك قاشق چايخوري عسل شيرين شده است، دو بار در روز به تسكين يبوست كمك مي كند.
¤ مصرف آب پرتقال مخلوط با روغن زيتون دوبار در روز به رفع يبوست كمك مي كند. نصف فنجان آب پرتقال را با نصف فنجان روغن زيتون مخلوط كنيد.
¤ آلوئه و را خواص درماني زيادي دارد كه يكي از آنها درمان يبوست است. آب آلوئه ورا مي تواند يبوست را تسكين دهد. نوشيدن آن در صبح و شب موجب نرم شدن روده ها مي شود.
¤ اگر شما به دنبال يك ملين طبيعي و پاك كننده روده هستيد، يك قاشق چاي خوري شربت ذرت را در يك ليوان آب مخلوط كنيد.
¤ براي رفع يبوست، همچنين مي توانيد گياهان سبوس دار مصرف كنيد. براي درمان يبوست مي توان اين سبوس را با شير يا آب گرم مخلوط كرد.
¤ آب قره قروط و آلو نه تنها به نرم شدن روده ها كمك مي كند، بلكه موجب پاكسازي روده بزرگ نيز مي شود. آب اين ميوه ها بايد هنگام خوردن صبحانه صرف شود.
¤ دربرخي افراد، نوشيدن يك فنجان قهوه در صبح به رفع يبوست كمك مي كند، اما به دليل تأثيرات زيان آور كافئين بر سلامتي اين امر توصيه نمي شود.
¤ كودك مبتلا به يبوست را مي توان با مخلوط آب كشمش و كمي كره درمان كرد. اين مخلوط را سه بار در روز به كودك بدهيد. از آنجايي كه اين ملين ملايم هيچ گونه آسيبي به كودك نمي رساند، بنابراين مي توانيد بدون نگراني آن را مصرف كنيد.
¤ شب 2عدد خرما را در آب خيس كرده و صبح روز بعد يك خمير درست كنيد و آن را سه بار در روز بخوريد.
¤ آب برخي ميوه ها مانند انبه، موز، سيب، آووكادو و انجير به رفع يبوست كمك مي كند.
¤ براي كمك به تحركات روده، يك چهارم فنجان آب هويج، يك فنجان آب گوجه فرنگي و نصف فنجان آب كلم را مخلوط كرده و سه بار در روز ميل كنيد.
از ديگر راههاي درمان يبوست اين است كه علاوه بر نوشيدن آب فراوان و ورزش كردن به طور منظم مقدار زيادي نيز ميوه و سبزيجات بخوريد. اگر شما از اين رژيم غذايي پيروي كنيد، دچار يبوست نخواهيدشد.

 



اثرات داروهاي ضدكلسترول

گاهي اوقات ورزش و رژيم غذايي براي پايين نگهداشتن ميزان كلسترول كافي نيست بنابراين پزشك داروي كلسترول را تجويز مي كند. در افرادي كه سابقه كلسترول بالا دارند، احتمال دارد يك دارو كافي نباشد و پزشك مجبور شود بيش از يك دارو را تجويز كند. دستور العملهاي مصرف اين داروها را بايد دقيقاً دنبال كرد زيرا ممكن است تأثيرات زيانبار و مضري داشته باشند. آگاهي از اين تأثيرات جانبي بسيار اهميت دارد.
معمولاً، داروي كلسترول مانند داروهاي گروه استاتين ميزان ليپوپروتئين با چگالي كم (LDL) را در خون كاهش مي دهد. اما اين نوع داروي كلسترول اثرات جانبي دارد كه ممكن است شخص مصرف كننده را تحت تأثير قرار دهد. بهترين كار آگاهي از اثرات جانبي است زيرا احتمال دارد كه اين اثرات علائم يك نوع خطر پنهان يا وخيم تر باشند.
اولين اثر جانبي استاتين ها، مشكلات عضلاني است. اكثر افرادي كه استاتين مصرف مي كنند، از يك دوره كرختي عضلاني شكايت مي كنند. گاهي اوقات نيز يك كاهش حساسيت نسبت به درد يا درجه حرارت وجود دارد. دوم اين كه، افراد سرگيجه و ضعف را نيز تجربه مي كنند. اين به دليل اثر استاتين هاست كه فشار خون را به ميزان چشمگيري كاهش مي دهند. هرچند كه استاتين به كاهش ميزان كلسترول كمك مي كند، اما اين دارو داراي اثرات جانبي زيادي نيز هست.
سومين اثر زيانبار استاتين ها اين است كه موجب نابهنجاري قلب مي شوند. مشخص است كه استاتين ها مشكلات عضلاني ايجاد مي كنند اما بسياري از افراد فراموش مي كنند كه قلب خودش نيز يك عضله است. اين دارو ميزان كوآنزيم Q10 ذخيره شده در قلب را كه براي كاركرد مؤثر قلب بسيار اهميت دارد، كاهش مي دهد. اثر زيانبار و متداول چهارم استاتين ها افت حافظه است. افرادي كه اين دارو را مصرف مي كنند، ممكن است تا اندازه اي فراموشكار شوند و گاهي اوقات نيز حتي به طور كامل حافظه خود را از دست بدهند.
اثر جانبي پنجم و شايد يكي از بدترين اثرات افسردگي است. مغز به ميزان معيني از كلسترول نياز دارد و محدوديت بيش از اندازه آن براي مغز ممكن است موجب نوسان روحيه فرد شود. در صورت تداوم اين مشكل به مدت طولاني ممكن است مشكلات بسيار زياد ديگري از نظر برقراري ارتباط با ساير افراد ايجاد شود.
داروي كلسترول مانند ساير داروها داراي اثرات جانبي است كه مصرف كنندگان بايد از آنها آگاه باشند. اما واقعيت اين است كه پيروي از دستور پزشك همواره با يك برنامه ورزشي مناسب و رژيم غذايي سالم بهترين راه پايين آوردن كلسترول خون است.

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14