صافي ناصاف را برداريد !(يادداشت روز)

چند هفته قبل- 4/3/90- طي يادداشتي در ستون نكته كيهان و با عنوان «صافي ناصاف» به مغايرت يكي از مصوبات مجلس محترم شوراي اسلامي با قانون اساسي و موازين شرعي پرداختيم ولي ديگر كار از كار گذشته بود و شوراي محترم نگهبان اين مصوبه عجيب و غريب را تائيد كرده بود. اين روزها اما، همانگونه كه انتظار مي رفت، بار ديگر مصوبه مورد اشاره در كانون توجه نمايندگان محترم مجلس شوراي اسلامي و ساير مراكز ذيربط قرار گرفته است. براساس اين مصوبه، نامزدهاي نمايندگي مجلس بايستي حداقل از مدرك تحصيلي كارشناسي ارشد- فوق ليسانس- برخوردار باشند. پيش از اين نيز مجلس شوراي اسلامي در اقدامي ناهمخوان با موازين علمي و منطقي، هر دوره نمايندگي مجلس شوراي اسلامي را يك مقطع تحصيلي محسوب كرده بود. در يادداشت مورد اشاره به چند نمونه از آسيب هاي جدي اينگونه مصوبات و مخصوصا مصوبه اخير مجلس محترم شوراي اسلامي- شرط فوق ليسانس- پرداخته بوديم و از آنجا كه شوراي محترم نگهبان مصوبات ياد شده را تائيد كرده بود، ادامه بحث ضرورت چنداني نداشت. اما اخيرا تعدادي از نمايندگان مجلس طرحي تهيه كرده و براساس آن خواستار مسكوت ماندن اجراي مصوبه اي شده اند كه داشتن مدرك تحصيلي فوق ليسانس را براي نامزدهاي نمايندگي الزامي دانسته است. اين عده از نمايندگان پيشنهاد كرده اند كه اجراي مصوبه مورد اشاره به دوره دهم مجلس شوراي اسلامي موكول شود و براي دوره پيش روي - دوره نهم- مانند دوره قبل برخورداري نامزدها از مدرك ليسانس شرط كانديداتوري باشد. تهيه اين طرح روزنه اميدي براي لغو مصوبه ياد شده -بعد از 6 ماه- و اجتناب از پي آمدهاي خطرناك آن است و از اين روي اشاره به نكاتي در اين باره، ضروري به نظر مي رسد.
1- ظاهرا شماري از نمايندگاني كه به شرط فوق ليسانس براي نامزدهاي نمايندگي مجلس راي مثبت داده اند، بر اين باور بوده اند كه اين «شرط» نه فقط مانع از نامزدي آنها در دوره بعدي نمي شود، بلكه - احتمالا و خداي نخواسته - تصور مي كرده اند كه اين شرط مي تواند برخي از رقباي احتمالي آنان در دوره بعدي را نيز به دليل نداشتن مدرك فوق ليسانس، از دور رقابت خارج كند! اين تصور از آنجا ناشي شده است كه دارا بودن مدرك ليسانس يكي از شرايط نامزدي براي مجلس هشتم بوده است بنابراين تمامي نمايندگان كنوني مجلس، دارنده مدرك تحصيلي ليسانس تلقي مي شوند و از سوي ديگر - مطابق مصوبه اي ديگر - يك دوره نمايندگي مجلس نيز يك مقطع تحصيلي حساب مي شود. با اين حساب تمامي نمايندگان مجلس هشتم از مدرك تحصيلي فوق ليسانس برخوردار بوده و مي توانند براي دوره بعد نامزد شوند.
اين تصور اما، غلط از آب درآمده و نمايندگان مورد اشاره براساس قانوني كه خود وضع كرده و به تصويب رسانده اند، حق كانديداتوري براي مجلس نهم را ندارند. چرا؟! به اين علت كه مطابق اصل 63 قانون اساسي؛ «دوره نمايندگي مجلس شوراي اسلامي چهار سال است» و همين اصل تصريح مي كند كه «انتخابات هر دوره بايد پيش از پايان دوره قبل برگزار شود به طوري كه كشور در هيچ زمان بدون مجلس نباشد» بنابراين، آن عده از نمايندگان محترم مجلس كنوني، چه آنهايي كه«ليسانس واقعي» دارند و چه آنان كه با احتساب دوره هاي قبلي از «ليسانس مجلسي»! برخوردار شده اند مطابق مصوبه اي كه خود باني آن بوده اند از نامزد شدن براي انتخابات بعدي محروم خواهند بود. و اين استدلال آنها كه حضورشان در دوره هشتم مدرك تحصيلي آنان را از ليسانس به فوق ليسانس ارتقاء داده است فاقد وجاهت قانوني است. زيرا هنگام برگزاري انتخابات مجلس نهم، هنوز دوره 4 ساله نمايندگي آنها در مجلس هشتم تمام نشده است كه يك مقطع تحصيلي به حساب آيد. بنابراين مدرك تحصيلي اين عده از نمايندگان محترم به هنگام انتخابات مجلس نهم «ليسانس» است نه «فوق ليسانس» و از اين روي مطابق قانوني كه خود وضع كرده اند،شرط لازم براي نامزدي مجلس بعدي را ندارند.
2- در يكي از جلسات اخير مجلس - ظاهرا جلسه غيرعلني - پيشنهاد شده است كه وزارت كشور براي اين عده از نمايندگان كنوني مجلس، ناتمام بودن دوره فعلي - قبل از پايان 4 سال - را ناديده گرفته و آنها را دارنده فوق ليسانس تلقي كند و در مقابل، مجلس شوراي اسلامي نيز دارندگان «فوق ليسانس معادل» را كه قبلا فاقد شرط لازم - فوق ليسانس - براي نامزدي مجلس دانسته بود، به عنوان فوق ليسانس بپذيرد! كه بايد گفت؛
الف: اگرچه مجلس، وظيفه قانونگذاري و دولت وظيفه اجراي آن را برعهده دارد ولي دامنه و دايره شمول قانون، تماميت نظام است و بديهي است كه نه مجلس و نه دولت، هيچكدام حق ندارند قانون را مطابق «ميل» و يا با «توافق» ميان خود، دستكاري كنند. بنابراين محروم بودن تعدادي از نمايندگان كنوني مجلس هشتم از نامزدي براي انتخابات بعدي، برخاسته از متن صريح قانوني است كه خود وضع كرده اند و قابل تغيير يا توافق براي تغيير نيست، مگر آن كه قانون عجيب و غريب ياد شده تغيير كند كه البته تغيير آن ضروري است.
ب: درباره مدرك تحصيلي «فوق ليسانس معادل» كه دارندگان آن در مصوبه اخير مجلس محترم، فاقد «فوق ليسانس» تلقي شده اند بايد پرسيد مگر مدارك تحصيلي كه مجلس در مقابل هر دوره از نمايندگي به نمايندگان اعطاء مي كند، ارزشي بيشتر از «مدرك معادل» دارد؟! و مگر فلان نماينده كه با مدرك تحصيلي فوق ديپلم وارد مجلس شده و به دليل دوره نمايندگي مدرك وي به «ليسانس» و بعد «فوق ليسانس» و... تبديل شده، براي كسب اين مدارك تحصيلي - به قول معروف- دود چراغ خورده؟! و دهها كتاب و جزوه را به پايان برده و صدها ساعت كار آزمايشگاهي و مطالعه ميداني انجام داده است؟! بنابراين اگر مدارك تحصيلي معادل قابل قبول نباشد، قبل از آن « مدرك مجلسي » نبايد قابل قبول باشد.
ج: همين جا، بايد - با عرض پوزش- خطاب به نمايندگان محترمي كه در دوره هاي قبلي، هر دوره مجلس را يك مقطع تحصيلي به حساب آورده اند، گفت؛ در كجاي دنيا و با كدام منطق علمي، اين محاسبه انجام پذيرفته است؟! ممكن است گفته شود - كه گفته شده است- نمايندگان مجلس مي توانستند به جاي حضور در مجلس، به تحصيل مشغول شوند و از اين روي براي ضايع نشدن! حق آنها، هر دوره مجلس يك مقطع تحصيلي محاسبه شده است! كه بايد گفت چرا اين امتياز براي ساير مسئولان در مراكز ديگر نظام در نظر گرفته نشود؟! مثلاً؛ فرمانداران، استانداران، بخشداران و ... . از سوي ديگر، كدام دانشجوي مقطع ليسانس، فوق ليسانس و... را سراغ داريد كه بدون كنكور وارد دانشگاه شود. از امكانات رفاهي نظير، خودروي شخصي يا دولتي، منزل مسكوني و... برخوردار باشد، حقوق ماهيانه قابل توجهي داشته باشد و بدون آن كه درس بخواند و يا امتحاني در كار باشد، بعد از 4 سال فارغ التحصيل نيز بشود! و بعد بي آن كه كلاس عوض كند، در همان كلاس قبلي با همان شرايط پيشين مدارج بعدي تحصيلي را كسب كند... ياد رزمندگان اسلام و بسيجيان به خير كه با تن به جنگ تانك مي رفتند و در دل دود و آتش و بمب هاي شيميايي از اسلام و انقلاب و نظام و مردم اين مرز و بوم دفاع مي كردند و... غير از «التماس دعا» خواسته ديگري نداشتند.
3- و بالاخره، از نمايندگان محترم مجلس شوراي اسلامي كه به قول حضرت امام(ره) بايد «عصاره فضيلت هاي مردم» باشند -و ان شاءالله اكثر قريب به اتفاق آنها چنين هستند- انتظار آن است كه از ارائه طرح هايي نظير شرط فوق ليسانس براي نامزدهاي نمايندگي خودداري ورزند و اكنون كه مطابق آئين نامه داخلي مجلس، طرح تصويب شده بعد از 6 ماه قابل تغيير است، پيشنهاد اخير نمايندگان ياد شده در صدر اين نوشته را به تصويب برسانند و با مسكوت گذاردن اجراي مصوبه مورد اشاره، در اولين فرصت بعدي اين مصوبه را ملغي فرمايند. نمايندگان محترمي كه طرح الحاق يك تبصره به ماده واحده قانون حذف تبصره 2 ماده 28 قانون انتخابات را ارائه داده و خواستار مسكوت ماندن اجراي مصوبه مورد اشاره- شرط فوق ليسانس- شده اند در توضيح طرح خويش آورده اند؛
«افتخار انقلاب اسلامي ايران در جهان امروز برگزاري بيش از 30 انتخابات سراسري با شكوه بوده است كه در هر كدام از اين انتخابات مردم انقلابي با شور و شوق وصف ناپذيري حماسه جاويدان آفريده اند» و تأكيد كرده اند «يكي از عوامل شور و شوق و اشتياق مردم، فضاي مناسب براي كانديداتوري آحاد مردم در انتخابات بوده است كه اميدواريم دوره آتي نيز شاهد چنين حماسه اي باشيم» و با پيشنهاد مسكوت ماندن شرط فوق ليسانس آرزو كرده اند كه «امكان مشاركت تمامي خدمتگزاران و كارگزاران علاقمند به كانديداتوري نمايندگي مجلس شوراي اسلامي فراهم شود».
حسين شريعتمداري

خودكشي !( گفت و شنود)

گفت: چند تا از پادوهاي موساد نظير كديور افندي و بهاءالله مهاجراني و سازگارا و ابراهيم نبوي از عوامل زنداني فتنه خواسته اند دست به اعتصاب غذا بزنند و تا پاي مرگ اعتصاب خود را نشكنند!
گفتم: شيرين عبادي هم چند سال پيش با همدستي يكي از نزديكان اكبر گنجي، سرم او را در بيمارستان قطع كرده بود كه با هوشياري مأموران دستش رو شد.
گفت: گروههاي اپوزيسيون هم كه از آن ماجرا خبر دارند، پادوهاي موساد را به باد فحش گرفته و به آنها گفته اند اگر راست مي گوييد چرا خودتان به جاي مقاومت، از ايران فرار كرده و در آمريكا و اروپا به خوشگذراني مشغوليد؟!
گفتم: يك مرد انگليسي براي دوستانش تعريف مي كرد و مي گفت؛ من و نامزدم اليزابت تصميم به خودكشي گرفتيم و نيمه شب روي پل رودخانه تايمز رفتيم. اليزابت خودش را به رودخانه پرت كرد و من... بله! من... هوا سرد بود و احساس كردم كه شديداً به يك فنجان قهوه داغ نياز دارم تا از صبحانه فردا لذت ببرم!

احمدي نژاد: دولت در سال 90 ايجاد 5/2 ميليون شغل را با قاطعيت پيگيري مي كند

رئيس جمهور گفت: ايجاد 5/2 ميليون شغل در سال 90 را با قاطعيت پيگيري كنند و مطمئن باشند كه اين كار شدني است.
دكتر احمدي نژاد در جلسه هيات دولت روز يكشنبه با بيان اين كه دولت همواره به دنبال خدمت رساني بوده است اظهار داشت: رئيس جمهور با تاكيد بر اين كه بايد مراقب بود تا مطلقا سر سوزني از پيگيري مسائل اساسي مردم منحرف نشويم، گفت: رسيدگي به مسائل كشور به طور اصولي و عالمانه در دستور كار دولت قرار دارد و دولت در حد توان به خدمت رساني ادامه خواهد داد و اگرچه پنج برابر دولت هاي قبل كار كرده است اما آن را كافي ندانسته و معتقد است بايد حتي از ثانيه هاي فرصت خدمتگزاري استفاده كرد و اين امر شدني است.
دكتر احمدي نژاد با تاكيد بر اين كه ملت ايران ثابت كرده اند كه انجام كارهاي خيلي بزرگ شدني است، افزود: موضوع ايجاد اشتغال بايد با همان قوت سابق به پيش برود و وزرا و مسئولين مربوطه بدون توجه به برخي بي انصافي ها و حرف هاي بي ربطي كه زده مي شود، ايجاد 5/2 ميليون شغل در سال 90 را با قاطعيت پيگيري كنند و مطمئن باشند كه اين كار شدني است.
رئيس جمهور گفت: همواره كساني كه دستشان از تصرف در بيت المال قطع مي شود، فرياد برمي آورند اما نمي گويند كه فريادشان ناشي از كوتاه شدن دستشان از بيت المال است و در عوض عليه دولت اخبار نادرست منتشر مي كنند و مثلا مدعي مي شوند آمار و گزارش هاي دولت درباره ايجاد يك ميليون و 600 هزار شغل درست نيست ولي بالاخره آن يك ميليون و 600 هزار نفري كه صاحب شغل شده اند، مي دانند كه در كشور چقدر اشتغال ايجاد شده است.
دكتر احمدي نژاد با بيان اين كه بايد ضوابط اجرايي بودجه خيلي دقيق رعايت شود، ادامه داد: دولت نشان داده است كه اهل ولخرجي نيست و دولت مديريت درست منابع، جلوگيري از اسراف، تبذير و دست اندازي هاست. رئيس جمهور با اشاره به تاخير در عملياتي شدن بودجه سال 90 اظهار داشت: اين طور نبوده كه دولت در مدت طي شده از سال بيكار بوده باشد ولي به هر حال تا عملياتي شدن بودجه، كارها با سرعت كمتري انجام مي شود و لذا ما بايد جبران سه ماه گذشته را در مدت باقي مانده سال بكنيم.
دكتر احمدي نژاد با اشاره به ابلاغ ضوابط اجرايي بودجه و دستورالعمل تعيين حقوق كاركنان دولت تصريح كرد: حقوق همه كاركنان دولت 10 درصد افزايش خواهد يافت. دولت كاركنان دستگاه هاي اجرايي را جزء عائله خود و بخشي از بيت المال مي داند و به دنبال آن است تا زندگي آنها خوب اداره شده و همواره اميدوار و با نشاط باشند.
رئيس جمهور ادامه داد: كارهايي مانند هدفمند كردن يارانه ها و تشكيل ستاد تنظيم بازار، ستاد تدابير ويژه و كميسيون هاي دولت با قوت و قدرت ادامه خواهد داشت چرا كه شياطين به دنبال آن هستند تا هيچ خدمتي در كشور انجام نشود و بعد آن را دستاويزي براي جشن قرار دهند.
دكتر احمدي نژاد سختي ها و موانع را شيريني كار توصيف و خاطرنشان كرد: كار در شرايط سخت ارزش پيدا مي كند اگر نه كار كردن در زماني كه همه امكانات فراهم است، هنر زيادي نيست.
رئيس جمهور همچنين اعضاي هيات دولت را به اتخاذ تدابير ويژه براي ايام ماه مبارك رمضان توصيه و خاطرنشان كرد: ماه مبارك رمضان بايد زيباترين و شيرين ترين ماه ها باشد و اگر چه مطمئنم پيش بيني هاي لازم صورت گرفته است اما لازم است كه مسائل مربوط به اين ماه با توجه ويژه اي مورد پيگيري قرار گيرد.

تحليل ايهود باراك در گفت وگو با لوفيگارو ايران برنده بزرگ بازي استراتژيك در خاورميانه است

وزير دفاع اسرائيل در گفت وگويي با روزنامه لوفيگارو اذعان كرد كه اسرائيل همچنان بزرگترين آسيب را از تحولات منطقه ديده و ايران بيشترين سود را به دست آورده است.
ايهود باراك كه اكنون به همراه شريكش بنيامين نتانياهو، هم از جانب چپ گراياني مانند داگان و اشكنازي در داخل اسرائيل و هم از طرف تيم دنيس راس-اوباما در آمريكا براي تن دادن به مصالحه هاي منطقه اي و سياسي تحت فشار است، روز 27 خرداد 1390 (17 ژوئن 2011) با روزنامه فرانسوي لوفيگارو به گفت وگو نشست.
باراك در اين گفت وگو اگر چه سعي مي كند تهديد ايران را براي مخاطب غربي خود پررنگ جلوه بدهد، ولي در همين حين به ناچار اذعان مي كند كه ايران تاكنون برنده بزرگ بازي بوده است.
باراك در اين مصاحبه برتري موقعيت ايران در اثر تحولات منطقه را اينگونه ارزيابي مي كند: «توجه جهاني از ايران منحرف شده است. افزايش قيمت نفت اثر مجازات ها را كاهش داده است. سقوط مبارك براي تهران موفقيتي غيرمنتظره بود».
وي سپس تلاش مي كند نتيجه بگيرد كه پس بايد روند فشار بر ايران سرعت بيشتري بگيرد. اين همان موضوعي است كه متخصصان امور راهبردي در تهران نام آن را پاسخ تهاجمي آمريكا و اسرائيل به افزايش نيازشان به ايران ناميده اند.
باراك مي گويد: «ايران همچنان مصمم است به سلاح هسته اي دست يابد. اين كشور مي خواهد كنترل منطقه خليج فارس را در دست گيرد. مسئله اصلي پي بردن به اين موضوع نيست كه چگونه و چه وقت ايراني ها قدرت هسته اي مي شوند. بلكه مسئله اصلي دانستن اين مطلب است كه آنها چه وقت مي توانند از مرزي نامعلوم بگذرند كه ديگر بعد از آن نمي توان متوقفشان كرد. اين مرز نامعلوم خيلي دور نيست. بين آنها و اين مرز3 يا 6 ماه فاصله است. به همين دليل بايد مجازات ها عليه شان شديدتر شود».
مصرف اين نوع ادبيات نشان دهنده اين است كه اسرائيلي ها همچنان مايلند از افزايش قدرت ايران به عنوان منبعي براي ايجاد هراس در غرب و تشديد تحريم ها عليه ايران استفاده كنند. ارائه ارزيابي هاي تخيلي درباره فاصله ايران با سلاح هسته اي نيز در همين راستا صورت مي گيرد. اما كارشناسان در تهران عقيده دارند آنچه اين راهبرد اسرائيل را به بن بست رسانده اين است كه اكنون ديگر منافع راهبردي آمريكا در منطقه با نيازهاي امنيتي اسرائيل منطبق نيست.

وزارت اطلاعات كتباً با انتصاب ملك زاده مخالفت كرد

وزارت اطلاعات در نامه اي به علي اكبر صالحي وزير امور خارجه با انتصاب محمد شريف ملك زاده به عنوان معاون اداري مالي اين وزارتخانه مخالفت كرد.
پس از انتصاب محمد شريف ملك زاده به عنوان معاون اداري مالي وزارت امور خارجه وكلاي ملت با اين انتصاب مخالفت كرده و كميسيون امنيت ملي با تشكيل جلسه اي با حضور علي اكبر صالحي وزير امور خارجه اين موضوع را بررسي و وزير خارجه قول داد كه موضوع سوء سوابق ملك زاده را از وزارت اطلاعات استعلام و در صورت مخالفت وزارت اطلاعات با اين انتصاب، ملك زاده را از اين سمت عزل كند.
بر پايه اين گزارش، پس از استعلام علي اكبر صالحي وزير امور خارجه از وزارت اطلاعات، اين وزارتخانه طي نامه اي كتباً مخالفت خود را با انتصاب محمد شريف ملك زاده به سمت معاونت اداري مالي وزارت امور خارجه اعلام كرد. پرويز سروري نماينده مردم تهران و عضو كميسيون امنيت ملي مجلس در گفت و گو با فارس ضمن تاييد اين خبر گفت كه وزارت اطلاعات با انتصاب ملك زاده در معاونت اداري مالي وزارت امور خارجه مخالفت كرده است.

شما سم بر زمين بكوبيد تا ما در لندن و بروكسل به نان و نوايي برسيم (خبر ويژه)

چند پادوي كارچاق كن سازمان سيا و MI6 انگليس در اقدامي مشترك، فاز دوم يك پروژه شكست خورده در 6ماه پيش را كليد زدند.
اين عده همان هايي هستند كه آذرماه سال گذشته نيز از مقصد آمريكا و اروپا به برخي عناصر بازداشتي در فتنه سبز پيغام داده بودند تا دست به اعتصاب غذا بزنند و آن را تا حد مرگ! ادامه دهند. با وجود تبليغات فراوان، آن پروژه به دلايل كاملا روشن به اجرا گذاشته نشد و كسي از بازداشتي ها ماجرا را جدي نگرفت.
اكنون پس از 6 ماه، جريان رسانه اي عنكبوت دست به اقدام مشابهي زده تا بلكه چند نفر از عناصر بازداشتي را تحميق و تحريك به غذا نخوردن كند. همزمان حلقه اي مشترك شامل شماري از كارچاق كن ها و دلال هاي نيمه حرفه اي سرويس جاسوسي MI6 و CIA، با انتشار مصاحبه هاي ويدئويي مدعي شدند در آن سوي ينگه دنيا دست از غذا خوردن مي كشند(!؟) تا با زندانيان ياد شده همراهي كنند. اين ويدئوها، توسط شيرين عبادي، مسعود بهنود، فرخ نگهدار، محسن كديور، محسن سازگارا، ابراهيم نبوي و مازيار بهاري (كلاهبردار خرده پا) تهيه شده است. كديور و نبوي مطالب تحميق آميز و پرسوز و گدازي هم در سايت جرس نوشته اند تا سيكل تحميق را تكميل كرده باشند. آنها بدون اينكه توضيح دهند چرا خود تا پاي جان نايستادند و با اندوختن چند روز سابقه زندان، پناهندگي بلژيك و آمريكا را گرفتند، از زنداني ها خواسته اند تا پاي مرگ پيش بروند!
شيرين عبادي به همراه 6 نفر ديگر، اواخر آذرماه سال گذشته مدعي شدند در حمايت از اعتصاب غذاي نسرين ستوده در ژنو تحصن مي كنند اما عدم استقبال از اين تحصن، باعث جمع كردن بساط نمايش شد. عبادي در آن ايام خواستار «زورآزمايي با مرگ»! شده بود، كليد واژه اي كه تكاپوي رندانه چند سال پيش وي براي تحميق اكبر گنجي و هل دادن به سمت اعتصاب غذا تا سر حد خودكشي را تداعي مي كرد.
بخش طنز ماجرا دوره افتادن ابراهيم نبوي براي ايفاي نقش در نمايشنامه كساني چون عبادي است، حال آن كه نبوي آبان ماه سال گذشته در جرس نوشت: گنجي سم بر زمين مي كوبد... اگر مي خواستم او را ترور شخصيت كنم، همان روزهايي كه حتي همسر او هم توافق كرده بود كه او اعتصاب غذا را تا مرگ ادامه دهد، نامه نمي نوشتم كه باباجان بي خودي اين آدم را شير نكنيد، يك دفعه ديديد جدي گرفت و مرد»!
بعدها آشكار شد كه امثال شيرين عبادي، گنجي را مهره اي تاريخ مصرف گذشته تلقي مي كردند و به مرده و جنازه او بيشتر احتياج داشتند. گنجي بعدها به بهانه هاي مختلف به طيفي از سبزها حمله ور شد و آنها را نواخت.
اكنون مي توان يك پيشنهاد كاملا روشن براي راستي آزمايي «شيركنندگان» ارائه كرد تا معلوم شود در دعاوي خود صداقت دارند يا صرفا مشغول تراشيدن بهانه اي براي اخاذي از سرويس هاي جاسوسي غربي هستند. آن پيشنهاد اين است كه اين بار محسن سازگارا، شيرين عبادي، مسعود بهنود، فرخ نگهدار، محسن كديور و يا خرده پاهايي مثل بهاري و نبوي و جامي دست به اعتصاب غذاي واقعي تا سر حد مرگ بزنند چرا كه بنا به ادعاي آقاي نبوي در نوشته اخيرش «هر انسان شريفي مجبور است براي حفظ شرافت و بزرگي، از جان عزيز خود كه تنها سرمايه اوست، وام بگذارد[!]... هر ذلتي از جان ما دور است. ما چيزي براي از دست دادن نداريم. شرافت چيزي نيست كه حاضر باشيم به هيچ قيمتي حتي زنده ماندن از آن صرف نظر كنيم»!!

فاكس نيوز: تكنولوژي فضايي ايران براي آمريكا شرم آور است! (خبر ويژه)

«شرم آور است كه سازمان ملل در برابر تحركات زيركانه ايران، به اين كشورها در حال تحريم جايزه مي دهد».
پايگاه اينترنتي شبكه فاكس نيوز با درج اين مطلب نوشت: «سازمان ملل در حالي كه سعي دارد با اعمال تحريم هايي عليه ايران توسعه برنامه هسته اي اين كشور را مسدود كند، به نحوي بي سروصدا به اين كشور اجازه داده تا يك «مركز اطلاعاتي ارزيابي سوانح» احداث كند، كه به گفته متخصصين به معني تقويت توان موشكي ايران است. اين اقدام بر پيشنهاد بحث انگيزي كه ايران آن را براي اولين بار در سال 2006 مطرح كرد مهر تائيد سازمان ملل را مي زند. ايران هم در واقع براي جشن گرفتن اين مجوز اعلام كرد ماهواره نظارتي رصد-1 را ظرف دو ماه به مدار زمين خواهد فرستاد. تصميم تصويب پيشنهاد ايران در 25 مه بدون راي گيري توسط كميسيون آسيا و اقيانوس آرام سازمان ملل (اسكاپ) گرفته شد.»
اين گزارش مي افزايد: سازمان اسكاپ، به عنوان يك بازيگر مهم در توسعه آسيا، دربرگيرنده 62 عضو، از چين گرفته تا تركيه است. برخي از كشورهاي مشترك المنافع، و همچنين برخي كشورهاي اروپايي نظير فرانسه و هلند نيز در آن عضويت دارند.
اليوت آبرامز، مشاور سابق امنيت ملي در دولت جرج بوش مي گويد؛ «اين حركت زيركانه اي توسط ايران بوده است. شرم آور است كه كشوري كه بارها توسط سازمان ملل و آژانس بين المللي انرژي هسته اي تحريم شده است چنين جايزه اي بگيرد. اين به مفهوم تقويت توان نظامي ايران است.»
سايت ناتو نيز از قول جان بولتون، نماينده سابق آمريكا در سازمان ملل نوشت: «باور كردني نيست. اين كار ايران را در موقعيت برتري قرار مي دهد. من نمي دانم ايران چه نوع فن آوري را بابت اين اقدام كسب مي كند ولي قطعا باعث آشنايي بيشتر مردم ايران با تصاوير ماهواره اي خواهد شد.»
اين گزارش حاكي است: ايجاد مركز ياد شده در مصوبه اسكاپ تحت عنوان ايجاد يك مركز منطقه اي گردآوري اطلاعات و ارتباطات براي مديريت سوانح در جمهوري اسلامي ايران» ذكر شده است، كه توسط يك «سازمان تحت نظارت اسكاپ» به اجرا درمي آيد. هدف اين مركز، آنطور كه در پيشنهاد ايران مطرح شده است، بهبود پيش بيني هاي اقليمي و آب و هوايي و گردآوري اطلاعات در زمينه سوانح است.
يك سخنگوي وزارت خارجه آمريكا در پاسخ سؤال فاكس نيوز مبني بر اين كه فن آوري مورد استفاده ايران در ايجاد چنين مركزي مي تواند براي مقاصد نظامي به كار رود گفت: «اين سؤال موجهي است، ولي نمي توانيم درباره آن صحبت كنيم.»
آمريكا، كه در نشست اسكاپ حضور داشت اعلام كرده كه خود را از اين تصميم «مبرا» مي داند. براساس بيانيه وزارت خارجه آمريكا آمده است كه «مبرا دانستن به معني آن است كه آمريكا در مقابل تصميم اكثريت كنفرانس اسكاپ ايستادگي نمي كند و فقط توجه دارد كه مصوبات آن تعهداتي را براي آمريكا ايجاد نكند.»

زلزله امنيتي بي سابقه در ميان اشغالگران صهيونيست (خبر ويژه)

اظهارات چند باره مئير داگان رئيس قبلي موساد درباره خطرناك بودن درگيري نظامي با ايران، اسرائيلي ها را به وحشت انداخته است.
راديو فردا گزارش داد: هشدار آقاي داگان به خوبي در ذهنيت هر شهروند اسرائيلي حك شده است و بسياري از اسرائيلي ها با خود مي گويند اگر كسي كه هشت سال رئيس موساد بوده، نبرد احتمالي با ايران را تا بدين حد خطرناك مي داند، پس سياستمداران حامي گزينه نظامي كه به باور اكثريت اسرائيلي ها، هرگز درايت و آگاهي هاي داگان را ندارند، راه خطا مي روند.
راديو فردا اعلام كرد: مقامات ايران و فرماندهان سپاه پاسداران بارها در سال هاي اخير تهديد كرده اند كه فارغ از اينكه چه كسي به ايران حمله احتمالي كند، ايران، اسرائيل را هدف حملات خود قرار خواهد داد. ناظران بسياري در اسرائيل مي گويند اگر تا پيش از انتشار سخنان جنجال برانگيز مئير داگان، ممكن بود كه مقامات اسرائيلي حامي جنگ دست كم بخشي از افكار عمومي كشور خود را به لزوم يك نبرد متقاعد كنند، اما اكنون اظهارات آقاي داگان وضعيت را كاملاً تغيير داده است.
احتمالاً به دليل همين زلزله اطلاعاتي و سياسي ناشي از افشاگري داگان درباره ضعف مفرط نظامي اسرائيل بود كه مقامات صهيونيستي نامبرده را از اسرائيل ممنوع الخروج كردند. داگان در حالي ممنوع الخروج شد كه تا چند ماه پيش در رأس موساد قرار داشت و به اعتبار خدماتش به رژيم صهيونيستي تا ژانويه گذشته در رياست موساد ابقا شده بود. رسانه ها و دولتمردان صهيونيست از داگان به عنوان قهرمان افسانه اي اطلاعاتي و امنيتي ياد مي كردند كه در ترور عماد مغنيه فرمانده ارشد نظامي حزب الله و عمليات خرابكارانه و تروريستي عليه برنامه هسته اي ايران ايفاي نقش كرده بود اما اكنون هاآرتص به نقل از كانال 2 تلويزيون اسرائيل گزارش مي دهد «در پي نزاع در سطوح بالاي دولت اسرائيل، از داگان خواسته شده پاسپورت ديپلماتيكي خود را پس دهد، اقدامي كه خلاف رويه هميشگي است.

90 درصد انقلابيون مصرآمريكا را دشمن خود مي دانند (خبر ويژه)

«فعالان جنبش انقلابي مصر از آمريكا نااميد شده اند. آنها خوب مي دانند كه دولت آمريكا دشمن آنهاست».
تحليل فوق را نوام چامسكي تحليلگر و منتقد آمريكايي در مصاحبه با «ميدل ايست» ارائه كرد. وي درباره اين تحليل كه «سياست هاي اوباما براي منطقه خاورميانه اهميت زيادي ندارد» گفت: فكر مي كنم منظور رابرت فيسك اين است كه براي فعالان جنبش 6آوريل مصر، آمريكا چندان اهميتي ندارد و از آمريكا نااميد شده اند. آنها خوب مي دانند كه آمريكا دشمن آنهاست.
چامسكي افزود: يك نظرسنجي نشان مي دهد 90 درصد مردم مصر معتقدند كه آمريكا خطر بزرگي براي آنها به حساب مي آيد.
وي درباره نقش منفي آمريكا و غرب در برابر دموكراسي در كشورهاي خاورميانه تصريح كرد: جهان اسلام داراي تاريخ طولاني جنبش دموكراسي است. اين جنبش همواره توسط نيروهاي غرب سركوب شده است. در سال 1953 در ايران يك سيستم حكومت پارلماني برقرار بود؛ اما آمريكا و بريتانيا حكومت آن را سرنگون كردند.آمريكا هميشه كودتاها را سازماندهي مي كرد. در سال 1958 آيزنهاور در يك بحث و جدل دروني كه اسناد آن اكنون انتشار يافته است، سخن از موج نفرت جهان عرب بر عليه ما كرد. البته اين نفرت از جانب مردم و نه دولت هاي حاكم بود. مطابق اين اسناد مردم معتقدند، ايالات متحده به منظور تسلط بر نفت، مانع رشد و برقراري دموكراسي در كشورهاي خاورميانه مي شود. در اين اسناد گفته مي شود كه درك مردم تا اندازه اي درست و اين دقيقاً همان چيزي است كه ما بايد به آن عمل كنيم. مي توان گفت كشورهاي غربي مانع تشكيل دموكراسي در خاورميانه شده و هنوز هم مي شوند. در اين كشورها همواره جنبش هاي دموكراسي وجود داشته ولي از طرف ديكتاتورهايي كه مورد حمايت غرب و يا بطور مشخص مورد حمايت آمريكا، بريتانيا و فرانسه است، سركوب شده اند.
نوام چامسكي همچنين ضمن يك سخنراني در نيويورك گفت: امروزه اكثريت مردم كشورهاي خاورميانه و عربي، آمريكا را دشمن اصلي آزادي و دموكراسي و مخالف منافع ملي كشورهاي خود مي دانند. آمريكا و هم پيمانانش هرگز برقراري آزادي و دموكراسي را براي كشورهاي خاورميانه نمي خواهند.
چامسكي درباره جايگاه ايران نزد مردم منطقه هم گفت: اكثريت مردم خاورميانه و كشورهاي عربي داشتن ايراني قدرتمند و هسته اي را در راستاي صلح و امنيت منطقه مي دانند، در كشور مصر قريب 80 درصد مردم همين نظر را دارند.
وي درخصوص اخباري كه ويكي ليكس در ارتباط با كشورهاي عربي و ايران پخش كرده بود گفت:«ويكي ليكس خبري را منتشر كرده كه كشورهاي عربي و خاورميانه در قبال سياست هاي آمريكا كه عليه ايران اتخاذ گرديده موافق بوده اند و اكثرا با ايران مخالف هستند. اينجا بايد بگويم كه لفظ اعراب همان ديكتاتورهايي هستند كه در خاورميانه وجود دارند. آنها در ويكي ليكس از ديكتاتورها صحبت مي كنند نه از مردم خاورميانه».

هشدار رئيس اسبق موساد اسرائيل از قدرت فزاينده ايران جا مانده است (خبر ويژه)

رئيس اسبق سرويس جاسوسي موساد بر قدرت بي بديل منطقه اي ايران تاكيد كرد و در عين حال گفت: اسرائيل در پيشرفت ها و دستاوردهاي علمي، از ايران جا مانده است.
به گزارش روزنامه صهيونيستي هاآرتص، ژنرال شبتاي شاويت (رئيس موساد تا سال 1996 ميلادي) گفت: «ايران درصدد است تا به يك قدرت سياسي منطقه اي منطبق با مصالحش در تمامي خاورميانه از افغانستان تا عراق و لبنان تبديل شود. ايران مي خواهد نفوذ خود را گسترش دهد. عراق، سوريه و لبنان محور گسترش نفوذ ديني ايران هستند. اين جغرافيايي است كه جمهوري اسلامي ايران برنامه ريزي هاي استراتژيك بر روي آن انجام داده است.»
وي افزود: «محوري كه ما در منطقه در مقابل خود داريم ايران بزرگ هسته اي است كه هم داراي قدرت مادي و هم سياسي است و مي خواهد در قدم اول بر كشورهاي خليج فارس و عربستان مسلط شود، در ايدئولوژي بنيادگرايانه ايران جايي براي اسرائيل در جهان وجود ندارد.»
اين مقام سابق جاسوسي رژيم صهيونيستي با انتقاد از سردرگمي دولت آمريكا در برابر انقلاب هاي منطقه گفت: ايالات متحده در برابر تحولات منطقه و انقلاب هاي پيش آمده فاقد برنامه و قدرت تصميم گيري است.
وي تصريح كرد: «واقعا پيش بيني اين كه اين انقلاب ها چه نتايجي دربر خواهند داشت بسيار مشكل است. ولي مي توان گفت كه به آن شيوه و سياق غربي دموكراتيك نخواهند شد. مصر و تونس پس از تحولات اخير به دموكراسي مورد نظر غرب نخواهند رسيد. ولي آنچه در اين دو كشور اتفاق افتاده صعود جريان هاي سياسي اسلامي به ويژه اخوان المسلمين به رده هاي بالاي عرصه سياسي است. آنها قوي ترين سازماندهي را در ميان گروههاي سياسي دارند و با استفاده از امكاناتشان توانسته اند به مهمترين جريان سياسي تبديل شوند و اكنون بيشترين امكان را براي در اختيار گرفتن مجلس ملي مصر دارند.»
شاويت در مقايسه پيشرفت هاي جمهوري اسلامي ايران با رژيم صهيونيستي تصريح كرد: موقعيت ما در پيشرفت ها و دستاوردهاي علمي از ايران پايين تر است. ما قدرت رسانه اي داريم تا موفقيت هاي اقتصادي مان را به صورت فرماليته و ظاهري بزرگنمايي كند ولي اين واقعيت ندارد و تنفر در مردم ما موج مي زند. نتانياهو به جاي اين كه واقعيت ها را درك كند خود را درگير بازيهاي سازماني كرده است. او وارد بازي ناسالم «هدف وسيله را توجيه مي كند»، شده است. در حالي كه بايد به او گفت كه وقتي مي بيني همه دنيا عليه تو شده اند بايد راهت را تغيير دهي. بايد به طور وسيع از حكمت و تدبير استفاده كني تا يك دولت مقبول داشته باشي.