(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


دوشنبه 6 تیر 1390- شماره 19960

ملت هاي مسلمان از ائمه اطهار پيروي كنند
صراط مستقيم - وصيت نامه امام خميني
بصيرت در مصاف با فتنه

E-mail:shayanfar@kayhannews.ir




ملت هاي مسلمان از ائمه اطهار پيروي كنند
صراط مستقيم - وصيت نامه امام خميني

سيد علي بني لوحي
من اكنون به ملت هاي شريف ستمديده و به ملت عزيز ايران توصيه مي كنم كه از اين راه مستقيم الهي كه نه به شرق ملحد و نه به غرب ستمگر كافر وابسته است ، بلكه به صراطي كه خداوند به آنها نصيب فرموده است محكم و استوار ومتعهد و پايدار پايبند بوده، و لحظه اي از شكر اين نعمت غفلت نكرده ودست هاي ناپاك عمال ابرقدرت ها، چه عمال خارجي و چه عمال داخلي بدتر ازخارجي37، تزلزلي در نيت پاك و اراده آهنين آنان رخنه نكند؛ و بدانند كه هرچه رسانه هاي گروهي عالم و قدرت هاي شيطاني غرب و شرق اشتلم مي زنند.38 دليل برقدرت الهي آنان است و خداوند بزرگ سزاي آنان را هم دراين عالم و هم در عوالم ديگر خواهد داد. «انه ولي النعم و بيده ملكوت كل شي ء ».
و با كمال جد و عجز از ملت هاي مسلمان مي خواهم كه از ائمه اطهار و فرهنگ سياسي، اجتماعي، اقتصادي، نظامي اين بزرگ راهنمايان عالم بشريت به طورشايسته و به جان و دل و جان فشاني و نثارعزيزان پيروي كنند. از آن جمله دست از فقه سنتي39 كه بيانگر مكتب رسالت و امامت است و ضامن رشد و عظمت ملت ها است، چه احكام اوليه و چه ثانويه40 كه هر دو مكتب فقه اسلامي است ، ذره اي منحرف نشوند و به وسواس خناسان معاند با حق و مذهب ،گوش فرا ندهند وبدانند قدمي انحرافي، مقدمه سقوط مذهب و احكام اسلامي و حكومت عدل الهي است. و از آن جمله از نماز جمعه و جماعت كه بيانگر سياسي نماز است هرگز غفلت نكنند، كه اين نماز جمعه از بزرگ ترين عنايات حق تعالي برجمهوري اسلامي ايران است41 . و از آن جمله مراسم عزاداري ائمه اطهار و به ويژه سيد مظلومان و سرور شهيدان، حضرت ابي عبدالله الحسين - صلوات وافر الهي و انبيا و ملائكه الله و صلحا بر روح بزرگ حماسي او باد - هيچ گاه غفلت نكنند.و بدانند آنچه دستور ائمه - عليهم السلام - براي بزرگداشت اين حماسه تاريخي اسلام است42 و آنچه لعن و نفرين بر ستمگران آل بيت است ، تمام فرياد قهرمانانه ملت ها است بر سردمداران ستم پيشه در طول تاريخ الي الابد. و مي دانيد كه لعن و نفرين و فرياد از بيداد
بني اميه - لعنه الله عليهم - با آنكه آنان منقرض و به جهنم رهسپار شده اند، فرياد بر سر ستمگران جهان و زنده نگه داشتن اين فريادستم شكن است43 .
37 - از اولين روزهاي پيروزي انقلاب اسلامي، نيروهاي مخالف خط امام (رحمه الله عليه)، در عمليات هاي نظامي و همچنين در كارهاي سياسي و فرهنگي تقابل گسترده با جمهوري اسلامي را آغاز كردند كه درگيري هاي گنبد و سپس در حد بسيار گسترده اي بحران كردستان نمونه اي از آن هاست كه تمام توطئه ها به كمك خدا و با حضور شهادت طلبانه ياران امام خنثي گرديد. در بسياري از آن صحنه ها، ضد انقلاب داخلي بسيار وحشيانه تر از خارجي ها عمل مي كردند. بعد از وحدت بني صدر با منافقين (سازمان مجاهدين خلق) كه به عزل اولين رئيس جمهور ايران اسلامي منجر شد منافقين قيام مسلحانه را آغاز كردند كه به درگيريهاي خونين در خيابانهاي تهران منجر گرديد. آنچه در ذيل مي خوانيد گوشه اي از تاريخ معاصر است كه نشان دهنده «خط مشي عمال داخلي بدتر از خارجي» مي باشد. يكي از نمايندگان مجلس شوراي اسلامي اين گونه گزارش مي دهد: «... ديروز من وقتي به صحنه اي رسيدم كه اجساد چهار تن از برادران پاسدار شهيدمان وسط آسفالت خيابان بود... ديشب تا صبح من اجساد برادران پاسدار را از اين غسال خانه به آن غسال خانه براي پيدا كردن نامشان و نام فاميلشان و خانواده شان بردم.
... من نمي توانم بگويم اما به شما مي گويم گرچه دلم نمي خواهد بگويم، دشنه اي را كه الان در كميته خيابان فردوسي است، برويد ببينيد، دشنه را به طول 20 سانتي متر در قلب يك پسر فرو كردند در حالي كه مي گفتند بگو: درود بر بني صدر. برادرمان را گوش تا گوش سرش را بريدند من به شما چه بگويم كه در خيابان ها چه افراشتند... چقدر لاستيك آتش زدند... با دشنه به نواميس ما حمله كردند. سر نيزه هاي كلاشينكف را به چشم بچه ها فرو مي كردند. اگر اجازه بدهيد و مايل باشيد امروز دسته جمعي با هم به كميته خيابان فردوسي مي رويم، آب اسيدها را به شما نشان مي دهم. آب اسيدي كه داخل آن فلفل ريخته بودند و با اين دستگاه هايي كه با آن آب به سر مي پاشند همين طوري ريخته اند روي سر بچه ها. الان برويد ببينيد، برويم تا من 290 مجروح ديشب را به شما نشان بدهم، ببينيد كه بعضي ها كور شده اند بعضي ها كر شده اند، بعضي ها پوست صورت ندارند. بعضي دختران را من اينجا مي گويم... بعضي دخترها را با دشنه ازاله بكارت كردند.»( صورت مشروح مذاكرات جلسه علني مجلس شوراي اسلامي، جلسه 168، 31/3/1360، صص 35 تا 37. )
38 - به راستي اعتقاد عملي مردم ايران اسلامي به ولايت فقيه، خاري بود در چشم دشمنان اسلام به سركردگي آمريكا، كه عامل اصلي قدرت جمهوري اسلامي از نگاه تحليل گران جبهه غير خودي تلقي مي گردد. «استانلي روم»، معاون رئيس سازمان امنيت ملي آمريكا كه يك صهيونيست است مي گويد: «آنچه تاكنون همه تحريكات ما را براي براندازي نظام جمهوري اسلامي ايران با ناكامي مواجه ساخته است، اعتقاد مردم ايران به ولايت فقيه است، چرا كه ولايت فقيه براي ما و گنجينه هاي اطلاعاتي ما يك واژه بي تعريف است،به طوري كه ما به هيچ وجه نمي توانيم كل حضور و ظهور و حتي ميزان برد احكام ولي فقيه را پيش بيني كنيم.» البته دشمن به عمال داخلي خود هميشه اميد بسته است. از اين روي، تحليل گر سازمان سيا ادامه مي دهد: « ما نااميد نيستيم، خوشبختانه احزاب و آدم هاي تازه نفس در ايران در يك حركت جمعي با ظرافت و وسواس دارند اين خار را از چشم ما بيرون مي كشند.» نشريه سيري در مطبوعات، شماره 23، ص 36.
39 - سنّت، عبارت است از سخن، عمل و تقرير پيامبر صلي الله عليه و آله از آن جهت كه رسول الله صلي الله عليه و آله معصوم است و آنچه از او صادر مي شود (قول، فعل و تقرير) مطابق شريعت است. اهل سنّت و جماعت، عقيده دارند كه مي توانند احكام را از هر كسي كه صحابي پيامبر خوانده شود بگيرند و همان را سنّت بنامند و ملاك عمل قرار دهند. اما اماميه معتقدند كه به وثاقت برخي از صحابي پيامبر نمي توان اعتماد كرد. زيرا، خداوند متعال مي فرمايد: «و من اهل المدينه مردوا علي النفاق لا تعلمهم نحن نعلمهم.و از ساكنان مدينه كساني هستند كه بر نفاق، خو گرفته اند. تو آنان را نمي شناسي، ما آنان را مي شناسيم.» به همين دليل، پيروان مكتب اهل بيت، سنت را از طريق كسي كه با حضرت علي ابن ابي طالب عليه السلام دشمني كرده است، نمي پذيرند و آن را معتبر نمي دانند. خواه آن كسي كه با آن حضرت دشمني كرده، از صحابي باشد يا غير صحابي باشد و يا بعد از زمان رسول الله آمده باشد. زيرا، پيامبر صلي الله عليه و آله فرمود: «يا عليّ لا يحبّك الّا مؤمن و لا يبغضك الا منافق» «اي علي! جز مؤمن كسي تو را دوست ندارد و جز منافق كسي با تو دشمني نمي كند.» اماميه معتقد است كه عترت در واقع، امتداد حقيقت سنت است. و پيشوايان معصوم، به دليل عصمتي كه دارند فعل و قول و تقرير آنها همتاي قول و فعل و تقرير پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) است. در نتيجه، سخن و عمل و تقرير ائمّه اهل بيت حجّت خواهد بود.(شرح وصيت نامه امام خميني (رحمه الله عليه)، ص 1409)
40 - عناويني كه - يعني افعال و ذواتي كه - بر آن حكم شرعي قرار مي گيرد، دو حالت دارد:
الف) حالت اول، «عنوان» صرف نظر از هر گونه حالت و وصف براي آن مي باشد، حكمي كه براي آن قرار داده مي شود «حكم اولي» نام دارد.
ب) حالت دوم «عنوان» در صورتي كه براي وي وصف و حالت جديدي مثل اضطرار، اكراه، حرج، ضرر، فساد و ... حاصل شود كه در آن صورت حكم آن «ثانوي» ناميده مي شود. مثلاً خوردن گوشت مردار به عنوان اوّلي حرام است. ولي اگر شخصي در حالت اضطرار قرار گرفت خوردن آن جايز است. (اصطلاحات الاصول، تأليف آيت الله علي مشكيني، ص 124.)
41 - امام باقر عليه السلام مي فرمايند: « نماز جمعه واجب است و گرد هم آمدن همراه با امام نيز واجب است، پس اگر مردي نماز جمعه را سه بار بدون دليل ترك كند بي گمان سه عمل واجب را ترك كرده است و كسي جز منافق سه واجب را ترك نكند». و نيز فرمود: «هر كه نماز جماعت را از روي بي رغبتي به نماز جماعت و گردهمايي مؤمنان و بدون دليل ترك كند نمازي ندارد (نمازش درست نيست.) ثواب الاعمال، و عقاب الاعمال، شيخ صدوق، ص 535.
42 - مرحوم شيخ عباس قمي رحمه الله عليه در كتاب «نفس المهوم» چهل حديث از ائمه معصومين آورده است كه در آنها شيعيان به بزرگداشت حماسه عاشورا و عزاداري براي حضرت سيد الشهدا سفارش شده اند. در اولين حديث آمده است كه يكي از شيعيان خدمت امام رضا (عليه السلام) رسيد، آن حضرت مطالبي به او فرمودند كه در قسمتي از آن آمده است: «محرم همان ماهي است كه مردم جاهليت در گذشته به احترام آن، ظلم و كشتار در آن را غدقن كرده بودند، و اين امت نه احترام ماه خود را نگاهداشته و نه احترام پيامبر خود را، در اين ماه فرزندان او را كشتند و زنان حرمش را اسير كردند و بنه اش را چپاول كردند. خدا هرگز اين گناه آنها را نمي آمرزد. اگر تو براي چيزي گريه مي كني، براي حسين بن علي بن ابي طالب گريه كن كه او را سر بريدند و هيجده تن از خاندانش را با او كشتند كه در زمين مانندي نداشتند، آسمان ها و زمين براي قتل او گريستند و چهار هزار فرشته براي ياري او به زمين آمدند و او را كشته يافتند و بر سر قبرش پريشان و غبار آلود بمانند تا قيام قائم عليه السلام، و از ياران او باشند و شعارشان «يا لثارات الحسين» است.... اگر بر جدم گريه كني تا اشك بر گونه ات روان شود هر گناه كوچك و بزرگ و كم و زيادي كه داري خدا بيامرزد... اگر دوست داري در درجات اعلاي بهشت با ما باشي در اندوه و شادي ما شريك باش و ملازم ولايت ما باش، اگر كسي سنگي را هم به ولايت بپذيرد، خدايش در قيامت با آن محشور كند.» (نفس المهوم، شيخ عباس قمي، ص 53. )
43 - از امام صادق (عليه السلام) روايت شده كه رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) به اصحاب خود فرمودند: »كدام يك از دستاويزهاي ايمان محكم تر است؟ عرض كردند: خدا و رسول او داناترند، و برخي گفتند: نماز و برخي گفتند: زكات، و برخي گفتند: روزه، و بعضي گفتند: حج و عمره، و برخي ديگر گفتند: جهاد در راه خدا. رسول خدا (صلي الله عليه وآله وسلم) فرمود: براي هر آنچه گفتيد، فضيلتي است اما آن كه من پرسيدم نيست. ولي محكم ترين دستاويز ايمان، دوستي در راه خدا و دشمني در راه خدا و مهرورزي با دوستان خدا و بيزاري جستن از دشمنان خدا است.» (اصول كافي، ج 3، ص 194)
پاورقي

 



بصيرت در مصاف با فتنه

آيت الله محمد تقي مصباح يزدي
فتنه هاي بشري
اما يك دسته ديگر از فتنه هاست كه به دست آدميزاد به وجود مي آيد، يعني خداوند اينها را مستقيما ايجاد نمي كند. بلكه فتنه هايي است كه بشر ايجاد مي كند. اين دسته از فتنه ها عمدتا فتنه هاي اجتماعي است. البته در اينجا نيز نهايتا يك امتحان الهي خواهدبود؛ چرا كه به هرحال ما نسبت به اينها يك وظيفه اي داريم و بايد به وظيفه خود عمل كنيم. اما در اينگونه فتنه ها، ما مي توانيم سعي كنيم كه وارد فتنه نشويم و فتنه ما را فرانگيرد و ناخواسته به فتنه كشانده نشويم. مخصوصا اينكه اين فتنه ها خيلي پيچيده تر و عواقب آنها خيلي سخت تر است. سرانجام اين فتنه ها به جاهايي مي رسد كه تشخيص حق و باطل در آن مشكل است. دراينگونه فتنه هاست كه از اول هشدار مي دهند كه چنين اموري در كار است. مراقب باشيد كه شما عامل فتنه نشويد. شياطين مي خواهند شما را به كارهايي وادار كنند كه نتايج آن برايتان روشن نيست. وظيفه ما دراين فتنه ها، اين است كه سعي كنيم حتي المقدور در ايجاد اين گونه فتنه ها درگير نشويم.
حكمت تذكرهاي فتنه هاي بشري
ذكر اين مطالب علاوه بر اين كه هشداري است تا انسان را براي امتحان آماده كند، همچنين هشداري است براي پيشگيري در وقوع فتنه و گمراه شدن به وسيله فتنه. اينجاست كه هم در قرآن كريم و هم مفصلا در بيانات اميرالمؤمنين و ساير ائمه اطهار- عليهم السلام- اشاراتي شده است اما آنچه در نهج البلاغه آمده، مجموعه اي است كه بنده به اين وسعت در جايي نديده ام. حضرت علي-عليه السلام- مفصلا و به صورتهاي مختلف، براي مردم بيان مي كنند كه فتنه هايي به دست خود آدميزادها به وجود مي آيد و در چنين حالي ممكن است شما خودتان ناخودآگاه عامل فتنه شويد؛ يعني ابزاري در دست شيطان شويد، به طوري كه خودتان نمي فهميد چه مي كنيد. دستي از پشت پرده شما را وسيله فتنه قرار مي دهد و نهايتا هم خودتان گمراه مي شويد و هم ديگران را گمراه مي كنيد و به جهنم مي كشانيد. اينجا بايد بيشتر حواس انسان جمع باشد.
نمونه هاي فتنه بشري دركلام اميرالمؤمنين
اميرالمؤمنين درنهج البلاغه فتنه ها را، از قبل از ظهور اسلام نقل مي فرمايد: «... والناس في فتن انجذم فيها حبل الدين و تزعزعت سواري اليقين...»1: آن وقتي كه خداوند پيامبر را مبعوث فرمود، مردم درگير فتنه عجيبي بودند كه باعث شده بود رشته هاي دين از هم گسسته شود و پايه هاي يقين منهدم شود. امكان نداشت به راحتي راه صحيح را يافت و به حق، يقين پيدا كرد. وقتي رشته هاي دين از هم گسسته شود، مردم گمراه، مشرك و بي دين مي شوند. وقتي زمينه هايي براي يقين وجود ندارد، حداقل اين است كه به شك مي افتند. شبهه ها و شكوك، اطرافشان را مي گيرد و نمي دانند چگونه از اين شبهه ها خارج شوند.
همچنين حضرت به موارد زيادي از اينگونه فتنه ها كه مربوط به زمان خودشان است، اشاره و عامل آنها را شيطان معرفي مي كنند. مي فرمايد: شيطان پياده نظام و سواره نظام هايي دارد. فريادكشيده و اينها را فراخوانده و عليه شما صف آرايي كرده است. اين بيان يك تعبير ادبي است؛ اما هر مجاز يا استعاره اي مبتني بر يك حقايقي است. در وراء اين تشبيه ها و استعاره ها بايد يك حقيقتي باشد كه اين تشبيه بر آن صادق باشد. معلوم مي شود كه شيطان در ميان انسانها، هم پياده نظام دارد و هم سواره نظام. اگر بخواهيم مطابق فرهنگ روز صحبت كنيم بايد بگوييم: هم سخت افزار و هم نرم افزار دارد. هم جنگ نظامي مي كند و هم جنگ نرم. هردو راه را دارد. هم فتنه هاي نظامي برپا مي كند، يعني كساني را به جان هم مي اندازد كه عليه يكديگر اسلحه بكشند، و هم فتنه هاي نرم ايجاد مي كند يعني انقلاب هاي نرم را هدايت مي كند. درآن زمان هنوز چندسالي بيشتر از وفات پيغمبراكرم(ص) نگذشته بود، كه اين فتنه ها به دست شيطان و به رهبري وي ريشه گرفت. اميرالمؤمنين به صورت هاي مختلفي، هم هشدار مي دهد، هم گله مي كند و از دست مردم مي نالد، و هم نسبت به عاقبت آن نگران است كه به كجا خواهد انجاميد. مي فرمايد: «الا و ان الشيطان قد جمع حزبه و استجلب خيله و رجله...»2:
(خيل: يعني سواره نظام و رجل يعني پياده نظام) شيطان فراخوان كرده و همه اتباعش و كساني كه زيردستش هستند، چه به صورت افراد نظامي و داراي سلاح و چه كساني كه با وسوسه و افكار و شبهات و... مردم را منحرف مي كنند، را فراخوانده است. اينها در مقابل شما صف آرايي كرده اند.
بصيرت در مصاف فتنه
حضرت در ادامه مي فرمايد: «و ان معي لبصيرتي ما لبّست علي نفسي و لا لبس علي...» من بصيرت خودم را با خود دارم. نه خودم عمدا كار را بر خودم مشتبه كردم. يعني نفسم مرا فريب دهد و عمدا اشتباه كنم و چيزي است كه مي دانم باطل است، آن را حق جلوه دهم... و نه كسي توانسته امر را بر من مشتبه كند. من با بصيرتم مي بينم كه چه مي كنم و مي دانم چه كار بايد بكنم. براي اميرالمؤمنين- عليه السلام- قبولاندن اين حقايق به مردم بسيار سخت بود. براي ايشان سخت بود به مردم بفهماند كه من اگر شمشير مي كشم و هزاران نفر نمازخوان را مي كشم؛ اين تكليف من است و بايد اين كار را انجام دهم.
در طول چندسال حكومت علي- عليه السلام- ببينيد چه جرياناتي پيش آمد. درجنگ صفين، در جنگ جمل و در جنگ نهروان، مهم ترين مشكل علي همين امر بود. در جنگ جمل آمدند و به او گفتند؛ ما مي دانيم تو داماد پيغمبري و پيغمبرتو را دوست مي داشت. تو آدم خوبي هستي و به اسلام خدمت كرده اي؛ اما درمقابل تو زبير، طلحه و همسر پيغمبر هستند از كجا معلوم كه تو درست مي گويي؟ شايد اين امر بر تو مشتبه شده است! اينكه مي فرمايد: «و ان معي لبصيرتي....» اين جمله خيلي معنا دارد؛ يعني شما اهل بصيرت نيستيد، من اشتباه نمي كنم. من مي فهمم چه مي كنم. بعد در جنگ صفين قرآن ها رابر سر نيزه كردند و نهايتا پيشنهاد حكميت داده شد. باز همين هايي كه شاگردانش بودند و پاي منبرش مي آمدند و سالها با او در ارتباط بودند، شمشير كشيدند و گفتند: يا حكميت را مي پذيري، يا تو را مي كشيم. وقتي فرياد مي زدند: «و ان معي لبصيرتي....» بايد بفهميم چه خون دلي مي خورد كه مي گويد: «من مي فهمم چه كار بايد بكنم، اما امر بر شما مشتبه شده است.
10-نهج البلاغه، خطبه2.
11-همان، خطبه.10
پاورقي

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14