سه شنبه 21 تیر 1390- شماره
19972
عزم ملي ومطالبه ديني در برخورد با هنجارشكنان ضرورت بررسي معضل بد حجابي و راهكارهاي پيش رو ( بخش دوم)
|
|
|
عزم ملي ومطالبه ديني در برخورد با هنجارشكنان ضرورت بررسي معضل بد حجابي و راهكارهاي پيش رو ( بخش دوم)
حجاب بيانگر وقار و افتخار يك زن و سند اطاعت از فرمانده هستي است، حجاب بوي خوش عفاف و پاكدامني است، زن اين موجود ظريف، مظهر جمال خلقت است و آنچه كه اسلام درمورد زن مي خواهد، شخصيت و گرانبها بودن است و گران بهايي زن از منظر اسلام به اين است كه عفاف و پاكدامني و حفظ حجاب را سرلوحه كار خود قرار دهد تا بنيان خانواده مستحكم شود. اين امر از جنبه رواني به بهداشت رواني اجتماع كمك مي كند و از جنبه خانوادگي سبب تحكيم روابط افراد خانواده و برقراري صميميت مي گردد. بي ترديد همه اذعان دارند كه حجاب دافعه آسيب هاي اجتماعي و بسترساز رشد، ترقي و عزت بانوان در اجتماع است، و بر اين نكته واقفند كه رعايت حجاب موجب استحكام و پايداري كانون خانواده است. كارشناسان مسائل مذهبي هم اعتقاد دارند حجاب را بايد يك فرهنگ موروثي، ملي، ديني و مذهبي دانست، كشف حجاب امري تحميلي به ايرانيان بوده كه از فرهنگ مبتذل و بدون قيد و بند غرب نشأت گرفته است، بنابراين ضرورت دارد كه همه با اين ايده به حجاب بنگرند كه پوشش و حجاب بخصوص براي زنان تيري به قلب استكبار است و برهمين اساس بسياري از كشورهاي اروپايي به اهميت آن پي برده اند و آن را سنگر محكمي براي زنان محسوب مي كنند، از اين رو، حفظ حضور زنان توأم با عفاف و حجاب در جامعه اسلامي ايران، مهم ترين و بالاترين جهادي است كه در مقابله با جنگ نرم استكبار و در حمايت از حريم ولايت مطرح مي شود. مرز حجاب كجاست؟ از فاطمه مظهري، كارشناس مسائل ديني و استاد حوزه و دانشگاه درباره حد حجاب تعريف شده در اسلام مي پرسم. وي به آيه59 سوره احزاب، نخستين آيه اي كه درباره حجاب نازل شده اشاره مي كند و مي گويد: «شأن نزول اين آيه اين بود كه زنان باتوجه به اينكه بعد از بعثت پيامبر«ص» در عرصه هاي عمومي حضور يافته بودند، عده اي مزاحم آنها مي شدند، لذا نمايندگان زنان مدينه به پيامبر«ص» شكايت كردند كه در اين زمان آيه نازل شد كه «اي پيامبر به زنان و دختران خود و زنان مؤمنان بگو كه خويشتن را به جلباب فروپوشند كه اين كار براي اينكه آنها به عفت و حريت شناخته شوند تا از تعرض و جسارت هوسرانان آزار نكشند...» خانم مظهري در ادامه به توضيح كلمه جلباب مي پردازد و با استناد به آيات قرآن و بررسي هاي مفسران و لغت شناسان كه درباره اين آيه انجام داده اند اشاره مي كند و مي گويد: «جلباب به پوشش سراسري گفته مي شود كه از نوك سر تا زير زانوي زن را مي پوشاند و بعضي مي گويند از نوك سر تا نوك پا را مي پوشاند. اين عده با تأسي به نوعي پوشش حضرت فاطمه زهرا«س» مي گويند كه چون ايشان هنگام بيرون رفتن از خانه علاوه بر لباس، پوششي از روي سر تا نوك پا داشتند، لذا منظور از جلباب اين نوع پوشش است.» اين استاد حوزه با اشاره به اينكه پوشش چند مشخصه دارد، مي گويد: «از جمله اينكه سراسري و گشاد و دو طرف آن آزاد باشد، اين دو طرف بايد به هم نزديك شود و قد آن هم تا زير زانو يا نوك پا باشد. در مصداق شناسي اين نوع پوشش همان چادر يا عباي زنان عرب است و اين دستوري از سوي خداوند به زنان مسلمان بود تا براي دستوري در عرصه هاي عمومي از اين پوشش استفاده كرده و ثابت كنند كه براي فعاليت انساني در جامعه حاضر شده اند.» نظر اين استاد حوزه را درباره اظهارات افراطي برخي درباره حجاب مانند استفاده از پوشيه يا بي حجاب خواندن كساني كه چادر نمي پوشند مي پرسم، او ضمن تأكيد بر اينكه هيچ تعريف قرآني از پوشيه وجود ندارد به آيه 30 و 31 سوره نور اشاره مي كند كه زنان و مردان را به چشم پوشاندن از نامحرم توصيه مي كند و به زنان مي گويد تا خمار روي سر خود بيندازند.» وي مي گويد: «خمار هم نوعي پوشش است كه گردن، شانه ها و جلوي سينه زنان را مي پوشاند كه مصداق آن همان روسري بلند يا مقنعه است. حتي در روايتي از امام محمدباقر«ع» آمده است كه «وقتي سلمان خدمت حضرت فاطمه زهرا«س» رفته اند، ديدند كه رنگ ايشان زرد است.» اين روايت نشان مي دهد كه فاطمه زهرا«س» هم از پوشيه استفاده نمي كردند.» مظهري مي گويد: «در مجموع اسلام به ما اجازه داده است تا گردي صورت، كف و روي دست كه به عنوان زينت هاي زنان آشكار است را نپوشانيم چراكه به قول شهيد مطهري اگر قرار بود دستها و صورت هاي زنان هم پوشيده شود دچار عسر و حرج شده و نمي توانستند در جامعه به فعاليت هاي اجتماعي خود بپردازند.» چرايي شيوع بدحجابي برخي از كارشناسان مسائل مذهبي معتقدند بدحجابي از پديده هاي جديد اجتماعي نيست، بلكه از ديرباز اين موضوع در جامعه وجود داشته است، لكن در سال هاي اخير و بويژه در سال هاي پس از دفاع مقدس، به موازات تحولات اجتماعي و سرازير شدن انواع محصولات فرهنگي بيگانه و تساهل و تسامح در مقولات فرهنگي، بدحجابي ابعاد تازه اي به خود گرفته است. از حجت الاسلام محمدمهدي دشتي، استاد حوزه علميه قم درمورد عوامل و زمينه هاي مؤثر بر رشد بدحجابي در جامعه طي سال هاي اخير سؤال مي كنم كه وي در توضيحاتي به گزارشگر كيهان با اشاره به تاريخچه حجاب و پيدايش آن و آيات و روايات وارده در اين خصوص مي گويد: «تضعيف باورها و اعتقادات مذهبي در جامعه، تهاجم فرهنگي دشمن، گسترش روحيه غرب گرايي و غربزدگي و تقليد از الگوهاي خارجي، برخي از عواملي است كه بر رشد پديده ناهنجار بدحجابي در جامعه تأثيرگذار است.» وي همچنين تقليد از الگوهاي غربي و خارجي، خلأ فرهنگي در جامعه و ضعف و ناهماهنگي نهادهاي اجتماعي را هم از ديگر عوامل مؤثر بررشد بدحجابي مي داند و خاطرنشان مي كند: «متأسفانه در كشور يك راهبرد بلندمدت و اصولي براي برخورد با بدحجابي ديده نشده، هرچه اقدام در اين خصوص صورت گرفته، اقدامات مقطعي و كوتاه مدت بوده است و نتيجه به دست آمده وضعيت فعلي حجاب زنان و دختران ما در جامعه مي شود، ضمن اينكه برخوردهاي قهري و خشونت آميز نيروي انتظامي و گشت هاي ارشاد هم تاكنون نتوانسته در جلوگيري از بدحجابي مؤثر باشد، لذا فكر مي كنم اگر تبليغات و برنامه هاي رسانه هاي جمعي، مباحث دانشگاهي و آموزش هاي دستگاه هاي ذي ربط درمورد نوع حجاب زنان به صورت مستمر باشد، شايد بتوانيم زودتر به نتيجه مطلوب دست يابيم، هرچند كه كارهاي فرهنگي هم تاكنون خيلي موفقيت آميز نبوده، اما از برخوردهاي قهري بهتر است؛ بايد اين نكته را هم مدنظر قرار داد كه اين مشكلات يك شبه به وجود نيامده تا يك شبه حل شود بلكه نياز به زمان و كار دارد.» حجت الاسلام دشتي به گسترش روحيه غرب گرايي بين برخي از جوانان و نوجوانان و عدم الگوي مناسب در مورد نوع پوشش و حجاب بين آنها اشاره مي كند و مي گويد: «علاوه بر تهاجم فرهنگي كه از برون مرزها اعمال مي شود، نوعي روحيه غرب گرايي در بين برخي جوانان نيز به چشم مي خورد، تلقي برخي افراد اين است كه اگر بخواهيم متمدن و پيشرفته شويم، بايد در رفتار و عملكرد، نوع و مدل لباس از غرب تقليد كنيم، در اين رويكرد متمدن شدن به معناي غربي شدن و تقليد از الگوها و هنجارهاي غربي است، لذا برخي از جوانان يا زنان كه از نظر اعتقادي و ديني باورهاي لازم را ندارند تلاش مي كنند در نوع پوشش و لباس از غرب تقليد كنند، از همين روست كه ارائه الگوهاي مناسب ديني و مذهبي براي نوجوانان و جواناني كه دنبال پيشرفت و الگو هستند، مناسب است.» تهذيب نفس و اصلاح اخلاق اگر بخواهيم دنبال راهكاري براي توسعه و فرهنگ ديني بخصوص حجاب در جامعه باشيم بهترين كار تهذيب نفس و اصلاح اخلاق آحاد جامعه است. اگر توانستيم اين كار را به نحو مطلوب انجام دهيم، بقيه كارها به سرعت درست مي شود. حجت الاسلام محمد مهدي مرادي، مبلغ و استاد حوزه در گفت وگو با گزارشگر كيهان با بيان مقدمه فوق مي گويد: «براي تهذيب نفس بايد روي تك تك افراد كار شود، البته اين كار بسيار دشواري است و نياز دارد مسئولان تلاش بيشتري كنند.» وي همچنين به مسئله حكومت و مسئوليت پذيري مردم هم به عنوان دو راهكار ديگر براي توسعه فرهنگ حجاب در جامعه اشاره مي كند و مي گويد: «اگر بتوانيم حكومت ديني واقعي را در جامعه برقرار كنيم، خود به خود مردم متدين مي شوند، ضمن اينكه مردم هم نبايد نسبت به بي بندوباري هاي موجود در جامعه بي تفاوت باشند و مسئله امر به معروف و نهي از منكر را فراموش كنند.» حجت الاسلام مرادي به استفاده غربي ها از عوامل جذاب در سطح گسترده اينترنت و ماهواره با صرف هزينه هاي كلان براي تخريب جوانان اشاره مي كند و مي گويد: «دشمنان مي دانند جوان ما چه نيازي دارد و به راحتي خوراك مورد نيازش را تأمين مي كند، نياز جوان ما الگوپذيري است و آنها با بازيگري هاي مسحوركننده نوجوانان و جوانان را مورد هدف قرار مي دهند، دشمنان در معرفي الگو خيلي خوب كار كردند و از نآاگاهي بخشي از قشر جوان جامعه سوءاستفاده مي كنند، بنابراين اگر هر شخصي براساس نظام ارزشي كه به آن اعتقاد دارد، عمل كند، هرگز شاهد چنين بي بندوباري ها در زمينه حجاب در جامعه نخواهيم بود.» اين استاد حوزه با بيان اينكه رفتار و ظاهر هر شخص بيانگر تفكر و انديشه اوست، تأكيد مي كند: «درحال حاضر بين ارزش هاي شخص و جامعه ناسازگاري وجود دارد. برخي از زنان، دختران و نوجوانان براي اينكه بين دوستان و هم سن و سالان خود به اصطلاح كم نياورند، و خود را فردي متمدن نشان دهند همرنگ جماعت مي گردند تا رسوا نشوند و در اين جاست كه ضعف بينش صحيح اسلامي در برخي عناصر نقش آفرين خود را نشان مي دهد.» وي در توضيحات بيشتري مي گويد: «در صحنه تفكر اجتماعي كه اساتيد دانشگاه به جامعه تزريق مي كنند ببينيد چقدر بينش اسلامي خود آنها درست است؟ جايي كه دانشگاه بايد منبع تبليغ باشد، وقتي شاهديم متأسفانه برخي از اساتيد دانشگاه بينش اسلامي درستي ندارند، چگونه مي توانيم توقع داشته باشيم، دانشجوي ما درست تربيت شود؟» اين مبلغ، آشنا نبودن بسياري از خانواده ها با اصول تربيت اسلامي را از ديگر عوامل رشد بدحجابي در جامعه ذكر مي كند و مي گويد: «وقتي مادري خودش بدون حجاب پشت رل مي نشيند و دختربچه 7-6 ساله اش را با لباس ركابي در خيابان هاي شهر مي چرخاند، ديگر چه انتظاري مي توانيم از اين مادر و تربيت اسلامي اش داشته باشيم؟» از حجت الاسلام مرادي درخصوص راهكارهاي حل اين معضل سؤال مي كنم كه در پاسخم مي گويد: «مسئولان نبايد براي اين دردها داروي مسكن تجويز كنند، اگر درد را تشخيص دهند و به صورت ريشه اي در صدد حل مشكل برآيند، مطمئنا به نتيجه مطلوب مي رسيم برخوردهاي قهري آن هم در فصل تابستان كارساز نخواهد بود. براي يك موضوع فرهنگي بايد كار فرهنگي با سرمايه گذاري لازم صورت گيرد تا جوان و نوجوان، زن و دختر ما از انواع تهاجمات مصون بماند، جلوي برنامه هاي غرب را نمي توان گرفت، اما مي توان براي آن پادزهر ساخت.» عرصه حضور هنجارشكنان با برخورد قانوني تنگ تر مي شود مريم ظهيرالاسلام، كارشناس مسائل تربيتي در گفت وگو با گزارشگر كيهان با بيان اين كه از وضعيت پوشش برخي از زنان در جامعه با ظاهري زشت و زننده، شرمگين است، مي گويد: «زنان بدحجابي كه هنجارشكني مي كنند برخورد نيروي انتظامي با موضوع بدحجابي را جدي تلقي نمي كنند، بنابراين نيروي انتظامي در برخورد با بدحجابان بايد جدي تر عمل كرده و اين اقدام را در حيطه وسيع تري انجام دهند تا هيچ فردي به خود اجازه ندهد، با پوشش نامناسب در جامعه حضور پيدا كند.» وي كه موافق برخوردهاي قهري براي مبارزه با بدحجابي است در ادامه مي گويد: «استفاده از قانون براي مهار بدحجابي و هنجارشكني بايد به گونه اي باشد كه افراد هنجارشكن اين احساس را پيدا كنند كه عرصه براي آنها تنگ شده است و ديگر نمي توانند آزادانه در سطح اجتماع با هر نوع پوششي كه دوست دارند، حضور يابند.» وي مي گويد: «اما نبايد برخورد نيروي انتظامي به صورت مقطعي باشد، برخوردهاي فصلي و مقطعي بازدارنده نيست، اين برخوردها بايد مستمر و دائمي باشد.» برون شد از هنجار وضعيت حجاب در جامعه الآن حالت عكس العمل به خود گرفته است و به شكل برون شد از هنجار درآمده است. دكتر فريد براتي سده، روان شناس در گفت وگو با گزارشگر كيهان در پاسخ به اين سؤال كه آيا بدحجابي موجود بين برخي از زنان به عقده هاي رواني و اجتماعي آنها برمي گردد، اين طور پاسخ مي دهد: «وقتي فرد يا گروه تحت فشار براي پذيرش هنجار قرار گيرند، از آن هنجار تخطي مي كنند، وضعيت حجاب در جامعه هم الآن به همين صورت درآمده است. و حالت عكس العمل به خود گرفته است.» وي معتقد است اين وضعيت حجاب هنجارشكني نيست، بلكه عكس العمل و رفتار به نوع برخوردي است كه با آنها مي شود. اين افراد ذاتا نمي خواهند كار ضدارزشي انجام دهند اما وقتي برچسب هايي به آنها زده مي شود، از خود عكس العمل نشان مي دهند. اين افراد عقده اي نيستند، ولي وقتي در شرايط اجبار قرار مي گيرند واكنش نشان مي دهند.» به اين روان شناس مي گويم، اين افراد از ارزش هاي اخلاقي و قوانين زندگي اجتماعي سرپيچي مي كنند و مطابق با يك شهروند جامعه اسلامي در اجتماع حضور پيدا نمي كنند كه در توضيحاتي مي گويد: «اگر آموزش هاي فرهنگي و اجتماعي مسئولان به روز باشد، و الگوهاي مناسب اسلامي براي توسعه فرهنگ ديني ارائه دهند، هرگز اين افراد به سمت الگوهاي غربي نخواهند رفت، ضمن اينكه از برچسب زدن به اين افراد هم بايد خودداري كنيم و آنان را وادار به اين گونه عكس العمل ها ننماييم.» دكتر فريد براتي سده مي گويد: «در مسئله حجاب بايد دنبال برون شد از هنجار برويم يعني ببينيم چه عواملي باعث مي شود، زنان و نوجوانان ما به سمت بدحجابي بروند. اگر به اصل قضيه پي ببريم، يك برنامه ريزي بلندمدت فرهنگي مهارت مدار و تكنيك مدار داشته باشيم و به مباحث آموزشي بهاي بيشتري دهيم، به نتايج كاملا مثبتي در ريشه كني بدحجابي در جامعه خواهيم رسيد.»
|
|
|