(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


سه شنبه 21 تیر 1390- شماره 19972

چالش هاي آموزش و پرورش (نكته )
سانتي مترها ملاك انسانيت نيست
گريزي به زندگي و دغدغه هاي افراد كوتاه قامت
پل هاي عابر پياده نفس شهروندان را بريده است
اخبار هفته



چالش هاي آموزش و پرورش (نكته )

سيدغلامحسين معلمي
آموزش و پرورش به عنوان نهادي كه بايستي دبيرخانه نظام جمهوري اسلامي باشد راه درازي تا رسيدن به اين هدف بسيار والا دارد.
بخشي از مشكلات در آموزش و پرورش ناشي از اختلاف سليقه هاي سياسي است كه آثار و تبعات آن آسيب هاي جدي به ساختار، برنامه ها، كيفيت امور آموزش و پرورش، معلم و دانش آموز زده است. به جز مشكلات ناشي از اختلاف سليقه هاي سياسي مهم ترين چالش هاي آموزش و پرورش عبارتند از:
1-به روز نيستيم و دچار روزمرگي شده ايم، از وظايف اصلي و اساسي مان فاصله گرفته ايم.
2-مدارس شاد و با نشاط نداريم و يا بسيار كم داريم.
3-خلأ تربيتي و عدم امنيت تربيتي در مدارس جدي است.
4-انگيزه همكاران كاهش يافته و دچار نوعي فرسودگي علمي فكري و روحي شده اند.
در اين شرايط رهبر معظم انقلاب در نگاه مدرن و بنيادي به آموزش و پرورش راه كاري عالمانه ارائه فرموده اند:
3 عنصر را در فعاليت هاي آموزش و پرورش مدنظر قرار دهيد:
1-عنصر زمان 2-عنصر نظم 3-عنصر تدريجي بودن فرايند رشد و تحول
از اين رو بايد از اقدامات شتابزده و عجولانه پرهيز كرد و صرف پرداختن به سخت افزارها خيلي اثربخش نيست گرچه مداخله هايي دارد بلكه آنچه قابل تأمل است نرم افزارهاست يعني روش ها، تغييرات ساختاري و عزل و نصب هاي پي درپي مفيد نمي باشد. نكته قابل تأمل اينكه برخي از معلمان، مديران و حتي كارشناسان، در سطوح اداري و ستادي از سرمايه علمي و آموزش كافي برخوردار نيستند!
بخصوص برخي از معلمان ما در مقابل فراگيران آن توانايي علمي لازم را ندارند
امروز معلم ديگر تنها منبع اطلاعات نيست، فضاي چهار ديواري مدرسه نيازهاي بچه ها را ارضا نمي كند معلم مدرسه به عنوان تنها نيروي انرژي دهنده و هدايت كننده فراگيران، خودش فرسوده شده است لذا بايد او را احيا كرد، عاشقي و عشق ورزي را مي توان دوباره در بين معلم و بچه ها ايجاد كرد.
امروز بايد علاوه بر فراهم نمودن امكانات رفاهي و ارتقاء مادي و اقتصادي معلمين فكري هم براي ارتقاء علمي وفكري آنها كنيم، بايد مغز و قلب و روح معلم را هم مورد توجه قرار داد.
بايد سرمايه انساني و فرهنگي آنان را افزايش دهيم، فكر پر، حركت ايجاد مي كند ماحصل آموزش و پرورش امروز انسانهاي سالم، پرتكاپو و فعال نيستند ما بايد به سهم خود و با تدبير درست و تصميم مناسب و عالمانه كاري كنيم و اقدامي خردمندانه انجام دهيم مسئولين آموزش و پرورش اگر دچار روزمرگي نشوند و فعاليت هاي جانبي را كم كنند و فرصتي فراهم نمايند تا بيشتر فكر كنند و به عبارت ديگر اتاق فكر داشته باشند، موفق ترند. نكته ديگر معلمان، مديران و كارشناسان، كه نيازمند يك خودباوري هستند و لذا بايد اين خودباوري را ايجاد و تقويت كرد.
يك نياز مهم و ضروري در آموزش و پرورش برنامه ريزي است كه مغفول مانده به خصوص در حوزه ستادي. امام علي عليه السلام مي فرمايند: پايداري زندگي به برنامه ريزي درست و راه (شرط) آن مديريت مناسب است.
شكل گيري جايگاه آموزش و پرورش به عنوان سنگ بناي آينده كشور و نقشي كه در توسعه و ايجاد تحول در زمينه هاي اخلاقي بارويكردهاي ديني، رفتاري، علمي و... ايفا مي كند و جامعه را تحت تأثير قرار مي دهد، موجب مي گردد بيش از پيش مورد توجه مسئولين قرار گيرد.
لذا دست اندركاران فعلي آموزش و پرورش با تأسي به رهنمودهاي مقام معظم رهبري ضروري است به موارد ذيل عنايت ويژه اي كنند:
1-تاكيد بر انديشه ها و دانايي محوري (توانا بود هر كه دانا بود)
كه رويكردهاي اساسي آن عبارتند از تفكر، تعقل، تدبر كه نتيجه آن منطقي بودن برنامه هاست.
2-توسعه افق ديد (پرهيز از روزمرگي و توجه به آينده نگري)
كه رويكردهاي اساسي آن تدبير، دورانديشي و عاقبت نگري در برنامه هاست و نتيجه آن تبيين و تعيين اهداف (كوتاه مدت، ميان مدت، درازمدت) است و مطلوب است برنامه ها با نيازهاي روز و زمان منطبق باشد.
3-توسعه عمق ديد (پرهيز از سطحي نگري و ظاهربيني)
كه رويكردهاي اساسي آن كيفيت بخشي به برنامه ها و توجه به اهداف كيفي در راستاي اهداف كمي برنامه هاست، يعني توجه به كارآيي (سنجش اهداف كمي) و اثربخشي (سنجش اهداف كيفي) برنامه هاست.
4-توسعه وسعت ديد (پرهيز از بخشي نگري و تك بعدي بودن)
كه رويكرد آن جامع نگري در فعاليت هاست و نتيجه آن جامعيت و كمال برنامه ها در ابعاد اعتقادي، اخلاقي، علمي و آموزشي، فرهنگي هنري، اجتماعي، سياسي و... خواهد بود.
5-توسعه دقت ديد (پرهيز از شتاب زدگي و سهل انگاري، بي دقتي و غفلت)
كه رويكرد آن پيش بيني و توجه داشتن به ابزارها، روش ها، شاخص ها و محتواي برنامه ها خواهد بود و نتيجه آن افزايش بهره وري در برنامه هاست.
6-توسعه زمان ديد (پرهيز از بي نظمي)
كه رويكرد آن زمان سنجي، موقعيت شناسي، تشخيص زمان مناسب براي ارائه برنامه ها خواهد بود و نتيجه آن انضباط كاري و اجتماعي و مديريت زمان خواهد بود.
7-توسعه سرعت ديد (پرهيز از كندي يا تندي در انجام برنامه ها) كه رويكرد آن انجام كارها با سرعت مناسب براساس تقويم اجرايي و عملياتي و نتيجه آن نظم و به روز بودن برنامه ها و منطبق بر نيازهاي زمان خواهد بود.

 



سانتي مترها ملاك انسانيت نيست
گريزي به زندگي و دغدغه هاي افراد كوتاه قامت

امين اميري
اگر معتقد هستيد كه كوتاه و بلند بودن انسان ها، ارزش و منزلت آنها را تعيين مي كند، لطفا اين گزارش را نخوانيد!
چه بسيارند بلندقامتاني كه زندگي هزاران انسان را تباه كرده اند و چه بسيارند كوتاه قامتاني كه دست سخاوت شان، اميد و زندگي را براي ديگران به ارمغان آورده است.
در عصري كه اذهان انسان هاي خلاق، مديريت جهان را بر كف گرفته اند و قدرت تعقل و نوآوري، از قدرت توپ و تانك هم پيشي گرفته است، بسيار سفيهانه و كوته انديشي است كه انسان ها را براساس قد و قامت شان تقسيم بندي كنيم اما متاسفانه گاه شاهد هستيم كه چنين نگاه منفي و تبعيض عرياني در خصوص افراد كوتاه قامت اعمال مي شود و برخي اوقات، ميزان توانايي هاي آنان را براساس سانتي مترهاي قدشان مي سنجند!
اگر تنها با نگاه به قد انسان ها درباره آن ها به قضاوت نشستيم، آنگاه چنين نگاه ناعادلانه اي، دست كمي از نظام آپارتايد سياه و سفيد ندارد كه در آن نظام نيز ميزان بهره مندي از حقوق شهروندي، براساس رنگ و ظاهر افراد رتبه بندي مي شد.
متاسفانه در كمتر رسانه اي از دغدغه ها و مشكلات شهروندان مبتلا به بيماري نانيسم يا همان كوتاهي قد سخن به ميان مي آيد و انگار عادت كرده ايم كه هميشه يا از بالا به آن ها نگاه كنيم و يا اصلا آنها را نبينيم و به خواسته هاي شان توجه نكنيم.
در حقيقت اين گزارش ترسيمي است واقعي از فضايي كه يك كوتاه قامت در آن زندگي مي كند و در آن تلاش مي شود تا از زاويه ديد او به جامعه بنگريم و حداقل براي يك بار هم كه شده در موضعي هم قد و برابر به حرف هاي از دل برآمده اش گوش كنيم.
انجمني براي كوتاه قامتان بلندهمت
«انجمن كوچولوهاي ايران» يك انجمن غيردولتي است كه نزديك به دو سال از شروع فعاليت اش مي گذرد و در حال حاضر نيز بالغ بر 300 نفر عضو كوتاه قامت از سراسر ايران دارد.
حميد ابراهيمي، مديرعامل اين انجمن در گفتگو با كيهان از دغدغه هاي ذهني اش براي تشكيل اين تشكل مردم نهاد سخن مي گويد. وقتي از او مي پرسم كه آيا براي راه اندازي اين مجموعه از نهادهاي دولتي هم كمك گرفته است، با جديت مي گويد: «سياست انجمن كوچولوهاي ايران به نحوي است كه مي خواهد مستقل عمل كند و به هيچ نهادي وابسته نباشد. ما نمي خواهيم زيرمجموعه هيچ ارگاني باشيم و معتقديم كه خود ما كوچولو ها از پس مشكلات مان برمي آييم.»
ابراهيمي در ادامه از برنامه هاي آينده اش براي ارتقاي اوضاع معيشتي و روحي هم نوعانش صحبت كرده و درباره مشكلات دوستانش خاطرنشان مي كند: «يكي از عمده مشكلاتي كه بچه هاي ما با آن مواجه هستند، بحث اشتغال آن هاست. بسياري از آن ها به دليل ساختارهاي موجود جامعه نمي توانند شغل مناسبي براي امرار معاش پيدا كنند. به همين دليل ما يك خانه كارآفريني تاسيس كرده ايم كه برخي از بچه هاي ما در آن به اشتغال رسيده اند و درتلاش هستيم كه به زودي يك مركز كارآفريني ديگر هم راه اندازي كنيم. ساخت فيلم مستند، تشكيل گروه موسيقي، معرفي دوستان به مراكز هنري و بازيگري و برپايي غرفه هاي فروش محصولات خود بچه هاي كوتاه قامت ما از ديگر برنامه هاي ما براي حضور موثرتر در جامعه است.»
ابراهيمي از تلاش كوچولوها براي راه اندازي يك طرح بسيار جالب و بزرگ در جهت بهبود وضعيت افراد كوتاه قامت ايراني سخن مي گويد و با اميدواري عنوان مي كند: «مي خواهيم در آينده اي نزديك، سرزمين كوچولوها را احداث كنيم و طرح آن را هم به شهرداري داده ايم كه مورد موافقت معاونت اجتماعي شهرداري تهران هم قرار گرفته است. در سرزمين كوچولوها، يك فضاي بسيار بزرگ، شبيه يك شهرك در اختيار ما قرار مي گيرد و علاوه بر آن كه اين مجموعه را خودمان مديريت مي كنيم، مي توانيم در كنار هم نوعانمان زندگي كنيم و مشاغل زيادي را راه اندازي كنيم كه اميدواريم هرچه سريع تر اين پروژه بزرگ به سرانجام برسد.»
كوتاه قامتان موفق، پرشمارند
حسين لنگرودي، يكي ديگر از افراد كوتاه قامت انجمن است كه مديريت اداري و خدمات رفاهي انجمن را نيز برعهده گرفته است. لنگرودي با انرژي وصف ناپذيري از وضعيت كلي دوستان اش مي گويد و به قول خودش، مشكل آنان را مشكل خودش مي داند:
«به دليل نوع نگاه منفي برخي از مردم و لقب هايي مثل كوتوله و مواردي از تمسخر و حرف هاي تحقيرآميز، بسياري از افراد كوتاه قامت و هم وضعيت من در گذشته نمي توانستند آزادانه و راحت در جامعه حضور داشته باشند. البته الان شرايط بهتر شده ولي هنوز هم ايده آل نيست. مثلا ما فرد كوتاه قامتي داشتيم كه وقتي به انجمن مراجعه كرد و احوالش را جويا شديم، فهميدم كه با وجود سن و سال بالا، خانواده اش اجازه نداده بودند كه از خانه بيرون بيايد و باور كنيد كه حتي به صورت بسيار انگشت شمار رنگ كوچه و خيابان را ديده بود كه بالاخره با تاسيس اين انجمن و همراهي با دوستان ما، يخ اش شكست و حالا اجتماعي تر از گذشته شده است.»
لنگرودي از موفقيت هاي دوستان اش هم غافل نمي شود و اين بار با لحني غرورآميز از كوتاه قامتاني سخن مي گويد كه با همتي بلند توانسته اند موانع ريز و درشت را از سر راه بردارند: «درست است كه متاسفانه برخي از مردم به ما به چشم يك بچه نگاه مي كنند و رسانه ها هم به دليل عدم اطلاع رساني درست از وضعيت ما كوتاهي كرده اند. اما ما دوستان بسيار موفقي هم داريم كه علي رغم ناشناس بودن و مشكل كوتاهي قد، بسيار موفق تر از افراد بلند قامت هستند. مثلا يكي از دوستان ما دكتراي بيوشيمي دارد و مدرس دانشگاه همدان است يا مثلا يك خانمي را مي شناسيم كه 80 سانتي متر بيشتر قدش نيست اما در حوزه صنايع دستي، شاهكارهايي هنري تحويل مي دهد. خلاصه الان شرايط طوري شده است كه بچه هاي ما در هر شغلي كه فكرش را بكنيد، اعم از خبرنگاري، آهنگري، پيك موتوري، صنعت هواپيمايي، تعميرات ماشين و مشاغلي كه به ظاهر آن ها از پسش بر نمي آيند، حضوري فعال دارند.»
البته حسين همچنان از وضعيت فعلي اشتغال بچه ها گله مند است و از اين كه وقتي دوستان اش براي درخواست شغل به جايي مراجعه مي كنند تنها به قد و قواره شان نگاه مي شود، دلخور است.
«اين خيلي بد است كه يك عده خط كش دست شان بگيرند و توانايي هاي يك انسان را تنها با اندازه دقيق قدت محاسبه كنند. تازه وقتي هم مي خواهيم صداي مان به گوش ديگران برسد، به ما اجازه صحبت كردن نمي دهند و رسانه ها از دغدغه هاي ما سخن نمي گويند. شما نگاه كنيد كه براي تحليل يك بازي فوتبال چقدر زمان مي گذارند اما وقتي ما مي گوييم كه استفاده از عابر بانك ها براي مان سخت است يا مي گوييم شرط متاهل بودن را براي مسكن مهر حذف كنيد، چون اصلا از لحاظ پزشكي برخي از دوستان ما نمي توانند ازدواج كنند، آنگاه صداي مان در هيچ رسانه اي منعكس نمي شود.»
مصطفي معاوني نيز كوتاه قامت است و او را شايد بتوان از كهنسال ترين كوچولوهاي ايران به حساب آورد. مصطفي 65 سال دارد و با افتخار مي گويد: «اولين نفري بودم كه بين كوچولوهاي ايران، گواهينامه رانندگي گرفتم. يادش به خير! سال 1348 بود كه همان بار اول در امتحان رانندگي قبول شدم. در حال حاضر هم در مسابقات رالي شركت مي كنم و در مسابقات رالي كه اخيراً بين كوچولوهاي ايران برگزار شد، مقام سوم را كسب كردم.»
مصطفي كارمند بازنشسته آموزش و پرورش است كه سابقه كار در سازمان بهزيستي و وزارت بهداشت را نيز در كارنامه كاري اش دارد. او معتقد است كه قبل از انقلاب، تبعيض شديدي بين افراد كوتاه قامت با ساير افراد وجود داشت: «قبل از پيروزي انقلاب با وجود آن كه من مثل همه كارمندان از صبح تا شب در اداره كار مي كردم اما به خاطر قد و قامتم، حقوق ام پايين تر از بقيه بود. درست است كه الان هم تبعيض بين كوتاه قامت و بلند قامت وجود دارد اما زمان ما اين بي عدالتي ها خيلي شديدتر بود.»
مصطفي چهار فرزند دارد كه همه بلند قامت هستند و يكي از آن ها هم دكتراي حقوق گرفته است. از نحوه خواستگاري رفتن و ازدواج اش كه مي پرسم، مصطفي لبخندي مي زند و انگار كه خاطرات شيرين گذشته را برايش يادآوري كردم: «28 سال داشتم و پنج سال بود كه ديپلم ادبيات گرفته بودم. آن موقع هر كسي ديپلم نداشت و ما از طبقات تحصيل كرده جامعه به حساب مي آمديم. ما يك همسايه داشتيم كه يك روز به خانه ما آمد و گفت كه يك دختر 16ساله مي شناسد كه اگر بخواهيم مي تواند واسطه شود تا ما به خواستگاري آن خانم برويم. آن خانم كوتاه قامت نبود و در روز خواستگاري هم انصافاً با من بسيار خوب و انساني برخورد شد كه در نهايت با هم ازدواج كرديم و حالا هر دو هم بسيار از زندگي مان راضي هستيم.»
مصطفي با وجود كوتاهي قامت و بالا رفتن سن و سالش، همچنان بسيار فعال و پرانرژي است. زبان انگليسي را كه مسلط حرف مي زند، در تيم فوتبال كوچولوهاي ايران هم عضو است و معاونت مالي انجمن را نيز برعهده دارد.
وقتي به دستاوردها و زندگي موفق مصطفي نگاه مي كنم، بيشتر ايمان مي آورم كه هر انساني در هر وضعيتي مي تواند مفيد و پرافتخار بدرخشد، حتي اگر آن وضعيت، ابتلا به بيماري نانيسم و كوتاهي قامت باشد.
زنان كوتاه قامت، تبعيض بيشتري مي چشند
بعد از حرف هاي دلنشين مصطفي، به سراغ آرشيو عكس ها و مطالب «انجمن كوچولوهاي ايران» مي روم به تماشاي آثار و عكس ها از جشنواره يك هفته اي انجمن كوچولوهاي ايران، اردوهاي بازديد از برج ميلاد، برج آزادي، سفر به مشهد و سفر به كربلا مي نشينم.
جو انجمن بسيار دوستانه و صميمي است و هيچ نشاني از رئيس و كارمند ديده نمي شود. ساختمان انجمن هم از طرف يك انسان نيكوكار به طور موقت در اختيار آن ها قرار گرفته است كه احتمالا خود اين موضوع نيز در آينده، كوچولوها را براي جابجا شدن و تلاش براي تهيه يك مكان جديد به مشقت خواهد انداخت.
ويدا صادقي، از جمله افراد كوتاه قامت و بسيار بشاش انجمن است ويدا 31 سال دارد و به عنوان منشي «انجمن كوچولوهاي ايران» كار مي كند.
ويدا معتقد است كه خانم هاي كوتاه قامت نسبت به آقايان كوتاه قامت از تبعيض بيشتري در جامعه رنج مي برند و محروميت شان از امكانات عمومي، حادتر از آقايان بلندقامت است.
ويدا اعتراف مي كند كه معمولا در گذشته از هم نشيني و هم صحبتي با دوستان هم فيزيك اش دوري كرده است اما امروز ديگر آن احساس گذشته را ندارد: «يكي از عمده مشكلات بچه هاي ما اين است كه بسياري از آنها، واقعيت هاي جسمي خود را رد مي كنند و به همين علت از ارتباط با همنوعان خود گريزانند. اعتراف مي كنم كه من هم در گذشته اين طور بودم و اگر يك هم فيزيك خودم را در خيابان مي ديدم، سعي مي كردم خيلي بي تفاوت از كنارش بگذرم تا ارتباطي شكل نگيرد. شايد اين موضوع به دليل عدم اعتماد به نفس برخي از دوستان ما باشد كه از گروهي حركت كردن در خيابان ها و انگشت نما شدن مي ترسند. اما الان معتقدم كه وقتي جامعه تو را به سختي مي پذيرد، اين تو هستي كه بايد به سختي تلاش كني تا در جامعه هضم شوي و به هيچ وجه كوتاه نيايي.»
ويدا ازدواج نكرده است و وقتي درباره مشكلات پيش روي ازدواج دوستان كوتاه قامت اش مي پرسم، يك خاطره جالب به ذهنش مي آيد و مي گويد: «يك روز يك خانمي به انجمن زنگ زده بود و مي گفت كه آيا مي توانيم براي پسرش كه كوتاه قامت است يك همسر مناسب پيدا كنيم، خلاصه پس از كلي حرف زدن با اين خانم به او تفهيم كرديم كه اين جا انجمن زوج يابي نيست و پسرش بايد خودش به «انجمن كوچولوهاي ايران» بيايد و با ديگران آشنا شود. در واقع تنها زيستن و نداشتن ارتباطات اجتماعي گسترده، تنها يكي از مشكلات دوستان ما براي پيدا كردن زوج مناسب است.»
يك زوج خوشبخت با قامتي كوتاه
ايمان تقي پور و معصومه زمانيان، يك زوج كوتاه قامت هستند كه حقيقتا علاقه و احترام شان به همديگر، قابل تحسين است. ايمان و معصومه مي گويند كه بعداز ازدواج شان هم تلاش كردند تا برخي ديگر از دوستان هم فيزيك شان را به ازدواج تشويق كنند و با شيطنتي شيرين عنوان مي كنند كه تاكنون باني و واسط چهار وصلت ديگر نيز بين دوستان كوتاه قامت شان بوده اند.
ايمان درباره اوضاع زندگي مشترك اش كه تنها چند ماه از شروع اش گذشته است مي گويد: «ما همديگر را خيلي خوب درك مي كنيم و توقع مان از زندگي مشترك آن قدر بالا نيست كه نتوانيم مشكلات مالي و غيرمالي را با گفتگو و تفاهم حل كنيم. مشكل اصلي براي ازدواج بچه هاي هم وضعيت ما، جامعه اي است كه در آن زندگي مي كنيم و گويي خيلي ها حق داشتن يك زندگي مشترك را براي ما قايل نيستند.
البته شرايط فرهنگي جامعه بسيار رشد كرده است و ديگر به ندرت شاهد بي احترامي هستيم ولي هنوز هم گاهي بايد نگاه هاي عجيب و سنگين مردم را به زوج هاي كوتاه قامت تحمل كنيم.»
ايمان 26 سال و معصومه 25 سال دارد و اسفندماه سال گذشته با يكديگر ازدواج كرده اند. هر دو بيان مي كنند كه خانواده هاي شان از همان اول هم مخالف ازدواج آن ها بوده اند؛ چون معتقد بودند كه اگر دو زوج كوتاه قامت با يكديگر ازدواج كنند مشكلات شان دوبرابر مي شود. اما حالا هر دو با قاطعيت مي گويند كه با تلاش و پشتكار به خانواده هايشان اثبات كرده اند كه به راحتي و با توانايي تمام از پس يك زندگي مشترك برمي آيند و حالا هم شاد و خوشبخت زندگي مي كنند.
لزوم برخورد طبيعي با كوتاه قامتان
سميرا شناسي، روانشناس و مشاور خانواده در گفت وگو با كيهان درباره راه حل هاي پاسخگويي به دغدغه ها و رفع مشكلات كوتاه قامتان عنوان مي كند: «وقتي بسترهاي عدالت و برابري در جامعه گسترده باشد؛ يعني شرايطي رقم بخورد كه هر شهروندي از مواهب طبيعي و قانوني جامعه اش برخوردار باشد، آنگاه كوتاهي و بلندي قامت، رفته رفته رنگ مي بازد. به واقع مي خواهم بگويم هرگاه اوضاع رفاهي افراد به سامان باشد، نقش كوتاهي قامت يا نقش هر معلوليتي در زندگي فرد بسيار ناچيز مي شود. با تمركز بر زندگي معلولاني كه با آن ها در ارتباط بودم، به كرات مشاهده كرده ام كه اكثر معلولان اگر اوضاع معيشتي شان مناسب و متعادل باشد، از لحاظ رواني هم خيلي زود با فيزيك جسمي شان كنار مي آيند اما وقتي احساس كنند كه به خاطر فيزيك شان مورد تبعيض مالي و غيرمالي قرار گرفته اند، آنگاه رفته رفته به شرايط جسمي شان حساس تر از قبل مي شوند و چه بسا رفته رفته از اندام خود كه بستر اين تبعيض را فراهم كرده است متنفر شوند.»
اين روانشناس بر اين باور است كه بهترين نوع برخورد با افراد كوتاه قامت آن است كه نه بيش از حد به آن ها لطف كنيم و نه با سردي يا تحقير از كنارشان بگذريم: «تعادل، كليد برخورد مثبت و انساني با افراد كوتاه قامت است. اگر بي دليل و بي منطق، مدام لطف ما شامل آن ها شد و از سر ترحم، بيش از حد معمول به آن ها محبت كرديم، همان تأثير منفي را مي گذارد كه آنان را در كوچه و خيابان مورد استهزا قرار دهيم. نبايد از آن سوي ديگر بام بيفتيم و اتفاقا من مطمئن هستم كه خود افراد كوتاه قامت هم بسيار خوشحال مي شوند كه به حدي معمولي و طبيعي با آنان برخورد كنيم كه هيچ گونه احساس تبعيض و تفاوت را حتي در نگاه مان هم لمس نكنند.»
وي، رفع مشكل ازدواج افراد كوتاه قامت را منوط به بهبود اوضاع مالي شخص و ارتقاي سطح فرهنگي جامعه مي داند و خاطرنشان مي كند: «به اعتقاد من، مشكل ازدواج كوتاه قامتان، دست كمي از ساير مشكلات آنان ندارد. اين مشكل هم ريشه در دو عامل دارد. اول آن كه دغدغه هاي مالي و معضل بيكاري گسترده اي كه در اين گروه از جامعه وجود دارد، مانع از تلاش آن ها براي تشكيل يك زندگي مشترك مي شود. درست است كه امروزه بيكاري به يك پديده همه گير تبديل شده است اما بيكاري به طور خاص و به طرز حادتري در بين گروه كوتاه قامتان شايع است. مسئله دوم، نوع نگاه جامعه به زوج هاي كوتاه قامت است. تا لحظه اي كه يك فرد كوتاه قامت به تنهايي در خيابان راه مي رود، متأسفانه بايد بخشي از نگاه هاي عجيب برخي از مردم را تحمل كند اما همان فرد وقتي با همسر كوتاه قامت اش بيرون مي آيد، حجم اين نگاه هاي سنگين چند برابر مي شود و گويي آن زوج در آن لحظه احساس مي كند كه همه دارند به آن ها نگاه مي كنند. به همين دليل واقعا بايد از مردم خواست كه از رفتارهاي سطحي مثل پرسش از زندگي خصوصي زوج هاي كوتاه قامت يا نگاه هاي غيرطبيعي و بعضا طولاني به آن ها اجتناب كنند و اجازه دهند افراد كوتاه قامت بيشتري با آرامش ذهني، ريسك پذيرش مسئوليت يك زندگي مشترك را پذيرا شوند.»

 



پل هاي عابر پياده نفس شهروندان را بريده است

استفاده از پل هاي عابر مكانيزه در نقاط كم تردد شهر و وجود پل هاي عابر معمولي در نقاط شلوغ و پرازدحام، مردم پرجمعيت ترين شهر كشور را آزرده مي كند.
پل هاي عابر پياده جزئي از مبلمان شهري محسوب مي شوند اما امروزه در بحث مديريت شهري، پل را سازه اي براي عبور از موانع فيزيكي قلمداد مي كنند تا علاوه بر استفاده از فضا بتوان عبور و مرور را تسهيل كرد.
عبور از عرض خيابان هاي شلوغ و پر ازدحام تهران فقط با ياري پل هاي عابر پياده امكان پذير است زيرا عبور بي وقفه خودروها مجال رد شدن از خيابان با خيالي آسوده را به عابران نمي دهد ولي بسياري از مواقع در شرايطي قرار مي گيري كه حاضر هستي عرض پرخطر خياباني را طي كني ولي از پله هاي بي شمار پل عابر پياده رد نشوي.
متاسفانه به رغم وجود پل هاي عابري كه به پله هاي برقي مجهز شده اند همچنان پل هاي عابر، آن هم در نقاط پرتردد به صورت عادي وجود دارند كه پله هاي بي شمارشان مردم را براي عبور از پل منصرف مي كند و بايد آنها را با سن و سال هاي مختلف بين خودروهايي ببيني كه با ترمزهاي ناگهاني اجازه عبور مي دهند و از به سلامت رد شدن خود خدا را شكر مي كنند.
بيش از 3 سال است كه احداث پل هاي عابر مكانيزه در تهران آغاز شده و به رغم هزينه نسبتاً بالايي كه براي شهرداري دارد اين امر در بسياري از مناطق صورت گرفته است. احداث پل هاي عابر مكانيزه علاوه بر تاثيرشان در زيبايي شهر به دليل سهولت در استفاده انگيزه اي شده تا مردم با رغبت از آنها استفاده كنند ولي متاسفانه تعداد و جانمايي اين پل ها كافي و مطلوب نيست.
جدا از بحث كم بودن تعداد پل هاي عابر مكانيزه جانمايي نامناسب آنها موضوعي است كه شهروندان را از شهرداري تهران گله مند كرده است زيرا در نقاطي كه تردد كم انجام مي شود و استفاده شهروندان از پل عابر كم است شاهد نصب اين پل ها هستيم اما در نقاط شلوغ و پر ازدحام شهر نه تنها از پل هاي مكانيزه خبري نيست بلكه پله هاي بي شمار و محل عبور باريك آن مزيد بر علت شده تا شهروندان عبور از عرض خيابان را با همه مكافات و دلهره هايش ترجيح دهند.
يكي از نقاط پرتردد و شلوغي كه از داشتن پله برقي محروم است 2 پل عابر منتهي به ميدان امام حسين(ع) است. يكي از پل هاي عابر با ايستگاه اتوبوس بي.آر .تي متقاطع است ولي مسافران راه ديگري جز استفاده از اين پل عابر پياده معمولي و باريك را ندارند؛ پل ديگر نيز ابتداي خيابان 17 شهريور قرار دارد ولي از هر 30 رهگذر شايد يك يا 2 نفر را ببيني كه از روي اين پل عبور مي كند.
مرد 72 ساله اي كه خود را از ساكنان آن منطقه معرفي مي كند درباره علت عبور نكردنش از پل عابر پياده مي گويد: بنده مجروح جنگي هستيم و در پايم پلاتين است، نمي توانم از اين همه پله بالا و پايين بروم. با ترس و لرز از خيابان رد مي شوم ولي چاره ديگري ندارم چند دقيقه اي صبر مي كنم و پس از كمتر شدن تعداد خودروها از خيابان عبور مي كنم.
عقلم مي رسد از پله برقي عبور كنم ولي توانش را ندارم.
خانم 42 ساله اي كه به جاي پله برقي از عرض خيابان عبور مي كند مي گويد: بنده 3 فرزند تحصيلكرده دارم و عقلم مي رسد كه از پل هوايي عبور كنم ولي پله هايش را نگاه كنيد. من توان بالا رفتن از اين همه پله را ندارم؛ اگر يك بار اين كار را بكنم دوباره پا درد و كمر درد به سراغم مي آيد بايد در چنين جايي به فكر احداث پله برقي باشند نه در بالا شهر كه هر كس براي خود يك خودرو دارد و اصلا بدون خودرو عبور و مروري ندارند.
زن 32 ساله اي كه كودك 3 ساله خود را در آغوش گرفته ابتدا نگاهي به پله هاي پل عابر مي كند و بعد از عبور از عرض خيابان مي گويد: با اين بچه نمي توانم از اين همه پله بالا بروم. همه كارهاي شهرداري برعكس است؛ نقاطي كه رفت و آمد مردم كم است پله هاي برقي گذاشته اند ولي در جايي مانند ميدان امام حسين(ع) كه عبور و مرور مردم زياد است خبري از پله برقي نيست.
مرد 68 ساله اي كه از ساكنان قديمي اين منطقه است و عبور از عرض خيابان را انتخاب كرده با انتقاد از اين وضعيت مي گويد: در طول 2 تا 3 سال گذشته 3 بار پل عابر اين نقطه را تغيير داده اند ولي به جاي اين همه هزينه پل عابر را با پله هاي برقي احداث نكرده اند. اگر دقت كنيد متوجه مي شويد كه هيچ كس از روي پل عبور نمي كند.
عبور از پل عابر باريك و فرسوده، تنها راه خروج از ايستگاه اتوبوس
خروج مسافراني كه از ايستگاه اتوبوس بي.آر.تي حوالي ميدان امام حسين(ع) پياده مي شوند با استفاده از پل عابر پياده اي كه در ايستگاه تعبيه شده امكانپذير است ، پل عابري فرسوده، با عرضي كم و پله هاي زياد كه عبور و مرور در ساعات شلوغ به كندي و سختي صورت مي گيرد.
ميدان امام حسين به دليل جاي دادن ايستگاه اتوبوس، ايستگاه مترو و دسترسي به خيابان هاي مهم شهر در نزديكي خود يكي از گذرگاه هاي پرتردد محسوب مي شود كه وجود پل هاي عابر پياده مكانيزه مي تواند نقش مهمي در سهولت رفت و آمد مردم و تردد خودروها داشته باشد. با عبور شهروندان از روي پل عابر تردد خودروها بهتر انجام خواهد شد.
جوان 36 ساله اي كه عبور پل عابر پياده را خسته كننده مي داند مي گويد: اگر شهرداري به فكر جوان ها نيست حداقل به فكر افرادي باشد كه سني از آنها گذشته و بالا رفتن از پله ها برايشان سخت است و به دليل كند طي كردن پله ها و باريك بودن مسير عبور رفت و آمد را براي ساير مردم سخت مي كنند.
¤ جانمايي نامناسب پل هاي عابر مكانيزه ضعف در مديريت شهري
استفاده نكردن مناسب از ظرفيت ها و امكانات در شهر يا سليقه اي عمل كردن در انتخاب تزيينات و مبلمان شهري يكي از ضعف هايي است كه در مديريت شهري تهران وجود دارد؛ زيرا به عنوان مثال از بزرگراه شهيد حقاني كه به ايستگاه متروي حقاني راه دارد، يكي از نقاطي است كه داراي پل عابر پياده مكانيزه است در حالي كه اين پل جزء يكي از پل هاي كم تردد محسوب مي شود.
براي نصب يك پل عابر مكانيزه هزينه نسبتاً بالايي صرف مي شود ولي متاسفانه به نظر مي رسد براي اين هزينه ها نظارت و مديريت مطلوبي وجود ندارد تا در نقاطي كه اولويت و ضرورت وجود دارد پل عابر مكانيزه نصب شود.
پل مكانيزه بزرگراه حقاني و پل عابر معمولي منتهي به ميدان امام حسين(ع) دو نمونه از جانمايي هاي نامناسب در استفاده از امكانات و تزئينات شهري است؛ انتظار است مديريت شهري در رفع اين نواقص اقداماتي انجام دهد كه رضايت شهروندان را جلب كند.

 



اخبار هفته

بزرگراه بسيج تعريض شد
به منظور روان سازي ترافيك، بزرگراه بسيج بهسازي، اصلاح هندسي و تعريض شد.
علي محمدنژاد شهردار منطقه 14 با اشاره به پوشاندن سطح رودخانه سرخه حصار گفت: بيش از 2500 متر جدول بندي، 100مترمربع آسفالت و تكميل 80 تابلوي راهنماي مسير به كار رفت تا باعث آساني تردد شهروندان شود.
وي افزود: همچنين توسعه 21هزارمترمربع فضاي سبز، احداث و طراحي 15 قطعه فرش گل، كاشت بيش از 25 هزار اصله درختچه و 3هزار اصله درخت صنوبر، اقاقيا و زيتون در بزرگراه بسيج از ديگر اقدامات بوده است.
راه اندازي خانه شهيد در منطقه15
معاون اجتماعي وفرهنگي شهرداري منطقه15، از تملك منزل شهيدان آقاجانلو ازسوي شهردار ي و تبديل آن به موزه دائمي شهدا خبر داد.
ابوالفضل رفيع گفت: سالن اجتماعات اين موزه با امكانات سمعي و بصري پيشرفته گنجايش ميزباني 100 مخاطب را دارد و در آن فيلم ها و كليپ هاي مربوط به دوران دفاع مقدس به نمايش درخواهدآمد.
نصب 4 دستگاه پل هوايي
در منطقه15
چهار دستگاه پل هوايي تا دي ماه سالجاري در منطقه15 نصب و راه اندازي خواهدشد.
به گفته سيدجلال حسيني معاون حمل و نقل و ترافيك شهرداري منطقه15، اين پل ها در بزرگراه امام رضا(ع)، آزادگان و خيابان نبرد نصب خواهدشد.
احداث 3 پاركينگ طبقاتي
در منطقه 8
شهردار منطقه 8 از احداث سه پاركينگ طبقاتي در اين منطقه خبر داد.
محمدمهدي شادالويي گفت: پاركينگ طبقاتي فلكه اول تهرانپارس با مساحتي بالغ بر 13 هزار و 571 متر مربع و پاركينگ طبقاتي رسالت با 51 هزار و 364 متر مربع از جمله پروژه هاي در دست احداث است.
وي همچنين از احداث پاركينگ طبقاتي نبوت با 22 هزار و 393 متر مربع خبر داد.
خانه اسباب بازي در ورزشگاه شقايق
خانه اسباب بازي در ورزشگاه شقايق گشايش يافت.
به گزارش روابط عمومي شهرداري منطقه 18، اين مركز به وسايل و امكانات نظير خميربازي و امكاناتي كه تقويت حواس پنجگانه و پرورش قواي جسمي و حركتي مجهز شده است.
آسفالت 600 هزار متر مربع از معابر شمال تهران
با پخش بيش از 85 هزار تن آسفالت، 600 هزار متر مربع از معابر محلات شمال تهران ساماندهي شد.
به گفته مهندس محمد شيري معاون فني و عمراني شهرداري منطقه يك، 17 هزار تن آسفالت دستي در 162 هزار متر مربع و 67 هزار و 500 تن آسفالت جهت روكش اساسي در 439 هزار متر مربع از معابر منطقه پخش شده است.
نخستين نقاشي سه بعدي
در منطقه 7
اولين نقاشي سه بعدي در بوستان هلال احمر واقع در خيابان شهيدي قندي نقش مي بندد.
مهران احمدي معاون امور شهري و فضاي سبز شهرداري منطقه 7 گفت: اين نقاشي به صورت سه بعدي بر سنگ فرش بوستان هلال احمر ترسيم مي شود و هم اكنون مراحل طراحي و زيرسازي آن به اتمام رسيده است.
كمربند ورودي تهران سبز شد
معاون امور شهري و فضاي سبز منطقه 9 از اتمام عمليات احداث و بازسازي گذر سبز حاشيه بزرگراه آيت الله سعيدي خبر داد.
حميد جواني گفت: در اين عمليات گونه هاي گياهي همچون چمن، سدروس، ژوني پروس، انواع رزها و انواع نشاء فصل كاشته شده است.
وي افزود: بازسازي اين عمليات با حجم 6 هزار متر مربع انجام شده است.

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14