(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


سه شنبه 21 تیر 1390- شماره 19972

نقشه هاي دشمنان براي دانشگاه هاي كشور
صراط مستقيم وصيت نامه امام خميني (18)
توطئه توهم نيست

E-mail:shayanfar@kayhannews.ir




نقشه هاي دشمنان براي دانشگاه هاي كشور
صراط مستقيم وصيت نامه امام خميني (18)

سيد علي بني لوحي
و از جوانان ، دختران و پسران ، مي خواهم كه استقلال و آزادي و ارزش هاي انساني را، ولو با تحمل زحمت و رنج ، فداي تجملات و عشرت ها و بي بند وباري ها و حضور در مراكز فحشا كه از طرف غرب و عمال بي وطن به شما عرضه مي شود نكنند؛ كه آنان چنانچه تجربه نشان داده جز تباهي شما و اغفالتان ازسرنوشت كشورتان و چاپيدن ذخائر شما و به بند استعمار و ننگ وابستگي كشيدنتان و مصرفي نمودن ملت و كشورتان به چيز ديگر فكر نمي كنند؛ ومي خواهند با اين وسايل و امثال آن شما را عقب مانده ، و به اصطلاح آنان « نيمه وحشي126 » نگه دارند .
و - از توطئه هاي بزرگ آنان ، چنانچه اشاره شد و كرارا تذكر داده ام ، به دست گرفتن مراكز تعليم و تربيت خصوصا دانشگاه ها است كه مقدرات كشورها دردست محصولات آنها است . روش آنان با روحانيون و مدارس علوم اسلامي فرق دارد با روشي كه در دانشگاه ها و دبيرستان ها دارند. نقشه آنان برداشتن روحانيون از سر راه و منزوي كردن آنان است127 ؛ يا با سركوبي و خشونت و هتاكي كه در زمان رضاخان عمل شد ولي نتيجه معكوس گرفته شد؛ يا با تبليغات وتهمت ها و نقشه هاي شيطاني براي جدا كردن قشر تحصيل كرده و به اصطلاح روشنفكر كه اين هم در زمان رضاخان عمل مي شد و در رديف فشار و سركوبي بود؛ و در زمان محمدرضا ادامه يافت بدون خشونت ولي موذيانه128 .
و اما در دانشگاه نقشه آن است كه جوانان را از فرهنگ و ادب و ارزش هاي خودي منحرف كنند و به سوي شرق يا غرب بكشانند129 و دولتمردان را از بين اينان انتخاب و بر سرنوشت كشورها حكومت دهند تا به دست آنها هرچه مي خواهند انجام دهند130. اينان كشور را به غارت زدگي و غربزدگي بكشانند و قشرروحاني با انزوا و منفوريت و شكست قادر بر جلوگيري نباشد. و اين بهترين راه است براي عقب نگهداشتن و غارت كردن كشورهاي تحت سلطه ، زيرا براي ابرقدرت ها بي زحمت و بي خرج و در جوامع ملي بي سر و صدا، هر چه هست به جيب آنان مي ريزد .
پس اكنون كه دانشگاه ها و دانش سراها در دست اصلاح و پاكسازي است ، برهمه ما لازم است با متصديان كمك كنيم و براي هميشه نگذاريم دانشگاه ها به انحراف كشيده شود131؛ و هر جا انحرافي به چشم خورد با اقدام سريع به رفع آن كوشيم . و اين امر حياتي بايد در مرحله اول با دست پرتوان خود جوانان دانشگاه ها و دانشسراها انجام گيرد كه نجات دانشگاه از
انحراف ، نجات كشور وملت است132 .
و اينجانب به همه نوجوانان و جوانان در مرحله اول ، و پدران و مادران ودوستان آنها در مرحله دوم ، و به دولتمردان و روشنفكران دلسوز براي كشور در مرحله بعد وصيت مي كنم كه در اين امر مهم كه كشورتان را از آسيب نگه مي دارد، با جان و دل كوشش كنيد و دانشگاه ها را به نسل بعد بسپريد. و به همه نسل هاي مسلسل توصيه مي كنم كه براي نجات خود و كشور عزيز و اسلام آدم ساز، دانشگاه ها را از انحراف
و غرب و شرق زدگي حفظ و پاسداري كنيد133 و با اين عمل انساني - اسلامي خود دست قدرتهاي بزرگ را از كشور قطع و آنان رانااميد نماييد. خدايتان پشتيبان و نگهدار باد .
پاورقي

 



توطئه توهم نيست

آيت الله محمد تقي مصباح يزدي
هر انسان سالم الفطره اي وقتي ببيند انسان ديگري در معرض خطر است، وجدان و فطرت به او اجازه نمي دهد آرام بنشيند. از بين رفتن احكام اسلام و رواج بدعت ها از هر نوع آتش سوزي بدتر است؛ چون خسارت آتش سوزي محدود است و نهايتاً به زندگي دنيائي ما ضرر مي زند و به هزاران سال نمي رسد؛ اما عذاب آخرت محدود نيست. اگر كسي در چاه بي ديني افتاد، ضررش محدود نيست. حال چگونه وجدان انسان مي تواند قبول كند كه ببيند كسي نزديك است دينش را از دست بدهد، و آرام بنشيند؟ ما اگر هيچ دليل تعبدي هم نداشتيم، عقل و وجدان ما براي اين حكم كافي بود؛ چرا كه: «فالهمها فجورها و تقواها»1. خداوند اين اندازه شعور را به هر انساني داده كه تشخيص دهد در اين گونه موارد وظيفه اش اين است كه دست فرد در معرض خطر را بگيرد و نجاتش دهد. در زيارت امام حسين- عليه السلام- مي خوانيم: «... و بذل مهجته فيك ليستنقذ عبادك من الضلاله و الجهاله و العمي و الشك و الارتياب الي باب الهدي من الردي...»2 : سيدالشهداء خون دلش (آخرين خوني كه از قلب مباركش جاري شد) را داد تا بندگان خدا را از جهالت نجات دهد. ما چگونه ادعا مي كنيم كه شيعه اين امام هستيم در حالي كه نسبت به ضلالت و گمراهي مردم بي تفاوت هستيم؟! هم دليل عقلي و وجداني و هم دلائل تعبدي و هم سيره بزرگان- از همه مهم تر سيره سيدالشهداء- حكم مي كند كه در چنين مواقعي نبايد بي تفاوت بود.
شناخت هاي لازم براي مقابله با فتنه
روشن شد كه ما در باب فتنه سه نوع وظيفه داريم: 1-نسبت به خودمان؛ 2-نسبت به فتنه جويان؛ 3-نسبت به فتنه زدگان. براي عمل به وظيفه در اين عرصه، دست يابي به چند شناخت لازم است:
- شناخت انواع فتنه؛ هر فتنه ويژگي هاي مخصوص به خود را دارد. شگردها و روش هاي فتنه جويان در هر نوع فرق مي كند و به دنبال آن روش مقابله با آن ها هم متفاوت است.
- وجود فتنه، توهم نيست؛ باور كنيم كه فتنه اي در كار است تا خود را براي مقابله با آن آماده كنيم. يكي از شگردهاي فتنه جويان از بيست سال پيش تاكنون اين بوده كه اين مطلب را القاء كنند كه احتمال وجود فتنه و توطئه، توهمي بيش نيست. در مجلات و روزنامه هاي فراوان به طور مكرر روي اين مطلب تكيه كردند كه مسئولان كشور با مطرح كردن احتمال وجود توطئه و فتنه، قصد دارند موقعيت خود را تثبيت كنند. يكي از نتايج حوادث اخير در كشور اين بود كه باطل بودن اين گونه سخنان روشن شد و براي همه مشخص شد كه توطئه توهم نيست. اين توطئه ها همانطور كه ضررهاي زيادي داشت، منافع زيادي هم داشت. بسياري از مسائل پشت پرده آشكار شد. دشمناني رسوا شدند، كه اگر اين حوادث رخ نمي داد كسي باور نمي كرد اين گونه باشند. بنده شخصاً بعد از شصت سال طلبگي و با اين كه حداقل چهل سال است كه در عرصه مسائل سياسي حضور دارم، باور نمي كردم چنين حوادثي رخ دهد. پس اول بايد باور كرد كه توطئه اي در كار است. قرآن مي فرمايد: «ولن ترضي عنك اليهود و لا النصاري حتي تتبع ملتهم...»3: از شما راضي نمي شوند تا وقتي كه شما تابع آن ها شويد. تا حدود سي سال پيش به زحمت مي توانستيم ثابت كنيم كه كشورهاي استعماري دشمن دين ما هستند؛ سياست مداران ما باور نمي كردند. آن ها گمان مي كردند كه استعمارگران تنها دشمن مال ما هستند و مي گفتند: «آنها با ما دشمني دارند، ولي دشمن اموال ما هستند و نفت ما را مي خواهند؛ ما براي اينكه جان مان سالم باشد، نفت را به آنها مي دهيم! گمان مي كردند با اين كارها مي توانند از چنگال آن ها نجات پيدا كنند. كمتر كسي مثل امام- رضوان الله عليه- پيدا مي شد كه بفهمد آن ها دشمن اسلام اند. امام فرياد مي زد: «اين ها تنها دشمن من و شما نيستند، بلكه اين ها از اسلام سيلي خورده اند».
قرآن در مورد خود پيامبر مي فرمايد: «و ان كادوا ليفتنونك عن الذي أوحينا اليك لتفتري علينا غيره و اذا ً لاتخذوك خليلا»4: اين ها تلاش مي كنند تا تو دست از وظيفه پيام رساني برداري؛ اگر اين كار را كردي و چيزهائي را به ما نسبت دادي كه واقعيت نداشت و بدعتي را پذيرفتي، تو را دوست صميمي خود قرار مي دهند. «خليل» نهايت رفاقت است. خداوند حضرت ابراهيم را بعد از نبوت و رسالت و امامت، به عنوان خليل برگزيد. در اين آيه خداوند مي فرمايد: اگر تو در دين كوتاه بيايي، اين ها تو را خليل و دوست صميمي خود قرار مي دهند. اين در مورد پيامبر بود. آيا براي ما غير از اين است؟ يكي از ابعاد اين فتنه ها اين بود كه دشمنان وانمود مي كردند كه با ما دشمني ندارند و مي گفتند: «اين آخوند ها هستند كه براي رياست خودشان چنين تبليغ مي كنند كه ما قصد توطئه داريم، و با اين كار ما را با هم دشمن مي كنند. دست از حرف هاي اين ها برداريد و فرهنگ ما را بپذيريد و از صنايع و تكنولوژي ما استفاده كنيد تا پيشرفت كنيد»!. اين هم مصداقي است از «وان كادوا ليفتنونك...» بعد از اين كلام، خداوند براي تاكيد مي فرمايد: «ولو لا أن ثبتناك لقد كدت تركن اليهم شيئا قليلا¤ اذاً لاذقناك ضعف الحياه و ضعف الممات ثم لاتجد لك علينا نصيراً»5 : اگر چنين مي كردي و اندكي به اين ها تمايل پيدا مي كردي (شيئا قليلا) خداوند تو را به عذابي سخت در دنيا و آخرت مبتلا مي كرد و ديگر ياوري در مقابل خدا پيدا نمي كردي؛ يعني اگر بخواهي كوتاه بيايي بايد به جنگ ما بيايي. اين حكم شامل جانشينان ايشان اعم از
امامان معصوم، علماء دين، مراجع تقليد و مقام رهبري هم مي شود؛ چرا كه جانشيني پيامبر فقط براي گرفتن سهم امام نيست، بلكه جانشينان ايشان هم بايد همان وظيفه اي كه به عهده پيامبر بود را در حد توان انجام دهد؛ بايد دين و ارزش هاي ديني را حفظ كند؛ بايد مراقب باشد كه در دين بدعتي گذاشته نشود.
پس در درجه اول بايد بدانيم فتنه اي در كار است، و بعد فتنه جويان را شناسائي كنيم. در فتنه هاي پيچيده، فتنه جو خود را به عنوان دوست معرفي مي كند و با فرافكني، ديگران را به عنوان فتنه جو معرفي مي كند.
امام خميني- رحمه الله- مي فرمود: «شيطان بزرگ آمريكاست». خيلي از دوستان مي گفتند: «در حالي كه اتحاد جماهير شوروي كه مهد كمونيسم و بي خدائي و بي ديني است، وجود دارد، چرا آمريكا شيطان بزرگ معرفي مي شود. آن ها كه حداقل بعضي از پيامبران را قبول دارند». اما امام با آن فراست خدادادي، همان وقتي كه دست نشانده هاي شوروي در ايران سركار بودند، فرمود: «شيطان بزرگ آمريكاست، هرچه فرياد داريد بر سر آمريكا بزنيد».
- شناسائي نقشه هاي دشمن؛ بعد از شناسايي فتنه جويان بايد بفهميم چه راه كارها و چه نقشه هائي دارند و قصد دارند از چه راه هايي نفوذ كنند. در جنگ فرهنگي مانند جنگ نظامي، بايد نقاط آسيب پذيرمان را شناسايي كنيم. بايد ديد كجاي فرهنگ ما آسيب پذير است و دشمن مي تواند از آن جا وارد عمل شود. بايد در مقابل سلاح هاي دشمن، سلاح هاي متناسبي داشته باشيم.
1-الشمس/ 8.
2-كامل الزيارات، ص .228
3-البقره /.120
4-الاسراء/ .73
5-همان/ 74 و .75
پاورقي

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14