(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


شنبه 15 مرداد 1390- شماره 19992

مجمع ناشران : بيانات رهبر انقلاب در ديدار با كتابداران منشور حركتي مجمع ناشران انقلاب است
تفسيري بر داستان كوتاه «آمريكا وجود ندارد» اثر پتربيكسل
آمريكا «وجود» ندارد!
فروش پنهان آثار نويسنده پوچ گرا
درآمد بار ديگر ماه يزدان



مجمع ناشران : بيانات رهبر انقلاب در ديدار با كتابداران منشور حركتي مجمع ناشران انقلاب است

نشست خبري مجمع ناشران انقلاب اسلامي در تشريح مواضع خود پيرامون منويات رهبر انقلاب در حوزه كتاب و كتابخواني با حضور محمدعلي فقيه مديرعامل انتشارات شاهد، محمد حمزه زاده مديرعامل انتشارات سوره مهر، سيد غلامرضا حسيني مديرعامل سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي و ميثم نيلي قائم مقام مديرعامل مجمع ناشران انقلاب اسلامي در خبرگزاري فارس برگزار شد.
فقيه: بيانات رهبر انقلاب منشور مجمع ناشران قرار مي گيرد
محمدعلي فقيه مدير انتشارات شاهد در اين نشست خبري با تبيين برنامه هاي مجمع ناشران انقلاب عنوان كرد: با توجه به اهدافي كه در چشم انداز مأموريت اصلي مجمع ناشران انقلاب اسلامي وجود دارد انشاءالله بيانات جامع رهبر انقلاب در ديدار با كتابداران به عنوان منشور مجمع ناشران قرار گرفته و در دستور كار دفتر مطالعات مجمع قرار داده مي شود تا راهكارهاي اجرايي و لايه هاي زيرين اين مباحث كه عميق بوده استخراج و در اولين فرصت منويات رهبر انقلاب را در عرصه اجرا شاهد باشيم.
به گفته فقيه، نكته مهم اينكه رهبر انقلاب در ديدار با كتابداران سراسر كشور اشارات جدي داشتند كه دست اندركاران نشر نبايد اكتفا كنند به اينكه هر كتابي به آساني وارد عرصه نشر شود چرا كه خود مخاطب مي تواند اثر را انتخاب كند.
مدير انتشارات شاهد به قرائت بخشي از سخنان رهبر انقلاب پرداخت و تصريح كرد: اين يكي از مظاهر جنگ نرم است كه معظم له در ديدار با كتابداران آن را هشدار دادند آن هم با لحني زيبا و قابل تشخيص تا مردم اهل تشخيص باشند و هر نوع كتابي نبايد وارد بازار كتاب شود چرا كه بايد انتخاب برعهده افراد نهاده شود.
فقيه خاطرنشان كرد: ما بايد به اين هشدار به عنوان يك موضوع اصولي بنگريم و در پي اين باشيم كه ناشران و سياستگذاران نشر را ترغيب كنيم كه مباني اين موضوع وضع شود و اين امر را مميزي به معناي منفي قلمداد نكنيم بلكه از آن به عنوان سياستگذاري براي بانيان حوزه كتاب برداشت كنيم.
وي افزود: نكته اي كه وجود دارد اينكه هر نوع توليدي از كتاب نبايد مصروف شود، زيرا كتاب به دست مصرف كننده يعني آحاد مردم مي رسد در اين راستا رسانه ها نقش مهمي ايفا مي كنند كه فرهنگ كتابخواني به عنوان ابزار مصرف تبليغ شود.
مديرعامل انتشارات شاهد با اشاره به سخنان رهبر انقلاب در رابطه با تبليغ كتاب در رسانه ها بيان كرد: مقام معظم رهبري به تبليغ مواد مضر در رسانه ها اشاره كردند و فرمودند: «چرا كتاب به عنوان منبع مفيد كمتر مورد تبليغ قرار مي گيرد؟» از اين رو ما در مجمع ناشران انقلاب از رسانه ها اين خواسته را داريم كه چه تأثيراتي در رسانه ها در حوزه فرهنگ و كتابخواني ايفا كردند؟ چرا كه رهبري فرمودند: هيچ امري جاي كتاب را نمي گيرد. البته ايشان فرمودند: «رسانه ها و امكانات امروزين جاي كتاب را نگرفته و تنها مي توانند مكمل باشند.»
فقيه در ادامه يادآور شد: همه رسانه ها وظيفه اي در بحث فرهنگ و موضوع كتاب و كتابخواني دارند اما هنگامي كه رهبر انقلاب آن را به عنوان اصل مورد تأكيد قرار مي دهند بايد مجموعه اي آن را رصد كرده و اين نتيجه رصد را به دست اندركاران، تصميم گيرندگان و خود حضرت آقا به عنوان هدايتگر كلي كشور ارايه دهند.
وي در ادامه سخنان خود اظهار داشت: ساز و كاري در مجمع طراحي شده و يكي از آنها بحث رصد است كه هنگامي كه اين بحث نتايج علمي خود را داشته باشد رسانه اي خواهد شد از جمله يكي از موضوعات رصد اين است كه بدانيم رسانه ها تا چه ميزان كار خود را انجام مي دهند و باتوجه به منشور، كار خود را چگونه پيش برده اند.
فقيه در پايان سخنان خود به مهمترين برنامه هاي مجمع در سال 90 اشاره كرد و گفت: تعدادي از برنامه هاي كلان سال 90 كه قابل اجرا بوده و در هيئت مديره نيز به تصويب رسيده عبارتند از تأسيس فروشگاه بزرگ كتاب، تأسيس شركت توزيع، شبكه كردن فروشگاه هاي ناشران عضو، راه اندازي برنامه هاي تلويزيوني زنده ، متشكل كردن فعالان و گروه هاي ترويجي كشور، حضور در بازار بزرگ كتاب انقلاب (با تأسيس يك فروشگاه). تأسيس جايزه ويژه مجمع انقلاب اسلامي هم در دستور كار است كه امسال مطالعات آن انجام مي شود تا طرح خوبي تدوين شود و جايزه ويژه مجمع براي توليد، توزيع و ديگر عرصه هاي نشر راه اندازي شود.
حمزه زاده: همه نويسندگان و ناشران مسئول هستند
دراين مراسم محمد حمزه زاده گفت: اين نشست درباره يكي از مهم ترين و فوريت دارترين مسائل فرهنگي كشور يعني كتاب و كتابخواني است و از محضر رهبر انقلاب اسلامي تشكر مي كنم كه درميان اين همه مسائل فراگير كشور و جهان اسلام ايشان توجه ويژه اي به حوزه كتاب و كتابخواني دارند و در آخرين توجه شان در جمع كتابداران و همكاران كتابخانه هاي عمومي مسائل مهمي را مطرح كردند.
وي افزود: مجمع از زمان اعلام موجوديت رسمي خود كه حدود شش ماه از آن مي گذرد بر خودش فرض مي داند كه منويات مقام معظم رهبري را پيگيري كند و كاري كند كه نشر در حوزه انقلاب اسلامي در جامعه اسلامي و دنياي كنوني شأن و جايگاه خودش را پيدا كند.
حمزه زاده با بيان اينكه تعاريف زيادي از فعاليت هاي مجمع ناشران انقلاب اسلامي بيان شده است اظهارداشت: نشر كشور ما به دلايل تاريخي، فني، فرهنگي و سياسي از ابتداي تأسيس خود دچار بي سازماني بوده و از اين بي سازماني در طول اين سالها لطمه خورده است اما در كنار آن به دليل جو غالب فرهنگي در جامعه ايراني و اسلامي پيشرفت هايي هم داشته است؛ در كل مي توان گفت اين مجمع مي خواهد به عنوان سيستم عامل نشر انقلاب در كشور عمل كند و اين به آن معنا است كه نقش مديريت، نقش كنترل، نقش سازمان دهي و محوريت را براي حوزه نشر انقلاب اسلامي ايفا كند.
وي همچنين با تقدير از نقش رهبرانقلاب چه در دوره رياست جمهوري ايشان و چه در دوره رهبري در توجه به كتاب و كتابخواني اظهارداشت: ايشان تاكنون درباره كتاب و كتابخواني صحبت هاي بسيار مهمي داشته اند كه اين صحبت ها چندين جلد شده است. اما عصاره فرمايشات ايشان اخير در جمع كتابداران عرضه شد و چراغ راه نشر كشور و جامعه كتابداران ما مي تواند قرار بگيرد.
حمزه زاده همچنين از تدوين يك بيانيه درباره سخنان اخير مقام معظم رهبري درباره كتاب و كتابخواني ازسوي مجمع ناشران انقلاب اسلامي خبر داد.
وي همچنين در پاسخ به اين سؤال خبرنگار فارس كه مجمع ناشران انقلاب اسلامي چگونه مي تواند در پالايش كتاب هاي مفيد و مضر در كتابخانه ها و كتابفروشي ها اقدام كند اظهارداشت: مراكز مسئول مدتهاست كه مشغول پالايش اين كتاب ها هستند، مجمع در بخش كتابهاي منتشرشده در حوزه رصد اين كتاب ها بانك هاي اطلاعاتي ايجاد مي كند و نتيجه را دراختيار مراكز مذكور قرار مي دهد. اين مجمع همچنين درباره كتاب هاي در حال انتشار معتقد است بايد كنترل بيشتري در حوزه ترجمه به خصوص كتاب هايي كه موج ايجاد مي كنند و طراحي شده حركت مي كنند، انجام شود. علاوه بر دستگاه هاي مسئول همه نويسندگان و ناشران در جاي خود مسئول هستند و علاوه بر اين نظارت بايد ايستگاه هاي ديگري براي فعال شدن توزيع كتاب ها و فروش آنها و معرفي سيرهاي مطالعاتي فعال شود.
حمزه زاده درپاسخ سؤال ديگر خبرنگار كه آيا مجمع به عنوان يك شخصيت حقوقي اقدام به مذاكره با صدا و سيما براي تبليغ كتاب كرده است يا خير گفت: با همه توجهي كه رسانه ها به مسئله كتاب دارند خيلي محترمانه بايد بگويم اين توجه ها جهت دار نيست و خيلي عمومي است و با منويات انقلاب و رهبر انقلاب فاصله دارد ساعت ها برنامه كتاب درصداوسيما اجرا مي شود. اما چون جهت دار و هم جهت نيستند تأثير محسوسي ندارد و پيشنهاد ما درباره راديوكتاب به آنجا منجر شد كه مجمع در تهيه نرم افزار و برنامه هاي اين راديو كمك كند.
وي افزود: درصداوسيما برنامه هاي مربوط به كتاب داريم كه گاه در تقابل با جهت گيري هاي نظام كتاب و چهره معرفي مي كنند كه نوعي بي طرفي مضر است . برنامه هاي صداوسيما در جهت توسعه نشر انقلاب اسلامي نيست.
اين عضو هيئت مديره مجمع ناشران انقلاب اسلامي درپايان با برشمردن دفترهاي تشكيل شده در اين مجمع گفت: سازمان دهي مجمع ناشران انقلاب اسلامي اساسا براساس آسيب شناسي نشر انقلاب اسلامي بوده و هر دفعه در مجمع براي پيگيري مأموريتي دفتري تشكيل شده است.
حسيني: طرح تأسيس فروشگاه كتاب و «راديو كتاب» اجرايي مي شود
دراين مراسم سيدغلام رضا حسيني مديرعامل سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي، بيان داشت: نظام جمهوري اسلامي فرصت تاريخي در اختيار ما قرار داده است و رهبر معظم انقلاب به عنوان فردي خلاق و كتاب خوان حرفه اي هستند با اين وجود همه چيز براي گسترش فرهنگ كتاب خواني مهيا است و در اين زمينه صحبت هاي رهبر معظم انقلاب بايد نقشه راه ما باشد.
وي اضافه كرد: فرمايشات مقام معظم رهبري بيشتر در باره بحث كتاب و كتابخواني است و اگر ما فرمايشات چند روز اخير ايشان را بازخواني كنيم متوجه اين سخن ايشان كه «كتاب روز به روز در جامعه بشري اهميت بيشتري پيدا مي كند؛ ابزارهاي نوظهور مهم ترين كارهايشان اين است كه مجموعه كتاب ها و خود كتاب ها را به مخاطبان منتقل كنند.»، مي شويم .
حسيني ادامه داد: فرمايشات مقام معظم رهبري منظومه اي را پيش روي ما گذاشته و نقشه راهي را تبيين مي كنند چرا كه ايشان برخلاف اينكه در جامعه از بي اقبالي از كتاب سخن گفته مي شود به ما اميد مي دهند و به ترويج كتاب توجه داشته و تمام دستگاه هاي مسئول را موظف مي كنند.
وي افزود: معتقدم باتوجه به بيانات صريح مقام معظم رهبري، اهالي فرهنگ كه مي توانند ناشران، بخش هاي مختلف فرهنگي كشور و دستگاه هاي تبليغي باشند اگر در اين فرصت تاريخي به وظايف خودشان عمل نكنند قطعاً در برابر اين وظيفه، مسئول هستند .
حسيني اضافه كرد: ما بايد از اين فرصت به بهترين شكل استفاده كنيم چرا كه در راستاي چشم انداز 20 ساله افق 1404 مي توانيم متمم اين چنيني در عرصه كتاب داشته باشيم يا در نهايت شبيه نقشه جامع علمي كشور يك نقشه جامع فرهنگ كتاب و كتابخواني نيز تبيين كنيم و در مراجع قانوني و ذي صلاح تصويب شود تا نسبت به آن بتوانيم بحث كتاب و كتابخواني را پي گير باشيم.
وي با بيان اينكه در بيانات مقام معظم رهبري به بحث تبليغ به صورت جدي پرداخته شده است، بيان كرد: هم اكنون در كشور به بحث تبليغ با نگاهي تجاري نگريسته مي شود و به نوعي دستگاه هاي مختلف به تبليغ به عنوان امري بازرگاني نگاه مي كنند.
حسيني تصريح كرد: معتقدم بايد رويكرد تبليغ عوض شود و در عرصه كتاب بايد نگاه بازرگاني به تبليغ را در دستگاه هاي مختلف همانند صدا و سيما و راديو برداريم و اين امر در تبليغ مستقيم و غيرمستقيم بايد اجرايي شود. مديرعامل سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي گفت: مجمع ناشران انقلاب اسلامي در برنامه هايي كه براي سال 90 خود تدارك ديده بحث شبكه كردن فروشگاه هاي كتاب اعضاي مجمع است كه ان شاءالله نيمه دوم سال محقق مي شود.
وي با بيان اينكه در بحث شبكه كردن فروشگاه هاي كتاب اعضاي مجمع كار جمع آوري بانك هاي اطلاعاتي انجام شده است، اضافه كرد: از ديگر برنامه هاي اين مجمع در سال 90 مي توان به طرح تأسيس فروشگاه كتاب كه مصوبه اوليه آن تصويب شده و پيگير مراحل بعدي آن هستيم، اشاره كرد.
حسيني ادامه داد: كار جديدي كه به پيشنهاد مجمع در حال راه اندازي آن هستيم «راديو كتاب» است كه جلسات مقدماتي آن برگزار شده است.
نيلي: ارزيابي مجمع از «سير مطالعاتي در كشور» مثبت نيست
در اين مراسم ميثم نيلي، قائم مقام مديرعامل مجمع ناشران انقلاب اسلامي، بيان داشت: حوزه كتاب و كتابخواني يكي از حوزه هاي مهم فرهنگي است و عرصه كتاب به عنوان يك امر فرهنگي ارتباط ويژه اي با انسان دارد و آنچه كه در اين راستا توليد و مصرف مي شود اذعان انسان است.
وي اضافه كرد: مقولات فرهنگي ما بايد براساس نياز و اقتضائات انسان تعريف شود و به نوعي مقولات فرهنگي براي پر كردن خلأها و اقتضائات فرهنگي جوامع مختلف مد نظر ناشران قرار گرفته و در كشور بايد به اين امر توجه شود.
نيلي ادامه داد: حوزه تربيت از مخاطب آغاز مي شود و به قول شهيد باهنر «تربيت از مخاطب آغاز مي شود و به جايي كه تربيت كننده مي كند خواهد رسيد»، لذا بايد مخاطب شناس بوده و در اين راستا به نشر آثار بپردازيم. وي گفت: اگر مخاطب شناس باشيم مي توانيم به امر كتاب و كتابخواني نيز بيانديشيم و ناشران بايد خلأهاي موجود در امر كتاب و كتابخواني را پر كنند، يكي از مشكلات ناشران انقلاب اسلامي «سير مطالعاتي در كشور» است. قائم مقام مدير عامل مجمع ناشران انقلاب اسلامي گفت: يكي از مشكلات اين عرصه كه ناشران انقلاب اسلامي با آن مواجه بوده و حوزه مد نظر مقام معظم رهبري نيز به شمار مي رود «سير مطالعاتي در كشور»، ارتقاء و مستمر شدن آن در سطح جامعه است.
وي اضافه كرد: معتقدم همان طور كه انسان در اقتضائات جسمي خود به يك رژيم غذايي خوب و كاملا حساب شده نيازمند بوده در ارتباط با مسائل روحي هم احتياج به غذاي روح است يا به نوعي يك انسان به رژيم انديشه اي و روحي نيازمند است و بايد آن را تأمين كنند.
نيلي با بيان اينكه اقتضائات انساني براي گروه هاي سني مختلف و يا گروه هاي مختلف اجتماعي متفاوت است، ادامه داد: ارزيابي مجمع ناشران انقلاب اسلامي از «سير مطالعاتي در كشور» ارزيابي مثبتي نيست چرا كه خلأهاي مختلفي در حوزه هاي گوناگون وجود دارد.
نيلي با بيان اينكه ديدباني درستي از خلأهاي موجود و انساني مختلفي وجود ندارد و بايد به اين سمت رفته و اهداف خود را پيش برد، افزود: بايد با توجه به اقتضائات سني و مسائل مختلفي همچون بومي، زبان و آداب و رسوم به صورت تخصصي اين كار انجام شود يا به نوعي كارها بايد علمي و حساب شده و براساس دانش و بينش انجام شود.
قائم مقام مديرعامل مجمع ناشران انقلاب اسلامي با بيان اينكه بايد از چاپ كتاب هاي ساده به سمت كتاب هاي مشكل تر برويم و بايد اين سير امتداد يابد، گفت: ما داراي راهبرد و مفاهيم هاي مختلفي هستيم كه در دوره هاي مختلف بايد بيان شود.
نيلي اضافه كرد: يكي از نكات مدنظر رهبري اين بود كه تنها كتاب هاي آسان و ساده نبايد در دسترس مردم قرار گيرند بلكه كتاب هاي مشكل هم بايد وجود داشته و به آنها عرضه شود تا مردم انديشيدن را ياد بگيرند. البته بايد بحث تفكيك كتاب براي افراد، اقشار و سنين مختلف انجام شود كه البته قانوني در اين زمينه تدوين شده و اين كار در حوزه وظايف وزارت ارشاد است.
نيلي ادامه داد: ما براي برخي از گروه هاي سني حرفي براي گفتن نداريم نه اينكه مطلبي وجود نداشته باشد بلكه مطالب بسيار است اما جدي و مدون براي عرضه به مخاطب تدوين نشده است، همچنين اگر كتاب هاي مفيد را با سير مناسب براي مقاطع مختلف سني تدوين كنيم خود به خود كتاب هاي مضر، غيرمفيد و كتابسازي شده منزوي مي شوند.
وي افزود: در اين راستا رسانه ها موثر هستند چرا كه برخي اوقات سير دادن در رسانه ها اتفاق مي افتد و براي كتاب و كتابخواني در راديو و رسانه هاي مكتوب برنامه هايي اجرا مي شود كه اگر اين برنامه ها به درستي برنامه ريزي شود يك سير مطالعاتي و انديشه مناسبي به مخاطبان عرضه مي شود كه هم در رونق اقتصادي حوزه نشر و هم به تأثيرات تربيتي در مخاطب تأثيرگذار است.
قائم مقام مديرعامل مجمع ناشران انقلاب اسلامي گفت: اين مسئله نيست كه كتاب مفيد و غيرمفيد تعريف خط كشي شده اي به معني كاملي نداشته باشد؛ اما گاهي كتابي كه براي يك دانشجوي فلسفه مفيد است براي يك دانش آموز و يك مخاطب عام شايد مضر باشد.
وي با بيان اينكه بايد تفكيك آثار را براي افراد و گروه هاي مختلف تبيين كرد، اظهار داشت: ما در كشورمان درباره كتاب هاي مضر قانون داريم و سال گذشته تجديد مبنايي و ساختاري قانون مربوط به كتاب هاي ناسالم تصويب شد. چرا كه قانوني كه در اين راستا وجود داشت مربوط به سال 60 بود كه تجديد و اصلاحاتي در آن انجام شد.
نيلي ادامه داد: اين قوانين و چارچوب ها توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي تبيين شده است و دستگاه ها و ديگر سازمان ها به ازاي خريد و يارانه اي كه به مخاطبان و ناشران پرداخت مي شود اين دسته بندي بايد متناسب با مخاطبان خودشان انجام دهند.
وي افزود: ناشران انقلاب اسلامي تا حد زيادي به جاي اينكه به آثار مضر فكر كرده و از آن جلوگيري كنند، به توسعه و ترويج كتاب هاي مفيد خواهند پرداخت. چرا كه كتاب هاي خوب در كشور توليد مي شود اما درست به دست مخاطبان نمي رسد.
نيلي در پايان، بيان كرد: دغدغه مجمع ناشران انقلاب اسلامي ، فرهنگ و گفتمان اسلامي است كه علاقه مند به ترويج آن است، اگر كارهاي ايجابي انجام شود ، بسياري از مشكلات و عوارضي كه در حوزه نشر و جامعه وجود دارد برطرف مي شود.

 



تفسيري بر داستان كوتاه «آمريكا وجود ندارد» اثر پتربيكسل
آمريكا «وجود» ندارد!

محمدباقر رضايي (رجبعلي)
داستان كوتاه مورد بحث، در مجموعه اي به همين نام از نويسنده اي آلماني به نام پتربيكسل، با ترجمه بهزاد كشميري پور توسط نشر مركز چاپ شده است. اين داستان، حكايتي عجيب و درعين حال سر راست و ساده در خود دارد. عجيب از اين نظر كه در قالب خاص خود، مسئله وجود آمريكا را طوري مطرح مي كند كه ما واقعا و با تمام وجود، يك ساختمان بلندمرتبه را، البته بدون اسكلت بندي و زيرسازي درنظر مي آوريم؛ و سرراست براي اين كه روايت قصه اش از شدت سادگي، احتمال دارد زياد جدي گرفته نشود. در حالي كه داستاني است بسيار جدي، مهم و تأثيرگذار كه اتفاقا قدرت تأثيربخشي اش از همين سادگي نشأت گرفته است.
دراين مورد اما، نكته اي را نبايد فراموش كرد و آن اين كه نويسنده دقيقا مي داند چه نبايد بگويد. و براي همين جاهاي خالي است كه سبك بيكسل، خوشايند اغلب منتقدان حرفه اي است.
اين فضاهاي خالي، به خصوص در داستان مورد بحث، باعث تصور و تجسم فضاهاي جعلي، حماقت آميز، خشونت بار و ابلهانه است كه به طور كاملا آگاهانه، با علامت هايي كه نويسنده در جاي جاي داستان تعبيه كرده، مخاطب را به سمت پيام مورد نظر، هدايت مي كند. اين علامت ها، بيشتر در قالب كلماتي نمود مي يابند كه درفضاي كلي داستان منتشرند. كلماتي مثل: حقه باز، خيالاتي، متقلب، خيكي، كوتوله، په په، دراز، شرور، عبوس، آروغ، جلاد، كسل، بي حوصله، احمق، كله خر، چاقو، خطرناك، شراب، خستگي، كسالت و ...
وقتي داستاني با اين كلمات آميخته مي شود، مثل آن است كه يك انسان، دائم به زشتي ها فكر كند و در روانشناسي اش مشخص شود كه اساساً دچار نابساماني هاي رواني است.
اينجا اما نويسنده، آگاهانه چنين واژه هايي را در جمله گنجانده، تا فضاي مورد نظر را در مقابل نگاه مخاطب، هدفمند و جهت دار جلوه دهد. اين ترفند ادبي، به چند منظور صورت گرفته. اولا به طور كلي مي خواهد بگويد: آمريكا «وجود» ندارد. يعني جنم و مرام و معرفتي در كار نيست. و ثانيا اينكه: اساسا چيزي به عنوان آمريكا، نيست و اگر هم ظاهراً هست، واقعي نيست و جعلي است. اين البته نظري كلي است. وقتي داستان را با دقت بخوانيم، وارد جزئيات مي شويم و از طريق اين ريزه كاري هاي فني، دريافتمان چيزي جز آنچه گفته آمد، نخواهد بود.
در شروع داستان با حدود پنج، شش سطر، بذر دروغ و عملكردي كه باعث شك و ترديد است، در باغچه ذهن مخاطب پاشيده مي شود: «داستاني دارم از مردي كه داستان ها حكايت مي كرد. بارها به او گفتم كه داستانش را باور نمي كنم. بهش گفتم:«شما دروغ مي گوييد.»گفتم:
« شما حقه بازيد، خيالاتي هستيد. شما كلك مي زنيد.» هيچ فايده اي نداشت و او همچنان با خيال راحت داستاني تعريف مي كرد و تا كه من داد مي زدم:«حقه باز، خيالاتي، متقلب» نگاه عميقي به من مي انداخت، سري تكان مي داد، لبخند تلخي مي زد و خيلي آرام مي گفت:«آمريكا وجود ندارد.» براي تسلايش قول دادم كه داستانش را بنويسم.»
نويسنده با اين مقدمه، داستان اين مرد را مي نويسد تا به موضوع موردنظر، هويتي مستند گونه بدهد. در پايان داستان هم از قول همين مرد مي نويسد:«تا به حال آمريكا نبوده ام. فكر هم نمي كنم كه آمريكا وجود داشته باشد. شايد مردم، اين كارها را مي كنند تا دل «كلمبين» نشكند. هنوز هم وقتي دو نفر درباره آمريكا صحبت مي كنند، چشمكي به هم مي زنند و تقريباً هيچ وقت اسم آمريكا را بر زبان نمي آورند. بلكه غالباً چيز مبهمي مي گويند، مثلاً ايالات متحد، ينگه دنيا و يا چيزي از اين قبيل.» و...
«شايد براي آنها كه قصد سفر به آمريكا را دارند، دركشتي يا درهواپيما، داستان كلمبين را تعريف مي كنند. و آنها هم خودشان را جايي قايم مي كنند و بعد برمي گردند و از گاو چران ها، از آسمانخراش ها، از آبشار نياگارا و مي سي سي پي، از نيويورك و سانفرانسيسكو تعريف مي كنند. درهرحال اما، همه، يك جور تعريف مي كنند و همه، چيزهايي مي گويند كه قبل از سفر هم مي دانسته اند، و اين خيلي مشكوك است.»
اما اصل داستان چيست؟ همان داستاني كه نويسنده براي تسلاي دل مرد قول داد آن را بنويسد تا ما بدانيم به چه علتي مي گويد آمريكا وجود ندارد.
ماجراي آن داستان از 500 سال قبل و از دربار پادشاه اسپانيا آغاز مي شود. تمامي آنچه كه از بلاهت وحماقت اغلب پادشاهان شنيده ايم، در دو سه صفحه، با روايتي سنتي، پيش چشم ماست. به نظر مي رسد نويسنده به طور آگاهانه، ماجراي دلقك هاي دربار و ساده لوحي و شيرين كاري آنها را براي پادشاهاني كه از خود آنها نادان تر بودند نوشته تا هم زمان با طرح وجود دروغين آمريكا، باور مخاطب را- دراين زمينه - به سمت تزلزل سوق دهد.
وقتي فكر خواننده داستان، با چنين تزلزلي، شنونده حكايت باشد، بديهي است كه شكاف ايجاد شده در باورش، ديگرپذيراي هيچ قطعيتي نخواهد بود و انعطاف پذيري خاصي براي نگرش هاي تازه خواهد يافت. اينجاست كه، حداقل درباورش، كاخ ها فرو مي ريزند. قدرت ها از هم مي پاشند و مالكيت مطلق ناحق، در ذهنيت او از معنا تهي مي شود.
پادشاه اسپانيا از شدت بيكاري و براي تنوع و تفريح، با دلقك هاي خود سرگرم است. يكي از آدم هاي اطراف او، پسري است به نام «كلمبين» كه به طرزي كاملاً ناگهاني به دل پادشاه راه يافته است. اين كلمبين به صورتي كاملا مسخره و اتفاقي، درياها را درمي نوردد و وقتي برمي گردد، به دروغ به پادشاه مي گويد كه سرزميني كشف كرده است. همه به او مي خندند جز دريانوردي كهنه كار به نام «آمريكو وسپوچي» كه به دنبال آنچه كلمبين گفته است، مي رود و وقتي برمي گردد، نه تنها كلمبين را لو نمي دهد، بلكه «جلوي پادشاه ايستاد. زير چشمي نگاهي به كلمبين انداخت؛ چشمكي زد. نفس عميقي كشيد. دوباره چشمكي به كلمبين زد و با صدايي غرا و شمرده، طوري كه همه بشنوند گفت: پادشاه من، آن سرزمين وجود دارد. كلمبين خوشحال از اينكه وسپوچي او را لو نداده، به سوي او دويد، بغلش كرد و بلند گفت: آمريكو، آمريكوي عزيز من. و مردم گمان دارند كه اين، اسم آن سرزمين است و از آن پس، به آن سرزمين كه وجود ندارد، گفتند: آمريكا.»
خود كلمبين اقرار مي كند كه نه آن موقع و نه بعدها، هيچ گاه نفهميد كه آمريكو وسپوچي چه منظوري داشت كه دروغ او را لو نداد.
«همه عمرش شك داشت و جرأت هم نمي كرد حقيقت را از دريانورد كهنه كار جويا شود.»
نويسنده با تلفيق يك واقعيت تاريخي (گيرم به روايت خودش)، و با تخيلي هنرمندانه، مبنايي را كه براساس دروغ بنا نهاده شده، محور قرار مي دهد و از آن، داستاني مي سازد. داستاني كه او از كار درآورده، امتياز چنداني از نظر تكنيكي و فني ندارد. نمره اي كه مي گيرد، از انتخاب موضوع براي داستان و نحوه برخورد با آن است. چون شعار نمي دهد. حرفهايش را، آنجا كه مربوط به موضوع اصلي است، صريح نمي گويد و راهش را مستقيم نمي رود. بيشتر، از حاشيه ها مي گويد تا خواننده، موضوع اصلي را خود درك كند. ظرافت هايي كاملا نامحسوس در داستان به كار زده كه همچون شكر حل شده در يك نوشيدني، عمل مي كند. پيدا نيست اما هست. در پايان داستان مي گويد: «اما مردم همچنان بر سر اينكه كلمبوس (همان كلمبين) واقعاً كي بوده جر و بحث دارند. من اين را مي دانم.»
اين را درباره آمريكا نمي گويد. درباره كسي مي گويد كه به دروغ، كشف آنجا را مطرح كرده. بيكسل دروغ را نمي سنجد، دروغگو را زير سؤال مي برد. به ريشه مشكوك است. اين كلمبين واقعاً كي بوده؟ پسر بچه اي فقير كه يك روز وقتي شاه مي خواهد دلقك دربار را دار بزند و همه مردم را براي تماشا فرا مي خواند، هيچ كس به تماشا نمي آيد جز پسركي كوچك و رنگ پريده و خجالتي كه خدمتكاران او را كشان كشان به حضور پادشاه مي آورند و او با حرفهاي با مزه اش در دل شاه جاباز مي كند. بقيه چه كساني اند؟ اين مهم نيست. مهم نقشي است كه آنها در رابطه با موضوع مورد نظر نويسنده دارند.
هيچ ارزشي در روابط آنها مطرح نيست. هرچه هست دروغ و تمسخر و تحقير است. تنها نكته مثبتي كه در اين بين وجود دارد، نحوه برخورد «آمريكو وسپوچي» با پادشاه و كلمبين است. او جايي را كه كلمبين مي گويد، نديده، اما وقتي از سفر دريايي برمي گردد و براي نجات كلمبين از خشم پادشاه، به دروغ، كشف او را تأييد مي كند، نشان مي دهد كه مرام و معرفت او را بايد تنها حسن قضيه كشف آمريكا بدانيم. با اين دروغ مصلحت آميز، اين دريانورد كهنه كار، نشان مي دهد كه براي قدرتها هيچ ارزشي قائل نيست و وقتي پاي پسركي فقير و خطر خشم و مرگ در ميان باشد، ارزشش را دارد كه انسان، قدرت را با دروغي زيبا بفريبد و سرش را به رؤياي وسعت خاك، حواله دهد.

 



فروش پنهان آثار نويسنده پوچ گرا

رقيه عزيزي شيركوهي
بعداز فتنه 88 وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي از لغو مجوز انتشار كتاب هاي «پائولو كوئيلو» خبر داد؛ اما فروش پنهان آثار اين نويسنده پوچ گرا و عامل صهيونيسم در بسياري از كتاب فروشي هاي خيابان انقلاب، زنگ خطري است كه گويا مسئولان فرهنگي كشور از آن غافلند!
چندماه اخير خروجي خبرگزاري ها و رسانه هاي غربي جولانگاه انتشار اخباري پيرامون «پائولو كوئيلو» نويسنده جنجالي آمريكاي جنوبي بود؛ در اين راستا ابتدا خبر ممنوعيت انتشار آثار اين نويسنده شبه عرفان گرا منتشر شد كه با واكنش هاي مثبت و منفي بسياري از خبرگزاري ها و رسانه ها همراه بود. چرا كه «پائولو كوئيلو» اعلام كرده بود كه فايل ترجمه شده آثار خود به زبان فارسي را براي دانلود رايگان براي كاربران ايراني، روي پايگاه رسمي خود قرار مي دهد.
سيدمحمدحسيني، وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي نيز در جمع خبرنگاران گفته بود تنها ناشري كه در ايران آثار كوئيلو را منتشر مي كرد، لغو مجوز شد، چرا كه اين ناشر در اتفاقات سال گذشته، عامل استكبار در ايران بوده است؛ از اين سخن مدت ها مي گذرد و براي بررسي اقدام وزارت فرهنگ در اين راستا به سراغ برخي كتاب فروشي هاي ميدان انقلاب رفتيم.
پشت ويترين كتاب فروشي ها اثري از كتاب هاي «پائولو كوئيلو» نويسنده برزيلي و غرب گرا نيست؛ اما وقتي به داخل فروشگاه رفته و از فروشنده درباره آثار «كوئيلو» سؤال مي كنم، هر كتاب فروش از 18 اثر اين نويسنده حداقل پنج تا هشت عنوان كتاب او را نشانم مي دهد و برخي از كتاب فروشي ها با افتخار تمام از داشتن تمام آثار اين نويسنده سخن مي گويند.
بعضي از كتاب فروشي ها از استقبال از آثار «پائولو كوئيلو» مي گويند و از اينكه اين آثار فروش مي روند، خوشحالند. انتشارات و مترجم كتاب هاي كوئيلو تغيير كرده است، يعني ديگر «آرش حجازي» متهم به قتل ندا آقاسلطان» به ترجمه اين اثر نمي پردازد. بلكه انتشارات ديگري با مترجم ديگري به ترجمه اين آثار مي پردازد.
اين امر در حالي است كه وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي مترجم و ناشر كتاب «پائولو كوئيلو» را عامل استكبار در ايران دانسته و از ادامه فعاليت اين انتشارات ممانعت كرد؛ سؤال اينجاست كه چگونه با وجود اين تمهيدات هنوز آثار اين نويسنده شبه عرفان گرا با ناشران متعدد در كشور منتشر و به سهولت در دسترس جوانان و نوجوانان اين مرز و بوم قرار دارد!
«پائولو كوئيلو» از زمره نويسندگاني است كه صهيونيست ها بارها او را تاييد كردند . او در سپتامبر 1999 پس از سفرهاي طولاني به دورترين نقاط جهان از سرزمين هاي اشغالي فلسطين ديدن كرد و آثارش در اين كشور منتشر و از فروش بسيار بالايي برخوردار شد مسئولان رژيم صهيونيستي از انديشه ها و باورهاي ديني اين مستكبر حمايت كردند.
ناشراني كه در سرزمين هاي اشغالي به نشر آثار «پائولو كوئيلو» مي پرداختند از اينكه روزي همه مردم جهان به خريد و مطالعه آثار اين نويسنده صهيونيست و غرب گرا بپردازند، ابراز خشنودي و رضايت مي كردند.
البته درگذشته كشور ما نيز برخي به نشر افكار و اعتقاد او در جامعه و به خصوص ميان جوانان و نوجوانان اين مرز و بوم دامن زدند؛ «كوئيلو» پيش از آنكه در سال 79 هجري شمسي به ايران بيايد در همايش جهاني سازي «داووس» سخنراني كرده بود، اين همايش يك بار در سال برگزار مي شود و تنها شخصيت هاي عالي رتبه كشورهاي قدرتمند سياسي و اقتصادي در آن حضور مي يابند و حتي شخصيت هاي رده دوم اجازه ورود به اين همايش را ندارند. كوئيلو در اين نشست به توضيحاتي درباره آثار خود و نوع عرفاني كه ترويج مي كند، پرداخت.
در آن جلسه شيمون پرز، از مسئولان عالي رتبه رژيم صهيونيستي از او قدرداني كرد و گفت: «معنويتي كه شما مبلغ آن هستيد در خاورميانه براي ما بسيار مفيد است و ما بدين شيوه مي توانيم صلح و آرامش يهوديان را در كشور خود حكم فرما كنيم.»
در سال هاي گذشته وزير ارشاد دوره اصلاحات كه هم اكنون در فرامرزها عليه كشور خود به تبليغات سوء مي پردازد با حضور «پائولو كوئيلو» در كشورمان به استقبال او رفت و از عرفان گرايي و غرب گرايي «كوئيلو» استقبال مي كرد. اين در حالي است كه اين نويسنده چندين بار در بيمارستان رواني بستري و به دليل فكر منحرف و پوچ گراي خود حتي در برخي از كشورهاي مدعي حقوق بشر نيز جايي ندارد.
هم اكنون همه آثار «پائولو كوئيلو» در ايران ترجمه و با عناوين مختلف بومي سازي و به سهولت در اختيار جوانان و نوجوانان اين مرز و بوم قرار مي گيرد كه اين امر نشان دهنده بي فروغي نظارت متوليان فرهنگي و بي توجهي آنهاست؛ آيا شايسته است در نظامي كه داعيه دار فرهنگ ناب محمدي(ص) است و به واسطه دين شريف خود داراي منابع عميق و غني عرفاني و اخلاقي است، عرفاني ترويج شود كه رژيم صهيونيستي آن را راه دست يابي به آرامش خود مي داند!

 



درآمد بار ديگر ماه يزدان

درآمد بار ديگر ماه يزدان
به فر و شوكت و فيض فراوان
صباح مكرمت گرديد طالع
منور شد جهان از طلعت آن
بهار توبه و آمرزش آمد
مه ايمان و عيد حق پرستان
نسيم مغفرت هر سو وزان است
سحاب مرحمت باشد خروشان
مه روزه است و هنگام عبادت
خوشا حال نكوي روزه داران
درآ درمكتب «صوموا تصحوا»
كه در آن مي شود امراض درمان
هلا بر خود بنازيد و بباليد
كه ايزد را در اين ماهيد مهمان
الا اي معصيت كار گرفتار!
كه از كردار خود هستي پشيمان
چرا بيگانه اي از درگه دوست؟
چرا حال تو زار است و پريشان؟
بنه تاريكي جهل و ضلالت
بيا در پرتو انوار قرآن
مپو زين پس ره شر و شقاوت
بيا اندر طريق خير و احسان
مشو نوميد از عفو خداوند
وگر هستي غريق بحر عصيان

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14