(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


سه شنبه 18 مرداد 1390- شماره 19995

كندوكاوي پيرامون مهم ترين نقش ها وچالش هاي رسانه در عصر ارتباطات (بخش نخست)
وقتي آينه حقيقت با قلم هاشور مي خورد!



كندوكاوي پيرامون مهم ترين نقش ها وچالش هاي رسانه در عصر ارتباطات (بخش نخست)
وقتي آينه حقيقت با قلم هاشور مي خورد!

گاليا توانگر
به راستي تا چه حد مسئله برده داري نوين زنان وكودكان، جنگ هايي كه يك شبه در پس تفكرات هيتلر مآبانه سر برمي آورد و چالش بزرگ بحران هاي اخلاقي و جنسي در قرن حاضر و... محور اصلي بحث هاي رسانه هاي بين المللي و تأثيرگذاري دنياي امروز است؟ مقام و شأن رسانه در حل چوب هاي جادوگري و جعبه هاي مسخركننده روح به تنزل كشيده شده است رسانه ها شعبده بازاني هستند كه چشم مخاطبين را به روي حقايق و چالش هاي اصلي مي بندند و آنها در قفس مسائل حاشيه اي و بي اهميت نظير مدگرايي، تلاطمات اخلاقي و جنسي و جنگ هاي خردكننده و دامنه دار حزبي به دام مي اندازند.
اخيراً هر كس از خانه اعتقادات و تعلقات وطني اش مي گريزد با اتصال به كانال هاي ثروت و قدرت، رسانه اي علم كرده و با كمك جملات پرطمطراق و تحليل هاي دروغين سعي در جذب مخاطبين و همراهاني دارد.
البته هنوز هم معتقديم كه مردم در هر نقطه دنيا بيدارند و بهترين قضاوت را خواهند داشت. چنانچه اين روند ادامه پيدا كند، ديگرمردم به رسانه ها كوچك ترين اعتمادي نخواهند داشت و خود به تكاپوي حقيقت مي افتند. همچنان كه موج بيداري را در بطن ملت هاي مختلف به ويژه خاورميانه ماحصل چنين تكاپوهايي مي دانيم.
رسانه اعم از مكتوب و غيرمكتوب رسالتي دارد كه در صورت دور افتادن از آن رسالت خطير ديگر قداستي نخواهد داشت و خود تبديل به آسيب و خطر خواهد شد. متأسفانه در جهان امروز اكثر رسانه ها وابسته به بنگاه هاي قدرت و ثروت، سعي در جذب مخاطب به هر شيوه ممكن دارند و اين قبيل نشريات، خبرگزاري ها، شبكه هاي تلويزيوني و ماهواره اي تمام تلاششان بر اين محور قرار گرفته كه با اتصال به هر مكانيزمي جذب مخاطب داشته باشند.
حقيقت تلخ اين است كه مكانيزم اصلي رسانه هاي وابسته هيپنوتيزم كردن و خواب نما كردن مخاطبين است. رسانه ها آن چيزي را مي نويسند كه به نفع جناح قدرت و ثروت طرف آنهاست و كمتر نقدهايي را مي بينيم كه در عين بي طرفي در جبهه تعهد بازگوكننده حقيقت باشد.
مشكل بزرگ رسانه هاي قرن ما اين است كه مسائل اصلي و چالش هاي بزرگ دنياي كنوني به حاشيه گذاشته شده و اخبار نه چندان بااهميت نظير جدال احزاب، جدال تفكرات و حتي جدال مكاتب فكري هنوز هم محور بحث هاي رسانه اي بين المللي است.
اقتدار رسانه در صداقت اوست
محمد ذوقي مديرعامل خبرگزاري دانشجو معتقد است كه رسانه هاي دنياي مدرن در قرن حاضر به ابزارهايي كه در اختيار قدرت ها هستند، تبديل شده اند.
وي توضيح مي دهد: «اين يك امر اثبات شده است كه رسانه به هر قدرتي وابسته باشد، بر عملكردش تأثير عميقي مي گذارد. اين قدرت مي تواند امپرياليسم باشد و يا معنويت الهي. يكي از شيوه هاي به استثمار كشيدن دولت هاي استعمارگر همين فضاسازي رسانه اي بوده و هست اين رسانه ها سعي دارند با تكنيك هاي مختلفي چون عمليات رواني، دروغ پراكني و وارنه جلوه دادن حقايق، ذهن ها را به استثمار بكشند.
به نظر من اين كه چقدر يك رسانه جانب حق را رعايت مي كند و در كارش صداقت دارد به اين برمي گردد كه به چه منشأيي تكيه زده و چطور قدرت مي گيرد؟!»
وي ضمن بيان اين مطلب كه رسانه هاي داخلي به تبعيت از فضاي اخلاق مدار و معنويت گراي كشور هنوز به ورطه بي صداقتي محض نيفتاده اند و تنها اقليتي وابسته صرف هستند، مي گويد: «اگر چه هنوز هم محور مطبوعات و رسانه هاي داخلي اخلاق مداري است، ولي از ايده آلي كه براي رسالت خطير رسانه ها در ذهن داريم، فاصله گرفته ايم. دليلش هم اين است كه بحث هاي سياسي از اخلاقيات دور شده و به رسانه ها كشيده شده اند. قطعاً فضاي رسانه اي داخل كشور نسبت به فضاي رسانه اي خارج كشور بسيار صادقانه تر است، ولي با ايده آل هايي كه مقام معظم رهبري نيز در فرمايشات خود مكرراً متذكر شده اند، فاصله داريم. همه ما به ياد داريم كه يكي از شعارهاي پرطمطراق دوم خردادي ها در ايام انتخابات اين بود كه دانستن حق مردم است. اين شعار شايد به ظاهر حق مردم را در خود دارد، ولي اگر هوشمندانه تر فكر كنيم از خودمان مي پرسيم: مگر تا به حال در فضاي انقلاب اسلامي چنين نبوده؟! به نظر مي رسد تصحيح شده اين شعار اين طور باشد: اظهار نظر حق مردم است.»
بيمه سلامت رسانه ها
با تربيت نيروي متعهد
مديرعامل خبرگزاري دانشجو ضمن توصيه به اين كه نبايد به ظاهر دلخوش بود و لااقل براي يافتن حقيقت بايد كنكاش كرد تا به ورطه مسخرين درنياييم، در ادامه مي گويد: «ايجاد فضاي دروغ، فضاي جهت دادن به افكار عمومي بنابه منفعتي كه رسانه مي برد و ده ها شيوه ديگر از دغدغه هاي رسانه هاي وابسته و منفعت طلب است. در چنين بازي سود و زياني تنها مردم و مطالبات به حق آنهاست كه قرباني مي شود. اصل اساسي مطبوعات و رسانه هاي امروزي اين شده كه به هر شيوه اي جذب مخاطب داشته باشند! اما با چه سطح اخباري، با چه نوع تحليل هايي و ارائه چگونه نقدهايي اين هدف را محقق مي كنند؟! جاي بسي تأمل دارد. گسترش قارچ گونه مطبوعات زرد و ارائه اخبار سطح پايين و دم دستي يكي از شايع ترين شيوه هاي جذب مخاطب و حفظ منافع با هر شيوه سخيفي است.»
محمد ذوقي در باب شيوه هاي داخلي نظارت بر رسانه هاي كشور مي گويد: «بعضاً به اين فكر افتاده ايم كه چه مكانيزمي را طراحي كنيم كه مطبوعات رونق بگيرند. به نظر من كار اصلي بايد در فضاي آموزشي دانشگاه ها و دانشكده هاي خبر صورت بگيرد، درست همان جايي كه نيروها تربيت مي شوند.
در فضاي آموزشي وقتي خبرنگار در چارچوب صحيح اسلامي رشد پيدا كرده ديگر سلامت رسانه ها را بيمه كرده ايم و نيازي نيست در جست وجوي مكانيزم هاي نظارتي باشيم.»
وي معتقد است اگرچه فضاي نظارتي در دوره اخير نسبت به دوره اصلاحات خيلي بهتر شده، ولي تفاوت درخور توجهي نداشته و هنوز هم بايد تلاش هاي بيشتري براي تصفيه فضاي رسانه اي صورت بگيرد و تمهيداتي انديشيده شود كه گفت وگوهاي بيشتر و كارشناسانه تري در اين باب انجام شود.
اتصال به بنگاه هاي قدرت و ثروت،
وسوسه دامنگير رسانه ها
احسان صالحي سردبير رجانيوز نيز معتقد است: «در دنياي امروز رسانه ها به بنگاه هاي قدرت و ثروت وابسته اند. هر حزب و تشكيلات سياسي در گام اول براي اتصال به وادي قدرت و ثروت، ابتدا به تأسيس رسانه دست مي زند حتي بنگاه هاي اقتصادي بزرگ دنيا نيز براي خود رسانه تأسيس كرده اند.
به نظر مي رسد الگوي تأسيس رسانه براي اتصال به قدرت و ثروت يك الگوي غربي باشد. وقتي اين الگو در كشورهاي ديگر تسلط پيدا كرد، تبعات و آسيب ها را با خودش وارد كرد.
تنها زماني مي توان از اين آسيب ها مصون ماند كه صاحب رسانه آسيب ها را شناخته باشد ودرماني بيابد.»
وي با ورق زدن تاريخ مطبوعات داخلي كشورمان توضيح مي دهد: «در كشور ما از دوره مشروطه به بعد رسانه ها شكل گرفتند و در يك بازه زماني طولاني مدت تا پيروزي انقلاب اسلامي اغلب در اختيار دربار بوده اند. بعد از پيروزي انقلاب آسيب ديگري متوجه آنها شد و آن كشش پرجاذبه اتصال به كانال هاي ثروت و قدرت بود. اين يك حقيقت تلخ است كه برخي رسانه هاي ما كم و بيش چنين ميلي دارند. البته اين آسيب ريشه اش اين است كه صاحبان رسانه ها ننشسته اند آسيب شناسي كنند و دغدغه دور ماندن از دام ها را داشته باشند، بعضاً از روي ناآگاهي به ورطه قرباني شدن مي افتند. آقا هم بارها در فرمايشاتشان اشاره كرده اند كه يك تقوي جمعي مي خواهد تا رسانه كارگاه قدرت و ثروت قرار نگيرد و تريبوني باشد كه حرف اسلام و انقلاب را بزند. آسيب بزرگ رسانه ها اين است كه محدود به خوشي و ناخوشي احزاب و اصحاب قدرت و ثروت باشند و هر خبري را منتشر نكنند.»
وي ادامه مي دهد: «درفضاي انقلاب اسلامي هدف بزرگ رسانه اي بايد اين باشد كه دقت و صحت خبر را فداي سرعت نكنند. بر اساس اخلاق رسانه اي غيبت بزرگ اين است كه خبري را به كذب منتشر كنيم و اذهان عمومي را درگير دروغ سازيم. حق الناس فقط اين نيست كه به فردي آسيب برسانيم، بلكه حق الناس بزرگتر اين است كه آحاد مختلف جامعه، وقت بگذارند و خبري را در مطبوعات رصد كنند كه پايه و اساسي ندارد. مطمئناً بر طبق اخلاق اسلامي چنين اهمال كاري هايي فرداي قيامت جواب مي خواهد.»
وحدت بخشي به جامعه
مهم ترين رسالت رسانه هاست
جواد آرين منش عضو كميسيون فرهنگي مجلس شوراي اسلامي رمز موفقيت و تعالي انقلاب اسلامي را در طول سه دهه اخير حفظ وحدت و انسجام ملي و اسلامي عنوان كرده و مي گويد: «مهم ترين رسالت و مأموريت رسانه ها ايجاد وحدت و يكپارچگي در جامعه است و مقام معظم رهبري نيز از رسانه هاي متعهد انتظار دارند تا از ورود به مسائل بحث برانگيز و اختلاف افكن پرهيز كنند. رسالت اصلي مطبوعات و رسانه ها بايدتلاش در جهت ايجاد يكپارچگي و همدلي ميان قواي سه گانه، مردم و مسئولان باشد.»
وي ادامه مي دهد: «ملت ايران همواره با تبعيت پذيري از ولايت فقيه و با حفظ همدلي و هماهنگي توانسته اند از فراز و نشيب هاي پيش روي انقلاب اسلامي با موفقيت عبور كنند و در همه دوران هاي حساس و سرنوشت ساز كشور، ثابت كرده اند كه هيچ چيز نمي تواند وحدت و يكدلي آنها را از ميان ببرد. نقش رسانه ها در رسيدن به وحدت كلمه و بالاترين حد انسجام و اتحاد بسيار اثرگذار و اساسي است.»
آرين منش پيرامون نقشه راهبردي رسانه ها توضيح مي دهد: «همه رسانه ها و به ويژه رسانه ملي، امروز نيز بايد همانند گذشته، در راستاي حفظ و تقويت پايه هاي وحدت و اتحاد ملي و اسلامي گام بردارند و از سخنان و مطالب تفرقه برانگيز و متزلزل دوري كنند، چرا كه حيات باعزت ايران اسلامي در گرو حفظ حراست از وحدت مردم و مسئولان است.»
وي با بيان اين كه نمي توان عملكرد رسانه هاي كشور را به سادگي بررسي و ارزيابي كرد، مگر آن كه ملاك و معيار مشخص و درستي براي آن قرار دهيم، مي گويد: «ميزان توجه هر رسانه به رهنمودها و انتظارات مقام معظم رهبري، معيار ارزشيابي و بررسي عملكرد آن رسانه در راستاي وحدت بخشي و انسجام دهي جامعه است. در واقع معيار مناسب براي آن كه بدانيم عملكرد يك رسانه و تأثير آن بر جامعه مثبت بوده يا مخرب، منويات، انتظارات و رهنمودهاي مقام معظم رهبري است. مردم و مسئولان كشور همواره با تبعيت از ولايت فقيه و گردآمدن حول اين محول اساسي وحدت و همدلي خود را حفظ كرده اند و امروز نيز رسانه ها به عنوان ابزار وحدت بخش در جامعه بايد تابع ولي فقيه باشند.»
عضو كميسيون فرهنگي مجلس با اشاره به توصيه مقام معظم رهبري جهت حفظ وحدت و دوري از اختلاف از سوي رسانه ها تأكيد مي كند: «اين فرمايشات مقام معظم رهبري نشان مي دهد كه ايشان از عملكرد و خط مشي برخي از رسانه ها راضي نيستند و به همين دليل تشخيص دادند كه حوزه رسانه ها نياز به تأكيد و توصيه دوباره به وحدت و انسجام دارند. گاهي برخي از رسانه ها به گونه اي تيتر مي زنند و برنامه مي سازند كه نه تنها وحدت بخش نيست، بلكه به جاي انسجام بخشي به جامعه، اختلافات جزئي را بزرگ مي كند و همين امر موجبات نارضايتي مقام معظم رهبري را از رسانه ها ايجاد كرده است.»
گزارش روز


 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14