(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


دوشنبه 4 مهر 1390- شماره 20032

صفحه (14)

صفحه (3)

صفحه (2)

     
توضيح وزير علوم به نمايندگان ملت درباره مدرك تحصيلي دانشگاه باكو
خارج از دستور
باقري لنكراني: خانه نشيني 11 روزه احمدي نژاد، ضدانقلاب را طلبكار كرد
راه ايجاد بهشت دنيايي
تجمع دانشگاهيان دانشگاه علم و صنعت در حمايت از بيداري اسلامي كشورهاي منطقه
وظيفه خطير نخبگان جهان اسلام



توضيح وزير علوم به نمايندگان ملت درباره مدرك تحصيلي دانشگاه باكو

وزير علوم با حضور در صحن علني بهارستان، درخصوص فارغ التحصيلان دانشگاه باكو و مدرك تحصيلي رحيمي كه از اين دانشگاه دريافت كرده، به نمايندگان توضيح داد.
روز گذشته هرچند ادامه بررسي طرح نظارت نتوانست براي رسانه ها خبر ساز باشد و راي گيري چهارمين ماده اين طرح هم به جلسات آتي موكول شد، اما در عوض سوال نادران از وزير علوم و توضيحات دانشجو در صحن علني خانه ملت وجوه قابل توجه زيادي داشت. سوال ملي الياس نادران، نماينده تهران از وزير علوم، تحقيقات و فناوري درخصوص فارغ التحصيلان و دانشجويان دانشگاه بين المللي باكو در پايان جلسه علني صبح يكشنبه مطرح شد كه پس از اظهارات وزير علوم نادران اعلام كرد كه پاسخ وي كافيست و براي راي گيري اين سوال اعلام انصراف كرد.
در سوال الياس نادران آمده: چه مسئوليني از دانشگاه بين المللي باكو فارغ التحصيل شده يا مشغول به تحصيل هستند؟
در گزارش اين سوال كه از سوي كريمي فيروزجايي عضو كميسيون آموزش و تحقيقات مجلس قرائت شد آمده كه كميسيون پاسخ وزير را قانع كننده دانسته است اما با اصرار الياس نادران اين سوال به صحن علني مجلس ارجاع شد.
كامران دانشجو وزير علوم، تحقيقات و فناوري با قرار گرفتن پشت تريبون مجلس با ارائه توضيحاتي درباره سوال مطرح شده گفت: دانشگاه هاي مورد تاييد وزارت علوم در سايت وزارتخانه قرار دارد و وزارت علوم نيز اعلام كرده كه دانشگاه بين المللي باكو، مورد تاييد نيست.
وي افزود: وزارت علوم براي دو دسته از افراد تشكيل پرونده مي دهد. دسته اول كساني هستند كه به وزارت علوم براي دريافت خدمات ارزي، مراجعه مي كنند و دسته دوم افرادي هستند كه براي دريافت خدمات غيرارزي به اين وزارتخانه مراجعه مي كنند كه براي اين افراد پرونده تشكيل مي شود.
وزير علوم ادامه داد: بسياري از افراد بدون اطلاع وزارت علوم به خارج از كشور براي ادامه تحصيل سفر مي كنند و وزارت علوم از تعداد اين افراد اطلاعي ندارد.
به گفته وي، فارغ التحصيلاني كه به وزارت علوم مراجعه كرده و خواستار ارزيابي مدركشان توسط اين وزارتخانه هستند، برايشان تشكيل پرونده صورت مي گيرد. چه براي آن دسته از افرادي كه به خارج از كشور براي ادامه تحصيل رفته اند و چه كساني كه به ايران بازمي گردند. اما اولين سوال براي تشكيل پرونده و ارزشيابي مدارك افراد اين است كه دانشگاه محل تحصيلي شما كجاست؟ اگر دانشگاه مورد تاييد وزارت علوم باشد پرونده در اين وزارتخانه تشكيل مي شود و مراحل آن طي مي شود اما اگر دانشگاه مورد تاييد وزارت علوم نباشد اصلا پرونده اي تشكيل نمي شود. دانشجو با بيان اينكه اين روال از گذشته مرسوم بوده است؛ گفت: اولين شرط تشكيل پرونده در وزارت علوم براي افراد مورد تاييد بودن دانشگاه محل تحصيل آنان از سوي اين وزارتخانه است و از آنجايي كه دانشگاه بين المللي باكو مورد تاييد وزارت علوم نيست، هيچ پرونده اي در اين وزارتخانه و هيچ ليستي از افرادي كه در اين دانشگاه تحصيل كرده اند اصلا وجود ندارد.
آذربايجان دانشگاه باكو را
تعطيل كرد
وزير علوم در بخش ديگري از سخنانش به نامه اي كه اين وزارتخانه به وزارت امور خارجه براي اعلام اسامي دانشجويان تحصيل كرده در دانشگاه بين المللي باكو ارسال كرده، اشاره كرد و گفت: وزارت علوم در نامه اي به وزارت امور خارجه فهرست اسامي دانشجوياني كه در دانشگاه بين المللي باكو تحصيل كرده و يا مشغول تحصيل هستند را درخواست كرد كه وزارت خارجه در تاريخ 4 دي ماه 1389 پاسخ اين نامه را به وزارت علوم داد و گفت كه جمهوري آذربايجان به فعاليت اين دانشگاه خاتمه داده است.
وي اضافه كرد: وزارت علوم ليستي از همه افرادي كه در جمهوري آذربايجان و در دانشگاه هاي مورد تاييد وزارت علوم در اين كشور تحصيل كرده اند را به آقاي نادران و كميسيون آموزش و تحقيقات ارجاع داد كه براين اساس در طول سال هاي 85 تا 89 در مجموع 210 نفر در دانشگاه هاي مورد تاييد وزارت علوم در جمهوري آذربايجان تحصيل كرده اند.
كامران دانشجو همچنين گفت: كميسيون آموزش و تحقيقات در تاريخ 28 آبان ماه 89 نامه اي را به هيئت رئيسه مجلس ارسال كرد و گفت كه در مورد سوال دوم آقاي نادران از آنجايي كه دانشگاه بين المللي باكو مورد تاييد وزارت علوم نيست اين وزارتخانه نمي تواند ليست افراد تحصيل كرده در اين دانشگاه را ارائه كند. در ادامه الياس نادران نماينده تهران در مجلس به بيان توضيحاتي درباره سوالش از وزير علوم پرداخت و گفت: در شكايتي كه آقاي رحيمي معاون اول رئيس جمهور از بنده داشتند، وكلاي مدافع آقاي رحيمي اعلام كردند كه در جلسه هيئت دولت مدرك دكتراي آقاي رحيمي تاييد شده است و سوال بنده در اين باره از آقاي دانشجو در كميسيون آموزش مطرح شده كه اميدوارم اين سوال به زودي در دستور كار صحن علني قرار گيرد.
واكاوي مدارك افرادي كه مسئوليت هاي مهمي در كشور دارند به اعتقاد بنده بسيار مهم است و از 3 سال پيش كه اين موضوع مورد پيگيري قرار گرفته ما با مدارك مسئوليني مواجه شديم كه اعتبار لازم را نداشتند و شايد به همين دليل بود كه رئيس جمهور به وزير علوم دستور داد كه يك بار مدارك همه مديران دولتي مورد بررسي قرار گرفته و گزارش آن ارائه شود اما تا به امروز اين گزارش ارائه نشده است و بنده به عنوان وكيل اين مردم تاكنون از اين موضوع اطلاعي ندارم و بايد بگويم كه كار ما در كشف حقايق، فوق العاده سخت است.
نادران گفت: گزارش هايي به ما مي رسد كه يكي از افراد در همين مجلس در دانشگاه بين المللي باكو كه به دلايل مالي و بي اعتبار بودن و مفاسدي كه در آنجا رخ مي داد از سوي دولت آذربايجان تعطيل شد تحصيل كرده و مدرك گرفته اما بنده نمي دانم كه چگونه اين مدرك در رقابت هاي انتخاباتي مجلس هشتم پذيرفته شده است. وي با بيان اينكه اگر كارمند عادي مدرك تقلبي از دانشگاه غيرمعتبر ارائه دهد با انفصال از خدمت و معرفي به دادگاه مواجه مي شود گفت: چرا مسئولان با داشتن تخلفات مشابه بايد از حاشيه امن برخوردار باشند.
نادران با اشاره به تخلف معاون اول رئيس جمهور در ارائه مدرك گفت: رحيمي از آكادمي بين المللي باكو مدرك فوق ليسانس به صورت غيرحضوري اخذ كرده اين مدرك در سال 1384 صادر شده است اما معاون اول رئيس جمهور در سال 1382 به عنوان رئيس دانشكده حقوق و برنامه اي با عنوان دكتر رحيمي معرفي شده است و پس از آن نيز با همين مدرك در پست رياست ديوان محاسبات نيز قرار گرفته است.
وي افزود: در سال 84 اعلام شده كه با ارائه يك مقاله به دانشگاه باكو براي ايشان مدرك دكتراي افتخاري صادر شده است. آيا صلاحيت اين مقاله علمي نبايد توسط اساتيد كشور مورد بررسي قرار گيرد؟
در ادامه كامران دانشجو وزير علوم به ارائه توضيحاتي، در بخش دوم وقتي كه در اختيار داشت، پرداخت و گفت: مطالبي كه آقاي نادران مطرح كردند با سوال مكتوب ارائه شده فاصله زيادي داشت.
وي افزود: درباره شكايت آقاي رحيمي معاون اول رئيس جمهور از آقاي نادران، بنده نبايد پاسخگو باشم و بنده نمي دانم كه اين موارد چه ارتباطي به من دارد.
وزير علوم اضافه كرد: با توضيحاتي كه آقاي نادران مطرح كرد، جهت سوال عوض شد و آقاي نادران مطالب خودشان را درباره معاون اول رئيس جمهور بيان كردند كه بنده عملا نسبت به آن مسائل مسئوليت خاصي ندارم و بايد درباره مطالبي كه آقاي نادران درباره آقاي رحيمي گفت: نكاتي را بيان كنم.
دانشگاه باكو به رحيمي
دكتراي افتخاري داد
وي تاكيد كرد: دانشگاه بين المللي باكو مدرك دكتراي افتخاري را به رحيمي ارائه كرده و ما اين موضوع را در مكاتباتي كه انجام شده، متوجه شديم و زماني كه يك دانشگاه مدرك دكتراي افتخاري به فردي ارائه مي دهد، آن مدرك افتخاري را خودش به آن فرد مي دهد و نمي گويد حالا اين مدرك را دو نفر ديگر بررسي و ارزشيابي كنند.
دانشجو گفت: ممكن است دانشگاهي مورد تاييد وزارت علوم باشد اما كشور ديگري آن دانشگاه را تاييد نكند و يا بر عكس ممكن است دانشگاهي مورد تاييد وزارت علوم نباشد اما كشور ديگري آن دانشگاه را تاييد كند.
وزير علوم همچنين متذكر شد در فوريه سال 2010 ميلادي دانشگاه دولتي «لاماناسوف» مسكو كه يكي از معتبرترين دانشگاه هاي روسيه است، پيش دفاعيه رحيمي معاون اول رئيس جمهور در مقطع دكتراي را مورد بررسي قرار داده و اعلام كرده كه بايد اصلاحاتي روي اين پيش دفاعيه انجام شود.
دانشجو همچنين گفت: اگر به صورت كلي به پيش دفاعيه افراد ايراد وارد شود آن فرد كلاً مردود است اما پيش دفاعيه آقاي رحيمي را اين دانشگاه به طور كلي رد نكرده و گفته كه اصلاحاتي بايد روي اين پيش دفاعيه انجام شده و آقاي رحيمي مجدداً براي دفاع آماده شود.
وي در خاتمه خطاب به نادران گفت:بنده امروز در مقام پاسخگويي هستم و شما در مقام سؤال كننده اما دير نباشد كه هر دو در مقام پاسخ دهنده در برابر حق تعالي قرار خواهيم گرفت.
در ادامه الياس نادران نماينده تهران به بيان سخناني در بخش دوم وقت خود پرداخت و گفت: بنده به هيچ وجه از آقاي دانشجو انتظار ندارم كه در مقام قضا قرار گيرد و اينجا تريبوني براي دفاع از حقوق ملت در زمينه مسائل مختلف سياسي، فرهنگي و اجتماعي است.
نادران اضافه كرد: وكلاي آقاي رحيمي ادعا كردند كه مدرك آقاي رحيمي در هيئت دولت تاييد شده و خواسته اين است كه اگر مدرك او تاييد شده به مردم اعلام كنيد و اميدوارم مسائل ناگفته روشن شود و تكليف مدارك مسئولين كشور نيز مشخص شود.
نادران در خاتمه گفت: بنده نيازي به راي گيري نمي بينم و آقاي دانشجو به لحاظ ايفاي وظايفي كه بر عهده داشتند، توضيحاتي را ارائه دادند اما مشكلات در جاي ديگري است.
ماده جديدي از طرح نظارت تصويب نشد
مجلسي ها روز گذشته بررسي چهارمين ماده طرح نظارت را هم آغاز كردند اما بي نتيجه باقي ماند.
وكلاي ملت در اين جلسه 6 پيشنهاد نمايندگان را مورد رسيدگي قرار دادند كه هيچ يك از پيشنهادات به تصويب مجلس نرسيد و بهارستان نشينان پس از بحث بي ثمر درباره پيشنهادات نمايندگان در مورد ماده 4 اين طرح بدون هيچ مصوبه اي در خصوص طرح نظارت مجلس بر نمايندگان، ادامه رسيدگي به طرح مذكور را به جلسات آتي خانه ملت موكول كردند.
ماده 4 طرح نظارت بر مجلس داراي 12بند و 3 تبصره است كه در بندهاي اين ماده مجازات هايي براي تخلفاتي كه ممكن است از سوي نمايندگان انجام شود، در نظر گرفته شده كه از جمله آن مي توان به تذكر شفاهي بدون درج در پرونده، تذكر كتبي با درج در پرونده، كسر حقوق از يك ماه تا يك سال به ميزان يك دوم، محروميت از نامزدي براي عضويت در هيئت رئيسه مجلس و هيئت رئيسه كميسيون ها، لغو عضويت در مجامع و شوراها و كميته هاي تحقيق و تفحص، اعلام يك يا چند تخلف نماينده در جلسه علني توسط رئيس مجلس و لغو اعتبارنامه نماينده به پيشنهاد هيئت نظارت و تصويب مجلس در جلسه رسمي غيرعلني اشاره كرد.
در اين جلسه حسن كامران و نيره اخوان پيشنهادي را ارائه دادند كه براساس آن ماده 4 تغيير مي كرد كه با مخالفت مجلس رو به رو شد.
در اين جلسه همچنين مؤيد حسيني صدر نماينده خوي پيشنهاد حذف 4 بند از ماده 4 را ارائه داد كه نمايندگان با 44 راي موافق، 54 راي مخالف و 59 راي ممتنع از 195 نماينده حاضر در صحن علني با اين پيشنهاد نيز مخالفت كردند.
در ادامه اين جلسه محمود احمدي بي غش نماينده شازند پيشنهاد حذف بند «چ» از ماده 4 طرح نظارت بر مجلس را ارائه داد كه در آن لغو عضويت در مجامع و شوراها و كميته هاي تحقيق و تفحص به عنوان مجازات هاي در نظر گرفته شده براي تخلفات نمايندگان مطرح شده بود كه بي غش اين پيشنهاد خود را پس از مطرح كردن پس گرفت.
در ادامه، سيدكاظم دلخوش نماينده صومعه سرا پيشنهاد حذف بند «خ» و «د» از ماده 4 را ارائه داد كه اين پيشنهاد دلخوش نيز به تصويب مجلس نرسيد و بهارستان نشينان با 57 راي مخالف، 42 راي موافق و 24 راي ممتنع از 199 نماينده حاضر در جلسه علني با اين پيشنهاد مخالفت كردند.
در ادامه اين جلسه علي مطهري نماينده تهران پيشنهاد حذف بند «ذ» از ماده 4 طرح نظارت بر مجلس را ارائه داد كه خانه ملتي ها با 64 راي موافق، 31 راي مخالف و 19 راي ممتنع از 195 نمايندگان حاضر در جلسه علني با اين پيشنهاد نيز مخالفت كردند.
در بند «ذ» ماده 4 «محروميت از شركت در جلسات مجلس و كميسيون هاي تخصصي تا سه ماه با پيشنهاد هيئت نظارت و تصويب مجلس در جلسه رسمي غيرعلني.» به عنوان يكي از مجازاتها براي تخلفات نمايندگان در نظر گرفته شده است.
گراميداشت هفته دفاع مقدس
در مجلس
در ابتداي جلسه علني ديروز همچنين مراسمي به منظور گراميداشت هفته دفاع مقدس با حضور فرماندهان، رزمندگان و ايثارگران جنگ تحميلي برگزار شد.
در اين جلسه علي لاريجاني رئيس مجلس شوراي اسلامي ضمن تبريك آغاز سال تحصيلي جديد به همه محصلان، دانشجويان و اساتيد دانشگاه و نيز تبريك هفته دفاع مقدس به فرماندهان، ايثارگران و خانواده هاي معظم شهدا، اظهار داشت: در ابتداي جلسه از فرماندهاني كه در جنگ تحميلي و در دوران دفاع مقدس سوابق درخشاني داشتند، دعوت كرده ايم تا در جلسه حضور يابند.
در اين جلسه محسن رفيق دوست كه از مؤسسان سپاه پاسداران انقلاب اسلامي بوده است، به سخنراني پرداخت.
همچنين رئيس مجلس از محسن رفيق دوست، امير سرتيپ منوچهر كهتري از جانبازان و فرماندهان ارتش، پاسدار غلامرضا خسروي نژاد، دريادار دوم اكبر اخگر از فرماندهان ارتش در دوران دفاع مقدس، پاسدار جواد ملاك، سرهنگ جانباز صمد والازاده، جهادگر هدايت الله ميرزابابايي نواب، سرتيپ 2 پاسدار رضا يزدي و بسيجي علي دارابي با اهداي لوح، شاخه گل و چفيه اي تقدير و تشكر كرد.
ديروز، حميدرضا فولادگر نماينده اصفهان نيز در نطق ميان دستورش از نقش آيت الله مصباح يزدي و آيت الله مهدوي كني در وحدت اصولگرايان تقدير كرد و سيدعلي ادياني راد نماينده قائم شهر هم از دولت خواست كه براي حل مشكل معيشتي معلمان اقدامي عاجل انجام دهند.

 



خارج از دستور

دهقان: برخي از پيشنهادات
در راستاي ابتر كردن طرح نظارت است
يك عضو هيئت رئيسه مجلس برخي پيشنهادات ارائه شده در بررسي جزئيات طرح نظارت را در راستاي ابتر كردن اين طرح دانست.
محمد دهقان در پاسخ به اين سوال كه چرا بررسي جزئيات طرح نظارت مجلس بر نمايندگان به كندي در مجلس پيش مي رود افزود: طبق آئين نامه نمي شود جلوي ارائه پيشنهادات از سوي نمايندگان را گرفت.
وي افزود: ما به عنوان طراح اين طرح خيلي تلاش كرديم كه تمامي حساسيت ها را در نظر بگيريم اما نگراني هايي از سوي برخي از نمايندگان كه با كليات طرح مخالفت بودند وجود دارد و چون اين عده نتوانستند مخالفت خود را با كليات طرح نظارت اجرايي كنند، سعي مي كنند در جزئيات خدشه وارد كنند.
نماينده مردم طرقبه در مجلس با بيان اينكه اكثريت مجلس با كليات طرح موافق بودند و جزئيات آن را نيز قبول دارند، اظهار داشت: لذا اكثريت مجلس به پيشنهاد حذف برخي از مواد كه از سوي تعدادي از نمايندگان مطرح مي شود، موافقت چنداني نداشتند و اكثر پيشنهادات رد شده است.
وي ادامه داد: برخي از پيشنهادات ارائه شده در راستاي ابتر كردن طرح نظارت است، البته بعضي از پيشنهادات ارائه شده مبني بر حق است و با هدف از بين بردن طرح نيست.
دهقان همچنين از نمايندگان خواست تا با توجه به اينكه طرح ارائه شده بهترين و قابل قبول ترين طرح تاييد شده است، اجازه دهند با همين ويژگي هاي ارائه شده به تصويب برسد.
وي با اشاره به اينكه اگر برخي از حذفيات پيشنهاد شده راي بياورند به مثابه از بين رفتن طرح مذكور است، تصريح كرد: اگر پيشنهاد حذف ماده 4 راي بياورد به مثابه اين است كه ما تخلفات را مشخص كرده اما نسبت به حذف مجازات هاي انتظامي نيز مبادرت نماييم. بنابراين نتيجه ارائه چنين پيشنهادات حذفي در جزئيات طرح ابتر شدن طرح نظارت بر نمايندگان خواهد بود.

 



باقري لنكراني: خانه نشيني 11 روزه احمدي نژاد، ضدانقلاب را طلبكار كرد

وزير بهداشت، درمان و آموزش پزشكي دولت نهم تاكيد كرد كه 11 روز عدم حضور رئيس دولت در حوزه مسئوليتش، فتنه گران رفوزه را طلبكار كرد.
دكتر كامران باقري لنكراني از اعضاي جبهه پايداري انقلاب اسلامي درباره علت تشكيل اين جبهه گفت: 11 روز عدم حضور رئيس دولت در حوزه مسئوليتش بود كه باعث موجي از نگراني و ابهام در بين نيروهايي شد كه در دهه 80 در بسياري از صحنه ها توانستند افتخارآفريني كنند.
وي افزود: ابهام اصلي اين بود كه فتنه گرها و برخي از افرادي كه در آن وقايع، به ويژه سال 88، رفوزه هاي امتحان در پيشگاه مردم بودند و مردم به آنها نمره ردي داده بودند، دوباره به صحنه آمدند و طلبكارانه وحتي با خشونت از اين جريان بازخواست كردند كه چه شد؟ ديديد ما راست مي گفتيم، در حالي كه اتفاقي كه رخ داده بود، دليلي بر اين نبود كه تشخيص سال 88 اشتباه بوده است، اتفاقي كه رخ داده بود اين بود كه كسي كه اين پرچم را بلند كرده بود، خودش اشتباه كرده بود.
وي كه با «رجا» گفت وگو كرده است، خصوصيت جبهه پايداري را رفتار جبهه اي و گفتماني دانست و گفت: جبهه پايداري چون جبهه است، نگاهش اين نيست كه چه كسي عضو ما هست، بلكه اين نكته را در نظر مي گيرد كه چه كسي طرفدار اين گفتمان است، مي تواند اين گفتمان را بهتر پيش ببرد و بهتر، اين عرصه را به نتيجه برساند و اين به جبهه نوعي آزادمنشي مي دهد كه كمتر در قالب احزاب امكان پذير است.
لنكراني گفت: جبهه پايداري به دليل انتخابات مجلس تشكيل نشد، بلكه به دليل تحيري كه اتفاقات ارديبهشت 90 پيش آورد، شكل گرفت. اگر بناي اين جبهه موضوع انتخابات بود، خيلي زودتر شروع مي كرد، چون امروز كه معلوم نشده كه در سال 90 انتخابات مجلس برگزار مي شود تشكيل جبهه پايداري به ضرورت دفاع از اين گفتمان و آرمان و ميثاق بود.
عضو جبهه پايداري با انتقاد از رفتارهاي قبيله اي برخي احزاب، گروه ها و افراد گفت: الان وقتي از بسياري از دستجات و گروه هاي سياسي در مورد عملكرد فردي يا مديريت جايي سوال مي كنيد، نرم افزارشان اين جوري كار مي كند كه اين فرد چقدر به ما نزديك است؟ عضو ما هست يا نه؟ اگر عضوشان بود، آنجا خوب دارد مي چرخد و هيچ مشكلي وجود ندارد، اگر عضوشان نبود، بالعكس. وي افزود: جبهه پايداري اعلام كرده و بنده هم در همين جا اعلام مي كنم كه جبهه پايداري به آنچه كه به عنوان منشور اصول گرايي توسط بزرگان روحانيت اعلام شده، پايبند است. جامعه مدرسين حوزه علميه قم و جامعه روحانيت، اين را يك سند قابل اتكا و مورد قبول مي دانند و اين را جزو مباني كار خود تلقي مي كنند.
عضو جبهه پايداري انقلاب اسلامي در مورد نسبت اين جبهه با آيت الله مصباح نيز گفت: جبهه پايداري افتخار مي كند كه با ايشان ارتباط دارد و از نظرات مشورتي ايشان و نيز شخصيت هاي بزرگ ديگر استفاده مي كند و ما اين را يكي از نقاط قوت جبهه مي دانيم كه ارتباط تنگاتنگي با روحانيت اصيل انقلاب اسلامي، از جمله حضرت آيت الله مصباح يزدي داريم.

 



راه ايجاد بهشت دنيايي

وجود مبارك حضرت امير (ع) در ذي قار كه منطقه اي است نزديك بصره، قبل از جريان جنگ بصره درخطبه 231 فرمود: پيامبر آمد، يك ملاطي گذاشت كه دلهاي افراد دشمن خون آشام كه ساليان متمادي قدّاره كشي مي كردند، اينها را مرتبط كرد و آن كينه هاي درون را برداشت. 3 گروه بودندكه آنها را به هم ارتباط داد؛ يك عدّه بي تفاوت بودند، فرمود: بي تفاوت نباشيد، با هم علاقمند باشيد. يك عدّه اختلاف داشتند، دشمن يكديگر بودند؛ اين كينه و عداوت را برداشت. يك عدّه دوست هم بودند، اين دوستي را تحكيم كرد. آنها كه با محبت و مودّت بودند، وداد و محبت را تحكيم كرد؛ آنها كه دشمن بودند، دشمني را به دوستي تبديل كرد. آنها كه بي تفاوت بودند، آنها را دوست كرد؛ لذا جامعه را منسجم كرد و مهمترين كار رسول خدا (ص) همين بود. در بهشت هيچ اختلافي نيست. در سوره مباركه حشر مردان الهي كه دعا مي كنند، دعاي آنها هم اين است كه: خدايا ! نه كينه ما را در دل كسي قرار بده، نه كسي را دشمن ما بكن: و لا تجعل ف ي قلوب نا غ لاً ل لّذ ين آمنوا (1). چون اگر كسي كينه ديگري را در دل داشته باشد، زندگي ندارد! نه غذا خوردنش لذيذ است، نه خوابيدن او لذيذ است؛ هميشه به اين فكر است كه رقيب را از پا در بياورد. اين ديگر زندگي نشد! مردان بهشتي در بهشت بدون كينه زندگي مي كنند: و نزعنا ما ف ي صدور ه م م ن غ لّ (2)، اين اثر دين است ! فرمود: و رتق ب ه الفتق. « فتق » يعني پاره بودن، « رتق » يعني بستن. اين لباس كه پاره مي شود، مي گويند: فتق شده. خياط كه اين را مي دوزد، مي گويند رتق كرده. مي گويند رتق و فتق امور،يعني هر جا شكافي هست، اختلافي هست؛ اين رتق مي كند، مي بندد، مي دوزد. حضرت فرمود: رسول خدا اين شكاف ها را رتق كرده، اين پاره ها را بسته و دوخته؛ رتق و فتق اين است.
نفش رسول اكرم (ص) در رفع اختلافات خويشاوندي
و الّف ب ه ذو ي الارحام. خيلي از ارحام با يكديگر اختلاف داشتند، وجود مبارك پيامبر الفت ايجاد كرد. اگر الفت باشد، ما هيچ كمبودي در مملكت نداريم. كسي گران نمي فروشد، كسي احتكار نمي كند، كسي ذخيره نمي كند، كسي خ لاف نمي گويد، كسي چك بي محل نمي كشد؛ راحت زندگي مي كند، مي شود بهشت. اگر وجود مبارك حضرت ولي عصر ظهور كرد، اينها عملي مي شود، مي شود بهشت. الآن ما مي خواهيم عمل بكنيم، ولي متأسفانه آن توفيق را پيدا نمي كنيم؛ به دست خود ما هست. ما اگر بخواهيم در بهشت به سر ببريم، راهش همين است كه نه بيراهه برويم، نه راه كسي را ببنديم. آخر چرا آدم يك حرفي بزند كه كسي را برنجاند ؟! قلب يك كسي را به درد آوردن، اين چه اثر مثبتي دارد ؟ به ما فرمود: مواظب زبانتان باشيد. در خانواده هم همين طور است؛ آن خانواده اي بهترين خانواده است و بهترين زندگي را مي كند كه اعضاء منزلش دوست هم باشند، به همديگر احترام بگذارند. ماچنين پيغمبري داريم وگاهي خجل هستيم كه بگوئيم امت اين پيغمبريم!!
حفظ جامعه در پرتو احترام به مردم
بعضي از بزرگان كتابي نوشتند در شرح اسماء امتعه ووسايل زندگي پيغمبر. يعني چه ؟ حضرت كه يك زندگي خيلي ساده اي داشت، يك شانه داشت، يك كاسه داشت، يك بشقاب داشت و يك ظرف آبگيري؛ همين زندگي ساده اي كه اعراب آن روز داشتند. حضرت براي همه اينها احترام قائل بود، شناسنامه قائل بود.مشخص كرده بود اين شانه اسمش چيست، اين كوزه اسمش چيست، اين كاسه اسمش چيست، آن ديگ اسمش چيست ! بعضي از بزرگان اسامي امتعه ووسايل زندگي پيغمبر را يادداشت كردند، كتاب نوشتند. اين كاسه است كه حضرت باآن آب مي خورد؛ به آن احترام مي كند، براي آن اسم مي گذارد. اين دين است !! واقعا ما كجا و اين پيغمبر كجا ! مسجد جاي اين حرف هاست. وقتي حضرت براي يك كاسه ويك جارو احترام قائل است، اين است كه هر كس حضرت را مي ديد، فريفته مي شد. خود حضرت كه احدي را نكشت!!
در خاورميانه كه الآن 50 يا 60 دولت وجوددارد، آن روز يك دولت بود. اين خاورميانه را حضرت چه جور اداره كرد ؟ وجود مبارك حضرت امير كه براي مصر مالك اشتر را به عنوان استاندار مي فرستاد، الآن مصر براي خودش يك كشور قدر قدرتي است؛ آن روز يك استانداري بود ! ايران به اين عظمت چند تا استانداري داشت، اينها را حضرت امير اداره مي كرد. چه جور شد ايران در برابر اين حجازي كه حيات خلوت بود،دربرابر چهار تا عرب پا برهنه تسليم شد ؟! چه ديدند ؟ ثروت كه اينجا بود، شمشير كه اينجا بود، نيروي نظامي كه اينجا بود؛ آخر آنها چه داشتند ؟! اينها وقتي نام پيغمبر، سيره پيغمبر، روش پيغمبر راديدند وشنيدند تسليم شدند؛ همه ما همين طوريم!
ما به كسي احترام مي كنيم كه احترام نخواهد، به كسي دل مي بنديم كه بيراهه نرود؛ او محبوب ماست! اين سرمايه را خدا به ما داد! پيغمبر اينجور بود.اگر آدم براي كاسه نام بگذارد، براي كوزه و شانه نام بگذارد !حتما احترام به مردم جامعه را حفظ مي كند. اين سلام كه به ما گفتند، گرچه جواب سلام واجب است، ولي اصل سلام مستحب است؛ اين متأسفانه از ما گرفته شد. اگرافراد جامعه ما همين سلام را بكنند، ديگر كسي به كسي بد نمي گويد! اين همه بوق زدن ها،اين كم حوصلگي ها براي چيست ؟حالا يك غفلتي كرده...! بنابراين جامعه را اخلاق اداره مي كند.
نرم خويي پيامبر اكرم (ص)
سبب خاموش شدن آتش قلب اعراب
حضرت امير فرمود: وجود مبارك رسول گرامي آن كينه هاي برافروخته در دل را خاموش كرد. الآن دوره هيزم روشن كردن سپري شده، ولي قبلاً كه بود همه ما مي ديديم. ما دو جور فوت كردن داشتيم؛ يك جور فوت مي كرديم كه اين هيزم كم كم گر بگيرد و روشن بشود. يك وقت است نه، يك كبريتي است، روشن كرديم؛ فوت مي كنيم ، آن كبريت خاموش مي شود. پس ما دو جور فوت كردن داريم؛ يك فوت كردني كه آتش را روشن مي كند، يك فوت كردن است كه آتش را خاموش مي كند. دو جور حرف زدن داريم، دو جور نوشتن داريم، دو جور برخورد داريم؛ يك برخوردي است كه آتش را خاموش مي كند، يك برخوردي است كه آتش را روشن مي كند. آنها كه قبلاً هيزم مي گذاشتند زير ديگ، مرتب فوت مي كردند كه اين آتش بگيرد! فرمود: اين كار را نكنيد. حرفي كه آتش را روشن مي كند، آنجور فوت كردن نكنيد ! حرفي كه آتش را خاموش مي كند، بگوئيد.
بيانات حضرت آيت الله العظمي جوادي آملي (دام ظلّه العالي) در جلسه درس تفسير نهج البلاغه در ديدار با جمعي از دانشجويان و اقشار مختلف مردم ؛ دماوند ـ مرداد 1386
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
( 1 ) حشر/ 10 ( 2 ) اعراف/ 43
خوان حكمت روزهاي دوشنبه منتشر مي شود.

 



تجمع دانشگاهيان دانشگاه علم و صنعت در حمايت از بيداري اسلامي كشورهاي منطقه

دانشجويان، اساتيد و كاركنان دانشگاه علم و صنعت ايران ظهر ديروز پس از اقامه نماز ظهر و عصر در حمايت از بيداري اسلامي رخ داده در كشورهاي منطقه در اين دانشگاه تجمع كردند.
به گزارش ايسنا، دانشجويان و دانشگاهيان در اين تجمع با سر دادن شعارهايي چون «مرگ بر آمريكا»، «مرگ بر اسرائيل»، «مرگ بر انگليس»، «مرگ بر آل سعود خائن»، «مرگ بر اسرائيل»، «آل خليفه، آل سعود و آل يهود» مراتب انزجار خود را از اين كشورها اعلام كردند.
دانشجويان در حين سر دادن اين شعارها به محل مزار شهداي گمنام دانشگاه علم و صنعت رفتند.
همچنين در اين مراسم پرچم هاي اسرائيل و آمريكا به آتش كشيده شد.
حجت الاسلام والمسلمين ابراهيمي نژاد طي سخناني با مورد توجه قرار دادن بيداري اسلامي در كشورهاي منطقه تاكيد كرد: اين حركت ها بايد ادامه پيدا كند و از آن دفاع جانانه اي شود و اگر اين طور باشد، ديري نخواهيد پاييد كه پيروزي هاي بزرگتري به دست مي آيد.
آيت الله حبيبي پيشنماز مسجد دانشگاه علم و صنعت نيز در اين تجمع ضمن سخناني با تاكيد بر اين كه در كشورهاي اسلامي كه در آن ها انقلاب هاي اخير رخ داده است، بر الگو گرفتن از ايران تاكيد مي شود، گفت: در حال حاضر ايران عزتي را به دست آورده كه اين عزت را امام (ره) براي ما به ارمغان آورد و مقام معظم رهبري نيز آن را ادامه داد.

 



وظيفه خطير نخبگان جهان اسلام

دكتر حسين كچوئيان
رخدادهاي واقع شده در منطقه از پايان بهار گذشته، پس از شكل گيري موج دوم تحركات مردمي در مصر تحت عنوان «انقاذ الثوره» يا نجات انقلاب كه با تحركات مشابهي در تونس و يمن دنبال گرديده و نهايتا به حملات ماه اخير در منطقه به لانه هاي جاسوسي رژيم صهيونيستي و آمريكا منتهي شد، از روند و سير درست حركت نهضت هاي منطقه حكايت مي كند. با اينحال نه ماه پس از آغاز اين قيام ها هنوز سوالات عديده اي در مورد هويت آنها بويژه مواضع جريانات اسلامي و نحوه عملكرد آنها در رهبري اين تحركات مردمي مطرح مي شود.با اينكه از بهار گذشته در جريان تجمعات جمعه اي، در شعارها، اعلام مواضع، اعلاميه ها و پارچه نوشته ها و تخته هاي تبليغاتي نمادهاي اسلامي افزايش يافته است، اما همچنان ما شاهد موضع يكپارچه و صريح جريانات اسلامي در اين زمينه و تاكيد بر ماهيت اسلامي قيام ها نيستيم. در واقع در تظاهرات جمعه پس از «جمعه انقاذ الثوره» كه به دعوت جريانات اسلامي و خاصه اخوان المسلمين در مصر انجام گرفت، رهبري اخوان تلاش كرد كه خود را از شعارهاي مطروحه در اين تجمع در مورد ضرورت تشكيل حكومت اسلامي دور نگه داشته و حتي در مواردي آن را نفي كند. سخنراني هاي اجلاس «بيداري اسلامي» در تهران نيز آشكارا از وجود مشكلات مشابهي در ميان نمايندگان حاضر از اين كشورها حكايت مي كرد.
در اين ترديدي نيست كه از آغاز در كنار مبارزه مردم در ميدان هاي كشورهاي منطقه و نمازهاي جمعه مبارزه اي به همان شدت، اگر نگوييم در واقع شديدتر و جدي تر، و تعيين كننده تر در جريان بوده است كه مي توان به آن نام «مبارزه هويتي» داد. در يك طرف اين نزاع كشورهاي غربي و دست نشانده هاي آنها در منطقه قرار دارند كه با تمام توان خويش بويژه امكانات رسانه اي و سياسي در پي ساخت هويت دموكراتيك براي اين نهضت ها بوده و مي كوشند ارزش ها و ايده هاي غربي خاصه حقوق بشر و آزادي هاي سكولار يا مدرن را در كانون خواست ها و مطالبات مردم منطقه قرار دهند. در كنار تلاشي كه جبهه استكباري در چارچوب اين «سياست هويتي» براي دور كردن انقلابيون منطقه از جمهوري اسلامي ايران و قطع پيوند اين قيام ها با انقلاب كبير اسلامي ايران مي كند، جبهه مقاومت اسلامي به رهبري نظام اسلامي ايران قرار دارد كه بر هويت اسلامي قيام هاي مسلمانان منطقه پافشاري كرده و آنها را مولود طبيعي اولين انقلاب اسلامي مسلمانان قلمداد مي كند. در اين ميان آنچه شايسته اهتمام ويژه است موضع جريانات اسلامي و رهبران آنها در اين قيام هاست. سوال مهمي كه بايستي به آن پرداخت اين است كه صرف نظر از دلايل مطروحه، آيا خودداري آنها از تاكيد و پافشاري بر ماهيت اسلامي اين نهضت ها موضع و راهبرد درستي براي پيشبرد موفقيت آميز اين تحركات مي باشد؟
پيش از هر سخني بايستي توجه داشت كه ابهام كلي در ماهيت اين نهضت ها در ماه هاي آغازين از وجهي جنبه اي طبيعي و منطقي دارد. مي دانيم كه تمامي انقلابات اجتماعي از جمله انقلابات بزرگ بطور معمول از اعتراضات كوچك و اتفاقي بر عليه مشكلات اجتماعي-اقتصادي آغاز شده و بدوا درخواست هاي محدود و حتي غيرسياسي محرك اوليه آنها مي باشد. تنها در جريان تداوم نهضت ها و تعميق آنهاست كه بواسطه پويايي هاي اجتماعي، انقلابات به هويت خاص خود دست يافته و به لحاظ عقيدتي ماهيت ويژه اي مي يابند. با توجه به رخدادهاي اخير در صحنه تحولات نهضت هاي منطقه مي توان بخوبي دريافت كه پويايي هاي انقلابي در اين نهضت ها در جهت مشابهي عمل كرده و هر روز بيش از گذشته هويت و ماهيت اسلامي آنها مشخص مي گردد.
با اينحال هنوز جاي اين پرسش وجود دارد كه چرا جريانات اسلامي در كشورهاي منطقه تلاش آشكار و صريحي در جهت سوق پويايي هاي اجتماعي به سمت درست و دست يابي نهضت ها به ماهيت عقيدتي و هويت ويژه آن از خود بروز نمي دهند؟ اين سوال معقوليت بيشتري مي يابد اگر توجه داشته باشيم كه پس از شكل گيري اعتراضات اوليه در انقلابات تمامي نيروهاي سياسي، تحت ضرورت راهبردي قابل فهمي، به عنوان مهمترين و اولين هدف خود، درگير رقابت شديد و حادي براي مصادره حركت به نفع ايدئولوژي مورد نظر خود شده اند تا از اين طريق با تثبيت هويت عقيدتي قيام رهبري آن را بدست گرفته و در جهت اهداف گروه و جريان خويش بياندازند. در واقع با آگاهي از اين حقيقت، نحوه عملكرد جريانات اسلامي عجيب و نامعقول به نظر آمده و سوال از دلايل آن موجه تر مي گردد، خاصه اينكه اين نهضت ها برخلاف ساير موارد مشابه در انقلابات در قالب اعتراضاتي با نمودهاي ديني، از جمله آشكارترين آنها آغاز از نمازجمعه ها و كانونيت اماكن ديني و مساجد يا شعارهاي ديني، آغاز شده است.
يك پاسخ ساده به اين سوال به نحوه شكل گيري اين نهضت ها در كانون هاي اوليه در تونس و مصر برمي گردد. بروز و ظهور خودجوش اين نهضت ها به هيچ رو مورد انتظار و پيش بيني نبود و تا چند هفته حتي از اولين جوشش آن در تونس اخباري منتشر نمي شد. با اينحال نفس اين واقعيت يا ظهور نامنتظر اعتراضات اوليه در انقلابات جنبه غيرطبيعي نداشته، بلكه معمول است. آنچه در اين نهضت ها خاص به حساب مي آيد، سرعت عمل آمريكا در حذف رئوس ديكتاتوري ها مي باشد كه نتيجه آن جلوگيري از پويايي اين نهضت ها و نوعي نارس سازي آن بوده است. از آنجايي كه اين نهضت ها در اولين تحركات خود قبل از آن كه سازماندهي و رهبري مشخصي بدست آورند، با حذف ديكتاتورها به نوعي پيروزي دست يافتند، براي هيچ نيرويي امكان طبيعي براي كسب رهبري و سازماندهي نهضت فراهم نگرديد. با توجه به ماهيت مردمي و خودجوش حركت هيچ كس يا گروهي نمي توانست ادعايي بيشتر از ديگري داشته باشد و به جاي آن اعتبار و شان بلكه به معنايي رهبري اين تحركات با كار رسانه اي قوي غرب متوجه گروه هاي نامشخصي تحت عنوان «شباب الثوره» گرديد.
آنچه در كنار اين وضعيت ويژه موجبات عملكرد بعدي جريانات اسلامي را فراهم كرد، وضع و رفتار آنها در اين مرحله آغازين نهضت ها مي باشد. هم در تونس و هم در مصر اين جريانات به دلايل متفاوتي در تحركات اوليه غيبت و از وجهي تاخير داشتند. در تونس سركوب شديد كه به حبس و تبعيد رهبران النهضه و ممانعت از شكل گيري هر نوع سازمان يا تشكلي منجر گرديده بود، دليل اين غياب و تاخير بود. اما در مصر با توجه به اختلافي كه ميان نيروهاي جوان اخوان با رهبران آنها بر سر حضور در ميدان تحرير قاهره بوجود آمد، غيبت و تاخير چند روزه را بايستي به عدم آمادگي سران اخوان براي رهبري اقدامات انقلابي بر عليه مبارك و فقدان ارزيابي و درك درست از اوضاع مصر و منطقه مربوط دانست.
با اين كه انفعال اوليه جريانات اسلامي بواسطه نحوه شكل گيري نهضت ها تا حدودي موجه به نظر مي رسد، گرفتاري بعدي آنها در اين انفعال اوليه به هيچ رو موجه به نظر نرسيده و حاكي از تداوم فقدان ارزيابي درست از اوضاع و عدم درك مناسب از الزامات پيشبرد اين نهضت هاست. مشكل اين جريانات تنها اين نيست كه، نظير احتمالا بعضي از جوانان فيس بوكي و تويتري، خودجوشي طبيعي اوليه تحركات را تمام واقعيت تلقي كرده و با غفلت نسبت به پيوند و اتكاي آن بر پيشينه طولاني مدت مبارزات جبهه مقاومت اسلامي كه خود بخش مهمي از آن را به عهده داشته اند، با انفعال از ايفاي نقش خود در رهبري جوانان بازايستاده اند، مشكل عمده تر آنها اين است كه بواسطه تداوم عدم درك درست اوضاع و شرايط منطقه و عدم ارزيابي مناسب از الزامات حركت انقلابي مردم با محافظه كاري در چارچوب طرح غرب به رهبري آمريكا براي نهضت هاي منطقه بازي كرده و به وعده ها و الطاف آنها و حاكميت هاي انتقالي دل خوش كرده اند.
اين تصور كه از درون روند موجود انتقال قدرت تحت هدايت غرب نتيجه اي درخور حاصل شود، تنها از كساني انتظار مي رود كه نتيجه سال ها سركوب نيابتي غرب و آمريكا را توسط ديكتاتور هاي منطقه تجربه نكرده باشند. جريانات اسلامي كه براي جلب نظر غرب و آمريكا از بيان خواسته هاي واقعي مردم مسلمان منطقه و راديكاليزه كردن حركت اجتناب مي كنند، آيا تصور مي كنند ارزيابي درستي از اوضاع تاريخي و شرايط منطقه اي دارند؟ رهبران النهضه الاسلامي تونس كه بر پايه راهبرد مشابهي از طرفداران خود مي خواهند كه از قدرت نمايي پرهيز كرده و براي استقبال از رهبران تبعيدي خود در فرودگاه تجمع نكنند، چه دركي از توانايي هاي سياسي- اطلاعاتي غرب دارند كه بيست سال پيش بن علي را براي عقيم كردن حركت اسلامي مردمي و جلوگيري از قدرت يابي آنان بر تونس مسلط كردند؟ آيا آنها و ديگر رهبران حركت هاي اسلامي كه مطابق با تصور و فضاي ايجاد شده توسط غربي ها بر محور هراس از اسلام عمل كرده و دايما با بازي در دام اسلام هراسي در مصاحبه ها، سخنراني ها، مذاكرات مستقيم و غيرمستقيم و اعلاميه يا موضع گيري هاي مختلف مي كوشند نسبت به عدم وجود خطر اسلام به غربي ها اطمينان دهند، نمي دانند كه هراس غربي ها از اسلام و نيروهاي اسلامي با اين اطمينان بخشي ها پايان نمي يابد، بلكه اين تنها طريقي براي ممانعت از هويت يابي اين نهضت ها به دست رهبران مسلمان و جلوگيري از بكارگيري نيروي اسلام براي بسيج مردم در جهت مبارزه اي اصيل و موفق با غرب و دست نشاندگان آن مي باشد؟ آيا اطمينان دهي و تلاش براي آرام سازي خاطر غرب راهبرد مناسب در برابر برنامه سازمان يافته و هماهنگ اسلام هراسي آنهاست كه از پيروزي انقلاب كبير اسلامي در ايران محور طرح سركوب مسلمانان در جهان و مسلط كردن ديكتاتوري هاي سكولار بر كشورهاي اسلامي بوده است، يا خروج از اين دام و آگاهي بخشي به مردم در باب حقيقت اين طرح و نتايج سي ساله اجراي آن كه ميليون ها كشته، زنداني و آواره به همراه ايجاد اين ديكتاتوري ها براي مسلمانان را در پي داشته است؟ آيا راهبرد مناسب پيشبرد نهضت ها اين است كه براي جلب رضايت غرب به تداوم روند بازي دموكراسي سازي و حفظ مهار نيروهاي نظامي- امنيتي تحت فرمان آن، به جاي خروج از بازي تحت كنترل باصطلاح دموكراسي با چراغ خاموش حركت كرد و با خودداري از طرح مطالبات واقعي مردم و مهار جوانان، نهضت ها را در بازي فرسايشي موجود گرفتار كرد تا نهايتا بواسطه حرمان و نااميدي مردم گرفتار در اوضاع اقتصادي- اجتماعي آشفته و رو به وخامت به شكست بيانجامد؟
اين تصور كه وضعيت طراحي شده كنوني توسط غربي ها به رهبري آمريكا در كشورهاي منطقه از مغرب تا تونس و يمن مي تواند به نتايج مطلوب مردم جهان اسلام منتهي شود، دليل اصلي نوع راهبردها و محافظه كاري هاي جريانات اسلامي مي باشد. در تونس در چارچوب راهبرد عدم تحريك غربي ها و اطمينان بخشي به آنها در مورد عدم وجود خطر اسلام، جريان اسلامي هيچ تلاشي براي بدست گرفتن رهبري قيام از خود نشان نداده و در برابر اتهام زني گسترده به اسلام و خود كاملا منفعل به همراهي خود با دولت انتقالي ادامه مي دهد، در حالي كه همزمان اخوان المسلمين تا آخرين اعلاميه آن خطاب به نظاميان حاكم در هفته گذشته چنان عمل كرده كه از يك سو متهم به همكاري با نظاميان و انجام توافقات پنهان با آنها مي شود، و از سويي درگير تنش هاي داخلي و مخالفت هاي اعضا بويژه جوانان تا سر حد تن دادن به بعضي انشعابات شده است. عجيب تر تداوم اين رويه است در حالي كه حاكمان انتقالي و نظاميان در اين كشور ها در چارچوب راهبرد اسلام هراسي آشكارا اسلام و نيروهاي اسلامي را به عنوان خطر مطرح كرده و با تهديد آنها، از قصد خود در مورد عدم اجازه به قدرت يابي اسلام به بهانه مقابله با اسلام امام خميني و نمونه جمهوري اسلامي سخن گفته و همزمان دست غربي ها را براي سازماندهي و اعطاي كمك هاي مختلف به گروه هاي سكولار به صورت رسمي و علني از طرق مختلف حتي سفارت خانه هاي آنها بازمي گذارند.
با وجود تصريحات حاكمان انتقالي و مواضع آشكار يا غيرآشكار آمريكا در ارتباطات مستقيم و غيرمستقيم با رهبران اسلامي در مورد مخالفت با تحركات انقلابي و ايجاد حاكميت اسلامي و آنچه از بازي مشترك غرب و شيوخ خليجي به رهبري آمريكا براي جلوگيري از پيروزي انقلابيون مسلمان شاهد آنيم، روشن نيست تداوم راهبردهاي موجود از سوي جريانات اسلامي چه معنا و دليلي دارد. اگر آنها به تكرار تجربه عراق نظر دارند، از دو نكته غفلت دارند، نكته اول اين است كه وضعيت كنوني عراق نتيجه پيوند جريانات اسلامي آن با انقلاب كبير اسلامي ايران و نقش آفريني جمهوري اسلامي به نفع مقاومت اسلامي در اين كشور است، در حالي كه نيروهاي اسلامي در نهضت هاي منطقه علي رغم توجه به اين مسئله به واسطه گرفتاري در دام اسلام هراسي و ايران هراسي به نظر نمي رسد با آگاهي لازم به طور جوهري بر پيوند خود با انقلاب كبير اسلامي تاكيد داشته و در جهت تقويت راهبردي حضور و نقش جمهوري اسلامي ايران در اين نهضت ها برنامه ريزي و عمل كرده باشند. اما نكته دوم در مورد اين كه نهضت هاي كنوني نمي توانند به تكرار تجربه عراق اميد داشته باشند، اين حقيقت است كه غربي ها از خطاهاي خود در اين تجربه درس گرفته و هوشيارانه از آن براي عدم تكرار خطايي مشابه استفاده مي كنند. براي درك اين حقيقت تجربه ليبي را داريم كه هم اكنون در مرا و منظر همگان در حال وقوع و تحقق است. به واسطه عمل براساس درس هاي عراق بود كه مدت ها طول كشيد تا ناتو به شكلي كه ديديم وارد اين صحنه شود. اما نكته مهمتر به غير از تمهيدات مختلف سياسي و اقتصادي از جمله در دست گرفتن مهار منابع مالي- پولي ليبي، خودداري ناتو از اعلام پايان عمليات نظامي است. پس از انجام بيش از ده هزار حمله هوايي، فراتر از تعداد هدف مناسب براي اينگونه عمليات در ليبي، و علي رغم رفع كامل تهديد جدي نيروهاي هوادار قذافي به واسطه تصرف موشك ها و جنگ افزارهاي سنگين يا سلاح هاي شيميايي آنها تداوم عمليات هوايي ناتو كاملا موضوعيت خود را از دست داده است. اما روشن است كه غربي ها و نيروهاي انسان دوست ناتو در چارچوب چه راهبردي از تداوم عمليات به منظور حفظ امنيت مردم غيرنظامي ليبي سخن گفته و از اعلام پايان آن خودداري مي كند. امنيت غيرنظاميان و حفظ آنها از تعرض مستمسك مناسبي است كه به غرب اجازه مي دهد مرحله بعدي طرح خود را در جهت ايجاد حكومت مطلوب و تثبيت قدرت دست نشاندگان جديد در طرابلس به اجرا درآورده و در صورتي كه انقلابيون ليبيايي در مقام مقابله با اين طرح و خروج از بازي مهار دموكراتيك سلطه برآيند، براي حفظ معادله موجود و توازن قدرت به نفع خود آنها را به بهانه تهديد جان غيرنظاميان به عنوان هدف موجه مورد حمله قرار دهند، كمااينكه تاكنون نيز در موارد متعددي بر پايه اطلاعات جاسوساني كه از آغاز به طور گسترده وارد ليبي كردند، به بهانه اشتباه نيروهاي اسلامي را هدف تجاوزات هوايي خود قرار داده و به شهادت رسانده اند.
ترديدي در اين نيست كه آينده نهضت هاي موجود و آينده جهان اسلام مرهون درك اين نكته ساده است كه راهبرد غرب به رهبري آمريكا، براي ايجاد دموكراسي در كشورهاي اسلامي و تلاش آنها براي تبديل نهضت هاي مسلمانان به قيام هاي دموكراسي خواهانه و ايجاد هويت جعلي دموكراتيك و سكولار براي آنها از طريق قلب هويت اسلامي، طرح و برنامه اي جديد براي بازسازي استعمار مطابق با شرايط تازه تاريخي است. اگر همانگونه كه رهنمودهاي رهبري انقلاب كبير اسلامي در اولين اجلاس «بيداري اسلامي» در تهران دلالت بر آن داشت، مسلمانان به ويژه رهبران آنها به استناد تجربه چندصد ساله استعمار غربي با سوءظن موجه و معقول با تمامي برنامه و اقدامات غرب و به ويژه آمريكا عمل نكرده و در جهت خروج از طرح مهار دموكراتيك سلطه برنيايند، با كمك به اعاده سلطه غرب شكست فاجعه بار ديگري براي جهان اسلام، مسلمانان و خود رقم خواهند زد، امري كه به بيان حكيمانه رهبري در اجلاس تهران بواسطه تجربه هاي طولاني، وجود جبهه مقاومت اسلامي به رهبري نظام اسلامي در ايران و ماهيت توده اي نهضت هاي موجود و حضور مستقيم مردم در ميدان امكان بسيار كمي براي وقوع آن وجود دارد.
¤ استاد دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه تهران

 


صفحه (14)


صفحه (3)


صفحه (2)

     


(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14