دوشنبه
2 آبان 1390- شماره 20056
گشت وگذاري در سنت هاي فراموش شده شهرنشيني ( بخش پاياني) ضرباهنگ زورخانه تنها در گود باستاني مي چرخد
|
|
|
گشت وگذاري در سنت هاي فراموش شده شهرنشيني ( بخش پاياني) ضرباهنگ زورخانه تنها در گود باستاني مي چرخد
حسن آقايي زماني بود كه صداي ضرب و زنگ زورخانه ها از ميدان فردوسي نه تنها فراسوي كشور طنين افكن بود بلكه مشتاقان آن ورزش آموزندگي مي كردند و جماعات غريبه رسم و رسوم آميختگي باورهاي اصيل آييني- سنتي و فرهنگ ديرينگي ايراني و مذهبي زورخانه اي سرزمين مان را به جان مي ريختند. روزگاري بود آواي زنگ دار مرشد جعفرها و رضا گلابدره اي ها و ريتم جان پرور ضرب شان با چرخ چمني و صداي جرينگ جرينگ كباده پهلوانان همنوايي مي كرد... حال زورخانه با همه كهنسالي كه بايد مثنوي آموزه هاي شيرخدا حضرت علي«ع» و زنده كننده زبان فارسي و يادگار شاهنامه فردوسي طوسي باشند، دست نياز براي مخارج برگزاري مسابقات به سوي اين سازمان و آن تشكيلات دارند. روايت فلسفه و پيشينه كهن زورخانه، جايگاه و پيوند فرهنگي- مذهبي، برآيندهاي انساني و مردمي اش و اين كه اين ورزش در چه شرايطي فعاليت مي كند و نيازهاي قوام بخش اش چيست را در قالب چند پرسش از رئيس هيئت ورزش پهلواني و زورخانه اي استان تهران، مي خوانيم: ورزش زورخانه اي آميزه فرهنگ ايراني- اسلامي قدمت و دامنه فعاليت ديرينه آنچه كه امروز به نام ورزش باستاني در ايران شناخته شده است شايد به سه هزار سال مي رسد. اين را «حاج اسماعيل سرپرست» مي گويد و ادامه مي دهد: «در بررسي روش ورزش باستاني در قديم الايام درمي يابيم تمام سلسله مراتب اجرايي آن بر سيستم نظامي اثرگذاشته است. به بيان ديگر يعني قواعد نظامي برگرفته از اسلوب زورخانه است. در تعريف به هم پيوستگي مراتب زورخانه يكي اين است اگر افرادي داخل زورخانه مي شوند قطعاً كسي كه سيد است بايد جلوتر از سايران وارد شود.» وي سپس درباره پيوند اين ورزش با اسلام چنين اظهار مي دارد: «بعد از ظهور دين مبين اسلام، شخصي مسلمان به نام «محمود خوارزمي» معروف شده به نام «پورياي ولي» كه پهلوان بوده است ورزش باستاني را با دين مبين اسلام تطبيق مي دهد. لذا اين ورزش شكل و حال مذهبي مي گيرد. درحالي كه قبل از اسلام، مردم با پيمودن پنجاه تا صد پله به زيرزمين هاي قديمي تر (آتشگاه) رفته با تمرين و آموزه هاي مرسوم بدن سازي و قوي شدن، خود را براي مقابله با متجاوزان به حريم ارضي و زندگي شان، آماده مي كردند. با آمدن محمود خوارزمي، به مرور زمان شيوه و آموزه هاي ورزش باستاني متأثر از فرهنگ دين مبين اسلام شده و آلات و ادوات كارشان تغيير شكل داده مي شود تا آن جا كه به تعيين مكان مشخص و مراسم زورخانه اي مي انجامد. حال در زورخانه ها مرشد بالاي گود زورخانه قرار مي گيرد و همزمان با حركات و عمليات ورزشي پهلواني اشعار ابوالقاسم فردوسي و مدح دلاوري و كرامت هاي انساني حضرت علي مولاي متقيان«ع» مي خواند. ورزش باستاني يك فرهنگ محسوب مي شود «سرپرست» تفاوت جايگاهي ورزش زورخانه اي با ديگر ورزش هاي متداول را چنين مي داند: «فرق ورزش زورخانه اي با ورزش هاي ديگر اين است كه اين ورزش ملي- مذهبي، آييني و سنتي ايراني است.» حضرت امام خميني«ره» درباره جايگاه معنوي و ديني ورزش زورخانه اي فرموده اند: « من مي دانم ورزشكاران در گودهاي زورخانه به ياد خدا هستند، ياد اميرمؤمنان عليه السلام هستند. تقويت كنيد ياد خدا را، تقويت كنيد ياد مولا را. وقتي زورخانه با ايمان باشد، با قرآن باشد پشتوانه يك ملت است. پهلواني ها از قديم الايام كه در زورخانه ها ورزش مي كردند توجه خاصي به اسلام داشتند، مخصوصاً در صحبت هاشان، در كارهاشان همه با ذكر خدا و ذكر اميرمؤمنان- عليه السلام توأم بود.» مقام معظم رهبري، در اهميت بعد تاريخي و فرهنگي ورزش باستاني فرموده اند: «ورزش باستاني كشورمان يك تاريخ و يك فرهنگ محسوب مي شود كه در طول ساليان سال با جوانمردي، گذشت و ايثار عجين شده است.» گپي با يك باستاني كار قديمي يك باستاني كار كه حالا به قول خودش كنار گودنشين شده است، مي گويد: ورزش باستاني، هم باعث سلامت جسم و روح و هم باعث تقويت اخلاق انسان مي شود. موقعي كه وارد گود زورخانه اي حوالي خيابان ري مي شدم- كه شنيدم بسته شده است- احساس آرامش و رضايت مي كردم. حس مي كردم سبك شده ام درحالي كه ميل و كباده و اين جور وسايل سبك نبودند اما روحيه ورزشكاران از نوجوان تا پدربزرگان را مي ديدم، اگر ته دلم غمي بود، بعد از كار ورزش و گفت وگو با آنها، پاك مي شد. در ورزش باستاني ايمان آدم تقويت مي شود. در زورخانه كارهاي خير و دستگيري در مانده هاي آبرومند هم مي شد. روحيه جوانمردي و از خودگذشتگي در پهلوان ها تقويت مي شد. هنگامي هم كه گلريزان مثلاً كسي مدتي مريض بوده و غيبت داشته و يا در اثر اشتباهي سهوي مدتي كوتاه محبوس بوده و آدم شريف و آبرومندي هم بوده، زورخانه جشن مي گرفت. هدايت قهرماني به پهلواني رئيس هيئت ورزش پهلواني و زورخانه اي استان تهران با اين اظهار كه در زورخانه جوان ها به عنوان قهرمانان در ورزش باستاني به سمت پهلواني هدايت مي شوند، شرط هاي آن را برمي شمارد و مي گويد: «كسي كه مي خواهد پهلوان شود بايد تن آرايي، پيل افكن، افتادگي و راستي و درستي سرلوحه خواستش باشد، تعيين مقصود كرده و مقصد داشته باشد و بايد بداند در نهج البلاغه، مولاي متقيان چه اهدافي داشته و دنبال چه اموري بوده اند. يك پهلوان بايد تهذيب نفس و مكارم اخلاق داشته، عبادت حق را به جاي آورد و آمادگي ياوري به مردم و افراد ضعيف داشته باشد كه معمولاً به آنها سفره داري گفته مي شود. پهلوان در فرهنگ زورخانه اي بايد سرلوحه تمام راه و روش زندگي اش را بر وفق صفات متعالي مولا علي«ع» قرار دهد و در جهت كمك به مردم حداقل در استان خود باشد چراكه از قديم الايام آنچه معروف و مرسوم پهلواني بوده رفتن به مكان هايي شناخته شده و در جمع كساني بوده كه مشكلاتي در زندگي شان داشتند و كمك كردن به رفع يا كاهش نيازشان . اين رسم آموخته از مولاي متقيان است كه شبانه به درخانه هاي محرومان و درماندگان مي رفت و دلجويي و كمك شان مي كرد.» وي در ادامه اين مبحث به شيوه و مراحل كمك به نيازمندان اشاراتي دارد: «پيشترها درهر منطقه اي كه زورخانه بود، افراد و خانواده هايي كه گرفتاري در گذران زندگي شان داشتند نزد مرشد زورخانه رفته و مسائل خود را در ميان مي گذاشتند. سپس مرشد از طريق پيشكسوتان زورخانه، كساني كه متمكن بودند را دعوت كرده و شرح و حال نيازمندان را مطرح مي كردند. افراد متمكن به اعتبار صدق و كلام مرشد، اعلام آمادگي كمك كرده و آنچه در توان شان بوده به مرشد داده و او به در خانه ياري خواهان رفته و اهدايي خيرين را تحويل شان مي داده است. اين حمايت و مرام انساني مردم گرا يكي از برآيندها و اهداف انساني و معنوي ورزش پهلواني است كه سينه به سينه مانده است.» شگفتي گذشت يك پهلوان معروف رئيس هيئت ورزش پهلواني و زورخانه اي استان تهران، ادامه بيان خود را كه «پهلوان باشيد...» اين فرموده مقام معظم رهبري: «قهرماني خيلي خوب است اما تلاش كنيد پهلوان باشيد.» را يادآوري مي كند و چند پهلوان معروف كشورمان شامل آسيدحسن رزاز، حاج صادق بلورفروش و غلامرضا تختي را نام مي برد و درباره «پهلوان رزاز» نقل مي كند: «روزي كسي قاليچه اي از خانه او مي دزدد و از خانه بيرون مي رود. «آسيد رزاز» كه در خانه بوده سايه به سايه آن شخص را دنبال مي كند تا اينكه دزد به حجره فرش فروشي مي رسد و مي گويد فرش را مي فروشد. حجره دار نگاهي به فرش و نگاهي به آن شخص مي كند و مي گويد: اين فرش به نظر من آشناست اما شما را نمي شناسم! «پهلوان» كه وارد حجره فرش فروش آشنا شده مي گويد: من اين شخص را مي شناسم. حجره دار مبهوت اين گذشت «رزاز» نسبت به دزد مي شود...». گر بر سر نفس خود اميري مردي وربردگري خرده نگيري مردي مردي نبود فتاده را پاي زدن گردست فتاده را بگيري مردي. نگاه ويژه براي ماندگاري از «سرپرست» سؤال مي كنم استقبال جوانها از زورخانه چگونه است؟ نخست اين جملات را بيان مي كند: «با توجه به اين كه محيط ورزشي زورخانه ها در داخل سالن دور از منظر عمومي و شناسايي است و زورخانه از كسي شهريه نمي گيرد، فقط يك دخل دارد هركس خواست مبلغي در آن مي اندازد و هركس هم خواست مبلغي برمي دارد و مرشد هم به ضرب مي كوبد و مي خواند، طلب ياري و حمايت چند سويه از دستگاه هاي اداري- سازماني حداقل دستگاه حكومتي دارد». او در اين ارتباط تاكيد دارد: «اگر سازمان ورزشي، مسئولان ارگان ها نگاه ويژه در جهت تامين هزينه ها براي برگزاري مسابقات ورزش زورخانه اي نداشته باشند در فاصله نه چندان دور بايد منتظر از دست دادن اين رشته ورزشي باشيم. توصيه مي شود آنان به ياد داشته باشند يك ورزش ديگر به نام ورزش باستاني پهلواني هم وجود دارد.» وي همچنين حمايت رسانه هاي جمعي را طلب مي كند: «رسانه هاي گروهي از جمله مطبوعات نسبت به شناساندن بيشتر به مردم و تداوم غناي فرهنگي- ايراني، مذهبي و توسعه زورخانه ها، كمك كنند. بايد نگذاشت اين ورزش پهلواني با قدمت چند هزار ساله در ايران از ديگر كشورها در ميادين جهاني عقب بماند.» وي در ادامه همين مباحث تاكيد مي كند: «از شوراي شهر و شهرداري منطقه پنج به خاطر كمك هايشان به ورزش زورخانه اي استان تهران، قدرداني مي كنم.» ورزش زورخانه اي به سوي فراموشي مي رود مربي بدن سازي يك باشگاه، با اين نظر كه زورخانه كسوت پهلواني دارد كه در ورزش هاي ديگر نيست، مي افزايد: «اصالت مجموعه ورزشي ما زورخانه است كه هميشه حال وهواي فرهنگي ملي- ايراني و مذهبي داشته و دارد. تلاوت قرآن قبل از شروع ورزش باستاني و كشتي است. در ورزش باستاني روحيه جوانمردي، گذشت، حرمتداري و فرهنگ اخلاق خوب ماندگار مي شود كه در امور زندگي هم اثر گذار است.» از «حسين شيباني كارخانه» درباره جوانان و ورزش باستاني مي پرسم. او كه مي گويد چندين سال در حوزه ورزشي كار كرده است، پاسخ مي دهد: «گرايش ها خصوصا در طيف جوان، بيشتر به سمت ورزش هاي وارداتي مي رود اما از نظر كل ورزش هاي ديگرمان، در رأس همه اشتياق به فوتبال است كه الان تمام ورزش هاي ديگر را تحت تاثير خود قرار داده است و اين به دلايل تبليغات و مباحث روزمره مربوطه و انگيزه اقتصادي آن است.» نظر او را در مورد ورزش بدن سازي مي پرسم كه خود گفته مربي آن است: «ورزش بدن سازي فقط تورم عضلات شخصي است كه هيچ تناسبي با آن خصوصيات پهلواني و تواضع مردانگي ورزش زورخانه اي ندارد درحالي كه در مجموع، هر نوع ورزش بايد درخدمت مردم و فرهنگ سنتي زورخانه اي باشد اما اين ورزش باستاني درحال حاضر به سمت فراموشي مي رود.» مسابقات كشتي پهلوانك ها تا پيشكسوتان رئيس هيئت ورزش پهلواني و زورخانه اي استان تهران، در بخش پاياني گفت وگوي مان با اشاره به فعال بودن 72 زورخانه دراين استان و اين كه براي اولين بار كشتي پهلوانك ها (زير 15سال) برگزار مي شود، مي گويد: «همه ساله مسابقات در رده هاي سني نونهالان تا بزرگسالان و پيشكسوتان در سطح استان تهران، كشوري و سپس مسابقات جهاني صورت مي گيرد و همين طور كلاس هاي هنري فردي و آموزش مربيگري و داوري فردي در طول سال داير هستند.» و همچنين پيشنهاد مي كند هيئت ورزشي زورخانه اي آمادگي دارد در مراسم رسمي فوتبال، زمان 15 دقيقه استراحت بين دو نيمه بازي در ميدان ورزشگاه عمليات ورزش باستاني اجرا كند. گزارش روز
|
|
|