(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


دوشنبه 9 آبان 1390- شماره 20062

دلايل تدوين سند راهبردي حركت هاي جهادي و اثرات آن ( بخش پاياني)
شكوفه خودباوري بر سرشاخه توانمندي هاي محرومين



دلايل تدوين سند راهبردي حركت هاي جهادي و اثرات آن ( بخش پاياني)
شكوفه خودباوري بر سرشاخه توانمندي هاي محرومين

گاليا توانگر
چند روزي بود كه در مسجد دار ماهي الشتر لرستان اهالي ده را ويزيت مي كردم. روز دوم زني با پسر بچه اش وارد شد. بنا به گفته مادر اين پسربچه چند سال قبل دچار سوختگي شديدي شده بود. وقتي معاينه اش كردم، آن قدر سوختگي وحشتناكي داشت كه تمام تنم يخ كرد. ناخودآگاه روي صندلي رها شدم. از كمر به پايين چسبندگي برخي اندام ها به وضوح ديده مي شد. اين بچه بايد خيلي قبل تر جراحي مي شد، ولي چون خانواده اش استطاعت مالي نداشتند، ادامه درمان را رها كرده بودند. بايد برايش كاري مي كرديم. از او فيلم و گزارش تصويري تهيه كردم.
وسط اردوي جهادي خودم را به تهران رساندم و از نماينده بهزيستي قول مساعدت كامل گرفتم. دوباره بازگشتم و پسرك را به بيمارستان مجهزي در لرستان منتقل كرديم. يكي از استادانم عملش كرد. چسبندگي پايش كه رفع شد، مي توانست به راحتي راه برود، دوچرخه سواري كند و حتي اول مهر به مدرسه برود. ما يك مرد كوچك را زنده كرديم تا درس بخواند و سرنوشت مردم ده را به گونه ديگري رقم بزند.
همه اش مانع بود، همه اش صخره! شركت خصوصي براي حفر كانال آب در ميان صخره ها زمان يكساله و هزينه 200 ميليون توماني پيشنهاد داده بود. وقتي راه صعب العبور را ديديم هر كداممان روي يكي از سنگ ها وارفتيم. باد سردي مي آمد. براي پنهان كردن اضطرابم زوركي لبخند مي زدم!
يكي از بچه ها گفت: «از اهالي بازفت نيرو مي گيريم. توكل به خدا و اولين تيشه را به صخره زد.» درست مثل فرهاد بيستون! اما آيا اين بار فرهادها به مراد دلشان مي رسيدند؟
آيا دل اين صخره ها نرم مي شد و آب را به قلبشان راه مي دادند؟
تا غروب عده اي 20 نفره از اهالي دور و برمان حلقه زدند. باورشان شده بود كه مي توانند و اين انتقال خودباوري يعني اين كه يك گام بزرگ به هدفمان نزديك شده بوديم. شور و حال عجيبي داشتيم. مادرهاي روستا هم هر چند ساعت يك بار هر چه در خانه داشتند توي سيني هاي بزرگ برايمان مي آوردند.
كاري كه بايد توسط شركت خصوصي حفر كانال يكساله با 200 ميليون تومان به سرانجام مي رسيد، طي ده روز تقريبا بدون هزينه انجام شد.
12 راهبرد كلان پيش بيني شده
در چشم انداز حركت هاي جهادي
عامل اين جا چيست؟ عشق و ايمان، بصيرت و همت؛ اين ها ستون هاي اصلي است. انساني كه بصيرت ندارد، راه را عوضي مي رود؛ اگر عشق و ايماني هم در او هست، آن را در راه غلط مصرف مي كند، كجراهه مي رود. (مقام معظم رهبري-31/6/89- در جمع جهادگران بسيج سازندگي).
در تاريخ 31/6/89 مقام معظم رهبري طي بيانات روشنگرايانه شان نقشه راه حركت هاي جهادي را به روشني تبيين نمودند. پس از اين رهنمودها بود كه جمع كثيري از متخصصين گرد هم آمدند تا چشم انداز حركت هاي جهادي را ترسيم كنند. طي اين تلاش مشخص شد كه روي كدام نقطه قرار داريم و نقاط آرماني مدنظر كجاست؟ ضمن اين كه اين سند راهبردي داراي 12 راهبرد كلان نيز هست.
ناصر ترابي، يكي از فعالين اردوهاي جهادي پيرامون 12 راهبرد كلان تدوين شده مي گويد: «طراحي و ترويج الگوي زندگي جهادي براساس انديشه هاي اصيل اسلامي اولين راهبردي است كه مدنظر داشتيم. در اين الگو آموزه هاي ديني و قرآن كريم و نيز سيره اهل بيت(ع) محور قرار دارد. انتظار ما از اردوي جهادي اين است كه براساس تعاليم اسلامي بستري براي تربيت مديران جهادي در نظام اسلامي فراهم شود.
وقتي الگوي زندگي جهادي را پيش روي جهانيان قرار دهيم، تقويت و تبليغ كارآمدي نظام اسلامي در عرصه داخلي و بين الملل بر همگان روشن خواهد شد.»
وي ادامه مي دهد: «كمك به نهادينه كردن فرهنگ خدمت رساني و ترويج علمي و عملي فرهنگ كار و تلاش و مجاهدت با تاكيد بر نيازهاي كشور و مستضعفان عالم يكي ديگر از اين راهبردهاي كلان است. توانمندسازي مناطق كم برخوردار جهت فراهم نمودن بسترهاي لازم براي تحقق عدالت اقتصادي در سايه چنين تفكري محقق خواهد شد. ارتقاي كمي و كيفي بينش و بصيرت سرمايه هاي انساني با تحكيم مباني انديشه ديني و تعمق ايمان قلبي به باورهاي توحيدي دو چندان خواهد شد. تعميق و تقويت بصيرت سرمايه هاي انساني نسبت به شناخت حوادث اجتماعي و مصاديق جريان هاي حق و باطل رخ خواهد داد.»
وي با اشاره به دين كه توانمندسازي علمي سرمايه هاي انساني بايد در راستاي دست يابي به قله هاي علمي و معرفتي باشد، مي گويد: «نهادينه كردن روحيه بندگي و ارتباط معنوي با خداوند و تلاش خالصانه در بين سرمايه هاي انساني در راستاي تقويت ايمان و تعميق تولي و تبري مدنظر است كه در پس آن نهادينه كردن رفتارهاي ارزشي برآمده از روحيه اخلاص، ولايت پذيري، استقامت، زهد، مسئوليت پذيري، ايثارگري، همت، تلاش و خدمت در بين سرمايه هاي انساني رخ مي دهد. هدف بزرگ حركت جهادي فراهم سازي فرصت كسب تجربه و توانمندسازي سرمايه هاي انساني در راستاي تربيت مديران توانمند براساس الگوي زندگي جهادي است.»
رسيدگي به احوال محرومان
يكي از اهداف مهم در سند راهبردي
مصطفي فروتن، عضو مجموعه مركز مطالعات راهبردي حركت هاي جهادي و مسئول بخش دانش آموزي با اشاره به اين كه فعاليت در حركت جهادي را از دوران دانش آموزي آغاز كرده مي گويد: «من از سال 80 در اردوهاي جهادي شركت داشته ام. آقا در صحبت هايشان در تاريخ 31/6/89 به پررنگ تر شدن حضور جوانان در حركت جهادي تأكيد داشتند. پس از رهنمودهاي روشنگرانه ايشان اين ضرورت احساس شد كه جمعي از نخبگان جوان گردهم بيايند و يك برنامه ريزي منسجمي را براي ساماندهي هرچه بيشتر اردوهاي جهادي داشته باشند تا كيفيت كار افزوده شود.
براين اساس در انتهاي بهمن سال گذشته به همت بسيج سازندگي همايشي با حضور 313 نفر از نخبگان و پيشكسوتان جوان جهادي در بشاگرد برگزار شد. حاصل اين همايش تدوين چندين جلد كتاب و جزوه پيرامون راهبردهاي پيشنهادي براي ارتقا بخشي كيفي حركت جهادي بود.»
وي ادامه مي دهد: «پس از آن در اسفند 89 مركز مطالعات راهبردي حركت هاي جهادي در قم و تهران شكل گرفت. از اين پس يك سري دوستان مسئوليت تدوين سند را برعهده گرفتند. بيشتر نشست ها و هم انديشي ها در مركز مطالعات قم برگزار مي شود و كارهاي عملياتي براي راهبري و هدايت در مركز مطالعات تهران صورت مي گيرد.»
سرانجام سند چشم انداز حركت هاي جهادي توسط حضرت آيت الله مهدوي كني در انتهاي شهريور ماه 90 رونمايي شد.
فروتن توضيح مي دهد: «اين سند نقشه راهي است براي گروه هاي جهادي تا با چشم داشتن به اهداف متعالي يك برنامه ريزي زيربنايي را براي حركت هايشان انجام دهند و اين كاروان را به سر منزل مقصود برسانند. نقطه غايي حركت جهادي پيوستن به انقلاب مهدي موعود(عج) است.»
وي اهداف تدوين سند را اين گونه بيان مي كند: «سند مجموعه اي است كه باتوجه به سيره عملي اهل بيت(ع) و اهداف جمهوري اسلامي ايران تدوين شده است.
ما مي خواستيم بچه هاي جهادي به اهداف بلند اسلامي توجه بسيار زيادي داشته باشند.
توجه به تقسيم عادلانه ثروت در كشور، خودسازي جوانان و گسترش فضاي فرهنگي همسو با اهداف بلندحضرت امام(ره) و رسيدگي به احوال محرومين و مستضعفين به عنوان ولي نعمتان انقلاب اهداف مهمي بود كه در متن سند به آن توجه خاصي شده است.»
حال و هواي سنگرهاي جبهه زنده شد
اردوي جهادي در واقع اعتكافي كوتاه در ميان حاشيه ها و حاشيه رانده شده هاست. حركت جهادي بايد در پيكره فكري نوجوانان و جوانان ما نهادينه شود. بايد درد را درك كنند تا فردا روزي مسئوليت را با شناخت بپذيرند.
ز.م يكي از خواهران فعال در حركت هاي جهادي با ورق زدن دفتر خاطراتش برايمان مي گويد: «خيلي از بچه ها تازه ازدواج كرده اند و اولين نوروز بعد از ازدواجشان را دور از همسرشان مي گذرانند. جالب اين كه خيلي هايشان همان موقع خواستگاري اين مساله را با همسرانشان طي كرده اند و نمي دانم شمايي كه در حال خواندن متن خاطرات من هستيد، چه قدر شباهت با حال و هوايي كه از جبهه ها براي ما ترسيم كرده اند، احساس مي كنيد؟ در زمانه ما اين اردوها شبيه ترين حس و حال به فضاي جبهه ها را بازآفريني مي كنند.»
وي ادامه مي دهد: «بعدازظهرها معمولا گعده هاي پراكنده اي شكل مي گرفت و عده اي به قول معروف گرد مي كردند و شروع مي كردند به حرف زدن و شب ها بعداز نماز هم همان جلسات شبانه و برنامه هاي فرهنگي ادامه داشت. براي بچه هاي روستا مسابقه نقاشي و مسابقه ورزشي برگزار مي كرديم و جايزه مي داديم و براي نوجوان هاي روستا كلاس هاي تقويتي تشكيل مي شد و براي روستاييان پخش فيلم و از اين جور برنامه ها داشتيم. خلاصه فرصت ها مثل ابرها مي گذرند و تا چشم بر هم زديم، اردوي دوازده روزه به پايان رسيد.»
استقبال اهالي روستا بي نظير بود
از رقيه جليلي مددكار و يكي از فعالين اردوهاي جهادي كه در اردوي روستاي ماه نشان و تات قشلاق از توابع زنجان شركت داشته مي خواهيم كه از حال و هواي اردو برايمان بگويد. وي توضيح مي دهد: «در روستا اغلب زنان قالي باف بودند و معمولا خانواده ها به دخترشان اجازه تحصيل در شهر نمي دادند. وقتي براي احوال پرسي از زنان و دختران ده به در خانه ها مي رفتيم، برق شوق را در چشمانشان مي ديديم. آنها لااقل گوش شنوايي مي خواستند كه دردهايشان را بگويند.»
اين بانوي مددكار به برخي مشكلات فرهنگي و آسيب هاي اجتماعي منطقه مورد نظر اشاره كرده و مي گويد: «صميمانه با چاي و كلوچه محلي تازه پذيرايي مي كردند. وقتي در مسجد جلسه پرسش و پاسخ، احكام و يا كلاس قرآن برگزار مي شد، همه سر ساعت مقرر جمع مي شدند. اينها نشان مي دهد كه با حضور گروه هاي جهادي متعدد در منطقه اعتمادسازي صورت گرفته است. قدم بعدي اين است كه هر گروه كار گروه قبلي را پيگيري كند. اين طور نباشد كه كارها و پروژه هاي فرهنگي و عمراني به طور مجزا و مقطعي انجام شده و رها شوند.
خيلي از خانم ها در اين مناطق از لحاظ احكام مشكل داشتند. برخي دچار افسردگي هايي بودند كه مي شد با گسترش روحيه قرآني اين افسردگي ها را درمان كرد.»
جليلي ادامه مي دهد: «بايد روحيه خودباوري را در اهالي روستا تقويت كرد تا حضور گروه جهادي تلنگري بر پيكره تلاششان باشد.»
گزارش روز

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14