(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


دوشنبه 9 آبان 1390- شماره 20062

آب انار چربي هاي اضافي را آب مي كند
مي خواهم خودم باشم
پايه ريزي يك ازدواج شاد
چگونه فرزندان قدرشناس داشته باشيم؟
چرا به هم دروغ مي گويند؟
آويشن ضد سرفه و تقويت كننده اعصاب است
تخم گشنيز هضم كننده غذا و مقوي معده است



آب انار چربي هاي اضافي را آب مي كند

«آب انار» براي پيشگيري از سرطان مفيد است، سلامت قلب را بهبود مي بخشد.
اين بار متخصصان تغذيه تاكيد كرده اند كه آب انار همچنين مي تواند چربي هاي اطراف معده و شكم را در زنان و مردان چاق كاهش دهد.
اين متخصصان در يك آزمايش يك ماهه ثابت كردند كه ميزان تشكيل سلول هاي چربي در اطراف شكم در افرادي كه آب انار مصرف مي كنند، كاهش مي يابد.
به گزارش پايگاه اينترنتي مدنيوز ري پورت، كساني كه آب انار مي نوشند، همچنين فشار خونشان نيز پايين مي آيد و بنابراين خطر بروز حملات قلبي و سكته مغزي و بيماري كليوي در اين اشخاص نيز به ميزان قابل توجهي كاهش پيدا مي كند.
پزشكان معتقدند كه آب انار مي تواند مقدار اسيد چرب موجود در خون موسوم به اسيد چرب «NEFA« را كاهش دهد.
آزمايشهاي قبلي كه روي انسان و حيوانات انجام گرفته نشان داده است كه مقدار زيادي از اين اسيد چرب ذخيره چربي را در اطراف شكم افزايش مي دهد و در نتيجه سبب تشديد احتمال ابتلا به بيماري قلبي و ديابت نوع دوم مي شود.

 



مي خواهم خودم باشم

عليرضا سزاوار
با شروع دوره جواني تغييرات بسياري در زندگي اجتماعي شما ايجاد مي شود. كنار آمدن با اين تغييرات كار سخت و پيچيده اي نيست فقط كافي است صبور باشيد.
تا همين چند وقت پيش هيچ مشكلي با پدر و مادرتان نداشتيد و همه چيز به خوبي و خوشي پيش مي رفت، اما اين روزها از غذايي كه مي خوريد گرفته تا لباس هايي كه مي پوشيد و حتي رنگ ديوار اتاقتان موضوع اختلاف نظر با آنان است.
اشكال كار اينجاست كه نه شما و نه پدر و مادرتان حاضر به كوتاه آمدن نيستيد و مسائل كوچكي مانند زمان رفتن به رختخواب يا افرادي كه با آنها در مدرسه دوست هستيد موجب جنگ و دعوا در خانه مي شود.
واقعاً چه اتفاقي افتاده است شما تا يكي دو سال پيش كوچكتر بوديد و پدر و مادرتان كنترل زيادي روي اعمال و رفتار شما داشتند و حتي درباره چيزهاي كوچكي مانند خوراكي اي كه به مدرسه مي برديد يا حتي لباس خوابتان براي شما تصميم مي گرفتند. شما هم به عنوان يك كودك مخالفت چنداني نداشتيد و مطابق ميل و تصميمات آنها رفتار مي كرديد. البته اين طرز برخورد والدين بسيار خوب است زيرا فرزنداني كه از نظر ذهني آن قدر رشد نكرده اند تا بتوانند از خود مراقبت كنند يا صلاح خود را تشخيص دهند. نياز به كنترل بيشتر دارند.
ولي بچه ها هميشه بچه نمي مانند، بزرگ مي شوند و مانند شما به مرحله نوجواني و جواني مي رسند. شما در دوره نوجواني هويت خود را پيدا مي كنيد، هويتي كه از هويت پدر و مادرتان مستقل است.
جوليا رامبرز روانشناس آكادمي وستهام معتقد است كه دوره جواني، زماني است كه فرد در آن افكار و عقايد خاص خود را پيدا مي كند و دوست دارد آنها را در زندگي و محيط اطراف خود پياده كند. دوره نوجواني زمينه ورود به دنياي بزرگسالان را فراهم مي كند.
در دوره اي كه شما بزرگ تر مي شويد، تغيير مي كنيد و تبديل به فردي مي شويد كه دوست دارد خودش براي خودش تصميم بگيرد. ممكن است والدينتان نتوانند به همان سرعت خود را با اين تغييرات هماهنگ كنند. آنها قبلا عادت داشتند براي شما كه يك كودك بوده ايد تصميم بگيرند و شما هم فوراً حرف آنها را گوش كنيد، ولي الآن شرايط فرق كرده است و كمي زمان لازم است تا ساير افراد خانواده به شخصيت جديد شما عادت كنند.
رامبرز مي گويد: اختلاف نظرها بين والدين و نوجوان ها بسيار عادي است. نوجوانان خيلي زود عصباني مي شوند، زيرا دلشان مي خواهد پدر و مادرشان با همه كارهاي آنها موافق باشند و هر مخالفتي برايشان به اين معناست كه به شخصيت آنها احترام گذاشته نمي شود. زيرا يكي از ويژگي هاي دوره نوجواني حساسيت بيش از حد است، هر مخالفتي كه با نظرات شما مي شود كه كل شخصيت شما را زير سؤال مي برد!
پدر و مادرها هم عصباني مي شوند چون عادت ندارند فرزندانشان را خارج از محدوده كنترل خود ببينند.
يكي از ويژگي هاي پدر و مادرها هم اين است كه خيلي نگران فرزندانشان هستند، آنها مي ترسند شما آن قدر بزرگ نشده باشيد كه بتوانيد تصميم هاي درستي بگيريد. مخالفت ها و سخت گيري هاي آنها به خاطر محبت شان است نه دشمني آنها مشاجرات بين والدين و فرزندان معمولا احساسات هر دو طرف را به شدت جريحه دار مي كند. از طرف ديگر بعضي از مسائل مانند انتخاب دوست يا با دوستان براي گردش بيرون رفتن مشاجرات بزرگ تري به وجود مي آورد زيرا درست به نقطه حساسي دست مي گذارند، يعني همان احساس استقلال و آزادي طلبي نوجوان و احساس حمايت و مراقبت كردن از فرزند در پدر و مادر اما اوضاع هميشه اين طور نمي ماند. با گذشت زمان پدر و مادرها فرزندشان را ديگر كودك نمي دانند و به او آزادي هاي معقول و مناسب با سن اش مي دهند. نوجوانان هم ياد مي گيرند كه پدر و مادرها صلاح آنها را مي خواهند و نيت بدي ندارند و از طرف ديگر علتي وجود ندارد كه با تمام خواسته هاي آنها در خانواده موافقت شود.
رامبرز توضيح مي دهد كه بهترين راه براي جلوگيري از اين مشاجرات ياد گرفتن راه هاي درست ارتباط برقرار كردن است.
اگر خواسته خود را با آرامش و نه با جيغ و داد مطرح كنيد و رفتار منطقي اي داشته باشيد، راحت تر مي توانيد پدر و مادرتان را متقاعد كنيد. به هر حال بايد به آنها نشان دهيد كه بزرگ شده ايد. نشانه بزرگ شدن فقط به دست آوردن آزادي هاي بيشتر نيست، يكي از نشانه ها داشتن رفتار منطقي و حل مشكلات از طريق گفت وگو است.
بعضي وقت ها به نظر مي رسد كه رابطه شما هيچ وقت بهتر نمي شود. نه شما حرف آنها را مي فهميد و نه آنها حرف شما را ولي با گفت وگو كردن به جاي دعوا كردن و بيان كردن عقايدتان مي توانيد احترام بيشتري كسب كنيد. به ياد داشته باشيد كه نتيجه بحث هميشه نبايد كاملا به نفع شما يا پدر و مادرتان باشد. گاهي اوقات اگر هر دو طرف كمي كوتاه بيايند خيلي از مشكلات به راحتي حل مي شود.

 



پايه ريزي يك ازدواج شاد

يك ازدواج شاد همانند يك گياه سالم است، اگر آب، نور خورشيد و هواي كافي به گياه برسد رشد مي كند. ازدواج هم براي شكفتن نياز به مراقبت دارد و برگزاري يك مراسم باشكوه و تمايل به موفقيت به تنهايي كافي نيست.
غالبا هيجان زوجين در اولين سال ازدواج فروكش مي كند. اگر مي خواهيد پنجاهمين سالگرد ازدواج خود را عاشقانه جشن بگيريد بايد رابطه تان را «آبياري» كنيد.
يادتان باشد تا زماني كه يكي از زوجين شاد نباشد نمي تواند ديگري را خوشحال كند.
فهرستي از مواردي كه همسرتان را شاد مي كند تهيه نماييد. رعايت بيشتر اين موارد هزينه اي در بر ندارد. شادكردن همسرتان كار سختي نيست و شما با دانستن طريقه آن زندگي بهتري خواهيد داشت.
توصيه به آقايان
1- در طول روز براي همسرتان پيامك محبت آميز بفرستيد.
2- به طور مرتب همسرتان را در آغوش بگيريد.
3- هرازگاهي شام بپزيد. يادتان باشد مرداني كه آشپزي مي كنند زندگي زناشويي شادتري دارند.
4- در جمع كردن سفره به همسرتان كمك كنيد. بسياري از زوجين دراين مورد هم اختلاف نظر دارند ولي با كمك يكديگر مي توانيد كارها را زودتر تمام كنيد.
5- يك لقب محبت آميز براي همسرتان پيدا كنيد.
6- از جمله «دوستت دارم» زياد استفاده كنيد.
7- مناسبت هاي ويژه را با همسرتان جشن بگيريد، مثل روز تولد، روز ازدواج تان و حتي روزي كه اولين بار يكديگر را ديديد.
8- گاهي كودكان را بيرون ببريد تا همسرتان بتواند استراحت كند.
9- وقتي همسرتان ناراحت است به حرفهايش گوش دهيد ولي او را نصيحت نكنيد (مگر اينكه خودش مايل به اين كار باشد)
10- ظاهر همسرتان را تحسين كنيد.
11- هرازگاهي همسرتان را به سينما يا رستوران ببريد.
12- براي همسرتان نامه هاي محبت آميز بنويسيد و در جاهايي كه انتظارش را ندارد قرار دهيد.
13- كودكان را به حمام ببريد و يا براي آنها داستان بخوانيد. اين كار تمام اعضاي خانواده را شاد مي كند.
14- اگر همسرتان در كاركردن با وسايل الكتريكي و كامپيوتر دچار مشكل شد به او كمك كنيد.
15- از لباس هاي همسرتان تعريف و تمجيد كنيد.
16- براي همسرتان گل بخريد.
17- شما مرد خانه هستيد، پس سطل زباله را بيرون بگذاريد!
18- هرازگاهي از بيرون غذا بخريد. البته زماني كه همسرتان غذا درست كرده اين كار را انجام ندهيد.
19- از توانايي همسرتان در انجام كارهاي مختلف ابراز اطمينان كنيد.
20- از مكالمات تلفني طولاني همسرتان ناراحت نشويد.
21- خودتان لباس ها را در ماشين لباسشويي قرار داده و آن را روشن كنيد.
22-درصورت تقاضاي همسرتان با او به خريد برويد. شما مي توانيد در حين خريد راجع به برنامه هاي خود حرف بزنيد.
23- هرازگاهي توالت را تميز كنيد.
24-براي همسرتان هداياي كوچك بخريد.
25- دستهاي همسرتان را زياد در دست بگيريد.
26- براي تعطيلات پايان هفته برنامه ريزي كنيد.
27- عكس همسرتان را در كيف پول خود بگذاريد.
توصيه به خانم ها
1- اجازه دهيد همسرتان برنامه تلويزيوني مورد علاقه خود را تماشا كند.
2- دوستان همسرتان را به اتفاق همسرانشان به پيك نيك دعوت كنيد
3- از رفتار همسرتان تعريف و تمجيد كنيد
4- شام را زودتر آماده كنيد و به تزيين سفره بپردازيد
5- در طول روز با محل كار همسرتان تماس بگيريد
6- نوشيدني دلخواه همسرتان را تهيه كنيد
7- به همسرتان ابراز محبت كنيد
8- از همسرتان راجع به روزي كه گذرانده سوال كنيد و به حرف هايش گوش دهيد
9- قبل از رفتن به خريد از همسرتان بپرسيد كه آيا به چيزي احتياج دارد يا خير.
10- هنگام بيماري همسرتان او را با كودكان مقايسه نكنيد. مردان به مراقبت نياز دارند و مريض شدن راه خوبي براي جلب توجه مي باشد!
11- هرازگاهي حق را به همسرتان بدهيد
12- براي خودتان لباس هاي زيبا تهيه كنيد
13- غذاي محبوب همسرتان را درست كنيد و به او بگوييد كه به خاطراو آن غذا را پخته ايد.
14- بدون اينكه به همسرتان بگوييد، اتومبيل او را بشوييد (مي توانيد از كودكان خود بخواهيد اين كار را انجام دهند.)
15- اگر همسرتان به علت مشغله زياد نمي تواند برنامه مورد علاقه خود را ببيند آن را براي او ضبط كنيد.
16- از تلاش همسرتان براي آسايش خانواده قدرداني كنيد
17- براي كمك كردن به همسرتان اعلام آمادگي كنيد
18- در صورت تمايل همسرتان با او به خريد برويد
19- قبل از تمام شدن ادكلن محبوب همسرتان ادكلن جديدي براي او بخريد.
20- هنگام برخورد با او لبخند بزنيد
21- هرازگاهي به همسرتان پيشنهاد دهيد با دوستانش به گردش برود
22- عكس همسرتان را در كيف پول خود بگذاريد
23- رابطه خوبي با مادر همسرتان برقرار كنيد
24- تقديرنامه هاي همسرتان را با غرور به ديگران نشان دهيد
25- براي همسرتان ايميل هاي محبت آميز بفرستيد
26- به همسرتان بگوييد كه پدر بسيار خوبي است
27- به علائق همسرتان توجه داشته باشيد
28- ظرف غذاي همسرتان را آماده كنيد تا با خود به محل كارش ببرد.
¤ هر زوجي مي تواند موارد بيشتري به اين فهرست اضافه كند، زيرا هر كس انتظارات متفاوتي از ازدواج دارد.
با تلاش دوطرف مي توان يك زندگي شاد را پايه ريزي كرد. هر چقدر فهرستي كه تهيه مي كنيد طولاني تر باشد زندگي زناشويي شما دوام بيشتري خواهد داشت.
از همين حالا دست به كار شويد و فهرستي تهيه كنيد. زندگي مشترك خوبي داشته باشيد.
ترجمه ، آذر شايان

 



چگونه فرزندان قدرشناس داشته باشيم؟

فرزندان ما در طي سالها مقوله قدرشناسي را ياد مي گيرند ولي براي اينكه اين صفت پسنديده را در آنها نهادينه كنيد توصيه هاي زير را در نظر بگيريد.
مطمئن باشيد به امتحان كردن مي ارزد!
1- يك فهرست تهيه كنيد. هر از گاهي به همراه فرزندان خود فهرستي از مواردي كه بايد قدردان آن باشيد تهيه كنيد، مثل امنيت، درآمد كافي، غذا، اتومبيل، خانواده دلسوز، اسباب بازي ها،...
2- خودتان الگوي فرزندانتان باشيد. والدين بايد رفتاري را كه در فرزندان شان مي پسندند خود به نمايش بگذارند. به عنوان مثال هنگام خريد از فروشندگان تشكر كنيد. فرزندان شما بايد بدانند قدرداني صفت پسنديده اي است.
3- انتظار تشكر نداشته باشيد. خانم «الف» مي گويد: «هرگز بابت زحماتي كه كشيده ام كلمه اي تشكر آميز نشنيده ام.»
انتظار نداشته باشيد فرزندتان از شما تشكر كند. در هر صورت اگر شما صادقانه براي فرزندان خود زحمت بكشيد آنها به تدريج مهارت قدرداني كردن را مي آموزند.
4- با انجام بازي هاي مختلف قدرداني را به فرزندتان بياموزيد.
اگر متوجه شديد كه فرزندتان به حد كافي روحيه قدرشناسي ندارد به دنياي هنر روي آوريد! به عنوان مثال به همراه فرزندتان نمايشي را اجرا كنيد كه در آن زحمات يكي از شخصيت ها مورد توجه و قدرداني قرار مي گيرد و يا ناديده گرفته مي شود.
در هر دو حالت به احساس فردي كه آن كار مثبت را انجام داده اشاره كنيد.
5- به آداب و سنن خانوادگي روي آوريد. از فرزندان خود بخواهيد نعمتي را كه قدر آن را مي دانند نام ببرند. با برگزاري مراسم خانوادگي مي توانيد قدرداني را به كودكان خود ياد دهيد.
6- براي كمك به ديگران اعلام آمادگي كنيد. به عنوان مثال شما مي توانيد رسيدگي به باغچه همسايه را برعهده بگيريد. اين كار به نفع هر دو طرف مي باشد. براي كمك به خانواده هاي نيازمند پيشقدم شويد. با اين كار خودخواهي رنگ مي بازد.
7- برخي از كارهاي غيرمتعارف را انجام دهيد. به عنوان مثال شما مي توانيد هر از گاهي به جاي خريد نان به پختن آن بپردازيد و يا به جاي استفاده از خودرو در مسافت هاي كوتاه پياده روي كنيد.
اين كار باعث مي شود قدر داشته هاي خود را بيشتر بدانيد.
8- فروتن باشيد. كمي فروتني تأثيرات مثبت بسيار زيادي دارد. وقت گذاشتن براي شناسايي اعمال مثبت اعضاي خانواده يا همسايگان كار بسيار مفيدي است. به دنبال راه هايي براي تشكر كردن باشيد. اين كار باعث مي شود كودكان به اهميت قدرداني پي ببرند.

 



چرا به هم دروغ مي گويند؟

اگر به افرادي كه دراطرافتان هستند خوب توجه كنيد، درخواهيد يافت كه بسياري از آنها در طول روز دروغهاي فراواني مي گويند. در واقع اين مسئله گوياي اين است كه تقريبا همه افراد دراين سياره به شيوه هاي متفاوتي درزندگي دروغ مي گويند.
آنها بر اين باورند كه غالب شدن شرايطي درآن لحظه افراد را وادار به دروغگويي مي نمايد. دربسياري از موارد، افراد براي حفظ علايق شخصي خود دروغ مي گويند. اما افرادي هم هستند كه براي گول زدن ديگران دروغ مي گويند. گروه ديگري از افراد نيز به دروغگويي معتاد شده اند. خيلي ها هم به اين دليل دروغ مي گويند كه از هرگونه مورد انتقاد قرار گرفتن دراجتماع دور باشند.
چه كساني درمورد روابط خود دروغ مي گويند؟
شايد درك اين موضوع كه چرا افراد درهنگام برقراري ارتباط با ديگران، درمورد خود دروغ مي گويند، كمي دشوار باشد.
ممكن است دليلي اصلي اين مسئله اين باشد كه آنها مي ترسند اگر رازهاي خود را فاش كنند، آن شخص آنها را ترك كند. افراد در روابط خود دروغ مي گويند تا مسائل منفي شخصيتي شان را پنهان كنند. بسياري از افراد اشتباهات خود در روابط گذشته يا لجبازي خود را نپذيرفته اند، دوست ندارند طرف مقابلشان در فعاليتهاي روزمره آنها دخالت كند. علت دروغگويي و خيانت اشخاص اين است كه آنها اغلب داراي عقده حقارت بوده و تمايلي ندارند تا شخصي كه با او رابطه اي را برقرار مي كنند درمورد آن چيزي بداند. ترسي كه در ذهن آنها نقش بسته است مسئول دروغگويي اين افراد مي باشد. براي نمونه، يك مرد براي اينكه رابطه خود را با نامزدش پايدار نگاه دارد، ممكن است در بيان مسائلي همچون موقعيت مالي، درآمد ساليانه و سرمايه هاي خود به دروغ متوسل شود.
بدين جهت ممكن است در صورتي كه نامزدش بخواهد بيشتر درباره حقايق اطلاع كسب كند، براي مرد ترس امتناع ناگهاني زن از ازدواج به وجود آيد. نكته متحيركننده اين است كه با اين كه همه مي دانند بعدها بسياري از مسائل درزندگيشان آشكار خواهد شد، باز هم دروغ مي گويند. با وجود اين، فرد دروغگو به نوعي به آرامشي موقتي و يك حس پيروزي دروغين و نابغه بودن دست مي يابد كه آنها را غرق در لذت مي كند. اما غافل از آن كه يك دروغ، دروغ هاي ديگري را نيز به دنبال خود خواهد داشت.
چرا افراد درمحل كار خود دروغ مي گويند؟
براي اين پرسش دلايل زيادي وجود دارد. اغلب ميانبر زدن به گلوگاه رقابت براي تكميل وظايف و دستيابي به ارتقاي مقام، افراد را مجبور به دروغگويي مي كند. همچنين بسياري از افراد براي خوار كردن كارمندان رقيب و برداشتن آنها از سر راه خود از دروغ كمك مي گيرند تا سمت مورد نظر خود را بدست آورده و از ديگران پيشي بگيرند. در بسياري از مكانها، آوردن دلايل ساختگي براي به اثبات رساندن اهداف شخصي نيز مشاهده گرديده است. افراد براي بالا بردن تصوير بد شغلي خود درمحل كار نيز دروغ مي گويند. بسياري هم به دليل به دست آوردن سودهاي مالي سريع دروغ مي گويند.براي نمونه، ممكن است فروشنده اي در مورد كيفيت كالايي كه به فروش مي رساند به مشتري خود دروغ بگويد.
برخي دلايل ديگر دروغگويي
شايد دلايل دروغ گفتن افراد و اقدام به بيان آن هميشه جنبه منفي نداشته باشد. در برخي موارد به خاطر مصلحت يك شخص دروغي گفته مي شود. در بسياري از شرايط، وقتي كسي وقت كافي براي تشريح موقعيت به فردي و متقاعدكردن او براي مسائلي كه رخ داده است، ندارد، به دروغ پناه مي آورد. در خيلي از مواقع نيز يك دروغ مي تواند به كنترل شرايطي خاص كمك كند تا درآن لحظه موقعيت دشوار نگردد.
¤ دروغ اجباري به خاطر بيماريها
¤ دروغ اجباري به خاطر مجموعه علائم ذهني و جسمي
¤ دروغ اجباري به خاطر ناهنجاريها
¤ دروغ اجباري به خاطر رفتارها
پس نتيجه مي گيريم كه درك اين كه چرا از نظر روانشناسي افراد دروغ مي گويند، بسيار دشوار است. با اين حال، نبايد در مورد شخصي كه هدف خوبي براي دروغ گفتن دارد به عنوان شخصي كه رفتاري غيرصادقانه دارد، قضاوت كرد. باز هم تا آنجا كه امكان دارد بايد از دروغ گفتن بپرهيزيم زيرا سبب ايجاد تأثيرات بدي در زندگي گشته و اعتماد ديگران نسبت به ما را كاهش مي دهد.
وابستگي
پايه و اساس وابستگي، روابط بسيار نزديك است. وابستگي به تأثيرگذاري دوطرفه اشاره دارد. حركات و رفتارهاي شما اثر شديدي بر روي رفتار طرف مقابلتان دارد و برعكس.
وابستگي سبب ايجاد حقوق زيادي مي گردد. افراد با برقراري ارتباط با ساير اشخاص در زندگي پيش مي روند. هر قدر وابستگي بيشتر شود، بازگويي حقايق ضروري تر مي گردند. براي دستيابي به نتايج مثبت در طول روابطمان، زوجها بايد بيشتر درباره يكديگر بدانند و همديگر را درك كنند.
ازسوي ديگر، وابستگي قيد و بندهاي فراواني نيز بوجود مي آورد. هرچه وابستگي زيادتر باشد، افراد، ديگر آزادي زيادي براي انجام كارهايي كه خواهان آن هستند، در زماني كه دوست دارند يا با كسي كه مي خواهند، ندارند.
پس هرچه به كسي نزديك تر مي شويم، بيان حقايق مهم تر مي شوند اما ريسك بيشتري نيز دارند. همسران صميمي بيشتر در مورد اين كه درباره چه فكر مي كنند، چه احساسي دارند يا چطور رفتار مي كنند، نگران هستند. البته انديشه ها، احساسات و رفتارهاي ما تأثير مستقيمي در خوشحالي و خوشبختي يك زوج دارند.
همه اينها به چه معناست؟
هنگامي كه وابستگي ها كمتر هستند، بيان حقايق ساده ترين كار است، مانند آشكارساختن اطلاعات خيلي خصوصي، به شخص غريبه اي كه در صندلي كناري شما در هواپيما نشسته است. در چنين شرايطي بيان واقعيت مشكلي ايجاد نكرده و همچنين نه هيچ نتيجه حقيقي اي براي انجام آن وجود دارد و نه حتي منفعتي در كار است.
زماني كه وابستگي ها زياد شد، به همان اندازه بيان واقعيتها نيز با اهميت مي شوند. بيان واقعيت به افراد اين اجازه را مي دهد تا رفتارها و فعاليتهايشان را هماهنگ ساخته تا در نتيجه آن صميميت و نزديكي بوجود آيد وابستگي به احتمال زياد، باعث ايجاد نيرنگ نيز مي شود. زيرا دوطرف از همديگر توقع و تقاضاهاي زيادي دارند كه با بيان حقيقت ريسك بيشتري مي پذيرد. گفتن واقعيت ها در يك ارتباط نزديك مي تواند سبب كاهش كشمكش ها و منفي نگري ها گردد و اهداف كلي را مهار كند. با اين اوضاع، هم بيان واقعيت ها و هم فريبها و نيرنگها براي به نتيجه رساندن رابطه مهم هستند.
صميميت نيازمند صداقت است، اما صداقت كامل، زوجين را از هم مي پاشد. يافتن تعادل مناسب، ممكن است براي بسياري از زوجين امري دشوار باشد.
صداقت در رابطه
صداقت در رابطه چقدر حائزاهميت است؟
آيا صداقت در رابطه شما نقش مهمي دارد؟ آيا واقعا مسئله اي جدي محسوب مي شود؟
بسياري از افراد در مورد اهميت صداقت در روابطشان سخن مي گويند. اما چندنفر از زوجها به آن پرداخته اند؟ به راستي چند نفر از ما با طرف مقابلش صادق بوده است؟
براي برخي از افراد صداقت تنها واژه اي زينتي است كه آنها صرفا از روي چاپلوسي به آن توجه مي كنند و از اين رو يكي از ابتدايي ترين مسائلي است كه به شكل يك بحران درحال سقوط است.
اما صداقت در رابطه ارزشي واقعي دارد كه ما بايد هر اندازه كه در توان داريم براي پايدار نگاه داشتن آن تلاش كنيم. سلامت و طول عمر اين رابطه به اين مسئله بستگي دارد.
عشق بدون اعتماد چيست؟
ارزش واقعي درستكاري در رابطه اين است كه به اعتماد روح مي بخشد. اگر در روابطمان اعتماد و خلوص نيت را درنظر نگيريم، جراحت ها ظهور پيدا مي كنند.
چرا؟
زيرا اگر ما نتوانيم به نزديك ترين افراد در زندگي مان اعتماد كنيم، در زمان هاي سختي و بحران ها هم نمي توانيم به آنها تكيه نماييم. آنها به جاي اين كه ما را از اعتماد و اطمينان اشباع كنند، با ترديد فراوان ما را رها مي كنند و به تدريج رابطه را فرسوده مي كنند تا اين كه از بين برود.
آشكار است كه اين نوع بنيانگذاري آن چيزي نيست كه ما براي يك رابطه ابدي مي توانيم درنظر بگيريم. پس صداقت در رابطه اساسا بسيار بااهميت است زيرا نشانه تضميني است كه مي توانيم به شخصي كه دوستش داريم اعتماد و تكيه كنيم. اين بنيان عشق و دوست داشتن است.
وقتي از زوج هاي موفق كه مدت طولاني است كه با هم هستند بپرسيد كه ريشه اصلي موفقيت آنها چه بوده، درخواهيد يافت كه پاسخ هر نه نفر از ده نفر آنها شامل برخي از جنبه هاي اعتماد و صداقت خواهد بود.
اصلي ترين مسائلي كه افراد در روابط شان در مورد آن دروغ مي گويند.
1- احساسات منفي خود نسبت به خانواده يا دوستان طرف مقابل. افراد درباره دوست داشتن افرادي كه براي طرف مقابل شان مهم هستند، دروغ مي گويند
2- در مورد سن، وزن و وضعيت سلامت خود.
3- وقت گذاشتن براي با هم بودن. افراد در مورد دليل اين كه چرا نمي توانند باهم باشند يا يكديگر را ببينند، دروغ مي گويند. مثلا مي گويند: «سرم خيلي شلوغ است، كارهاي زيادي دارم، درحال حاضر وقت ندارم.»
4- چقدر پول درمي آورند، درآمدشان، ارثيه اي كه به آنها رسيده و يا سرمايه هايشان و گاهي حتي در مورد ميزان بدهي هاي خود نيز به دروغ متوسل مي شوند.
5- احساس خود نسبت به همسر قبلي خود. آنها اغلب بيزاري هاي خود نسبت به آنها را بزرگ جلوه مي دهند. آنها درباره احساسات و علايق خود نسبت به دوستان و همكاران خود نيز دروغ مي گويند.
6- درباره مصرف موادمخدر، سيگار كشيدن.
7- فعاليت هايي كه از آن لذت مي برند. آنها در مورد چيزهاي لذتبخشي كه طرف مقابل شان دوست دارد آنها را انجام دهد، دروغ مي گويند.
8- احساسات منفي درباره ظاهر فيزيكي طرف مقابل. كساني كه عاشق مي شوند در مورد علاقه خود به قيافه، سن و طرز لباس پوشيدن طرف مقابل به او دروغ مي گويند.
9- احساسات منفي خود در مورد شغل او. افراد به دروغ شغل، رشته، حرفه و انتخاب هاي طرف مقابل خود را دوست دارند و به آنها احترام مي گذارند.
5 دليل اصلي كه زوج ها به هم دروغ مي گويند
صداقت يكي از ويژگي هايي است كه ما در روابط سالم به دنبال آن هستيم. اين ويژگي پسنديده اي است كه در هر دو طرف وجود داشته و مي تواند بين آنها اعتماد را پايه گذاري نمايد. رابطه بدون اعتماد مي تواند سبب سوءتفاهم هاي فراوان، رنج عاطفي، عدم اطمينان و شكست در ارتباط گردد. اين مسئله حتي در صورتي كه كشمكش پايدار عدم اطمينان و عدم صداقت در ميان باشد، مي تواند به طور پنهاني موجب از هم پاشيدن رابطه شود.
همان طور كه مي دانيم، روراست بودن در روابط از اهميت خاصي برخوردار است، اما اين هميشه بدان معنا نيست كه همه زوج ها با هم صادق هستند. همه ما به احتمال زياد در برخي موارد در زندگي مان دروغي گفته ايم يا حداقل سعي كرده ايم كه از بيان حقيقت سرباز زنيم. اين يك مكانيسم دفاعي است كه ما از آن براي جلوگيري از ايجاد مشكل يا مقابله با آن استفاده مي كنيم. اگرچه، درك و فهم دلايل ترس از صادق بودن به طور شگفت انگيزي مي تواند به زوج ها كمك تا به واسطه آن عدم اطمينان و كمبود اعتماد در روابط شان را از بين ببرند.
اين هم چند دليل براي دروغگويي افراد:
1- ترس از به دردسر افتادن. اگر شما از آن دسته افرادي هستيد كه به طور خودكار طرف مقابل تان را مورد انتقاد قرار مي دهيد تا با او روراست باشيد، فرصت خوبي است تا آنها را وادار كند تا نخواهند با شما صادق باشند و همه چيز را به شما بگويند. اين يك تقويت كننده منفي است كه سبب ايجاد مانعي براي به اشتراك گذاري احساسات و واكنش ها آنها گشته و در نتيجه موجب پنهان شدن و در لاك خود فرو رفتن آنها مي شود.
2- ترس از آزار دادن طرف مقابل. اغلب مواقع، افراد به دليل محافظت از احساسات فردي كه برايشان مهم است، دروغ مي گويند. در اين شرايط، عدم صداقت مسئله را درست يا قابل قبول نمي كند، اما منطقي است كه آنها نخواهند شما حقيقت را كشف كنيد. زيرا اين موجبات ناراحتي و ايجاد احساسات بد در شما را فراهم مي آورد.
3- آنها مي خواهند ديگران آنها را تأييد كنند. بسياري از افراد دوست دارند طرف مقابل شان احساسات آنها را صادقانه تأييد كرده و دوست شان بدارند و اين همان موضوعي است كه آنها هميشه با آن در كشمكش هستند. اين موضوع مي تواند باعث گردد تا افراد طوري دروغ بگويند كه شايد درباره واقعيت مبالغه شود يا آنها مجبور شوند به خاطر اين كه دوست دارند موافقت شما يا شخص ديگري را جلب كنند، داستاني را از خود بسازند.
4- جدا شدن از يك عادت ناپسند. ممكن است براي شخصي كه هميشه با عدم صداقت يا سرپوش نهادن بر عواطف واقعي خود با مشكل مواجه بوده است، كنترل دروغگويي بسيار دشوار باشد. به محض بيان نكردن حقيقت، اين مسئله تبديل به يك عادت و الگو مي گردد و ممكن است براي شخصي كه تصميم گرفته دست از اين كار بردارد و درستكار و راستگو باشد، مشكلاتي به وجود آورد.
5- ناتواني در بيان احساسات. براي برخي، گفت وگو در مورد احساسات شخصي كاري بسيار دشوار است. وقتي دوست نداشته باشيم درباره اين احساسات صحبت كنيم يا اين كه ندانيم چگونه بايد به طور موثري رابطه برقرار كنيم، صحبت نكردن در مورد آنها يا پنهان كردن احساسات واقعي براي برخي افراد ساده تر مي گردد.
اكنون كه دلايل بي صداقتي افراد با همسران يا طرف مقابل شان را متوجه شديم، به طور قطع اين تصديقي براي خوب بودن دروغ و پنهان كردن حقايق نيست. با وجود اين، مطالب ذكر شده مي تواند نوعي بينش بر اين مسئله باشد كه هر دو طرف چگونه مي توانند بر برقراري حقيقت و رابطه اي آشكار و صادقانه موثر واقع شوند. زوجين مي توانند بر مهارت هاي برقراري ارتباط كه آنها را در بيان حقيقت ياري مي كند، بدون اين كه خطر يا پيامدي برايشان به وجود آورد، كار كنند. مشاوره هاي فردي هم مي تواند به آنها كمك كند تا بر احساس عزت نفس يا شناخت و بيان عواطف خود تأثير بگذارند. فهم علت دروغگويي هم مي تواند در افزايش صداقت و تقويت روابط موثر باشد.
نسيبه رجبي

 



آويشن ضد سرفه و تقويت كننده اعصاب است

آويشن براي تقويت اعصاب، درمان افسردگي، خستگي و بي خوابي مفيد است و باعث كاهش فشار خون و چربي خون مي شود.
آويشن داراي طبيعت گرم و خشك و از خانواده نعناع است.
¤فوايد آويشن
آويشن ضد اسپاسم، خلط آور، اشتهاآور، قاعده آور، معرق، ضد سم، آنتي بيوتيك، ضد سرفه، ضد انگل، ضد نفخ، تصفيه كننده خون و خواب آور است.
آويشن خلط آور، ضد سرفه، زكام، برونشيت، گلو درد چركي(غرغره) مفيد است و براي درمان و پيشگيري از سرماخوردگي (بخور) تنگي نفس نيز مي تواند مفيد باشد.
¤¤خواص گوارشي آويشن
از خواص گوارشي آويشن مي توان به ضد اسپاسم، ضد نفخ شكم اشاره كرد همچنين براي دل پيچه، سوءهاضمه، به عنوان ضد انگل، تقويت كننده معده و كبد نيز مفيد است.
مشكلات تنفسي خصوصا سرفه هاي بدون خلط يا همراه با خلط، تنگي نفس، عوامل ميكروبي تنفسي وگوارشي بيماري زا در آشفته كردن وضعيت زندگي افراد نقش مهمي دارند.
آويشن باغي ضد سرفه و خلط آور قوي است. آويشن باغي حاوي موادي از جمله تيمول، كارواكرول، فلاون ها، ساپونين و تانن است كه تيمول و كارواكرول كه در اسانس گياه وجود دارد از مهم ترين تركيبات گياه است.
اثر ضد انقباضي ايلئوم و برونش ها، از طريق تاثير مواد موثره تيمول و كارواكرول بر ترشح هيستامين و استيل كولين به اثبات رسيده است همچنين فلاون هاي موجود در آويشن باغي همين عمل را با مكانيسمي ديگر انجام مي دهند.
خاصيت تحريك ترشحات مخاطي آويشن به وسيله اسانس آويشن به اثبات رسيده است. ساپونين هاي آن نيز اين عمل را به خوبي انجام مي دهند همچنين خاصيت ضدباكتري و ضد قارچي اسانس آويشن، مربوط به تركيبات فنولي آن (به خصوص تيمول و كارواكرول) است.
اسانس آويشن بر روي طيف وسيعي از ميكروارگانيسم ها به خصوص نوع تنفسي و عوامل ايجادكننده سرماخوردگي آنها اثرات موثري دارد به طوري كه اثر تيمول 25 بار بيشتر از فنول ثبت شده و آثار سمي آن نيز بسيار ناچيز است.
آويشن براي تقويت اعصاب، درمان افسردگي، خستگي و بي خوابي مفيد است و باعث كاهش فشار خون و چربي خون مي شود. آويشن خاصيت ضد ميكروبي، ضد قارچي، ضد انگلي، ضدالتهاب، ضد احتقان، ضد زخم هاي داخلي، ضد آلزايمر و قابض دارد.
مصرف آويشن به صورت جوشانده براي رفع تنگي نفس، برونشيت، سرفه، نفخ شكم، سوءهاضمه، آسم، سياه سرفه، سرگيجه، سردرد و زكام توصيه مي شود، براي اين منظور 10 گرم آويشن را در يك ليتر آب ريخته و جوشانده آن در طول روز مصرف شود.
گفتني است آويشن سقط كننده جنين در مادران باردار محسوب مي شود بنابراين زنان باردار بايد از مصرف آن خودداري كنند.

 



تخم گشنيز هضم كننده غذا و مقوي معده است

تخم گشنيز هضم كننده غذا، تقويت كننده معده، كاهش دهنده قند خون و براي ترش كردن معده مفيد است.
گشنيز يكي از گياهاني است كه از ميوه و برگ آن استفاده مي شود و محرك، مدر، مسكن و خلط آور است.
از ديگر خواص گشنيز مي توان به كاهش دهنده قند خون، بادشكن، تقويت معده، هضم كننده غذا، ضد تشنج، ضدكرم و ضد اسپاسم اشاره كرد.
مي توان براي تهيه جوشانده گشنيز 2 تا 3گرم تخم گشنيز را دم كرده و سه بار در روز مصرف كرد.
تخم گشنيز را براي درمان گاستريت و ضد ترش كردن معده مي توان استفاده كرد. براي رفع اسهال و جلوگيري از دل پيچه و برطرف كردن تشنگي مفيد است. تخم گشنيز خواب آور است، خارش هاي پوستي را از بين مي برد و براي سرطان پوست مي تواند شفابخش باشد و نشاط آور است.

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14