ولايتي: انقلاب مصر موتور محركه اسلام گرايي در جهان عرب است

دبيركل مجمع جهاني بيداري اسلامي گفت مصر نقش اصلي را در حركت هاي فكري و اسلامي جهان عرب دارد.
علي اكبر ولايتي درباره اهميت مصر در نهضت هاي اخير منطقه و علت نگاه متفاوت ايران به تحولات مصر با ساير كشورهايي كه نسيم بيداري اسلامي را دريافته اند، گفت: مصر در بين كشورهاي عرب به لحاظ فرهنگي و فكري نقش اول را ايفا مي كند و تاريخ بيداري اسلامي هم همين را نشان مي دهد. وي افزود: طي 150 سال گذشته مصر پيشتاز حركت هاي اسلامي در كل جهان عرب بوده است كه البته خود مصر هم تحت تأثير بيداري اسلامي در ايران قرار داشته است.
مشاور مقام معظم رهبري به جريان بيداري اسلامي از زمان سيدجمال الدين اسدآبادي اشاره كرده و افزود: البته تأثير و تاثر ايران و مصر متقابل بوده است و همانطور كه سيدجمال الدين اسدآبادي در شكل دهي حركت بيداري اسلامي در مصر و بوجود آمدن افراد برجسته اي چون مرحوم شيخ محمد عبده و عبدالرحمان كواكبي و رشيد رضا نقش داشته است، متقابلاً حركت اخوان المسلمين هم در زمان خودش بر حركت هاي اسلامي ايران اثر گذاشته است.
وي ادامه داد: مقام معظم رهبري قبل از انقلاب برخي كتاب هاي سيد قطب را به فارسي ترجمه كردند و بعد از انقلاب هم كتاب ولايت فقيه حضرت امام(ره) به عربي ترجمه شد و نقش مهمي در بيداري اسلامي جهان عرب به خصوص مصر داشت.
ولايتي وجود دانشگاه الازهر و سابقه طولاني اخوان المسلمين راعامل اهميت فرهنگي مصر براي منطقه دانست و گفت: از سال 1928ميلادي كه اخوان المسلمين از سوي حسن البنا تاسيس شد و اوج فرهنگ و تمدن مصر و نقش آن در تمدن اسلامي اقتضا مي كرد كه مصر يك چنين موقعيتي را در جهان عرب داشته باشد.
وي به تحولات دهه 70 قرن بيستم در جهان عرب اشاره كرد و گفت: در زمان جمال عبدالناصر از آنجايي كه وي نقش بسزايي در حركت هاي ضدصهيونيستي داشت همه جهان عرب تقريباً به دنبال او بود و سپس همين كه مصر با خيانت سادات قرارداد كمپ ديويد را با صهيونيست ها منعقد كرد آن فضاي مبارزه جويي با اسرائيل به يك باره افت مي كند و همه به دنبال سازش مي روند.
ولايتي با اعلام اين كه مصر نقش رئيسي در حركت هاي فكري و اسلامي در جهان عرب را دارد، به مهر گفت: در مصر هر اتفاقي رخ بدهد همان اتفاق بازتاب هاي سرنوشت ساز براي جهان عرب دارد.

آملي لاريجاني با اشاره به جوسازي هاي اخير درباره پرونده فساد بانكي:
ضرورت اقتضا كند مي گويم چه كساني مشغول طراحي هاي خاص هستند

رييس قوه قضاييه نسبت به فضاسازي براي تاثيرگذاري بر سرنوشت پرونده فساد بانكي هشدار داد.
آيت الله آملي لاريجاني كه در جلسه مسئولان قضايي سخن مي گفت بر ضرورت وجود آرامش در فضاي كنوني كشور تأكيد كرد و اعلام داشت: تخريب قواي كشور از سوي هركسي باشد، ناموجه و غيرمنطقي است خصوصا دستگاه قضايي كه در صف اول مبارزه با اشرار، ضد انقلاب و مبارزه با مفاسد اقتصادي است و در چنين فضايي، تخريب قوا خصوصاً قوه قضاييه توجيه پذير نيست.
وي با تشريح وظايف ذاتي دستگاه قضايي به عنوان مجري عدالت در جامعه افزود: مراجع قضايي بنابر وظايف ذاتي خود ممكن است برخي را احضار و يا جلب كنند و برخي بازداشت و محكوم شوند و يا حتي برخي پس از رسيدگي آزاد شوند، اين طبيعي است كه همه از اين دستگاه راضي نيستند ولي معنايش اين نيست كه دستگاه قضايي را زير سوال ببريم و طبيعي است كه بعضي از افراد از نحوه رسيدگي ها خوششان نياد اما اين نبايد مستمسكي براي تخريب قوه قضاييه بشود.
آملي لاريجاني با انتقاد از اظهارات برخي مسوولان درخصوص نحوه رسيدگي به پرونده بزرگ فساد مالي اخير افزود: توجيه پذير نيست كه دائماً بگوييم چرا اين را گرفتيد آن را نگرفتيد و يا چرا اين را آزاد كرديد، خصوصاً اين كار از مسوولان پسنديده نيست. البته در بحث مفاسد اقتصادي اخير بنا بر اين بوده حسب وظيفه ذاتي دستگاه قضايي به تمام اضلاع اين قضيه بپردازيم و تمام جوانب قضيه بررسي بشود چون ما هم عندالله عهد داريم و هم در نزد مردم اين تعهد را داريم كه بايد به تمام تخلفات رسيدگي بشود و محدوديتي هم ندارد تا هر كجا و هركس اين روند ادامه مي يابد و اين وظيفه ماست. من در حكمي كه به آقاي اژه اي داده ام از ايشان خواسته ام كه شما با هركسي كه در اين مساله دخالت داشته به اندازه اي كه دخالت داشته برخورد كنيد، اين البته امتناني بر كسي نيست و وظيفه ماست.
رييس قوه قضاييه با اشاره به اهميت پرونده فساد مالي و تأكيد بر ضرورت رسيدگي توأم با دقت و سرعت را از مطالبات به حق مقام معظم رهبري و مردم دانست و بيان كرد: مردم از ما توقع دارند كه ما به وظيفه خودمان عمل كنيم ولي پسنديده نيست كه ما دائما اين طرف و آن طرف صداهايي بلند كنيم و دستگاه قضايي كشور را تخريب كنيم و فضاي ناسالم رواني ايجاد كنيم. البته بنده از روز اول مي دانستم كه وقتي اين كار را شروع كنيم آنهايي كه پا روي دمشان گذاشته شود؛ حتماً صداي شان بلند مي شود اين امر واضح و روشني بود.
آملي لاريجاني با اشاره به برنامه هاي مديريتي خود در دستگاه قضايي افزود: از روز اول كه وارد اين دستگاه شدم خدمت مردم عزيز عرض كردم برنامه ما برخورد با اشرار است و به عهدمان عمل كرديم. همچنين عرض كردم برنامه ما برخورد با مفاسد اقتصادي است و تأكيد داشتم كه اول با دانه درشت ها برخورد خواهم كرد اما خوب مي دانستيم كه سر و صداها بلند مي شود، موانع تراشي مي شود و شما هم در جريان هستيد و مردم عزيز ما هم احتمالا حدس هايي مي زدند، تاكنون اين راه را رفته ايم و حالا هم ادامه مي دهيم، بدانند ما به اين حرف ها هيچ اعتنايي نمي كنيم، به سر و صداهايي كه بخواهد براي رسيدگي نكردن فضاسازي كند، توجهي نمي شود.
وي با تأكيد بر اينكه مردم بايد طعم شيرين اجراي عدالت را در عمل مسوولان ببينند، گفت: براي مردم ما قابل پذيرش نيست كه ببينند در كشوري كه شعارش اسلام و عدالت است و همه شهدا براي عدالت و اسلام خونشان را فدا كردند عده اي قبيله اي كار مي كنند و حالا اگر به گوشه اي از قبيله مان اشاره اي بشود بياييم پا در ميدان بگذاريم و همه چيز را زير سوال ببريم و آب به آسياب دشمن بريزيم، اين واقعا توجيه پذير نيست.
آملي لاريجاني با بيان اينكه من بنا ندارم باب سخن را بازكنم و بناي بر سكوت و صبوري دارم و به همه دوستان هم اين را توصيه مي كنم چون ما يك هدف هاي بلندتري داريم و همه بايد اين صبوري را داشته باشيم تأكيد كرد: اين لازمه مسئوليت است، در هر قوه اي و در هر كجايي و در هر پست و مقامي، وقتي با يك مسئوليت و هدف بزرگتري مواجه ايم بايد صبوري كنيم، تهمت ها و خلاف ها را بشنويم و صبوري كنيم.
رييس قوه قضاييه با اشاره به محتواي برخي پرونده ها اظهاركرد: اين سينه پر است از مطالبي كه به خاطر حفظ وحدت بيان نمي شود اما اگر روزي ضرورت اقتضاء كرد، آنها را براي مردم شريف مان باز خواهم گفت تا بدانند چه كساني مشغول طراحي هاي خاص هستند. البته من اخطار مي كنم به اينها كه زبان در كام بكشند و بيش از اين رطب و يابس نبافند، كه رعايت مصالح تا جايي است كه خود قرباني مصلحت اقوايي نشود. امروز براي حفظ مصالح كشور و نظام و در اطاعت از فرمايش مقام معظم رهبري بايد وحدت را حفظ كنيم و همه در يك جبهه بجنگيم.
آيت الله آملي لاريجاني با تأكيد مجدد بر حفظ حرمت همه اركان نظام و قواي سه گانه و حمايت از اقدامات عادلانه دستگاه قضايي افزود: اگر كسي به دولت جمهوري اسلامي هم توهين بكند، آن هم اشتباه است هيچ فرقي نمي كند، ما حرفمان اين است كه مسئولان نظام بايد يك حرف بزنند، همه بايد از عدالت در عمل حمايت بكنند و با يك صدا مشغول كارشان باشند و به هركس كه به طرف فساد اقتصادي مي رود همه بايد تشر و سيلي بزنند و البته طبيعي است دستگاه قضايي در واقع نهادي است كه به نحو رسمي اين سيلي را مي زند بنابراين همه بايد در مورد برخورد با اشرار، مواد مخدر، متجاوزان به اموال عمومي، از دستگاه قضايي حمايت كنند.
وي با نصيحت برخي ناآگاهان كه سعي دارند براي برخي اغراض سياسي و انتخاباتي به تشويش اذهان و مسموم نمودن فضاي سياسي كشور بپردازند تأكيد كرد: ما سخن مان اين است كه بايد متكلم در اينجا عاقل باشد و بتواند جبهه دوست و دشمن را تشخيص بدهد. زير پرچم اسلام حرف مان بايد يكي باشد. عادلانه حرف بزنيم، عادلانه عمل كنيم و ميزان عدالت هم روشن است و چنانچه بر موازين اسلامي و موازين قانون عمل كنيم همه چيز درست مي شود. شأن مسوولان جمهوري اسلامي واقعاً اجل از اين است كه بخواهند به خاطر اغراض سياسي و انتخاباتي دنبال اين حرف ها بروند. توصيه بنده اين است كه همه با هم و همدل و هم سخن يك هدف را دنبال كنيم و زير پرچم ولايت فقيه و پرچم اسلام، همه همچون يدواحده عمل كنيم.
آيت الله آملي لاريجاني در جلسه مسوولان عالي قضايي با تأكيد بر اينكه كشور ما بارها اعلام كرده كه ما نيازي به بمب اتم نداريم بلكه تأثير ما ارزشي و اعتقادي است و آن هم در قلب دوستداران انقلاب است، افزود: بمب اتم كاري عاقبت دار نمي كند كاري كه انقلاب اسلامي در منطقه كرده واقعا از هزاران بمب اتم هم موثرتر بوده است ما فكر مي كنيم در قلوب انسان ها بايد كار كرد، با محبت و علم و معرفت بايد كار كرد.
رييس قوه قضاييه با به چالش كشيدن اقدامات استكباري دولت هاي غربي در مباحث بين المللي تأكيد كرد: اين شماهاييد كه دائماً در دنيا به دنبال سلاح هاي كشتار جمعي هستيد، اين شما بوديد كه از اين بمب ها پيش از اين استفاده كرديد و بر روي مردم بيگناه ژاپن انداختيد و حالا مدعي حمايت از حقوق بشر و مدعي فعاليت هاي ضد سلاح هاي اتمي هستيد. انسان متأسف مي شود از نحوه تأثيرپذيري نهادهاي بين المللي، چطور مردم عالم بپذيرند كه اين نهادها رسالت واقعي خودشان را انجام مي دهند در حالي كه مي بينند دائماً يكطرفه عمل مي كنند.
رييس قوه قضاييه در ادامه افزود: چندي پيش يكي از مسوولان آمريكايي گفته بود آژانس دغدغه هاي ما را بيان كرده، خوب معلوم است كه با آن فشارهايي كه آمريكا و اروپا بر اينها وارد مي كنند آژانس هم دغدغه هاي شما را بيان مي كند و نگراني مردم دنيا هم همين است كه دغدغه هاي نهادهاي بين المللي دغدغه هاي آمريكا باشد، شوراي امنيت هم تحت فشار آمريكا، مصوباتي دارد.
وي با تشريح تهاجم غرب بر عليه انقلاب اسلامي و جمهوري اسلامي ايران به ذكر برخي مصاديق اقدامات تخريبي اين كشورها در سطح بين المللي كه به هر بهانه اي كشور ما را تحريم مي كنند و به هر بهانه اي گزارشي عليه ايران صادر مي شود تا موجب فشارهاي خاص شود اعلام كرد: گرچه كشور ما نشان داده تابع اين فشارها نيست و به مسير حق و انصاف خودش ادامه خواهد داد اما همه ما بدانيم در چنين فضايي بايد وحدت، اتحاد و همدلي را تقويت كنيم و هرگونه تفرقه انگيزي حتماً آب به آسياب دشمن ريختن است.

نگاهي به چند و چون ولايت (بخش سوم و پاياني) اومانيسم، نقطه مقابل ولايت

فرهنگ قرآني با فرهنگ الحادي سر سازگاري ندارد. ما در زندگي، با فرهنگ ديگري كه درست نقطه مقابل اين فرهنگ است، مواجه هستيم. گفتيم اسلام يعني با اختيار خودمان، خودمان را تسليم خدا كنيم. آن فرهنگ مي گويد اصلا معني ندارد انسان تسليم كسي بشود، هر كسي خودش مستقل است، آگاه است و هيچ كس حق ندارد به او امر و نهي كند. غربي ها اسم اين را به يك مفهوم، آزادي مي گذارند و مي گويند: حتي خدا حق ندارد به ما دستور بدهد! ما بر خدا حق داريم! بعضي از اين نويسندگان معروف كشورمان كه از مشاهير كشور به شمار مي آيند و چندي است كه ماهيت آنها روشن شده است، بحث ها و سخنراني هاي متعدد مي كردند؛ كتاب هايي مي نوشتند كه اصلا انسان اين عصر، نه تنها تكليفي ندارد، بلكه بر همه چيز حق دارد، انسان امروز طالب حقش است، حتي بايد حقمان را از خدا بگيريم. خدا بر ما حقي ندارد و اين اوج اومانيسم يعني انسان مداري است! عصر انسان است، خدا بايد به انسان خدمت كند، اگر جايي كم گذاشته، بايد بروم مطالبه كنم. چرا كمك نمي كند؟ چرا امر و نهي است و برخلاف ميل من است؟ اين فرهنگ درست نقطه مقابل فرهنگ ديني ماست. ما مي گوييم تمام وجودمان را بايد در اختيار خدا و هر كس كه از طرف او تعيين شده، قرار بدهيم. آن فرهنگ مي گويد كه بايد خدا را به استخدام خودت درآوري! البته ته دلشان به وجود خدا معتقد نيستند. خدا كه استخدام كردني نيست، ولي در تعبيراتشان مي گويند: ما بايد حقمان را از خدا هم بگيريم؛ هيچ كس حق ندارد اراده اش را بر انسان تحميل كند؛ انسان، آزاد مطلق است. اين فرهنگ اومانيسم است كه در ايدئولوژي ليبراليسم تجلي مي كند. ليبراليسم شاخه ها و مراتبي دارد؛ ضعف و شدت دارد، اوج آن اين است كه انسان حتي از بندگي خدا آزاد است. طبعاً چنين تفكري نمي پذيرد كه ما بايد به دستورات امام و پيغمبر عمل كنيم. وقتي مي گويند خدا هم حق ندارد به ما دستور بدهد، طبعاً پيغمبر و امام هم حق ندارند، چه برسد به كسي كه جانشين و ولي امر مسلمين است. مي گويند مردم خودشان به اختيار خودشان راي مي دهند و رئيس جمهور تعيين مي كنند. تا اندازه اي كه خود مردم گفته اند حق تصرف دارد، چون خود مردم به او راي داده اند. گفته اند تو بيا چندي بر ما حكومت كن! اما ولايت چيست؟ ولي فقيه كدام است؟ خدا هم حق ندارد دستور بدهد. درباره قوانين اسلام هم هرچه مردم راي دادند، اعتبار دارد، چون خودشان خواسته اند، اما نمي شود به مردم گفت اسلام اين گونه گفته است، شما بايد عمل كنيد.. اين دو فرهنگ است. ما بايد از اول حسابمان را با اين دو صاف كنيم. يا رومي روم يا زنگي زنگ. اصل همه مشكلات اينجاست. اسلام مي گويد شما بنده خداييد، وجودتان سر تا پا براي خداست. اينها مي گويند ما براي خودمان هستيم، بايد همه چيز را بنده خودمان كنيم. ما بايد آقاي عالم باشيم و بندگي معنا ندارد.
ولايت خدا يا ولايت شيطان
اسلام مي گويد «ما انسان و جن را فقط براي بندگي آفريديم.» (ذاريات/56) اينها مي گويند اصلا بندگي مفهومي منفي است. اين واژه را بايد از قاموس انسانيت حذف كنيم. انسان آقاي خودش است و هر چه دل خودش خواست همان است. قابل پذيرش نيست كه كسي به بندگي خدا يا ديگري دستور بدهد. ما از ابتدا بايد جهت اين فلش را معين كنيم كه به اين طرف است يا به آن طرف. اگر در عمق دل ما اين است كه ما بنده خدا نيستيم و خدا هم حق ندارد به ما دستور بدهد ديگر نوبت به ولايت فقيه نمي رسد. ديگر نشسته پاكيم! اگر بگوييم بله هم اسلام را قبول داريم هم انقلاب اسلامي و هم تفكر ليبرال يا اومانيسم و انسان مداري را، مثل اين است كه بگويند كوسه اي، ريش هاي پرپشتي دارد! كوسه و ريش پهن جمع نمي شود. اگر كوسه است پس ريش ندارد و اگر ريش پهن است يعني كوسه نيست. نمي شود هم مسلمان بود و هم احكام خدا را قبول نداشت. مي گويد خدا هم حق ندارد به من دستور دهد، قانون هر چيزي است كه من بخواهم. وقتي مي پرسي كه پس اسلام يعني چه؟ مي گويد اسلام يعني همين كه من آزادم. اسلام يعني آزادي! آزادي از چه؟ از خدا؟ اين ريشه همه اختلافاتي است كه ما در عصر خودمان ملاحظه مي كنيم. اين، ريشه همه فتنه هاست. آبشخور همه فتنه ها اينجاست. اينها حاضر نيستند. آنچه را خدا گفته، عمل كنند. وقتي به آنها مي گويي كه غير از قرآن و حديث و پيغمبر و امام معصوم بايد از ولي فقيه هم اطاعت كنيد، مي گويند ما خدا را هم قبول نداريم، چه برسد به ولي فقيه! پيداست آن طرز فكر همين نتيجه را هم خواهد داد. نمي شود از اومانيست توقع داشت كه به ولايت فقيه قائل باشد؛ شدني نيست. اين همان كوسه و ريش پهن است. اگر چندي هم به اين حرف ها قائل مي شوند، براي اين است كه من و شما را فريب دهند. اگر از اسلام، خط امام و امثال آن دم مي زنند، شوخي است؛ مي خواهند ما را فريب بدهند وگرنه اين دوتا با هم نمي خواند. يا بندگي خدا يا بندگي نفس. قرآن مي فرمايد: «الم اعهد اليكم يا بني آدم ان لا تعبدوا الشيطان انه لكم عدو مبين¤ و ان اعبدوني هذا صراط مستقيم» (يس/61) مي گويد اين پيماني است كه خدا با بندگانش بسته است. در فطرت همه انسان هاست. هر انساني به خودش مراجعه كند مي داند كه من مالك خودم نيستم. آيا من خودم به خودم چشم دادم؟! من خودم به خودم قلب دادم؟! حتي نمي دانم قلب چه چيزي است و چگونه كار مي كند. اينها ملك من نيست. پس سر تا پاي وجودم مملوك است و مالك دارد، اما آن فرهنگ مي گويد نه اينها امري تصادفي است. ماده اي منفجر شده و كم كم ميليون ها و ميلياردها سال گذشته و در آن حيات پيدا شده است. اول موجودات ميكروسكوپي و بعد حيوانات دريايي و بعد ميمون و سپس انسان درست شد! اتفاقي است. نه كسي ما را خلق كرده و نه نقشه اي در كار است. نه كسي مالك ماست و نه كسي اختيار ما را دارد. تصادفا پيدا شده ايم و حالا همين هستيم. بايد خر خود را برانيم و زير بار هيچ كسي هم نرويم. اين دو طرز فكر است. قرآن مي گويد: من با بني آدم عهد فطري دارم. شما ناچاريد بندگي كنيد. يا بندگي خدا يا بندگي شيطان. حتما يكي از اين دو بندگي را خواهيد داشت. باور نداريد، از هر كس مي خواهيد بپرسيد؛ از آن بچه تا آنهايي كه به اوج قدرت رسيده اند، بپرسيد وقتي گرسنه مي شويد چه كار مي كنيد؟ مي گويد هر چيزي دستم برسد مي خورم. ديگر چاره اي نيست. چرا؟ نمي توانم. نيرويي بر من مسلط است كه مي گويد بايد بخوري. نخوري نمي شود، نمي توانم. جوان در حالتي برخي فيلم ها را تماشا مي كند. صحنه هايي را مي بيند و نمي تواند كاري نكند. هزار بار نصيحتش كنيد كه ضرر دارد؛ مريض مي شوي؛ وضع خانواده ات به هم مي خورد؛ وقتي تحريك شد و به اين شدت رسيد ديگر نمي تواند. نمي توانم يعني چه؟ يعني بنده ام.
كساني هم هستند مثل پيغمبر، مثل علي(ع) مي گويند: «كفي بي عزا ان اكون لك عبدا؛ چه افتخاري بالاتر از اين كه من بنده تو باشم»(بحار/74/402) انسان ناچار است كه بندگي كند؛ يا بندگي شيطان يا بندگي خدا. بايد انتخاب كرد. بايد از ابتدا حسابمان را صاف كنيم. يا بايد ولايت خدا را پذيرفت يا ولايت طاغوت را. بي ولايت نمي شود؛ يا بندگي شيطان يا بندگي خدا. اگر بندگي خدا را نكرديم خيال نكنيم آزاديم؛ هزار خدا براي خودمان درست كرده ايم. چرا اين طور لباس مي پوشي؟ چون مد است وگرنه مسخره ام مي كنند؛ جبر محيط؛ جبر تاريخ؛ جبر طبيعت؛ يعني چه؟ يعني من در مقابل اينها اختياري ندارم؛ يعني بندگي. اما خدا مي گويد اينها را رها كن؛ فقط خدا؛ «... قل الله ثم ذرهم...؛ خدا را بگير و همه را رها كن.»(انعام/91) حالا كه بناست بنده باشيم و بندگي كنيم، كسي را بندگي كنيم كه مالك ماست و همه چيز ما از اوست. چرا كسي را بندگي كنيم كه وقتي حسابش را مي كنيم مي بينيم از ما پست تر است؟ اين مدها را چه كساني درست كرده اند؟ واقعا بعضي از آنها خيلي خنده دار است. انسان پارچه اي قيمتي بخرد و آن را بسايد، پاره اش كند بعد بپوشد! اين چه عملي است؟ چه مصلحتي است؟ چه زيبايي دارد؟ هر صاحب ذوقي مي داند كه زيبايي ندارد. يك چاك سر زانويش بيندازند؛ يكي اين طرف يكي آن طرف، چه زيبايي دارد؟! بسابند آن را كه مثل پارچه كهنه بشود كه چه؟ چرا؟ چون فلان نادان فرنگي اين گونه لباس پوشيده است. از او تقليد كنيم! بنده يك احمق آمريكايي باشيم! اگر قرار است بندگي كني، بنده خدا باش. اول بايد اين حساب را پاك كنيم. من بايد بنده خدا باشم يا بنده شيطان؟ شيطان كه شد، نفس هست، آمريكايي اش هست، اروپايي اش هست، روسي اش هست، انواع و اقسام دارد، ظلمات است. اما بندگي خدا يك راه است. آن يك نور است، اما راه هاي باطل فراوان است. بنده خدا كه نشدي، زير پاي اين دشمن و آن دشمن و اين احمق و آن احمق مي افتي و كارت به كجا برسد، خدا عاقبتت را به خير كند، اما اين طرف يك راه بيشتر نيست؛ «ان اعبدوني هذا صراط مستقيم» راه راست؛ صراط مستقيم، بندگي خداست. اگر از اين راه خارج شويم در دست اندازها، كج راهه ها و بي راهه ها مي افتيم تا بالاخره گمراه و نابود بشويم. از اول بنا را بگذاريم كه فقط بندگي خدا بكنيم.
سخنراني حضرت آيت الله مصباح يزدي (دام عزه)- مشهد مقدس- 8/9/1389
زلال بصيرت در دهه ولايت روزهاي فرد منتشر مي شود.

رئيس سازمان حج خبر داد
نخستين زائران ايراني امروز وارد ايران مي شوند

رئيس سازمان حج و زيارت در مكه مكرمه گفت: نخستين زائران ايراني امروز 19 آبان وارد ايران مي شوند، آخرين زائران 13 آذرماه برمي گردند.
به گزارش فارس ليالي گفت: با پايان يافتن مناسك حج تمتع 90 نخستين گروه زائران ايراني امروز پنج شنبه 19 آبان از فرودگاه مدينه و جمعه از جده وارد ايران اسلامي مي شوند.
وي يادآور شد: عمليات برگشت حجاج تا 13 آذرماه 90 ادامه دارد، اما طبق مذاكرات با عربستان اگر امكان باشد، پروازهاي آخر دو سه روز جلوتر منتقل مي شود و سعي بر اين است تا 6 و 7 محرم همه زائران ايراني به كشور برگردند.
رئيس سازمان حج و زيارت افزود: از ابتداي حج تمتع تاكنون 22 زائر ايراني به لقاءالله پيوسته اند، از اين تعداد 6 نفر در ايام تشريق درعرفه و منا فوت كرده اند.
ليالي يادآور شد: تاكنون حتي يك نفر بازداشتي از زائران ايراني در عربستان به خاطر مواد مخدر يا موارد ديگر گزارش نشده، ولي در فرودگاههاي كشور هنگام اعزام از كشور 160 نفر به دليل حمل مواد مخدر توسط نيروي انتظامي شناسايي و از سفرشان به حج جلوگيري به عمل آمد.
رئيس سازمان حج و زيارت با بيان اين كه تمام 260 نفر ستادي سازمان حج براي در دسترس بودن و ارائه خدمت به زائران حج به جاي نياورده بلكه عمره انجام دادند، گفت: در هر كاروان هم دو نفر عمره به جاي آوردند كه بتوانند در خدمت زائران باشند و با وجود 586 كاروان زائر ايراني، در مجموع 1432 نفر در حج تمتع امسال حج به جا نياورده و فقط عمره انجام دادند و وقت آنها براي خدمت به زائران در ايام تشريق آزاد شده است.
ليالي در مورد قرعه كشي عمره گفت: در فاصله زماني يك ماهه از 24 شهريور تا 24 مهرماه 6/6 ميليون نفر نام نويسي كردند كه براي تا سه سال آينده با احتساب سالي 800 هزار نفر، حدود 4/2 ميليون نفر در مرحله اول قرعه كشي پذيرفته مي شوند و براي تصميم گيري درباره بقيه بايد شوراي عالي حج تصميم بگيرد.
رئيس سازمان حج و زيارت خاطرنشان كرد: پول مردم براي عمره به عنوان سپرده نزد بانكهاي ملت و ملي است و اگر قرار باشد پول برگردد يا بماند سود بانكي به آن تعلق مي گيرد.
ليالي با بيان اين كه امسال در عيد قربان حدود 99 هزار رأس گوسفند در منا قرباني شد، گفت: 97 هزار رأس براي زائران ايراني و بقيه براي زائران ايراني مقيم خارج توسط 96 ذابح ذبح و قرباني شد.
وي درباره گوشت و امعا و احشاء قربانيها گفت: با مذاكره با بانك توسعه اسلامي گوشتهاي قابل مصرف با تاييد دامپزشك در تونل انجماد قرار گرفته طبق سفارش ايران كه به بانك توسعه اعلام مي شود و به مقصد كشورهاي فقير حمل خواهد شد، پوست و امعا گوسفندان هم دور ريخته نمي شود و فرآوري خواهد شد.
رئيس سازمان حج و زيارت در مورد زائران در انتظار براي حج تمتع گفت: 4/1 ميليون نفر براي حج تمتع در نوبت قرار دارند كه اگر سالي حدود 100 هزار نفر مشرف شوند، 14 سال طول مي كشد تا نوبت صفر شود. وي درباره پولي كه عربستان از هر زائر مي گيرد، گفت: فقط عوارض ورودي و حق خيمه ها براي منا و عرفات براي هر زائر ايراني و غيره حدود 600 ريال سعودي در ابتداي ورود به عربستان اخذ مي شود، در عربستان همه خدمات دست بخش خصوصي است، هتل، حمل و نقل ترددي، غذا و ساير خدمات توسط شركتهاي خصوصي عربستاني انجام مي شود.

سلطانيه طي نامه اي مطرح كرد
20 پرسش و پاسخ درباره برنامه هسته اي ايران

نماينده دائم ايران در آژانس انرژي اتمي، پس از انتشار گزارش مغرضانه آمانو درباره ايران، 20 پرسش و پاسخ را خطاب به وي مطرح كرد.
علي اصغر سلطانيه طي يادداشتي، 20 پرسش و پاسخ ساده را خطاب به مديركل آژانس بين المللي انرژي اتمي عنوان كرد:
1- آژانس بين المللي انرژي اتمي بعد از 4000 روز فرد - ساعت شديدترين بازرسي ها در تاريخ آژانس دريافته است كه حتي يك گرم اورانيوم به سمت مقاصد نظامي منحرف شده است؟ خير. لطفا كليه گزارش هاي مديركل فعلي و پيشين آژانس را مطالعه كنيد.
2- در مورد هرگونه فعاليت و مواد هسته اي كه ادعا مي شود تا سال 2003 اعلام نشده بودند، آژانس بين المللي انرژي اتمي دريافته است كه آن ها به سمت فعاليت هاي نظامي منحرف شده اند؟ خير. تمامي اين مواد و فعاليت ها بعد از اعلام آن ها از سوي ايران، توسط آژانس مورد حسابرسي قرار گرفته اند. لطفا كليه گزارش هاي آژانس در سال هاي 2003 و 2004 به شوراي حكام مطالعه شود.
3- ايران تعهد حقوقي براي اعلام سايت غني سازي نطنز قبل از سال 2003 داشته است؟ خير. از آن جا كه تا سال 2003 هيچ گونه مواد هسته اي وارد آن نشده بود، ايران هيچ تعهدي نسبت به اعلام آن نداشته است. به ويژه با عنايت به اين كه ايران تا سال 2003، كد اصلاحي 1/3 ترتيبات فرعي موافقت نامه هاي جامع پادمان و معاهده منع اشاعه هسته اي را امضا نكرده بود.
4- ايران تعهد حقوقي داشته است كه رآكتور تحقيقاتي آب سنگين در اراك (40-IR) را قبل از سال 2003 اعلام كند؟ خير. از آن جا كه هيچ گونه مواد هسته اي تا سال 2003 وارد آن نشده بود، ايران تعهدي مبني بر اعلام آن نداشته است. به ويژه با عنايت به اين كه ايران تا سال 2003 كد اصلاحي 1/3 ترتيبات فرعي را امضا نكرده بود.
5- ايران تا سال 2003، ذيل موافقت نامه پادمان هاي جامع (CSA) متعهد به گزارش كردن كارخانه توليد آب سنگين اراك به آژانس بين المللي انرژي اتمي داشته است؟ خير. زيرا آب سنگين و فرآورده هاي آن تحت پوشش موافقت نامه جامع پادمان ها قرار ندارند. ايران در سال 2003 شروع به اجراي پروتكل الحاقي كرد.
6- ايران هيچ تعهد حقوقي مبني بر اعلام تاسيسات تبديل اورانيوم (UCF) تا سال 2003 داشته است؟ خير. از آن جا كه هيچ گونه مواد هسته اي تا سال 2003 به اين تاسيسات وارد نشده بود، ايران تعهدي به اعلام آن نداشته است. به ويژه نظر به اين كه ايران تا سال 2003 كد اصلاحي 1/3 ترتيبات فرعي را امضا نكرده بود.
7- ايران قبل از سال 2003 تعهد حقوقي براي اعلام معادن اورانيوم شامل معدن گچين و ساغند داشته است؟ خير. زيرا ايران تا سال 2003 پروتكل الحاقي را امضا و اجرا نكرده بود.
8- آژانس بين المللي انرژي اتمي پس از بازرسي متمركز و قوي خود كه شامل نمونه برداري و آناليز بوده است هيچ مواد يا فعاليت هسته اي از جمله غني سازي در سايت هاي پارچين و لويزان - شيان كه ادعا شده است درگير برنامه سلاح اتمي بوده اند، يافته است؟ خير. بيانيه مطبوعاتي مديركل درباره ايران مورخ 6 مارس 2006 گفته است: «در مورد شفافيت، من فكر مي كنم در گزارش دسترسي به سايت هاي نظامي بيان كرده ام، اخيرا به ما اجازه دسترسي به شماري از سايت هاي نظامي، پارچين، لويزان، شيان، تجهيزات با كاربرد دوگانه و مصاحبه با افراد داده شده است. اين ها اضافه بر موضوعات تحت نظارت پروتكل الحاقي هستند، اما به خاطر بازسازي تاريخچه برنامه، براي ما اساسي محسوب مي شوند.» در تاريخ 15 نوامبر 2004 مديركل گزارش داد كه اين امتياز به آژانس داده شد كه از مجموعه نظامي لويزان - شيان جايي كه آژانس نمونه هاي زيست محيطي را برداشت كرد، بازديد كند. سرانجام پاراگراف 102 از گزارش مديركل (GOV /2004/83)، گفته است: «نمونه هاي جمع آوري شده از حيات گياهي و خاك سايت لويزان - شيان آناليز شد و آشكار شد كه هيچ مدرك و قرائني از مواد هسته اي وجود ندارد. «اطلاعات بيش تر در اين باره در اسناد (GOV/2005/87) نوامبر 2005 و (GOV/2006/15) 27 فوريه 2006 موجود است.
9- آژانس بين المللي انرژي اتمي در برنامه كار مورد توافق كه به آن ملحق شده (INFOSIRC 711)، اعلام كرده است كه هيچ موضوع ديگري اضافه بر آن چه در سال 2007 فهرست شده است، وجود ندارد؟ بله. پاراگراف IV از سند (INFOSIRC711) مي گويد: اين مداليتي ها تمامي موضوعات باقيمانده را پوشش مي دهد و آژانس تاييد مي كند كه هيچ مساله باقي مانده و ابهامي درباره برنامه و فعاليت هاي هسته اي قبلي ايران وجود ندارد.
10- آژانس بين المللي انرژي اتمي موظف بود اسناد مرتبط با «مطالعات ادعايي» را براساس برنامه كار به ايران تحويل دهد؟ بله. پاراگراف III مي گويد: «آژانس استنادهايي در دسترس ايران قرار خواهد داد؛ با توجه به پروژه نمك سبز، آزمايش هاي انفجاري بزرگ و حامل موشك هاي با قابليت برگشت، همچنان آن ها را در اختيار خود نگه مي دارد.
11- آژانس بين المللي انرژي اتمي به وظيفه خود مبني بر تحويل اسناد مربوط به ادعاها به ايران عمل كرد؟ خير. لطفاً گزارش مدير كل پيشين به شوراي حكام را بخوانيد، جايي كه وي به درستي انتقاد مي كند كه كشور مشخصي كه اسناد ادعايي را به آژانس ارائه كرده است، اجازه تحويل اسناد ياد شده به ايران را به آژانس نداده است.
12- آژانس بين المللي انرژي اتمي صحت مفاد «مطالعات ادعايي» را تاييد كرده است؟ خير. لطفاً گزارش مدير كل پيشين به شوراي حكام را بخوانيد، جايي كه وي مشكل صحت اسناد را مطرح كرد. مدير كل همچنين به وضوح توضيح داد كه مواد و فعاليت هاي هسته اي در «مطالعات ادعايي» دخيل نيستند.
13- وظيفه ايران با توجه به سند (INFOSIRC/711) درباره «مطالعات ادعايي» چه بود؟ پاراگراف III اين سند كه مذاكره شد و ايران و آژانس در مورد آن به توافق رسيدند و در مرحله بعد توسط شوراي حكام مورد تأييد قرار گرفت، مي گويد: به عنوان نشانه عزم همكاري با آژانس براساس تمامي اسناد دريافت شده مربوطه، ايران سند را بررسي كرده و آژانس را از ارزيابي خود مطلع خواهد كرد.»
14- ايران طبق برنامه كار براي برگزاري نشست، مصاحبه، بازرسي يا نمونه برداري درباره «مطالعات ادعايي» وظيفه اي داشته است؟ خير. همان گونه كه در پاسخ شماره 12 گفته شد، ايران فقط وظيفه داشت ارزيابي خود را اطلاع رساني كند. ايران ارزيابي 117 صفحه اي خود را در سه سال گذشته ارائه داده است. اما آژانس وظيفه خود مبني بر ختم برنامه عمل را انجام نداده است. طبق پاراگراف IV برنامه عمل: آژانس و ايران توافق كردند كه پس از اجراي برنامه عمل و مداليتي هاي مورد توافق براي حل و فصل موضوعات باقي مانده، اجراي پادمان ها در ايران به روش معمول و مسير رايج تغيير يابد.
سلطانيه در اين يادداشت تأكيد مي كند: به جاي جمع بندي برنامه كار، دبيرخانه ادعاهاي جديد را مطرح كرد كه موسوم است به «ابعاد احتمالي نظامي». در حالي كه در پاراگراف IV برنامه كار تأييد شده است: «هيچ موضوع باقي مانده اي و ابهامي درباره برنامه و فعاليت هاي هسته اي قبلي ايران وجود ندارد.»
15- ايران پروتكل الحاقي را اجرا نكرده است؟ بله. لطفاً به گزارش مدير كل پيشين، پيش از سال 2006 مراجعه كنيد.
16- ايران كد اصلاحي 1/3 از ترتيبات فرعي جامع پادمان را اجرا نكرده است؟ بله. به گزارش مديركل پيشين، پيش از سال 2006 مراجعه كنيد.
17- از چه زماني ايران داوطلبانه اجراي پروتكل الحاقي و كد اصلاحي 1/3 را تعليق كرد، چرا؟ مجلس ايران تعليق داوطلبانه اجراي پروتكل الحاقي و كد اصلاحي 1/3 را (بعد از دو سال و نيم) با توجه به ارجاع حقوقي ناعادلانه موضوع فني هسته اي ايران به شوراي امنيت سازمان ملل در سال 2006 تصويب كرد.نكته قابل توجه اين است كه پروتكل الحاقي يك ابزار حقوقي لازم الاجرا نيست و كد اصلاحي 1/3 صرفا توصيه شوراي حكام بود و جزيي از مفاد حقوقي موافقت نامه جامع پادمان ها (CSA) محسوب نمي شود.
18-تمامي مواد هسته اي اعلام شده در ايران، اندازه گيري شده و تحت نظارت كامل پادمان هاست و هم چنان صلح آميز باقي مانده است؟ بله. لطفا به گزارش ساليانه اجراي پادمان ها (SIR) مراجعه كنيد.
19-ايران خود امكان بازرسي سرزده و اعلام نشده را فراهم كرده است؟ بله. بيش از 100مورد بازرسي فوري كه حتي گاهي يادداشت آن دو ساعت قبل از آن دريافت شده بود با موفقيت انجام شده است.
20- چرا ايران قطعنامه هاي شوراي حكام و شوراي امنيت سازمان ملل را غيرقانوني مي خواند؟ اول آن كه، طبق ماده c12 اساسنامه آژانس بين المللي انرژي اتمي اگر بازرسان «عدم پايبندي» را تشخيص دهند بايد به مديركل گزارش دهند، سپس مديركل بايد به شوراي حكام گزارش كند. پس از آن نيز شورا به اعضا و شوراي امنيت سازمان ملل متحد گزارش خواهد كرد. در مورد ايران هيچ يك از اين رويه ها انجام نشده است. برخي اعضاي شورا پس از گذشت سه سال از 2003 كه مساله در شوراي حكام مطرح شد ادعا كردند كه قبل از سال 2003 «عدم پايبندي» وجود داشته است. در هر حال مديركل از عبارت حقوقي «عدم پايبندي» استفاده نكرد، بلكه از واژه «عدم اجرا» (failure) استفاده كرد كه در مورد ساير كشورهايي كه موافقت نامه جامع پادمان را اجرا مي كنند نيز به كار رفته است. مطابق اين موافقت نامه پس از اقدامات اصلاحي مساله مختومه اعلام خواهد شد. مديركل پيشين همه اقدامات اصلاحي ايران را به وضوح گزارش كرد.
دوم، ماده c12 كه قطعنامه هاي شوراي حكام به آن اشاره دارند درباره «كشورهاي عضو پذيرنده» اي صحبت مي كند كه از مواد هسته اي دريافت شده از آژانس سوءاستفاده كرده اند. ايران هرگز مواد هسته اي كه در بندهاي مربوطه اساسنامه به آنها اشاره شده دريافت نكرده است.
سوم اين كه، طبق اساسنامه و موافقت نامه جامع پادمان اگر آژانس دريابد كه مواد هسته اي به سمت اهداف نظامي منحرف گشته اند شوراي امنيت سازمان ملل متحد را از آن مطلع خواهد ساخت. همه گزارش هاي مديركل هاي قبلي و فعلي اعلام كرده اند هيچ مدركي براي انحراف از مواد هسته اي وجود ندارد.
چهارم، طبق موافقت نامه جامع پادمان ها اگر يك كشور عضو از ورود بازرسان به كشور جلوگيري كند و آژانس نتواند فعاليت هاي راستي آزمايي خود را اجرا كند، شوراي امنيت سازمان ملل را از آن مطلع خواهد ساخت. همه گزارش هاي مديركل از سال 2003 به وضوح اعلام كرده اند كه آژانس قادر است راستي آزمايي خود را در ايران ادامه دهد.
پنجم، قطعنامه هاي سه كشور اتحاديه اروپا عليه ايران از سال 2003 تا 2006 تعليق غني سازي از سوي ايران را به عنوان عملي كه از لحاظ حقوقي غير لازم الاجرا، داوطلبانه و اقدامي اعتمادساز بود به رسميت شناخته اند. بنابراين قطعنامه هاي شوراي حكام براي تحويل مساله هسته اي ايران به شوراي امنيت سازمان ملل پس از اين كه ايران تصميم گرفت فعاليت هاي UCF خود را داوطلبانه به حالت تعليق درآورد صددرصد با قطعنامه هاي قبلي خود در تناقض است.
سلطانيه افزوده است: وقتي سه كشور اتحاديه اروپا در سال 2006 با انگيزه هاي سياسي و براي اين كه شوراي امنيت سازمان ملل را درگير موضوعي فني كنند در حالي كه به آژانس تعلق دارد و قطعنامه ها را عليه ايران در شوراي حكام پيشنهاد دادند، فعاليت هاي غني سازي در نطنز هنوز در حالت تعليق داوطلبانه قرار داشت.
نماينده دائم ايران در آژانس در پايان خطاب به ملت هاي صلح دوست اين پرسش را مطرح مي كند كه براساس واقعيت هاي فوق آيا ما بايد به آژانس كه تنها سازمان بين المللي فني موظف به ارتقاي استفاده صلح آميز از انرژي هسته اي در سراسر جهان براي صلح و سعادت است، بيش از اين اجازه بدهيم كه به دست تعدادي از كشورهايي كه هدف شان تبديل آژانس به يك نهاد نگهبان سازمان ملل
(UN-Watchdog) به عنوان يكي از اركان فرعي شوراي امنيت سازمان ملل متحد است، به صورت ابزار دست آنها به كار رود و كشورهاي در حال توسعه را از «حق مسلم» خود براي استفاده صلح آميز از انرژي هسته اي به نحوي كه در اساسنامه آژانس درج شده است، محروم كنند؟

سفيرايران در عربستان: رياض موانع فعاليت بعثه رهبري را از بين برد

سفير ايران در عربستان گفت همكاري سازنده ميان تهران و رياض، موانع ايجاد شده در عملكرد بعثه ايران را از بين برد.
«محمدجواد رسولي» سفير جمهوري اسلامي ايران در گفتگو با روزنامه الحيات از خدمات ارائه شده توسط دولت و ملت عربستان به حجاج تقدير و تشكر كرد.
وي با اشاره به موفقيت عربستان سعودي در برگزاري هر چه بهتر مراسم حج امسال تاكيد كرد: همكاري سازنده ميان تهران و رياض موانع ايجاد شده در عملكرد بعثه ايران را از بين برد.
رسولي با اشاره به نگاه يكسان عربستان به تمامي حجاج بيت الله الحرام تاكيد كرد: اظهارات اخير وليعهد سعودي پاسخ تمامي مغرضاني كه در پي بر هم زدن وحدت و برادري مسلمانان بودند را داد.
سفير ايران در عربستان تاكيد كرد: برخي فرصت طلبها درصدد تيرگي روابط ميان عربستان و ايران هستند چون وحدت آنها موجب نگراني دشمنان اسلام است. البته وحدت دو كشور به نفع تمامي مسلمانان جهان است.
وي در پايان اين گفتگو براي «سلطان بن عبدالعزيز» وليعهد سابق عربستان طلب رحمت كرد و براي «نايف بن عبدالعزيز» وليعهد جديد سعودي آرزوي موفقيت كرد و افزود: وي بهترين جانشين براي بهترين سلف است.