(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


پنجشنبه 19 آبان 1390- شماره 20070

گفت و گوي اختصاصي كيهان با دبيركل اجلاس بين المللي ناشران جهان اسلام
فلسفه وجودي اجلاس آشنايي ناشران مسلمان با يكديگر است
مطالبات رهبر معظم انقلاب اسلامي در باب كتاب و كتابخواني (بخش چهارم)
با صدهزار جلوه كتاب را در چشم ها متجلي كنند
بررسي مجموعه شعر «ارديبهشت و اين همه برف»
شكوفه مي ريزد، از ناگهاني اين سرما



گفت و گوي اختصاصي كيهان با دبيركل اجلاس بين المللي ناشران جهان اسلام
فلسفه وجودي اجلاس آشنايي ناشران مسلمان با يكديگر است

ليلا كريمي
دومين اجلاس بين المللي ناشران جهان اسلام با حضور بيش از 40 كشور از ناشران مسلمان برگزار مي شود . كه مهم ترين هدف از برگزاري اين اجلاس نهادينه كردن همكاري هاي حرفه اي و صنفي ناشران مسلمان با يكديگرو ارتباط بينابين ناشران مسلمان در دنيا، عنوان مي شود . در زمينه تشريح برنامه هاي اجلاس و ظرفيت هاي موجود دومين اجلاس بين المللي ناشران جهان اسلام و نيز روند تشكيل مجمع عمومي و بررسي اساسنامه پيشنهادي تشكيل اتحاديه جهاني ناشران مسلمان با دكتر علي زارعي نجفدري ،دبير كل اجلاس بين
المللي ناشران جهان اسلام به گفت و گو پرداخته ايم كه مي خوانيد :
¤ دومين اجلاس بين المللي ناشران جهان اسلام چه تمهيداتي نسبت به سال قبل در نظر گرفته است.
اگر بخواهيم دومين اجلاس بين المللي ناشران جهان اسلام را مورد بررسي قرار دهيم و بدانيم چه حركت جديدي را شروع كرده است؛ بايد برگرديم به برگزاري اولين اجلاس.
نخستين اجلاس بين المللي ناشران جهان اسلام با حضور 32 ناشر مسلمان در خرداد ماه سال گذشته برگزار شد.
در اجلاس اول مصوباتي تصويب شد. از جمله اين مصوبات تشكيل «دبيرخانه دائمي اجلاس» در ايران را مي توان اشاره كرد كه براي ايران افتخاري بود و دبير كل اجلاس از ايران انتخاب شد. از ديگر مصوبات اين بود كه دبير كل مكلف شد مقدمات ايجاد اتحاديه جهاني ناشران مسلمان را فراهم كند. در راستاي تصميمات اجلاس اول، دبيرخانه دائمي اجلاس ناشران جهان اسلام تاسيس شد. در حقيقت براي ايجاد مقدمات تشكيل اتحاديه ناشران مسلمان جهان لازمه آن پيش نويس اساسنامه بود.
در واقع تهيه اساسنامه اي با اين ابعاد كار سختي است. بايد اساسنامه اي تهيه مي شد كه مورد اجماع نسبي ناشران مسلمانان قرار مي گرفت؛ در اين راستا كميته هاي مختلف علمي نشست هاي پي درپي گذاشتند.
¤ ازكشورهاي مختلف در اين كميته هاي علمي حضور داشتند؟
اعضاي كميته هاي علمي غالباً از ايران بود، چون در ابتدا به صورت پيش نويس بود و از كشورهاي مسلمان ديگر، نظرخواهي كرديم.
پيش نويس اساسنامه توسط انديشمندان در كميته هاي مختلف علمي تهيه شد و بعد از آن پيش نويس را به سمع و نظر انديشمندان مسلمان در كشورهاي مختلف رسانديم و خوشبختانه نظرات خوبي به دستمان رسيد و در نهايت اين نظرات را اعمال كرديم و مدتي است پيش نويس نهايي آماده شده كه در اجلاس دوم آن را به بحث و تبادل نظر مي گذاريم تا در صورت امكان تصويب شود. اين مهم ترين كاري بود كه اجلاس اول بر دوش دبير كل گذاشته بود.
لذا با اين توضيح ما در اجلاس دوم چند كار مهم انجام خواهيم داد.
در افتتاحيه اجلاس دوم، سخنراني رئيس جمهور را خواهيم داشت و نيز سخنراني چند نفر از انديشمندان مسلمان كشورهاي مختلف شركت كننده را داريم.
يكي از كارهاي مهم در اجلاس دوم؛ بررسي اساسنامه است. اگر اين اساسنامه بررسي و تصويب شود؛ عملا اتحاديه جهاني ناشران مسلمان تشكيل مي شود و اعلان موجوديت مي كند از ديگر برنامه ها؛ برگزاري پنج نشست تخصصي در حيطه نشر است. همان طور كه مي دانيد پرداختن به حرفه نشر؛ يكي از اهداف اوليه اجلاس بوده و هست. دومين اجلاس، پنج نشست تخصصي را در پنج محور كه در حوزه نشر جهان اسلام مورد چالش است؛ برگزار مي كند. عناوين اين نشست ها به طور مختصر، نشست تخصصي نشر قرآن كريم و معارف قرآني، نشست تخصصي حقوق مؤلفين و مترجمين و ناشرين (كپي رايت)، نشست سيستم توزيع و اقتصاد نشر، نشست ديگر نشر الكترونيك و ديجيتال و نشست نيازهاي فكري و فرهنگي جهان اسلام به لحاظ موضوعي. سعي مان بر اين است كه با برگزاري اين نشست ها؛ راهكارهاي كارآمد و اجرايي حاصل شود تا در جهت پرداختن به حرفه نشر اقدامي انجام دهيم.
¤ با توجه به اينكه شما دومين اجلاس را برگزار مي كنيد هدف از برگزاري آن چيست و اجلاس از چه ظرفيت هايي برخوردار است؟
سؤال بسيار خوبي است. در واقع فلسفه وجودي اين اجلاس، آشنا كردن كشورهاي مسلمان با يكديگر است. اين موضوع پيشينه اي دارد و تقريبا از سال 85، 86 كه به عرصه هاي بين المللي نشر راه پيدا كرديم؛ كاملا گسستي بين ناشران مسلمان محسوس بود و اين گسست به قدري عميق بود كه بسياري از ناشرين مسلمان همديگر را نمي شناختند. در آن زمان به اين نتيجه رسيديم كه آشنايي نسبي بين ناشران مسلمان ايجاد كنيم، تا اين نقص را برطرف كنيم. در اين جهت با بسياري از انديشمندان سياسي، فرهنگي و اجتماعي در داخل و خارج بحث و گفت وگو كرديم؛ و همه صاحبنظران اين حوزه بر اصل موضوع نه تنها به توافق رسيده بودند بلكه بر آن تاكيد داشتند. اما همه آنها عنوان كردند كه كار دشوار و سختي است. در واقع زماني كه ديديم اساس و اصل راه، صحيح است؛ قدم در اين مسير گذاشتيم و خوشبختانه با نظرخواهي كه از ناشران مسلمان و انديشمندان و فرهيختگان كرديم؛ زمينه ايجاد يك نشست و اجلاس را مهيا كرديم كه نتيجه آن نخستين اجلاس بين المللي ناشران جهان اسلام بود.
¤ قبل از برگزاري اجلاس اول، آن را چگونه ارزيابي مي كرديد؟
در برگزاري اجلاس اول با استقبال خوب ناشرين كشورهاي مسلمان روبه رو شديم و به اين صورت كه در اجلاس نخست ناشرين 32 كشور مسلمان شركت كردند كه در نوع خودش كم نظير بود.
با مراجعه به تاريخ تشكيل اتحاديه ها و كنوانسيون ها و انجمن هاي بين المللي مي بينيد؛ اين تعداد شركت كننده در اجلاس اول بي بديل بود و اين استقبال ناشران جهان اسلام ناشي از كاركرد خوب ما در امر برگزاري اجلاس نبود بلكه اين نياز در جهان اسلام وجود داشت. فلسفه برگزاري اجلاس آشنا كردن ناشران مسلمان با يكديگر است. سعي ما بر اين است كه با برگزاري چندين اجلاس در طي چند سال بتوانيم آشنايي نسبي اي ايجاد كنيم تا پس از آن؛ بستر تعامل بين ناشران مسلمان ايجاد شود و ناشران مسلمان در سايه اين آشنايي تأتي و تعامل داشته باشند.
فكر مي كنم با روندي كه طي مي كنيم نسبت به اهداف از قبل تعيين شده؛ جلوتر حركت كرده ايم.
¤ با نمايشگاه هاي بين المللي خارج از كشور تبادل اطلاعات و ارتباط داريد؟
اجلاس ناشران بين المللي جهان اسلام قصد ورود به عرصه اجرايي را ندارد و لزومي هم احساس نمي شود.
اتحاديه اي كه قرار است تشكيل شود هدف اصلي آن اين است كه؛ ايجاد بستر و زمينه ارتباط ناشران جهان اسلام را فراهم كند.
¤ در واقع شما فقط بستر تعامل و ارتباط ناشران را مدنظر داريد و يا اين هدف اوليه است؟
اعتقادمان بر اين است كه بستر تعامل بين ناشران جهان اسلام را ايجاد كنيم كه ناشران مسلمان وقتي همديگر را پيدا كردند؛ خودشان به تعامل با يكديگر بپردازند.
در حقيقت نمي خواهيم ارتباط بين ناشران را به صورت ابلاغيه و دستوري فراهم كنيم؛ بلكه وقتي ناشران مسلمان تعامل دوسويه را با هم ايجاد كنند؛ بهتر مي توانند كار كنند. براساس اين مقدمه كه گفتم؛ حضور دبيرخانه اجلاس در نمايشگاه هاي بين المللي داخلي و خارجي حضوري ستادي است به معني ديگر حضور سياست گذاري است و نه اجرايي.
و نيز براي شركت در نمايشگاه هاي بين المللي كتاب؛ كتابي عرضه نخواهيم كرد، بلكه بستري را فراهم مي كنيم. بدين صورت كه نشست هاي مختلف برگزار تا ناشران مسلمان دور هم جمع شوند؛ اين بعد قضيه در نمايشگاه هاي بين المللي كاملا خالي است. ما در نمايشگاه بين المللي بولونيا ايتاليا، نمايشگاه پكن و نمايشگاه هاي توكيو، فرانكفورت اين قضيه را بعينه لمس كرديم؛ اتفاقا در اين نمايشگاه ها ناشرين كشورهاي در حوزه هاي ديگر همديگر را مي شناسند اما در اين طرف قضيه ناشرين مسلمان همديگر را نمي شناسند و تعامل ندارند. تعامل زمينه اش آشنايي است.
حضور دبيرخانه و در آينده اتحاديه در نمايشگاه بين المللي كتاب، يك حضور بسترساز است. سعي مان بر اين است در نمايشگاه بين المللي ناشرين مسلمان بيشتر حضور يابند؛ تا با اين حضور، انسجام ايجاد شود و در سايه اين انسجام يك همپوشاني و هم افزايي داشته باشند.
¤ نشستي هم در زمينه بيداري اسلامي داريد؟
بيداري اسلامي در منطقه يكي از واقعيت ها، با آينده روشني است كه همه موضوعات را در جهان اسلام در برمي گيرد و تاثيرگذار است.در اين راستا، دبيرخانه «اجلاس بيداري جهان اسلام» به دبيركلي آقاي ولايتي است، كه يك ضيافت شام از طرف ايشان داريم كه در اين ضيافت بحث «بيداري اسلامي» مطرح مي شود.
¤ يكي از ضعف هاي موجود در زمينه نشر آثار مسلمانان كيفيت پايين ترجمه آثار به زبانهاي ديگر است؛ تاكنون در اين زمينه چه كارهايي انجام داده ايد؟
در ارتباط با بحث ترجمه اشاره درستي داشتيد. يكي از ضعف هاي حوزه نشر جهان اسلام بحث ترجمه است. در مقدمه بايد بگويم؛ حوزه نشر دوپايه اساسي دارد اول محتوا و مباني آن و ديگري شكل و غالب اثر است؛ كه هر دو در كنار هم مهم هستند. حوزه نشر ناشران مسلمان در بعد و محور اول بسيار غني هستند و اين به بركت پشتوانه مكتب حيات بخش اسلام و انديشمندان بزرگ اسلامي است. حوزه نشر اسلام به لحاظ محتوايي بسيار غني است و اين غنا در حوزه هاي ديگر ديده نمي شود و حتي مي توان گفت حوزه هاي نشر ديگر در اين محور اول نسبت به حوزه نشر جهان اسلام دست خالي هستند و دلايل مختلفي هم وجود دارد كه واضح است.
محور ديگر غالب و شكل اثر است؛ در اين محور حوزه نشر جهان اسلام از جهان فاصله دارد. در اين دو محور حوزه نشر جهان اسلام از يك نظر غني است و از طرف ديگر با جهان فاصله دارد؛ مي توان گفت آنچه اساس نشر را تشكيل مي دهد محتواست؛ اگر حوزه نشر جهان اسلام با تكيه بر محتوا و منابع در حوزه سخت افزاري و شكل غالب همت كند نه تنها به قافله نشر دنيا مي رسد بلكه گامي هم جلوتر است.
بحث ترجمه يكي از موارد چالش زاي حوزه جهان اسلام است و اين برمي گردد به اين كه ناشرين مسلمان به موضوع «زبان» كمتر پرداخته اند.
گفتن اين نقص اشكال ندارد اما بايد آن را برطرف كرد. با توجه به مواردي كه گفتم رفع ضعف ترجمه در حوزه جهان اسلام كار دشواري نيست. يكي از كارهايي كه اجلاس دنبال مي كند اين است كه در راستاي بحث غناي ترجمه گام بردارد.
¤ در مورد محدوديت هايي كه براي برگزاري اجلاس داشتيد بگوييد!
هر كاري مشكلات خاص خودش را دارد اما اين گونه كارها مشكلات خاص خودش را دارد؛ يكي از دغدغه هاي ما اين است كه همراهي دولت هاي ديگر را بيشتر داشته باشيم با توجه به وضعيتي كه در حوزه جهان اسلام داريم و اميدواركننده است. طبيعي است كه دولت ها و حكومت ها نسبت به حركت هاي اين گونه حساسيت نشان دهند و توجيه اين مساله مشكلي است كه با آن مواجه هستيم.
¤ بازتاب اجلاس ناشران جهان اسلام در دنيا چگونه بوده است؟
بازتاب اجلاس بين ناشران جهان اسلام بسيار عالي بود؛ اين بازخوردها و بازتاب ها را در استقبال ناشران مسلمان از اجلاس دوم مي بينيم. خيلي از دوستان بعد از برگزاري اجلاس اول آن را مثبت ارزيابي كردند، اما برگزاري اجلاس دوم را به جهت دشواري آن، بعيد مي دانستند؛ خوشبختانه در اجلاس آينده ما استقبال بيشتري نسبت به سال قبل داريم. از طرف ديگر بازتاب هاي منفي هم از طرف كشورهاي غربي در حوزه نشر غيرمسلمان داشتيم و اين طبيعي است. به دليل اينكه اگر حوزه نشر جهان اسلام با پشتوانه قوي و غني اي كه دارد، بتواند فعاليت مستمر داشته باشد يقينا در حوزه رقابت بين المللي موثر واقع مي شود و رقيب هاي حوزه نشر را پشت سر خواهد گذاشت.

 



مطالبات رهبر معظم انقلاب اسلامي در باب كتاب و كتابخواني (بخش چهارم)
با صدهزار جلوه كتاب را در چشم ها متجلي كنند

6- توليد كتابهاي مفيد، سالم و مورد نياز
1/6- كتاب فرهنگي داراي پيام، نه علمي محض، چاپ كنيد
«شما يك وقت پولي از طريق چاپ كتابهاي علمي به دست مي آوريد كه آن را لازم داريد؛ اين، بحث ديگري است. اما انتشار اين گونه كتابها، نبايد جزو برنامه هاي شما باشد. شما كتاب فرهنگي، يعني كتابهايي كه براي اشاعه پيامتان مؤثر باشد، منتشر كنيد.»(1)
2/6- احياي آثار علمي گذشته
«احياي آثار علمي گذشته، اين حالت اعتزاز به نفس را در ملت ما به وجود مي آورد. اين طور نباشد كه مردم خيال كنند «ما كه استعداد نداريم!» بايد معلوم شود كه اين ملت، ملت با استعدادي است.»(2)
3/6- انتشار كتب داستاني
«داستان، مقوله خيلي مهمي است؛ ترديد نكنيد. اگر شما نصف انتشاراتتان را فقط داستان منتشر كنيد و تنها يك داستان خوب باشد، هيچ ايرادي ندارد. ما متأسفانه از اين جهت، خيلي دستمان عقب است.»(3)
4/6- قصه گويي با ركنيت ايمان براي بچه ها
«قصه گويي، هنر بسيار خوبي است. قصه هاي خوب، سازنده شخصيت كودك است... منتها قصه هاي خوب. سعي كنيد در اين قصه گويي و در اين كار هنري، اولين چيزي را كه در كودك ايجاد مي كنيد، ايمان باشد. هيچ چيز، معادل ايمان نيست.»(4)
5/6- توليد كتاب در زمينه انقلاب و دفاع مقدس
نفس اين انقلاب، حقيقت بسيار باعظمتي است... اما چرا بحث هنر در جامعه ما بايد از اين حقيقت؛ اين عظمت ملموس بركنار بماند؟ چند جلد كتاب و چند عنوان رمان در باب اين انقلاب نوشته ايم؟ سينماگران معروف ما چند فيلم براي انقلاب ساخته اند؟»(5)
6/6- معرفي اهل بيت عليهم السلام
«ما براي اعلاي كلمه اهل بيت، بايد كارهايي انجام بدهيم؛ اولاً بايد خود اهل بيت را معرفي كنيم، ثانياً در جهت ترويج افكار آنها بكوشيم. آيا امروز در جهان اسلام، كتابهايي درباره اهل بيت عليهم السلام وجود دارد كه باب اين زمان باشد و با زبان متناسب نوشته شده باشد يا نه؟ البته بيشتر تصور من اين است كه ما به طور كامل نداريم.»(6)
7/6- نقد افكار متفكران و فرهنگ غربي
«افكار فلاسفه و نويسندگان و متفكران مادي غرب، امروز در سطح دانشگاه هاي ما، به صورت كتاب و ترجمه وجود دارد. نمي شود سدي درست كرد كه اينها وارد نشوند؛ اين امكان ندارد و مصلحت نيست. افكار بايد بيايند و حضور داشته باشند، در مقابل آن افكار، بايد پادزهر ايجاد كرد... ما بايد مطالبي را آماده كنيم كه رد انحرافات و تحريفات و اشتباهاتي باشد كه به شكل خوراك فكري، در كتابها و جزوه هاي مختلف، ميان جوانان ما تقسيم مي شود.»(7)
8/6- پاسخ به شبهات
«بايد مطالبي از مسائل اسلامي آماده گردد و به شكل مناسبي تحرير و تقرير شود و در همه جاي كشور گفته بشود؛ آن چنان كه در همه دلها و ذهن ها جاي بگيرد. بايد مطالبي از مسائل اسلامي انتخاب بشود كه پاسخ به شبهه هاي تقديري و فرضي باشد كه مي دانيم امروز با وسايل مختلف، در بين خواص مردم پراكنده مي شود.»(8)
ج: وظايف دستگاه هاي مسئول و متوليان امور فرهنگي كشور
در رأس دستگاه هاي مسئول و متولي امور فرهنگي كشور، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي قرار دارد كه به طور مستقيم در قبال نشر كشور، مسئوليت هاي مهمي را برعهده دارد. وزارت آموزش و پرورش، وزارت علوم و آموزش عالي، شوراي عالي انقلاب فرهنگي، نهاد كتابخانه هاي عمومي كشور، حوزه هاي علميه و ائمه جماعت و جمعه، رسانه ها به ويژه صدا و سيما، هر يك به نحوي در زمينه مسائل فرهنگي كشور و به طور خاص در مورد كتاب و كتابخواني مسئول هستند و وظايفي برعهده دارند. اينان در بيانات مقام معظم رهبري، هر يك به نوعي مورد خطاب قرار گرفته و در ترويج فرهنگ كتاب و كتابخواني توقعاتي از آنان مطرح شده است. ما در اين مقوله، به جداسازي وظايف اين دستگاه ها، نپرداخته ايم؛ بلكه در طرح وظايف كلي اين دستگاه ها و متوليان، جملات رهبري، مخاطب خود را مي يابد و بسا بياناتي كه تمامي يا گروهي از دستگاههاي مسئول در آن مخاطب هستند و مي توانند اقدامات لازم را انجام دهند. اين وظايف را مي توان در هشت نوع اقدام دسته بندي و ارائه نمود:
تبليغ، ترويج، تصفيه، تشويق، تأسيس، تسهيل، نظارت و مميزي، مراقبت از دست هاي پنهان
1- تبليغ كتاب
«با هر روز گفتن من هم كه يك چيز عادي بشود، كه بگويند، فلاني معمولاً در صحبت هايش يك كلمه هم راجع به كتاب مي گويد، فايده اي ندارد. اين بايد در تشكيلات فرهنگي كشور، بررسي شود. به نظر من، محور اصلي وزارت ارشاد است بعد هم به وزارتخانه هاي آموزش و پرورش و علوم و آموزش عالي مربوط مي شود؛ يعني اين سه وزارت آموزشي و بقيه دستگاه هاي دولتي، مثل صداوسيما و روزنامه ها، به زبان هاي گوناگون بايد اين كار را بكنند.
با صدهزار جلوه برون آمدي كه من
با صدهزار ديده تماشا كنم تو را
اين گونه بايد باشد. بايد با صدهزار جلوه، كتاب را در چشم ها متجلي كنند تا هر كس، هر طور كه دوست دارد به چشمش بيايد.»9
«يكي از كارهاي بزرگ و مهم در سطح جامعه اين است كه تبليغات كتابخواني همه گير شود. ما امروز مي بينم براي كالاهاي كم اهميت كه تأثيري هم در زندگي انسان ها ندارند، صاحبانش تبليغات رنگين عجيب و غريبي را متصدي مي شوند، مباشر مي شوند؛ دستگاه هاي ارتباط جمعي، مطبوعات، صداوسيما آنها را پخش مي كنند؛ درحالي كه آن محصولات هيچ ضرورتي ندارند، هيچ لزومي ندارند، يك چيز اضافي در زندگي هستند؛ گاهي بودنشان مفيد است، گاهي بودنشان حتي مفيد هم نيست؛ شايد مضر هم هست. محصولي با عظمت كتاب، با ارزش كتاب درخور اين است كه تبليغ بشود.» 10
2- ترويج كتابخواني
«كتابخواني بايد در جامعه ترويج شود؛ و اين كار برعهده همه دستگاه هايي است كه در اين زمينه مسئولند؛ از مدارس ابتدايي بگيريد- كه بهانه هايي بايد باشد كه كودكان ما را از اوان كودكي به خواندن كتاب عادت بدهد با خوان با تدبر، خواندن با تحقيق و تأهل- تا دستگاه هاي ارتباط جمعي- تا صداوسيما، تا وسايل تبليغاتي گوناگون.»11
«تكليف بعدي اين است كه كتابخواني به عنوان يك سنت رايج درآيد؛ به طوري كه همه قشرها در كشور كتابخوان شوند و كتابخواني، مخصوص عده اي از افراد جامعه ما نباشد.»12
«آقايان! در امر كتاب، يك سلسله كارهاي اساسي لازم است كه اگر انجام گيرد، اين طور مشكلات در باب نشر كتاب، به خودي خود، كم مي شود. يكي از آن كارها اين است كه مشتري كتاب، زياد شود... شما يقين نداريد كه اين چند ميليون كتابي كه چاپ شما، مثلاً در سال 73بوده، به دست چند ميليون نفر آدم رسيده است؛ علت اين است كه اين عادت هنوز در بين مردم ما جا نيفتاده است كه بروند كتابي را بخرند، بخوانند؛ بعد كنار بگذارند و يا به دوستانشان يا پسرشان بدهند...
شما هم بيايد به مجموعه كارهاي كم و بيش مؤثري كه چند سالي است براي وادار كردن مردم به كتاب خواندن شروع شده است، بپيونديد. با تبليغات و اظهاراتتان و انجام كارهاي فرهنگي، مثل كتاب، مقاله... مردم را به كتاب خواندن، وادار كنيد. نتيجه چنين كاري اين است كه كتاب، جزو لوازم زندگي مي شود. اگر كتاب از لوازم زندگي شود، ديگر گران نيست.»13
3- تصفيه كتاب هاي مضر و ناسالم
«مجموعه اي كه متصدي امر كتاب است، نمي تواند با اتكاء به اين فكر كه ما آزاد مي گذاريم، خودشان انتخاب كنند، هر كتاب مضري را وارد بازار كتابخواني كند- همچنان كه داروهاي مسموم را، داروهاي خطرناك را، داروهاي مخدر را متصديان امور، اين داروها را آسان و بي قيد در اختيار همه نمي گذارند، از دسترس دور نگه مي دارند، گاهي هشدار مي دهند- اين يك خوراك معنوي است؛ اگر فاسد بود، اگر مسموم بود، اگر مضر بود... حق نداريم اين را در اختيار افرادي قرار بدهيم كه آگاه نيستند، ملتفت نيستند.»14
«من به آقايان مسؤلان فرهنگي هم دائماً اين نكته را گفته ام و باز هم مي گويم كه ما بايستي بدانيم كه يك دولت، همچنان كه نسبت به بسياري از امور مردم مسئول است- كلكم مسئول عن رعيته- مسئول وضع معيشتشان، وضع اقتصاديشان، وضع سياستشان، وضع فرهنگشان، وضع تحصيلاتشان، وضع بهداشتشان هست، مسئول وضع ذهنشان هم هست؛ يعني اگر ديديم كه فرضاً در جامعه ما كتابي هست كه هنرش فقط اين است كه احساسات جنسي را در جوانان تحريك بكند، اين مضر است. اين را نمي شود به عنوان اين كه يك فرآورده فرهنگي است، ما آزاد بگذاريم كه هركه خواست توليد و عرضه كند؛ نه، اين بحث خواست نيست، مثل مواد مخدر است.»15
4- تشويق پديدآورندگان كتاب، كتابخوانان و كتابداران
«نويسندگان و مترجمان و فراهم آورندگان كتاب، اينان كاري با ارزش و پاداشي بزرگ، دركنار مسئوليتي سنگين دارند. درجامعه كتابخوان، پديد آورنده كتاب و عرضه كننده آن بايد گرامي داشته شود.» (16)
«ببينيد بيشترين كتابخانه ها دركدام شهر است، دركدام محله است،مربوط به كدام قشر از قشرهاي مردم است و آنها مورد تشويق قرارگيرند؛ يعني هر آنچه كه مربوط به كتاب و كتابخانه و كتابخواني و توليد كتاب است، مورد توجه و تشويق و تقدير قرارگيرد، من فكر مي كنم اگر بتوانيم فرهنگ كتابخواني را دركشور رايج كنيم و دركنار آن، توليد كتاب خوب را گسترش دهيم، بخش عمده اي از وظايف فرهنگي دولت جمهوري اسلامي، بدين وسيله انجام خواهد گرفت.» (17)
«مي خواهم به آقاياني كه در وزارت ارشاد مشغول خدمت اند، توصيه كنم كه اين كار را، هم درسطح كشور و هم از لحاظ زماني گسترش دهند. چه خوب است. اگر نمايشگاه هايي درمراكزاستانها تشكيل گردد يا انگيزه هايي براي مطرح شدن موضوع كتاب ايجاد شود و همچنان كه اكنون به بهترين مؤلفان، نويسندگان و مترجمان جايزه مي دهند، مثلا بهترين كتابدارها و بهترين كتابخانه دارها را نيز تشويق كنند.» (18)
5-تأسيس و گسترش كتابخانه درسراسر كشور، مسابقات و ساعت كتابخواني
«ما بايد كتابخانه داشته باشيم. متأسفانه كتابخانه هم كم داريم.» (19)
«مسابقه كتابخواني درمدرسه، درشهر، در سطح كشور، مسابقه كتابخواني راه بيندازند و بعد مراسم اين مسابقه را مثل مراسم مشاعره، از تلويزيون پخش كنند...
يك مسابقه سراسري در سطح كشور راه بيفتد- در سطح فلان شهر، در سطح مدرسه- بعد براي كساني كه دراين جاها برنده شدند، مراسمي در صدا و سيما بگذارند، بيايند آنجا و به نحوي اين را عرضه و ارائه كنند. سؤال بشود. جايزه بگيرند و بروند.» (20)
«امروز دراين نمايشگاه سه نفر- كه حال قبلاً با هم همفكري كرده بودند يا نه، من نمي دانم- جدا جدا به من پيشنهاد واحدي را ارائه كردند و آن اين است كه در مدارس، ساعتي براي كتابخواني گذاشته شود. فكر خوبي به نظرم رسيد. اين را بايد حتماً وزارت آموزش و پرورش بررسي كند و ببيند كه چه كار مي تواند بكند كه مثلا فرض كنيد مثل ساعت انشاء كه ما داريم. به جاي ساعت انشاء يا به جاي ساعت فارسي، ساعت كتابخواني بگذارند تا دانش آموزان با فرهنگ كتابخواني آشنا شوند. چه به اين شكل كه خودشان بخوانند يا معلم براي آنها بخواند! چه به اين شكل يكي از دانش آموزان بخواند و ديگران گوش كنند.» (21)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- ديدار اعضاي هيئت تحريريه دفتر نشر فرهنگ اسلامي، 18/2/.1374
2- ديدار با ناشران و مؤلفان كتابهاي برگزيده سال، 7/10/.1372
3- ديدار اعضاي هيئت تحريريه دفتر نشر فرهنگ اسلامي، 18/2/.1374
4- ديدار مسئولان كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان، 23/2/.1377
5- ديدار با وزير و مديران وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، 4/9/.1371
6- ديدار اعضاي شركت كننده در گردهمايي شوراي عالي بين المللي مجمع التقريب بين مذاهب الاسلاميه، 1/7/.1370
7- ديدار با ائمه جمعه سراسر كشور در هفتمين گردهمايي آنان، 25/6/.1370
8- همان.
9- ديدار اعضاي هيئت تحريريه دفتر نشر فرهنگ اسلامي، 18/2/.1374
10- ديدار با مسئولان كتابخانه ها و كتابداران، 29/4/.1390
11- همان.
12- مصاحبه بعد از بازديد از هفتمين نمايشگاه بين المللي كتاب تهران، 20/2/.1373
13- ديدار اعضاي هيئت تحريريه دفتر نشر فرهنگ اسلامي، 18/2/.1374
14- ديدار مسئولان كتابخانه ها و كتابداران، 29/4/.1390
15- مصاحبه بعد از بازديد از يازدهمين نمايشگاه، بين المللي كتاب تهران، 5/3/.1377
16- پيام به مناسبت آغاز هفته كتاب، 4/10/.1372
17- مصاحبه بعد از بازديد از ششمين نمايشگاه بين المللي كتاب تهران، 21/2/.1372
18- همان.
19- ديدار با اعضاي هيئت تحريريه دفتر نشر فرهنگ اسلامي، 18/2/.1374
20- ديدار با دست اندركاران هفته كتاب، 19/8/.1376
21- مصاحبه بعد از بازديد از دهمين نمايشگاه بين المللي كتاب تهران، 14/2/.1376
مؤسسه فرهنگي هنري قدر ولايت


 



بررسي مجموعه شعر «ارديبهشت و اين همه برف»
شكوفه مي ريزد، از ناگهاني اين سرما

فهيمه بافنده
گزيده اشعار «ارديبهشت و اين همه برف» سروده كريم رجب زاده، توسط نشر تكا «توسعه كتاب ايران» در شمارگان 5000 نسخه و در قطع رقعي روانه بازار كتاب گرديد. رجب زاده در زمينه نقد و بررسي شعر معاصر نيز تلاش هايي داشته است. برخي از آثار وي عبارتند از: 1- از شرق خون،2- آوازخواني بي زبان، 3- قرارمان پاي همين شعر، 4-گزيده ادبيات معاصر «شماره 44»، 5- راز غريب ارغوان. رجب زاده دراين دفتر درسه قالب غزل، مثنوي و نوسروده طبع آزمايي نموده است. وي اين دفتر را در پنج بخش به خوانندگان شعر و ادب فارسي تقديم نموده است. كه اولين بخش آن با عنوان شعرهاي سپيد، نوسروده هاي شاعر رادر برمي گيرد كه ازجمله اشعار آن «پرندگان سرگردان»، «به خاطر يك شكوفه»، «كمي از جهان»، «دريا را فراموش كن» و «ملاقات مردگان» است. در اين سروده ها شاعر بر آن است همراه با نوآوري و بدعت هاي شاعرانه كلامي تازه و بديع بيافريند. او در اين مجموعه با ذهن و زباني نوجويانه و متفاوت به استقبال مخاطب رفته و اين نوجويي او حوصله و تأمل مخاطب را نيز مي طلبد تا او را همياري نمايد و قدم به دنياي آمال و معاني شاعر نهد. كه در سروده «از پروانه و پرستو» مي توان به اين تعامل شاعرانه او پي برد: كوچك مي شوند/ كوچك تر از تو/ يكي / به شكل عروسك درمي آيد/ ديگري/ به هيئت اسب/ خانه را/ به اشتياق تو/ تاخت مي زند/ تو،/دل به بازي نمي دهي/ و آنان / دست از آرزو/ برنمي دارند/ از پروانه و پرستو/ پلي مي سازند/ بلكه از زمستان بگذري.
در دومين بخش اين دفتر با عنوان «لحظه ها» شاعر نوسروده هاي كوتاه خويش را گنجانده است. دراين سروده هاي كوتاه اما زيبا و شنيدني شاعر چكيده اي از احساسات و عواطف شاعرانه خويش را درگذر از لحظه هاي بكر و شاعرانه به نمايش گذاشته است. اين سروده ها مضامين عاشقانه، عارفانه، عاميانه و اجتماعي دارند كه شاعر با چيره دستي و تسلط شاعرانه اش بردايره واژگان، در قلب كمترين واژگان مقصود و معاني مورد نظر خويش را گنجانده و توانسته به خوبي رضايت مخاطب را جلب نمايد: يك ليلا و اين همه مجنون/ درمايه بيداد/ عشق/ چه جزيره اي/ آفريده است.
سومين بخش اين دفتر غزلياتي با مضامين عاشقانه، عارفانه، تغزلي، عاميانه ومذهبي را در برمي گيرد كه سروده هايي با عناوين «كهكشان زيبايي»، «اسطوره روزگار»، «انتظار»، «با كام تشنه» و «راز غريب ارغوان» نمونه اي از اين غزلهاست. و بخش پاياني اين دفتر شامل مثنويهايي با عناوين «روشن از او»، «فراتر از اين جا» «چه آسمان غريبي»، «اين نمك پاشي»، «سلسله در سلسله»، «به مهماني مرگ خود» است. مضامين اين مثنويها، عاشقانه، عارفانه و آييني است كه درآنها رجب زاده احساسات و عواطف مذهبي و اعتقادي خويش را با زباني ساده و روان و در قالب الفاظي يكدست و آهنگين به رشته نظم درآورده و تعابير ارزشمندي چون شهادت و عبادت را نيزمضمون شعر خويش ساخته است.
چنانچه در سروده «روشن از او» با قلمي توانا و كلامي پخته و وزين به موضوع شهادت ساقي دشت كربلا، حضرت ابوالفضل (ع) پرداخته است: اين كه مي آيد زشط، بي چشم و دست
رونق بازار مه رويان شكست
مي رسد اين گونه ماه عاشقي
بوالعجب راهي ست راه عاشقي
عشق را ديدي؟ عجب راهي خوش است
عشق ورزي با چنين ماهي خوش است
ماه نه، مهر منير خاوري
روشن از او، كاينات ياوري
دروفاداري عيار او تمام
بوفضايل فضل را حسن ختام
مشك او، سرچشمه آب حيات
شرمسارش تا ابد شط فرات
مشك نه، درياي ناپيداترين
عالمي را كرده با حسرت قرين
مشك نه، شمع همه پروانه ها
گرد او هوهوزنان ديوانه ها
در جهان مانند او ميخانه نيست
ساقيا مي ده، كسي فرزانه نيست
من نمي گويم كه اشك از مشك ريخت
آسمان خون نامه، جاي اشك ريخت
با تأملي در اشعار اين دفتر درمي يابيم كه ارتباط عمودي استواري بين ابيات وجود دارد كه گاه اين ارتباط بسيار حساس و ظريف و غيرمرئي مي شود و گاه داستان گونه عمل مي كند و انديشه و احساس شاعر را به مخاطب القاء مي كند. گاه نيز اشعار وي رنگ و بوي فلسفي و روانشناختي به خود مي گيرد و به فلسفه حيات انسان و زيستن او در اين عرصه خاكي اشاره مي كند. اين سروده ها كه معمولا حالت سمبوليك و نمادين دارد با نوعي حزن و غم شاعرانه عجين شده اند كه حاكي از نگاه عميق و متأثر شاعر از اتفاقات و حوادث پيرامون زندگي فردي و اجتماعي وي مي باشد. كه سروده «حسن يوسف» نمونه اي از اين ماجراست: با حسن هايي از اين دست/ ديگر،/ دستي بريده نمي شود/ حسني اگر هست/ در حسن يوسف است/ كه نگاه ما را/ از زيبايي/ سرشار مي كند/ راستي/ حسن يوسف هاي ما كجاست؟/ پارك ها/ اين كنعان هاي عصر/ حالا/ حكايت ديگري دارند.
نوعي ابهام ناپسند نيز در اشعار اين دفتر به چشم مي خورد كه باعث ملال و سردرگمي خواننده مي شود. چنان كه درچندين شعر عاشقانه اين دفتر شاهد آنيم كه محبوب و معشوق شاعر مبهم و نامعلوم و در هاله اي از ابهامات است؛ گويي شاعر هيچ نشان و ويژگي خاصي و ممدوح و محبوبش در نظر ندارد تا بازگو كند كه اين نوعي ضعف بيان شاعر در توصيفات عاشقانه وي است، چنان كه در سروده هاي «در ايوان خانه»، «سلام ساده»، «درچشم هاي تو» و «غروب ها» شاهد اين امر هستيم. فصل ها در اشعار رجب زاده نمود و جلوه آشكاري دارند و در برخي از اشعار او گويي محور اصلي گفت وگوي شاعر قرارگرفته اند. چنان كه مي بينيم كه او از فصل ها و ويژگي ها و نهادهاي خاص هر فصل به شكل هاي مختلف بهره مند شده است و فصل ها از اجزاء لاينفك و جدايي ناپذير شعر او شده اند كه سروده هاي «نخستين زمستان بي تو» و «بيرون از پاييز» نمونه اي از اين هنرنمايي شاعرانه است. در پايان مي توان گفت كه زيبايي بيشتر شعرهاي اين دفتر در گرو طرح هاي ابتكاري و انسجام كلي شعرهاست آن هم در حالتي كه بيت هاي غافلگيركننده و زيبا در لابه لاي اشعار گنجانده شده است. اين طرح هاي ابتكاري كه همراه با بدعت هاي شاعرانه است به حس آميزي و انتقال بار عاطفي اشعار كمك زيادي نموده است. چنانچه در سروده «اين همه برف» كه نام كتاب نيز برگرفته از بند پاياني همين سروده است نيز شاهد اين مسئله ايم: چقدر/ چشم ها را،/ مي زند اين روشني/ و چقدر/ شكوفه مي ريزد/ از ناگهاني اين سرما/ ارديبهشت و/ اين همه برف؟

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14