(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


چهارشنبه 30 آذر 1390- شماره 20102

صفحه (14)

صفحه (3)

صفحه (2)

     
نقض حقوق بشر يا خروش عليه دشمنان بشر (يادداشت روز)
كيهان و خوانندگان
بعدي (گفت و شنود)
اوباما : روابط با ايران به نفع ونزوئلا نيست چاوز: آقاي اوباما ! دخالت نكن !
نام آور گمنام (يادداشت ميهمان )
ما كه رفتيم شما هم فلنگ را ببنديد! (خبر ويژه)
فوربز:9 سال در عراق جان كنديم تا دشمنان آينده خود را سازمان بدهيم؟! (خبر ويژه)
آمريكا بعد از اين همه خسارت هنگفت فقط مي توانست از عراق در برود (خبر ويژه)
سابقه خيانت بدتر از تحريم انتخابات در اردوگاه اصلاح طلبان (خبر ويژه)



نقض حقوق بشر يا خروش عليه دشمنان بشر (يادداشت روز)

بازي خطرناك آمريكا در راستاي استراتژي تركيبي عليه جمهوري اسلامي ايران مدتهاست در 3گانه «تهديد»، «تحريم» و «فشار» پيگيري مي شود.
نگاهي به صحنه مواجهه آمريكا با كشورمان در تمامي ماه هاي گذشته به وضوح اين خط را نشان مي دهد به خصوص آنكه در 3 ماهه آخر سال 2011 مثلث تهديدها، تحريم ها و فشارها بر ضد ايران را به سقف رسانده اند.
موضوع اين يادداشت اما بررسي هر سه ضلع اين استراتژي تركيبي نيست بلكه در ذيل مقوله «فشارها» تلاش مي كند گشوده شدن پرونده اي به نام حقوق بشر را مورد واكاوي قرار دهد.
پرونده اي كه از اواخر سال گذشته به عنوان يك اهرم فشار عليه ايران آنهم متمركزتر از گذشته و براي تامين هرچه بيشتر غرض ورزي هاي سياسي و عداوت هاي ديرينه، گستاخانه پيش كشيدند.
از همين روي؛ اگر دو روز پيش-19 دسامبر- مجمع عمومي سازمان ملل درباره وضعيت حقوق بشر كشورمان قطعنامه اي صادر كرد بايد آن را در پازل اهرم حقوق بشري ارزيابي كرد، چرا؟ در ادامه بخوانيد. ...
1- از اواخر سال پيش آنچه كه در دستور كار آمريكايي ها و نظام سلطه بر ضد ايران بوده است تغيير فاز از پرونده هسته اي به پرونده حقوق بشر است. اين تغيير رويكرد معنادار هنگامي بهتر قابل درك است كه برخي منابع غربي اين اتفاق را پيشاپيش با اقداماتي كه بعداً به وقوع پيوست به بيرون درز دادند.
به عنوان نمونه در نيمه دوم سال گذشته بود كه «واشنگتن پست» اين نسخه را براي آمريكا و دو، سه كشور همراه او تجويز كرد كه؛ «واشنگتن و متحدانش بايد به مسايل حقوق بشر در ايران متمركز شوند تا بدانجا كه اين مسئله به تغيير رفتار هسته اي ايران در برابر غرب منجر شود.»
اين تمركز بر پرونده به اصطلاح نقض حقوق بشر در ايران- كه يك جعل بزرگ در تاريخ حقوق بشر است- با آغاز تحولات منطقه از دسامبر 2010 بيشتر شد و هرچه موج مواج بيداري اسلامي در مسير اوج و طرد سياست هاي آمريكايي و صهيونيستي ادامه يافت برنامه ريزي ها و توطئه ها براي پرونده سازي بر ضد ايران در موضوع حقوق بشر پررنگ تر گرديد.
بعدها نيز در بحبوحه انقلاب هاي منطقه و الگوپذيري ملت هاي مسلمان از ايران باز زمزمه تغيير فاز از پرونده هسته اي به پرونده حقوق بشر شنيده شد و اين بار شبكه دولتي صداي آمريكا اين مطلب را به فضاي رسانه درز داد.
2- اما نكته مهم و قابل تأمل اين است كه از ابتداي امسال فاز عملياتي دسيسه ها و فشارهاي حقوق بشري بر ضد ايران كليد زده شد.
تقويم اقدامات حقوق بشري عليه كشورمان گوياي آن تغيير رويكرد به اصطلاح استراتژيكي است كه از سال پيش نغمه آن به گوش مي رسيد.
4 فروردين سال جاري (مارس 2011) شوراي حقوق بشر سازمان ملل در اقدامي عجيب و به شدت شگفت انگيز قطعنامه اي را تصويب كرد كه برپايه آن مقرر شد تا «گزارشگر ويژه حقوق بشر» براي ايران تعيين شود.
صدور اين قطعنامه كه هدف از آن سياه نشان دادن وضعيت حقوق بشر در ايران بود در حالي صورت گرفت كه ايران همكاري استاندارد و مطلوبي را با شوراي حقوق بشر در راستاي مكانيزم UPR- بررسي دوره اي و جهاني حقوق بشر كشورها- ثابت كرده بود چرا كه در خرداد ماه سال 89 گزارش نهايي حقوق بشر كشورمان در چهارمين نشست شوراي حقوق بشر با اجماع به تصويب رسيده بود. ضمن آنكه ايران با گزارشگرهاي موضوعي حقوق بشر به خوبي همكاري كرده بود و آنها اين فرصت را يافته بودند تا در مواعد مختلف به ايران بيايند و گزارش تهيه نمايند. اما به هر حال قطعنامه تعيين گزارشگر ويژه - و نه موضوعي - در اقدامي شاذ و نادر و برخلاف رويه معمول بين المللي با 22 راي موافق از 47 عضو شوراي حقوق بشر به تصويب رسيد و مدتي بعد در امتداد اين قطعنامه غيرقانوني كه وجه حقوقي آن ممتنع الوجود بود «احمد شهيد» در 27 خرداد (ژوئن 2011) به عنوان گزارشگر حقوق بشر در امور ايران انتخاب شد. جالب است كه هم در صدور قطعنامه تعيين گزارشگر ويژه و هم در انتخاب مصداق آن يعني احمد شهيد دشمنان نشان دار جمهوري اسلامي و در راس آنها آمريكا طراح و كارگردان ماجرا بودند.
3-در ادامه «احمد شهيد» براي به اصطلاح سنگين كردن پرونده اتهامي حقوق بشر ايران از اول ماه اوت (10 مرداد) ماموريتش را براي تهيه گزارش هاي مغرضانه بطرفيت ايران آغاز كرد.
جالب اينجاست كه علي رغم ژست حقوق بشري بطرز ناشيانه اي و براساس ادعاهاي واهي رسانه هاي ضدانقلاب و اپوزيسيون و وبلاگ هاي گروهك هاي تروريستي و نفاق در 15 اكتبر (23 مهر) گزارش خودش را به مجمع عمومي سازمان ملل ارايه كرد. پيش تر كيهان در يادداشت «افشاي آمريكايي» به تحليل حقوقي آن گزارش پرداخته است اما نكته گفتني در اينجا اين است كه مستندات و كدهاي گزارش احمد شهيد يك رونويسي كامل از روي دست ضدانقلاب عليه ايران بود تا بلكه از نقش موثر جمهوري اسلامي در تحولات منطقه خاورميانه و شمال آفريقا بكاهد.
به عبارت ديگر؛ با فراگير شدن الگوي انقلاب اسلامي در ميان قيام ها و انقلاب هاي منطقه عليه ديكتاتورها و حكام سرسپرده، جنجال سازي در پرونده حقوق بشر را با مهره اي چون احمد شهيد به صحنه آوردند تا با پروژه هاي حقوق بشري ديگر تكميل نمايند ولي تاكنون به نتيجه نرسيده و ابتر مانده است. جالب است كه در 3 اكتبر نيز دبير كل سازمان ملل در گزارش سالانه خود نسبت به وضعيت حقوق بشر كشورمان در قالب يكسري كلي گويي ها انتقاد كرد.
4-در همين خط، آمريكايي ها براي اينكه سيماي حقوق بشري جمهوري اسلامي را به زعم خودشان در گستره جهاني مملوك نمايند در 11 اكتبر سناريو طرح ترور كذايي سفير عربستان در خاك واشنگتن از سوي سپاه قدس ايران را به ميان آوردند. 14 اكتبر بر پايه اين ادعاي بزرگ و ثابت نشده كه حتي افكار عمومي داخل آمريكا و بسياري از رسانه هاي اين كشور آن را باور نكرد شكايت از ايران را بر روي ميز شوراي امنيت گذاشتند. 18 نوامبر - ظرف 34 روز - نيز به دنبال اين شكايت فاقد ادله مستند حقوقي، مجمع عمومي سازمان ملل عليه ايران قطعنامه صادر كرد.
نكته اينجاست علي رغم اينكه اتهام پوچ ترور به ايران را در فضاي افكار عمومي دنيا پمپاژ مي كردند اما اين سناريو نگرفت چون ادله دعوي به شدت سست و مشكوك بود. قطع نظر از اينكه منطق اين كار از سوي ايران به شدت زير سوال بود؛ متهم رديف اول شخصي 2 تابعيتي به نام منصور ارباب سير بود كه به شرب خمر شهرت داشت و اقرار او در اداره اف بي آي انجام شده بود كه در اولين جلسه دادگاه اقارير خودش را تكذيب كرد و متهم ديگري به نام علي غلام شكوري كه اساسا وجود خارجي آن محرز نشد، اما پروژه حقوق بشر بر ضد ايران از منظر ديگري پيگيري شد.
5- اين بار يك نهاد ديگر سازمان ملل تحت عنوان كميته حقوق بشر در 3 نوامبر به بهانه نظارت بر عملكرد دولت هايي كه از امضاكنندگان كنوانسيون بين المللي حقوق مدني و سياسي مي باشند ايران را به نقض حقوق بشر متهم كرد! مهم ترين ترجيع بند اين كميته حقوق بشر درباره ايران اين است كه جمهوري اسلامي چرا به سكسواليته پايبند نيست و حقوق همجنس بازان را رعايت نمي كند.
خب، طبيعي است كه اين حربه نيز كارگر نيفتد چرا كه در تناقض شديد با باورهاي ديني ملت ايران است و حتي ملت هاي مسلمان منطقه نيز حقوق بشر از جنس آمريكايي را برنتابند.
6- در 21 نوامبر (30 آبان) قطعه ديگري از پازل حقوق بشري غرب و آمريكا عليه ايران چيده شد تا بلكه صحنه را بر ضد ايران كامل كنند و اينجا بود كه علاوه بر گزارش هاي حقوق بشري از سوي شوراي حقوق بشر يا كميته حقوق بشر و حتي افزون بر صدور قطعنامه با موضوع ترور از سوي مجمع عمومي سازمان ملل، بطور مستقيم با موضوع حقوق بشر، كميته سوم سازمان ملل عليه ايران قطعنامه صادر كرد تا توجهات افكار عمومي را به زعم خودشان عليه كشورمان سوق دهند. نكته گفتني اين است كه قطعنامه دو روز پيش 19 دسامبر مجمع عمومي سازمان ملل تأييد همان قطعنامه كميته سوم (كميته امور اجتماعي، بشردوستانه و فرهنگي مجمع عمومي سازمان ملل) است كه در راستاي سازوكار قواعد سازمان ملل به تصويب رسيده است و هيچ مسئله تازه اي وجود ندارد به غير از آنكه در بزنگاه ها و مواعد مختلف موضوع حقوق بشر ايران را با رويكردي منفي انعكاس رسانه اي بدهند.
اما پرسش كليدي اين است كه هم اكنون و در اين شرايط زماني چه عاملي باعث شده است تا از پرونده حقوق بشر ايران به عنوان يك اهرم فشار استفاده شود؟
7- پاسخ به سؤال مطرح شده در بند قبل به خواست ملت هاي منطقه در اجراي شريعت اسلام برمي گردد. مگر نه اينكه امروز پس از گذشت يك سال از انقلاب هاي منطقه مردم در ليبي، تونس، يمن و مصر خواستار تدوين قانون اساسي مبتني بر احكام و آموزه هاي شريعت اسلامي هستند. از سوي ديگر؛ مدل حكومتي انقلاب اسلامي و اسلام سياسي قدرتمند مورد الگوي ملت هاي منطقه قرار گرفته است و اين واقعيت آنچنان غيرقابل خدشه است كه حتي روزنامه صهيونيستي هاآرتص چند روز پيش با اشاره تلويحي به پيروزي اسلامگرايان در انتخابات اخير منطقه مي نويسد: «ائتلاف جديد اسلامگرايان، اسلام داراي رنگ و بوي آمريكايي معروف و اسلام داراي رنگ و بوي تركيه اردوغاني نيست، بلكه اسلامي است كه خطري جدي براي موجوديت اسرائيل به شمار مي رود.» آيا اين اسلام غير از اسلام انقلاب اسلامي ايران است كه از روز اول تحولات منطقه، مقامات صهيونيستي عجزآلود به گسترش الگوي انقلاب اسلامي اعتراف كردند و نتوانستند واهمه و دل نگراني خود را بپوشانند.
همچنين نمي توان از جمله سه روز پيش هنري كيسينجر وزير خارجه پيشين آمريكا گذشت كه تصريح مي كند كه؛ مردم خاورميانه خواستار دموكراسي غربي نيستند و اسلام گرايي آينده خاورميانه است.
بدين ترتيب آمريكا و نظام سلطه تلاش مي كنند پرونده حقوق بشر براي ايران جعل كنند و با تمام ظرفيت رسانه اي به صحنه بياورند و ايران اسلامي را به خاطر تن ندادن به احكام حيواني همجنس بازي و مسايلي از اين دست به نقض حقوق بشر متهم كنند چرا كه در واقع شريعت اسلامي و حقوق منبعث از آن را نشانه رفته اند تا از مدل حكومتي اسلامي در سطح منطقه جلوگيري كنند.
و بالاخره، بايد گفت؛ هر چند در اين هدف شوم به شهادت تحولات كنوني منطقه راه به جايي نبردند ولي جمهوري اسلامي به عنوان پرچمدار بيداري اسلامي و كشوري كه اين توفيق بزرگ را يافته تا بر احكام شريعت اسلامي در حوزه حقوق، لباس قانون بر تن كند بايد «ديپلماسي قضايي» را براي روشن شدن اهداف و نيات خصمانه و جاه طلبانه آمريكا و مدعيان حقوق بشر در اولويت وظايف خود در سطح جهان اسلام قرار دهد.
حسام الدين برومند

 



ساعت 3 تا 6 بعد از ظهر: 33110065
تمام ساعات شبانه روز:33916546
سامانه پیام کوتاه: 30002323

كيهان و خوانندگان
¤ سايه سنگين و شوم سفارت آمريكا بر سر مردم عراق آسايش آنها را در مخاطره قرار داده است. 15 هزار نظامي سازمان سيا و پنتاگون و شركت بلك واتر در قالب عناصر سفارت قرار است در عراق حضور داشته باشند و اين موضوع خلاف توافقات كنسولي و عرف ديپلماتيك در عرصه جهاني است، دولت و مردم عراق نبايد اجازه دهند اين امر تحقق يابد. آمريكا مي خواهد با اين نيروها عراق را براي هميشه ملتهب و آتش فتنه را شعله ور نگه دارد. و براي كشورهاي اسلامي از جمله ايران و مقاومت مشكل ايجاد كند.
مراد بختياري
¤ اگرچه جسم حضرت امام خميني(ره) در بين ما نيست ولي نهالي كه با دستان پر بركت خودش كاشته بود بارور شد و اكنون ميوه داده است. ملت هاي مسلمان نيز با بيداري اسلامي در منطقه در حال چيدن ميوه هاي آن درخت مبارك هستند.
5765---0919
¤ پيشنهاد مي شود بعد از بهره برداري هاي لازم اطلاعاتي از هواپيماي جاسوسي غنيمت گرفته شده آن را به نفع جنبش وال استريت به مزايده بين المللي بگذارند.
5534---0935
¤ در آينده نزديك اسباب بازي RQ170 نيز وارد بازار شده و در اختيار كودكان قرار خواهد گرفت. فرزندان ما هم بايد اين سرشكستگي آمريكايي ها را در دنياي كودكي خويش لمس كنند.
3159---0914
¤ در اين چند ماه گذشته كه آمريكا و رژيم صهيونيستي سناريوهاي مختلفي را عليه ايران اسلامي كليد زده بودند بار ديگر لطف و توجهات الهي از طريق نيروهاي مسلح در شكار هواپيماي جاسوسي دشمن شامل حال ملت و نظام شد. آنچه كه اتفاق افتاد مشت محكمي بر دهان ياوه گويان داخل و خارج بود.
8007---0919
¤ ماجراي غصب باغ قلهك توسط دولت و سفارت انگليس براي هر ايراني مسلمان غيرتمند مثل لكه عيب و ميراث و خفت تاريخي دوران سلطنت در اين آب و خاك است. بايد اين عيب هرچه زودتر از چهره كشور پاك شود.
7150---0935
¤ بايد با كساني وحدت داشت كه نمره ولايتمداري آنها بيست باشد يعني مطيع محض و بدون چون و چراي حضرت امام خامنه اي (دامت بركاته) باشند.
4403---0919
¤ از علماي حوزه علميه درخواست مي شود نسبت به خريد غيرضروري طلا به منظور سودجويي و درآمد نامشروع كه باعث متزلزل كردن پايه هاي اقتصاد اسلامي مي شود واكنش نشان دهند.
2099---0912
¤ همه اصلاح طلبان ضدانقلاب نيستند ولي همه ضدانقلابيون مدعي اصلاح طلبي اند؟!
6333---0911
¤ از شهرداري محترم منطقه 4 درخواست مي شود به نابساماني هاي پياده روي مجتمع هاي نگين (شبنم يك و دو) و كوثر به علت پارك خودروهاي مراجعه كننده به تعميرگاه و نمايندگي ايران خودرو پايان دهد، همچنين درخواست مي شود يك و نيم متر پياده رو براي عابرين اختصاص يابد و نسبت به بازسازي و نوسازي آن با سنگ فرش هم اقدام شود.
فراهاني، صادقي، عليمرداني
¤ طبق تبليغات بانك صادرات براي سپرده طلا 6 ماه قبل اقدام نموديم كه در تاريخ 24/9/90 درست 6 ماه بعد از پس انداز براي آتيه فرزندان طي تماسي از سوي بانك اعلام شد كه براي برداشت سپرده خود اقدام كنيد چرا كه بانك مركزي مجوز نمي دهد، در صورتي كه 6 ماه قبل اين كار با مجوز بانك مركزي صورت گرفته است. همين امر باعث ضرر جبران ناپذيري براي بسياري از افراد شده است و كمر خيلي ها را مي شكند. چطور وقتي مردم متضرر مي شوند هر كاري مي خواهند انجام مي دهند ولي اگر بانك متضرر شود سريع دست به كار مي شوند و هيچ توجهي هم به مردم نمي كنند؟
خانم كريمي
¤ از وقتي كه بخش خبري 30/20 شبكه دو سيما خبر فروش اطلاعات شخصي مشتركين تلفن همراه را توسط اپراتور مربوطه داد، متعجب شدم. از كنار چنين خبري نبايد به آساني عبور كرد.
1384---0938
¤شهرك حضرت عبدالعظيم حسني(ع) در شهرري-خيابان ميثم جنوبي كه اكثر ساكنان آن از خانواده هاي ايثارگران هستند فاقد روشنايي، اتوبوس شركت واحد، درمانگاه، مغازه و امكانات رفاهي مي باشد. از مسئولين امر به ويژه شهرداري و شركت برق منطقه و وزارت بهداشت درخواست مي شود نسبت به رفع مشكلات اين شهرك مساعدت نمايند.
جمعي از اهالي شهرك
¤در شهرستا ن تبريز از سه جايگاه اختصاصي سوخت گاز براي تاكسي ها دو جايگاه هميشه تعطيل است. ما راننده ها براي هر بار سوخت گيري حدود يك و نيم ساعت در صف هستيم كه روزها 4 ساعت مي شود. چرا بايد عمر ما اين گونه تلف بشود و نتوانيم كار بكنيم.
2984---0914
¤چندين سال است كه زمين هاي فاز 5 تعاوني مسكن اداره برق در شهر جديد هشتگرد در بلاتكليفي قرار دارد. اگر چنانچه گزارشي در اين مورد تهيه و چاپ شود چه بسا گشايش ايجاد شود و اعضاي تعاوني نجات پيدا كنند.
8694---0912
¤رنگ آميزي ديوارهاي شهر كار خوبي است كه شهرداري مي كند و به زندگي اجتماعي مردم زيبايي مي بخشد. اما اين كار نبايد به قيمت پاك شدن شعارهاي انقلاب و دوران دفاع مقدس تمام بشود. غرض اينكه مسئولين شهرداري در اين راه هم قدم بردارند و فرهنگ انقلاب و دفاع مقدس را از طريق ديوارنويسي به شكل زيبا به نسل جديد انتقال بدهند.
رشكي
¤حدود چهار ماه قبل از طريق سپرده گذاري در شركت (...) براي خريد اتومبيل اقدام كردم، ولي مسئولين شركت ، قضيه اختلاس 3 هزار ميلياردي اخير را بهانه قرار داده به تعهد خود عمل نمي كنند. دستگاه قضايي بايد جلوي اين شيوه هاي غلط را بگيرند.
كريمي
¤پيشنهاد مي كنم سازمان سنجش ميزان درصد تاثير معدل دانش آموزان سال سوم دبيرستان در كنكور 92 را هم اعلام نمايد تا دانش آموزان بتوانند با زمان بندي درست، دروس را به صورت تستي و تشريحي مطالعه نمايند.
ابريشم كار
¤اين همه ميوه دركشور توليد مي شود و به علت نبود سيستم دولتي فعال براي خريد به هنگام و به قيمت مناسب متاسفانه روي دست كشاورز مي ماند و از بين مي رود آن وقت سودجويان از خدا بي خبر با چراغ سبز برخي مديران دولتي نسبت به واردات ميوه از خارج اقدام مي نمايند كه ملت از هر دو طرف متضرر مي شود.
8313---0919
¤چرا پليس راهور به جاي برخورد با راكبين نوجوان موتورسيكلت هاي فاقد بيمه كه در حوادث نيز توان پرداخت خسارت را ندارند با كساني برخورد مي كند كه با اين وسيله آب و ناني براي خانواده خود تهيه مي كنند؟
8495---0911
جوابيه روابط عمومي قوه قضاييه به پيام تلفني مربوط به قتل عمد
در نوشهر
در پاسخ به گزارش تلفني منتشر شده در تاريخ 23/9/90 به اطلاع مي رساند آقاي زين العابدين فرزند غلامعلي 51 ساله به اتهام قتل عمد مرحوم مهدي سليماني تحت تعقيب واقع و در شعبه دوم دادگاه كيفري استان مازندران به قصاص نفس محكوم مي شود. پس از اعتراض به حكم صادره، پرونده اي در شعبه 13 ديوان عالي كشور مطرح و اين شعبه در تاريخ 1/2/89، راي صادره را نقض و پرونده را به دادگاه هم عرض ارجاع مي نمايد. شعبه چهارم دادگاه تجديدنظر استان مازندران نيز پس از ارجاع پرونده، متهم را از بابت قتل عمدي تبرئه و وي را به لحاظ قتل شبه عمد به پرداخت ديه كامل مرد مسلمان محكوم مي كند كه پس از اعتراض مجدد معترضان، شعبه سيزدهم ديوان عالي كشور راي صادره را عينا تاييد مي كند.

 



بعدي (گفت و شنود)

گفت: سايت ضدانقلابي بالاترين خطاب به خاتمي نوشته است«شوربختانه بايد باور كنيم و باور كنيد كه جمهوري اسلامي به يك ابرقدرت منطقه اي تبديل شده است».
گفتم: خب! منظورش چيست؟
گفت: خطاب به خاتمي نوشته؛ رژيم ايران، هواپيماي بدون سرنشين و فوق مدرن آمريكا را تصاحب مي كند، در تحولات منطقه حرف اول را مي زند، ماهواره آمريكا را با تكنولوژي ليزري هدف قرار مي دهد، مدير گوگل در CNN به استعداد فوق العاده ايراني ها در جنگ سايبري اعتراف مي كند و...»
گفتم: بالاخره نگفتي منظورش چيست؟ و چرا اين حرف ها را خطاب به خاتمي زده است؟!
گفت: به خاتمي گفته؛ «خودت قضاوت كن و ببين ما جنبش سبزي ها در كجاي اين معادله قرار داريم كه براي حضور در انتخابات شرط تعيين مي كني؟ مگر نمي بيني كه رژيم به هيچكدام از ما محل نمي گذارد».
گفتم: حيوونكي راست ميگه! يارو رفت به مطب يك روانپزشك و گفت؛ آقاي دكتر! نمي دونم چرا هيچكس به من محل نمي ذاره؟! دكتر نگاهي بهش كرد و به منشي گفت؛ نفر بعدي!

 



اوباما : روابط با ايران به نفع ونزوئلا نيست چاوز: آقاي اوباما ! دخالت نكن !

باراك اوباما در اظهاراتي مداخله جويانه از روابط ونزوئلا با ايران و نيز از وضعيت حقوق بشر در ونزوئلا انتقاد كرد، اما هوگو چاوز در پاسخ، اوباما را «دلقك» خواند و گفت كه بهتر است رئيس جمهور آمريكا سرش به كار خودش باشد.
خبرگزاري آسوشيتدپرس گزارش داد: به نظر مي رسد باراك اوباما، رئيس جمهور آمريكا در اظهاراتش كه روز دوشنبه در روزنامه «ال يونيورسال» ونزوئلا منتشر شد درصدد سخت كردن موضعش در قبال هوگو چاوز، رئيس جمهور ونزوئلا برآمد.
برخي رقباي جمهوري خواه اوباما به شدت از چاوز انتقاد كرده اند. تحليل گران انتظار دارند كه رئيس جمهور ونزوئلا به هدف محبوبي براي انتقادات در حالي تبديل شود كه سياستمداران آمريكايي براي انتخابات سال آينده در اين كشور رقابت مي كنند.
در حالي كه واشنگتن از چاوز انتقاداتي كرده است، اظهارات اخيرش تندترين سخناني بود كه تاكنون داشته است.
وي به ابراز نگراني درباره چيزي پرداخت كه آن را تهديد براي دموكراسي در ونزوئلا خواند.
اوباما گفت: ما نگران اقدامات اين دولت هستيم كه حقوق جهاني مردم ونزوئلا را محدود كرد. ارزش هاي بنيادي دموكراتيك را تهديد كرد و نتوانسته در امنيت منطقه سهمي داشته باشد.
چاوز خيلي سريع به سخنان اوباما كه در پاسخ كتبي به سوالات روزنامه «ال يونيورسال» داده شده بود، پاسخ داد و گفت: اوباما، سرت به كار خودت باشد، بر كشور خودت متمركز شو كه آن را به يك فاجعه تبديل كرده اي ما را به حال خودمان رها كن.
اوباما در اين مصاحبه گفت كه اميدوار است در نهايت رابطه بهتري با ونزوئلا داشته باشد.
رئيس جمهور آمريكا گفت كه دولت آمريكا قصد ندارد به ونزوئلا ديكته كند كه چطور امور بين المللي اش را مديريت كند، اما افزود: من با اين حال مي گويم كه روابط دولت ونزوئلا با ايران و كوبا به نفع ونزوئلا يا مردم ونزوئلا نيست.
اوباما اتهامات عليه برنامه هسته اي ايران و ادعاي حمايت ايران از تروريسم را تكرار كرد و افزود: در نهايت بر عهده مردم ونزوئلا است كه مشخص كنند از رابطه با كشوري كه حقوق جهاني بشر را نقض مي كند و خود را از بيشتر كشورهاي جهان منزوي كرده است، چه چيزي به دست آورد.
وي افزود: ما در آمريكا فعاليت هاي ايران از جمله در ونزوئلا را بسيار جدي مي گيريم و به نظارت دقيق بر آنها ادامه خواهيم داد.
 



به مناسبت چهلمين روز شهادت سردار حسن تهراني مقدم
نام آور گمنام (يادداشت ميهمان )

غلامعلي رشيد¤
30 سال قبل در همين روزها بود. در سنگر فرماندهي و قرارگاه هدايت عمليات طريق القدس بوديم، كه حسن وارد شد. آن روزها جواني 21 ساله بود و مسئول آتش تيپ كربلا. نامه اي كه در دست داشت را به دستم داد. احساس كردم پيشنهادي كه در نامه نوشته است از استحكام و پشتوانه علمي و عملياتي برخوردار است. پيشنهاد حسن از يك نگراني حكايت مي كرد و راه حلي براي غلبه بر اين نگراني ارائه كرده بود. بعدها وقتي يكديگر را مي ديديم ماجراي آن روز را به عنوان يك خاطره نقل مي كرد و خطاب به دوستان و برادران سپاهي مي گفت «آقارشيد نامه ام را كه تحويل گرفت و خواند، رو به من كرد و گفت؛ حسن آقا! برو دنبال توپخانه و من كه از اين موافقت سريع تعجب كرده بودم پرسيدم؛ آقا رشيد چي؟! و آقا رشيد با لبخند گفت؛ حسن آقا خمپاره ها را رها كن. برو دنبال توپخانه، ما نيازمند واحدهاي پرقدرت آتش هستيم». من هنوز دستنوشته آن روز شهيد حسن تهراني مقدم را در دفترچه خود حفظ كرده ام.
و حسن، جوان 21 ساله آن روز، مثل ژنرالي پخته و با اراده رفت دنبال سازماندهي توپخانه و فقط فقط 5 ماه بعد بود كه سپاه صاحب توپخانه شد و شهيد حسن مقدم با تيمش (شهيد حسن شفيع زاده و...) اولين آتشبارهاي توپخانه را در عمليات بيت المقدس سازماندهي كردند من كه درباره جنگ غالبا كتاب مطالعه مي كردم به او مي گفتم: حسن! خداوند در كنار سپاهي و ارتشي مي جنگد كه توپخانه قدرتمندي داشته باشد!
خيلي خنديد و خوشحال شد- اين جمله را من از متن تاريخ و از كلماتي كه يك فرمانده بزرگ در ميدان جنگ بكار برده بود، براي حسن آقا نقل كردم حقا كه حسن براي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي توپخانه و بعد هم واحدهاي موشكي قدرتمندي سازماندهي كرد و اكنون همه قدرت آتش توپخانه و موشك هاي سپاه، مديون تلاش شبانه روزي و اراده و فكر اوست و در يك كلمه مرهون مجاهدات خالصانه حسن تهراني مقدم است. همان توپخانه ها و واحدهاي موشكي كه بارها و بارها دشمنان را، بعثي ها را، منافقين را و صهيونيست ها را درهم كوبيد و انتقام خون مظلوميت شيعه را از دشمنان كافر و منافق و پليد و جنايتكار گرفت.
حسن مقدم نمونه بارزي بود از فرماندهان جوان كه به بركت انقلاب اسلامي و 8 سال دفاع مقدس، كشف و شناخته شد و در اداي دين به انقلاب و مردم و اسلام همه هستي اش را خالصانه و صادقانه فدا كرد و يك راه نوراني پيش پاي جوانان مومن قرار داد تا به اين شهيد عزيز اقتداء كنند و الگوي تلاش و علم و عمل و انجام كارهاي بزرگ- براي جوانان مومن و انقلابي باشد.
حسن هم مثل فرماندهان بزرگ سپاه، بنيانگذار بود. بنيانگذار توپخانه و موشك هاي سپاه. گفتني است كه در ارتش هاي دنيا، معمولا ستادهاي رده بالا و دستگاه هاي دفاعي و برنامه ريزي كلان كشور تصميم مي گيرد و اراده ملي شكل مي گيرد و سياست گذاري مي كند و هدايت و هماهنگي مي كند و تلاش هاي وسيعي را متمركز مي كند و واحدي (گردان-تيپ-لشكر-توپخانه و...) را ايجاد مي كنند و آنرا مي سپارند به يك فرمانده كه آن فرمانده نقشي در ايجاد و خلق آن واحد ندارد، اما حسن تهراني مقدم مثل حسن باقري، مهدي باكري، حسين خرازي، احمد كاظمي و... بنيانگذار يگان خويش بودند و از اول خشت خشت يگان و واحد را روي هم چيدند و قدم به قدم مثل مادري كه فرزند خويش را تربيت مي كند آن يگان را رشد دادند، زيرساخت لازم را فراهم آوردند و شب و روز تلاش كردند تا آن واحد را بسازند و سال ها هم خودشان فرمانده آن يگان بودند. اين نوع مردان بزرگ مثل حسن، عزم و اراده بزرگ، فكر بلند و دل و روح بزرگي دارند كه همه ظرفيت ها را در آن عرصه بسيج مي كنند و با مديريت و فرماندهي خود، تك تك آدم هاي موثر را پيدا مي كنند و با قدرت جمع كنندگي خويش، محور و علمدار مي شوند و موانع را از پيش پا بر مي دارند و واحد مورد نظر را با هدف و ماموريتي كه از او، نظام و فرماندهي كل سپاه خواسته ايجاد مي كند و خودش هم مسئوليت آنرا بر عهده دارد بنابراين بنيانگذاراني مثل حسن تهراني مقدم، تمام آن بار اراده ملي را به دوش مي كشند.حسن پس از جنگ هم اين راه را ادامه داد و با فكر بلند و بر پايه علم و تجربه اي سنگين، كارهاي بزرگ ديگري را انجام داد. حسن را خداوند تبارك و تعالي پس از جنگ نگه داشت تا 22 سال تلاش شبانه روزي با دستاوردهاي بزرگ علمي و فناوري و عمل نظامي نيز در كارنامه سراسر ايثار و فداكاري وي ثبت شود و آنگاه جامه سرخ شهادت بپوشد و به لقاءالله بپيوندد. حسن، خلق و رفتار و گفتار حسن داشت و برادر او (محمد) چه زيبا درباره اش گفت ولي حسيني رفت.
خداوند لياقت اين نوع شهادت را به مجاهد عارف و عارف مجاهدي همچون حسن تهراني مقدم عنايت مي فرمايد.
در شهرك محل سكونت و در شهر، ميان خلق، زندگي عادي داشت بي آنكه نامحرمان بدانند او كيست؟ چه مي كند؟ اطرافيان، همسايه ها، همه مي دانند كه او مردي بزرگ بود، اما نمي دانند بزرگي روح او چقدر بود؟ و تا كجا امتداد داشت؟ رغبتي به پست و مقام نشان نمي داد وقتي كه چند سال قبل او را به جانشيني نيروي هوايي سپاه دعوت كردند و براي او حكم هم زدند ولي حسن آرام، از مقر فرماندهي به كارگاه و سوله هاي تحقيقاتي اش رفت و تيم دانشمندي از برادران قديمي را جمع كرد و كار بزرگي را شروع كرد- حسن اعجوبه اي كه هميشه بدنبال كارهاي بزرگ بود و در لحظه هاي خلق يكي ديگر از دستاوردهاي مهم روح او پرواز كرد و به شهادت رسيد- نام حسن در تاريخ 8 سال دفاع مقدس از شگفتي هاي جنگ در تاريخ ملت ايران باقي خواهد ماند و در آينده در نيروهاي مسلح و سپاه كارهاي حسن بعنوان يك سبك خواهد شد و فرماندهان با غرور بايد كارها را «حسن وار» انجام دهند.
حسن مظلوم خواهد ماند و بدليل طبقه بندي مسايل نظامي هرچه درباره او گفته شود، در شأن او نخواهد بود.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
¤ جانشين رئيس ستاد كل نيروهاي مسلح
و از فرماندهان ارشد سپاه در جنگ تحميلي



 



ما كه رفتيم شما هم فلنگ را ببنديد! (خبر ويژه)

با تنگ شدن عرصه بر گروهك تروريستي منافقين و سررسيد ضرب الاجل دولت عراق، آمريكا از اين گروهك خواست پادگان نظامي اشرف را تخليه كنند.
اين پادگان نظامي كه در 90كيلومتري شمال بغداد واقع است، از سال 1365 توسط صدام به گروهك تروريستي منافقين واگذار شده بود.
پس از روي كار آمدن دولت اسلامگرا و منتخب مردم در عراق، سازمان منافقين در تنگناي بي سابقه اي قرار گرفت ضمن اينكه اعضاي آن به اعتبار جنايات و نسل كشي هاي گذشته در ميان كردها و شيعيان مورد نفرت كامل هستند. دولت مالكي از چند ماه پيش به منافقين اولتيماتوم داده كه تا پايان دسامبر (10روز ديگر) اين پادگان و خاك عراق را تخليه كنند.
با اتمام مهلت ياد شده و تاكيد چندباره دولت عراق، دولت آمريكا مجبور شد از منافقين بخواهد كه هشدار بغداد را جدي بگيرند. اين در حالي است كه پايان دسامبر 2011 با تاريخ موافقت اجباري واشنگتن براي تخليه كامل خاك عراق از نظاميان خود مقارن شده است. به عبارت ديگر آمريكايي ها در حالي كه از فشارها بر دولت عراق جهت تمديد زمان حضور نظاميان خود نتيجه اي نگرفتند به طريق اولي ناتوان بودند از اينكه بتوانند عذري براي ماندن سازمان منافقين پيدا كنند حال آن كه اين سازمان در فهرست سازمان هاي تروريستي آمريكا قرار دارد.
با اين اوصاف آمريكا از منافقين خواسته، تهديد دولت عراق را جدي گرفته و حداقل تا پيش از سررسيد اولتيماتوم داده شده پادگان اشرف را تخليه كنند و فعلا به محلي در نزديكي بغداد كه براي خروج آنها از عراق تعبيه شده بروند.
مقامات آمريكايي مي گويند اعضاي سازمان بايد محل كنوني را ترك كنند و به محل جديد و موقتي در نزديكي فرودگاه بغداد نقل مكان كنند تا در آنجا كار انتقال آنها به كشوري ثالث انجام پذيرد. اعضاي اين سازمان كه حاضر به بازگشت به ايران و يا انتقال به كشور ثالث نباشند، مي توانند درخواست پناهندگي كنند. به گزارش رسانه هاي غربي «مقام هاي آمريكايي گفته اند سازمان مجاهدين [منافقين] قبلا در برابر طرح جابجايي خود مقاومت مي كردند اما طرف آمريكايي به آنها هشدار داده كه واقع بين باشند و در برابر بستن پادگان، مقاومت و مخالفت نكنند.
مقامات دولت عراق از جمله نخست وزير اين كشور طي هفته هاي اخير بارها تصريح كرده اند كه اعضاي سازمان ياد شده هم از نگاه ايراني ها و هم از نظر مردم عراق جنايتكار هستند و بنابراين بغداد به هيچ وجه اجازه ادامه حضور آنها را در خاك عراق نخواهد داد.
در همين حال خبرها حاكي از آن است كه مقامات مصري از برنامه تبليغاتي سازمان تروريستي منافقين براي برگزاري مصاحبه اي مطبوعاتي در قاهره جلوگيري كرده اند و اين برنامه لغو شده است. افراد ياد شده ظاهرا از عراق و چند كشور اروپايي به قاهره گسيل شده بودند اما حتي شوراي نظامي دست نشانده آمريكا نيز حاضر نشد ريسك واگذاري اجازه مصاحبه را به تروريست هاي سرگردان بدهد. سرنوشت سازمان منافقين از اين نظر بي شباهت به سرگرداني محمدرضا پهلوي در ماه هاي آخر حيات ننگين وي نيست.

 



فوربز:9 سال در عراق جان كنديم تا دشمنان آينده خود را سازمان بدهيم؟! (خبر ويژه)

يك مجله آمريكايي اعلام كرد اشتباه حمله به عراق اشتباهي به مراتب بزرگ تر از اشتباه جنگ ويتنام بوده است.
مجله فوربز با تاكيد بر اينكه ادعاهاي دولت آمريكا براي آغاز اين جنگ (مقابله با سلاح كشتارجمعي، مبارزه با القاعده و ميل به گسترش دموكراسي) خنده دار است، نوشت: اين جنگ بزرگترين اشتباه در تاريخ ارتش آمريكا بود و حتي بدتر از جنگ ويتنام بود به نحوي كه حمايت هاي داخلي و خارجي از اين جنگ به شدت كاهش يافت و شكستي استراتژيك را رقم زد. اكنون كه نيروهاي ما از عراق خارج مي شوند نتيجه 9 سال جنگ معلوم نيست و ما اقدام بي اجر و مزدي را انجام داده ايم.
اين نشريه با مرور درس هاي حمله به عراق نوشت: دليل اصلي حمله به عراق مبني بر ادعاي وجود تسليحات كشتار جمعي و حضور عوامل القاعده اصلا واقعيت نداشت. زماني كه مشخص شد دلايل اوليه براي حمله به عراق گمراه كننده و نادرست بوده اند دولت بوش اين بهانه را مطرح كرد كه حمله به عراق با هدف سرنگوني ديكتاتور اين كشور و ايجاد اولين دموكراسي واقعي در جهان عرب انجام شده است. البته اين هدف مطرح شده از سوي بوش خنده دار بود. آنچه برخي از سياستگذاران در مورد ايجاد دموكراسي متزلزل در عراق از آن ياد مي كنند اين است كه خروج نيروها و ترك عراق شرايط خوبي را براي مقامات ايران در گسترش نفوذش در عراق فراهم مي كند.
نويسنده عصباني «فوربز» به خاطر شكست بي سابقه آمريكا در عراق مدعي شد «مردم عراق از لحاظ طبيعي، افراد ناآرامي هستند و دنبال صلح نيستند(!) موفقيت شبه نظاميان در اين كشور به سوق دادن ماشين گسترده نظامي آمريكا به مرز شكست چند سال پس از آغاز اين مناقشه، بدون شك اقدامات دشمنان آينده آمريكا را شكل خواهد داد. واقعيت اين است كه پنتاگون صدها ميليارد دلار براي مقابله با اين روند هزينه كرد و فراتر از آن، آمريكا براي ادامه اقداماتش در عراق يك تريليون دلار قرض كرد و اكنون مجبور است اين پول را با بهره -پس بدهد. اين در حالي است كه آمريكا بايد هزينه هاي نيروهاي مجروح و كهنه سربازان را بدهد هر چند كه همچنان با مشكلات اقتصادي دست و پنجه نرم مي كند. ممكن است رئيس جمهوري آمريكا با خروج نيروهاي آمريكايي از عراق تلاش كرده تا بهترين وجهه را از به اصطلاح تكميل ماموريت نيروهاي آمريكايي ارائه كند اما اوباما و همه ما مي دانيم كه جنگ عراق يك اشتباه تاريخي بود.

 



آمريكا بعد از اين همه خسارت هنگفت فقط مي توانست از عراق در برود (خبر ويژه)

«جنگ عراق، جايگاه جهاني آمريكا را به سقوط كشاند. اوباما با علم به اين مطلب بود كه تلاش كرد اين جنگ را به پايان ببرد.»
روزنامه نيويورك تايمز درباره درس هايي كه آمريكا از جنگ ناكام عراق آموخت، نوشت: جنگ عراق بر همه شئون آمريكا سنگيني مي كرد. اين جنگ همه اولويت ها و گزينه هاي محدود آمريكا را تحت الشعاع خود قرار داد. واقعيت اين است كه جنگ، زمان و فرصت و منابع آمريكا را از ساير حوزه ها در جهان بلعيد. جنگ عراق به اوباما آموخت كه در قبال سوريه اقدام مشابهي را انجام ندهد و بنابراين او حتي از اعلام منطقه پرواز ممنوع بر فراز سوريه امتناع كرد.
اين روزنامه از قول ولي نصر مشاور ارشد دولت اوباما نوشت: بزرگترين عبرت جنگ عراق اين است كه ماشين نظامي آمريكا عاجز از شكل دهي و ساماندهي پيامدهاي جنگ است.
نيويورك تايمز مي افزايد: از ديگر عوامل پايان بخشيدن به جنگ، ملاحظات اقتصادي بود؛ هزينه بالاي 800 ميليارد دلاري جنگ عراق و حدود 450 ميليارد دلاري جنگ افغانستان همه عواملي بودند كه نشان مي دادند آمريكا ديگر توان ورود به يك آوردگاه نظامي بزرگ را ندارد. اينك هشت سال بعد از سرنگوني رژيم صدام هيچ شاهد و قرينه اي نشان نمي دهد كه آمريكا عراق را براي ايجاد تغييرات سياسي مورد نظر خود متحول ساخته است.
بي بي سي انگليس نيز كه دولت متبوع در زمان صدارت توني بلر تنها متحد سرسخت و هماهنگ بوش براي حمله به عراق بود، در گزارشي تاكيد كرد: نظرسنجي ها نشان مي داد جنگ عراق به يكي از نقاط نارضايتي افكار عمومي آمريكا تبديل شده بود. سوء محاسبه هاي دولت بوش باعث شد تا هزينه هاي اين جنگ، براي آمريكايي ها و مردم عراق، سرسام آور باشد. برنامه ريزان جنگ در واشنگتن بر اين باور بودند كه عراقي ها همانند قيام 1991 عليه صدام، سر به شورش عليه رژيم صدام برخواهند داشت. اما در عمل در آن زمان بخاطر كنار كشيدن آمريكايي ها و عدم حمايت از قيام، به هنگام حمله به عراق پس از حوادث سپتامبر 2001، مردم عراق به سياست آمريكا با چنان ترديدي مي نگريستند كه به گفته حسن دانايي فر، سفير جمهوري اسلامي در بغداد، عراقي ها براي سربازان آمريكايي «فرش قرمز پهن نكردند» ساقط كردن رژيم صدام حسين عملا طولي نكشيد ولي نحوه مديريت عراق پس از صدام و منحل كردن ارتش و سيستم هاي امنيتي دوران صدام، عراق را در وضعيتي قرار داد كه محل رشد و نمو گروههاي پيكارجو شد.
شبكه بي بي سي اضافه مي كند: «دستاوردهاي جنگ عراق براي آمريكا از جهات مختلفي همچنان زير سؤال است. آنهايي كه با نگاه به ايران به مساله نگاه مي كنند، بويژه كشورهاي حوزه خليج فارس، معتقدند كه جنگ آمريكا در عراق باعث شد تا موازنه استراتژيك منطقه اي تاحدود زيادي به نفع جمهوري اسلامي ايران تغيير كند. اما دستاورد اين جنگ براي خود آمريكايي ها مثبت به نظر نمي رسد. هزينه اين كار چه بود؟ وجهه آمريكا در جهان به دليل نحوه ورود به اين جنگ لطمه زيادي را متحمل شد. حدود 5 هزار سرباز آمريكايي در اين نبرد و ادامه آن كشته شدند. بيش از 30 هزار سرباز آمريكايي مجروح شدند و حدود 2 ميليون آمريكايي در اين جنگ تقريبا 10ساله مشاركت كردند. هزينه مادي اين جنگ براي خزانه داري آمريكا حداقل يك هزار ميليارد دلار بود.»
اين گزارش تاكيد مي كند: عراق از نظر موازنه منطقه اي در حيطه نفوذ ايالات متحده قرار ندارد. واشنگتن بارها اين مساله را تجربه كرد كه دولت عراق از موافقت با خواست هاي آمريكا خودداري كرد. به عنوان مثال مي توان به خودداري بغداد از اعطاي مصونيت قضايي به سربازان آمريكايي اشاره كرد. در حوزه سياسي، نزديكي حاكميت شيعه عراق با همسايه شيعه اش، ايران، عملا وضعيتي بوجود آورد كه واشنگتن نتوانسته تا خواست هاي خود از عراق را براحتي برآورده سازد. به عنوان يك مثال اخير، واكنش عراق نسبت به وقايع سوريه قابل تامل است. در حالي كه واشنگتن بشدت در تلاش است تا فشارها بر حكومت بشار اسد را افزايش دهد و به صراحت خواهان كنار رفتن بشار اسد از قدرت شده، نوري مالكي نخست وزير عراق در مخالفت با اين امر به آمريكا هشدار داده است.
گزارشگر بي بي سي تصريح مي كند: اظهارنظرهاي مقامات واشنگتن گوياي آن است كه آنان نگران افزايش حضور و نفوذ ايران در عراق هستند در حالي كه اين كشور از نيروهاي ارتش آمريكا خالي شده است.

 



سابقه خيانت بدتر از تحريم انتخابات در اردوگاه اصلاح طلبان (خبر ويژه)

گسترش اعتراضات به گروه موسوم به شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات باعث شد تا اين طيف از موضع «تحريم انتخابات» جا بزند.
اين گروه كه از سوي كساني چون خاتمي مديريت مي شود به اعتبار اشباع شدن فضاي مانورهاي توأم با دودوزه بازي در گذشته، مجبور است ميان دو گزينه حضور در انتخابات يا تحريم آن، يكي را انتخاب كند و اين در حالي است كه طيف مذكور دقيقا مي دانند در صورت اعلام علني تحريم انتخابات، حكم مرگ سياسي خود را امضا كرده اند.در مقابل اگر هم بگويند در انتخابات شركت مي كنند بلافاصله از سوي مردم و نيروهاي طرفدار نظام- و در مقابل، محافل ضدانقلاب- آماج اين اعتراض قرار خواهند گرفت كه چرا در انتخابات رياست جمهوري مدعي شديد تقلب سازمان يافته و گسترده صورت گرفته و حالا با چه منطقي دم از انتخابات مي زنيد؟
به اعتبار اين وضعيت خود ساخته است كه طيف نفاق در جبهه اصلاحات تصور مي كنند نه راه پيش و نه راه پس دارند. البته بخشي از طيف اخير نهايتا مجبورند امتيازدهي به بيگانگان و گروهك هاي نشاندار ضدانقلاب را ادامه دهند اما دست كم، اعلام تحريم انتخابات را به مصلحت خود نمي دانند.
روز گذشته غريباني رئيس دوره شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات در مصاحبه با سايت كارگزاراني «قانون» اظهار داشت: هيچ اصلاح طلبي بحث تحريم انتخابات را مطرح نخواهد كرد.
در حالي كه بنابر ادعاهاي قبلي، جبهه اصلاحات شامل 20 گروه بوده و به تازگي هم اعلام شده كه اين «جبهه» فهرست انتخاباتي ارائه نخواهد كرد، غريباني ژست مظلوميت گرفته و گفت: آقاياني كه اتهامات ظالمانه اي در رسانه هاي وابسته به خود و به صورت غيرعرف مطبوعاتي و برخلاف اخلاق روزنامه نگاري مطرح و ما را متهم به تحريم انتخاباتي مي كنند، خود به دنبال آلوده كردن فضاي انتخاباتي در آستانه انتخابات مجلس هستند تا بيشتر به منافع و هدف خود برسند.
وي افزود: در كجا و چه زماني اعضاي شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات سخن از تحريم انتخابات زده اند؟ چرا آقايان اظهارات ناصواب مي كنند. در هيچ يك از جلسات شوراي هماهنگي كوچكترين اشاره، حتي لفظي هم نشده چه برسد به اينكه بخواهيم اقدام به تحريم انتخابات كنيم.
وي افزود: تحريم انتخابات برخلاف نظر امام خميني(ره) و هر انقلابي واقعي است. قبل از اينكه شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات بيانيه انتخاباتي خود را منتشر كند خبرنگاري از «فارس» با بنده تماس گرفت و پرسيد كه آيا اصلاح طلبان به دنبال تحريم انتخابات هستند كه در پاسخ وي گفتم «هيچ اصلاح طلبي از واژه تحريم براي انتخابات استفاده نكرده است و اصلا ما اين كلمه را زشت مي دانيم.»
اين اظهارات در حالي است كه برخي از همكاران و همراهان اصلي مجموعه مذكور هم اكنون در خارج كشور علنا بر طبل تحريم انتخابات مي كوبند كه گردانندگان سايت هاي كلمه و جرس و برخي رسانه هاي مشابه از آن جمله اند. به عبارت ديگر تقسيم كار روشني ميان حضرات صورت گرفته، تا هم قطاران خارج نشين آنها، مواضع منافقانه و ابهام آميز طيف داخلي را مورد تفسير و تصريح قرار دهند و البته - به زعم خودشان- هزينه رفتارهاي ضد انقلابي و اپوزيسيون متوجه بانيان آن در داخل نشود! طبيعي است كه اگر جريان داخلي منكر اين ادعاست، مي بايستي طي هفته هاي اخير مواضع شوراي هماهنگي راه سبز و برخي عناصر فراري معركه گردان آن در عرصه تحريم انتخابات را مورد اعتراض قرار مي داد و مرزبندي مي كرد.
در جريان انتخابات مجلس هفتم (زمستان 82) نيز اصلاح طلبان حاكم بر دولت و مجلس وقت، قصد بايكوت انتخابات و ممانعت از برگزاري آن را داشتند اما با برخورد مقتدرانه و حكيمانه رهبر فرزانه انقلاب، تير نفاق جديد به سنگ خورد. بنابراين، اين گزاره آقاي غريباني كه «تحريم انتخابات برخلاف نظر امام خميني(ره) و هر انقلابي واقعي، و حرف زشتي است» هر چند كه گزاره دقيق و درستي است اما نقيض آن در ميان طيف منافقين در جبهه اصلاحات ديده شد و تندروهاي ياد شده مرتكب اين خيانت زشت و ضدانقلابي شده اند.
با وجود اين، تذبذب و دروغ هاي پي در پي طيف نفاق در ميان اصلاح طلبان باعث شده كه اين جريان نتواند اعتماد برخي گروه هاي اپوزيسيون خارج نشين را نيز به خود جلب كند چنان كه طي روزهاي اخير از خاتمي و برخي افراد همسو با وي، هم اين جمله شنيده مي شود كه «دلبستگان به انقلاب، انتخابات را هرگز تحريم نمي كنند» و هم عبارت ناقض آن كه «جبهه اصلاحات در انتخابات شركت نمي كند و فهرست نمي دهد.» شايد به دليل همين تذبذب ها هم بود كه پايگاه اينترنتي خودنويس نوشت: شنيدن همين جمله از خاتمي كه «كساني كه به اصل انقلاب دل بسته اند هيچگاه انتخابات را تحريم نمي كنند.» با توجه به روحيات و سوابق موضع گيري هاي سياسي وي چندان موجب حيرت و بهت زد گي نمي گردد، اما با توجه به اخبار متناقضي كه از جبهه اصلاح طلبان در رابطه با شركت و يا عدم شركت در انتخابات مجلس نهم به گوش مي رسد حساسيت به اين گونه اظهارات بيش از هر زمان ديگر نمود مي يابد. با نزديك شدن زمان ثبت نام نامزدها و تاكيد شوراي هماهنگي راه سبز بر عدم شركت در انتخابات و غيرقانوني خواندن آن، قاعدتاً مي بايست چهره هاي مطرح اصلاح طلب بر پيش شرط هايشان تاكيد مجدد نمايند و يا سكوت اختيار كرده و بيهوده بر طبل انتخابات نكوبند، اما ناگهان مي بينيم كه به اصطلاح پدر معنوي اصلاحات جناب موسوي خوئيني ها مي گويد «اعلام كرده ايم با ورود هر اصلاح طلبي كه به صورت انفرادي بخواهد شركت كند و شانسي هم براي برنده شدن داشته باشد، مخالفت نمي كنيم. ما تحريم را به كسي توصيه نمي كنيم و هيچ كس انتخابات را تحريم نمي كند.»
اين سايت اپوزيسيون همچنين با اشاره به اظهارات كساني چون عليخاني و ... كه بر حضور در انتخابات تصريح كرده اند، نوشت: آيا مي توان از مجموع اين اظهارات به اين نتيجه رسيد كه اصلاح طلبان قصد دارند با اتخاذ تاكتيك جديد- كه از ضرب المثل قديمي «شترسواري دولا دولا» الگوبرداري شده و بتوانند با يك تير چند هدف را نشانه روند.

 


صفحه (14)


صفحه (3)


صفحه (2)

     


(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14