(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


دوشنبه 26 دی 1390- شماره 20122

جنايات ريز و درشت آمريكا طي 60 سال اخير
جهان زير سايه ارباب شرارت
سپر دفاع موشكي برنامه راهبردي واشنگتن



جنايات ريز و درشت آمريكا طي 60 سال اخير
جهان زير سايه ارباب شرارت

اشاره
«رابرت الياس» استاد علوم سياسي دانشگاه هاي ايالات متحده، در مورد اقدامات ضدانساني و جنگ طلبانه اين كشور پس از پايان جنگ جهاني دوم (1945) تاكنون تحقيقات جالبي انجام داده است. حاصل اين تحقيقات كه مبتني بر اسناد رسمي و منابع معتبر است، به صورت طبقه بندي شده و با عناوين مجزا در ذيل مي آيد.
سرويس خارجي
استفاده از سلاح هاي كشتار جمعي
ارتش ايالات متحده (پنتاگون) در موارد ذيل، بدون دليل از سلاح هاي كشتار جمعي استفاده كرده است.
قربانيان اين حملات كور، غيرنظاميان بوده اند:
ژاپن (1945)، چين (46- 1945)، كره و چين
(53-1950)، گواتمالا (69-1967، 1960، 1954)، اندونزي (1958)، كوبا (61-1959)، كنگو (1964)، پرو (1965)، لائوس (70-1964)، ويتنام (73-1961)، كامبوج
(70-1969) گرانادا (1983)، لبنان (84-1983)، ليبي (1986)، السالوادور (دهه 1980)، نيكاراگوئه (دهه 1980)، ايران (1987- حمله به هواپيماي مسافري)، پاناما (1989)، عراق (2000-1991)، كويت (1991)، سومالي (1993)، بوسني (95-1994)، سودان (1998)، افغانستان (1998)، پاكستان (1998)، يوگسلاوي (1999)، بلغارستان (1999)، مقدونيه (1999).
استفاده از سلاح هاي شيميايي و بيولوژيك
آمريكا از امضاي كنوانسيون ها عليه گسترش و استفاده از سلاح هاي شيميايي و بيولوژيك سرباز زده و اين سلاح ها را در كشورهاي ذيل (بدون اطلاع رساني به جمعيت غيرنظامي) استفاده يا آزمايش كرده است:
باهاما (اواخر دهه 1940 و اواسط دهه 1950) كانادا (1953) چين و كره (53-1950) كره (69-1967) ويتنام، لائوس، كامبوج (70-1961)، پاناما (دهه 1940 و دهه 1990) كوبا (96، 81 ،71، 70، 69، 1962).
دولت آمريكا اين سلاح ها را بر روي غيرنظاميان آمريكا، بدون اطلاع آنها، دراين مكان ها نيز آزمايش كرده است:
«واترتن»، نيويورك و جزاير «ويرجين» آمريكا (1950) ناحيه خليج «سانفرانسيسكو» (67-1957، 1950) مينياپوليس» (1953)، «سنت لوئيس» (1953) منطقه واشنگتن (1967، 1953)- فلوريدا (1955)، «ساوانا» در ايالت «جورجيا»، آون پارك» در فلوريدا (58-1956)، نيويورك (1966، 1956) شيكاگو (1960).
آمريكا كشورهاي ذيل را به استفاده از اين سلاح ها ترغيب نموده و فن آوري لازم براي گسترش اين سلاح ها را در اختيار آنها قرار داده است: مصر، آفريقاي جنوبي و عراق (دوران صدام در جنگ عليه ايران).
مداخلات نظامي و سياسي از سال 1945
آمريكا از سال 1945، اغلب براي روي كار آوردن رژيم هاي دست نشانده، يا شركت در فعاليت هاي سياسي مانند تلاش براي بدنام كردن دولت ها، حمايت مالي يا هدف قرار دادن گروه هاي سياسي مخالف (بسته به چگونگي خدمت آنها به منافع آمريكا)، تضعيف جناح هاي سياسي، عمليات خرابكاري و ايجاد وحشت و غيره، دست به يك سري مداخلات نظامي و سياسي زده است. فهرست ذيل برخي از كشورها و مناطقي هستند كه آمريكا در آن دست به اين اقدامات زده است:
چين (51-1945)/ آفريقاي جنوبي (دهه ي 1960 و دهه ي 1980)/ فرانسه (1947)/ بوليوي (75-1964)/ جزاير مارشال (58-1946)/ استراليا (75-1972)/ ايتاليا (75-1947)/ عراق (75-1972؛ 1991؛ 2001)/ يونان (49- 1947)/ پرتغال (76-1974)/ فيليپين (53-1945)/ تيمورشرقي
(99-1975)/ كره (53-1945)/ اكوادور (1975)/ آلباني (53-1949)/ آرژانتين (1976)/ اروپاي شرقي (56-1948)/ پاكستان (1977)/ آلمان (دهه ي 1950)/ آنگولا (دهه ي 1980-1975)/ ايران (1953) (كودتا عليه مصدق)/ جامائيكا (1976)/ گواتمالا (دهه ي 1990-1953)/ هندوراس (دهه ي 1980)/ كاستاريكا (اواسط دهه ي 1950 و 71-1970)/ نيكاراگوئه (دهه ي 1980)/ خاورميانه (58-1956)/ فيليپين (دهه ي 1990 و دهه ي 1970) اندونزي (58-1957)- «سيشل»
(81-1979)/ هائيتي (1959)/ جنوب يمن (84-1979)/ اروپاي غربي (دهه ي 1960 و دهه ي 1950)/ كره جنوبي (1980)- «گيانا» (64- 1953)/ چاد (82-1981)/ عراق (63-1958)- «گرانادا» (83-1979)/ ويتنام (53-1945)- «سورينام» (84-1982)/ كامبوج (73-1955)/ ليبي
(89-1981)/ لائوس (73-1957)/ فيجي (1987)/ تايلند
(73-1965)/ پاناما (1989)/ اكوادر (63-1960)/ افغانستان (92-1979)/ كنگو (78-1977، 65-1960)/ السالوادر (92-1980)/ الجزاير (دهه ي 1960)/ هائيتي (94-1987)/ برزيل (64-1961)/ بلغارستان (91-1990)/ پرو (1965)/ آلباني (92-1991)/ جمهوري دومينيكن (65-1963)/ سومالي (1993)/ كوبا (1959 تاكنون)/ عراق (دهه ي 1990)/ اندونزي (1965)/ پرو (1990 تاكنون)/ غنا (1966)/ مكزيك (1990 تاكنون)/ اروگوئه (72-1969)/ كلمبيا (1990 تاكنون)/ شيلي (73-1964)/ يوگسلاوي (99-1995)/ يونان (74-1967)/ افغانستان (2001)
تحريف انتخابات ديگر كشورها
آمريكا به طور خاص براي تحريف نتايج انتخابات در ديگر كشورها دخالت كرده و گاهي نيز تظاهرات انتخاباتي ساختگي را براي خنثي سازي اتهام سركوبگري هاي دولت در كشورهاي متحد در حوزه نفوذ آمريكا طرح ريزي مي كند. اين انتخابات جعلي اغلب در ميان ديكتاتوري هاي زورگو و سركوبگري كه مردم خود را قرباني مي كنند، به كار گرفته شده يا حفظ مي شود. در ذيل به برخي از كشورها كه اين گونه اعمال در آنها به كار گرفته شده است اشاره مي شود:
فيليپين (دهه ي 1950)/ ايتاليا (دهه ي 1970-1948)/ لبنان (دهه ي 1950)/ اندونزي (1955)/ ويتنام (1955)/ «گيانا» (64- 1953)/ ژاپن (دهه ي 1970-1958)/ نپال (1959)/ لائوس (1960)/ برزيل (1962)/ جمهوري دومينيكن (1962)/ گواتمالا (1963)/ بوليوي (1966)/ شيلي (70-1964)/ پرتغال (75-1974)/ استراليا (75-1974)/ جامائيكا (1976)/ السالوادر (1984)/ پاناما (89-1984)/ نيكاراگوئه
(90-1984)/ هائيتي (88-1987)/ بلغارستان (91-1990)/ آلباني (92-1991)/ روسيه (1996)/ مغولستان (1996)/ بوسني (1998).
آمريكا در مقابل ديگر كشورها در سازمان ملل
آمريكا مكرراً به دنبال تضعيف صلح و پيشنهادات ارائه شده در زمينه حقوق بشر در سازمان ملل است و مدام عليه صدها قطعنامه و معاهده سازمان ملل در اين خصوص رأي مي دهد. آمريكا بدترين سابقه در حمايت نكردن از معاهدات سازمان ملل در ميان تمام كشورها را دارا است. آمريكا تقريباً در تمام مواردي كه رأي منفي داده، تنها كشوري بوده كه اين رأي را داده است (در بين 100 الي 103 كشوري كه معمولاً راي مي دهند)، و در بقيه موارد، يك يا دو كشور ديگر هم بوده اند كه راي منفي داشته اند. در ذيل به نمونه هايي از آراء آمريكا طي تنها 10 سال (از سال 1978 تا سال 1987) اشاره مي كنيم.
قطعنامه ها و معاهداتي كه تنها راي منفي، متعلق به آمريكا بوده است:
- كمك به كشورهاي توسعه نيافته،
- افزايش صادرات كشورهاي درحال توسعه،
- ترويج حقوق بشر توسط سازمان ملل،
- حمايت از كشورهاي در حال توسعه در توافقات تجاري،
- ايجاد نظم اقتصادي نوين جهاني براي كشورهاي توسعه نيافته،
- گسترش حقوق بشر،
- جلوگيري عملكرد شركت هاي چندمليتي در آفريقاي جنوبي،
- مدل هاي همياري در كشورهاي در حال توسعه،
- حق كشورها براي انتخاب سيستم اقتصادي خود،
- جلوگيري استفاده از سلاح هاي شيميايي و بيولوژيكي (حداقل سه بار)،
- مخالفت با نظام آپارتايد در ناميبيا،
- مخالفت با تهاجم آفريقاي جنوبي دوران آپارتايد به كشورهاي همسايه (دو بار)،
- مخالفت با سرمايه گذاري خارجي در آفريقاي جنوبي دوران آپارتايد،
- منشور جهاني براي حمايت از محيط زيست،
- كنوانسيون هاي ضد آپارتايد،
- كنوانسيون هاي ضدآپارتايد در رقابت هاي ورزشي بين المللي،
- پيمان منع آزمايش سلاح هاي هسته اي (حداقل دو بار)،
- منع تلاش براي دستيابي به سلاح و تجهيزات نظامي در فضا،
- نظم اطلاعاتي جديد جهان كه توسط يونسكو حمايت مي شود (حداقل دو بار)،
- قوانين بين المللي براي حمايت از حقوق اقتصادي،
- نام گذاري دهه ترابري و ارتباطات در آفريقا،
- منع توليد سلاح هاي جديد كشتار جمعي،
- مخالفت باتلاش نيروي دريايي براي دستيابي به سلاح،
- كميسيون مستقل خلع سلاح و مسائل امنيتي،
- سازوكار رويارويي سازمان ملل با بلاياي طبيعي،
- گزارش كميته در مورد حذف تبعيض نژادي،
- مطالعه سازمان ملل در مورد پيشرفت نظامي،
- بزرگداشت بيست و پنجمين سالگرد استقلال كشورهاي استعماري،
- نام گذاري دهه رشد صنعتي در آفريقا،
- وابستگي متقابل حقوق سياسي واقتصادي،
- عكس العمل جديدترسازمان ملل به سوءاستفاده از حقوق بشر،
- حمايت از حقوق كارگران مهاجر،
- حفاظت در برابر محصولات مضر براي سلامتي و محيط زيست،
- تصويب كنوانسيون حقوق كودكان،
- تعليم روزنامه نگاران دركشورهاي در حال توسعه،
- همكاري بين المللي در مورد ديون كشورهاي جهان سوم،
- برگزاري كنفرانس سازمان ملل در مورد تجارت و توسعه.
يكي از دو رأي منفي در قطعنامه ها يا معاهدات ذيل مربوط به آمريكا بوده است:
- بررسي شرايط زندگي فلسطينيان و حقوق آنان (حداقل هشت بار)
- مخالفت با دخالت كشورها در امور كشورهاي ديگر،
- برگزاري كنفرانس سازمان ملل در مورد زنان،
- مخالفت با انفجار آزمايشي سلاح هاي هسته اي (حداقل دو بار)،
- منع استفاده از سلاح هاي هسته اي درمقابل كشورهاي فاقد سلاح هسته اي،
- ايجاد منطقه آزاد هسته اي در خاورميانه،
- منع اسراييل از دراختيارداشتن سلاح هسته اي (حداقل دوبار)
- ايجاد نظم جديد اقتصادي بين المللي،
- برگزاري كنفرانس اتحاديه كارگري در مورد تحريم ها عليه آفريقاي جنوبي،
- تصويب قانون معاهده دريايي،
- كمك اقتصادي به فلسطينيان،
-اقدام سازمان ملل عليه گروه ها و اقدامات فاشيستي،
- همكاري بين المللي در مورد پول، مسائل مالي، ديون، تجارت و توسعه،
- ايجاد منطقه صلح در آتلانتيك جنوبي،
- پيروي از تصميم ديوان بين المللي لاهه در مورد مسئله نيكاراگوئه و آمريكا،
- برگزاري كنفرانس و اقدام جهت جلوگيري از تروريسم بين المللي (شامل علل و عوامل آن)،
- پايان تحريم تجاري نيكاراگوئه.
يكي از سه رأي منفي در اين قطعنامه ها يا معاهدات مربوط به آمريكا بوده است:
- جلوگيري از سوءاستفاده از حقوق بشر توسط رژيم صهيونيستي (حداقل شش بار)،
- جلوگيري از آپارتايد آفريقاي جنوبي (حداقل چهاربار)
- جلوگيري از بازگشت آوارگان فلسطيني به فلسطين اشغالي
- پايان تلاش براي دستيابي به سلاح هسته اي (حداقل دوبار)
- تحريم آفريقاي جنوبي آپارتايد،
- رهايي آفريقاي جنوبي از نظام آپارتايد (حداقل سه بار)،
- استقلال كشورهاي استعماري،
-نام گذاري دهه زنان در سازمان ملل،
- جلوگيري از داد و ستدهاي زيان بار در سرزمين هاي استعماري،
- برگزاري كنفرانس صلح خاورميانه،
-پايان تحريم ها عليه كوبا (حداقل 10بار)
علاوه بر اين موارد، آمريكا:
- مدام از پرداخت حق عضويت خود به سازمان ملل خودداري مي كند،
-دوبار يونسكو را به خاطر اقدام درجهت حقوق بشر ترك كرده است،
- دو بار سازمان بين المللي كار را براي اقدام در مورد حقوق كارگران ترك كرده است،
- از تمديد پيمان ضد موشك هاي بالستيك امتناع كرده است،
- از امضاء پيمان كيوتو در مورد گرم شدن زمين خودداري كرده است،
- از تصميم سازمان بهداشت جهاني در ممنوعيت سوءاستفاده از فرمول تغذيه نوزادان حمايت نكرده است،
- كنوانسيون ضد سلاح هاي بيولوژيك را امضاء نكرده است،
- از امضاء كنوانسيون ممنوعيت استفاده از مين هاي زميني امتناع كرده است،
- در كنفرانس سازمان ملل در دوربان عليه نژادپرستي شركت نكرده است،
- يكي از آخرين كشورهايي بوده كه پيمان سازمان ملل در مورد حقوق سياسي و شهروندي را امضاء كرده است (30سال بعد از تصويب آن)،
- پيمان سازمان ملل در مورد حقوق اقتصادي و سياسي را امضاء نكرده است،
- با پيمان در حال تكوين سازمان ملل مبني بر حق صلح، توسعه و حفاظت از محيط زيست مخالفت كرده است.
تخمين تعداد كشته شدگان بر اثر مداخلات نظامي آمريكا و حمايت از ديكتاتورهاي كشورهاي ديگر (طبق محافظه كارانه ترين تخمين ها)
نيكاراگوئه: 30 هزار نفر/ برزيل: 10 هزار نفر/ كره: چهار ميليون نفر/ گواتمالا: 20 هزار نفر/ هندوراس: 20 هزار نفر/ السالوادر: 630 هزار نفر/ آرژانتين: 40 هزار نفر/ بوليوي: 10 هزار نفر/ اروگوئه: 10 هزار نفر/ اكوادر: 10 هزار نفر/ پرو: 10 هزار نفر/ عراق: 1/3 ميليون نفر/ ايران: 30 هزار نفر (انقلاب اسلامي)/ سودان: 8000 الي 10 هزار نفر/ كلمبيا: 50 هزار نفر/ پاناما: 5000 نفر/ ژاپن: 140 هزار نفر/ افغانستان: 10 هزار نفر/ سومالي: 5000 نفر/ فيليپين: 150 هزار نفر/ هائيتي: 100 هزار نفر/ جمهوري دومينيكن: 10 هزار نفر/ ليبي: 500 نفر/ مقدونيه: 1000 نفر/ آفريقاي جنوبي: 10 هزار نفر/ پاكستان: 10 هزار نفر/ فلسطين: 40 هزار نفر/ اندونزي: يك ميليون نفر/ تيمور شرقي: يك سوم الي يك دوم كل جمعيت/ يونان: 10 هزار نفر/ لائوس: 600 هزار نفر/ كامبوج: يك ميليون نفر/ آنگولا: 300 هزار نفر/ گرانادا: 500 نفر/ كنگو: دو ميليون نفر/ مصر: 10 هزار نفر/ ويتنام: 1/5 ميليون نفر/ شيلي: 50 هزار نفر.
ديگر مداخلات مرگبار
- كتاب هاي آموزش ترور توسط سازمان سيا
تهيه و توزيع جزوات آموزشي براي نيروهاي نظامي يا مردم ديگر كشورها، شامل آموزش قتل، براندازي، خرابكاري، كنترل جمعيت، شكنجه، سركوب، شكنجه روحي، جوخه هاي مرگ و غيره.
اردوگاه هاي ويژه براي شكنجه
ساخت و راه اندازي مراكزي براي آموزش شكنجه به عنوان ابزار ايجاد وحشت و كنترل اجتماعي در دولت هاي يونان، ويتنام، بوليوي، اروگوئه، برزيل، گواتمالا، السالوادر، هندوراس و پاناما.
- حمايت و پناه دادن به تروريست ها
حمايت، دادن اسلحه و تجهيز كردن تروريست هايي مانند:
«كلاوس باربي» و ديگر نازي هاي آلمان، و فاشيست هاي ايتاليايي و ژاپني بعد از جنگ جهاني دوم،
«مانوئل نوريگا» (پاناما)، صدام حسين (عراق)، «رافائل تروجيلو» (جمهوري دومينيكن)، «اسامه بن لادن» (افغانستان) و ديگراني كه تروريسم آنها متوجه خود ما (آمريكا) شده است، ايجاد دانشكده عالي جنگ (برزيل) و اولين «دانشكده قاره هاي آمريكا» كه آمريكايي ها در آن به ديكتاتورها، اعضاي جوخه هاي مرگ و شكنجه گران آموزش مي دادند (دومين «مدرسه آمريكا» هنوز درپادگان «بنينگ» درايالت جورجيا داير است و اكنون تحت عنوان «مركز همكاري هاي امنيتي درنيمكره غربي» فعاليت مي كند).
ايجاد پناهگاه براي تروريست ها، ديكتاتورها و شكنجه گران كوبا، السالوادر، گواتمالا، هائيتي، شيلي، آرژانتين، ايران، جنوب ويتنام جنوبي و ديگر كشورها.
-ترور رهبران جهان
استفاده از ترور به عنوان ابزار سياست خارجي، كه طي آن سازمان سيا در 50 سال گذشته تلاش كرده است حداقل 40نفر از سران كشورها را به قتل برساند، و درقتل تعدادي از آنها مانند «پاتريس لومومبا» (كنگو)، «رافائل تروجيلو» (جمهوري دومينيكن)، «نگو دين ديم» (ويتنام) و «سالوادر آلنده» (شيلي) موفق بوده است.
-تجارت سلاح و حضور نيروهاي نظامي آمريكا:
¤ آمريكا بزرگ ترين فروشنده اسلحه در دنيا است و ديكتاتورها، ارتش ها و تروريست هايي را كه مردم را سركوب يا قرباني مي كنند، مسلح نموده و آتش درگيري هاي خشونت بار درسراسر جهان را شعله ور نگه مي دارد.
¤ آمريكا بزرگ ترين سازنده مين هاي كشنده زميني است كه حتي در زمان صلح، هر روز چندين نفر را در سراسر دنيا كشته يا حداقل مجروح مي كند.
¤ آمريكا درحداقل 50 كشور جهان داراي پايگاه نظامي است، كه اين امر اعتراض مكرر مردم محلي را به همراه دارد.
¤ آمريكا از سال 1983، تقريبا به طور مداوم مشغول حمله عليه كشورهاي مسلمان يا خاورميانه اي از جمله لبنان، ليبي، سوريه، ايران، سودان، افغانستان و عراق بوده است.
موارد فوق نمونه هايي از سياست هاي خارجي آمريكا در طول 50 سال گذشته است. پليس فدرال آمريكا تروريسم را اين گونه تعريف مي كند:«استفاده غير قانوني از قدرت يا خشونت توسط شخص يا گروهي كه با قدرت خارجي ارتباط داشته و يا فعاليت هاي او از مرزهاي ملي فراتر مي رود.
اين خشونت عليه اشخاص يا اموال با هدف مرعوب كردن يا مجبور كردن يك دولت، مردم غيرنظامي يا هر مجموعه هايي از آنان به منظور پيشبرد اهداف سياسي و يا اجتماعي به كار مي رود. به نظر مي رسد كه تاكنون ما (آمريكا) نيز تروريسم را تجربه كرده ايم. مصداق واقعي اين تعريف، اعمال و سياست هاي آمريكا از سال 1945 تاكنون است.»
خبرگزاري فارس

 



سپر دفاع موشكي برنامه راهبردي واشنگتن

اجراي طرح سپر دفاع موشكي ناتو در حالي اختلافات راهبردي ميان آمريكا و روسيه را تشديد كرده است كه هردو طرف تلاش مي كنند از طريق روش هاي مختلف، قدرت خود را افزايش داده و يا آن را مشروع جلوه دهند. دراين زمينه «ايو دالدر» سفير آمريكا در ناتو، دوشنبه گذشته بيست و هشتم آذرماه در گفت وگو با خبرگزاري رويتر اعلام كرد كه «روس ها چه خوششان بيايد و چه نيايد، ما قصد داريم طرح سپر دفاع موشكي را در اروپا عملياتي سازيم.»
وي در مورد موضع روسيه درباره اين طرح گفت: «ما به خوبي آگاه هستيم كه برخي نيروهاي مهم در روسيه هستند كه معتقدند سامانه راداري و موشك هاي رهگير ناتو ممكن است زرادخانه موشكي اين كشور را كم اثر و در نتيجه قدرت بازدارندگي راهبردي روسيه را تضعيف كند.»
در ديگر سو، روسيه نيز در چارچوب ايجاد سامانه مشترك دفاع هوايي با كشورهاي بلاروس و ارمنستان، نيروي هوايي بلاروس را به اولين سيستم موشكي ضدهوايي «تور- ام-2» مجهز كرد، دراين زمينه «يوري ژادوبين» وزير دفاع بلاروس، به خبرنگاران گفت كه دو واحد اول سيستم در حال بهره برداري است و تا 24 دسامبر (3 دي)، 14 واحد ديگر از اين سيستم به بلاروس تحويل داده مي شود كه مجموع آن، اولين آتشبار را تشكيل مي دهد.
وي افزود: اين سيستم دفاعي پيشرفته در قراردادي سه ساله و به قيمت تمام شده براي روسيه به بلاروس عرضه مي شود. سيستم موشك هاي ضدهوايي «تور- ام-2» نسل جديدي از تجهيزات دفاع هوايي با برد كوتاه از نوع «تور» روسيه است. بهره وري بالا در حملات گروهي هوايي دشمن توسط تجهيزات مدرن در شرايط آتش و اقدامات متقابل الكترونيكي از برتري هاي اين سيستم است. اين سامانه دفاعي قادر است هواپيما، هليكوپتر، هواپيماهاي ايروديناميكي بدون سرنشين، موشك هاي هدايت شونده و هر نوع پرنده اي را در ارتفاع بسيار كم و در شرايط هوايي سخت منهدم كند. روسيه در همين جهت در اول نوامبر (آبان ماه) پايگاه نظامي خود در ارمنستان موسوم به «102» را تجهيز كرد. روسيه همچنين با كاهش نيروهاي نظامي خود در ايروان، برخي يگان هاي خود را در منطقه اي نزديك به مرزهاي ارمنستان و تركيه منتقل كرده است.
روسيه- آمريكا؛ منطقه اي سازي رقابت
كنش راهبردي قدرت هاي بزرگ نه تنها در حوزه هاي بين المللي و به صورت دوجانبه انجام نمي شود، بلكه گاهي اين كنش ها از حوزه هاي بين المللي جدا و به حوزه هاي منطقه اي انتقال داده مي شود. در چنين قالبي، روابط آمريكا و شوروي در دوران جنگ سرد را مي توان نمونه مشخصي از انتقال كنش ها و بازآفريني رقابت هاي راهبردي در مناطق تفسير كرد. در آن دوران، دو كشور با تأثيرپذيري از فضاي دوقطبي علاوه بر انتقال رقابت دوسويه، جنگ ميان خود را در قالب «جنگ هاي نيابتي» در مناطقي همچون ويتنام، كره و خاورميانه دنبال كردند. پس از فروپاشي اتحاد جماهير شوروي به نظر مي رسيد كه دوران رقابت راهبردي معطوف به مناطق تمام شده باشد، اما با ورود آمريكا به حوزه هاي راهبردي روس ها در اوايل قرن جديد (11 سپتامبر 2001)، و علاوه بر آن، طراحي سامانه موشكي سپر دفاع موشكي از سوي آمريكا در سال 2008 (1387) در اروپا و به توافق نرسيدن دو كشور در اجلاس هاي مختلف از جمله مذاكرات رسمي در واشنگتن (30 تير90) و سنت پترزبورگ (17 مرداد90) بستر رويكرد منطقه اي سازي رقابت ميان دو كشور را فراهم كرد. در اين چارچوب، روس ها در عمل وارد فضاي رقابت درمناطقي شدند كه در اولين اقدام علاوه بر يكپارچه سازي سامانه دفاع هوايي خود در كشورهاي بلاروس، ارمنستان و قزاقستان در ادامه تلاش مي كند تا پيمان هاي امنيت دسته جمعي نظير سازمان پيمان امنيت دسته جمعي به جاي مانده از دهه نود ميلادي را احيا كند.
در اين رابطه، روز سه شنبه بيست و نهم آذرماه جلسه سران «سازمان پيمان امنيت دسته جمعي» در مسكو برگزار شد، تصميم مهمي كه در اين جلسه اتخاذ شد در مورد استقرار پايگاه هاي نظامي كشورهاي خارجي در خاك كشورهاي عضو اين سازمان است.
كشورهاي روسيه، بلاروس، ارمنستان، قزاقستان، قرقيزستان، تاجيكستان و ازبكستان اعضاي اين سازمان هستند. سازمان پيمان امنيت دسته جمعي در 15 مي 1992 (ارديبهشت ماه 71) تشكيل شد.
از اكنون به بعد براي اينكه بتوان پايگاه نظامي كشور ثالث را در خاك كشورهاي عضو سازمان پيمان امنيت دسته جمعي مستقر كرد، نياز به موافقت رسمي تمامي اعضا اين سازمان است.
همچنين طبق گزارش خبرگزاري ريانووستي روسيه، از آغاز دسامبر 2011 (10 آذر 1390) نيروهاي نظامي روس در پايگاه هاي اين كشور در اوستياي جنوبي به حالت آماده باش كامل درآمدند و ناوگان روسيه نيز به مناطق نزديك به مرزهاي گرجستان اعزام شدند. علاوه بر اين، سامانه موشك هاي ساحلي كه مجهز به موشك هاي ضد ناو «بال اي» است، در منطقه مرزي داغستان با جمهوري آذربايجان به حالت آماده باش كامل درآمدند؛ اين موشك ها 130 كيلومتر برد دارند. در ديگر سو، آمريكايي ها نيز علاوه بر امضا و اجرايي سازي بسياري از سامانه هاي دفاعي مشترك خود با كشورهاي اروپايي در كشورهاي، لهستان، روماني، تركيه و اسپانيا، تلاش مي كند تا پيمان هاي نظامي خود را با كشورهاي عرب خليج فارس احيا كند. در اين زمينه، ژنرال «كارل هورست» از فرماندهان ارشد ارتش آمريكا، هشتم آبان ماه 1390 در اين باره در گفت وگو با روزنامه نيويورك تايمز گفت: برنامه ريزي براي ايجاد ساختار جديد امنيتي در منطقه خليج فارس «بازگشت به آينده» است. در اين برنامه شمار كمتري از نظاميان آمريكايي در منطقه مستقر مي شوند اما اين نظاميان از توانمندي هاي بالايي برخوردار خواهند بود و برنامه هاي آموزشي و همكاري با ارتش هاي منطقه به اجرا درمي آيد. براين اساس، به نظر مي رسد فضاي رقابت راهبردي آمريكا و روسيه در بستر طرح سپر دفاع موشكي ناتو به سمت منطقه اي سازي معطوف شده است و هر دو كشور در سايه نبود توافق بر سر سامانه هاي موشكي ناتو به رهبري آمريكا در اروپا مي كوشند تا در مناطق تحت نفوذ خود موازنه راهبردي را به نفع خود تمام كنند.
خبرگزاري جمهوري اسلامي

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14