(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


یکشنبه 23 بهمن 1390- شماره 20141

نگاهي به دستاوردهاي فرهنگي انقلاب اسلامي و چالش هاي پيش رو (بخش پاياني)
هويت يابي و رويش ارزش هاي اسلامي



نگاهي به دستاوردهاي فرهنگي انقلاب اسلامي و چالش هاي پيش رو (بخش پاياني)
هويت يابي و رويش ارزش هاي اسلامي

صديقه توانا
نخستين اثر فرهنگي انقلاب احياء اسلام و مطرح كردن آن در دنيا به عنوان يك مكتب حيات بخش بود.
انقلاب اسلامي بر پايه فرهنگ ديني و با هدف حاكميت ارزش هاي اسلامي شكل گرفت و يك انقلاب ارزشي محسوب مي شود، تحول در ارزش ها از مهم ترين آرمان هاي انقلاب اسلامي است كه در بند اول اصل سوم قانون اساسي به عنوان يكي از اهداف اصلي دولت جمهوري اسلامي برشمرده شده است و دولت وظيفه دارد همه امكانات خود را براي ايجاد محيط مساعد براي رشد فضايل اخلاقي براساس ايمان و تقوا و مبارزه با كليه مظاهر فساد و تباهي به كار گيرد.
مقايسه وضعيت كشور از لحاظ فرهنگي و اخلاقي با قبل از انقلاب بيانگر پيشرفت زيادي است كه انقلاب اسلامي در ترويج اخلاق و آموزه هاي ديني داشته است.
امروز در برخي شبهه افكني ها آنچه موجب شده كه نقش انقلاب اسلامي در ترويج اخلاق و آموزه هاي ديني ناديده گرفته شود، وجود پاره اي از معضلات فرهنگي در كشور است كه تهاجم فرهنگي و تبليغات منفي استكبار جهاني و برخي بزرگ نمايي هاي دشمنان داخلي و خارجي به آن دامن زده و پيشرفت هاي به دست آمده را كمي تحت الشعاع خود قرار داده است. استكبار تلاش مي كند اين طور بنماياند كه انقلاب اسلامي نقش زيادي در ترويج اخلاق و آموزه هاي ديني نداشته است، اما خوشبختانه بيداري جوانان و مردم مسلمان نه تنها در ايران بلكه بيداري جهان اسلام پاسخي كوبنده و مشت محكمي بر دهان تمام ياوه گويان و استعمارگران شرق و غرب است.
پيام انقلاب ايران، زمينه ساز بيداري اسلامي
حجت الاسلام اكبر سرابي استاد حوزه و دانشگاه پيام انقلاب اسلامي را زمينه ساز بيداري اسلامي مي داند و مي گويد: «بيداري اسلامي كشورهاي منطقه و جهان، مهم ترين دستاورد فرهنگي انقلاب اسلامي ايران است.»
وي در گفت وگو با گزارشگر كيهان با اشاره به سي وسومين سالگرد پيروزي انقلاب خاطرنشان مي كند: «حركت هاي مردمي در برخي كشورهاي منطقه در نتيجه دو پيام «هويت يابي» و «گرايش به ارزش هاي ديني و الهي» انقلاب اسلامي ايران است.»
اين استاد حوزه و دانشگاه مي گويد: «ذهنيت فكري جنبش هاي بيداري اسلامي در بسياري از كشورها وجود دارد و پيام هاي جهاني انقلاب اسلامي ايران بتدريج زمينه ظهور آن ها را فراهم كرده است امروز جمهوري اسلامي ايران از قدرتمندترين كشورهاست، انقلاب اسلامي تاريخ جهان را تغيير داد و به الگويي براي ملت ها تبديل شد كه مي خواهند به آزادي و استقلال برسند.»
حجت الاسلام سيدعلي ترابي امام جماعت مسجد جامع دامغان و استاد حوزه هم در اين خصوص با اشاره به اينكه امروز جهان اسلام و حتي كشورهاي غيراسلامي به بركت انقلاب اسلامي درحال بيداري هستند، مي گويد: «نهضتي كه در دنيا و در بيشتر كشورهاي مسلمان منطقه و حتي كشورهاي غيراسلامي درحال شكل گيري است و همه سردمداران كاخ ها را به كرنش در برابر مردم كشورهايشان درآورده، به بركت انقلاب اسلامي ايران است.»
وي در ادامه به گزارشگر كيهان با بيان اين نكته كه امروز جهان اسلام و دنيا درحال درس گرفتن از انقلاب عظيم اسلامي ايران است خاطرنشان مي كند: «يادآوري و مرور حوادث انقلاب و نيز عوامل مؤثر در پيروزي اين حركت عظيم و انقلابي مردم ايران در سال57 به بازنگري و بازخواني بيشتري احتياج دارد تا همه جوانان و نسل هاي جوان بدانند اقتدار و عظمت ايرانيان در منطقه و جهان همه مرهون حركت انقلابي به رهبري امام خميني(ره) و درحال حاضر رهبري حكيمانه حضرت آيت الله خامنه اي و تبعيت مردم از اين فرامين است.»
حجت الاسلام ترابي با اشاره به وضعيت نامطلوب اقتصاد، فرهنگ و دانش كشورمان در زمان پهلوي عنوان مي كند: «بايد ببينيم و قضاوت كنيم ايران اسلامي قبل از انقلاب در دنيا چه جايگاهي داشته است و درحال حاضر از چه رتبه و جايگاهي برخوردار است. در زمان شاه خائن نفت، ذخائر معدني و استعدادهاي كشور توسط ابرقدرت ها و مزدوران به يغما مي رفت و فرهنگ منحط غربي، فساد و بي بند و باري در جامعه رو به ترويج بود و در چنين شرايطي خداوند به ياري ملت ايران آمد و شخصيت بي نظير امام راحل را به ملت ايران هديه داد كه توانست پشت شاه را با تمام قدرت و حمايتي كه از طرف آمريكا و ديگر كشورها مي شد خم كند و او را با پستي و خواري از مملكت بيرون رانده و كشوري آزاد و اسلامي را به وجود بياورد.»
فاطمه مظهري كارشناس مسائل فرهنگي هم در اين زمينه به گزارشگر كيهان مي گويد: «دستاورد مهم ديگر انقلاب در زمينه فرهنگ مردم جامعه، تغيير ارزش ها در ابعاد مختلف زندگي فردي و اجتماعي بوده است. تبديل برخي ارزش هاي قبل از انقلاب به ضدارزش و افزوده شدن ارزش هاي متعالي به بطن جامعه، از تحولات مهم جامعه ايران پس از انقلاب محسوب مي شود.»
اين كارشناس فرهنگي مي گويد: «افتخار به برخورداري از امكانات زندگي تجملاتي و داشتن پول و ثروت بيشتر و زندگي براساس معيارهاي غربي از جمله ارزش هاي بخشي از مردم پيش از پيروزي انقلاب اسلامي بود، وقوع انقلاب اسلامي و حاكم شدن فرهنگ و بينش ديني و انقلابي موجب شد مردم به ارزش هاي معنوي و انساني چون علم، تقوا، دينداري، كمك به همنوع و ساده زيستي گرايش پيدا كنند. اين كارشناس فرهنگي در ادامه سخنان خود اضافه مي كند: به اين ترتيب تغيير ارزش ها براي اغلب ايرانيان، بزرگ ترين دستاورد انقلاب اسلامي بود كه در اين بين جوانان پيشتاز بودند، جواناني كه نه تنها بر ضد ارزش هاي دوران پهلوي به پا خاستند، بلكه با تحولي چشمگير انسان هاي وارسته و متديني شدند كه معنويت و شهادت طلبي و ايثار را معنايي دوباره بخشيدند و كساني كه در جريان انقلاب متحول شدند و در دفاع هشت ساله در برابر هجوم ارتش صدام نيز، بزرگ ترين حماسه ها را آفريدند. اين جوانان به بركت انقلاب اسلامي، الگويي براي ديگر آزاديخواهان و مبارزه با نظام سلطه شدند.»
پاسداري از ارزش هاي فرهنگي
بومي و ملي
به همان سرعت و با همان اقتداري كه انقلاب اسلامي ايران درحال گسترش به تمام جهان است، استكبار جهاني و دشمنان پيدا و پنهان انقلاب هم بيكار نمي نشينند و سعي دارند به خيال واهي خود در راه اشاعه اين فرهنگ ناب اسلامي به سراسر جهان سنگ اندازي كنند يا با شيوه هاي تبليغاتي خود جوانان و آينده سازان كشور را از راه دين و انقلاب منحرف سازند. اما در اين بين يك نكته را نبايد فراموش كرد، اكنون كه در دهه سوم از حيات پربركت نظام اسلامي به سر مي بريم چالش هاي گوناگون فرهنگي، آرمان ها و دستاوردهاي فكري و فرهنگي انقلاب را تهديد مي كند. شبيخون فرهنگي و جنگ نرم... از جمله اين مخاطراتي است كه پيش روي جوانان ما قرار دارد. حال سؤال اين است كه چگونه مي توانيم از اين سرمايه هاي فرهنگي در برابر چالش ها و تنگناهاي موجود پاسداري كنيم؟
دكتر سيامك باقري استاد دانشگاه در پاسخ به اين سؤال به گزارشگر كيهان مي گويد: «از ابتداي انقلاب، دشمن، بازيگران بيروني و سلطه گران وارد منازعه خاصي با جمهوري اسلامي ايران و انقلاب اسلامي شدند كه اين منازعه از ناحيه ابرقدرت ها و استكبار جهاني ابعاد متعددي داشت و يكي از آنها منازعه فرهنگي با جمهوري اسلامي يا به تعبيري نوعي جنگ فرهنگي عليه ايران بود كه از طرق مختلف اين جنگ صورت مي گرفت.»
وي با بيان اينكه يكي از اين چالش ها نفوذ فرهنگي در ايران بود مي گويد: «آنها به تدريج سعي كردند از روزنه ها، مجراها و آسيب هايي كه در داخل وجود داشت، بتوانند در خرده فرهنگ هاي جامعه نفوذ كنند، اما با توجه به اينكه نفوذ فرهنگي در دهه اول و زمان جنگ كند بود و دشمنان از اينكه از دستيابي خود از طريق سخت افزار، تحريم اقتصادي و جنگ نااميد شدند، رويكرد آنها به فرهنگ تشديد شد و نفوذ فرهنگي خود را از زواياي ديگري مورد پيگيري قرار دادند؛ نفوذ آنها در مراكز فرهنگي، دانشگاه ها و مراكز آموزشي در اين عرصه ها به صورت ظريف نفوذ كرد و سپس سعي داشتند در عرصه هاي هنر، كتاب، موسيقي، مطبوعات و حتي در زندگي روزمره مردم نفوذ كنند، تا بتوانند يك استحاله فرهنگي ايجاد كنند و اين استحاله فرهنگي توانست افراد و بخشي از متفكران و كارگزاران فرهنگي را تحت تأثير قرار دهد.»
دكتر باقري در ادامه اضافه مي كند: « از سال 70 به بعد از ناحيه دشمنان شاهد نفوذ فرهنگي و يك تهاجم فرهنگي بوديم كه سران استكبار به صورت آشكار آن را مطرح كردند آن ها از طريق ابزارهايي مثل ماهواره، فرهنگ ما ارزش هاي اسلامي انقلاب را هدف تخريب قرار دادند و از طريق جنگ نرم به اين مسئله دامن زدند. اكنون هم از شيوه هاي ديگري مثل ترور شخصيت هاي علمي همه توان خود را براي تسليم فرهنگي جامعه به سمت فرهنگ منحط غربي به كار بسته اند، گر چه آنها از مكانيزم هاي ارتباطي جديد و دانش روانشناسي در اين زمينه برخوردارند و مهمترين محققان خود را به كار گرفته اند و حركت ها و فضاهايي ايجاد كرده اند كه الگوي مصرفي فرهنگي داخل كشور، خود اتكا نباشد و جوانان فرهنگ غرب را به عنوان بهترين الگوي جهاني بپذيرند، اما علي رغم تمام اين تلاش ها نبايد ارزش هايي كه مبتني بر فطرت انسان ها است ناديده گرفته شود ، ارزش هاي اسلامي و فرهنگي در داخل ايران علي رغم تهاجمات همچنان اقتدار و سلطه خود را حفظ كرده است، . با تمام نفوذ ها و اقدامات فرسايشي، ما از وجود منبع پرقدرت ارزش هاي اسلامي در ايران برخورداريم و همواره مي توانيم از اين سرمايه ها استفاده كنيم.»
دكتر باقري با اشاره به اينكه منابع بالقوه و بالفعل زيادي در اين زمينه داريم اضافه مي كند: «اين منابع با مهندسي درست توان تبديل فرهنگ به قدرت را دارد و مي تواند به آن اعتبار ببخشد.»
حضور پررنگ زنان در جامعه در دهه سوم انقلاب اسلامي
بي ترديد نقش زنان در كنار مردان مؤمن و متعهد را نبايد در پيروزي شكوهمند انقلاب اسلامي ناديده گرفت، چرا كه زنان ايراني پا به پاي مردان و در كنار آنها با پذيرش فرهنگ اسلامي و با استفاده از ذهن خلاق و انگشتان تواناي خود به خلق هنرهايي پرداختند كه به نوبه خود بي نظير و حتي گاهي بي همتا بود.
مريم مجتهدزاده مشاور رئيس جمهور و رئيس مركز امور زنان و خانواده در گفت وگو با گزارشگر كيهان با بيان مقدمه فوق مي گويد: «با پيروزي انقلاب اسلامي و ديدگاه هاي روشنگرانه رهبر فقيد انقلاب اسلامي درباره شخصيت و هويت اصيل زن موقعيت هاي ممتاز و بي نظيري براي حضور زنان ايراني در عرصه هاي مختلف از جمله عرصه فرهنگي هنري فراهم آمد و اگرچه تبديل فعاليت هاي اين حوزه به عدد و رقم با ظرايف خاصي روبه رو است و ارائه تصوير روشن از واقعيات به آساني ميسر نيست ولي آنچه مسلم است و از آيينه آمار نمايان است، رشد چشمگير فعاليت هاي فرهنگي زنان ايراني پس از پيروزي انقلاب اسلامي بوده است.»
خانم مجتهدزاده به فعاليت هاي زنان در عرصه هاي نشر و فرهنگ اشاره مي كند و با ارائه آماري در اين زمينه مي گويد: «درصد مؤلفان زن طي سال هاي 1375 تا 1386 از 33/9 درصد به 65/16 درصد افزايش داشته و مترجمان زن نيز از 10/16درصد در سال 1375 به 73/23 درصد در سال 86 افزايش داشته اند.»
مشاور رئيس جمهور با اشاره به اينكه كتاب و كتابخواني يكي از مقوله هاي مهم توسعه علمي و فرهنگي هر كشور محسوب مي شود خاطرنشان مي كند: «در كشور ايران نيز پس از انقلاب به اين مقوله اهميت فراواني داده شده و همواره تلاش مي شود تا علاوه بر ايجاد كتابخانه هاي عمومي و غناي آنها به لحاظ كمي و كيفي به ايجاد كتابخانه هاي تخصصي نيز پرداخته شود.»
رئيس مركز امور زنان و خانواه مي گويد: «نسبت اعضاي زن كتابخانه هاي عمومي به كل اعضا در سال 76 برابر با 74/43% بود كه اين نسبت در سال 1380 به 82/49% افزايش يافته است. و در عرصه مطبوعات و خبرگزاري ها در سال 1386 تعداد 8190 نفر زن به صورت تمام وقت و پاره وقت مشغول به كار بودند. همچنين حضور زنان در عرصه هاي فرهنگي و عقيدتي براساس آمار اين طور ذكر شده است كه طبق آمار تعداد طلاب زن شاغل به تحصيل در حوزه هاي علميه از سال 1379 تا 1385 رشدي معادل 20 درصد داشته و تعداد كل قاريان و حافظان قرآن كريم در سال هاي 81 تا 87 برابر با 300000 نفر است كه 11 هزار نفر آنها زن مي باشند و به عبارتي معادل 40درصد قاريان و حافظان قرآن زن هستند.»
گزارش روز

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14