(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


چهارشنبه 16 فروردین 1391- شماره 20174

دانشگاه در راس جامعه ديني است
«تئاتر دانشجويي» چرايي و چگونگي؛
رويكرد آكادميك در دانشگاه هاي تئاتر و خروجي كاملا مغاير با نيازهاي جامعه
چقدر تا جامعه شناسي اسلامي فاصله داريم؟
آسيب شناسي وابستگي علمي مسلمين به علوم انساني سكولار (بخش دوم)
با صدور نامه اي سرگشاده صورت گرفت
پنج سوال بسيج دانشجويي دانشگاه تهران از اردوغان
تقاضاي اجتماعي مهم ترين عامل براي انتخاب رشته تحصيلي داوطلبان
ارزيابي مدارك تحصيلي بيش از 3هزار نفر از فارغ التحصيلان خارج از كشور
معاون وزيرعلوم : اساتيد كارنامه فرهنگي دريافت مي كنند
حركت خودجوش دانشجويان براي اكران فيلم «قلاده هاي طلا» در دانشگاه ها



دانشگاه در راس جامعه ديني است

اگر دانشگاه ما يك دانشگاه علمي محض باشد، اما تويش دين و اخلاق نباشد، همان بلائي بر سر جامعه ي ما و كشور ما و آينده ي ما خواهد آمد كه بر سر جامعه ي دانشمند غرب آمد. غرب جامعه ي دانشمندي است، اما جامعه ي خوشبختي نيست. در آنجا امنيت اخلاقي نيست، امنيت رواني نيست، انسجام خانوادگي نيست، اخلاق نيست، معنويت نيست. خلأهاي عمده ي بشر اينهاست. اينها خوشبختي نيست؛ ما اين را نميخواهيم. ما خوشبختي ميخواهيم، ما امنيت حقيقي و معنوي ميخواهيم. بدون علم نميشود، با علم بدون دين هم نميشود؛ دين لازم است. جامعه بايد جامعه ي ديني باشد؛ در رأس آن هم دانشگاه است.
بيانات رهبر معظم انقلاب در ديدار جمعي از اساتيد دانشگاه ها
02/06/1390

 



«تئاتر دانشجويي» چرايي و چگونگي؛
رويكرد آكادميك در دانشگاه هاي تئاتر و خروجي كاملا مغاير با نيازهاي جامعه

فقدان اساتيد آگاه و باتجربه در دانشگاه تئاتر معضل بزرگ فرداي جامعه تئاتري مشكلات جامعه فرهنگي امروزمان و آنچه كه دانشجوي تئاتر در طي 4 سال دوره كارشناسي و دو سال ارشد خود بايد بياموزد ما را بر آن داشت نگاهي دوباره به سيستم دانشگاهي دانشگاه هاي تئاتر بيندازيم.
سكوت اساتيد در اين مورد و عدم آگاهي دانشجويان در هنگام ورود به دانشگاه از موارد مهمي است كه نياز به پژوهش درست در اين زمينه دارد. غيبت واحدهاي درسي چون تئاترهاي خياباني، تعزيه، نمايش خلاق، نمايش كودك و نوجوان، تئاتر درماني و قصه گويي در تمامي گرايش هاي تئاتر نگراني شديد دانشجو را بعد از اتمام فارغ التحصيلي به دنبال مي آورد.
رويكرد آكادميك در دانشگاه هاي تئاتر و خروجي آن مغايرت شديد با نيازهاي جامعه فرهنگي دارد. دانشجويان با اساتيدي مواجه هستند كه بيشترين مطالعه و كمترين تجربه عملي و پژوهشي را دارا مي باشند.
اينكه هر از گاهي كتابي يا مقاله اي ترجمه شود نه نياز دانشجو و نياز دانشگاه را برطرف مي كند و نه جامعه تئاتري مان را . مشكل اساسي در سيستم آموزشي دانشگاه هاي تئاتر و روش تربيتي دانشجويان است. خارج از بحث محدوديت و مرزهاي بسته اساتيد هر دانشگاه براي تدريس و مافياي هيئت علمي نگاه اساتيد به دانشجو به عنوان منبع درآمد و ارتزاق يكي ديگر از مشكلات دانشگاه هاي تئاتري ماست.
حال با دانستن همه اين موارد چرا اساتيد و مسئولان دانشگاه هاي تئاتر چاره اي نمي انديشند؛ نيازي به دانستن، آگاهي و تجربه در مواردي چون تئاتر درماني، تئاتر خياباني و تئاتر كودك و نوجوان لازم و ضروري است.
كافي است به فراخوان هاي جشنواره هاي انبوه تئاتر نگاهي بيندازيم، همه موارد از جمله تئاتر خياباني و تئاتر كودك و نوجوان هميشه ديده مي شوند اما واحد درسي در هيچ دانشگاه تئاتري در واحد فوق وجود ندارد.
وجود 4 دانشگاه دولتي در تهران و 5 دانشگاه آزاد در شهرستان هاي اراك، تبريز، گلستان، بوشهر و شيراز و خروجي سالانه آنها با حضور دانشجويان تئاتر در جشنواره هاي تئاتر و اجراهاي عمومي در سالن ها آمار بسيار نگران كننده اي را نشان مي دهد.
از هر ده دانشجو تئاتر يك نفر در اين رشته به فعاليت خود ادامه مي دهد در واقع خروجي تئاتر آكادميكي ما تنها 10 درصد است اين با هزينه هر دانشجوي دولتي و آزاد براي تربيت كارشناس اين رشته بسيار نگران كننده است. علت را بايد در خود دانشگاه و اساتيد جست وجو كرد مفقود بودن استاد و واحد درسي در رشته هاي تئاتر درماني، تئاتر خياباني، كودك و نوجوان در آينده ما را با مشكل مواجه خواهد كرد.
حال اين در صورتي است كه به عنوان نمونه ما در رشته گريم با وجود كمترين واحد درسي كارشناسان خوبي را براي كار به حوزه هاي كشورهاي خليج فارس مي فرستيم در همان رشته هاي موجود هم در دانشگاه كارشناس فارغ التحصيل تجربه كافي براي ورود به بازار كار را ندارد.
وزارت علوم بايد هر چه سريع تر بازنگري اي دوباره به وضعيت دانشگاه هاي تئاتر و واحد درسي آنها و ماحصل خروجي دانشجويان داشته باشد.
تنها ترجمه كتاب و سرفصل دادن در كلاس هاي عملي تئاتر كافي نيست براي تربيت كارشناس خبره در هر رشته تخصصي دانشجويان بايد به صورت عملي تجربه كنند و بياموزدند وجود اساتيد نااميد و شكسته خورده در زمينه عملي سمي است در دانشگاه هاي تئاتر كشورمان، پژوهشگري كه پژوهش نكرده باشد، نويسنده اي كه نمايش نامه ننوشته باشد، استاد بازيگري كه بازي نكرده باشد با تمام اطلاعات لازم كارآمدي كافي در مورد تربيت دانشجو نخواهد داشت همه اساتيد و مسئولان دانشگاه هاي تئاتر كشورمان اگر به اين مسئله واقفند و سكوت كرده اند و به هر علتي حركتي از آنها براي بهبود اين وضعيت سر نمي زند به نسل جوان خيانت كرده اند و خيانت به نسل جوان خيانت به كشورمان است و اگر غافلند و آگاهي ندارند جايگاه آنها تدريس در دانشگاه نيست و اين حقيقتي است كه بايد به همه دانشجويان گفته شود.
دانشجو قدر استاد خوب را مي داند و مشكل استاد خوب و استاد بد نيست مشكل عدم آگاهي از شيوه تربيتي دانشجو در دوره تحصيل و بازدهي و كارآفريني در هنگام خروج از دانشگاه است.
اين حقيقت تلخ تئاتر دانشگاهي با وجود هزاران جوان علاقه مند و نزديك شدن به جشنواره تئاتر دانشگاهي نياز به نظارت و بازرسي هر چه سريع تر وزارت علوم را مي طلبد كه اميدواريم به زودي در همه رشته هاي هنري و فرهنگي اين اتفاق رخ دهد.
منبع : خبرگزاري دانشجو

 



چقدر تا جامعه شناسي اسلامي فاصله داريم؟
آسيب شناسي وابستگي علمي مسلمين به علوم انساني سكولار (بخش دوم)

مهدي جمشيدي
در تعريف علم جامعه شناسي اسلامي به صفات سلبيه به اينجا رسيديم كه «برخلاف پندار رايج، در جامعه شناسي اسلامي، منابع معرفت افزايش مي يابد و نه كاهش؛ زيرا در جامعه شناسي سكولار، تنها «معرفت تجربي»، معرفت علمي و معتبر قلمداد شده و ساير انواع معرفت، از دايره «علم» خارج شده است. پس جامعه شناسي اسلامي از نظر روش شناختي، يك پارادايم «تكثرگرا»ست و يافته هاي «تجربه» و «عقل» را معتبر مي انگارد. به بيان ديگر، جامعه شناسي «اسلامي»، مساوي با جامعه شناسي «نقلي» نيست.»
اينك ادامه نوشتار را پي مي گيريم
ه) دفاع از «جامعه شناسي اسلامي» به معناي نفي مطلق جامعه شناسي غربي نيست؛ زيرا چنين نيست كه همه اجزاء و مفاد و يافته هاي جامعه شناسي غربي، هويت الحادي داشته باشند. از اين رو، مواجهه ما با جامعه شناسي غربي يك مواجهه غيرمنطقي نيست.(34) نسبت ميان جامعه شناسي اسلامي و جامعه شناسي غربي، «عموم و خصوص من وجه» است؛ يعني ميان اين دو، علاوه بر «افتراق»، «اشتراك» نيز وجود دارد. برخي از يافته ها و دستاوردهاي جامعه شناسي غربي كه مبتني بر «احكام عقلي» يا «شواهد تجربي» هستند، در جامعه شناسي اسلامي نيز اعتبار دارند و به صرف انتساب به غرب و غربي ها، انكار نمي شوند.
و) پارادايم «جامعه شناسي اسلامي» همان پارادايم «جامعه شناسي بومي» نيست و در امتداد آن هم قرار ندارد. «جامعه شناسي بومي» يعني جامعه شناسي برخاسته از اقتضائات تاريخي و فرهنگي يك جامعه، و چون جوامع و اقتضائات تاريخي و فرهنگي آن ها متكثراند، «جامعه شناسي واحد»، مطلوبيت و حتي امكان ندارد. بنابراين، بومي گرايي در جامعه شناسي به اين نتيجه مي انجامد كه هر جامعه اي، جامعه شناسي خاص خود را دارد كه متناسب با هويت و مباني فكري اوست و قابل تعميم به جامعه اي ديگر نيست. پارادايم «جامعه شناسي بومي» متعلق به نيروهاي فكري پست مدرن است كه روايت هاي كلان و جزم انديشي هاي مدرنيستي را برنمي تابند و از تكثر و تعدد دفاع مي كنند.(35)
ز) جامعه شناسي اسلامي يك «پروژه سياسي» نيست كه از سوي حاكميت سياسي براي دستيابي به اغراض خاص سياسي، پي ريزي شده باشد. جامعه شناسي اسلامي، موضوعيت مستقل و مجزا از «سياست» دارد و تابع آن نيست. مسئله حقيقي اين است كه چون از يك طرف، جامعه شناسي يكي از «نيازهاي نظري» هر جامعه اي است و گريزي از آن نيست؛ و از طرف ديگر، جامعه شناسي موجود، هويت «سكولار» دارد و با «جهان بيني اسلامي» متعارض است؛ مي بايد در راستاي توليد جامعه شناسي اسلامي گام برداشت. حتي اگر «نظام سياسي» نيز «ديني» نبود، باز اين مسئله براي «متفكران مسلمان»، موضوعيت داشت، همچنان كه بحث هايي از اين دست در دهه هاي چهل و پنجاه- يعني پيش از پيروزي انقلاب اسلامي و تشكيل نظام اسلامي- در ذهنيت آن ها حضور داشت. (36)
3-2-رويكردهاي رقيب و رويكردهاي معارض
در برابر اين رويكرد به جامعه شناسي اسلامي، يك سلسله رويكردهاي رقيب(37) نيز در جامعه علمي ايران حضور دارند كه قائل به «امكان» جامعه شناسي اسلامي هستند، اما تعريف و تلقي متفاوتي از آن دارند.(38) اين رويكردها چند دسته اند: «رويكرد فرضيه محور»(39)، «رويكرد مساله محور»(40)، «رويكرد نظريه پرداز محور»(41)، «رويكرد غايت محور»(42) و «رويكرد تكثرگرا«(43). در حال حاضر، هيچ يك از اين رويكردها، غلبه و سلطه بر فضاي علمي ندارند و هم چنين در برابر رويكرد جامعه شناسي اسلامي، اندوخته و انباشته معرفتي چنداني در اختيار ندارند.
در جدول زير، هر يك از اين رويكردهاي رقيب، به صورت اجمالي، معرفي شده اند:
از سوي ديگر، بايد از رويكردهاي معارض(44) نيز نام برد كه معتقد بر «امتناع» جامعه شناسي اسلامي هستند. برخي از اين رويكردها عبارتند از: «رويكرد انديشه اجتماعي»(45)، «رويكرد تبيين ديني»(46) و «رويكرد الهيات اجتماعي»(47).
در جدول زير، هر يك از اين رويكردهاي معارض، به صورت اجمالي، معرفي شده اند:
آسيب شناسي وابستگي علمي مسلمين به علوم انساني سكولار
مقام معظم رهبري در بيانات خود، به تاثيرات مخرب «علوم انساني سكولار» بر باورهاي اسلامي و انقلابي نسل جوان اشاره كردند و از ضرورت توليد «علوم انساني اسلامي» با تكيه بر مباني «تفكر اسلامي» تاكيد كردند. در قسمت اول اين مقالات به بررسي «جامعه شناسي اسلامي» و پرادايم هاي آن پرداخته شد، حال در اين قسمت به بررسي و آسيب شناسي وابستگي علمي مسلمين به «علوم انساني سكولار» مي پردازيم.
3-ضرورت ها و هدف هاي انجام حوزه تمحض علمي:
1-3-دستيابي جامعه اسلامي به استقلال فرهنگي و علمي
يكي از اهداف مهم تلاش نظري در حوزه تمحض علمي، مقابله با «تسلط فرهنگي» و «تفوق علمي» غرب نسبت به جامعه اسلامي كه موجب «وابستگي علمي » مسلمين به «علوم انساني سكولار» شده است. مقام معظم رهبري در اين باره، همواره بر پايان دادن به تقليد و تكرار و ترجمه مآبي تاكيد كرده اند: «ما به هيچ وجه نگفتيم كه دانسته هاي غربي ها را كه در زمينه هاي گوناگون علوم انساني، پيشرفت هاي چندقرني زيادي داشتند، ياد نگيريم يا كتاب هاي اين ها را نخوانيم، (بلكه) ما مي گوييم تقليد نكنيم.»(48)
2-3-صيانت از هويت ايدئولوژيك جامعه اسلامي
ممانعت از گسترش «شكاكيت» و «بي اعتقادي» نسبت به «باورها و ارزش هاي اسلامي» در اساتيد و دانشجويان حوزه علوم اجتماعي كه برخاسته از مضامين دين ستيزانه جامعه شناسي سكولار (به شاخه مهمي از علوم انساني سكولار) است، از ديگر هدف هاي كليدي اين پروژه است. مقام معظم رهبري، به اين كژ كاركرد علوم انساني سكولار اشاره كرده و نسبت به آن هشدار داده اند:
«بسياري از مباحث علوم انساني «غربي»، مبتني بر فلسفه هايي هستند كه مبنايش مادي گري (49) است، مبنايش حيوان انگاشتن انسان است، عدم مسئوليت انسان در قبال خداوند متعال است، نداشتن نگاه معنوي به انسان و جهان است. خوب، اين (نوع) علوم انساني را ترجمه كنيم، آنچه را كه غربي ها گفتند و نوشتند، عينا ما همان را بياوريم به جوان خودمان تعليم بدهيم؛ در واقع، شكاكيت و ترديد و بي اعتقادي به مباني الهي واسلامي و ارزش هاي خودمان را در قالب هاي درسي به جوان ها منتقل كنيم.»(50)
ايشان در جاي ديگري تصريح مي كنند كه مباني علوم انساني غربي، با اسلام تعارض دارد:
«ما علوم انساني مان [كه همان علوم انساني غربي است] بر مبادي و مباني متعارض با مباني قرآني و اسلامي بنا شده است. علوم انساني غرب، مبتني بر جهان بيني ديگري است؛ مبتني بر فهم ديگري از عالم آفرينش است و غالبا مبتني بر نگاه مادي است. خوب، اين نگاه، نگاه غلطي است؛ اين مبنا، مبناي غلطي است. اين علوم انساني را ما به صورت ترجمه اي، بدون اين كه هيچ گونه فكر تحقيقي اسلامي را اجازه بدهيم در آن راه پيدا كند، مي آوريم تو دانشگاه هاي خودمان و در بخش هاي مختلف، اين ها را تعليم مي دهيم!»(51)
3-3. رفع پاره هايي از «حاجات نظري» جامعه و نظام اسلامي
هدف و ضرورت ديگر، رفع پاره هايي از «نياز علمي» و «حاجات نظري» جامعه و نظام اسلامي در حوزه مسايل اجتماعي و فرهنگي است كه موارد زير را شامل مي شود:
1-3-3. كمك به روند توليد «علوم انساني اسلامي» به عنوان گفتمان ديرينه، مغفول و مورد تاكيد جدي رهبر معظم انقلاب اسلامي (حفظه الله) در حوزه جامعه شناسي.
2-3-3. فراهم سازي مباني و چارچوب هاي نظري و ابزارهاي مفهومي لازم براي «تبيين ديني پديده هاي اجتماعي و فرهنگي» (52)
3-3-3. تأليف «متون درسي اسلامي» در حوزه علم «جامعه شناسي» به منظور تدريس در مراكز آموزشي كشور.
4. جايگاه و جغرافياي حوزه تمحض علمي:
1-4. جايگاه و جغرافياي حوزه تمحض علمي در ميان ساير حوزه هاي تمحض علمي مرتبط
«جامعه شناسي اسلامي» به مثابه يك حوزه تمحض علمي، مواد و مصالح بنيادي را براي ساير حوزه هاي تمحض علمي- كه علاقه به مطالعه واقعيت هاي اجتماعي از منظر ديني دارند- فراهم مي كند؛ به گونه اي كه ساير حوزه هاي تمحض علمي مي توانند از ره آوردها و يافته هاي نظري و بنيادي «جامعه شناسي اسلامي» به عنوان «اصول موضوعه»(53) در مطالعات و پژوهش هاي خود استفاده كنند.
2-4. جايگاه و جغرافياي حوزه تمحض علمي در ميان علوم مرتبط
هم چنان كه بيان گرديد، «جامعه شناسي اسلامي» به مثابه يك حوزه تمحض علمي، سنخي و صنفي از علم «جامعه شناسي» است كه در برخي از جهات تكون بخش خويش به مثابه يك قلمرو علمي، از معارف نظري و احكام عملي «اسلام» به عنوان يك دين الهي، تاثير مي پذيرد. به اين ترتيب، علم مرتبط با آن، «جامعه شناسي» است كه درحال حاضر، صورت تعين يافته و بالفعل اين عمل، همان «جامعه شناسي سكولار» (54) است.
به لحاظ منطقي، چند علم (كم و بيش) جزء «علوم خويشاوند» جامعه شناسي به شمار مي آيند كه عبارتند از:
1- مردم شناسي (55)
2- ارتباطات (56)
3- مطالعات فرهنگي (57)
4- سياست اجتماعي (58)
5- فلسفه اجتماعي (59)
و...
اين مجموعه از رشته هاي علمي، يك پهنه معرفتي به نام «علوم اجتماعي» (60) را تشكيل مي دهند. از سوي ديگر، «جامعه شناسي اسلامي» به طور خاص، با حوزه علمي نامتجانس با خود نيز مرتبط است. به سبب اين كه جامعه شناسي اسلامي در برخي از جهات تكون بخش خويش، از معارف نظري و احكام عملي «اسلام» تاثير مي پذيرد؛ خواه ناخواه از برخي از شاخه هاي «علوم اسلامي» تغذيه و استفاده مي كند. به نظر مي رسد بيشترين تغذيه و استفاده «جامعه شناسي اسلامي» از اين گروه از «علوم اسلامي» است: «فلسفه»، «كلام»، «تفسير) و «حديث».
5- موقعيت فعلي حوزه تمحض علمي در رشته هاي دانشگاهي:
1-5- موقعيت فعلي حوزه تمحض علمي
متأسفانه در مراكز دانشگاهي و پژوهشي كشور، «رشته» و يا حتي «واحد درسي» با عنوان «جامعه شناسي اسلامي» در هيچ يك از مقاطع تحصيلي وجود ندارد. آنچه كه اكنون به عنوان «علوم اجتماعي» يا گرايش هاي مختلف «جامعه شناسي»- از قبيل جامعه شناسي نظري (61)، جامعه شناسي فرهنگي (62)، جامعه شناسي سياسي (63)، جامعه شناسي توسعه (64) و...- در دانشگاه هاي كشور آموزش داده مي شود، علوم اجتماعي غربي و جامعه شناسي غربي است كه بدون شك، «هويت سكولاريستي» (65) دارد. عقب ماندگي بحث هاي صورت گرفته دراين زمينه تا آنجاست كه حتي همچنين درباره «امكان» يا «امتناع» جامعه شناسي اسلامي، مناقشات و مجادلات گوناگوني وجود دارد.
2-5- فهرست دروس دانشگاهي مرتبط با حوزه تمحض علمي
هم چنان كه بيان شد، درميان واحدهاي درسي كه اكنون در دانشكده هاي علوم اجتماعي كشور تدريس مي شود، واحد درسي با عنوان «جامعه شناسي اسلامي» وجود ندارد. تنها واحد درسي كه بيشترين هم خواني اعتقادي و هم سويي ايدئولوژيك با «جامعه شناسي اسلامي» دارد، درسي با عنوان «انديشه اجتماعي متفكران مسلمان» است كه براي مقاطع كارشناسي و كارشناسي ارشد درنظر گرفته شده است و در آن، نظريات اجتماعي عالمان مسلمان متقدم و متأخر-هم چون فارابي، ابن خلدون، علامه طباطبايي، علامه مطهري و...- تدريس مي شود.
ادامه دارد...
پاورقي ها در دفتر روزنامه موجود است.

 



با صدور نامه اي سرگشاده صورت گرفت
پنج سوال بسيج دانشجويي دانشگاه تهران از اردوغان

بسيج دانشجويي دانشگاه تهران با توجه به سفر اخير نخست وزير تركيه به ايران، طي نامه اي سرگشاده، پنج سوال اساسي را مطرح كرده و خواستار پاسخگويي اردوغان به آنها شد.
در بخشي از اين نامه خطاب به اردوغان آمده است : مدتي است دولت تركيه در فضاي بين المللي نقش پررنگ تري يافته و ديپلماسي فعال را دستور كار خود قرار داده است.اما آنچه در اين بين،توجهات را به خود جلب مي كند اقدامات و موضع گيري هاي متناقض و دوگانه اي ست كه توسط اين دولت و دولتمردان آن در عرصه ي بين المللي و داخلي بروز و ظهور يافته است،كه باعث به وجود آمدن شبهات و سوالاتي در اين رابطه شده است.از آنجايي كه روحيه ي پرسش گري و حقيقت طلبي طبيعت دانشجويان است و با توجه به حضور شما در ايران، جمعي از دانشجويان دانشگاه تهران فرصت را غنيمت شمرده و تصميم گرفتند تا سوالات و نظرات خود را طي نامه اي با شما مطرح كرده و در صورت امكان پاسخ بشنوند.
دانشجويان بسيجي در سوال اول خود از اردوغان پرسيدند : چرا دولت تركيه و دولتمردان آن نسبت خود را با رژيم اشغالگر قدس مشخص نمي كنند؟ آيا مي توان هم از اسلام دم زد و هم با كافران حربي دوست بود؟مي توان هم به مظلوم بودن فلسطينيان و غاصب و ظالم بودن صهيونيست ها ايمان داشت و هم با رژيم اشغالگر قدس رابطه ي سياسي داشت؟ و اي كاش كار به همين جا ختم مي شد،اما مصيبت بارتر اين است كه «گاز»، كه گلوگاه حياتي رژيم جنايتكار صهيونيستي است از طريق تركيه به اين رژيم غاصب فروخته مي شود! و متاسفانه تركيه از كشورهايي محسوب مي شود كه بيشترين حجم صادرات را به رژيم جنايتكار صهيونيستي دارد! آيا سيره ي رسول گرامي اسلام در برابر دشمنان اسلام اين گونه بود؟
در سوال دوم دانشجويان بسيجي آمده است : چگونه يك فرد مي تواند هم مسلمان باشد و هم نخست وزير يك حكومت لائيك؟ مگر اسلام و لائيسيته با هم قابل جمع اند.
آيا مي شود به اسلامي معتقد باشيم كه مي فرمايد: «لن يجعل الله للكافرين علي المومنين سبيلا» و هم حكومتي را بپذيريم كه در آن،انديشه ي كفر بر مسلمين مسلط است؟
دانشجويان در تشريح سومين سوال خود از اردوغان نوشته اند : با مروري بر سياست خارجي دولت تركيه،تناقضاتي در آن مشاهده مي شود كه اين شبهه را در اذهان تقويت مي كند كه مواضع و اقدامات اين دولت،تكميل كننده ي سياست هاي آمريكا در منطقه است. آخرين نمونه هاي اين ماجرا، موضع گيري دولت تركيه نسبت به سوريه است.
با وجود دستگيري گروه هاي متعدد تروريستي در سوريه و اعتراف آنان به ارتباط با اسرائيل و علي رغم كشف چندين محموله سلاح در حال انتقال از اسرائيل به سوريه و تلاش هاي آشكار امريكا و رژيم اشغالگر قدس و ساير دشمنان اسلام،چرا دولت تركيه با تروريست هاي موسوم به ارتش آزاد سوريه كه در خاك تركيه حضور دارند،مانند پ .ك .ك برخورد نمي كند؟ و سوال برانگيزتر، مواضع ضد سوري مقامات تركيه و همصدايي آنان با آمريكا و رژيم صهيونيستي عليه حكومت سوريه(كه اكنون نقش محور مقاوت ضد اسرائيلي را در منطقه ايفا مي كند) است!
مگر مي توان از فلسطين حمايت كرد ولي عليه سوريه موضع گرفت؟ مگر مي توان دم از مطلوميت مردم فلسطين زد ولي با اسرائيل عليه سوريه همصدا شد؟
و اما چهارمين سوال دانشجويان بسيجي از اردوغان مربوط به عضويت تركيه در اتحاديه اروپا مي شود ، دانشجويان پرسيده اند :چرا دولتمردان تركيه اين همه بر پيوستن به اتحاديه ي اروپا اصرار مي كنند ولي گامي در راستاي تقويت جبهه ي اسلام در منطقه برنمي دارند؟ به راستي شايسته ي تركيه ي مسلمان است كه در حالي كه اروپاييان مصمم به عدم راه دادنش به اتحاديه ي اروپا هستند،از هر راهي كه شده ،حتي اگر اين راه همصدايي با آمريكا در منطقه و تامين منافع سياسي و اقتصادي اروپا و آمريكا و اسرائيل باشد؛تلاش كند تا در اتحاديه ي اروپا پذيرفته شود؟
آيا شايسته ي تركيه ي مسلمان است كه به خاطر خوشامد غرب،مناطق فسادي چون آنتاليا داشته باشد كه تبديل به محل عياشي اروپاييان شده است؟ با توجه به اين روندي كه تركيه در پيش گرفته بيم آن مي رود كه آندلس اينبار نه در اسپانيا،بلكه در تركيه تكرار شود! فروپاشي فرهنگي تركيه و روند استيلاي ارزش هاي آمريكايي و اروپايي كه هر روز سرعت بيشتري به خود مي گيرد گواهي بر اين امر است.
و سوال پنجم دانشجويان اردوغان را اينگونه خطاب قرار مي دهد: چرا موضع و عملكرد تركيه در قضيه ي قيام هاي مردمي عليه حاكمان ظالم و ديكتاتور خود،موضعي دو پهلو و متناقض بود؟ چگونه مي شود كه دولتمردان تركيه،آن هم اسلامگرايان؛چشم بر جنايات آل خليفه در بحرين بسته و سه روز ميزبان حاكم جنايتكار اين كشور باشند؟ به راستي اگر دولت تركيه دغدغه ي دفاع از مظلومين را داشته باشد چرا بايد با پادشاه اين رژيم سفاك ملاقات كند؟
مگر مي توان مسلمان بود ولي نسخه ي حكومت سكولاريستي را براي مصر و تونس تجويز كرد؟ مگر مدعيان دموكراسي در جهان،حاميان ديكتاتورهاي منطقه كه مردم آنها را ساقط كردند مانند حسني مبارك و بن علي و قذافي نبوده اند؟
در پايان نامه بسيج دانشجويي دانشگاه تهران به اردوغان آمده است : در پايان يادآور مي شويم كه مروري بر تاريخ اسلام وظلمي كه از جانب كفار و دشمنان اسلام بر امت اسلامي رفته، حاكي از اين است كه براي آنها هيچ چيز جز منافعشان اهميت ندارد و هربار كه مسلمانان در برابرآنها كوتاه آمده اند نتيجه اي جز شكست نصيبشان نشده است.در مقابل هم،دشمنان امت اسلام از عقب نشيني دولتمردان مسلمان خوشحال شده و تلاش مي كنند آنها را در همين مسير نگه داشته و به خدمت منافع خود درآورند،كه قرآن كريم در اين باره فرموده است: «و لن ترضي عنك اليهود و لا النّصاري حتّي تتّب ع م لّتهم»

 



تقاضاي اجتماعي مهم ترين عامل براي انتخاب رشته تحصيلي داوطلبان

مدير كل دفتر پشتيباني و حمايت آموزش عالي گفت: مهم ترين عامل براي انتخاب دانشگاه و رشته تحصيلي در حال حاضر تقاضاي اجتماعي است.
سعيد قديمي مدير كل دفتر پشتيباني و حمايت آموزش عالي با بيان اينكه در حال حاضر مهم ترين عامل براي انتخاب دانشگاه و رشته تحصيلي در كشور تقاضاي اجتماعي است، افزود: نبايد اين تنها عامل باشد چه بسا مهم ترين عامل هم نيست.
وي با اشاره به سند چشم انداز گفت: اينكه قانونگذار مي گويد هدايت تحصيلي دانشجويان بايد صورت بپذيرد، يعني اينكه اطلاع رساني هاي لازم در اين زمينه بايد صورت بپذيرد و فرهنگ سازي شود.
مدير كل دفتر پشتيباني و حمايت آموزش عالي خاطرنشان كرد: بايد وضعيت موجود در دانشگاه ها براي مردم تشريح شود مثلا بايد به داوطلبان كنكور گفت كه رشته برق در حال حاضر به حالت اشباع رسيده است و بسياري از رشته ها مثل زبان چيني داوطلبي وجود ندارد در حالي كه فرصت هاي شغلي بسيار مناسبي دارد.

 



ارزيابي مدارك تحصيلي بيش از 3هزار نفر از فارغ التحصيلان خارج از كشور

مجلس آرا اعلام كرد كه در سال 1390 مدارك تحصيلي تعداد 3022 نفر از فارغ التحصيلان خارج از كشور مورد ارزيابي قرار گرفت.
مديركل امور دانش آموختگان وزارت علوم اعلام كرد: در سال 1390 مدارك تحصيلي تعداد 3022 نفر از فارغ التحصيلان خارج از كشور مورد ارزيابي قرار گرفت كه نسبت به 2555 مدرك تحصيلي فارغ التحصيلان خارج از كشور كه سال گذشته ارزيابي شده بود 25درصد افزايش نشان مي دهد.
محمد حسين مجلس آرا اظهار داشت: از اين تعداد 755 نفر در مقطع دكترا، 1490نفر در مقطع كارشناسي ارشد، 744 نفر در مقطع كارشناسي و 32 نفر در مقطع كارداني در خارج از كشور تحصيل كرده و مدارك تحصيلي آنان مورد ارزيابي قرار گرفت و به كشور بازگشتند.
وي با اشاره به كشورهاي محل تحصيل فارغ التحصيلان افزود: از اين تعداد 334 پرونده مربوط به دانش آموختگان كشور انگلستان، 224پرونده به دانش آموختگان كشور اوكراين، 613 پرونده به دانش آموختگان كشور مالزي و 524 پرونده به دانش آموختگان هندوستان است.
وي با اشاره به تركيب جنسي فارغ التحصيلان خارج از كشور در سال 1390 گفت: از تعداد 3022 نفر، 2178 نفر مرد و 844 نفر زن بوده اند.

 



معاون وزيرعلوم : اساتيد كارنامه فرهنگي دريافت مي كنند

معاون فرهنگي وزيرعلوم با بيان اينكه بايد بحث «تعلق خاطر»به نظام و فرهنگ در دانشگاه ها تقويت شود، گفت: پيشنهاد مي كنيم از خود دانشجويان براي اين قضيه كمك گرفته شود و همچنين از اساتيد و كاركنان دانشگاه ها نيز در جهت تعلق خاطر به نظام اسلامي استفاده شود .
معاون فرهنگي وزير علوم گفت: لزوم پاسداشت شهداي جهاد علمي و خون اين عزيزان به همه دنيا نشان داده است كه دانشگاه هاي ايران در صف اول جهاد علمي در برابر دشمن هستند .
وي با بيان اينكه با رفتن شهيد احمدي روشن ما چهار ميليون ديگر احمدي روشن داريم، افزود: تمامي دانشگاهيان با توجه به حساسيت هايي موجود در حوزه دانشگاه ها به صورت گسترده در راهپيمايي 22 بهمن شركت مي كنند .
وي با اشاره به در دست اقدام بودن كارنامه فرهنگي پژوهشگاه ها و پژوهشكده هاي وزارت علوم، اظهار كرد: پيش نويس كارنامه فرهنگي دانشجويان نيز آماده و كارنامه فرهنگي اساتيد نيز در حال طراحي است .
معاون فرهنگي وزير علوم با بيان اينكه از سال آينده دانشجويان ورودي جديد پايش فرهنگي واجتماعي مي شوند، تصريح كرد: در مرحله بعدي كارنامه فرهنگي موسسات غيرانتفاعي منتشر مي شود .
وي خاطرنشان كرد: امكانات و بودجه دانشگاه ها بر مبناي فعاليت هاي فرهنگي تخصيص مي يابد .
به گفته خواجه سروي، اردو و سفرهاي زيارتي دانشجويان و دانشگاهيان همانند سفر زيارتي مشهد، قم و شيراز بايد در اولويت قرار گيرد . البته مطابق برنامه پنجم توسعه، سفرهاي دانشجويي قم و شيراز در حال اجراست .
وي با اشاره به لزوم جذب دانشجويان خارجي در دانشگاه ها و تربيت نيرو براي جهان اسلام به عنوان يكي از مصاديق صدور انقلاب اسلامي، گفت: دانشگاه دريانوردي و علوم دريايي چابهار به عنوان قطب علوم دريايي و دريانوردي كشور بايد جذب دانشجويان خارجي را در اولويت قرار دهد .
معاون فرهنگي وزير علوم در خاتمه خاطر نشان كرد: در كشورهايي كه براساس بيداري اسلامي از دست ديكتاتوري خارج شدند و نياز به متخصص دارند، اين دانشگاه مي تواند به قطب تربيت نيروي دريايي و دريانوردي تبديل شود تا پايگاه خوبي براي كشورهاي جهان اسلام باشد .

 



حركت خودجوش دانشجويان براي اكران فيلم «قلاده هاي طلا» در دانشگاه ها

«قلاده هاي طلا» نام فيلمي سينمايي به كارگرداني ابوالقاسم طالبي است كه هم اكنون بر روي پرده سينماها در حال اكران مي باشد.
قلاده هاي طلا كه در جشنواره فيلم فجر نيز با استقبال بي نظير تماشاگران روبه رو شده بود اين روزها آمار خوبي از فروش را به خود اختصاص داده است.
اين فيلم كه لقب سياسي ترين فيلم سينمايي ايران را به خود اختصاص داده است در جشنواره فيلم فجر با استقبالي كم نظير مواجه شد به طوري كه در زمان اكران اين فيلم در برج ميلاد در ساعت 2 بامداد حدود 2 الي 3 هزار نفر براي تماشاي فيلم حاضر شدند و مسئولين برج ميلاد مجبور شدند تا اين فيلم را در سه سالن همزمان اكران كنند.
استقبال مردمي از فيلم «قلاده هاي طلا» در حالي است كه عده اي از فعالان دانشجويي نيز با ايجاد يك وبلاگ زمان اكران اين فيلم را در دانشگاه هاي خود به ديگران اطلاع رساني كرده اند.
دانشجويان بنيانگذار اين مجموعه با اشاره به هدف تاسيس اين تارنما مي نويسند:«هدف از تاسيس اين تارنما كه به همت تعدادي از دانشجويان دانشگاه هاي مختلف كشور ايجاد شده است؛ فراهم آوردن بستري جهت هم انديشي و امعان نظر از سوي تمامي مردم خاصه منتقدين، هنرمندان و دانشجويان مي باشد و از تمامي توان خود جهت ايجاد فضايي باز براي تمامي عزيزان استفاده خواهد كرد.»
لازم به ذكر است به همت تعدادي از دانشجويان امكان اكران دانشگاهي اين فيلم فراهم شده است تا دانشجويان و تشكل هايي كه تمايل به نمايش ساخته طالبي در دانشگاه خود دارند با ثبت نام و مشخصات خود در قسمت نظرات، هماهنگي لازم جهت اكران فيلم را انجام دهند.
دانشجويان علاقه مند به همكاري با اين گروه مي توانند با مراجعه به آدرس اينترنتي « http://ghalade.blogfa.com » با اين گروه همكاري كنند.



 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14