مگر اين مگس چقدر سوپ مي خورد؟! (يادداشت روز)

1- يك ماه و چند روز از تشكيل مجلس هفتم گذشته بود كه با يكي از اعضاي هيئت رئيسه نشست دوستانه و گفت وگويي نزديك به دو ساعته داشتيم. ايشان مي گفت- و راست مي گفت- كه نمايندگان مجلس ششم با رأي مردم به خانه ملت آمده بودند ولي تنها دغدغه اي كه نداشتند، دغدغه مردم بود و بر اين باور بود كه تلاش براي مقابله با دغدغه هاي آزاردهنده مردم مي تواند و بايد در اولويت كاري مجلس اصولگرا باشد. در آن هنگام هنوز 2 سال از عمر دولت مدعي اصلاحات باقي مانده بود و عضو ياد شده هيئت رئيسه از آن با عنوان يك «واقعيت تلخ» كه مانع رسيدگي مجلس هفتم به دغدغه هاي مردم است ياد مي كرد كه حق با او بود و ديديم كه بعدها رئيس و شماري از اعضاي دولت اصلاحات چگونه از آن سوي مرزها در فتنه آمريكايي- اسرائيلي 88 به كار گرفته شده و ماهيت وطن فروشانه آنها از پرده بيرون افتاد. اما، نماينده مورد اشاره- كه به جد از رجال مردم دوست و فداكار است- به نكته ديگري نيز اشاره داشت كه با موضوع يادداشت پيش روي بي ارتباط نيست. ايشان مي گفت؛ با تشكيل مجلس اصولگراي هفتم و رويكرد ملت به اصولگرايان در انتخابات رياست جمهوري نهم، از يكسو اين تلقي در ميان مردم پديد مي آيد كه ديگر هيچ مانعي براي رفع دغدغه هاي آنان باقي نمانده است و شايد انتظار داشته باشند همه دشواري ها و دغدغه ها در فاصله اي كوتاه به خط پايان برسد و از سوي ديگر تحقق خواسته ها و انتظارات آنان به زمان و پيمودن برخي از مقدمات نياز دارد و اين دو عامل متضاد، مي تواند زمينه اي براي سوءاستفاده دشمنان براي خدشه دار كردن اعتماد مردم به اصولگرايان باشد.
به ايشان گفته شد؛ اعتماد مردم به مسئولان در دو حالت آسيب جدي مي بيند، اول اين كه احساس كنند مسئولان به دغدغه هاي آنان توجهي ندارند در اين حالت مسئولان را غريبه با خود و غيرخودي تلقي مي كنند در حالت دوم؛ مسئولان را خودي و دلسوز مي دانند اما با مشاهده ناهنجاري ها و تداوم آنها، به اين احساس مي رسند كه مسئولان مربوطه اگرچه «دلسوز» و «مردمي» و «خودي» هستند ولي ناكارآمد بوده و «عرضه» مقابله با ناهنجاري ها را ندارند و بديهي است كه در هر دو حالت نتيجه يكسان خواهد بود.
2- اين روزها در كنار پيشرفت ها و پيروزي هاي بزرگ و بي نظير ايران اسلامي كه افق اميدبخش و آرامش آفريني را پيش روي ملت گسترده است و به لطف خداي سبحان همه روزه شاهد دستاوردهاي تازه اي در بستر اسلام و انقلاب هستيم، گراني لجام گسيخته و در بسياري از موارد، غيرمنطقي و مصنوعي، به يكي از دغدغه هاي جدي مردم تبديل شده و در اين ميان، مخصوصا اقشار مستضعف و كم درآمد يعني همانها كه به قول امام راحل ما(ره) «ولي نعمت» مسئولان هستند، فشار سنگين و مضاعفي را به دوش مي كشند. ترديدي نيست كه «گراني» پديده پيچيده اي است و عوامل فراواني در پيدايش آن نقش دارند و اين نكته نيز بديهي است كه برخي از اين عوامل، نظير تورم جهاني و الزامات ضروري براي فراهم آمدن مقدمات يك جهش اقتصادي و... بيرون از دايره اختيار و اراده مسئولان محترم است. اما شواهد غيرقابل انكاري نيز حكايت از آن دارند كه گراني لجام گسيخته، جهشي و مصنوعي برخي از كالا و خدمات ضروري، ناشي از بي توجهي و مسئوليت ناشناسي شماري از مسئولان و مراكز تصميم ساز و سياست پرداز است. مسئولاني كه با جرأت- و يا با عرض پوزش- مي توان گفت از حوزه دغدغه هاي مردم دور شده و به مرز «نامردمي»! رسيده اند!
نگاهي به مصاحبه ها، درگيري هاي لفظي و قلمي، لج بازي هاي سياسي، شاخ و شانه كشيدن هاي فلان مسئول و بهمان مركز براي اين مسئول و آن مركز بيندازيد، انگار نه انگار كه غير از اين شلوغ بازي هاي خسارت آفرين، وظيفه و مسئوليت هاي ديگري نيز برعهده دارند و مي توانند و بايد براي آن وقت بگذارند! حالا به همايش هاي پي درپي و پرهزينه، جشنواره هاي دنبال هم و بي خاصيت، ساخت و ساز برج ها و ساختمان هاي پرهزينه و غيرضروري از سوي اين وزارتخانه و آن نهاد و فلان اداره و دايره و... نيز نيم نگاهي داشته باشيد. ممكن است گفته شود كه «مگر همه اينها در مقايسه با بودجه اي كه صرف عمران و آباداني و تامين آسايش و رفاه مردم مي شود چه عدد و رقمي را به خود اختصاص مي دهد»؟! كه در پاسخ بايد گفت؛ بر فرض كه همه اين موارد در مقايسه با آنچه براي عمران و رفاه مردم هزينه مي شود، عدد و رقم قابل ملاحظه اي نباشد، و يا درگيري ها و بگومگوهاي بي حاصل برخي مسئولان با يكديگر را طبيعي تلقي كنيد! ولي اين همه- اگر هم خيلي نباشد- دستكم نشانه بي توجهي نسبت به دغدغه هاي اصلي مردم خواهد بود كه گراني لجام گسيخته اين روزها از جمله آنهاست. مي گويند- و در مثل مناقشه نيست- كه شخصي وارد رستوراني شد و با مشاهده يك مگس كه درون ظرف سوپ افتاده بود، به صاحب رستوران اعتراض كرد. مدير رستوران با تعجب به مشتري نگاه كرده و گفت؛ «اي آقا! مگر اين مگس چقدر سوپ مي تواند بخورد كه باعث نگراني و اعتراض جنابعالي شده است»! ظاهرا نمي دانست يا نمي خواست به روي خود آورد كه حضور مگس در ظرف سوپ نشانه بي توجهي به بهداشت در آن رستوران است.
3- نكته قابل توجه و صد البته تاسف آور آن كه برخي از مسئولان محترم، اگرچه نسبت به گراني لجام گسيخته اين روزها كم توجه- نمي گوئيم بي توجه- هستند اما اكثريت قريب به اتفاق آنها از سلامت نفس و دست هاي پاك برخوردارند و بسياري از ناهنجاري ها، از جمله گراني مورد اشاره را كساني به مردم و مخصوصا اقشار مستضعف جامعه تحميل مي كنند كه در ميانه اين ميدان به بازي ناجوانمردانه مشغولند. اين عده از فرصتي كه مسئولان بي توجه براي آنان فراهم مي آورند و با سوءاستفاده از فقدان نظارت و بازرسي، مردم را سركيسه مي كنند و نتيجه آن كه سختي معيشت به مردم تحميل مي شود، بي اعتمادي و نارضايتي نصيب مسئولان نظام مي شود ولي ثروت هاي بادآورده و نامشروع به كيسه بي انتهاي غارتگران مي ريزد. به اين محاوره كه همه روزه در سطح شهر و در بازارها و ميدان هاي خريد نمونه هاي فراواني از آن را شاهد هستيم توجه كنيد؛
- آقا! قيمت اين كالا چقدر است؟- 3هزار تومان(مثلا)- ولي تا دو روز قبل قيمت آن 2هزار تومان بود!- اگر خريدار نيستي مزاحم نشو!- شكايت مي كنم!- (فروشنده با پوزخند) برو آقا! هر كاري از دستت برمي آيد بكن!... و مشتري مستضعف مي داند كه كاري از دستش برنمي آيد!... و فردا كه حادثه اي پيش مي آيد، باز هم همين مردم كوچه و بازار و مخصوصا اقشار محروم و مستضعف هستند كه پاي به ميدان مي گذارند و مثل هميشه، باز هم دزدان و غارتگران هستند كه نه فقط از صحنه مي گريزند و كنج عافيت برمي گزينند، بلكه دست در دست حراميان به مقابله با مردم مظلوم برمي خيزند. آيا در جريان جنگ تحميلي، در عبور از عقبه هاي سخت و... و اخيرا در فتنه آمريكايي- اسرائيلي 88 شاهد اين ماجرا نبوديم؟! و امروز، همان از ميدان گريخته ها و با حراميان آميخته ها را نمي بينيد كه بعد از پايان ماجرا و در حالي كه آب ها از آسياب ها ريخته است، بر سر سفره آفتابي شده اند؟!
4- و بايد فصلي هم درباره برخي از ناهنجاري ها و قانون شكني ها در ميان شماري از مسئولان گشوده شود كه به فرصتي ديگر مي گذاريم. راستي چه تعداد از مسئولان سابق و لاحق بي آن كه تخصصي داشته باشند، در هيئت مديره برخي از شركت هاي دولتي- به مفهوم عام آن و نه فقط شركت هاي تحت مسئوليت دولت- عضو هستند؟! و بي آن كه در جلسات هيئت مديره اين شركت ها حضور پيدا كنند، حقوق هاي كلان مي گيرند؟! چه تعداد از كساني كه مسئوليت تعريف شده اي دارند، وقت و فرصت- و گاه امكانات در اختيار- خود را در عرصه هاي ديگر و عمدتا تجاري هزينه مي كنند؟! و يا براي حضور در قدرت از كيسه ملت به اين و آن باج مي دهند؟!
حسين شريعتمداري

در پي عمليات گسترده و پيچيده وزارت اطلاعات
شبكه جاسوسي و ترور وابسته به موساد منهدم شد

وزارت اطلاعات يكي از شبكه هاي بزرگ ترور و خرابكاري رژيم صهيونيستي و تعدادي از هسته هاي حفاظت شده عملياتي از تروريست هاي وابسته به آن را كشف و بازداشت كرد.
متن اطلاعيه وزارت اطلاعات كه ديروز در اين باره منتشر شده، به اين شرح است: به استحضار ملت شريف ايران مي رساند، با الطاف الهي و توجهات حضرت بقيه الله الاعظم(عج) و با جانفشاني و پيگيري هاي شبانه روزي سربازان گمنام امام زمان(عج)، يكي از شبكه هاي بزرگ ترور و خرابكاري رژيم اشغالگر قدس و تعدادي از هسته هاي حفاظت شده عملياتي آنها شناسايي شده و گروهي از تروريست هاي جنايت پيشه و مزدوران همكاري كننده با آنها بازداشت شدند.
سلسله عملياتي كه در چند استان مرزي و مركزي كشور انجام شده و به بازداشت تروريست هاي وابسته به رژيم منفور صهيونيستي منتهي شد، به دنبال ماهها اقدامات اطلاعاتي- عملياتي پيچيده و عميق صورت گرفت كه خون پاك «مصطفاي ملت ايران» (شهيد مصطفي احمدي روشن) انگيزه اي دوچندان به مجاهدان خاموش و بركتي مضاعف به اقدامات و پيگيري هاي آنها در مسير شناسايي شياطين و حتي كشف ستاد منطقه اي صهيونيست ها در يكي از كشورهاي منطقه و عوامل فعال در آن ستاد انجاميد.
تعدادي از هسته هاي عملياتي بازداشت شده، در حالي كه آماده انجام عمليات تروريستي بودند، مورد ضربه رعدآساي سربازان بي نام و نشان ايران و اسلام قرار گرفته و از ماموريت هاي تروريستي آنها پيشگيري به عمل آمد.
از بازداشت شدگان، مقادير قابل توجهي بمب هاي سنگين آماده انفجار، انواع مسلسل و سلاح هاي كمري و صداخفه كن، تجهيزات نظامي، مخابراتي و ديگر ابزارآلات تروريستي كشف و ضبط گرديده است.
ضرورت رعايت ملاحظات امنيتي و محدودسازي امكان عمليات ايذايي احتمالي از جانب دشمن صهيونيستي ايجاب مي كند كه اطلاعات بيشتر پيرامون تعداد تروريست هاي دستگير شده، ماموريت هاي آنها، وسايل و ابزار مكشوفه، پايگاه منطقه اي شناسايي شده و حاميان رژيم صهيونيستي در انجام اقدامات جنايتكارانه و رذيلانه تروريستي را به زمان مناسبي در آينده موكول نمايد.
همچنين شنيده هاي كيهان حكايت از آن دارد كه برخي از دستگيرشدگان محل و فرد مورد نظر خود براي انجام عمليات خرابكاري و ترور را هم شناسايي كرده بودند.

سكه (گفت و شنود)

گفت: تازه چه خبر؟!
گفتم: بانك مركزي اعلام كرد «پيش فروش سكه متوقف مي شود».
گفت: هزاران آفرين، صد بارك الله، با اين اقدام دست واسطه ها و دلال ها از بازار سكه كوتاه خواهد شد.
گفتم: مرد حسابي! كجاي كاري، بانك مركزي اعلام كرده توقف پيش فروش سكه براي جلوگيري از كاهش قيمت آن است!
گفت: يعني چي؟!
گفتم: با سرازير شدن سكه هاي پيش فروش شده قبلي به بازار، قيمت سكه به شدت كاهش يافته و بانك مركزي مي خواهد پيش فروش را متوقف كند تا مانع عرضه بيشتر سكه و كاهش بيشتر قيمت آن شود!
گفت: ولي كاهش قيمت سكه به نفع مردم و به ضرر واسطه ها و دلال هاست و بانك مركزي بايد از كاهش قيمت آن استقبال كند.
گفتم: چه عرض كنم؟! شخصي پتروس فداكار را با دهقان فداكار اشتباه گرفته بود، رفت انگشتش را كرد توي چشم راننده قطار!

كوفي عنان وارد تهران شد

فرستاده ويژه دبيركل سازمان ملل در امور سوريه وارد فرودگاه مهرآباد تهران شد.
كوفي عنان فرستاده ويژه دبيركل سازمان ملل در امور سوريه كه عصر ديروز وارد فرودگاه مهرآباد تهران شد مورد استقبال حسين اميرعبداللهيان معاون عربي و آفريقاي وزارت خارجه قرار گرفت.
عنان قرار است در اين سفر با مقامات كشورمان از جمله علي اكبر صالحي وزير امور خارجه ديدار و درباره تحولات سوريه به بحث و رايزني بپردازد. وي پيش از سفر به تهران بازديدي از مناطق جنوب تركيه هم مرز با سوريه داشت. سفر دو روزه نماينده سازمان ملل در سوريه در راستاي موضع اصولي جمهوري اسلامي ايران مبني بر اعلام آمادگي براي به كارگيري تمامي توان و ظرفيت سياسي خود در عرصه منطقه اي و بين المللي به منظور همكاري و تعامل سازنده و رايزني و مشورت با تمامي طرف ها و در جهت حل و فصل هر چه سريع تر مسائل سوريه و كمك به تثبيت صلح و امنيت در منطقه و جهان و همچنين موفقيت اصلاحات رئيس جمهور سوريه و تحقق مطالبات مشروع و مسالمت آميز مردم سوريه به دور از هرگونه مداخله خارجي و با حفظ تماميت ارضي و احترام به حاكميت سوريه صورت مي گيرد.

گزارش خبري از آرايش انتخاباتي اصولگرايان
ليست جبهه متحد و جبهه پايداري نهايي شد

سرويس سياسي-
در حالي كه سه هفته به انتخابات دور دوم مجلس شوراي اسلامي زمان باقي مانده است اصولگرايان تحت دو ليست جبهه متحد و جبهه پايداري نامزدهاي انتخاباتي خود را براي حوزه انتخابيه تهران، ري، شميرانات و اسلامشهر نهايي كردند.
جبهه متحد اصولگرايان با انتشار بيانيه اي با اشاره به اينكه انتخابات 12 اسفند سال گذشته، برگ زريني در كارنامه ملت قهرمان ايران بود خاطرنشان كرده است: اكنون كه در آستانه مرحله دوم انتخابات قرار داريم و براساس فرمايشات رهبر حكيم انقلاب، «انتخابات هنوز تمام نشده است؛ در مرحله دوم انتخابات هم مردم ما بايد ان شاءالله همين شكوه و زيبايي را نشان بدهند.»
اين بيانيه افزوده است: جبهه متحد اصولگرايان همچنان بر حضور پرشور ملت در انتخابات تأكيد دارد و بر اين باور است كه براساس فرمايشات رهبر عزيز، مسير درست نيروهاي انقلاب، وحدت، همگرايي و انسجام است و آنهايي كه بر گفتمان وحدت نيروهاي انقلاب پنجه مي كشند عناصري در دست جريان مخالف نظام (اعم از فتنه، انحراف و...) هستند.
گفتني است؛ فهرست جبهه متحد اصولگرايان براي مرحله دوم انتخابات مجلس به ترتيب حروف الفبا به شرح ذيل است:
1- لاله افتخاري 2- زهره الهيان 3- الهام امين زاده 4- ابراهيم انصاريان 5- اسدالله بادامچيان 6- محمدرضا باهنر 7- مهرداد بذرپاش 8- احمد توكلي 9- محمد نبي حبيبي 10- علي اصغر خاني 11- مجتبي رحماندوست 12- محمد نبي رودكي 13- فاطمه رهبر 14- عليرضا زاكاني 15- پرويز سروري 16- زهره طبيب زاده 17- حسين فدايي 18- محسن كازروني 19- اسماعيل كوثري 20- غلامرضا مصباحي مقدم 21- حسين مظفر 22- الياس نادران 23- محمود نبويان 24- حسين نجابت 25- بيژن نوباوه.
در همين حال، مجتبي توانگر مسئول روابط عمومي جبهه متحد اصولگرايان، هرگونه بحث و طرح گزينه در مورد سرليستي جبهه متحد را گمانه زني دانست و به ايسنا گفت: براساس مصوبه شوراي مركزي، فهرست جبهه متحد اصولگرايان در تهران براساس حروف الفبا منتشر خواهد شد. از سوي ديگر؛ جبهه پايداري نيز براي دور دوم انتخابات مجلس نهم نامزدهاي مورد حمايت خود را اعلام كرده است.
اسامي فهرست جبهه پايداري به شرح ذيل است؛
1- روح الله حسينيان 2- علي اصغر زارعي 3- محمود نبويان 4- ناصر سقاي بي ريا 5- محمد سليماني 6- اسماعيل كوثري 7- مهدي كوچك زاده 8- فاطمه آليا 9- حميد رسايي 10- قاسم روانبخش 11- زهره طبيب زاده 12- زهره لاجوردي 13- بتول نامجو 14- حسن حميدزاده 15- بيژن نوباوه 16- مهدي هاشمي 17- علي خطيبي 18- اسماعيل كفايتي 19- خليليان 20- حسين طلا 21- جوانمردي 22- محمود دهقاني 23- محمد حسين استادآقا 24- جواد محمدي 25- عليرضا صفارزاده. همچنين جبهه ايستادگي ايران اسلامي درصدد است تا جمعه هفته جاري دومين همايش سراسري خود را برگزار كند.
به گزارش مهر، در اين همايش، نامزدهاي اختصاصي جبهه ايستادگي كه در دور اول به مجلس نهم راه يافتند و همچنين نامزدهايي كه در دور دوم از سوي اين مورد حمايت قرار مي گيرند در همايش سراسري جبهه ايستادگي شركت مي كنند.
مسئولين جبهه استاني و دبيران اجرايي جبهه ايستادگي نيز در اين همايش حضور مي يابند.

ابوترابي فرد خبر داد
احتمال منتفي شدن استيضاح وزير كار با تأمين نظر استيضاح كنندگان

نماينده مردم قزوين در مجلس از احتمال تأمين نظر استيضاح كنندگان وزير كار و خارج شدن استيضاح شيخ الاسلام از دستور كار مجلس خبر داد.
حجت الاسلام سيدمحمد حسن ابوترابي در حاشيه جلسه علني مجلس در جمع خبرنگاران اظهار داشت: تا جايي كه اطلاع دارم استيضاح كنندگان نگاهشان معطوف به اين بوده كه با دولت مذاكره و گفت وگو داشته باشند و در راستاي تامين نقطه نظرات آنها و در نتيجه خارج شدن استيضاح از دستور كار گام هايي برداشته شده است.
وي افزود: اميدوارم مذاكرات راه را براي رسيدن به يك تصميم قابل دفاع هموار كند و استيضاح كنندگان هم اقناع شوند تا شاهد چالش جديدي در مجلس در اين عرصه نباشيم.
نماينده مردم قزوين در مجلس شوراي اسلامي درباره اجراي مرحله دوم قانون هدفمندسازي يارانه ها نيز خاطرنشان كرد: قانون هدفمندسازي يارانه ها يكي از مباحث مهم و كليدي كشور و نظام و به طور خاص دولت و مجلس است، براساس اين قانون بايد منابع حاصل از اصلاح قيمت ها و هزينه هاي پيش بيني شده براي اجراي اين قانون طي چهار رديف در لايحه بودجه سالانه به تصويب مجلس شوراي اسلامي برسد.
اين عضو كميسيون تلفيق مجلس شوراي اسلامي يادآور شد: در اين راستا و در حاشيه بررسي لايحه بودجه سال 91 در كميسيون تلفيق، مذاكراتي را با مسئولين ذيربط در دولت خصوصا حسيني وزير اقتصاد و فرزين سخنگوي هدفمندي يارانه ها داشتيم و گمان ما بر اين است كه مي توان به تصميم مشتركي دست يافت و آن را در لايحه بودجه سال 91 منعكس كرد تا با يك اجماع حداكثري فا ز دوم قانون هدفمندي يارانه ها با موفقيت اجرا شود.
به گزارش ايسنا، ابوترابي ابراز اميدواري كرد كه با اجراي اين قانون گام بلند ديگري در راستاي حمايت از توليد، كار و سرمايه ايراني و مديريت مصرف و رشد و توسعه اقتصادي كشور و انضباط مالي برداشته شود.

گذار به دموكراسي يعني دست بوسي عربستان و پابوسي اسرائيل؟! (خبر ويژه)

رسانه هاي گوناگون اپوزيسيون خارج كشور، گردهمايي اخير چند تن از مخالفان جمهوري اسلامي در واشنگتن (موسوم به «گذار به دموكراسي») را از جهات مختلف مايه آبروريزي توصيف كردند. در اين نشست برخي افراد وابسته به طيف هاي سلطنت طلب، تجزيه طلب، گروه هاي تروريستي، ماركسيست و اصلاح طلب سبز حضور داشتند.
پايگاه اينترنتي گروهك سلطنت طلب «حزب مشروطه ايران (ليبرال دموكرات)» در اين باره نوشت: اجلاس اپوزيسيون در واشنگتن موسوم به كنفرانس گذار به دموكراسي در حالي برگزار شد كه سران برخي گروهها و احزاب تروريست و تجزيه طلب نيز به اين كنفرانس دعوت شده بودند. خبرها حاكي از حضور كساني چون دبيركل كومله (گروهي كه سال ها با كمك صدام حسين و در خاك عراق عليه كشورمان عمليات تروريستي انجام مي داد)، خالد عزيزي از سران حزب دموكرات كردستان (گروهي كه معتقد به حمله نظامي ايالات متحده به ايران بوده و سرنوشت ليبي را براي كشورمان مناسب مي داند)، مي باشد و همچنين يكي از جدايي طلبان پان عربيست كه در سال 84 در راديو فردا منكر مبارزه هم ميهنان عرب زبان خوزستاني در مقابل نيروهاي بعثي گرديد و تلويحا اظهار داشت كه عرب زبان ها از نيروهاي اشغالگر بعثي استقبال كردند. اين در حالي است كه بسياري از شهداي جنگ ايران و عراق از ميان هم ميهنان عرب زبان بوده اند. پرسش بسياري اين است كه گروهي كه مدعي دموكراسي اند چگونه مي توانند با همكاري كساني كه هيچ اعتقادي به دموكراسي ندارند و تمام عمر به تلاش هاي تروريستي و ضد ملي پرداخته اند، در اين راه همكاري كنند.
اين پايگاه اينترنتي (به آدرس www.irancpi.net) افزود: به نظر نمي رسد همنشيني گروه هاي جمهوري خواه و سلطنت طلب كه بعضا ادعاي ملي گرايي نيز دارند با احزاب تروريستي و تجزيه طلب پايدار باشد و اعتمادي دوطرفه ميان اين دو طيف وجود داشته باشد با اين وجود نفس همنشيني با دشمنان تماميت ارضي به منزله رسميت و مشروعيت دادن به گروه ها محسوب مي شود.
يكي از اعضاي كرد اپوزيسيون نيز در بالاترين، برگزاركنندگان نشست واشنگتن را «اختاپوس» توصيف كرده و با اشاره به ماهيت تروريستي برخي از آنها نوشت: نشست واشنگتن برگزار شد اما به طور شفاف و روشن بايد گفت براي هر ايراني، حفظ تماميت ارضي آب و خاكش مهم ترين نكته است و نيز آزادي و دموكراسي و استقلال و نه واپس گرايي و فكر بيات شده قومي- قبيله اي. ملت ايران، خواهان دولتي قوي است نه مدعيان متوهم و سياس هاي حقه باز كه عامل زنار به كمر بسته عربستان باشند. آنگاه آنها و ادعاي مبارزه براي دموكراسي؟ افكار و اتهام هاي تجزيه طلب ها مشخص است و ترسي هم از آن نيست از توهين ها و تهديدهايشان. كسي هست كه نداند پايه همكاري و نزديكي با تجزيه طلب و تروريست ممكن نيست؟ آنها دم از سرنوشت ايران بزنند؟ با كدام مشروعيت؟ براي ايرانيان، عزت و اقتدار و غرور مهم است نه دست بوسي عربستان و پابوسي اسرائيل، آن هم براي توجيه قدرت؟
نويسنده «كردها» اضافه مي كند: نمايندگان كومله و دموكرات و پژاك- چند دكان سياسي و فرقه تروريست- مشروعيت نمايندگي جامعه كردها را دارند؟ آنها شده اند قيم مردم كرد؟ مگر اين حضرات، همان افرادي نيستند كه خواهان تكرار فاجعه ليبي براي ايران بودند و خواهان تكرار مدل عراق بودند و حمله نظامي و تشكيل كردستان بزرگ. با اين حضرات مي توان گذار به دموكراسي و تمرين آزادي را در ايران نوين تجربه كرد؟ پرواضح است آنهايي كه نقشه شوم جدايي را در سر دارند، خيرخواه و دوستدار ملت نيستند. به راستي اين جمع اختاپوسي كه از اين كشور به آن كشور ويلان و سرگردان اند، به دنبال چيست؟ چيزي جز قدرت؟ آن هم در كنار تجزيه طلب ها؟ الان عامل هاي بعث شده اند نخبگان ما؟ هدف اين جلسه اين بود كه شايد CIA نيم نگاهي بياندازد و به رسميت بشناسندشان!
اما بخوانيد از «گويانيوز» كه ضمن دست انداختن شركت كنندگان در اين محفل 20 نفره، از آنان خواست دست از سر مبارزه بردارند و كنار بروند، شايد بدين ترتيب اتفاقي افتاد!
گويانيوز نوشت: اين نشست كه 60 نفر به آن دعوت شده بودند، تنها با حضور 20 نفر برگزار شد. اگرچه اين جلسه در فضاي بسته و خصوصي برگزار شد اما با توجه به حضور برخي روزنامه نگاران و انتشار برخي ويدئوهاي اين جلسه و با استناد به اظهارات برخي از برگزاركنندگان و ايضا شركت كنندگان كه در گفت وگو با نگارنده ابراز داشتند، برآيند اين كنفرانس دو روزه نيز همچون همه گردهمايي هاي اپوزيسيون خارج از كشور نه تنها حاصلي در اتحاد و همبستگي بين همين چند گروه شركت كننده از بين گروه هاي بي شمار اپوزيسيون نداشته بلكه بر بي برنامه بودن اين گروه ها و افراد مدعي، صحه گذاشت و شايد از اين رو بتوان تنها نتيجه اين گردهمايي را محك گروه هايي دانست كه تنها با شعار و نوشتن مقالات آكادميك مدعي فكر بكر براي آينده هستند.
اين پايگاه اينترنتي با بيان اينكه «همه در اين نشست مدعي پروژه و برنامه بودند اما دريغ از يك برنامه منطبق بر واقعيت هاي موجود ايران و داراي قابليت اجرايي»، مي افزايد: از برآيند اين نشست كه تفاوت چنداني با ديگر گردهمايي هاي اپوزيسيون خارج از كشور نداشت و با توجه به سابقه عملكرد چنين گروه هايي كه با اتكا به چند عضو از دوستان و اقوام خود در قالب اپوزيسيون مانع از اتحاد اپوزيسيون مي شوند مي توان گفت مشكل عمده خود اين گروه ها هستند. در برخي از گروه هاي اپوزيسيون چند نفره، هيچكدام حاضر به قبول عدم تاثيرگذاري خود در ايران نيستند و هرگز باور ندارند كه براي ايجاد انگيزه جنبش بايد به راه كارهايي منطبق بر واقعيت هاي حاكم بر فرهنگ و باورهاي مردم تكيه داشت و نه بر پايه رويا و توهمات بي اساس.
گويانيوز در پايان تاكيد كرد: مي گويند روزي مشيرالدوله پيرنيا در كنار مدرس نشست و از جريان روز سياست دولت صحبت مي كرد و ضمن آن با اندوهي عميق از مدرس پرسيد؛ آقا پس كي تغيير به وجود مي آيد؟ مدرس در پاسخ گفته بود، روزي كه انگليس در جزيره اش محصور گردد، شما برگرديد به زادگاه خود نايين و رضاخان برود الاشت! حال حكايت اين گروه هاي چند نفره بنام اپوزيسيون است.

آقاي مشايي در باره جلسه خصوصي خود با متهم فساد بانكي توضيح بدهد ! (خبر ويژه)

مديرعامل سابق بانك صادرات از جوانفكر مديرعامل ايرنا خواست اسفنديار رحيم مشايي را براي ارائه توضيح در زمينه جلساتش با متهم اول پرونده فساد كلان بانكي مجاب كند.
جهرمي مي گويد جوانفكر به جاي دادن آدرس غلط بهتر است مشايي را مجاب كند تا درباره جلساتش با مه آفريد خسروي توضيح دهد.
روزنامه ايران مدتي است مي كوشد ضمن تبرئه نقش برخي اعضاي حلقه انحرافي، تمام مسئوليت فساد كلان بانكي را صرفا متوجه مديران دو بانك ملي و صادرات (خاوري و جهرمي) كند. اين در حالي است كه دادگاه به تدريج در حال بررسي نقش تمام اين مقامات است.
جهرمي با تكذيب ارتباط با مه آفريد خسروي گفته است: آقاي جوانفكر به جاي القاي دروغ و دادن آدرس غلط بهتر است از آقاي رحيم مشايي سؤال كند و ايشان را مجاب كند تا با ارائه توضيحات براي مردم روشن كنند كه جلسات خصوصي با آقاي مه آفريد خسروي در دفترشان در چه رابطه بود كه منجر به مصوبه نيز براي ايشان شد. اگر آقاي مشايي براي مردم توضيح ندهد بي انصافي و نامردي به مردم عزيز است.
وي تأكيد كرد: در عين حال مطالبي در خصوص پرونده و اين گروه دارم كه به زودي در اختيار مردم فهيم قرار مي دهم.
خاطرنشان مي شود در پنجمين جلسه رسيدگي به پرونده كه اختصاص به رسيدگي به اتهامات معاون مالي گروه آريا داشت، كيفرخواست اين متهم قرائت شد كه از جمله گفته شده بود: معاون مالي شركت آريا همراه با مديرعامل داماش در دفتر آقاي جهرمي، مديرعامل سابق بانك صادرات جلسه اي داشتند كه براساس گفته متهمان در اين جلسه صحبت هايي گفته شد كه آقاي جهرمي بسيار برافروخته شده و دستور بررسي حساب هاي شركت را صادر كرده است.
گفتني است برخي مديران بانك ملي و صادرات نقش عمده اي در تكوين فساد بانكي مربوط به گروه آريا داشتند. در اين ميان چند نماينده مجلس و مدير مياني دولتي نيز جزو متهمان اين پرونده هستند.

مگر چاكر مرده كه سربازان اسرائيل بخواهند به جهنم بروند؟! (خبر ويژه)

رضا ربع پهلوي در مصاحبه با تلويزيون رژيم صهيونيستي، از سران اين رژيم خواست به جاي ايده حمله به ايران از اپوزيسيون براي براندازي حمايت كنند.
فرزند ناكام محمدرضا پهلوي در گفت وگو با كانال ده تلويزيون رژيم صهيونيستي كه از سوي يكي از سايت هاي سلطنت طلب به «تابوشكني گفت وگو با اسرائيل» (!) تعبير شده، مي گويد: ما نسل كوروش هستيم كه يهوديان بابل را از بردگي آزاد كرد و برايشان معبد ساخت. شما به جاي حمايت از جنگ، از اپوزيسيون آزاديخواه حمايت كنيد چرا كه آنان در نقش بهترين ارتش براي سرنگوني رژيم و متوقف كردن بلندپروازي هسته اي هستند.
وي همچنين گفته است: گفتن اينكه ما به ايران حمله مي كنيم، بهترين اتفاق و حالتي است كه مي تواند براي رژيم اتفاق بيفتد. اسرائيل به جاي اين كار از ما حمايت كند و توانمندي هاي مالي و تكنولوژيك خود را در راستاي حمايت از اپوزيسيون به كار بگيرد.
تعبير تابوشكني براي اين مصاحبه، در حالي است كه سلطنت طلب ها ارتباطات وثيقي- چه قبل و چه بعد از انقلاب- با محافل صهيونيستي داشته اند. رژيم پهلوي در جريان جنگ اعراب و اسرائيل و تحريم نفتي صهيونيست ها، به مدد رژيم اشغالگر قدس شتافت و اين تحريم نفتي را شكست. رژيم جبار پهلوي همچنين ساواك را با هدايت مستقيم موساد و آموزش روش هاي شكنجه راه اندازي كرد و پس از سقوط اين رژيم نيز، گروهك هاي سلطنت طلب از جمله رضا پهلوي ارتباطات گسترده اي با تل آويو داشته اند هر چند كه به تدريج با پديد آمدن گروهك هاي فعال ديگر، سلطنت طلب ها از سكه افتاده و به سربار محافل غربي-صهيونيستي تبديل شدند.
خاطر نشان مي شود شيمون پرز در ايام معركه گيري فتنه گران در ايران تصريح كرده بود جنگ با جمهوري اسلامي از داخل مرزهاي ايران شروع مي شود و اپوزيسيون سبز به نيابت از اسرائيل با جمهوري اسلامي مي جنگد. با اين حال ارتش پياده جناب پرز، ضمن شكست سهمگين در تقابل با ملت ايران، باعث وارد آمدن بيشترين لطمه ها به شبكه هاي خاكستري وابسته به سرويس هاي اطلاعاتي آمريكا و اسرائيل شد.
آخرين اظهارات رضا ربع پهلوي در عين حال سندي است بر اين حقيقت كه وي گروهك هاي ضدانقلاب را بديل پياده نظام ارتش رژيم صهيونيستي و پيش مرگ بي مايه آنها مي داند و آماده هر نوع چاكري براي رسيدن به آرزوها و اوهام ناكام است.
مقامات ارشد رژيم صهيونيستي با وجود برخي بلوف زني ها بارها تصريح كرده اند كه با مقايسه شكست در 2 جنگ كم دامنه 33 روزه و 22 روزه، هر نوع درگيري نظامي با ايران به مثابه «حماقت» و «بر افروختن جهنم براي اسرائيل» است.
اين نكته نيز شايان ذكر است كه اخيرا اميرعباس فخرآور -يكي از عناصر كلاهبردار نزديك به سلطنت طلبان- پس از سفر به فلسطين اشغالي و مصاحبه با تلويزيون رژيم صهيونيستي علناً در سايت خود (سبزنامه) نوشت: من يك صهيونيست هستم. وقتي به همراه دوستان كنفدراسيون خواستيم به اسرائيل برويم، بسيار از خيرخواهان به شدت با اين سفر مخالفت كردند و آن را داراي هزينه بالاي سياسي دانستند اما من مي خواهم تابوي دوستي با شيطان كوچك (نامي كه به اسرائيل مي دهند) را بشكنم(!)
به دنبال بازگشت برادر فخرآور، ايران و افشاي برخي مسايل پشت پرده اپوزيسيون، نامبرده از سوي برخي گروهك ها متهم شده بود كه نفوذي محافل اطلاعاتي ايران است.

وضعيت آچمز آمريكا در مذاكرات 1+5 با ايران (خبر ويژه)

برخي نشريات آمريكايي، مقامات واشنگتن را در آستانه مذاكرات 1+5 با ايران سردرگم توصيف مي كنند.
نويسنده فارين پاليسي توقعات آمريكا از ايران را ناشدني و بلاوجه توصيف مي كند و مي افزايد: روزنامه واشنگتن پست بر مبناي اظهارات منابع دولتي نوشت كه اوباما با داشتن برنامه صلح آميز اتمي از سوي ايران موافقت كرده البته در صورتي كه دنبال سلاح اتمي نباشد. بعد از آن روزنامه نيويورك تايمز- باز هم از سوي منابع خود- اعلام كرد آمريكا و متحدانش از ايران مي خواهند تاسيسات غني سازي فردو را تعطيل كند. البته نيويورك تايمز نوشته بود كه اولويت نخست، متوقف كردن برنامه غني سازي 20 درصدي است. از سوي ديگر تامي ويتور، سخنگوي شوراي امنيت نيز در همين مقاله اعلام كرده بود كه موضع غرب شفاف است و ايران بايد تمامي برنامه هاي غني سازي خود را متوقف كند. اما اين همان نقطه اي است كه من در مورد آن گيج شده ام. مي توانم متوجه شوم كه چرا آنها مي خواهند ايران با اين درخواست ها موافقت كند، همانگونه كه من اميدوارم بيل گيتس براي من چك هاي ميليارد دلاري بنويسد. اما انتظار ندارم كه هيچ يك از اين اقدام ها انجام شود چرا كه آمريكا و متحدان اروپايي اش هنوز به اين نتيجه نرسيده اند كه اين درخواست ها مي تواند رويكرد مناسبي براي آغاز مذاكرات باشد.
فارين پاليسي با بيان اينكه طرح چنين مباحثي مذاكرات را به بن بست مي رساند، نوشت: ايران ميليون ها دلار براي حفاظت از تاسيسات هسته اي خود در مقابل حمله نظامي خرج نكرده تا اكنون به درخواست ما همان تاسيسات را متوقف كند و به نظر نمي رسد ايرانيان ملي گرا اين خواسته غرب را بپذيرند.
نويسنده تاكيد كرد: واكنش ايران قابل پيش بيني است و ايرانيان چنين خواسته اي را رد خواهند كرد. به همين دليل هم هست كه من گيج شده ام. اگر شما دولت اوباما باشيد، آخرين چيزي كه مي خواهيد، جنگ است. به خصوص پيش از انتخابات رياست جمهوري در ماه نوامبر و البته به طور كلي. اين براي آمريكا به اندازه كافي بد است كه تحريم ايران بهاي هر ليتر بنزين را حدود 25 سنت افزايش داده است. در مورد ايران بايد روند ديپلماتيك را دنبال كرد و تلاش هاي جامعي به عمل آورد تا مصالحه اي قابل پذيرش بين دو طرف حاصل شود.
تنها دستاورد اين موضع اين است كه ايران اطمينان بيشتري پيدا مي كند كه آمريكا و متحدانش براي مذاكره جدي نيستند و استفان والت در فارين پاليسي نوشت: شايد هم اين يك توافق ضمني بين آمريكا و اسرائيل باشد به اين معني كه آمريكا تا جاي ممكن موضعي تند عليه ايران اتخاذ كند كه در عين حال گزينه ها را نيز براي آينده بازمي گذارد. احتمالا درخواست تعطيلي فردو تنها يك اهرم معامله درخصوص غني سازي 20 درصدي است. اما از نگاه من رويكرد كنوني راهي مناسب براي تخريب مذاكرات، پيش از آغاز آن است.
از سوي ديگر روزنامه هافينگتون پست در تحليلي تأكيد كرد بين چيزي كه آمريكا مي خواهد بدهد و چيزي كه بگيرد تعادلي وجود ندارد. اين روزنامه تاكيد كرد: «شواهد موجود نشان مي دهد كه احتمالا دور جديد گفت وگوها بين ايران و نمايندگان كشورهاي پنج بعلاوه يك با دوره هاي قبلي مذاكرات كه بي نتيجه ماند تفاوت چنداني نخواهد داشت. دولت آمريكا با خواست ها و شروط فراواني به پاي ميز مذاكرات مي رود، از جمله قطع غني سازي با غلظت 20 درصد، توقف تمام فعاليت ها در مركز هسته اي فردو و تحويل دادن اورانيوم هاي با غلظت 20 درصد كه در ماه هاي اخير توليد و ذخيره شده اند. اما در مقابل اين شروط مشخص نيست كه آمريكا براي معامله با ايران چه پيشنهاداتي دارد. تا اين لحظه آنچه مقامات آمريكايي گفته اند اين است كه در مقابل، غرب حاضر است به ايران ميله هاي سوخت هسته اي مورد نياز راكتور تحقيقاتي تهران را تامين كرده و تحريم هاي ديگري وضع نشود. اما يك چنين بسته پيشنهادي از نظر بسياري از تحليلگران مستقل و حتي ديپلمات هاي ساير كشورهاي حاضر در مذاكرات به معناي ايجاد يك بن بست در همان آغاز راه است. به گفته آنها، مشكل در شروط و مطالبات آمريكا نيست بلكه در عدم تعادل بين بده و بستان موجود در اين طرح است».