(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


دوشنبه ۲۸  فروردین ۱۳۹۱ - شماره ۲۰۱۸۴

نگاهي به مواضع جمهوري اسلامي ايران در قبال تهديدات خارجي (بخش پاياني)
صهيونيست ها بازنده كارزار جنگ رواني



نگاهي به مواضع جمهوري اسلامي ايران در قبال تهديدات خارجي (بخش پاياني)
صهيونيست ها بازنده كارزار جنگ رواني

پريسا جلالي
اسرائيل براي حمله به تأسيسات اتمي ايران به دست كم 100 هواپيما نياز دارد. خلبانان مجبور خواهند بود بيش از 1600 كيلومتر بر فراز خاك ايران پرواز كنند، بايد در ميان راه سوخت گيري كنند، از پدافند هوايي نيروي نظامي ايران عبور كنند و هم زمان چند تأسيسات اتمي زيرزميني ايران را مورد حمله قرار دهند. اما حتي اگر حجم بالايي از سلاح هاي زرادخانه آمريكا هم به كار گرفته شود، چندين هفته طول مي كشد تا به تأسيسات اتمي ايران آسيبي برسد .
برآوردها منطقي است اما آيا توان نظامي رژيم صهيونيستي پاسخ اين همه عدد و رقم را خواهد داد؟ آيا اگر اسرائيل قصد حمله به ايران را داشته باشد بهتر نيست شبيه اقدامات پيشين نظامي اش بدون هيچ اطلاع قبلي اين كار را انجام دهد و نياز به تبليغات رسانه اي آن هم از چند سال قبل نباشد؟ در صورتي هم كه قصد حمله اسرائيل به پايگاه هاي هسته اي ايران عملي شود آيا ايران امكان مقابله نخواهد داشت و همان عده معدودي در سرزمين هاي يهودي نشين از بين خواهند رفت كه مقامات صهيونيستي براي دلخوشي مردم شان اعلام كرده اند؟
وقتي مدام تهديد مي كنند كه همه گزينه ها روي ميز است! حتي گزينه جنگ، اين سؤال در ذهن نقش مي بندد كه چرا اين همه تهديد عملي نمي شود؟
روزنامه نيويورك تايمز در تحليل اين موضوع مي نويسد: تام دانيلون مشاور امنيت ملي در آمريكا با بنيامين نتانياهو نخست وزير اسرائيل در اورشليم ديدار كرد چون او در صدد است اسرائيل را متقاعد سازد كه از حمله به ايران چشم بپوشد و نخست امكان دهد تا تحريم ها، تأثير خود را نشان دهند. اما برخي كارشناسان آمريكايي مطمئن نيستند كه اسرائيل اصلا توانايي نظامي انجام چنين حمله اي را دارا باشد. همچنين روشن نيست كه بمب هاي آمريكايي سنگرشكني كه اسرائيل در اختيار دارد، به قدر كافي قوي باشند كه بتوانند به تأسيسات حفاظتي زيرزميني عميق ايران آسيب وارد كنند.
نويسنده اين مقاله نيويورك تايمز ادامه مي دهد كه اين نگراني وجود دارد كه در صورت حمله هوايي ناموفق اسرائيل، آمريكا به داخل كشمكش كشيده شود. به نظر كارشناسان در مورد احتمال عمليات انتقامي ايران هم نگراني بزرگي وجود دارد. رژيم صهيونيستي براي انجام حمله هاي دستچين در اينجا و آنجا خوب است.
چرا اسرائيل توان حمله به ايران را ندارد؟
اين موضوعي است كه با كارشناسان روابط بين الملل و تحليل گران مسايل خاورميانه در ميان گذاشته ايم.
غلامعباس كياني، عضو كميسيون سياسي جمعيت دفاع از ملت فلسطين براي پاسخ به اين سؤال ترجيح مي دهد ماهيت انقلاب اسلامي ايران را مورد بررسي قرار دهد.
وي در همين رابطه مي گويد: انقلاب اسلامي ايران در بدو تشكيل، يك انقلاب تازه تأسيس بود و از حيث ساختار و تشكيلات و پشتيباني از مصداق هاي يك جامعه كامل برخوردار نبود اما در قالب يك طفل تازه متولد شده حرف هاي جديدي داشت. همين آرمان ها و ارزش هاي انقلاب ايران باعث شد بلوك شرق و غرب كه مانند دو تيغه قيچي در قالب ليبرال دموكراسي غربي و سوسيال كمونيسم شرقي در تقابل با هم بودند عليه ايران بسيج شوند و به انقلاب اسلامي ايران حمله كنند. به طوري كه جنگ تمام عياري عليه انقلاب اسلامي به راه انداختند.
به اعتقاد كياني جنگ سد راه پيشرفت و استقلال هر جامعه جديدي است به همين علت بلوك شرق و غرب با به راه انداختن جنگ تلاش مي كردند مانع از شكل گيري دولت مستقل در ايران و تشكيل نظام جمهوري اسلامي شوند. دوران دفاع مقدس غرب از هيچ كمكي براي ضربه و تهاجم دريغ نكرد. اما همان طور كه امام راحل انقلاب اسلامي ايران را انفجار نور توصيف كردند، از همان زمان نور انقلاب نه تنها در داخل بلكه خارج از مرزها شروع به تابش كرد و بر جان مردم آزاده دنيا رسوخ كرد.
در هر مرحله جمهوري اسلامي ايران سرافراز ميدان بود و به عنوان الگوي تمام عيار براي همه آزادي خواهان جهان مطرح شد.
اين انقلاب نوپا همه دنيا را در برگرفت و نظم جهاني را بر هم زد چرا كه به دنبال يك حركت اصيل و انقلابي جهاني بر پايه اصالت بخشيدن به مردم براساس فطرت الهي بود.
اين تحليل گر مسايل خاورميانه ادامه مي دهد: در حال حاضر انقلاب اسلامي ايران در دوران جواني كامل قرار داشته و حرف هاي خوبي براي گفتن در مجامع بين المللي علمي، اقتصادي، سياسي و حتي نظامي دارد اما نظام سلطه با پيري زودرس مواجه شده و با بي تدبيري سردمداران استكباري منافع حداكثري مردمش را به نفع جامعه يك درصدي كه در رأس آن سران صهيونيستي قرار دارند، هزينه مي كند و با اين نوع اقدامات اسباب نااميدي و نارضايتي مردمش را فراهم كرده است.
بحران بيكاري در آمريكا علي رغم ارائه آمارهاي افزايش ميزان اشتغال، ضميمه پرونده بي كفايتي دولتمردان غربي شده است.
كياني مي گويد: هوشياري ملت هاي تحت سلطه نظام هاي استكباري در خاورميانه عليه ديكتاتورها به نوعي متأثر از شكوفايي و صدور انقلاب اسلامي ايران به خارج از مرزهاست. مردم جهان دريافته اند كه به حاكمان مستبد هم مي توان نه گفت و هيچ اتفاقي نمي افتد. اين نه گفتن ها به نظام داخلي كشورهاي غربي هم سرايت كرده است.
وي با اشاره به موضع گيري رهبر معظم انقلاب در قبال تهديدات خارجي تصريح مي كند: اكنون در اوج جواني خودمان قرار داريم و از موضع انفعال خارج شده ايم. وقتي هم رهبري موضع مي گيرند حكايت از اشراف كامل ايشان از مسائل جهاني و منطقه اي و داخلي دارد. تاكنون مجبور بوديم موضع انفعالي بگيريم اما طي سال هاي اخير با قدرت يافتن ايران بايد روي ديگر سكه را نشان دهيم و آن نمايش اقتدار ايران و توانايي در ابعاد مختلف است.
از صهيونيست ها بترسيد!
چرا رژيم صهيونيستي سياست ترساندن دنيا را در پيش گرفته و مي خواهد دست به ديوانگي بزند، پاسخي است كه عليرضا سلطان شاهي كارشناس در امور بين الملل بدان پاسخ خواهد گفت.
وي تأكيد مي كند: رژيم صهيونيستي اين تاكتيك را در پيش گرفت چون جبهه مقاومت در منطقه با محوريت ايران و سوريه و جنبش مقاومت اسلامي لبنان و جنبش مقاومت اسلامي در غزه به نام حماس مهم ترين مانع غرب و اسرائيل در جهت برپايي يك نظم صهيونيستي عمل مي كنند.
وي در توصيف سياست هاي متنوعي كه رژيم صهيونيستي در پيش گرفته است مي گويد: حمله به حزب الله در جنوب لبنان و حمله به غزه براي تضعيف حماس و اقدامات تحريمي عليه ايران و فشارهاي بين المللي از اين دست اقدامات بودند اما تاكنون هيچ شكافي در اين جبهه ايجاد نشده و با همان قوت به موجوديت خود ادامه مي دهند.
سلطان شاهي در ادامه مي گويد: طبق زمان بندي آنها بايد مقاومت از مرحله ديپلماتيك فراتر برود و در مورد ايران ارزيابي ها نشان مي دهد بايد دست به يك سري اقدامات نظامي بزند. تجربه نشان مي دهد رژيم صهيونيستي از كوچك ترين اعضاي مقاومت مثل حماس و حزب الله لطمه خورده است بنابراين نمي تواند در مقابل ايران صف آرايي كند و پيامدهاي پشيمان كننده اي در انتظار اسرائيل در صورت تحركات نظامي خواهد بود.
وي همچنين ادامه مي دهد: طي يك سال اخير جنگ رواني عليه ايران را كليد زدند و رسانه هاي وابسته شان كمك شايان توجهي كرد. مصاديق آن را علاوه بر تبليغات رواني، ترور دانشمندان هسته اي، خرابكاري در مراكز نظامي ايران و ارسال ويروس استاكس نت عليه تأسيسات هسته اي ايران مي توان برشمرد و به عنوان پيش زمينه هاي حمله عنوان كرد ولي هرگز رسماً اين اقدامات را به گردن نگرفتند.
رژيم صهيونيستي در حال حاضر قصد دارد توجه جهاني را بار ديگر به مسئله هسته اي ايران جلب كند. آمريكايي ها هم با اين بهانه كه بايد به هر صورت كه شده پرونده هسته اي ايران را مطرح كرد تا بهانه از دست اسرائيل خارج شود، فشار بر روسيه و چين را افزايش دادند تا به قول خودشان جلوي فاجعه حمله به ايران را بگيرند.
اين كارشناس امور بين الملل به اين نكته هم اشاره دارد كه در حال حاضر موضع تهاجمي از سوي ايران يك نياز تلقي مي شود و تدبير رهبري بر اين است كه با اتخاذ سياست تهاجمي جديد و فعالانه رژيم صهيونيستي را خطاب قرار دهند تا به نحوي افكار عمومي دنيا را به اين نكته معطوف كنند كه ايران قدرت مند است و با اظهار اينكه وضعيت ما وضعيت بدر و خيبر است پيام هاي هراس آوري براي آمريكا و رژيم صهيونيستي داشتند.
اسرائيل حمله مي كند؟
با اين تفاسير اكنون اين سؤال در افكار عمومي دنيا مطرح است كه رژيم صهيونيستي به ايران حمله مي كند يا خير؟
به اعتقاد سلطان شاهي هر زمان اسراييل قصد داشته عليه مواضع طرف مقابل اقدام كند بدون هر تبليغات و با اطلاعات كامل در يك زمان معين حمله كرده و هيچ وقت داد وقال به راه نمي انداخته است. سابقه ها مثل وقتي كه رژيم صهيونيستي قصد داشت راكتور اتمي نزديك بغداد را مورد اصابت قرار دهد در زمان مشخص 14هواپيماي جنگي اين رژيم اعزام شدند و ماموريت خود را انجام دادند در صورتي كه بي هيچ هشدار قبلي بود. اما در مورد ايران چون توانايي پاسخگويي ندارند مجبورند فضاسازي رسانه اي و جنگ رواني به راه بياندازند.
فضاسازي هاي رسانه اي و عمليات رواني كه صهيونيست ها عليه ايران به پا كرده اند به ضرر خودشان تمام شده است.
گونترگراس شاعر و نويسنده آلماني و برنده جايزه نوبل با داشتن سوابق حمايت از رژيم صهيونيستي نيز در قصيده اي با عنوان «آنچه بايد گفت»اعتراف كرد كه رژيم صهيونيستي تهديد كننده اصلي صلح جهاني است.
وي در قصيده خود تصريح كرده است: قدرت هسته اي اسراييل همه جهان را در معرض خطر قرار داده است. اين درحالي است كه رهبران آلمان همواره بر داشتن روابط مستحكم با اسرائيل اصرار داشته اند.
گراس همچنين از برخورد منافقانه غرب با خطر اتمي در جهان انتقاد كرده است زيرا به گفته وي ايران را خطري هسته اي مي داند درحالي كه قدرت هسته اي اسراييل را ناديده مي گيرد.
حسين شيخ الاسلام سفير اسبق ايران در سوريه و رئيس انجمن سازمان ها و شخصيت هاي غيردولتي حمايت از قدس شريف در همين رابطه معتقد است: اشعار ضدصهيونيستي شاعر آلماني نشان داد فضاسازي رسانه اي به ضرر صهيونيست ها تمام شد و اين نشانه موفقيت آميز بودن طرح هاي ايران در صدور ارزش هاي انقلاب و بيداري مردم جهان است.
وي خطبه هاي نماز جمعه روز 14بهمن ماه سال گذشته مقام معظم رهبري را سخنراني تهديدآميز ايران عليه غرب مي داند كه در نخستين روز فروردين امسال مورد تاكيد قرار گرفت. هدف اين شاعر آلماني از انتشار شعر اين بود كه تابوي انتقاد از اسرائيل شكسته شود و با اين كار توجه افكار عمومي جهاني نسبت به انبار سلاح هاي هسته اي اسرائيل كه جهان را تهديد مي كند، جلب شود. بنابراين به قول اين شاعر، اين ايران نيست كه تهديدكننده صلح جهاني است بلكه اسرائيل است كه امروز نه فقط يك دارنده سلاح هسته اي بلكه به يك اشغالگر تبديل شده است.
اين كارشناس مسايل خاورميانه ادامه مي دهد: لحن غربي ها تغيير يافته و بعداز تغيير رفتار سياسي ايران، به جاي تهديد رويكرد منفعلانه اي در پيش گرفته اند و نوعي عقب نشيني تلقي مي شود.
رويكرد تهاجمي ايران جديد نيست
«رويكرد تهاجمي ايران نسبت به غرب به لحاظ باورهاي مبتني بر اسلام سياسي و انديشه هاي تشيع هميشه وجود داشته اما به دليل موانعي كه آمريكا و رژيم صهيونيستي ايجاد مي كردند، شدت و ضعف يافته است.»
كيومرث غلامي كارشناس سياسي و پژوهشگر مسايل آمريكا در تحليل تغيير سياست رفتاري ايران ضمن بيان عبارات فوق مي گويد: جمهوري اسلامي ايران از همان روز بعداز پيروزي انقلاب مبتني بر اسلام سياسي و باورهاي تشيع و استكبار ستيز تلاش كرد همه كشورهاي منطقه را كه مسلمان بودند به سمت تشكيل نظام جمهوري اسلامي جلب كند و باعث گسترش نظام هاي سياسي مبتني بر اسلام در منطقه شود تا با تقويت روحيه استكبار ستيزي همه ملت هاي منطقه قادر به ايستادگي مقابل غرب باشند.
غلامي تحميل جنگ هشت ساله را يكي از اين موانع مي داند و مي گويد: بعداز جنگ هم سازندگي و فشار ناشي از تحريم هاي اقتصادي موانع ديگر بودند كه آمريكا هم فرصت خوبي به دست آورد و حضور خود را در منطقه شدت بخشيد. اما بعداز اشغال عراق و قدرت يافتن شيعيان زمينه براي جمهوري اسلامي و صدور انقلاب فراهم شد و مردم منطقه خود الگوگيري از نظام جمهوري اسلامي ايران را پذيرفتند.
بيداري اسلامي رخ داده در منطقه خاورميانه حركت نهايي اين بيداري مردم منطقه بود كه غلامي اظهار مي دارد: با آغاز رياست جمهوري دكتر محمود احمدي نژاد ايران نسبت به غرب رويكرد تهاجمي به خود گرفت اين رويكرد در اثر تحولات بيداري اسلامي پررنگ تر شد. اما در اين بين عواملي باعث شد رفتار تهاجمي ايران تشديد شود مثل تحركاتي كه رژيم صهيونيستي داشته است. وقتي ملت هاي منطقه مستقل باشند و خواهان يافتن عزت سابق باشند بيداري اسلامي موج مي گيرد اما آمريكا هم سعي مي كند تحولات را طوري مديريت كند كه مانع از تحولات گسترده تر شود.
به همين علت است كه غلامي تاكيد دارد: مردم انقلابي منطقه به علت الگو گرفتن از ايران نياز به رفتار تهاجمي از سوي ايران دارند چرا كه با سياست انفعالي ايران آنها هم مايوس مي شوند.
گزارش روز

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14