سيا چه مي فهمد ؟! (يادداشت روز)

«سازمان سيا دائماً بيانات رهبر عالي ايران را رصد مي كند اما مشكلي در اين ميان وجود دارد. او همواره با زبان دين سخن مي گويد و تحليل اين مطالب براي تحليل گران سرويس جاسوسي آمريكا دشوار است». اين خبر را روزنامه نيويورك تايمز، مقارن با مذاكرات اسلامبول منتشر كرده است. همزمان هفته نامه فرانسوي نوول ابزرواتور گزارش مي دهد «سرنوشت خاورميانه در دستان رهبر ايران قرار دارد؛ مردي كه براساس سنت شيعي و به نشانه سيادت، عمامه مشكي بر سر دارد . او در مقابل غرب، بسيار سرسخت است». چرا ايران در قالب هاي تحليلي و سيستم پردازش اطلاعات سازمان سيا نمي گنجد؟ بنا بر تجربه و محاسبه اتاق فكرهاي سياسي- اطلاعاتي غرب، واحدهاي انساني در برابر واحدهاي مشخصي از تهديد و فشار كم مي آورند و جا مي زنند اما مدل ايران، اين قاعده را با موفقيت تمام به چالش گرفته است.
مسئله گويا همان معضل پايدار است كه جس جيمز لايف (رئيس ميز ايران در سازمان سيا) 34 سال پيش در آستانه پيروزي انقلاب اسلامي به اشپيگل گفت. «ما آن قدر مجهز هستيم كه مي توانيم نمره اتومبيل برژنف را از هوا برداريم ولي عكس هاي ماهواره اي ما متأسفانه همچنان از انعكاس افكار مردم ايران عاجزند». ماشين هاي محاسبه در غرب همچنان به موضوع ايران كه مي رسند «هنگ» مي كنند. آنها قادر به تبيين نيستند و چون بد مي فهمند، طرح ها و پروژه هايي از سر سوءتفاهم مي نويسند. نتيجه نيز همان مي شود كه مثلا مذاكرات اسلامبول را آينه عذاب نخست وزير رژيم صهيونيستي كنند. اگر ايران طرف غربي را وادار كرد مؤدبانه و به دور از شلتاق هاي هميشگي پاي ميز مذاكره در اسلامبول بيايد، مي توان پيشاپيش گفت «مذاكرات بغداد» لطايف بديع تري با خود دارد. غرض از اين ادعا، پيش گويي نيست، يادآوري عبرت هاي تاريخ است. به پيشنهاد ايران، بغداد در روز سوم خرداد ميزبان دور بعدي مذاكرات خواهد بود. تحليل گران سازمان سيا و اينتليجنس سرويس حتماً اين قدر نبوغ دارند كه بفهمند بغداد 2012 با بغداد 2003 (اشغال توسط آمريكا) و بغداد 1980 (آغاز حمله نيابتي صدام به ايران) چه قدر تغيير كرده و از دشمني به دوستي و اتحاد با ايران رسيده است.
آنها مي دانند دولتمردان امروز عراق كه با رأي ملت روي كار آمده اند، در حمله نيابتي صدام به ايران جزو معارضان و رانده شدگان رژيم بعث بودند. سوم خرداد 1391 كه از راه برسد، حماسه آزادي خرمشهر دقيقاً 30ساله مي شود؛ معجزه اي كه در باور خيلي ها نمي گنجيد. امام(ره) همان روز فرمود «خرمشهر را خدا آزاد كرد» و بر عبارت هاي بي تعريف و هضم ناپذير نزد سازمان سيا عبارتي ديگر افزود. 30 سال بعد از آن ماجرا، دولت بغداد به عنوان دوست و متحد ايران ميزبان مذاكرات هسته اي است. بغداد خود يك نشانه- به قول فرنگي ها «ا ل مان»- براي ناظران است. قطعاً سفارت آمريكا در منطقه سبز، اسناد مربوط به ادعاي سرلشكر وفيق السامرايي (از مقامات استخبارات رژيم صدام) را بايگاني كرده، آنجا كه مي گويد «هفته اي دوبار و برخي اوقات هر روز به سفارت آمريكا مي رفتم و نقشه ها و تصاوير ماهواره اي تهيه شده از ايران را تحويل مي گرفتم. اين تصاوير آن قدر دقيق بود كه مثلا نشان مي داد در فلان كارخانه سيمان ايران چند كيسه سيمان توليد شده يا در رژه سربازان، كدام سرباز ناهماهنگ با ديگران حركت مي كند». آمريكا در همين بغداد از دوستان ايران- ملت و گروه هاي اسلامگراي عراق- تودهني خورد و مجبور شد چند ماه پيش نظاميان خود را با سرافكندگي خارج كند. وزير خارجه سرسام گرفته عربستان، اندازه فهم قاصر خود حرف مي زد كه گفت «آمريكا، عراق را در سيني طلا گذاشت و تقديم دشمنان خود در ايران كرد» وگرنه عراق جديد، اكنون به برادر ايران تبديل شده است.
اما موضوع اين يادداشت نه مذاكرات هسته اي است و نه مرور اخبار خواندني پيرامون آن. سخن بر سر اين است كه ولايت فقيه و نظام «امت- امامت» در اين 33 سال چگونه ابرقدرت ها را ذليل و بيچاره كرد؟ و چگونه محاسبه اي برتر، فوق محاسبات غرب را در ميدان عمل و آوردگاه اراده ها گذاشت؟ تا برسيم به پاسخ اين پرسش كه مختصات بصيرت به وقت فروردين 1391 كدام است؟ در يافتن پاسخ، از كلام مقتداي انقلاب كه تنها 40 روز پس از آغاز فتنه سهمگين 88 بيان شده، مدد خواهيم گرفت اما سزاوار است پيش از آن- به اعتبار عمق حكمت نهفته در همان كلمات- اين دعاي دائم پيامبر اعظم(ص) و ائمه معصومين(ع) را به خود متذكر شويم كه «اللهم ار ني الاشياء كما هي» يا «اللهم ار ني الاشياء كما هي ثم ارني الحق حقاً وارزقني اتباعه و ارني الباطل باطلا وارزقني اجتنابه». پروردگارا پديده ها را همان گونه كه هستند- و نه آن گونه كه در نگاه ظاهري و در بادي امر ديده مي شوند- به من نشان ده! پديده ها را «آن گونه كه هستند نه آن گونه كه مي نمايند» ديدن، يعني «لامؤثر في الوجود الا الله» را از عمق جان باور داشتن و به حضرت خليل الله و بالاتر از او به پيامبر اعظم و جانشينان معصوم ايشان(عليهم السلام) اقتدا كردن. اگر حصر شعب ابيطالب شكست و جاي محاصره، پيروزي هاي بدر و خيبر نشست، به بركت ايمان و اعتماد به وعده الهي بود؛ اگرنه، بي باوران نه در «شعب» تاب آوردند، نه در «احد»؛ و نه پيروزي بدر و خيبر به بركت بازوان آنان بود. ايمان و يقين، روشناي راه است كه اگر نبود، ظلمت جهل را تن پوش و چشم بند آدمي مي كند و به تعبير اميرمومنان «جاهل را پيدا نمي كني مگر در افراط يا تفريط». نور ايمان كه كم فروغ شد، آدمي با كمترين تهديد و حادثه و مصيبتي به ياس مي افتد يا به اندك موفقيت، چنان سرمست غرور مي شود كه ديگر خدا را بنده نيست. و... روح خدا خميني- رضوان الله تعالي عليه- عين عقلانيت و ايمان و تعبد بود كه در اوج هيجان پيروزي و فتح خرمشهر با تعبد و تذلل تمام فرمود «خرمشهر را خدا آزاد كرد». يعني كه خدايا پروا مي كنم در محضر لايزال تو موثري جز خود تو ببينم و «ما هرچه داريم از خداست». بيچاره تحليلگران سازمان سيا كه به محاسبات روتين عادت كرده اند و اين بار از پس پردازش داده ها و فهم مسئله- چه رسد به حل آن- بر نمي آيند.
پنجم مرداد سال 8138 مصادف با اعياد شعبانيه و در حالي كه آتش فتنه تازه تازه زبانه مي كشيد، گروهي از اعضاي سپاه ولي امر و خانواده هاي آنها به روال هرساله با مقتداي انقلاب ديدار كردند. ولي امر مسلمين كلام را درباره سكينه الهي آغاز كردند و سپس از «اعتماد» و «امام» و «بصيرت» گفتند. ايشان در همان روزگار پرالتهاب فرمودند: «ان شاءالله كه بر همه شماها اين اعياد مبارك باشد. مبارك بودن هم به اين است كه اولا دلتان ان شاءالله شاد باشد، روحتان برخوردار از آرامش و سكينه الهي باشد. همه وجودتان سرشار از اعتماد به خدا و توكل به خداي متعال باشد. اگر اينها شد، عيد به طور كامل براي شما مبارك است. سعي كنيم اينها را براي خودمان تدارك ببينيم، دلهايمان را شاد كنيم، جان هايمان را از سكينه الهي برخوردار كنيم. اعتماد به خدا را هم در وجود خودمان روز به روز بيشتر كنيم. ما به يك قول متعارف معمولي از سوي آدمي كه كار بدي از او نديده ايم، اعتماد مي كنيم؛ قرضي از او مي خواهيم، كاري دست او داريم، او به ما وعده مي كند كه بسيار خوب، من اين كار را براي شما انجام مي دهم. ما معمولا اعتماد مي كنيم، راه مي افتيم مقدمات كار را فراهم مي كنيم در حالي كه او يك انساني بيش نيست، ممكن است پشيمان بشود، ممكن است كسي راي او را بزند، ممكن است فراموش كند... ده جور يا ده ها جور احتمال تخلف اين وعده هست، ليكن ما اعتماد مي كنيم. خب، خداي متعال چه قدر وعده كرده است به مومنين؛ وعده نصرت، وعده هدايت، وعده تعليم. واتّقوالله و يعلّمكم الله. وعده حفظ و صيانت... البته اين وعده ها مطلق نيست، شروطي دارد. شروطش هم خيلي دشوار نيست، از دست ماها برمي آيد. دليلش هم اين است كه جاهايي كه به اين شروط عمل كرديم، خداي متعال به ما كمك كرد؛ نمونه اش جنگ تحميلي... آن روز همه صاحب نظران، همه تحليلگران، همه نخبگان به طور قاطع مي گفتند صدام در اين جنگ پيروز است و ايران شكست خورده است... در روزهاي سوم وچهارم جنگ چند تن از فرماندهان نظامي آمدند و گفتند هواپيماها، قطعه هاي زود تعويض دارند. ما اين قطعه ها را نداريم... يعني جمهوري اسلامي بعد از سي و يك روز مطلقا وسيله پرنده هوايي نظامي ديگر نخواهد داشت؛ خلاص! گفتند آقا! وضع جنگ ما اين است، برويد به امام بگوييد... كاغذ را گرفتم، بردم خدمت امام، جماران. گفتم آقا! اين آقايان فرماندهان ما هستند و مي گويند ما هواپيماهاي جنگي مان 61-51 روز و حداكثر 03 روز دوام دارد. امام نگاهي كردند، گفتند اين حرف ها چيست؟ شما بگوييد بروند بجنگند، خدا مي رساند، درست مي كند، هيچ طور نمي شود... امام فرمودند برويد همين ها را هرچي مي توانيد تعمير كنيد، درست كنيد و اقدام كنيد... همان هواپيماهاي نظامي كه قرار بود بعد از پنج شش روز به كلي از كار بيفتند، هنوز دارد كار مي كند... مهندسين ما در دستگاه هاي ذي ربط توانستند قطعات درست كنند، خلأها را پر كنند... اين توكل به خداست. اين، صدق وعده خداست... بعد از آغاز جنگ تحميلي هم ده ها بار- حالا اگر ريزهايش را بخواهيم حساب كنيم، بيش از اين حرف ها شايد بشود گفت اما حالا آن رقم هاي درشت را آدم بخواهد حساب كند- ما نصرت الهي را ديديم، كمك الهي را ديديم...».
آن روز مقتداي انقلاب همچنين دعوت به بصيرت و استقامت در تراز جناب عمار ياسر كردند و سپس فرمودند: «بنده بارها اين جبهه هاي سياسي و صحنه هاي سياسي را مثال مي زنم به جبهه جنگ. اگر شما تو جبهه جنگ نظامي، هندسه زميني در اختيارتان نباشد، احتمال خطاهاي بزرگ هست. براي همين هم هست كه شناسايي مي روند. يكي از كارهاي مهم در عمل نظامي، شناسايي است، شناسايي از نزديك، كه زمين را بروند ببينند، دشمن كجاست، چه جوري است، مواضعش چگونه است، عوارضش چگونه است، تا بفهمند چه كار بايد بكنند. اگر كسي اين شناسايي را نداشته باشد، ميدان را نشناسد، دشمن را گم بكند، يك وقت مي بينيد كه دارد خمپاره اش را، توپخانه اش را آتش مي كند به طرفي كه اتفاقا اين طرف، طرف دوست است نه طرف دشمن. نمي داند ديگر. عرصه سياسي عينا همين جور است. اگر بصيرت نداشته باشيد، دوست را نشناسيد، دشمن را نشناسيد، يك وقت مي بينيد آتش توپخانه تبليغات شما و گفت وشنود شما و عمل شما به طرف قسمتي است كه آنجا دوستان مجتمعند نه دشمنان... يكي از كارهاي مهم نخبگان و خواص، تبيين است. حقايق را بدون تعصب روشن كنند، بدون حاكميت تعلقات جناحي و گروهي بر دل آن گوينده. اينها مضر است. جناح و اينها را بايد كنار گذاشت. بايد حقيقت را فهميد...آدم گاهي مي بيند كه متاسفانه بعضي از نخبگان هم دچار بي بصيرتي اند، نمي فهمند، اصلا ملتفت نيستند...»
بصيرت به وقت فروردين 1139 يعني اقتدا به امام و شكستن قاب محاسبات و تحريكات و تحركات دشمن. يعني فاصله گذاري با يأس و دون همتي يا غرور و تعصبات باندي و هدفگذاري هاي قبيله اي و نگاه عبرت بين داشتن. تنها به بركت ايمان است كه مي توان رادارها و قواي قاهره مستكبران را شكست و بر جباران پيروز شد. براي شكستن در قلعه خيبر، بايد به علي بن ابيطالب عليه السلام اقتدا كرد. علي(ع) در شب پرمخاطره هجرت پيامبر(ص) و خوابيدن در بستر ايشان خطاب به آن حضرت فرمود: «امض بما ام رت فداك سمعي و بصري و سويداء قلبي و مرني بماشئت. انجام بده آنچه را كه بدان فرمان داده شده اي، فداي تو باد گوش و چشم و سويداي دلم، و امر كن آنچه خواهي».
محمد ايماني

با شناسايي و دستگيري 15 تروريست و جاسوس وابسته به موساد
وزارت اطلاعات طراحي رژيم صهيونيستي براي ترور يك دانشمند ايراني را خنثي كرد

روابط عمومي وزارت اطلاعات در اطلاعيه اي جزئيات بيشتري از شناسايي و دستگيري تروريست هاي وابسته به رژيم صهيونيستي را منتشر كرد.
متن كامل اين اطلاعيه به شرح ذيل است.
به دنبال اطلاعيه مورخ 22/1/1391 اين وزارتخانه در خصوص بازداشت تعدادي از جاسوسان و تروريست هاي وابسته به رژيم اشغالگر قدس، بخش ديگري از اطلاعات تكميلي را به استحضار ملت شريف ايران مي رساند:
1- در اين راستا تاكنون بيش از 15 نفر از عوامل عملياتي و پشتيباني اعم از دارندگان شناسنامه ايراني و اتباع بيگانه دستگير شده اند.
2- تعدادي از تروريست ها با مشاهده اشراف اطلاعاتي سربازان گمنام امام زمان (عج) بر بسياري از جزئيات سناريوي طراحي شده توسط موساد، لب به سخن گشوده و ضمن اعتراف صريح پيرامون ماموريت هايي كه به عهده آنها گذاشته شده، ابعاد ديگري از «ماموريت شيطاني» خود را بازگو نموده اند.
3- از جمله ماموريت هايي كه بازداشت شدگان به عهده داشته اند، شناسايي و ترور يكي از متخصصان كشورمان بوده است كه با عنايات الهي كليه عناصر مرتبط با اين ماموريت تروريستي دستگير شده و كليه تجهيزات همراه آنها كشف و ضبط گرديده است.
4- بمب گذاري در برخي تاسيسات زيربنايي كشور، ماموريت ديگر تعدادي از بازداشت شدگان بوده است كه ضمن شناسايي و دستگيري هسته هاي عملياتي آنان، محموله هاي آماده انفجار كه در پوشش ابزارآلات فني و به شكل كاملا حرفه اي ساخته شده، كشف و ضبط گرديده و دستگاه هاي ذي ربط نيز در جريان مقاصد شوم دشمن صهيونيستي قرار داشته اند.
5- از ديگر اطلاعات واصله، آگاهي يافتن از قصد دشمن براي انجام يكي از عمليات هاي تروريستي موردنظر، در روز 21 بهمن ماه سال گذشته بوده است.
انتخاب چنين روزي كه بيانگر عمق دشمني و رذالت رژيم منفور صهيونيستي نسبت به ملت شريف ايران است، در چهارچوب يك پروژه عمليات رواني و به منظور تحت الشعاع قرار دادن يوم الله 22 بهمن، و راهپيمايي هاي سراسري و با شكوه ملت سرافراز ايران صورت گرفته بود.
6- در خلال جمع آوري هاي گسترده اطلاعاتي كه منجر به شناسايي تيم هاي تروريستي وابسته به رژيم صهيونيستي گرديد، اطلاعات موثقي به دست آمد كه دلالت بر بهره برداري نامشروع و گسترده رژيم متجاوز صهيونيست از امكانات، تسهيلات، پوشش ها و نمايندگي هاي ديپلماتيك مستقر در خاك تعدادي از كشورهاي غربي پرمدعا مي باشد. مستندات رسوايي مدعيان دروغين حفظ امنيت بين الملل و حقوق بشر كه در واقع حاميان اصلي تروريزم بين المللي هستند، پس از رفع محذورهاي امنيتي و حفاظتي افشاء خواهد گرديد.
همچنين يك پايگاه جاسوسي- عملياتي در يك اقليم همجوار شناسايي و مستندسازي گرديده است. استقرار پرحجم سرويس موساد و بهره برداري مستقيم از آن منطقه عليه اتباع، امنيت و منافع جمهوري اسلامي ايران، از مجاري ذيربط پيگيري خواهد شد.
سربازان گمنام امام زمان(عج) ضمن تجديد عهد با آرمان هاي مقدس شهيدان انقلاب اسلامي و به ويژه دانشمندان شهيد عرصه علم و تكنولوژي كشورمان، از ملت شريف ايران مصرانه استدعا دارند در دعاهاي خويش، فرزندان مجاهد، گمنام و خاموش خود را همواره مورد عنايت قرار دهند.

سفر استاني! (گفت و شنود)

گفت: علاوه بر حاكم امارات، حاكم عربستان هم به حضور رئيس جمهور كشورمان در جزيره ابوموسي اعتراض كرده است!
گفتم: چرا؟! واسه چي؟!
گفت:خب حيوونكي ها حق دارند! از احمدي نژاد گله كرده اند كه چرا در سفرهاي استاني خود هنوز به عربستان و امارات سفر نكرده است!
گفتم: چيزي كه عوض دارد، گله ندارد. انشاءالله احمدي نژاد در سفرهاي بعدي خود به دو استان عربستان و امارات هم سفر مي كند.
گفت: ولي استانداران عربستان و امارات مي ترسند كه با توجه به تحولات و انقلاب هاي اسلامي منطقه تا چند ماه ديگر توسط مردم اين دو استان از پست استانداري عزل شده باشند.
گفتم: چه فرقي مي كند؟! چون بر فرض محال اگر تا سفر بعدي رئيس جمهور هم دوام بياورند و مثل حسني مبارك توسط مردم به درون قفس انداخته نشوند به احتمال زياد احمدي نژاد به روش مخصوص خود هر دو را عزل مي كند!

گلوبال ريسرچ: موضوع هسته اي بهانه است آمريكا از اقتدار جهاني ايران مي ترسد

سرويس سياسي-
پايگاه اينترنتي گلوبال ريسرچ در مطلبي به گزارش روزنامه نيويورك تايمز كه دليل تحريم ها عليه ايران را برنامه هسته اي مي دانست واكنش نشان داد.
اين پايگاه اينترنتي در مقاله اي به قلم استفان گوانز نوشت: ريك گلاداستون از گزارشگران روزنامه نيويورك تايمز در گزارشي نوشته است اعمال تحريم ها عليه ايران با هدف مجازات كردن اين كشور بر سر فعاليت هاي غني سازي اورانيوم، مردم عادي اين كشور را هدف قرار داده است اما از آنجا كه ايران مظنون به دنبال كردن برنامه تسليحات هسته اي مخفيانه است بايد براي رها كردن اين فعاليت هاي خود تحت تحريم قرار گيرد. برخلاف نظر اين گزارشگر روزنامه نيويورك تايمز، غرب واقعاً بر اين باور نيست كه تهران برنامه تسليحات هسته اي مخفيانه اي را دنبال مي كند.
گلوبال ريسرچ با تصريح بر اينكه شانزده سازمان اطلاعاتي آمريكا بر اين باورند كه ايران برنامه تسليحات هسته اي خود را سالها پيش رها كرده است افزود: جيمز كلاپر رئيس سازمان اطلاعات ملي آمريكا گفته است هيچ مدركي دال بر اين كه ايران تصميم به توليد تسليحات هسته اي داشته باشد، وجود ندارد. ديويد اچ. پترائوس مدير سازمان سيا و ديگر مقامات بلندپايه اين كشور از جمله لئون پانتا وزير دفاع و مارتين دمپسي رئيس ستاد مشترك ارتش آمريكا نيز اظهارات مشابهي داشته اند. يكي از مقامات اطلاعاتي بلندپايه سابق آمريكا نيز مي گويد حتي سازمان اطلاعات اسرائيل، موساد نيز با نظر آمريكايي ها درباره برنامه تسليحات هسته اي ايران موافق است. پس برخلاف ادعاهاي مكرر مبني بر اين كه غرب مظنون به تلاش ايران براي دنبال كردن برنامه تسليحات هسته اي است، هيچ يك از مقامات آمريكايي و نهادهاي اطلاعاتي اسرائيلي بر اين باور نيستند.
اين پايگاه اينترنتي با اشاره به موضوع غني سازي اورانيوم توسط ايران درباره اختلاف نظرات پيرامون اين موضوع خاطرنشان كرد: اين اختلاف نظرات به دو دليل مطرح شده است. نخست آنكه در اختيار داشتن صنعت انرژي هسته اي غيرنظامي از لحاظ اقتصادي ايران را تقويت مي كند و غني سازي اورانيوم در داخل اين كشور به آن منبع مستقلي از سوخت هسته اي مي دهد. اگر ايران براي تأمين سوخت راكتورهاي خود به اورانيوم غني شده غرب وابسته باشد، اين كشور تا ابد تحت سلطه كشور متخاصمي مانند آمريكا قرار خواهد داشت. علاوه بر آن، نگراني از مسئله امنيت انرژي، كشورهاي تركيه، عربستان سعودي، ويتنام و كره جنوبي را بر اين داشته است كه آنها نيز بر مخالفت آمريكا با اجازه دادن به هر كشوري براي توليد سوخت هسته اي براي خودش، تأكيد كنند. دوم آنكه غني سازي اورانيوم مي تواند ايران را در صورت لزوم سريعاً به توانايي ساخت تسليحات هسته اي برساند. خصومت بلند مدت واشنگتن نسبت به ايران مستقل، در واقع دليل خوبي براي توضيح اين موضوع است كه چرا اين كشور ممكن است به دنبال تقويت راههاي دفاع از خود باشد. گلوبال ريسرچ تصريح كرد: دليل اصلي تحريم ها عليه ايران به اين موضوع برمي گردد كه ايران در حال توسعه با سياست هاي خارجي مستقل در زمينه هاي اقتصادي و انرژي تهديدي است بر نظم يكسويه سياسي در جهاني كه آمريكا هيچ رقيبي نداشته باشد.
اين مقاله اضافه كرد: «ايران نه به دليل تهديد براي به مخاطره انداختن امنيت ديگران با تهديد مقابله فيزيكي مواجه است بلكه تأكيد اين كشور بر حق حاكميت خود تهديدي بر استيلاي مالي و برتري جويي نامحدود شركت هاي غربي در منطقه خاورميانه است».

مذاكرات آمريكا و عراق درباره ميزباني نشست ايران و 1+5 در بغداد

وزير امور خارجه عراق و سفير آمريكا در بغداد به منظور بررسي مقدمات نشست ايران و 1+5 در بغداد با يكديگر ديدار و گفت وگو كردند.
در اين ديدار هوشيار زيباري گفت كه كشورش آماده استقبال از كشورهاي شركت كننده در اين كنفرانس است كه از اهميت ويژه و جدي برخوردار است.
وي ادامه داد: نقش عراق در اين كنفرانس تنها ميزباني است كه اين امر نقش مثبت اين كشور را در منطقه براي يافتن راه حل هاي مثبت براي همه طرف ها، تقويت مي كند.
در اين نشست نتايج كنفرانس سران كشورهاي عربي كه 29 مارس در بغداد برگزار شده بود نيز مورد بحث و بررسي قرار گرفت.
به گزارش ايسنا، جيمز جفري نيز در سخناني با اشاره به موفقيت ديپلماتيك عراق و گرايشات سياسي آن در ايفاي نقش حياتي در تعامل با حوادث منطقه و جهان، به بررسي روابط دوجانبه و نشست هاي كميته هماهنگي عراق و آمريكا پرداخت.
به دنبال تعيين بغداد به عنوان محل برگزاري دور دوم نشست ايران و 1+5 در خصوص برنامه هسته اي ايران، سوم خرداد با نظر ايران به عنوان زمان برگزاري اين دور از نشست مشخص شد.
اين در حالي است كه دور اول اين نشست شنبه گذشته در اسلامبول تركيه برگزار شد.

فايننشال تايمز خبر داد
آمادگي غربي ها براي لغو برخي تحريم ها در بغداد

روزنامه انگليسي فايننشال تايمز در تحليلي تاكيد كرد كه غرب در حال آماده كردن خود براي لغو برخي تحريم ها در مذاكرات بغداد است.
«جيمز بليتس» و «دانيل دامبي» روز دوشنبه 28 فروردين 1391 (16 آوريل 2012) طي مقاله اي مشترك در فايننشال تايمز نوشتند: «موضوعي كه قدرت هاي غربي بايد به زودي راجع به آن تصميم بگيرند اين است كه اگر ايران گامي در مذاكرات بغداد بردارد، آنها چه كاري بايد انجام بدهند».
اين دو ادامه دادند: «انگليس، آمريكا و فرانسه اعلام كرده اند اگر ايران برنامه غني سازي خود را رها نكند، تحريم ها عليه اين كشور را لغو نخواهند كرد. در عين حال برخي ديپلمات هاي غربي تصديق كردند اگر ايران پيشنهادي را درخصوص كاهش تعدادي از فعاليت هاي خود مطرح كند، آمريكا و متحدانش ممكن است مجبور شوند لغو برخي تحريم ها را بررسي كنند».
به نوشته فايننشال تايمز، يك مقام ارشد آمريكايي دراين باره گفت: «ما امروز پيش بيني نمي كنيم تحريمي لغو شود، زيرا فقط زماني بايد بررسي اين موضوع شروع شود كه اقدامات ملموس كافي در اين زمينه وجود داشته باشد، اقداماتي كه تضمين كنند تغييراتي بوجود خواهد آمد».
اين مقاله فايننشال تايمز نشان دهنده آن است كه كشورهاي عضو گروه 1+5 هنوز درباره گام هاي بعدي خود در مقابل واكنش ها و اقدامات ايران تصميم نگرفته اند، اما به لحاظ راهبردي قانع شده اند كه اين گام ها بايد شامل كاهش برخي تحريم ها باشد. گفتني است عقب نشيني از تحريم ها و لغو آنها پيشنهادي است كه از سوي دكتر جليلي در گفت وگوهاي روز شنبه خطاب به كاترين اشتون مورد تاكيد قرار گرفت.
بنابراين گزارش ايران و 1+5 توافق كرده اند كه دور بعدي مذاكرات را روز 3 خرداد (23 مه) در بغداد برگزار كنند.

ما مي نويسيم طنز تو بخوان مصيبت... بگو نيش گزنده! (خبر ويژه)

«طنز گزنده روزگار اين است كه سازمان مجاهدين خلق توسط دولتي از عراق رانده مي شود كه پس از حمله آمريكا به عراق روي كار آمد».
اين مطلب را پايگاه اينترنتي پژواك وابسته به گروهك تروريستي منافقين منتشر كرد و ضمن بد و بيراه گفتن به زمين و زمان نوشت: دولت جديد عراق مثلاً تحفه دموكراسي غرب بود و قرار بود الگوي طرح خاورميانه بزرگ باشد! عمده سران رژيم عراق همچون حكيم و مالكي و طالباني و مقتدا صدر، پس از حمله غرب درعراق مستقر شدند اما با رژيم ولايت فقيه همراهي كردند و نهايتاً كار به جايي رسيد كه با تصميم خروج نيروهاي آمريكا توسط دولت اوباما، مجموعه خطاهاي استراتژيك دولت بوش در حمله به عراق كامل شد و عراق به عمق استراتژيك رژيم اسلامي ايران و حوزه مانور سردار قاسم سليماني تبديل شد.
سايت وابسته به منافقين مي نويسد: دولت آمريكا در گام بعدي عقب نشيني سياسي- نظامي از باتلاق عراق، مسئوليت اردوگاه اشرف را به دولت مالكي سپرد و آنها هم حكم به اخراج سازمان دادند. سازمان همچنين از سوي جيش المهدي مقتدا صدر و سپاه بدر عمار حكيم و تيپ نيروهاي ويژه امنيتي دولت مورد تهديد است. لب مرز هم نيروهاي رژيم اسلامي به كمين نشسته اند. سؤال اين است كه چرا سازمان بايد همچنان در ليست تروريستي ابرقدرت جهان قرار گيرد؛ سازماني كه 30 سال است عامل هيچ تخاصم و تهديدي براي آمريكا نبوده و به افشاي برنامه هسته اي رژيم كمك كرده است؟
در همين حال «جرميا گولكا» (وكيل وزارت دادگستري آمريكا در دولت بوش و عضو مؤسسه تحقيقات دفاع ملي RAND) به شبكه تلويزيوني «ريل نيوز» گفت: بزرگ ترين اشتباه سازمان مجاهدين [منافقين] خيانت به ملت خود بود. مردم ايران اين سازمان فرقه اي را خائنانه مي شناسند كه با شروع كننده جنگ عليه ايران هم پيمان شدند و حتي پس از اعلام آتش بس و پايان جنگ، دست به حمله عليه ايران زدند.
وي مي افزايد: در آمريكا فقط تندروهايي كه طرفدار حمله به ايران هستند، از اين سازمان تروريستي حمايت مي كنند. آنها وقتي ديدند كاري از صدام برنمي آيد، به نيروهاي نظامي آمريكا دل بستند و هراس از ايران هسته اي را در دنيا پراكندند. مطالبي كه آنها عليه برنامه هسته اي ايران در رسانه ها منتشر كردند، از اسرائيل گرفته بودند.

همه آدم هاي نفرين شده سازمان «سيا» (خبر ويژه)

«گروه هاي مخالف رژيم نفرين شده اند و نمي توانند دور هم جمع شوند».
سايت ضدانقلابي «بامداد خبر» با طرح موضوع فوق به مرور كارنامه برخي فعالان اپوزيسيون پرداخته و هر كدام آنها را مسئله دار توصيف كرد. به نوشته اين پايگاه اينترنتي «شهريار آهي سلطنت طلب كه زماني آموزگار رضا پهلوي بوده و حالا جايگاه خود به عنوان مشاور رضا پهلوي را از دست داده، زماني مي كوشيد اپوزيسيون را زير يك سقف آورد. او جايگاه خود را از دست داد و اكنون مي كوشد بخشي از نيروهاي جمهوري خواه و قومي و اصلاح طلب را گردهم آورد اما تلاش او در استكهلم شكست خورد. او متهم به همكاري با سازمان سيا شده است».
بامداد خبر در ادامه درباره اردشير اميرارجمند مي نويسد: سخنگوي شوراي هماهنگي سبز هر چه بيشتر گذشت، كمتر توانست به عنوان سخنگوي سبزها جلوه كند. او كه متن سخنانش در ديدار با مقامات كنسول گري آمريكا در استانبول توسط ويكي ليكس افشا شد نتوانسته است نيروهاي فراواني را زير چتر شوراي هماهنگي اش گرد آورد و اين نتوانستن از مدتي به بعد بيشتر صورت نخواستن به خود گرفته است. به نظر مي رسد اردشير اميرارجمند كه سخنگوي شورايي است كه كسي اعضايش را نمي شناسد نه تنها تمايلي به ايفاي نقش در راستاي اتحاد مخالفين ندارد بلكه خود و شورايش يكي از موانع اصلي اين اتحاد نيز هستند. او كه دولت فرانسه سخت در حفظ جان او مي كوشد مدتي است كه چندان در عرصه عمومي و رسانه ها ظاهر نمي شود، طرفه آنكه از سويي مورد هجوم اصلاح طلبان قرارگرفته است؛ صادق خرازي سفير سابق ايران در فرانسه اخيرا بدون نام بردن، به سختي امير ارجمند را نواخت و تا جايي پيش رفت كه تلويحا او را در خدمت دستگاه هاي جاسوسي بيگانه خواند، و از سوي ديگر در حلقه دروني خود نيز دچار مشكل است. برخي شايعات از اختلافات عميق ميان حمزه غالبي، اميرارجمند و رجب علي مزروعي حكايت دارند.
بامداد خبر با برشمردن برخي افراد مشابه (رضا پهلوي، محسن سازگارا، حسن شريعتمداري و....) نتيجه گرفت كه هر كدام از اين افراد نقطه ضعف ها و مسائل خود را دارند و بنابراين اپوزيسيون نفرين شده است.

بازنده اصلي مذاكرات اسلامبول اسرائيل بود (خبر ويژه)

غرب پس از 15 ماه جنگ تبليغاتي عليه ايران دريافته كه نشستن پاي ميز مذاكره بهتر از تهديد است.
پايگاه اينترنتي «ميدل ايست آن لاين» با ارائه اين تحليل خاطرنشان كرد: كشورهاي غربي خوب مي دانند كه مذاكره بسيار كم هزينه تر از تهديد و مفيدتر از اعمال تهديد است. آنها اين بار قبول كردند دور از درگيري و تهديد پاي ميز مذاكره با ايران بنشينند.
اين پايگاه اينترنتي اضافه كرد: فعلا غرب در مذاكرات اسلامبول و در مقابل ايران يك قدم عقب نشيني كرده و پذيرفته تا مذاكرات سازنده اي داشته باشد. ايران در حالي كه در برنامه هسته اي خود كوتاه نيامده و زيربار توقف غني سازي نرفته، تا اينجا به يك پيروزي مهم دست يافته است.
روزنامه ايتاليايي ايل فوليو هم، مذاكرات اسلامبول را به نفع ايران دانست و نوشت: مذاكرات مذكور صرفا به نفع ايران تمام شده است. ايران موفق شد با بهره برداري از بحران خاورميانه، از موضع قدرت در مذاكرات هسته اي شركت كند.
از سوي ديگر روزنامه كوريره دلاسرا با بيان اينكه ايران حاضر به توقف غني سازي 20 درصد نيست، از قول ناحوم بارنه روزنامه نگار صهيونيست نوشت: نتانياهو متوجه شده تهديد مستمر به حمله عليه ايران باعث شده قيمت نفت افزايش يابد، ايراني ها به فعاليت هاي غني سازي ادامه دهند و نفرت از اسرائيل بيشتر شود. بنابراين او بعد از اين سكوت خواهد كرد و فعلا منتظر است كه مذاكرات به كجا منتهي شود.
اما روزنامه انگليسي گاردين از زاويه ديگري به مذاكرات پرداخت و نوشت: شايد دستاورد اين گفت وگوها به ظاهر چندان چشمگير نباشد اما وقتي بستر اين تحول را مدنظر قرار دهيد، متوجه خواهيد شد كه همين مقدار پيشرفت هم چندان ناچيز نيست. همين كه سايه بحران و تنش فروكش كرده را بايد غنيمت شمرد و پيشرفت قابل توجه برشمرد.
اين روزنامه مي افزايد: تنها طرف هايي كه بازنده اين مذاكرات هستند، غايبان ميدان هستند. 6 كشور و ايران در نشست اسلامبول، اسرائيل را محدود كردند و شايد اسرائيل تنها بازنده است.

اسرائيل: از عراق جديد و متحد ايران مي ترسيم (خبر ويژه)

سفير اسبق رژيم صهيونيستي در سازمان ملل مي گويد دولت عراق از زمان سرنگوني رژيم بعث به هم پيمان ايران تبديل شده و اين براي اسرائيل وحشت آفرين است.
به گزارش القدس العربي، دوري گلد گفت: اسرائيل شديدا نگران است كه عراق در كنار لبنان و سوريه به دشمن تازه عليه تل آويو تبديل شود و به گروه كشورهاي حامي مقاومت بپيوندد. عراق از سال 2003 كه آمريكا به آن حمله كرد و رژيم بعث در آن سرنگون شد تهديدي براي اسرائيل محسوب نمي شد اما اكنون با خروج نيروهاي آمريكايي و افزايش نفوذ ايران و گسترش روابط بغداد- تهران، تل آويو از اين مي ترسد كه عراق به دشمني جديد در خاورميانه آن هم در چارچوب نقشه مقاومتي كه ايران در منطقه ترسيم كرده تبديل شود.
دكتر گلد مي گويد: چگونه مي توانيم به عراق پس از عقب نشيني نيروهاي آمريكايي اميدوار باشيم در حالي كه خوب مي دانيم از حالا به بعد نقش عراق در خاورميانه همسو با ايران تعيين مي شود. به خصوص كه پس از حمله آمريكا به عراق در سال 2003 و صعود احزاب شيعي به هسته اصلي قدرت در اين كشور نقش ايران افزايش يافت. ايران توانست پس از سقوط صدام حسين حضوري موثر داشته باشد و از پشت پرده بسياري از هم پيماني ها را شكل دهد كه منجر به تشكيل دولت اسلامگرا شد.
سفير اسبق اسرائيل در سازمان ملل ضمن ابراز نگراني نسبت به اينكه هواپيماهاي نظامي فروخته شده به عراق از سوي آمريكا به ايران راه پيدا كند، نسبت به دوستي و اتحاد محور تهران- بغداد هشدار مي دهد و مي گويد: اسرائيل پس از خروج نيروهاي آمريكايي از عراق مجبور است استراتژي خود را در خاورميانه تغيير دهد. در فاصله سال هاي 1980 تا 1988 كه جنگ ايران و عراق جريان داشت، ايران تنها لبنان را در منطقه داشت. ولي از زماني كه رژيم صدام ساقط گرديد بغداد به هم پيمان ايران تبديل شد و حالا ايران تنها اردن را در منطقه پيش روي خود مي بيند و به آن دولت نيز فشار مي آورد تا جلوي نفوذ ايران را در منطقه نگيرد. ايران از اين طريق مي تواند جبهه شرقي اسرائيل را به طور كامل محاصره كند.

از ديوار ارباب ما بالا رفتي حالا هم پس كله ما مي زني؟! (خبر ويژه)

به دنبال سلسله مقالات عباس عبدي در اعتراض به جنبش سبز و عواقب منفي آن براي اصلاح طلبان، گويانيوز واكنش نشان داد.
گويانيوز در مطلبي كه از سوي يك عضو فراري حلقه كيان (مجيد محمدي) نوشته شده، احزاب اصلاح طلب را احزاب فولكس واگني توصيف كرد و نوشت: سبزها همه انتقادات عباس عبدي را وجوه مثبت خود مي دانند و مي خواهند بحران هاي سياسي در جمهوري اسلامي افزايش يابد و حكومت فرو بريزد.
همكار روزمزد راديو فردا (ارگان سازمان سيا) تصريح مي كند: آقاي عبدي كه روزي از ديوار سفارت آمريكا بالا رفت، حالا شده است طرفدار افزايش توانمندي و اعتبار و مشروعيت حكومت، كه خود در زاده شدن آن نقش داشته است... او مجبور به خانه نشيني شده و غم دوره اي را مي خورد كه از اعضاي سردبيري روزنامه سلام بود و تصميم مي گرفت چه كسي بنويسد و چه كسي ننويسد، كدام جمله چاپ شود يا نشود. اگر همه فراموش كرده باشند هم نسلان عباس آقا فراموش نكرده اند كه وي روزي معاون دادستان كل كشور بوده است، در دوره اي كه مخالفان را در زندان به صلابه مي كشيدند.
گويانيوز بدون اشاره به وضعيت فرو ريخته و شكست خورده فتنه گران و ظاهرا براي دلگرمي چند ورشكسته فراري و پناهنده مي نويسد؛ بزرگترين موفقيت(!!) جنبش سبز در بحران سازي براي جمهوري اسلامي است و اينكه باعث شدند بخشي از وفاداران به حاكميت اخراج شوند.
يادآور مي شود عبدي پس از حضور خاتمي در انتخابات مجلس، از اين كار دفاع كرده و طي چندين مقاله، آشوب طلبي ناكام فتنه گران را كه منجر به انزواي بيشتر افراطيون و زير سؤال رفتن ادعاي اصلاح طلبي شده بود، محكوم كرد.
نوشته گويانيوز، به قلم يك عضو سابق حلقه كيان ضمن اينكه از ماهيت كاريكاتوري فتنه آمريكايي اسرائيلي 88 خبر مي دهد، بار ديگر به ماهيت برانداز فتنه سبز تاكيد مي ورزد و روشن مي سازد كه بقاياي اين جريان بايد به چشم مهره سرويس هاي بيگانه نگريسته و در قرنطينه و انزوا باشند.

شاخي كه اپوزيسيون در دقيقه 90 خورد (خبر ويژه)

«كاري كه بعضي اصلاح طلبان به واسطه شركت در انتخابات مجلس با جنبش سبز و اپوزيسيون كردند، شاخي است كه نمايان شده و مخالفان را دوشقه كرده است.»
شبكه صهيونيستي بالاترين با انتشار اين تحليل نوشت: اقدام خاتمي در راي دادن و شركت در انتخابات، مخالفان را شقه شقه كرد و شايد كاري در جهت كوتاه كردن نفوذ اپوزيسيون خارجي بود. اصلاح طلبان لابد فرض كرده اند كه اپوزيسيون خارجي با قطع اميد از حمايت كشورهاي غربي به لاك سي ساله خود بازمي گردد. با اين اوصاف انتخابات رياست جمهوري آينده، مسلخ جنبش سبز است.
اين پايگاه اينترنتي همچنين معتقد است: شاخي كه با راي دادن برخي اصلاح طلبان در انتخابات مجلس نمايان شد، برخلاف بيانيه و سخنان بعدي خاتمي بود. آن اقدام برجسته تر از آن است كه بشود آن را با زيورآلات مصلحت كشور و مردم پوشاند. آقاي خاتمي در شرايط نافرماني مخالفان و در آخرين لحظه، كشتي نجاتي براي خود و گروهي از اصلاح طلبان ساخت.