(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


سه شنبه 26 اردیبهشت 1391 - شماره 20209 

هرچه بايد درباره وام ازدواج بدانيد
نگاهي اجمالي به ميزان تأثير پذيري زنان امروز از زندگي حضرت فاطمه (س)
معلم بزرگ ترين مبارزان راه حق و عدالت
تك فرزندي مشكلي كه گريبان جامعه را مي گيرد



هرچه بايد درباره وام ازدواج بدانيد

برخلاف سال هاي پيش كه بايد براي دريافت وام ازدواج به بانك هاي متعددي مراجعه مي كرديد و مدتها در صف انتظار باقي مي مانديد، درحال حاضر به طي اين روند طولاني نيازي نيست و وام ازدواج در كمتر از 10 روز به دست شما مي رسد، اگرچه براي دريافت آن روال ساده تري طراحي شده است.
شرايط و دستورالعمل اخذ وام ازدواج داراي دو وجه عمومي و اختصاصي است.
شرايط دريافت كننده تسهيلات
دارا بودن تابعيت كشور جمهوري اسلامي ايران دراين باره يك اصل است. همچنين به هريك از زوجين مبلغ 30ميليون ريال تسهيلات ازدواج تعلق مي گيرد.
كليه شهروندان ايراني خارج از كشور كه گواهي ازدواج آنها توسط سفارت جمهوري اسلامي ايران در خارج از كشور صادر شده، قادر به ثبت نام بوده و گواهي ازدواج آنها كه ممهور به مهر كنسولگري ايران در كشور مذكور است به عنوان سند ازدواج تلقي مي شود.
اقرارنامه ازدواج يا هر مدرك مشابه كه در ساير اديان رسمي توسط مراكز اقليت هاي ديني در داخل كشور مورد تأييد قرار گيرد، معادل عقدنامه تلقي شده و اين متقاضيان نيز قادر به ثبت نام خواهند بود.
تسهيلات قرض الحسنه ازدواج فقط يك بار به متقاضيان پرداخت مي شود و متقاضيان تسهيلات قرض الحسنه ازدواج فقط از تاريخ وقوع عقد تا پايان سال بعد فرصت استفاده از تسهيلات موصوف را دارند.
اصل و كپي سند ازدواج، اصل و كپي كليه صفحات شناسنامه هاي زوجين، اصل و كپي شناسنامه هاي ضامنين، اصل و كپي كارت ملي (موقت يا دايم) زوجين، اصل و كپي كارت ملي (موقت يا دايم) ضامن، كد پستي 10 رقمي و آدرس كامل محل سكونت زوجين و كد رهگيري 10 رقمي دريافت از سايت پس از مرحله ثبت نام، مدارك لازم براي دريافت اين تسهيلات است.
شرايط ضامن
اما ضامن دريافت كننده تسهيلات هم بايد شرايطي داشته باشد. چنانچه متقاضي دريافت تسهيلات ازدواج، كارمند رسمي يا پيماني دولت، نيروي نظامي و انتظامي، نهادها و موسسات عمومي (نظير شهرداري و بنياد، كميته امداد، هلال احمر) باشد، ارائه گواهي تعهد كسر اقساط از سازمان مربوطه به همراه ارائه فيش حقوق و حكم كارگزيني و در صورتي كه مانده حقوق نامبرده كفايت كند، نيازي به اخذ ضامن نيست.
درغير اين صورت ضمانت يك نفر كارمند رسمي، پيماني، بازنشسته دولت، نيروي نظامي و انتظامي، نهادها و موسسات عمومي (نظير شهرداري و بنياد، كميته امداد، هلال احمر)، كارگر يا كارمند شركت هاي توليدي صنعتي بزرگ و فعال، با ارائه آخرين فيش حقوقي و حكم كارگزيني و الزامي است.
همچنين ضمانت يك نفر كاسب داراي پروانه كسب كه در زمان اعطاي تسهيلات داراي فعاليت اقتصادي داير باشد يا ضمانت يك نفر دارنده حساب جاري فعال و خوش حساب كه به تاييد و تشخيص شعبه پرداخت كننده رسيده باشد، مورد قبول است.
در مورد متقاضيان تسهيلات در مناطق روستايي، ضمانت يك نفر ساكن روستا كه اهليت و صلاحيت وي توسط شوراي اسلامي روستا تاييد شود قابل قبول است.
روش ثبت نام
كليه متقاضيان وام ازدواج كه واجد شرايط فوق هستند، ابتدا بايد از طريق سايت ve.cbi.ir ثبت نام كرده و فرم مربوطه را تكميل كنند كه در صورت موفقيت آميز بودن مراحل ثبت نام، يك كد رهگيري 10 رقمي كه كاملا محرمانه است، به شخص ثبت نام كننده داده مي شود.
متقاضيان موظف هستند ظرف مدت 3 الي 4 روز جهت اطلاع از وضعيت ثبت نام خود و همچنين نام شعبه مربوطه جهت مراجعه براي اخذ وام ازدواج، به همين سايت مراجعه كرده و در صورتي كه شعبه عامل اعطاي وام براي متقاضي تعيين شده باشد، بايد با در دست داشتن مدارك موردنياز، ظرف مدت زماني كه از طرف سايت اعلام مي شود، به شعبه مربوطه مراجعه كرده و نسبت به اتمام مراحل اخذ وام اقدام كنند.
مدت بازپرداخت تسهيلات و كارمزد
مدت بازپرداخت تسهيلات 36 ماهه با اقساط مساوي بوده و سررسيد اولين قسط، يك ماه پس از پرداخت تسهيلات است. نرخ كارمزد تسهيلات قرض الحسنه ازدواج 4 درصد تعيين شده است.
درخواست كنندگان تسهيلات بايد دقت كنند كه در صورت عدم مراجعه به شعبه مربوطه در مدت زمان تعيين شده، اطلاعات ثبت نامي آنها حذف خواهد شد.

 



نگاهي اجمالي به ميزان تأثير پذيري زنان امروز از زندگي حضرت فاطمه (س)
معلم بزرگ ترين مبارزان راه حق و عدالت

درسال هاي اخير بويژه طي 7- 8 سال گذشته، از سوي عوامل بيگانه يا برخي محافل و افراد ساده انديش و بعضاً مغرض جامعه، در رابطه با نقش زن مباحث و نظراتي مطرح شده است كه گاهي حتي طرفداران واقعي حقوق زن را نيز، متعجب و در مرز ترديد و تشكيك قرار داده است. در اين رابطه مي توان افراد مورد نظر را در سه طبقه كلي به شرح ذيل دسته بندي كرد:
گروه اول را فرصت طلباني تشكيل مي دهند كه با تكيه و تاكيد بر نگرشي كاملاً فمنيستي و البته بسيار زيركانه و با ظرافت، به هدايت اين جريان پرداخته و خود را در حالي مدافع حقوق زنان معرفي مي كنند كه اعمال و رفتارشان، حكايت از ارتباط آنان با جريانات پشت پرده و مجريان پروژه تهاجم فرهنگي دارد.
گروه دوم شامل آن دسته از افراد مي شوند كه مصاديق يا زمينه هاي انحراف، از قبل در آنان وجود داشته و تحت تأثير فضاي آزاد و مسمومي كه طي اين سالهاي ايجاد شده، به حمايت از گروه اول پرداخته و براين باورند كه واقعاً در گذشته حقوق آنان ضايع شده و اينك فرصت براي احقاق اين حقوق فراهم گشته است.
درگروه سوم آن دسته از افراد را مي توان قرارداد كه تحث تأثير تبليغات گسترده گروه اول و دوم و با غفلت از درسهاي ارزشمند زندگي اسوه هاي بزرگ جهان اسلام، مانند حضرت فاطمعه زهرا (س ) و دخت گراميش حضرت زينب (س)، قدرت تفكيك و تميز واقعيت از توطئه و فريب را از دست داده اند و به عبارت ديگر به علت تساهل و تسامح متوليان نظام فرهنگي كشور در اطلاع رساني مناسب، دچار انحراف شده اند.
اما بايد ديد كه واقعيت چيست و ظهور اين تفكرات از كجا نشأت گرفته است.
اگر بخواهيم واقع بينانه به موضوع بپردازيم، بايد بپذيريم كه درطول تاريخ همواره حقوق زنان مورد ظلم و تعدي قرارگرفته و در بسياري از موارد ناديده انگاشته شده است، اما اين ظلم و تعدي در دوره هاي مختلف داراي فراز و نشيب هاي فراوان بوده و گاهي نيز متناسب با زمان و شرايط آن، در نوع و شكل كار تغيير ايجاد شده است.
براي درك بهتر اين موضوع ابتدا بايد به سوألات ذيل پاسخ و سپس مصاديق تضييع حقوق زنان را تبيين نماييم.
ضرورت و چگونگي حضور زن در جامعه :
همانگونه كه اشاره شد، بيان ميزان ضرورت و چگونگي حضور زن در جامعه، قبل از هر چيز مستلزم پاسخگويي به سوالاتي است كه مي توانند، شرايط و حدود اين نقش آفريني را مشخص نمايد .
1- تساوي حقوق زن و مرد در اسلام و ساير اديان شامل چه موضوعاتي است؟
2- آيا همه موارد از مصاديق واقعي تعدي به حقوق زنان محسوب مي شود، يا تفسير نادرست از حقوق زنان ارايه شده است؟
3- پيامدها و آثار و تبعات ايجاد وضعيت يكسان و مساوي براي نقش آفريني مشابه توسط زن و مرد در جامعه چه خواهد بود؟
4- آيا اين امكان وجود دارد كه در همه موارد تساوي به معناي مطلق آن رعايت شود؟
5- اين توهم كه نظام اسلامي با همه تفاسير جديد، موافق و يا مخالف است و نمي خواهد يا نمي تواند حقوق زنان را رعايت كند از كجا ناشي شده است؟
6- اصولاً باتوجه به وظايف مرد براي تامين مخارج زن و ساير اعضاي خانواده، چه ضرورتي وجود دارد كه زن نفش مهم و اساسي خود را در خانواده رها ساخته و فرصت كار خارج از خانه را از كساني كه براساس اراده الهي مسئوليت اين كار را برعهده دارند، سلب نمايد؟
7- و سر انجام اينكه، چه چيزي سبب شده كه برخي زنان ما اتكاء به الگوهاي برتر اسلامي همچون حضرت فاطمه زهرا (س) و يا حضرت زينب (س) و ديگر اسوه هاي اسلامي را فراموش نمايند ؟
براي پاسخ به اين پرسش ها لازم است ابتدا نگاهي اجمالي داشته باشيم به نقش و جايگاه زن درجامعه از ديدگاه اسلامي و سپس پاسخ سوالات فوق را مورد توجه قرار دهيم.
حدود و ضرورت حضور زن در جامعه از نگاه اسلام:
دين مبين اسلام پيوسته به دو جنس زن و مرد بعنوان دو موجود مكمل يكديگر و نه جانشين يكي براي ديگري نگريسته و علي رغم تمام تفاوت هاي روحي، جسمي، عاطفي و فيزيولوژيكي كه خداوند در وجود آنها قرارداده، براي هر د و جنس بعنوان يك انسان، حقوق مساوي و عادلانه قائل بوده است.
درواقع اسلام هردو موجود رابه يك اندازه شايسته رفتار و برخورد انساني دانسته و برتري هر يك بر ديگري را تنها به ميزان تقواي هركدام مشروط نموده است و لذا با اطمينان مي توان گفت كه اسلام تنها مدعي واقعي رعايت حقوق زن در اجنماع است، زيـــرا با نگرشي جامع و آينده نگرانه. تمام ضمانت هاي لازم را براي رعايت و تداوم حقوق زن پيش بيني نموده است.
دراين باره خداوند در آيه 228 سوره بقره مي فرمايد: كه زنان به همان اندازه كه در جامعه مسئوليت دارند بايد از حقوق اجتماعي برخوردار باشند و در ديگر آيات از جمله آيه 71 سوره توبه و آيه 32 سوره نساء نيز براين موضوع تاكيد مي كند.
اولين نكته اي كه مي توان از معنا و مفهوم اين آيات استنباط نمود، اين است كه اصولاً اسلام با شركت زنان در كارهاي اجتماعي مخالف نيست، اما طبيعي است براي اين مشاركت متناسب باشرايط هر كدام، حد و مرزي قائل شده است، همچنان كه در وصاياي حضرت علي (ع) به امام حسن (ع) آمده است كه« زن را در كاري كه با مقام وي سازگار نيست دست مده كه زن گل خوشبو است نه قهرمان ».
حضرت امام (ره) نيز در اين رابطه مي فرمايند: دراسلام بعضي از احكام خاص مرد و بعضي خاص زن است نه اين كه اسلام نسبت به زن و مرد فرقي گذاشته باشد، زن و مرد، همه آزادند كه دانشگاه بروند، رأي بدهند و راي بگيرند ، تمام معاملات آنها به اختيار خودشان است و مي توانند بسياري از شغل ها را آزادانه انتخاب كنند.(20/9/1357)
و درجاي ديگر مي فرمايند: عنايتي كه اسلام به زنان دارد بيشتر از عنايتي است كه به مردان دارد و دراين نهضت زنان حق بيشتري از مردان دارند (14/12/1357 ) .
آيا اسلام محدوديتي براي نقش آفريني زن در جامعه قائل شده است ؟
همان گونه كه حضرت امام (ره) نيز اشاره كرده اند، اسلام نه تنها هيچ گونه محدوديتي را براي حضور و مشاركت زن در جامعه و اداره امور خود ايجاد نكرده، بلكه با دقتي فوق العاده و با نگاه به خصوصياتي كه در وجود زن نهفته است با وضع قوانين ويژه، زنان را بيش از مردان مورد عنايت قرارداده است. بعنوان نمونه از يك سو با در نظر گرفتن همان ويژگي هاي مورد اشاره، مسئوليت هاي زن در جامعه را بيشتر متوجه تعليم و تربيت فرزند و كار درخانه دانسته و زنان را از حضور غير ضروري در جامعه و انجام كارهاي سخت و دور از شأن برحذر داشته و از سوي ديگر با اعطاي امتيازات مختلف مانند مكلف نمودن مرد به تامين كليه مخارج زن به عنوان يك وظيفه و همچنين پرداخت مهريه، پرداخت شيربها و پرداخت نفقه، معيشت و آينده اقتصادي او را نيز تضمين نموده است و اين درحالي است كه زن در قبال مرد يا ديگر اعضاي خانواده (مگر در موارد ضروري)، از نظر شرعي كمترين مسئوليتي دراين زمينه برعهده ندارد.
شايد به همين دليل هنگامي كه سخن از ارث به ميان مي آيد، سهم كمتري را براي زن قائل شده است، چرا كه مرد مسئوليت برآورده ساختن نيازهاي اقتصادي زن و بلكه تمامي اعضاي خانواده را برعهده دارد و زن بعنوان مكمل وجود مرد، مسئوليت تامين نيازهاي روحي، رواني و تربيتي را بر دوش مي كشد، ضمن اينكه با دور انديشي و دقت فراوان، معيشت و نياز اقتصادي او را به شكلي ديگر تامين نموده و وي را از هرگونه فعاليت و تلاش براي كسب درآمد بي نياز ساخته است.
عمل به تاكيد و توصيه هاي اسلام براي تقبل وظايف متناسب با شرايط و شئونات، توسط هريك از دو جنس زن و مرد، خود به خود تفاوت هايي را آشكار خواهد نمود كه اين تفاوت ها، تنها بيانگر اراده خلقت در آفرينش اين دو موجود مي باشد، همان تفاوتهايي كه پايه هاي زندگي توام با عشق و صميميت حضرت فاطمه زهرا (س) و حضرت علي (ع) را بنا و حد و مرزهاي مشاركت در زندگي و امور اجتماعي را براي آن دو بزرگوار تبيين نموده بود .
نقش و نحوه حضور حضرت فاطمه (س) در مسائل اجتماعي
از نگاه دخت گرامي پيامبر اسلام (ص)، والاترين و برترين افتخار زن عصمت، عفت، طهارت و تقوا و تربيت فرزندان متعهد و مومن است، همان گونه كه دامان پاك او مهد پرورش فرزنداني است كه تداوم حيات اسلام مديون ايثار و فداكاري آنان است و اين موضوع تا آنجا در وجود مباركش عمق يافته و ريشه دوانده كه خود در پاسخ به سوال رسول گرامي اسلام (ص) كه خطاب به ياران خود مي پرسند، زن در كجا به خداي خود نزديك تر است ؟ و آنها در جواب باز مي مانند، مي فرمايد « زن آنگاه به خدايش نزديك تر است كه در خانه خويش باشد » 1
بانوي بزرگ اسلام در حالي كه بر اولويت ايفاي نقش زن در خانه تاكيد داشتند و با تقسيم كار خانه با حضرت علي (ع) مسئولين انجام بخش عمده كارهاي خانه را بر عهده گرفته بودند، در عين حال در خانه و در نزد پدر گراميش همت فراواني را براي كسب علم و دانش به كار مي بردند و هر كجا كه ضرورتي ايجاب مي كرد نيز، فعالانه در مسائل اجتماعي و حتي دفاع از اسلام مشاركت مي نمودند.
در صفخه 24 كتاب بانوي اول آمده است كه امام محمد باقر (ع) در مورد علم و دانش فاطمه (س) فرمودند :
« به خدا سوگند، خداوند فاطمه را به وسيله علم از فساد و بديها بازداشت »
زندگي زهراي اطهر (س) به عنوان معلم بزرگترين مبارزين راه حق و عدالت، يعني امام حسن (ع)، امام حسين (ع) و حضرت زينب (س) و فرزندان آن بزرگوار، سراسر همراه است با قناعت و درس اخلاق و مبارزه و جهاد براي افشاگري ظلم هاي غاصبين و احياي دين و سنن پدر بزرگوارش، با استفاده از فرصتهايي كه در پيش رويش قرار مي گرفت و تكنيك هاي زيبايي كه به كار مي بست .
هم او كه حاضر نمي شد كه مرد نا محرمي صداي او را بشنود و يا بدون حجاب حتي در مقابل يك مرد نابينا حاضر شود، يك روز در كنار پدر بزرگوار و همسر گراميش در جنگ احد مرهم بر زخم مجروحين مي گذارد و پس از آن با پرستاري از پيامبر (ص) به زخم هاي او در اين جنگ التيام مي بخشيد، روزي ديگر و در جايي ديگر به مزار پدرش مي شتابد و مـــردم را بدآنجا مي كشاند و بـا استفاده از اين فرصت حرف دل خود را كه حاكـي از ظلم ظالمان بر او و همسرش بود، را بر آنان باز مي گويد و آنگاه كه براي جلوگيري از تداوم مبارزه حق طلبانه اش با محروم ساختن او از خمس غنائم و يا غصب نارواي فدك، مانع از بهره برداري وي از اين موقعيت مي شوند، بسيار مجدانه احقاق حق خود را دنبال مي كند و در موردي از موقعيت اولين شعارگوي اسلام يعني بلال و بزرگ ترين شعار اسلامي يعني اذان براي بيان حق بهره مي برد و در تداوم اين حركت هوشمندانه و حتي در بستر مرگ نيز در جمع زناني كه به ملاقات جسم بيمارش آمده اند، در خطابه اي آتشين نا جوانمردي و ظلم همسران آنها را افشاء و روح خفته آنان را منقلب و به دنبال آن وجدان غفلت زده جامعه را بيدار مي نمايد و متعاقب آن به هنگام ملاقات با كساني كه سراسيمه از اين بيداري عمومي، مجددا به ملاقاتش آمده اند، جفاي ظالمان را يادآور و آنان را به شدت مورد نكوهش قرار مي دهد .
ظلم ظالمان و مبارزه او در راه حق، كار را تا به آنجا مي كشاند كه او در مسجد خطبه اي غراء سر مي دهد و با افشاي ظالمان، حق خود و ولايت را مطالبه مي نمايد و آنگاه كه تداوم اين وضعيت ناگوار او را مجبور مي سازد تا در كنار دروازه شهر در مقابل مردم بنشيند و آنان را با پليديها و شقاوتهاي حاكمان وقت آشنا سازد، شجاعانه اينگونه عمل مي كند و حتي آنگاه كه ظالمان بـراي جلوگيري از اين افشاگريها، درختي را كه فاطمه زهرا (س) در خارج از مدينه در پناه سايه اش مي نشست و بر ظلمي كه بر او و خانواده اش روا شد بود، مي گريست را قطع كردند، از اين حركت روشنگرانه باز نايستاد و ناچار علي (ع) سايباني را براي او برپا مي سازد، سايباني كه بيت الاحزانش ناميدند و آثار آن همچنان برجاست .
علي رغم تمام اين مشكلات، او كه با كمترين امكانات، زندگيش را آغاز كرده است، همواره با ساده زيستي و قناعت فراوان در زندگي، تمام همتش را براي تربيت فرزندانش بكار مي گيرد، زيرا كه نيك مي داند، بزرگ ترين و موثرترين سهم و نقش او در جامعه، تربيت فرزندان صالحي است كه سربلندي و اقتدار جامعه اسلامي را تضمين خواهند نمود .
و اينگونه بود كه پيامبر (ص) در باره او فرمود :
« دخترم فاطمه سيده و بزرگ زن برتر، از زنان دنيا و آخرت است .» (كتاب بانوي اول صفحه 72 )
معيارهاي رعايت عدالت بين زن و مرد كدامند ؟
با توجه به آنچه در بخشهاي قبلي مورد اشاره قرار گرفت، بايد توجه داشته باشيم كه هميشه عدالت به معناي تساوي نيست و به عبارت ديگر نبايد انتظار داشته باشيم كه چون مي خواهيم مانع از تضييع حقوق زنان شويم و عدالت را رعايت كنيم پس بايد صرف نظر از ضرورت و نيازهاي واقعي مادي و معنوي زن يا مرد، مساوات را به طور كامل و بدون توجه به ويژگيهاي هر كدام بين آنها رعايت كنيم، زيرا نياز هريك از آنها تابع شرايط مختلف جسمي، روحي، محيطي و ساير مولفه هاي خاص خود مي باشد و درست به همين دليل است كه انتظارات جامعه از هريك از اين دو نيز، متناسب با شرايط آنان متفاوت است .
به عبارت ديگر وجود همين ويژگي ها است كه معيارها و شاخص هاي تعيين حقوق زن و مرد را تعيين و انتظارات جامعه از آنان را تعريف مي كند، به عنوان مثال هيچ گاه و در هيچ دين و مذهبي، به آن ميزان كه در هنگام بروز خطر از مرد انتظار مقابله و دفاع وجود دارد از يك زن چنين درخواستي وجود نداشته است و يا هرگز پذيرفتني نيست كه بگوييم لطافت طبع و ويژگي هاي مثبت عاطفي در مردان بيشتر از زنان است و باز شايد به همين دليل است كه دراسلام مسئوليت خطير و سنگين تربيت و نگهداري فرزند بيشتر متوجه زنان است و از اين طريق بخش قابل توجهي از وظايف اداره و هدايت جامعه بعنوان يكي از تأثير گذارترين عوامل، به طور غير مستقيم به آنان سپرده شده است.
دراين باره نيز خداوند در آيه 34 سوره نساء مي فرمايد: مردان را بر زنان تسلط و حق نگهباني است، به واسطه آن برتري كه خدا براي بعضي بر بعضي ديگر مقرر داشته و هم بواسطه آنكه مردان از مال خود به زنان نفقه دهند.
در آيه 38 همان سوره نيز مي فرمايد: و آنچه كه خداوند با آن شما را بر يكديگر برتري داده، تمنا نكنيد، براي مردان بهره اي است از آنچه كسب كرده اند و براي زنان نيز بهره اي است از آنچه به دست آورده اند، از خدا بخواهيد كه از فضل خود به شما عنايت كند كه خداوند به همه چيز دانا است .
به عنوان نمونه: استقامت، تحمل، بردباري، مهر و محبت، عاطفه، استعداد تعليم و تربيت و بسياري از ديگر ويژگيها در زن و متقابلاً شجاعت، سخاوت و سياست و قدرت بدني را در مرد برتري داده است و همين خصوصيات سبب گرديده تا مرد حضور پر رنگ تري در اجتماع داشته و سهم بيشتري را در مقابله باخطرات و تهديدات اجتماعي پذيرا باشد و اين نيز نشانه ديگري از عنايت اسلام به زن است.
بيان موضوع از زبان علم وآمار:
بررسي آمار و ارقام حوادث و سوانح نيز همگي مؤيد اين نكته است كه بيشترين قربانيان حوادث اجتماعي را مردان به خود اختصاص داده اند، به طوري كه تنها در جنگ دوم جهاني ، از مجموعه 55 ميليون كشته، بيش از 80درصد مربوط به مردان بوده و مابقي آن را زنان و كودكان به خود اختصاص داده اند.
تلفات حوادثي مانند تصادف رانندگي و ساير فعاليت هاي اجتماعي نيز، بيانگر آن است كه تلفات مردان چندين برابر زنان است.
از سوي ديگر برخورد با اين مشكلات و مشاهده مستمر اين گونه صحنه ها باعث شده تا عواطف مردان، كمتر تحت تأثير آثار مخرب اين سوانح قرار گرفته و با تقويت بعد روحي و رواني، از آنان موجوداتي سخت و پرطاقت ساخته است. شايد به همين دليل است كه در شهادت هاي حقوقي، نظر مردان بر زنان رجحان يافته و نظر دو زن را برابر يك مرد دانسته و زن را از كار قضاوت برحذر داشته اند، زيرا همان گونه كه توضيح داده شد زن از نظر عاطفي بسيار راحت تر از مرد تحت تأثير قرار مي گيرد و اين احتمال وجود دارد كه احساسات او در تصميم گيري هايش مؤثر واقع شود.
«تحقيقات علمي صورت گرفته در مراكز علمي دنيا از جمله نتايج تحقيقاتي گروه پژوهشي كالج لندن نيز، مويد اين نكته است كه ميزان و نوع بروز احساسات عاطفي در زن و مرد متفاوت است، اين تحقيقات كه از اسكن مغزي افراد مختلف به دست آمده است، حاكي از آن مي باشد كه تكامل مردان بگونه اي بوده كه نسبت به زنان، سماجت و پافشاري كمتري داشته باشند و در نتيجه راحت تر از زنان مي توانند، مجازات و اقدامات تنبيهي وضع كنند و به اين صورت جامعه را منسجم نگه دارند .
در مطالعه اين گروه پژوهشي كه نتايج آن در نشريه نيچر به چاپ رسيده است 32 داوطلب در صحنه اي شبيه سازي شده، شاهد مجازات كساني بودند كه قبلا از آنها كلاهبرداري كرده بودند. مجازات شوك الكتريكي بود. زنان مورد مطالعه وقتي شوك الكتريكي را مشاهده مي كردند، همان ناحيه اي از مغزشان واكنش نشان مي داد كه اگر خود فرد شوك ببيند فعال مي شود، اما در مردان، اين نواحي درد فعال نشد و در عوض مراكز ويژه شور و شعف مغز، واكنش نشان داد، بدين معنا كه اين مردان با ديدن مجازات شدن كلاهبرداران خود، احساس رضايت كردند، در حالي كه زنان بنوعي با آنان احساس همدردي داشتند .
البته نتايج اين مطالعه بيانگر اين نبود كه مردان با مشاهده صحنه مجازات، كاملا بي احساس عمل مي كنند، بلكه آنها نيز مانند زنها از ديدن مجازات افرادي كه عليه آنان اقدامي نكرده بودند ناراحت شدند، اما زنان حتي حاضر نبودند مجازات كساني را كه از آنها كلاهبرداري كرده بودند را ببينند ». ( روزنامه كيهان شماره 18446 )
مجموعه اين عوامل گوياي اين نكته است كه خير وصلاح هر يك از دو جنس زن و مرد در آن قراردارد كه هريك به ايفاي نقش خود پرداخته و از حضور و ورود غير ضروري به فعاليت هاي نا متناسب با شرايط خود، اجتناب نمايند، زيرا مطمئناً زيان اين تداخل در دراز مدت بسيار فراتر از نتايج مثبت آن خواهد بود. آثار و پيامدهايي كه با كمي تفكر، مهم ترين آنها را مي توان به شرح ذيل بر شمرد.
برخي از آثار سوء جابه جايي زن و مرد براي نقش آفريني در جامعه :
1- بديهي است به هر ميزان كه زنان حضور بيشتري در اجتماع داشته و در ارتباط بيشتري با مردان قرارگيرند، خواسته يا ناخواسته برخورداري جامعه از مزاياي عفاف و حجاب اسلامي كمرنگ تر و بر حجم ناهنجاري هاي اخلاقي بويژه در مورد جوانان افزوده و فساد اخلاقي افزايش خواهد يافت. به عبارت ديگر با شكسته شدن قبح روابط منطقي و متعادل بين زن و مرد كه همواره مورد تاكيد اسلام قرار داشته، به تدريج مرزهاي حجب و حياء، بين آنان نيز از بين رفته و به اين شكل معضلات اخلاقي بيش از پيش ترويج خواهد يافت .
2- اولويت يافتن حضور زنان بر مردان در بسياري از موارد حتي در مواردي مانند؛ تحصيل كه حق مسلم هر زن و مرد است اگر متعادل و منطقي نباشد مي تواند، در دراز مدت آثار زيانباري به دنبال داشته باشد كه دراين مورد مهمترين اثر آن حذف يا كاهش فرصت هاي شغلي براي كساني است (مرد) كه از نگاه اسلامي مسئوليت تأمين معاش خانواده را برعهده دارند.
3- طبيعي است چنانچه قرار باشد زن بي هيچ دليلي وظيفه اصلي خود را رها يا به جاي ايفاي نقش مربوطه، به دنبال كسب درآمد و استقلال مالي باشد، دامنه توقعات در هردو طرف افزايش يافته و بروز اختلافات احتمالي تشديد خواهد شد كه اين موضوع علاوه بر آثار مخرب رواني در خانواده و جامعه، ميزان رجوع زنان به مراكز حقوقي و انتظامي را تشديد مي نمايد كه خود مي تواند پيامدهاي جانبي ديگري مانند؛ فروپاشي ارزشهاي عرفي و اجتماعي، افزايش ميزان طلاق و از هم پاشيدگي كانون خانواده را در پي داشته باشد.
4- با ايجاد فاصله بين اعضاي خانواده، كانون گرم خانواده نيز متزلزل و بتدريج مشكلاتي مانند: انزوا طلبي و يا دوست پذيري افراطي فرزندان و افت تحصيلي آنان رخ مي نماياند و طبيعتاً بر ميزان ساير جرائم اجتماعي مانند: بزهكاري و فرار جوانان از خانه نيز افزوده خواهد شد.
5- با اشتغال زن در محيط خارج از خانه و واگذاري تربيت فرزندان به مهد كودك ها و كودكستان ها و محروم كردن آنان از عشق ومحبت مادري كه بخش عمده آن در دوران طفوليت و تنها در آغوش پر مهر مادر كسب مي شود، نه تنها فرزندان، بلكه در دراز مدت تمام اعضاي خانواده و حتي جامعه از عواقب ناهنجار آن، متأثر خواهند شد.
6- نتيجه ديگر پرداختن زن به فعاليت هاي غير ضروري در خارج از خانه، ايجاد آشفتگي وبي نظمي در محيط داخلي خانه كه زن مديريت آن را برعهده داشته و همچنين بروز سوء تغذيه و بعضاً بيماري هاي ناشي از تغذيه نادرست در اعضاي خانواده است، زيرا به تدريج غذاهاي آماده و نامرغوب موجود در بازار، جايگزين غذاهاي كيفي و سالم خانگي خواهد شد.
7- اگر چه در ظاهر با اشتغال زن در خارج از خـانه، منبع درآمد جديدي به درآمـدهاي قبلي خانواده افـزوده مي شود، اما با يك محاسبه ساده مي توان دريافت كه متقابلا هزينه هاي فراوان ديگري از جمله: هزينه اياب و ذهاب، هزينه پوشاك، هزينه نگهداري كودكان در كودكستان ها و حتي هزينه هايي مانند؛ هزينه هاي درماني ناشي از تغذيه ناسالم، هزينه رفع آثار ارتباط ناشي از تنهايي فرزندان با افراد نـا سالم، هزينه انحرافات معنوي فرزندان، هزينه هاي رفع خستگي هاي جسمي و ذهني و درمان ناهنجاري هاي روحي، رواني و عاطفي ناشي از درگير شدن بيش از حد افراد خانواده با مسائل اجتماعي و ساير موارد مشابه، به خانواده تحميل مي شود.
عوامل متعدد ديگري نيز وجود دارد كه هر چند ناچيز جلوه مي كنند، اما توجه به همين نكات است كه ضرورت تفكيك نقش زن و مرد از يك ديگر را تاكيد و تاييد مي كند، براي مثال: استراحت هاي قبل و بعد از زايمان كه براي زنان اجتناب ناپذير است، همواره به عنوان يك مشكل اساسي براي زنان شاغل مطرح بوده و اگر چه در نظام اداري جمهوري اسلامي ايران و برخي از كشورها، قوانين خاصي براي رفع اين مشكل تدوين شده است، اما با نگاه اقتصادي واجتماعي به موضوع، ملاحظه مي شود كه از يك سو عدم حضور زنان شاغل در محل كار در اين ايام و از سوي ديگر دغدغه هاي نگهداري فرزند پس از آن، تبعات منفي فراواني را هم براي خانواده ها و هم براي نظام اداري كشور در پي دارد.
بنابر اين بر هر زن مسلمان شرط است كه باتوجه دقيق به ظرافت هاي نهفته درخلقت، قبل از اين كه تحت تأثير تبليغات دروغين بيگانگان قرار گيرد، به آينده و جايگاه و منزلت خويش بينديشد و بر مردان جامعه اسلامي است تا با دقت تمام و توجه به نيازهاي روز همسران خود، زمينه هاي لازم را براي تامين و رشد و تعالي مادي و معنوي آنان در ابعاد مختلف، فراهم نمايند.
بديهي است طرح اين موضوعات به معناي نفي مطلق حضور زن در جامعه نيست، بلكه تاكيد مجدد بر ضرورت توجه به قوانين آفرينش و حد و مرزهايي است كه رعايت آنها متضمن حفظ واستمرار سلامت، شادابي و پويايي بنيان خانواده مي گردد.
احمدرضاهدايتي
كارشناس ارشد مديريت
منابع و ماخذ :
1- قرآن مجيد
2- نهج البلاغه - دشتي محمد - انتشارات ائمه - پاييز 79
3- بانوي اول - نعيمي جواد - مركز چاپ و نشر سازمان تبليغات اسلامي - تابستان 1370
4- زنان نمونه - شيرازي علي - مركز انتشارات دفتر تبليغات اسلامي - سال 1379
5- زهرا (س) مولود وحي - علم الهدي سيد احمد - موسسه انتشاراتي امير كبير - سال 1375
6- روزنامه كيهان - شماره 18446- تاريخ 13/11/84 -
صفحه 9

 



تك فرزندي مشكلي كه گريبان جامعه را مي گيرد

روزگاري نه چندان دور، شعارهايي درسطح شهر وگاهي از زبان برخي جامعه شناسان و مسئولين برخي از ارگان ها به گوش مي رسيد كه «فرزند كمتر، زندگي بهتر، اما هيچ كس فكر نمي كرد كه اين اشعار در فاز عمل آن هم كارشناسي نشده و بنابر هيچ يك از اصول منطبق با نيازهاي مردم شناسي، جامعه شناسي و فرهنگي كشور چه نتايجي را دربرخواهد داشت.
از سويي ديگر، رونق زندگي ماشيني، وضعيت سخت اقتصادي زوج هاي جوان، اشتغال زنان در خارج از خانه، ادامه تحصيل بانوان درمقاطع بالاي تحصيلي و اشرافيت طلبي!!.... دلايلي مضاعف بر آن شد تا زوج هاي جوان به داشتن تنها يك فرزند در زندگي خود بسنده كنند.
تا جايي كه كاهش باروري به 8/1 درصد و نرخ رشد جمعيت به 4/1 درصد، از سال گذشته، كشور ما را وارد جمعيت ميانسالي كرده است. به طوري كه 3/7 درصد جامعه را جمعيت سالمند بالاي 60 سال تشكيل مي دهند و تا 40 سال آينده 21 درصد جمعيت كشور را سالمندان تشكيل خواهند داد.
اتفاقي كه مي تواند درچند دهه آينده براي كشور معضلاتي را در امر تأمين نيروي انساني جوان، هزينه هاي هنگفت درماني و... در برداشته باشد.
اما با ادامه اين روند دركنار تمامي مشكلاتي كه درآينده ممكن است گريبان جامعه را بگيرد؛ اكنون هم خانواده هاي تك فرزندي دچار مشكلاتي هستند كه دراين گزارش قصد بررسي آنها را داريم.
تك فرزندان، آسيب پذيرتر از ساير كودكان
در راهروهاي ساختمان مشاوره، مادران جواني ديده مي شوند كه هر كدام دركنار خود كودكي را نشانده اند. كودكي كه گويي حتي براي لحظاتي قصد جدا شدن از مادرش را ندارد. خانم مسني وارد سالن انتظار مي شود؛ تمام صندلي ها پر است و هيچ از كودكان حتي به اصرار مادرشان راضي نمي شوند كه جاي خود را به آن مادر بزرگ بدهند. تعداد بچه ها به اندازه شروع يك بازي كودكانه است اما هيچ يك براي بازي با هم رغبتي ندارند!! دهن كجي هاي كودكانه و لب هاي كج و معوج شده و آهنگ خاص درحرف زدن- لوس صحبت كردن- نشان دادن اسباب بازي ها و وسايل ديگري به مادر و اصرار درخريدن آن وسيله تقريبا ويژگي مشترك بين آنها بود.
نسرين مسعودي، مادر محمد طه مي گويد: من همين يك فرزند را دارم. او با آنكه شش سال دارد اما خجالتي و غير اجتماعي بارآمده است. به نظرم در دوست يابي اعتماد به نفس لازم را ندارد و در بازي هاي كودكانه هميشه مدعي و جاه طلب است. محمد طه بسيار به هم سن و سالان خود حسادت مي كند و اين رفتار او؛ من و پدرش را آزار مي دهد.
منصوره فتحي، كارشناس روانشناسي و مشاور كودكان، درخصوص مشكلات كودكان تك فرزند مي گويد:«تنهايي» بزرگ ترين مشكل اين گونه بچه ها است. آنها در ارتباط گيري با ديگران دچار مشكل بوده و گاهي اگر هم ارتباطي برقرار كنند به دليل حس مالكيتي كه بر تمام خانه و وسايل خود دارند؛ با حالاتي كه ما آن را حسادت تعبير مي كنيم، دوستي هاي پايداري نخواهند داشت.
اين كارشناس روانشناسي با اشاره به اينكه كودك تك فرزند؛ تقسيم داشته ها چه مادي چه عاطفي را تجربه نكرده؛ اظهار مي-كند: با توجه به اينكه اين گونه كودكان، تمامي توجهات والدين را معطوف به خود مي بيند و در همه حال، اوضاع بر وقف مرادشان مي چرخد؛ به محض ورود به اجتماع با كمترين تنش و مشكلي، دچار سرخوردگي شده و چون خود را تنها مي بينند، آمادگي بيشتري براي آسيب پذيري خواهند داشت.
فتحي، وابستگي شديد اينگونه كودكان به والدينشان را دليلي براي رشد سريع آنها مي داند و مي افزايد: بيشتر اوقات، همدم و هم صحبت كودكان تك فرزند، والدين آنها مخصوصا مادرشان است كه اين امر، سبب مي شود آنها خيلي زودتر از ساير بچه ها دنياي زيباي كودكانه را به دنيايي با ديد بزرگسالان عوض كنند و اين واقعيت نه تنها آنها را از تجربه بسياري از احساسات بي بهره مي كند، بلكه سطح توقعات آنها را از والدين بالا برده و كمتر احساس رضايت از داشته هاي خود دارند؛ همچنين، سطح انتظار والدين از آنها به مراتب بالاتر از توانشان بوده و باعث آزار كودكان مي شوند.
تك فرزندان در كسب مهارت هاي اجتماعي
رشد مقبولي نخواهند داشت
بايد توجه داشت كه چه بخواهيم و چه نخواهيم تك فرزندي در تمامي جوامع ديده مي شود و مطلقا نمي توان گفت: تك فرزندي پديده اي خوبي است يا خير! زيرا نتايج آن به مبناي فرهنگي و اجتماعي هر جامعه برمي گردد.
اما در كنار تمام مباحثي كه خانواده هاي تك فرزند براي خود به عنوان مزايا برمي شمارند؛ مثل مهيا كردن بهترين شرايط زندگي و تحصيل براي فرزند، آرامش خانه، كانون توجه قراردادن او و ايجاد حس امنيت و اعتماد به نفس بيشتر در خانه، عزيز بودن و... از ديد روانشناسان، كودكي كه تك فرزند خانواده است در حال و آينده دچار مشكلات بسياري است؛ چرا كه در كسب مهارت هاي زندگي و اجتماعي كم توان و گاه ناتوان است و در بين دوستان به ديد حقارت يا به عبارت خودماني «دست و پا چلفتي و بچه ننه» محسوب مي شود.
حمايت بيش از حد والدين از فرزند و مراقبت بي حد و حصر از او در دوره نوجواني و جواني براي فرد دردسرآفرين است؛ به طوري كه در بيشتر مواقع تجربه حس استقلال را از او مي گيرد.
اسفنديار مرزآبادي، عضو هيئت علمي مركز تحقيقات علوم رفتاري در اين زمينه مي گويد: افرادي كه تك فرزند هستند دركسب مهارت هاي اجتماعي نظير دوست يابي، سازگاري با محيط و عزت نفس، مهارت هاي لازم را به دست نخواهند آورد. داشتن خواهر و برادر به فرد اعتماد به نفس و اميد مي دهد.
وي با بيان اينكه تك فرزندي يكي از واقعيت هاي هر جامعه است و بايد به آن اعتراف كرد، اظهار مي كند: اينكه تك فرزندي پديده اي خوبي است يا خير به مبناي فرهنگي و اجتماعي هر جامعه برمي گردد اما به هر حال، تك فرزند بودن باعث بروز مشكلاتي در فرد مي شود.
مرزآبادي مي گويد: از آنجايي كه افراد تك فرزند؛ بيشترين توجه والدين را به خود معطوف مي كنند، احتمال اينكه در اجتماع از ديگران همين اندازه توجه را، توقع داشته باشند وجود دارد. همچنين تك فرزندان از نظر مهارت هاي اجتماعي، رشد لازم را نخواهند داشت؛ اين مسئله بيشتر محدود به خانواده هايي مي شود كه شرايط لازم را براي اجتماعي كردن فرزند خود ندارند.
اين عضو هيئت علمي مركز تحقيقات علوم رفتاري اضافه مي كند: در بسياري از خانواده ها اين باور نهادينه شده كه به يك فرزند بسنده مي كنيم تا امكانات رفاهي خوبي براي او فراهم كنيم! در صورتي كه اين ديدگاه اشتباه است؛ والدين بايد آگاهي خود را در امور تربيتي افزايش دهند در اين صورت مي توانند در محيط سالم و ساده، فرزندان بيشتري تربيت كنند.
وي داشتن خواهر و برادر را تكيه گاه عاطفي و اجتماعي مي داند و خاطرنشان مي كند: افراد با داشتن خواهر و برادر تصوير واقعي تري از خود دارند.
ناجي تمام آرزوهاي والدينم هستم!
علي محبي نوجواني است كه با مادرش به ساختمان مشاوره آمده است. ساكت است و معترض كه خودش مي خواهد با مشاور به تنهايي صحبت كند. او از رفاه مادي بسياري برخوردار است اما از نحوه رفتار والدينش راضي نيست.
علي كه دانش آموز سال سوم دبيرستان است مي گويد: هرجا مي روم بايد هر لحظه به مادرم گزارش سلامت بودنم را بدهم! حتي به زحمت توانستم مادرم را راضي كنم كه در ورزشگاهي چند خيابان پايين تر از خانه ثبت نام كنم. اجازه رفتن به اردو با دوستان هم مدرسه اي ام را نمي دهند و از اينكه هرچه مي خواهم زود مهيا مي شود راضي نيستم.
پدرم به من اجازه نمي دهد كه براي داشتن چيزي تلاش كنم و تقريباً براي هر كاري و به دست آوردن هر چيزي به ديگران وابسته شده ام... از توجهات بيش از اندازه آنها خسته شده ام، خودشان بيماري روحي دارند اما من را آورده اند مشاوره!! همه اش مي گويند تو تنها اميد ما هستي و بغير از تو كسي را نداريم و اين باعث ترس من از آينده شده است. بايد تمام آرزوهاي آنها را به تنهايي برآورده كنم؛ اما اگر خواهر و برادري داشتم قطعاً خواسته ها و آرزوهاي آنها بين من تقسيم مي شد.
كودك رفاه زده، فاقد خلاقيت
نسرين اميري، بازرس انجمن روانپزشكي كودك و نوجوان ايران با اشتباه خواندن، باور خانواده ها كه يك فرزند داشته باشند تا تمامي امكانات رفاهي را براي آنها فراهم كنند، مي افزايد: اعتقاد ما اين است كه كودكان را نبايد رفاه زده تربيت كنيم.
اين فوق تخصص روانپزشكي كودك و نوجوان مي گويد: يكي از مشكلات تك فرزندي اين است كه والدين تمام امكانات را براي اين افراد مهيا كرده و همين مسئله باعث مي شود كه اين فرد متكي به ديگران باشد و براي رسيدن به اهداف و خواسته هايش از همه افراد انتظار داشته باشد تا در خدمت او باشند، اين خواسته كم كم به جايي مي رسد كه قدرت خلاقيت را از او خواهد گرفت.
تأمين نيازهاي بيش از 80ميليون جمعيت دور از دسترس نيست
قطعاً يكي از دلايلي كه در چند سال اخير ميل به تك فرزندي را در جامعه ما بيشتر كرده است اين باشد كه زوج هاي جوان با اين شعار كه كيفيت بهتر از كميت است؛ قصد دارند با داشتن تك فرزند بهترين امكانات و بيشترين فرصت را براي رشد و ارتقاء او بكار گيرند. اما غافل از اينكه ما به عنوان يك كشور اسلامي اكنون با جوانان و دانشمندان؛ متولد سال هاي شصت و هفتاد، كه هركدام در خانواده هايي داراي چند فرزند پرورش يافته اند توانسته ايم قله هاي افتخار را نه تنها در تمامي عرصه هاي علمي و هنري و... فتح كنيم درست مانند جواناني كه در دهه پنجاه به جبهه هاي دفاع مقدس رفتند و با قدرت ايمان و ايثار توانستند، چشم طمع دشمنان را تا هميشه تاريخ كور و دست متجاوز آنها را كوتاه كنند.
هنوز هم عرصه هاي مختلف دفاع به قول مقام معظم رهبري- دفاع همه جانبه- باز است و جبهه هاي آن نيازمند نيروي انساني قوي، مخلص، با ايمان و ولايتمدار است.
حجت الاسلام والمسلمين هادي حسيني، با نگاهي متفاوت به قضيه افزايش نرخ تولد در كشور و دور شدن از تك فرزندي معتقد است كه ايران اسلامي يك كشور پهناور، با امكانات بالقوه خوب و داراي مذهب تشيع است؛ مذهبي كه هرچه تعداد متشرعين به آن بيشتر باشد، ميزان قدرت و صلابت آن بيشتر بوده و قطعاً حرف هاي بسياري در زمينه هاي مختلف خواهد داشت.
وي با اشاره به بيانات مقام معظم رهبري در اين زمينه ادامه مي دهد: بايد بتوانيم با برنامه ريزي درست از منابع منحصر به فرد كشور در جهت تأمين نيازهاي بيش از 80ميليون جمعيت كشور اسلامي را از وارد شدن به فاز سالمندي دور كنيم و اين خواسته با حفظ منابع طبيعي و اعتقاد به رزاق بودن خداوند در جهت تأمين معاش خانواده و مسئوليت پذيري زوج ها در تربيت و پرورش كودكان... دور از دسترس نيست.
وي با بازخواني حوادث اوليه انقلاب اسلامي و دفاع مقدس مهم ترين دليل پيروزي و موفقيت نظام اسلامي را برخورداري از جوانان مؤمن و تحصيل كرده مي داند و اظهار مي كند: هم اكنون هم عرصه علوم مختلف در دستان جوانان دانشمند ما است و بايد براي بروز و ظهور دانشمندان مسلمان در دوران هاي ديگر نيز برنامه ريزي كرد.
منيره توكلي

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14