69 سال از تهران تا بغداد (يادداشت روز)

1- برخي خبرها نقش نارنجك صوتي و بمب هاي دودزا را ايفا مي كنند. يعني به فضاي رسانه اي پرتاب مي شوند تا ضمن سر و صدايي كه برمي انگيزند يا دودي كه مي كنند، نگاه ناظران را به نقطه اي «جلب» و از آنجا كه اتفاق مهمي در جريان است، «منحرف» كنند. معمولا وقتي گروهي مي خواهند از معركه بگريزند، از انفجار صوتي پر سر و صدا يا دود انبوه استفاده مي كنند و تا ذهن ها پرت سر و صدا و دود شد، آنها متواري مي شوند يا مسئله مهمي را كه نبايد ديده شود، مي پوشانند. تانك هاي مركاواي اسرائيل در جنگ 33 روزه 2006 پس از آن كه به بنيان آهنين حزب الله خوردند و از پيشروي بازماندند، به هنگام فرار دود پرحجمي از خود ساطع مي كردند. جهان آن روزها ديد كه اسطوره شكست ناپذيري ارتش اسرائيل چگونه تبديل به ماشين دودافكني و گريز شده است.
اين روزها در حالي كه رسانه هاي غربي و سياستمداران آنها تحليل درستي از مذاكرات بغداد به مخاطبان ارائه نكرده اند، نوعي از نارنجك هاي خبري «صوتي- دودزا» به ميان افكار عمومي پرتاب شده است. طي چند روز گذشته شماري از رسانه هاي آمريكايي- اسرائيلي با پيش آهنگي روزنامه نيويورك تايمز بسيج شدند تا ضمن بزرگ نمايي حمله ويروسي به نام شعله آتش(Flame)، شكست بزرگ غرب در مذاكرات بغداد را بپوشانند. اين محافل با اشاره ضمني به دستور چند سال پيش باراك اوباما براي حمله سايبري عليه ايران و نيز نام بردن از برخي محافل اسرائيلي، مدعي شده اند كه قدرت ويروس ياد شده 100 برابر بيشتر از ويروس هاي معمول در سرقت هاي اينترنتي و 20 برابر بيشتر از ويروس استاكس نت است كه سال 2010 عليه برنامه هسته اي و سانتريفيوژهاي ايران به كار رفت. برخي از اين منابع گفته اند ويروس ياد شده دست كم از 5 سال پيش فعال شده و پروژه مشترك اسرائيلي- آمريكايي است. همزمان اشپيگل آن لاين از اوباما به عنوان رئيس جمهور «جنگ در سايه و جنگ سايبري» نام برده و او را ادامه دهنده راه بوش در زمينه جنگ سايبري توصيف كرده است. اين منابع رسانه اي آنگاه با آب و تاب تمام، به توصيف ابعاد حمله ويروس فليم در زمينه سرقت اطلاعات، خرابكاري سايبري، پاك كردن داده ها، تخريب فيزيكي و آلوده سازي تاسيسات و... پرداخته اند. همزمان نيك هاروي معاون وزير دفاع انگليس در سنگاپور مدعي شده «حمله پيشدستانه سايبري به منظور خنثي سازي تهديدهاي احتمالي عليه امنيت ملي گزينه اي متمدنانه است و اگر دولتي به اين نتيجه رسيد كه به خاطر منافع ملي يا امنيت ملي به حريف خود لطمه اي بزند، بايد گفت اين گزينه متمدنانه است».
اين نوشته بر آن نيست كه پاسخي به اين انفجار صوتي غرب بدهد. پاسخ در بطن هياهوي استاكس نت و دوكو و فليم نهفته است. يعني اگر 5 سال جنگ سايبري- ويروسي قرار بود كوچكترين گرهي را از گره هاي كور غرب مقابل ايران بگشايد، ديگر ضرورتي نداشت آمريكا و پارسنگ هاي سياسي اش از ژنو تا اسلامبول يك و 2 و از آنجا تا منطقه سبز بغداد، شهر به شهر دنبال ايران بدوند و التماس كنند كه غني سازي 20 درصد را متوقف كنيد، در فردو چنان نكنيد، در نطنز از اين حد بيشتر جلو نرويد و... ما براي شما جبران مي كنيم و از خجالت شما درمي آييم! آنها خود بهتر از هر كس ديگر، از حجم اورانيوم 5/3 درصد و 20 درصد غني شده ايران خبر دارند. يعني به تعبير دو هفته پيش همين روزنامه نيويورك تايمز «ايران با مذاكرات، براي برنامه هسته اي خويش مشروعيت بيشتري كسب مي كند. كارشناسان مي گويند به رغم تشديد تحريم ها، روش هميشگي ايران مبني بر تداوم آهسته اما پيوسته برنامه هسته اي خود تاكنون موفقيت آميز بوده است». البته يك واقعيت بزرگ در اين ميان وجود دارد و آن اين كه ميكروب ضعيف شده، نقش واكسن و پادزهر را ايفا مي كند. حملات سايبري در انواع آن طي سال هاي گذشته، نقش يك رزمايش مجازي را براي ايران داشت و آن چنان اقتداري را فراهم كرده كه پس از اين مي تواند مانند تيري كمانه كرده و عليه مهاجمان عمل كند. اين پيش بيني را چند ماه قبل رسانه هايي چون واشنگتن پست در قالب هشدار به مراكز حساس امنيتي آمريكا و اسرائيل منتشر كردند. فضاي مجازي، شبكه اي از تارنماهاست و پژواك رفتارهاي مخرب، خيلي زودتر از آنچه كه خرابكاران تصور كنند، دامن خود آنان را مي گيرد.
2- اما چرا بمب هاي دودزا و نارنجك هاي صوتي از جنس «فليم» به فضاي سياسي و رسانه اي پرتاب شد؟ حقيقت آن است كه غرب نمي خواهد درباره «مذاكرات بغداد» حرف بزند يا حرفي زده شود. بغداد در روز سوم خرداد، تبديل به لابراتوار دقيقي جهت ارزيابي 15 ماه فشار پرحجم اقتصادي- سياسي عليه ايران شد، آنجا كه به تعبير پيشاپيش نتانياهو معلوم مي شد «تحريم ها باعث نشده ايران حتي يك ميلي متر از برنامه هسته اي خود عقب نشيني كند.» مواضع خانم اشتون پس از مذاكرات اسلامبول و بغداد مبني بر اين كه مذاكرات مثبت! و رو به پيشرفت است- در حالي كه كمترين تغييري در موضع ايران به دست نيامده بود- صرفا مي توانست راوي يك لطيفه سياسي كم مايه باشد. چه آن كه غرب از 15 ماه فشار تحريمي هيچ به دست نياورده بود اما در عين حال هم نمي خواست بگويد هيچ به دست نياورده است. بنابراين آنها در دو فاز كوشيدند ماجرا را رفع و رجوع كنند، اول اطلاق واژه ناچسب «مثبت» به مذاكراتي كه صرفا قرار بود به زانو درآمدن ايران را نشان دهد. و دوم، راه انداختن حجمي از سر و صدا و دود، براي حذف مذاكرات بغداد از كانون توجه تحليل گران و ناظران! شعبده Flame براي همين علم شد، ولو اين كه حيثيت رئيس جمهور آمريكا و معاون وزير دفاع انگليس و موشه يعالون معاون نتانياهو را گرو مي گرفت (يعالون گفته بود استفاده از نرم افزار براي برخورد با برنامه هسته اي ايران منطقي است).
3- روزنامه نيويورك تايمز به پاسخگويي درباره «بغداد چه خبر بود» سزاوارتر است، روزنامه نزديك به دولت آمريكا كه مي داند هيمنه ابرقدرت قرن چگونه از سوي ايران جديد و قدرتمند به چالش گرفته شده است. نيويوركي ها خوب مي دانند كه هماوردي ايران با آمريكا و انگليس و فرانسه و آلمان در پاي ميز مذاكرات يعني چه، حال آن كه به خوبي مي دانند همين ايران 69 سال پيش چگونه از سوي سران آمريكا و انگليس و شوروي در خاك خود- در مذاكرات تهران- تحقير شد و به حساب نيامد. نيويورك تايمز اوايل فوريه 2008 (بهمن ماه 4 سال پيش) در حالي كه چند هفته اي بيشتر از رياست جمهوري اوباما نمي گذشت، به قلم راجر كوهن گزارشگر خود نوشت: «براي جلب افكار عمومي ايران بايد سياست فريب را برگزيد، سياست پتك جواب نداده است. من از محل اقامت 66 سال پيش سفير انگليس در تهران بازديد كردم. اي كاش اوباما مي توانست به تهران برود و ميزي را ببيند كه شام روز 30 نوامبر 1943 [9 آذر 1322- در اثناي جنگ جهاني دوم و اشغال تهران] بر روي آن صرف شد، شامي به افتخار تولد و 69 سالگي چرچيل با حضور او، روزولت و استالين. در بين اين مقامات مذاكره كننده حتي يك ايراني هم حضور نداشت تا شاهد سرنوشت جهان پس از جنگ جهاني دوم باشد... استقلال، اصل انقلاب ايران است. پرتاب ماهواره مانند برنامه هسته اي باعث غرور و عزت ملي در ايران شد. آمريكا بايد هوشمندانه به جاي تكان دادن انگشت تهديد اين غرور را رعايت كند. بايد جوانان ايراني تغيير در آمريكا را باور كنند». 69 سال پس از مذاكرات تهران، آمريكا طعم تلخ تحقير را در پايتخت كشوري چشيد كه روزي نه چندان دور با غرور و تكبر فاتح آن شده بود. آمريكا حق داشت پس از مذاكرات بغداد نارنجك صوتي و بمب دودزا به ميان رسانه ها و افكار عمومي پرتاب كند.
4- تحليل گران آمريكايي اگر به تنهايي نمي توانند چرتكه بيندازند، از انگليسي ها ياري بگيرند و به ماشين حساب بزنند. اين عبارت از نشريه اكونوميست است كه «جمهوري اسلامي اغتشاشات تابستان سال 2009 را به خوبي مهار كرد. ايران پس از آن هدف تحريم هاي شديد و ترور و خرابكاري عليه تأسيسات اتمي خود قرار داشت اما با همه اين اتفاقات، اكنون گروه 1+5 از موضع احترام با ايران پاي ميز مذاكره مي نشيند. يكي از دلايل مهم استقامت ايران در مقابل مسائلي كه در نگاه ديگران بحران بسيار حاد تلقي مي شود، مديريت كارساز و غيرمتعارف آيت الله خامنه اي است. اعتقادات مذهبي مردم ايران باعث شده تا آنها از گروه هاي مخالف جدا شوند. جمهوري اسلامي بر پايه اعتقادات مذهبي مردم شكل گرفته و همچنان از اين حمايت مردم بهره مند است.» انقلاب اسلامي براي ايران، آغاز تاريخ جديد است. ملت ايران در تاريخ 200 سال قبل از انقلاب طرف شكست خورده جنگ ها بود همچنان كه در حوزه نهضت ها جز ناكامي عايدش نشده بود. اما انقلاب اسلامي كه آمد سلسله پيروزي ها در حوزه «جنبش سياسي»، «دفاع وجنگ»، «جنبش نرم افزاري و علمي» و «جنبش هاي مقاومت اسلامي منطقه اي» را با خود به ارمغان آورد. غني سازي بزرگ به بركت نفس مسيحايي حضرت روح الله(ره) در جان ملت ايران و ديگر ملت هاي مسلمان منطقه اتفاق افتاد و اقتدار ابرقدرت ها را با موفقيت به چالش گرفت.
رنج و مصيبت بزرگ براي قدرت ها اين است كه دين اگر روزي از سوي روشنفكران ماركسيست و ليبرال به عنوان افيون و مخدر توده ها معرفي مي شد، به بركت مسيح روزگار معاصر- خميني عزيز رضوان الله تعالي عليه- احياگر ملت ها شد و از آنها بنيان شكست ناپذير ساخت. انقلابي كه خميني پي افكند و خلاصه او- خامنه اي عزيز حفظ الله تعالي- به پيش برد، ريشه فكر تخديرانگيز سكولاريسم (منزوي كردن دين از عرصه سياست و اجتماعيات) را سوزاند. تاريخ اگردر غرب به پايان مي رسيد، در شرق از نو آغاز شده بود. كدام معجزه بزرگ تر از اين كه به تعبير بي بي سي «گروه هاي ماركسيست به عنوان قائلان به افيون بودن دين، سربر آستان آيت الله خميني نهادند»؟! و استراتژيستي با مختصات خاوير سولانا (رئيس سابق سياست خارجي اتحاديه اروپا) خرداد 6 سال پيش مجبور شد با صداي بلند در اسپانيا اعلام كند « ايران براي نخستين بار در تاريخ رهبري منطقه خاورميانه را به دست گرفته و به همين دليل تنش برسر برنامه غني سازي در ايران نه با بمباران بلكه با عقل و از مسير گفت وگو حل مي شود. ايران نخستين قدرت خاورميانه شده و انواع برگ هاي برنده را مانند برگ هسته اي، برگ عراق، برگ حماس و حزب الله و... در دست دارد... در آينده بايد با جنبش هاي تندروي اسلامي شبيه حماس همزيستي داشته باشيم و اين احتمال زياد است كه همه ما در يك دنياي اسلامي كه در آن اخوان المسلمين و تندروهاي اسلامي حكومت كنند، زندگي كنيم...»
5- ما نه از جنگ و تحريم و ترور مي هراسيم و نه از ويروس هاي مجازي. بله، از ويروس ها و ميكرب هاي ارتجاع بايد نگران بود، از بيماري درجا زدن و خودشيفتگي. مقتداي حكيم انقلاب اين هشدار را در حرم مطهر امام(ره) متذكر شدند كه «عزيزان من، جوان هاي عزيز، مردم مؤمن! بله، ما ركورد زديم، ما پيشرفت كرديم اما اگر دلمان را به آنچه تاكنون به دست آورديم، خوش كنيم، شكست خواهيم خورد. اگر توقف كنيم، به عقب پرتاب خواهيم شد. اگر دچار غرور شويم، دچار عجب و خودشيفتگي شويم، به زمين خواهيم خورد. اگر ما مسئولان كشور... دچار خود محوري شويم، دچار تكبر شويم، دچار خود شگفتي شويم، تو دهني خواهيم خورد... در پي كسب محبوبيت نباشيم، دنبال تعلقات دنيوي نباشيم، دنبال پرداختن به اشرافيگري و تجملات نباشيم... در راه پيشرفت توقف ممنوع است، خودشگفتي ممنوع است، غفلت ممنوع است، اشرافيگري ممنوع است، لذت جويي است به فكر جمع كردن زخارف دنيا افتادن، براي مسئولين ممنوع است. با اين ممنوعيت هاست كه مي توانيم به قله برسيم... ما داريم در دامنه حركت مي كنيم، ما هنوز به قله نرسيده ايم، با آن فاصله داريم. آن روزي كه ملت ايران به قله برسد، دشمني ها تمام خواهد شد... ما تا آن روز فاصله داريم، حركت را بي وقفه بايد ادامه دهيم.»
محمد ايماني

پنگوئن (گفت و شنود)

گفت: مئير داگان رئيس سابق موساد بدجوري به نتانياهو نخست وزير رژيم صهيونيستي حمله كرده است.
گفتم: چرا؟! مگه چي شده؟!
گفت: به نتانياهو اعتراض كرده كه چرا بدون درك شرايط حساس و شكننده اسرائيل درباره حمله به ايران حرف مي زند؟!
گفتم: خب! ديگه چي؟!
گفت: از نتانياهو با عنوان احمق ترين نخست وزير اسرائيل ياد كرده و گفته است؛ مگر آقاي نتانياهو نمي داند كه حمله به ايران موجوديت اسرائيل را به خطر مي اندازد؟!
گفتم: يارو مي گفت؛ از پررويي پنگوئن خيلي خوشم مياد! كه فقط دو وجب قد و قواره داره ولي مثل گنده لات ها راه ميره!

جنجال تازه غرب درباره پارچين نماينده ايران : بي اساس است

نماينده كشورمان در آژانس بين المللي انرژي اتمي در واكنش به برخي ادعاهاي مطرح شده در جلسه توجيهي آژانس مبني بر تخريب برخي ساختمان هاي كوچك در پارچين اعلام كرد كه اين ادعاها بي اساس و مضحك است.
خبرگزاري رويترز در گزارشي از وين به نقل از ديپلمات هاي حاضر در جلسه توجيهي مقامات آژانس بين المللي انرژي اتمي ادعا كرد كه بازرسان هسته اي سازمان ملل تصاوير ماهواره اي جديدي را نمايش داده اند كه نشان مي دهد تعدادي از ساختمان هاي كوچك از سايت نظامي پارچين برچيده شده اند و برخي فعاليت هاي پاكسازي ديگري در اين سايت انجام شده است.
علي اصغر سلطانيه، نماينده دائم ايران در آژانس اين اتهامات را تكذيب كرد و بعد از برگزاري جلسه توجيهي به خبرنگاران گفت: «اين نوع جار و جنجال و اتهامات بي پايه و اساس است.»
آژانس در گزارش اخيرش درباره ايران مدعي انجام «فعاليت هاي گسترده» در اين تاسيسات با استناد به تصاوير ماهواره اي شده بود و ديپلمات هاي حاضر در جلسه روز چهارشنبه اين عبارت را اشاره اي به پاكسازي در پارچين خواندند
رويترز افزود: حاضران در اين جلسه كه براي ديپلمات هاي حاضر در آژانس برگزار شد، گفتند كه «هرمان ناكارتس»، معاون مدير كل آژانس در جلسه تصاوير ماهواره اي مختلفي را از جمله تصاوير مربوط به ماه هاي نوامبر و اوايل ماه مه نشان داد و تصاوير مربوط به ماه مه نشان مي دهد كه دو و يا احتمالا سه ساختمان در اين سايت برچيده شده است.
يك ديپلمات غربي مدعي است: اين شبيه به يك ناحيه تخريب شده است، ديپلمات ها گفتند كه ناكارتس درباره اينكه معتقد است در اين تاسيسات چه اتفاقي در حال رخ دادن است اظهارنظري نكرد اما بار ديگر بر لزوم رفتن به اين محل براي روشن ساختن مسئله تاكيد كرد.
براساس اين گزارش ايران اتهامات غرب را رد كرده و آنها را «بچه گانه» و «مضحك» خوانده است.
بنابر گزارش رويترز سلطانيه تاكيد كرد كه آژانس فقط وقتي مي تواند از پارچين بازديد كند كه توافقي درخصوص چگونگي پاسخگويي به سوالات آژانس درباره وجوه نظامي احتمالي در برنامه هسته اي ايران حاصل شده باشد.
روزنامه آمريكايي كريستين ساينس مانيتور پيش تر به نقل از بازرسان پيشين آژانس گزارش داده بود كه تمركز نامتعارف براي بازديد از پارچين، كار تازه اي است كه مي تواند اعتبار آژانس را با توجه به اين كه مسايلي ديگر ميان آژانس و ايران باقي مانده است به مخاطره اندازد. همچنين اينكه آژانس درخصوص چيزي كه دقيقا مي خواهد ببيند باز برخورد مي كند غيرمتعارف است. اين كار مي تواند اعتبار هرگونه بازرسي احتمالي را زير سوال ببرد.
براساس اين گزارش «اولي هاينونن»، رئيس سابق امور پادمان هاي آژانس تا نيمه سال 2010 در اين باره گفته است: متعجبم كه آژانس در اين مورد مي خواهد پيش تر ساختماني را كه قصد بازديد دارد، مشخص كند زيرا چنين كاري باعث مي شود در نهايت وضعيت نامناسبي پيش آيد.
وي با زير سوال بردن اين اصرار آژانس افزود: فرض كنيد كه بازرسان در نهايت به آنجا بروند و چيزي پيدا نكنند. در اين صورت هم به مردم خواهند گفت: «اوه، به اين دليل است كه ايران آنجا را پاكسازي كرده».
آژانس دنبال شايعات است!
ماجراي بازديد دوباره از پارچين كه در چند ماه اخير به يكي از مهمترين موضوعات مد نظر برخي دولتهاي غربي تبديل شده، از آن دست مسائل قابل توجهي به نظر مي رسد كه برخي كارشناسان و مقامات قبلي آژانس در مورد آن موضع گيري كرده اند. شايد مهمترين اظهارنظر در اين زمينه را بايد صحبتهاي «رابرت كلي» بازرس ارشد پيشين آژانس بين المللي انرژي اتمي دانست، وي چندي پيش در اين زمينه به بي بي سي گفته است: «ادعاهاي مطرح شده (از سوي آژانس) درباره سايت پارچين درست نيست.»
كلي همچنين آژانس را به انتشار گزارش هاي «جانبدارانه» عليه برنامه ايران متهم مي كند و با اظهار تعجب از فشار دوباره آژانس براي بازديد از پارچين مي گويد: «من در ابتداي خدمتم براي آژانس در عراق با هانس بليكس كار كردم. بعد دوباره به آژانس برگشتم و با محمد البرادعي كار كردم. هر دوي آن ها حقوق بين الملل خوانده و بسيار دقيق بودند، آن ها فقط به اطلاعاتي استناد مي كردند كه به اصطلاح مو لاي درزش نرود و قابل اثبات باشد.
اما كلي درباره روند جديد آژانس به اين موضوع اشاره مي كند كه آژانس در رويكرد جديد خود مثل يك شبكه خبري به دنبال اثبات هر شايعه اي مي رود و از طرف ديگر ايران هم حق دارد تا اجازه بازديد از پارچين را كه مكاني نظامي است مانند هر كشور ديگري به بازرسان آژانس ندهد.
اين صحبتهاي رابرت كلي در حالي مطرح مي شود كه دولتهاي غربي در چند هفته اخير دائما با بيان مسائلي همچون پيدا شدن شواهد جديد و يا ادعاهايي مبني بر به دست آوردن عكسهاي ماهواره اي از پارچين مدعي شده اند كه ايران در آنجا اتاقك آزمايش انفجار ساخته است.
در اين راستا هم، رابرت كلي به مسائلي جالبي اشاره داشته و مي گويد: اين محفظه براي آزمايش مواد منفجره لازم براي يك بمب اتمي خيلي كوچك است. مخصوصا اگر به آزمايش اورانيوم مربوط شود، اين اورانيوم به اطراف پخش خواهد شد. براي آزمايش هاي ديگر هم خيلي بزرگ است. در واقع، ادعاها با حقيقت همخواني ندارد.
اما دراين ميان با توجه به صحبتهاي كلي نكته اي كه براي تحليل گران عجيب به نظر مي رسد اصرار آژانس براي بازديد از پارچيني است كه در سال 2005 پرونده آن بسته شده و صحبتهاي رابرت كلي گواهي بر اين موضوع مهر تاييد مي زند.

حرفي از آن هزاران

اين روزها به مناسبت ميلاد حضرت امير عليه السلام، رحلت امام خميني(ره)، يادبود 15خرداد و سالروز آغاز ولايت رهبر معظم انقلاب، هزاران پيامك با مضامين لطيف و برخاسته از دل هاي شيفته، ميان مردم ولايتمدار و پاكباخته كشورمان به ويژه جوانان اين مرز و بوم رد و بدل شده است، حيفمان آمد به نمونه هايي از آن كه حرفي از هزاران است اشاره اي نكنيم:

دست مرا گرفتيد تا يادتان بمانم
از روي خاك برديد تا اوج آسمانم
گويند امام هر عصر، باباي مهربان است
روز پدر مبارك باباي مهربانم
¤¤¤
سال 1368، برخي از افراد خطاب به مرحوم آيت الله بهجت گفتند؛ آيت الله خامنه اي براي رهبر شدن جوان است. ايشان در پاسخ فرمودند؛ همان يك بار كه در صدر اسلام، عده اي گفتند علي عليه السلام براي زعامت مسلمين جوان است، براي هفت پشتمان كافي است.
ميلاد امير مومنان(ع) و آغاز ولايت امام خامنه اي مبارك باد.
¤¤¤
الهي اي فلك ديگر نگردي
اگر گرد سر حيدر نگردي
الهي اي نفس بي ياد مولا
اگر رفتي، دوباره برنگردي
ميلاد مولي الموحدين حضرت اميرالمومنين(ع) و روز پدر مبارك باد.
¤¤¤
مدح علي و آل علي بر زبان ماست
آري زبان براي همين در دهان ماست
¤¤¤
ايران به خميني است، اگر پيروز است
پس ماتم هرساله او جانسوز است
امسال شروع رهبري آقا
با صبح ولادت علي يك روز است
¤¤¤
از روزي كه بابايم رفت تا الان، سر انگشتان بابايم را مي بينم در خواب كه به سوي امير مومنان در نجف اشاره مي كند و لبخندش را مي بينم و خط نگاهش را كه به سوي سيد علي است. فرزند شهيد
¤¤¤
ياد پدراني به خير كه سردادند تا ما سربلند بمانيم، دست دادند تا ما دست به سوي نامردمان دراز نكنيم، پا دادند تا روي پايمان بايستيم و خون دادند تا امروز بر بلنداي اقتدار جاي داشته باشيم.
¤¤¤
در روز پدر به كعبه سر بايد زد
بر بام نجف دوباره پر بايد زد
در حسرت بوسه بر ضريح مولا
صد بوسه به دستان پدر بايد زد
¤¤¤
برق غضبي كه چشم رهبر دارد
گويا كه بناي فتح خيبر دارد
دور و بر اين ديار پرسه نزنيد
اين مملكت فاطمه(س)، حيدر دارد
¤¤¤
علي زيبايي هر سرنوشت است
اگر الگو شود، عالم بهشت است
علي زيباترين نام جهان است
علي، ذكر لب صاحب زمان است
¤¤¤
به ذره گر نظر از لطف بوتراب كند
به آسمان رود و كار آفتاب كند
¤¤¤
قلمي خواهم ساخت، از ني باغ بهشت، جوهر از شيشه ذات، كاغذ از صفحه دل، نور از شمع حيات... تا نويسم همه جا، نام زيباي تو را، اي مولا...
¤¤¤
عرشيان امشب زمين را لاله باران مي كنند
خاك را خوشبوتر از زلف نگاران مي كنند

آمانو:نشست بعدي ايران و آژانس19 خرداد در وين برگزار مي شود

مديركل آژانس بين المللي انرژي اتمي از برگزاري نشست بعدي ايران و آژانس در هشتم ژوئن (19خرداد ماه) در وين خبر داد.
به گزارش خبرگزاري رويترز، يوكيا آمانو، مديركل آژانس بين المللي انرژي اتمي روز دوشنبه در نطق آغازينش در برابر 35 عضو شوراي حكام گفت: تمايل دارم به اطلاع شورا برسانم كه نشستي ميان ايران و آژانس براي تاريخ هشتم ژوئن (19خرداد) در وين برنامه ريزي شده است.
وي در عين حال از ايران خواست «دسترسي فوري» به سايت پارچين را براي آژانس فراهم كند.
دومين نشست شوراي حكام آژانس بين المللي انرژي اتمي در سال 2012 روز دوشنبه در وين آغاز به كار كرد كه بررسي گزارش فصلي يوكيا آمانو درباره ايران در دستور كار قرار دارد.

ايران از ميزباني عراق در برگزاري اجلاس بغداد تقدير كرد

رئيس جمهور و دبير شوراي عالي امنيت ملي كشورمان در پيام هايي جداگانه از دولت عراق به دليل ميزباني شايسته اجلاس ايران و 1+5 در بغداد تقدير كردند.
محمود احمدي نژاد رئيس جمهور در نامه هاي جداگانه اي به جلال طالباني رئيس جمهور و نوري المالكي نخست وزير عراق، از ميزباني مناسب و شايسته دولت اين كشور براي برگزاري گفت وگوهاي جمهوري اسلامي ايران و كشورهاي 1+5 قدرداني كرد.
احمدي نژاد در اين نامه ها با اشاره به اينكه امروز عراق با برخورداري از مسئولان منتخب و دولت برآمده از خواست و اراده ملي، جايگاه مهمي در عرصه منطقه اي و بين المللي دارد، از خداوند منان براي دولت و ملت عزيز، دوست و برادر عراق در مسير پيشرفت و سعادت آرزوي توفيقات روز افزون كرد.
همچنين «سعيد جليلي»، دبير شوراي عالي امنيت ملي و رئيس هيئت مذاكره كننده جمهوري اسلامي ايران با كشورهاي عضو 1+5 در نامه اي به «هشيار زيباري» وزير امورخارجه عراق از حسن اقدام و تدبير دولت اين كشور در برگزاري اجلاس بغداد تشكر كرد. جليلي در اين نامه، برگزاري موفق اين گفت وگوها در عراق را موجب تقويت جايگاه عراق براي ايفاي نقش درمناسبات بين المللي و منطقه اي دانست و براي ملت و دولت عراق آرزوي موفقيت و سربلندي نمود.

پاسخ نمايندگي كشورمان در سازمان ملل به جوسازي رسانه هاي آمريكايي

دفتر مطبوعاتي نمايندگي كشورمان در سازمان ملل در بيانيه اي به ادعاهاي روزنامه هاي نيويورك تايمز و واشنگتن پست در مورد عدم شناسايي حق غني سازي اورانيوم براي كشورها براساس معاهده ان پي تي جواب داد.
روزنامه هاي واشنگتن پست و نيويورك تايمز در سرمقاله هاي خود، ادعا كرده بودند كه در معاهده عدم اشاعه سلاح هاي هسته اي، چيزي تحت عنوان حق غني سازي براي كشورهاي عضو معاهده به رسميت شناخته نشده است. همين طور اين دو روزنامه ادعا كردند كه مقامات آمريكايي فعلا آمادگي شناسايي چنين حقي براي ايران را ندارند.
در پاسخ به اين ادعاهاي بي پايه، دفتر مطبوعاتي نمايندگي كشورمان نزد سازمان ملل متحد، ضمن ارسال جوابيه اي كه در هر دو روزنامه به چاپ رسيده است، بر حقوق مسلم كشورمان در اين زمينه و از جمله حق غني سازي اورانيوم تاكيد كرده است.
در بخشي از اين بيانيه آمده است: «بازگشت به سرمقاله آن روزنامه، مورخ 25 مه با عنوان «سازش ناپذيري ايران»، تاكيد مي كند كه معاهده عدم اشاعه سلاح هاي هسته اي يا ان پي تي، بدون كوچكترين ابهامي، «حق غيرقابل انكار و تبعيض ناپذير كليه كشورهاي عضو اين معاهده را براي توسعه تحقيقات، توليد و بهره برداري صلح آميز از انرژي هسته اي» به رسميت شناخته است. اين موضوع، تمامي جنبه هاي بهره برداري صلح آميز از تكنولوژي هسته اي و از جمله حق مسلم تك تك كشورهاي عضو براي ايجاد و توسعه چرخه كامل سوخت هسته اي به صورت مستقل و ملي را شامل مي شود.
همچنين براساس اصل احترام به حاكميت ملي كشورها، هر كشور عضو ان پي تي، حق انتخاب و طراحي مستقل سياست هاي انرژي خود را در سطح ملي دارد كه براساس آن، تصميم گيري براي بهره گيري از چرخه سوخت هسته اي براساس نيازهاي ملي، از اختيارات دولت هاي حاكم به حساب مي آيد.»

رسانه هاي سبز كارت زرد گرفته اند!(خبر ويژه)

سردبير اخراجي راديو زمانه مي گويد كركره اغلب رسانه هاي موسوم به سبز به مرور زمان پايين كشيده شد در حالي كه آنها از خبرسازي هم ابايي نداشتند.
اشاره مهدي جامي به تحريف هاي خبري آشكاري است كه رسانه هايي نظير جرس براي دميدن در آتش فتنه سبز انجام دادند. جامي در مصاحبه با جرس گفته است: رسانه هاي سبز در پاسخ به كدام نياز شكل گرفتند و چگونه به اين نياز پاسخ دادند؟ براي نمونه جرس و كلمه و سحام نيوز و تلويزيون رسا را در نظر بگيريد. اين رسانه ها چه نيازهايي را مي ديدند كه در رسانه هاي ديگر پاسخ نمي گرفت تا به اين نتيجه رسيدند كه بايد به ميدان بيايند؟ و اگر اين نياز آنها را وارد ميدان كرد چه شد كه بعد از مدتي همگي از ميدان خارج شدند؟ آيا نيازها پاسخ داده شد؟ آيا ديگر نيازي نبود به رسانه اي سبز؟... كارنامه جرس چندان درخشان نيست. چنانكه كلمه و سحام نيوز، وضع رسا هم كه ناگفته پيداست.
وي مي افزايد: فارغ از اينكه اصلا مصلحت بود كه كركره ها پايين كشيده شود و رسانه تازه و قدرتمندي پا نگيرد يا نه، ما با مشكل مديريت رسانه دست به گريبان بوده ايم. فرض كنيد جرس طوري رفتار كرده كه نشان مي دهد از خبرسازي هم ابايي ندارد. يا كلمه طوري رفتار كرده كه خود را از تك و پوي رسانه اي عمومي بودن انداخته و به بولتن خبري سران جنبش بدل ساخته است. همين قصه را در سحام نيوز مي بينيد. در واقع مدل ذهني مديران اين سايتها و سردبيران اش چندان پيشرو نبوده است. مي شود گفت نه نيازش را حس مي كرده اند و نه علاقه اي به روزآمد ساختن روش رسانه اي خود داشته اند و نتيجه اين شده كه از مخاطب و نيازهاي رسانه اي تازه غافل بمانند و با ريزش مخاطب روبه رو شوند. بعد از دوره اي داغ خبري كه عيب پوش مشكلات مديريتي و گفتماني در اين رسانه ها بود به تدريج مسائل خود را نشان داد و كارها را تقريبا در همه زمينه ها كند يا متوقف كرد. شما از خود بپرسيد آيا كلمه به نيازهاي مخاطبان پاسخ داد اگر نداده يعني يا نياز را نديده كه بعيد است يا از آن تعريفي داشته كه به هر حال ضد رسانه بوده است.
سردبير اخراجي راديو زمانه، بي بي سي و صداي آمريكا را نيز رسانه هاي محافظ كار توصيف كرد و تصريح كرد: در اين رسانه ها و جرس و... بحث مرده و كارها به دور تكرار افتاده است. ما در اينجا با رسانه اي مرده طرف هستيم.

آمريكا و اروپا به جاي ايران براي خود بحران آفريده اند(خبر ويژه)

اتحاديه اروپا بايد تحريم نفتي ايران را براي جلوگيري از خسارات بيشتر اقتصاد خود و آمريكا به تعويق بيندازد.
روزنامه آسيا تايمز با انتشار اين تحليل نوشت: راهبرد آمريكا در نشست هاي بغداد و بروكسل براي برون رفت از بحران هسته اي ايران و بحران اقتصادي اروپا بي نتيجه بود و او مجبور است منتظر مذاكرات مسكو بماند. كشورهاي 1+5 در بغداد متفرق و پراكنده بودند و از ايران مي خواستند غني سازي 75/19 درصد را متوقف سازد.
اين روزنامه با اشاره به تحريم هاي اقتصادي و نفتي اروپا و آمريكا عليه ايران در چند ماه گذشته نوشت: اوباما با اين همه نيازمند تعامل با ايران است، چه در مسكو يا هر جاي ديگر. اين امر براي او مهم است تا آن را به مثابه يك پيروزي در سياست خارجي نشان دهد. اوباما بدون توافق با ايران مجبور است فشار به اتحاديه اروپا را افزايش دهد. اما چه كسي از اين تحريم ها آسيب خواهد ديد؟ حكومت ايران به راحتي با افزايش قيمت نفت به كار خود ادامه مي دهد. از اين گذشته تهران نفت خود را با ارزهاي متفاوتي از جمله يوآن چين، روپيه هند و غيره مي فروشد و خريد و فروش تهاتري را به ويژه با مشتري هاي آسيايي خود آغاز كرده است. با وجود اين پايان مسير روشن است؛ اتحاديه اروپا بايد تحريم نفتي ايران را براي جلوگيري از خسارات بيشتر اقتصاد خود و آمريكا به تعويق اندازد.

حداقل 60هزار موشك آماده شليك به اسرائيل است (خبر ويژه)

ده ها هزار موشك از دور و نزديك سراسر اسرائيل را نشانه رفته اند.
يك هفته نامه آلماني ضمن انتشار مطلب فوق، از قول مقامات رژيم صهيونيستي نوشت: سوريه هزاران موشك با بردهاي 70 تا 700 كيلومتر را در اختيار دارد و همچنين ايران 3هزار و پانصد موشك را به سوي تل آويو نشانه رفته است.
«تاخلس» از قول ژنرال يائير نووه معاون رئيس ستاد ارتش اسرائيل نوشت: امروز 60 هزار موشك نظامي هدايت شونده در انبارهاي حزب الله لبنان قرار دارد كه 10 برابر بيشتر از آخرين زمان حمله نظامي اسرائيل به لبنان در سال 2006 است. وي تفاوت امروز با آن زمان در اين است كه حزب الله امروز از نظر كميت و كيفيت توانايي بيشتري براي پرتاب اين موشك ها به اهداف خود در اسرائيل به دست آورده است.

تحريم ها درآمد ارزي ايران راافزايش داده است (خبر ويژه)

جمهوري اسلامي در مذاكرات بغداد سازش نكرد چون در سال تحريم، بيشترين درآمد ارزي را كسب كرد.
پايگاه اينترنتي روز آن لاين وابسته به اپوزيسيون مقيم پاريس ضمن درج مطلب فوق نوشت؛ ايران در مذاكرات بغداد، غرب را قال گذاشت، آنها را تشنه به لب چشمه برد و تشنه تر باز گرداند. اين ديگر شيوه مألوف ايران شده كه اميدوار مي كند اما در نهايت كوچك ترين امتيازي را به غرب نمي دهد. جمهوري اسلامي نشان داد برنامه اي براي كوتاه آمدن ندارد. مقامات ايراني به خوبي مي دانند كه تضمين هاي غرب فاقد اعتبار اجرايي است. از سوي ديگر در سالي كه پيوسته صحبت از تحريم ايران بوده، ايران بيشترين درآمد ارزي طول تاريخش را كسب كرده است. طي يازده ماهه سال 90 ايران 111 ميليارد دلار نفت فروخته است. درست است كه تحريمها باعث شده اند هزينه واردات افزايش يابد اما تحريمها چنان نبوده اند كه بتوانند جمهوري اسلامي را وادار به تغيير بنياديني بكنند. به نظر مي آيد با توجه به بحران اقتصادي شديد در اروپا و ركود در آمريكا، و وجود برخي بازارهاي جايگزين براي نفت ايران مقامات ايراني معتقدند حتي در صورت شديدتر شدن تحريمها مي توانند منابع لازم براي اداره كشور را به دست آورند و در شرايط كنوني فشار تحريمها چنان نيست كه بخواهند مسير سياست هسته اي خود را تغيير بدهند.
نويسنده ادامه مي دهد: به نظر مي رسد رهبران جمهوري اسلامي متوجهند كه باراك اوباما لااقل تا پيش از برگزاري دومين دوره انتخابات رياست جمهوريش در برابر برنامه هسته اي ايران در بن بست به سر مي برد. از اين رو كه او احتمالا نه مي تواند دستور حمله به ايران را صادر كند و نه مي تواند به معامله اي دندان گير رضايت دهد. اوباما نمي تواند دستور حمله به ايران را صادر كند چرا كه او سوار بر موج ضد جنگ به قدرت رسيده است. ركود اقتصادي در آمريكا او را در وضعيتي بسيار بد قرار داده است. به نظر مي رسد نه چماق قدرتمندي در كار است و نه امتياز باارزشي.