(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


دوشنبه 5 تير 1391 - شماره 20240

ضرورت سفرهاي تابستاني و مشكلات پيش رو (بخش نخست) رنگين كمان سفر در سبزينه هاي زندگي


ضرورت سفرهاي تابستاني و مشكلات پيش رو (بخش نخست)
 رنگين كمان سفر در سبزينه هاي زندگي

حسن آقايي
زنگ پايان سال تحصيلي كه در زواياي كوچه ها و خانه ها طنين انداز مي شود پدران و مادران نفس تازه اي از رهايي هزينه هاي هزار جور درس خواندن و مخارج جانبي مدرسه مي كشند كه اين حس خوش ديري نمي پايد كه پاي مسافرت رفتن خانوادگي به ميان كشيده مي شود و هر عضو يك شهر را انتخاب مي كند... پدر در هياهو و سلايق و تقسيم بندي هاي سفري در اين فكر شناور است كه چطور وارد و غلبه بر صحنه شود... وارد مي شود با تبسم و خنده اي بي دوام، مي گويد «حالا اول تابستانه. بعدشم...»- «يعني چي بابا؟!... سه ماه تعطيلي و سه ماه تابستون. يعني وقت تفريح و گردش است و خرج و خروج و سير و سلوك!...» اين را پسر بزرگ مي گويد و پشت سر او خواهر دبيرستاني اش مي گويد: حالا كه ماشينتون كلاس بالا شده دوستاي مدرسه ام تعطيلاتو مي رن تو هتل هاي پرستاره! ما بريم كنار درياي خودمون كه خيلي هم ماهه. ضمنا ماشينتونم رنگ آفتاب و مهتاب رو ببينه!» پسر نوجوان مي خندد و مي گويد: «راس ميگه بابا از بس نبرديش بيرون، راه رفتن يادش رفته!»... همه مي خندند حتي بابا كه فكر ماشين است.
... مسافرت امروزه روز غنيمت فرصت مصونيت از غلظت مسموم كننده انواع آلايندگي عصر ماشيني است. نسخه تندرستي، شادابي و انديشه سالم است كه پزشك آن خود آدم ها هستند. به عبارت ديگر توجه عقلاني و روشن بيني پيشگيري از افسردگي و مقابله هوشمندانه با كهنگي زودرس سن و عمر، بسيار ارزشمند است... اگر توقعات سركش، منصفانه مديريت شوند و چراغ همداستاني بين اهل خانواده روشن باشد، با هر مقدار هزينه مختصر مي توان از چارديواري تكراري سالانه، خيمه گاه توقعات و هم چشمي را بر كند... تا سفر نكنيم جادوي آرام بخش طبيعت سخاوتمند را نمي شناسيم... برويم به روستا و شهري ولو در نزديك ترين منطقه زيستگاه مان چند روزي اطراق كنيم و لذت سير و سياحت را از دست ندهيم.
از سوي ديگر به لحاظ ايمني، تسهيلاتي و بهداشتي در گستره سفر وظيفه همه دستگاه هاي مسئول و مربوطه است كه شرايط مسافرت با امنيت را فراهم كرده و سبب آرامش و رضايتمندي چند ميليون نفر مسافر را در طول تابستان به جد مديريت كنند. نظارت بر تردد وسايل نقليه موتوري، استراحتگاه ها، رستوران هاي برون و درون شهري و كنترل قيمت نقش بسيار مطلوب در آلبوم خاطره هاي هموطنان مي گذارد. شماره نخست گزارش پيش روي تان را بخوانيد.
عزم سفر يك سو
رنج نبود تداركات سازماني سوي ديگر
عزم سفر در صورت مقدور بودن بودجه و تحقق آن يك طرف برخي مشكلات ريز و درشت آن يك طرف كه يكي از اين مشكلات نبود سرويس هاي دستشويي عمومي بهداشتي بين راهي است. مراجعه به سرويس دستشويي به رستوران هاي گذرگاه ها هم اكثرا غيربهداشتي و غيرقابل تحمل است. اين اوضاع، آن روحيه و نشاط را از مسافرت مي گيرد.
اين نظر «بهرام اشراقي» بازنشسته يك سازمان غيردولتي است و در ادامه مي گويد: «مسافر غير از تداركات شخصي از هر جنبه، به عبارتي ميهمان همه كساني است كه هر كدام به نوعي موظف به ايجاد شرايط آرامش بخش و پذيرايي درخور ميهمان نوازي مي باشند. نظرم در مورد سازمان هاي متولي و ذي ربط، اگر با اتوبوس سفر كنيم، راننده و سرويس دهي مناسب در پايانه ها، رستوران ها، نظارت بر نرخ ها و بهداشت غذايي و محيط كار، كنترل جدي سراسري ترافيك، قيمت مهمانخانه ها و...، مي باشد.» وي ادامه مي دهد: «مردم مسافرت مي كنند كه از ناملايمات و فشارهاي روحي، كاري و اقتصادي چند روزي دور شوند نه آن كه گرانفروش ها، آسيب هاي جاده اي و فقر تسهيلاتي و رفاهي نيز موجب آزردگي شان شود... او حالا چهره مي گشايد و مي افزايد: «اما سفر، هواي تازه است.»
وضعيت اقتصادي تعيين كننده نوع مسافرت
روي نيمكت محوطه پايانه زير سايبان نشسته منتظر زمان حركت اتوبوس به مقصد آستانه اشرفيه است.
«زكريازاده» همانند ساير مردم، مسافرت را ضروري و مفيد مي خواند و تنوع آب و هواي جابه جا شدن شخص از شهري به شهر ديگر را سبب تغيير خوش روحيه مي داند. از او كه مي گويد كشاورز و ناظر يك بنياد مسكن است سؤال مي كنم سفر چه فوايد ديگر براي انسان دارد؟ مي گويد: «انسان در سفر فرصت مناسب دارد با ديدن مكان هاي تاريخي، آداب و رسوم محلي و فرهنگ بومي، اطلاعات و دانستني هاي خود را از هر منطقه كشورمان غني كند. او همچنين بر اين باور است كه مسافرت رابطه قوي با سلامت روان و آرامش فكر انسان دارد. البته شخص بايد بودجه بهره گرفتن از اين فوايد را داشته باشد. مشكلات اقتصادي اين فرصت و استفاده را از خيلي از مردم سلب مي كند.»
سفر؛ خروج از يكنواختي زندگي
پشت فرمان اتوبوس در ميان يك رديف اتوبوس خالي ديگر تنها نشسته است. همه در نوبت سوار كردن مسافر شهرهاي مختلف هستند. آفتاب صبحگاهي بر سراسر پايانه بدون ازدحام و همهمه زياد، خيمه زده است. اتوبوس ها با رنگ هاي شاد و مبلمان هاي مناسب پنداري از توقف، بيش از تابش خورشيد رنج مي كشند!... از پله بالا مي روم. راننده با گشاده رويي حالا از پشت فرمان بلند مي شود روي صندلي اول مي نشيند. دو سه مسافر ساك و كيف به دست مي آيند. او راهنمايي مي كند و سرجايشان مي نشينند. به «علي اكبر گرايلو» مي گويم زمان حركت تان است؟ ساعتش را نگاه مي كند و مي گويد: «ساعت 30/11 صدا مي كنند. حدود 40 دقيقه وقت مانده است.» او 22 سال به شغل رانندگي بين شهري روي آورده است. مي خواهم بدانم تعريفش از سفر و تأثير آن در روحيه انسان چيست؟ مي گويد: «سفر خيلي لازم و واجب است. به انسان روحيه تازه و انرژي مي دهد. باعث مي شود آدم از يكنواختي زندگي بيرون آيد. فايده ديگرش ديدن بناهاي تاريخي و نمادين، آشنايي با آداب و رسم زندگاني مردمان بومي هر شهر و منطقه است. اين ها خيلي روي ذهن و دانايي انسان اثر مي گذارند.»
مي گويم با شغلي كه داريد، خودتان بيش از دو دهه به نوعي مسافر بوده و هستيد. قبل از آن حرفه سفر مي رفتيد؟ مي گويد: «پيش از شغل رانندگي زمان مجردي در طول سال بيش از ده بار با دوستان مسافرت مي كردم. بعد از تأهل با همسرم سفر رفته ام.»
خاطرات بين راهي
«سفر فقط مبدا و مقصد نيست چرا كه نقاله زندگي ايستا نيست. هر گردشي بيان حال خود دارد كه مي تواند در ذهن ماندگار شود، خاطره شود.» خاطره هاي خوش اين راننده بيشتر جنبه انساندوستانه و معنوي دارد. او يك بار در مسير رشت مي بيند يكي از مسافران دچار مريضي و بي حالي شده است. تصميم مي گيرد راهش را تغيير دهد، به قزوين مي رود و مسافر بيمار را به بيمارستان مي رساند و بستري مي شود. با احساس خوش و بدون آن كه ديگر مسافران از تأخير زمان رسيدن به مقصد خود گلايه كنند، راه رفته را برمي گردد و به رشت مي رسد.
خاطره ديگر: در جاده حوالي «بادرود» كاشان متوجه مي شود بين مسافران، يك خانم با همسرش سخت جرو بحث مي كنند... در ايستگاه پليس راه طبق روال مقررات رانندگي، اتوبوس را متوقف مي كند و براي بررسي وضعيت تعرفه تردد خود به مقر ايستگاه مي رود. در همين اثنا آن خانم مسافر پياده مي شود. راننده پس از انجام كارش برمي گردد. مسافتي كه راهش را مي پيمايد مي بيند صندلي آن خانم خالي است. از همسرش مي پرسد مي گويد: قهر كرد رفت. راننده بلافاصله دور مي زند آن مسافر را در همان ايستگاه مي بيند. پياده مي شود. از او كه تصميم گرفته بود تنها به تهران برگردد خواهش مي كند و به اتوبوس برمي گرداند.روي صندلي كنار همسرش مي نشيند وباهم آشتي مي كنند.»
شماره تلفن همراه يك دكتر پژوهشگر امور فرهنگي و آموزشي را مي گيرم. مخاطب مي گويد اشتباه است. مي گويم: پيشتر با همين شماره با ايشان گفت وگو مي كردم. جواب مي دهد: اين شماره واگذار شده است... مي گويم: حالا از شما مي پرسم: سفر و تأثيرش بر انسان و زندگي چيست؟
«غلامي» كارمند پاسخ مي دهد: «مسافرت خوب و مفيد براي روحيه شخص است. انسان پس از سفر با انرژي بيشتري نسبت به كار و زندگي اش با آرامش و راحت تر كنار مي آيد.» او ادامه مي دهد: «به نظر من اين تأثير 50درصدش به علت آن است كه شخص زماني از طول مسافرت را صرف آشنايي و دانستن آداب، فرهنگ، رسوم و مكان هاي ديدني كرده است. 50درصد هم از طبيعت سبز، آبشار، احتمالاً استخرهاي پرورش ماهي، تماشاي دريا و يا جنگل و گذرگاه هاي روستاها بهره برده است. لذت و كيفيت سفر نبايد فقط نقل مكان چند روزه از شهر محل سكونت به يك شهر ديگر باشد. كلاً سفر فرصت مناسبي براي تجديد فكر و روح است.»
پيشاني گفته هاي مديرعامل سازمان پايانه ها و پارك سوارهاي تهران، با محوريت چگونگي تداركات ويژه سفرهاي تابستاني چون جويباري به كرانه هاي تشنگي، راه مي گشايد كه بخش عمده حول كوشايي در نيك و جامع كاركردن متوليان به سوي بهينه سازي تسهيلات رفاهي حتي از پايانه ها تا منحني هاي طول جاده ها، مي گردد.
... تأكيد بر ضرورت اجباري كردن مسافرت كارمندان با استفاده از انباشت مرخصي هاي رسمي شان، شايد كامل ترين و رساترين ديدگاه و توصيه وي در نياز حياتي سفر ساير مردم نيز است كه بدون هيچ دغدغه از سفرشان رضايت مندي را احساس كنند. اين مطلب بخشي از صحبت هاي وي است كه در شماره ديگر گزارش مي خوانيم.
جلب رضايت و نداشتن دغدغه
در گفت وگو با «مهندس محمدرضا حاجي بيگي» مديرعامل سازمان پايانه ها و پارك سوارهاي تهران وي طرح بيان تراكم جمعيت جهان بشري و تأثير آن روي نگرش و فرهنگ جوامع را ظاهراً دستمايه اين ديدگاه خود مي كند و همان طور كه آداب، بهداشت و مراعات حقوق اقشار فردي، اجتماعي، مديريتي، صنفي و حمل ونقل را اصول و معيار مي داند.
وي سپس توجه به ورودي هاي تهران دارد و مي افزايد: «پايانه هاي مسافربري و فرودگاه ها آينه تمام نماي پايتخت هستند كه اقوام و فرهنگ ها از اقصي نقاط از طريق پايانه ها وارد و خارج شده و طبعاً رفتارها در جامعه بسيار تأثيرگذار مي شوند.» اين مديرعامل در همين ارتباط صحبتش را پيرامون ورود و خروج هاي مزبور معطوف به اين كه سازمان پايانه ها، وزارت راه و مردم چه نقشي در اين چرخش دارند، مي كند و اظهار مي دارد: «در پايانه ها وقتي مردم وارد فضاي مفرح مي شوند تلاش ما جلب رضايت و نداشتن دغدغه خاطرشان است. براين اساس امكانات متنوع در جهت تأمين نيازها در اوقات فراغت، بهداشت عمومي باتوجه به تردد بسيار زياد، كتابخانه، رانندگان داراي اتاق هاي استراحتگاهي هستند كه 24ساعته مي توانند استفاده كنند. همچنين وسايل سرگرمي و بازي كودكان و بازارچه غرفه مايحتاج در دسترسشان مي باشد كه وقت شان تا زمان شروع سفر به بطالت نگذرد.»
«حاجي بيگي» درخصوص كودكان مي افزايد: «يكي از موضوعات كه كمتر مورد توجه قرار گرفته بحث حقوق و رعايت حال مادر و كودك است درحالي كه مادر بايد بتواند به موقع كودك خود را تغذيه كند. به همين خاطر اتاق مادر و كودك داريم و نيازهاي كودك و مادر به صورت رايگان تأمين مي شود.»
وي در پايان اين بخش صحبت هايش مي گويد: «از پيشنهادات براي رفاه مسافران استقبال مي كنيم.»
خدمات مشاوره اي نداريم
به فكر فروش بليت هستيم
در گفت وگو با يك كارشناس و مشاور آژانس مسافرتي از وي سؤال مي كنم چه تعريفي از سفر و ضرورت و تأثير آن در انسان مسافر دارد؟
«عليرضا يادگاري» پاسخش چنين است: «وقتي انسان يك سال كار مي كند و زحمت مي كشد تا بتواند زندگي اش را اداره كند طبيعتاً به تمدد اعصاب و تمركز و آرامش فكر و روح احتياج دارد. به همين جهت تصميم مي گيرد به جايي مناسب غير از شهر و محل مسكوني خود برود. چند روزي دور از كار و برنامه هاي روزمره، احساس آسايش كند. در سفر، برخي به طبيعت، دشت، سواحل دريا، جنگل و... مي روند و از مناظر لذت مي برند. بعضي مردم در مسافرت، بيشتر به آثار و يادواره هاي تاريخي توجه كرده و ديدار از موزه، آشنايي با فرهنگ، آداب و رسوم بومي را در برنامه سفر منظور مي كنند. در اين ميان متأسفانه بسياري تنها براي تفريح و آب و هوا به مسافرت مي روند درحالي كه شناخت ابنيه هاي باستاني و هويت فرهنگي و جغرافيايي و... بهتر از محض تفريح است. درهر حالت، انسان در برگشت از سفر به وضوح درك مي كند تغييراتي دلپذير در روحيه و فكر خود يافته و انرژي تازه در محيط كار و روابط اجتماعي اش احساس مي كند و اين موضوع اهميت نقش يك سفر دلپذير را نشان مي دهد.»
ادامه گفتار وي پيرامون چگونگي خدمات مسافرتي است. او اظهار مي دارد: «متأسفانه خدمات مشاوره اي در سفر و گردشگري نداريم. علت، تغيير شرايط و اين كه صرفاً به فكر فروش بليت هستيم درحالي كه مسافري مي آيد اما مقصدش روشن نيست. از سوي ديگر، تور اپراتور شامل چند آژانس در تهران داريم كه از طريق پيامك تبليغ سفر به خارج كرده و هتل محل اقامت مسافران را تعيين مي كنند اما متأسفانه هيچكدام از آن تورها محل اقامت مسافران را آن جور كه بايد و ما بخواهيم، سرويس دهي نمي كنند درحالي كه حتماً بايد با مسافر ارتباط برقرار و مشاوره شود تا حدي كه مسافر كاملاً از موقعيت مقصد، محل سكونت، خدمات و تسهيلات آن باخبر شود.»
گزارش روز

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14